eitaa logo
غلط ننویسیم
16هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
214 ویدیو
3 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/v257.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
دل خیمه غم بر آتش تاب زده ست خونابه ز دیدگان ره خواب زده ست این تعبیه بین که دل برون آورده ست وین رنگ نگر که دیده بر آب زده ست 🖊@ghalatnanevisim
گذار/ گزار بخش پایانی ۲) معنای دوم گزاردن «برگرداندن از زبانی به زبان دیگر یا از بیانی به بیان دیگر یا، به تعبیر این زمان، از نظامی (سیستمی) به نظام دیگر» است. بنابراین، مترادف است با «ترجمه‌کردن» (گزارنده و گزارش به معنای «مترجم» و «ترجمه» بوده است) یا «تعبیر کردن» و «شرح دادن» (خواب‌گزاری یعنی «تعبیر خواب» و خواب‌گزار). 🖊@ghalatnanevisim
✍ اقسام و معانی «را» در دستور زبان فارسی خطیب رهبر (کتاب حروف اضافه و ربط) 1⃣ اختصاص: منت خدای را عزوجل 2⃣ استعانت و واسطه: عشق را گاهی نوازش باشد 3⃣ تعلیل: چو جان را بکوشیم و جنگ آوریم. 4⃣ توضیح: چیره‌دستی را عطارد و تیزپایی را قمر 5⃣ مترادف از: قاضی همدان را حکایت کنند که 6⃣ مترادف به: مدت حبس او... سبب قربت ابونصر پارسی را هشت سال بود. 7⃣ مترادف بای قسم: خدا را در دل اندازش که بر مجنون گذار آرد 8⃣ مترادف با: میان طشت پر آتش شکنجه را خوش باش 9⃣ مترادف بر: چو بنهاد دل کینه و جنگ را 0⃣1⃣ مترادف تا: یک ماه را به صلاح آمد و صحت یافت 1⃣1⃣ مترادف در: مرگ را سر همه فرو کردند 2⃣1⃣ مترادف درباره: فرمان چنان بود علی را که باید که اولیاء و حشم... را گسیل کند 3⃣1⃣ مترادف در برابر: محنت را هیچ چیزی چون صبر نیست 4⃣1⃣ مترادف نزد، پیش: گفت ما را معهود نبوده است 5⃣1⃣ موافقت و مطابقت: پس هر چه پیشت آید گردن بنه قضا را 6⃣1⃣ نشان مضاف‌الیهی: کان سوخته را جان شد و آواز نیامد 7⃣1⃣ نشان مفعولی (صریح و غیرصریح): به چشم نهان بین نهان جهان را، آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد ✅ زهره مشاوری، «یک قسم «را» در جمله‌های مرکّب»، فنون ادبی، سال دوم، شماره ۱، (پیاپی ۲)، بهار و تابستان، ۱۳۸۹، ص ۱۱۱ – ۱۱۸. 🖊@ghalatnanevisim
⭕️ مرکز فرهنگی رسانه‌ای هاتف برگزار می‌کند: 💠 مسابقه بزرگ کتابخوانی 🔹 با موضوع منطق مقاومت 🔸 همراه با جوایز ارزنده: 🌟 سه نفر اول: پلاک طلای یک گرمی 💥۶۰ نفر بعدی: مبلغ ۵ میلیون ریال ⏰ زمان برگزاری مسابقه: جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳ از ساعت ۲۰ تا ۲۰:۳۰ ✅ شرکت در این مسابقه فقط در زمان اعلام شده مقدور می‌باشد و بعد از آن، امکان شرکت در مسابقه وجود ندارد. 🏆 تاریخ برگزاری قرعه کشی: یکشنبه ۲ دی همزمان با سالروز ولادت 🌺حضرت زهرا سلام الله علیها ، بصورت لایو زنده تصویری در کانال مسابقه ♨️برای شرکت در مسابقه و دریافت فایل pdf کتابچه منطق مقاومت، کافیست 👈🏻فرم ثبت نام را پر کنید.
✅ مراتب عالی ارتباطی ✅ پشت سر می ذاره ✅ در لازمان و لا مکان هست ✅ برای چنین شخصی که آواتار هست ❌ وقتی انسانی مراتبه عالیه ارتباطی رو پشت سر میزاره در لازمان و لامکان هستش... برای چنین شخصی که آواتار هستش تقدیر مفهومی نداره .... 🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "ســاده و روان" 📚 باب هشتم : در آداب صحبت 🌺 آداب ۱۲ 💫 میان دو نفر که دوستی شان کمرنگ گردیده به گونه ای حرف رد و بدل کن که اگر زمانی دوباره رابطه بین آنها خوب شد شرمنده آنها نشوی. 🔸ميان دوكس جنگ چون آتش است 🔹سخن چين بدبخت هيزم كش است 🔸كنند اين و آن خوش دگرباره دل 🔹وی اندر ميان كوربخت و خجل (۱) 🔸ميان دو تن آتش افروختن 🔹نه عقل است و خود در ميان سوختن 🔸در سخن با دوستان آهسته باش 🔹تا ندارد دشمن خونخوار گوش (۲) 🔸پيش ديوار آنچه گويی هوش دار 🔹تا نباشد در پس ديوار گوش (۳) ۱_ درگیری میان دو نفر مانند آتشی است که شعله ور گشته و افرادی که میان آن دو به بدی حرف می زنند مانند هیزمان این آتش هستند. روزی بین آنها آشتی صورت خواهد گرفت و این خبرچین ها هستند که خجالت زده و شرمگین می شوند. ۲_ زمان خشم در برخورد با دوستانت تندی و زیاده روی نکن تا افراد سودجو از این فرصت در جدایی شما استفاده نکنند و همچنین پشت سر دوستانت غیبت نکن چون همین خبرچین ها حرف های شما را به گوش آنها می رسانند. ۳_ اشاره به ضرب المثل "دیوار موش داره، موش هم گوش داره" است. 🖊@ghalatnanevisim
چند واژه که تلفظ یکسان دارند؛ ولی در نگارش و معنا متفاوت‌اند👇 آجل             👈  آینده       عاجل           👈 فوری ابلغ              👈 رساتر        ابلق             👈 سیاه و سفید اساس           👈 پایه       اثاث             👈 لوازم منزل امل              👈 آرزو           عمل             👈 کار انتساب         👈 نسبت‌دادن    انتصاب         👈 گماشتن اوان             👈 هنگام     عوان            👈 پاسبان 🖊@ghalatnanevisim
شاهنامه خوانی 👇👇👇قسمت دویست و سی و ششم👇👇👇 🖊@ghalatnanevisim
-چو گَرد: به‌سرعت -دست به کَش کردن: دست را به زیرِ بغل زدن به‌احترام -برآمدن: بلند شدن -بپرسید -و بگرفتش اندر کنار- / ز فرزند و از گردشِ روزگار // ز گُردان و از رزم و کارِ سپاه / و زان تا چرا بازگشت او ز راه: (کاوس رستم را) در آغوش گرفت و از حال‌واحوالِ او و خانواده‌اش و روزگارش پرسید. همین‌طور از جنگجویانِ لشگر و از جنگ و از این که چرا او پیشِ کاوس برگشته‌ست از جنگ. -چو قیر: سیاه -بدنارسیده به روی: بدندیده، بی‌تجربه -سربه‌سر: کاملاً و در این‌جا در معنیِ منفی: اصلاً -به جنگ از تو جویند شیران هنر: شیران هنرِ جنگیدن را از تو می‌آموزند. -مرا رفت بایست؛ کردم درنگ: من باید خودم (به جنگِ افراسیاب) می‌رفتم؛ تعلل کردم. -ایدر: این‌جا -بمان تا بسیچد جهاندارِ نو: بمان تا شاهِ نو (سیاوشِ ولیعهد) آماده‌ی جنگ شود. -چو پادافرهِ ایزدی خواست بود...: چون مقدرِ ایزدی مکافات بود و سزای این کارِ بدِ من (که خودم به جنگ نرفتم) بدی بود، دلِ شما با آن هدیه‌های ناچیز که افراسیاب از این و آن گرفته بود از راه رفت. افراسیاب مگر نگرانِ این صد گروگانِ بیچاره‌ی بی‌اصل‌ونسب است که نامِ پدرشان را هم نمی‌دانند!؟ برای افراسیاب این گروگان‌ها با آبِ جوی یکی‌اند. اگر شما بی‌خردی کرده‌اید، من از جنگ سیر نشده‌ام. اکنون مردِ بادانشِ چاره‌گری پیشِ سیاوش می‌فرستم و به او می‌گویم آتشی تیز برپا کن و پای تورانیان را با بندهای سخت ببند. هدیه‌های آن‌ها را در آتش بسوزان و دست به هیچ کدام‌ آن هدیه‌ها نزن. و آن خویشانِ افراسیاب [که پیشِ سیاوش گروگان هستند] را پیشِ من بفرست که می‌خواهم سر از تن‌شان جدا کنم. تو هم با سری پر از جنگ با لشگرت به آن‌جا برو و فرمان بده که سپاه چون گرگ در گله‌ی افراسیاب درآیند. اگر تو سازِ جنگ کُنی سپاهت خود به غارت و سوزاندن خواهد پرداخت و افراسیاب با ناخوش شدنِ خواب و آرامشش خود به جنگِ تو خواهد آمد. 🖊@ghalatnanevisim
واژه‌های مصوب فرهنگستان: آباژور ← نورتاب آبونه ← مشترِک آپارتمان ← کاشانه آپ‌تودیت ← روزآمد آتلیه ← کارگاه آرشیو ← بایگانی آرم ← نشانه آسانسور ← آسان‌بر (برای انسان) بالابر (برای حمل بار) آشپزخانه اُپن ← آشپزخانه باز آکادمی ← فرهنگستان آکادمیک ← دانشگاهی آلبوم ←جُنگ آنتیک ← عتیقه آن‌کال ← گوش‌ به‌زنگ آیفون ← آوابَر اُپراتُور ← کاروَر اَپْلیکِیْشِن ← درخواستنامه اُپوزیسیون ← گروه مخالف اتوبان ← بزرگراه اتوبیوگرافی ← سرگذشتِ خود، سرگذشتِ من، شرحِ حالِ خود، شرحِ حالِ من، زندگی‌نامه خود، زندگی‌نامه من، زندگی‌نامه خودنوشت اتوماتیک ← خودکار، خودبه‌خود اِتیکِت ← بها‌نما اِدیت ← ویرایش اِدیتور ← ویراستار اُرگانیزاسیون ← سازمان اُرگانیزه ← سازمند 🖊@ghalatnanevisim