#توضیحات
-هیون: شتر
-کاروان: در اینجا قطارِ شتر
-پرخاشجوی: گستاخ. شاعر هیزمکش را بهسببِ بدیمنیِ شغلش در این آزمون گستاخ میخواند. در جاهای دیگرِ شاهنامه نیز شبیهِ این را داریم مانندِ آورندهی سرِ ایرج، و نیز سرِ تور، برای فریدون.
-شمارَش گذر کرد بر چون و چند: شمارِ آن از حد گذشت.
-چنین جست باید بلا را کلید: برای بلا باید بدینگونه راهِحل پیدا کرد.
-همیخواست دیدن درِ راستی: (کاوس با این آزمون) میخواست که حقیقت را بداند.
-کاستی: نقص، عیب
-چون این داستان سربهسر بشنوی، / بِه آید تو را گر به زن نگروی: بعد از شنیدنِ این داستانِ سیاوش میبینی که بهتر است به زنان اعتماد نکنی!
نگاهِ منفی به زن در چند جایی از شاهنامه وجود دارد و بهتر است پیِ توجیهِ آن نباشیم، چه از زبانِ شخصیتها باشد و چه، مانندِ اینجا، از زبانِ راوی، خودِ فردوسی.
-همگروه: با هم
-گذر بود چندان که جنگی چهار / میانه برفتی بهتنگی سوار: میانِ هیزمها راهی بود بهاندازهی عبورِ تنگاتنگِ چهار سوارِ جنگجو در کنار هم.
-بدانگاه سوگندِ پرمایهشاه / چنین بود آیین و این بود راه: در آن زمان رسموآیینِ آزمودنِ متهمان توسطِ شاهان چنین بود.
-دمیدند، گفتی شب آمد به روز...: با برافروختنِ آتش ابتدا دودِ سیاهی بلند شد که همه جا را چون شب تاریک کرد و سپس بلافاصله زبانهی آتش به هوا برخاست و همه جا روشن شد. مردم خروشان بودند و آتش شعلهکشان.
-خود: کلاهخود
-دشت: مردمِ دشت، که برای تماشا جمع شده بودند.
-بریان: سوزانجگر
-هشیوار: هشیار
-تازی: (اسبِ) عربی
-کافور: مادهای خوشبوکننده
-ساز: آرایش، آیین
-نماز بردن: بهاحترام خم شدن و تعظیم کردن
-نرم: مهربانانه
-گردشِ روزگار: کنایه از تقدیر
-بهایی: پربها
-ور ایدون که زین کار هستم گناه / جهانآفرینم ندارد نگاه: (سیاوش میگوید:) اما اگر من در این کار گناهکارم، خدا مرا زنده نگه نخواهد داشت.
-رهش: رهایی
-بهر: بهره
-همی خواست کو را بد آید به روی / همی گشت جوشان پر از گفتوگوی: (سودابه) میخواست که سیاوش از آن آزمون سربلند بیرون نیاید. مضطرب بود و به خود میپیچید و با خود حرف میزد.
-تنگدل: دلتنگ، ناامید
-عو: صدای فریاد و خروش
-اگر آب بودی، مگر تر شدی / ز ترّی همه جامه بیبر شدی // چنان آمد اسپ و قبای سوار / که گفتی سمن داشت اندر کنار: اگر سیاوش بهجای آتش از آب گذشته بود حتماً خیس میشد و لباسش از خیس شدن خراب میشد اما سیاوش و اسبش از آتش چنان (بیآسیب) درآمدند که گویی از باغِ یاسمن درآمده باشند.
-بخشایش: لطف
-دم: گرما
-برانگیختن: روانه شدن، روانه کردن
-بخشود بر بیگنه٘ دادگر: خدا (سیاوشِ) بیگناه را بخشید (و عمرِ دوباره به او داد).
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim
4_5875403574598435892.mp3
1.45M
#کیان #کیکاوس (بخش ۱۰۱)
#داستان_سیاوخش (بخش ۱۶)
گفتار اندر گذشتن سیاوخش بر آتش
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim
خار و میخك - قسمت ۱.mp3
7.73M
🎙#روایت_شب| تولد یک مبارز
🔸از دل محرومیتهای غزه، کودکی برخاسته که تقدیرش را به مقاومت گره زده است...
🖼 قسمت اول کتاب خار و میخک، نوشتۀ شهید یحیی سنوار
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#معرفی_کتاب
📚عنوان: سلطان عشق
✍نویسنده: حسین پشنگ، مولانا جلال الدین محمد بلخی
ناشر: انتشارات فردوس
کتاب سلطان عشق، گزیدهای از ابیات گرانبهای مولانا جلالالدین محمد بلخی است که به کوشش حسین پشنگ جمعآوری شدهاند. در این کتاب اشعار زیبایی از دفترهای دوم تا ششم مولانا، ترجیعبندها و رباعیات، مثنوی معنوی و گزیدهای از ابیات دیوان شمس تبریزی وجود دارد که خواننده حین مطالعهی آن غرق لذت خواهد شد.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
🔹 من از زندگیای که دارم ناراضیام.
🔹 من از این زندگی که دارم ناراضیام.
🔹من از این زندگی، ناراضیام.
🔸 نکته
۱. گاهی برای اینکه دو «ی» پشت سر هم نیاید، میتوانیم پیش از واژۀ پایانیافته به «ی» (مانند «زندگی»)، صفت اشارۀ «این» یا «آن» بیاوریم. بهطوریکه، خواندن و تلفظ جملۀ اول بسیار راحتتر است و مشکل جملۀ دوم را ندارد.
۲. پیداکردن راه سوم گاهی سادهتر است و درستتر.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
گامی به راه و گامی در انتظار دارم
سرگشته روزگاری پَرگارـوار دارم
دلبستهی امیدی در سنگلاخ گیتی
رَه بیشکیب پویم، دل بیقرار دارم
یک عمر میزدم لاف از اختیار و اینک
چون شمع، اشک و آهی بیاختیار دارم
گو ابرِ غم ببارد تا همنشین عشقم
از غم چه باک دارم کاین غمگسار دارم
نبود روا که گیرم جا در حضیض پَستی
سیلم که هستی خود از کوهسار دارم
سر شارم از جوانی هر چند پیر دهرم
چون سرو در خزان نیز رنگ بهار دارم
از خاک پاک مشهد نقشی است بر جبینم
شادم «امین» که از دوست، این یادگار دارم
#شعر #سیدعلی_خامنه_ای
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#نشانهها
✍ انواع نشانههای معمول در خط فارسی
◻️نشانههای معمول در خط فارسی را میتوان به چند دسته تقسیمبندی کرد:
۱. نشانههای مکث یا وقف «pause marks»
۲. نشانههای دربرگیرنده «bracket marks»
۳. نشانههای جداکننده «delimiter marks»
۴. نشانههای ساختاری «structuring marks»
۱. نشانههای مکث یا وقف خود به دو دسته تقسیم میشوند:
الف) نشانههای مکث کامل: نقطه (.)، نشانهٔ پرسشی (؟)، نشانهٔ عاطفی (!)
ب) نشانههای مکث موقت: ویرگول (،)، نقطه – ویرگول (؛)، دونقطه (:)
۲.نشانههای دربرگیرنده: دو گیومه (« »)، دو هلال یا دو پرانتز ( ( ) )، دو خط فاصله (– –)، دو کاما ( ، ، )، دو کروشه ( [ ] )، خط زیر (_) و آکلاد ( { } )
۳. نشانههای جداکننده: تکهلال یا تکپرانتز ( ) )، خط فاصله (–)، ممیز (/) و خط مایل راست (/)، خط مایل چپ (\)، دونقطه (:)* و سهنقطه (...)
*دونقطه (:) از جمله نشانههای دووجهی است؛ یعنی گاه نشانه مکث کوتاه و گاه نشانه جداکننده به شمار میآید.
۴. نشانههای ساختاری: این نشانهها در خط فارسی، شکلی صریح ندارد و ویراستاران برای صفحهبندی و آرایش متن، از این نشانهها برای راهنمایی حروفچین استفاده میکنند:
الف) نشانههای برجستهسازی؛
ب) نشانههای پاراگرافبندی؛
ج) نشانههای سطحبندی زبان؛
د) نشانههای تیتربندی متن.
✅ ناصر نیکوبخت و سید علی قاسمزاده، دانش نشانهگذاری در خط فارسی، چ ۱، تهران: نشر چشمه، ۱۳۹۱، ص ۲۵ تا ۲۶.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
چند جایگزین فارسی
بامداد، پگاه علیالطلوع
آشکارا علنی
بنابراین علیهذا، لذا
بهزودی عنقریب
هنگام نیاز عنداللزوم
بخشش عطا
اخمو عبوس
درآمدها عایدات
شگفتیها عجایب
تنومند عظیمالجثه
#غلط_ننویسیم
#جایگزینی
🖊@ghalatnanevisim
#اشتباه_نوشتاری_در_فضای_مجازی
✅ همه با هم
✅ کنیم؟
❌ چه اشکالی داره همه با همکاری کنیم
#غلط_ننویسیم
#درست_بنویسیم
🖊@ghalatnanevisim
برابرهایی برای چند واژه تنویندار
در بسیاری از موارد میتوان با کمک حرف اضافه، واژههای تنویندار عربی را یک گام به فارسینویسی نزدیکتر کرد.
یقیناً 👈 بهیقین
حدوداً 👈 درحدود/ حدود/ نزدیک به
قطعاً 👈 بهقطع/ بیگمان
عملاً 👈 در عمل
👈 برای اجرای این طرح حدوداً هزار میلیارد نیاز داریم. ❌
👈 برای اجرای این طرح نزدیک به هزار میلیارد نیاز داریم. ✅
#غلط_ننویسیم
#نکته_ویرایشی
🖊@ghalatnanevisim