فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا مقصد عشاق رهی دور و دراز است
یک منزل از آن بادیهٔ عشق مجاز است
در عشق اگر بادیهای چند کنی طی
بینی که در این ره چه نشیب و چه فراز است
سد بلعجبی هست همه لازمه عشق
از جمله یکی قصهٔ محمود و ایاز است
عشق است که سر در قدم ناز نهاده
حسن است که میگردد و جویای نیاز است
این زاغ عجب چیست که کبک دریش را
رنگینی منقار ز خون دل باز است
این مهرهٔ مومی که دل ماست چه تابد
با برق جنون کاتش یاقوت گداز است
وحشی تو برون ماندهای از سعی کم خویش
ورنه در مقصود به روی همه باز است
#شعر #وحشی_بافقی
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
سلام
در یکی از مطالب در پاسخ به یادداشتی که به وجود کلمات ناصحیح در تبلیغ سبد مسافرتی اعتراض شده بود نوشته شده حق با شماست ولی این مطلب تبلیغاتی است و برای هرگونه اظهار نظر به بخش قاصدک مراجعه کنید.
خواستم عرض کنم اگر به فروشگاهی مراجعه و محصول فاسد یا تاریخ مصرف گذشته یا غیر استاندارد دیدیم به کارخانه باید اطلاع دهیم تا محصولات خود را جمع آوری کند یا مدیریت فروشگاه برای جمغ اوری و نفروختن آن محصول؟
پس شما بعنوان مدیریت باید دروازه بانی فرموده و مانع ورود کلمات ناویراسته شوید.
سپاس از حسن نظر شما
✍️سلام مقایسه تون کاملا از سر ناآگاهی بود،بارگذاری تبلیغات کلا در اختیار همکاران محتوایی نیست، تبلیغات و محتوا دو بخش کاملا مجزا هستند. پس به کانون تبلیغاتی قاصدک مراجعه کنید👇👇
@ghaasedak
رسمالخطِ «اَم، ای، است، ایم، اید، اَند»
در گفتارینویسی
۱) در واژههای مختوم به همخوانِ پیوسته (مانند «ب»): خوبم، خوبی، خوبه، خوبیم، خوبید/ خوبین*، خوبن
* «خوبین» نسبتبه «خوبید» صمیمانهتر و خودمانیتر است. تفاوت «-ین» با «-ید» در دیگر موارد نیز همین است.
۲) در واژههای مختوم به همخوانِ جدا (مانند «د»): شادم، شادی، شاده، شادیم، شادید/ شادین، شادن
۳) در واژههای مختوم به «اِیْ» /ey/: تیزپِیَم، تیزپِیی، تیزپِیه، تیزپِییم، تیزپِیید/ تیزپِیین، تیزپِیَن
۴) در واژههای مختوم به «ای» /ī-/: ناجیام، ناجیای، ناجیه، ناجیایم، ناجیاید/ ناجیاین، ناجیان
۵) در واژههای مختوم به «و»
الف. با صدای «اُ» /o/: تواَم، توای/ تویی، توئه، توایم، (شما صاحبِ) مانتواید/ مانتواین*، تواَن
* چون «تواید/ تواین» بیمعنی است، «مانتواید/ مانتواین» آورده شد.
ب. با مصوّت مرکب «اُ» /:o/: تیزرواَم، تیزرُوی (tīzrovī)/ تیزرویی، تیزروئه، تیزروایم، تیزرواید/ تیزرواین، تیزرواَن
ج. با صدای «او» /ū/: سخنگواَم، سخنگویی، سخنگوئه، سخنگوییم، سخنگویید/ سخنگویین، سخنگواَن
۶) در واژههای مختوم به «ها»ی غیرملفوظ: سادهم، سادهای، سادهس، سادهایم، سادهاید/ سادهاین، سادهن
۷) در واژههای مختوم به «ها»ی ملفوظ: متوجهم، متوجهی، متوجهه، متوجهیم، متوجهید/ متوجهین، متوجهن
۸) در واژههای مختوم به مصوّت «آ» /â/: دانام، دانایی، دانائه/ داناس، داناییم، دانایید/ دانایین، دانائن/ دانان
۹) در واژههای مختوم به همزه
الف. روی کرسی الف («أ»): مبدأم، مبدئی، مبدئه، مبدئیم، مبدئید/ مبدئین، مبدأن
ب. روی کرسی واو («ؤ»): لؤلؤم، لؤلؤی، لؤلؤه، لؤلؤیم، لؤلؤید/ لؤلؤین، لؤلؤن
ج. روی خط کرسی («ء»): جُزئم، جُزئی، جُزئه، جُزئیم، جُزئید/ جُزئین، جُزئن
سید محمد بصام
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
چند جایگزین فارسی
طرز 👈شیوه
عجب 👈شگفت
ظن 👈گمان
طبخ 👈پختن
صریح 👈روشن
شاهد 👈گواه
صداقت 👈راستی
#غلط_ننویسیم
#جایگزینی
🖊@ghalatnanevisim
#اشتباه_نوشتاری_در_فضای_مجازی
✅ خوبید؟
✅ خوش می گذره؟
✅ ان شاء الله
❌ سلام دوستان 🙌
خوبيد!
خوش ميگذره
انشالله كه همينطور باشه
#غلط_ننویسیم
#درست_بنویسیم
🖊@ghalatnanevisim
👈مدارک را به این نشانی ارسال کنید.
🔹مدارک را به این نشانی بفرستید.
👈این کتابها را از یک دستفروش خریداری کردم.
🔹 این کتابها را از یک دستفروش خریدم.
👈 تصمیم گرفتند حملات خود را کاهش دهند.
🔹 تصمیم گرفتند از شدت حملات خود بکاهند.
🔸 اگر فعل ساده داشته باشیم، بهتر است به سراغ فعل مرکب نرویم. این کار دو فایده دارد:
۱. فعلهای ساده بهتدریج از دایره کاربست در گفتار و نوشتار حذف نمیشوند.
۲. به رواننویسی و سادهنویسی کمک میکنیم.
#غلط_ننویسیم
#نکته_ویرایشی
🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "ســاده و روان"
📚 باب هفتم : در تاثیر تربیت
🌺 حکایت ۱۸
💫 ثروتمندی در كنار قبر پدرش نشسته بود و در حال بگو مگو با درویش زاده ای بود که آنجا نشسته بود. پس چنین مى گفت: گور پدر من از سنگ است و نوشته روى آن رنگين. مقبره اش از جنس مرمر و در ميان قبر، خشت فيروزه به كار رفته است. ببین سرانجام بر سر گور پدرت چه مانده، مقدارى خشت خام و مشتى خاک.
درویش زاده گفت: تا پدرت از زير آن سنگهاى سنگين بجنبد، پدرم به بهشت رسيده است.
🔸خر كه كمتر نهند بر وى بار
🔹بى شک آسوده تر كند رفتار
🔸مرد درويش كه بار ستم فاقه كشيد
🔹به در مرگ همانا كه سبكبار آيد
🔸وآنكه در نعمت و آسايش و آسانى زيست
🔹مردنش زين همه شک نيست كه دشخوار آيد
🔸به همه حال اسيرى كه ز بندى برهد
🔹بهتر از حال اميرى كه گرفتار آيد (۱)
۱_يعنى : تهيدستى كه بار فقر و تنگدستی را تحمل کرده است در آستانه اجل، به آسانى و سبكبارى گام نهد، ولى كسى كه عمرى را با آسايش گذارنده، براى او جان سپردن و دست از آن همه ثروت كشيدن سخت است. به هر حال گرفتارى كه از زندان دنيا رهايى يابد، حالش بهتر از ثروتمندى است كه با آن همه ناز و نعمت هنگام مرگ گرفتار عذاب مى گردد.
#غلط_ننویسیم
#حکایات_سعدی
🖊@ghalatnanevisim
#توضیحات
-کوز: خمیده
-بدو گفت نیرنگ داری هنوز / نگرددهمی پشتِ شوخیت کوز: (کاوس به سودابه که باز پیِ دروغگویی بود) گفت: هنوز پیِ نیرنگ زدن هستی و پشتِ بیشرمیات خم نمیشود (از بیشرمی دستبردار نیستی).
-ایرانیان: نژادگان و بزرگانِ ایران
-ساختن: انجام دادن، چاره کردن
-پیچان شدن: رنج بردن
-روی برتابیدن: روی برگرداندن، کنایه از تمام کردنِ کار و برگشتن
-به دژخیم فرمود: "کاین را به کوی/ ز دار اندرآویز و برتاب روی": (کاوس) به جلاد گفت که او (سودابه) را در کوی از دار بیاویز و کار را تمام کن و برگرد.
-روی برگاشتن: روی برگرداندن، کنایه از بیرون بردن
-شبستان: زنانِ اندرونی
-نهان داشت؛ رنگِ رخش زرد شد: (پس از بیرون بردنِ سودابه برای کشتنش و در پیِ آن، فریادِ زنان، دلِ کاوس پردرد شد اما) دردش را پنهان کرد و رخسارش زرد شد.
-آیین و راه پذیرفتن: به راهورسمِ درست درآمدن
-سیاوخش را گفت: "بخشیدمش / از آن پس که خون ریختن دیدمش": (کاوس وساطتِ سیاوش برای بخشیدنِ سودابه را پذیرفت و) گفت: پس از آن که او را شایستهی کشته شدن دیدم، (حالا دیگر) بخشیدمش. یا: از گناهِ سودابه گذشتم با این که یقین کرده بودم او قصدِ ریختنِ خونِ تو را داشت.
-یک روزگار: مدتی
-گرم: پرمهر
-بدانسان که از گوهرِ بد سزد: همانطور که از نژادِ بد این انتظار میرود.
-به گفتارِ او باز شد بدگمان / نکرد ایچ بر کس پدید آن زمان: کاوس با حرفها و نیرنگهای سودابه دوباره به سیاوش بدگمان شد اما چیزی به کسی نگفت.
-به جایی که کاری چنین اوفتاد...: وقتی چنین کاری پیش بیاید، انسان باید خردمندی به خرج دهد و دانش و رسموآیین و انصاف، مانندِ مردمِ عاقبتاندیش، تا فرجامِ کار به کامش گردد. اما فریبِ روزگار را نباید نخورد و از جامِ زهرِ او نباید شربتِ خوشگوار انتظار داشت (کنایه از ذاتِ بدِ کاوس که از او خوبی انتظار نمیرود). تو از عهدهی آفرینش برنمیآیی پس بیهوده خشمگین مشو اگر آفریننده نیستی -که نیستی. رسمِ روزگار چنین است و روزگار خود را را بر تو آشکار و با تو آشتی نخواهد کرد. دانایان مثالی در این زمینه زدهاند که: هیچ پیوندی عمیقتر از پیوندِ فرزندی نیست و باوجودِ فرزندِ شایسته، دل از مهرِ زنان (شهوترانی) باید بُرید.
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim