#توضیحات
-کیمیا: (در اینجا) بدگمانی
-گشاده: صریح
-چو نشنید از ایشان سپهبد سخن/ به جوش آمد و رای نو افگند بن: زال که جوابی از موبدان نشنید، بههیجان آمد و جور دیگری حرفش را مطرح کرد.
-بند: گرفتاری
-به جایِ: در حقِ
-به جای شما آن کنم در نهان / که با کهتران کس نکرد از مهان: کاری در حق شما انجام میدهم که هیچ بزرگی در حق زیردستانش نکرده.
-که "ما مر تو را یکبهیک بندهایم...": موبدان بهاحترام و ظرافت پاسخ میدهند که سرافکندگی ما از شرم تصمیم شاه نیست، بلکه از بندگیست. زنگرفتن همیشه بوده و چیزی از بزرگی شاه کم نمیکند. مهراب هم، گرچه نه درحد زال، بزرگ است و پرشکوه و پهلوان و شاه تازیان، فقط این که از تخم اژدها (ضحاک) است. اگر منوچهرشاه مخالفتی نکند، هیچ بدیای در کار نیست. نامهای به سام بنویس که او هم نظر منوچهرشاه را بخواهد. منوچهر هم بهخاطر این موضوع ناچیز روی سام را زمین نخواهد انداخت (و موافقت خواهد کرد).
#شاهنامه_خوانی
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
🔶شهر حلب
منزل بيست و پنجم شهر حلب شش فرسخ [است. ] انصاف اين است [كه] شهر
«حلب»، از جمله شهرهاى معظم [و] معروف مملكت «روم» است، در شهريّت قصور [۱] ندارد و آنچه متاع فرنگستان در «روم» و عجم است، در شهر «حلب» مقدور است. از همه اجناس، خوراكى، پوشاكى، اسباب حرب و جواهرآلات، آنچه كه به تصور بيايد، هم [۲] مى رسد. داد [و] ستدى كه در «حلب» مى شود، در خود «اسلامبول» كه پايتخت دولت «روم» است، نمى شود.
و تجّار همه دول، و قنسول همه دول، در «حلب» ساكن است، هجده قنسول به قلم آورديم از دول هاى مختلف، كه ساكن هستند، به سبب تجارت، وجه گمركش حساب كرديم، صد و سى و دو هزار تومان. و اكثرى [۳] قنسول ها، از همان اهل ولايت است كه از دولتها وكيل كرده اند و مواجب مى دهند، مشغول خدمت هستند. حتى از جانب «ايلچى ايران» كه در «اسلامبول» مقيم است، قنسول دارد كه وكيل مى نامند، الّا در دولت «انگليس» و «فرانسه»، كه قنسول شان از اهل مملكت خودشان است.
به نهايت شهرى معمور است، عمارت هاى بسيار خوب دارد، اكثر از خانه هاى رعيت و تجّارشان، بيست هزار تومان مصارف شده، بسيار اين گونه عمارات هست، حجّارى [۴] كه در شهر «حلب» شده، در هيچ مملكت نديديم. جميع خانه هاى فقير و غنى عوض خشت [و] آجر، كلًا سنگِ تراش صَرف شده، پاره اى خانه هاى معتبر مشهورشان، اطاق و ايوان را چنان با سنگِ الوان، منبت كارى كرده اند و نقاشى از خود سنگ نموده اند، البته قالى هراتى را، به آن منقحى و پاكيزه گى نمى توان بافت، كه سنگ را به اين نوع جفت گيرى كرده اند. مثل اينكه خوانچه [۵] خاتم را چگونه خاتم كارى مى كنند، به جهت اين كه در كوچه هاى «حلب» انواع [و] اقسام رنگ ها، سنگ هَمْ مى رسد، جميع سنگها را جمع كرده اند، فرش ساخته اند؛ و بسيار هم گران تمام مى شود. ذرع اندر ذرع سنگ كارى فرش را برآورد كرده اند، ذرعى بيست تومان الى ده تومان به تفاوت تمام مى شود.
عيبى كه دارد، چنان شهر معظمى به قدر كفايت آب كم دارد، و بازارهايش تفصيل غريب دارد، به قدر يك شهر بزرگ متعارفى، بازار و كاروان سرا دارد، نه اين است، يك چارسوق بلند دارد، از سر شهر الى آخر شهر چنان است، بازارها را در وسط معموره، چنان قرار داده اند كه بازار است مثل كوچه هاى شهر بزرگ، چنان كه از هم ديگر كوچهها راه دارد. اين كوچه به آن كوچه، تو در تو، و طرح خاص بازارها به آن نوع است، نهايت صفا را دارد.
----------
[۱]: كوتاهى
[۲]: فراهم مى آيد
[۳]: بيشتر
[۴]: سنگ كارى
[۵]: طبق چوبى چهار گوش كه در آن ميوه يا شيرينى يا چيز ديگر بگذارند و در روى سر از جايى به جاى ديگر ببرند.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#غلط_ننویسیم
#سفر_نامه
🖊@ghalatnanevisim
مسجدهاى بسيار بزرگ، همه از سنگ دارد، خاصه مسجد «حضرت زكريّا»، كه مسجدى است همه از سنگ. در [و] ديوار [و] فرش، صحن مسجد، از سنگ تراش الوان [است. ] البته سيصد هزار تومان مخارج شده، عمارات عجيب دارد و قبر «حضرت زكريّا»، در ديوار مشرقى آن مسجد است، كه زيارت گاه همه طوايف است. محل همان درخت كه حضرت را به آن بسته اند و منشار [۱] به فرق مباركش گذاشته اند، علامت آن درخت، يك ستونِ سنگ بسيار عظيم نشانده اند، حمام هاى خوب دارد، بسيار باصفا، ولى به طور «روم»، داخل خزانه نمى شوند، خلوت هاى متعدد دارد، و زن هايش جميعاً بى روبنده راه مى روند، كلًا صورت باز دارند، ابداً صورت خودشان را نمى پوشند، جميعاً سفيدپوست هستند و همگى چادرسفيد سر مى كنند، صورتشان با چادر چندان فرق ندارد، آدم مقبول بسيار هم مى رسد، و كلًّا بى عصمت [۲] هستند، به ابرام [۳] به حضرات حاج اظهار ميل مى كردند.
در وسط شهر يك تلّ بزرگ است، كه در عين وسط شهر است، قلعه [اى] از سنگ بالاى آن تل كشيده اند بسيار مضبوط، و يك راه معينى دارد مثل تخت، پل طور است كه پل سنگى دارد، و خندق گردى براى آن قلعه قرار داده اند، اگرچه حالا چندان قلعه مزبور آباد نيست و مسكون هم نيست، ولى قورخانه [۴] بسيار در آن قلعه انبار است، توپخانه شان هم در آن قلعه است. هرگاه در شهر يك اجماع مخالفت اتفاق افتد، آن قلعه چنان مشرف و مسلّط است براى شهر، كه يكى يكى خانه هاى شهر را تير گلوله توپ نشانه مى زند، والى دارد «مصطفى پاشا» نام، ملقب به «مظهر پاشا»، بسيار آدم نجيب و پاشازاده است، و متعارف انسانيت دارد. چندان تعصب ندارد، بلكه اظهار محبت مى كند و براى حقير يك «امزيك كهربا [۵] » كه پانزده تومان مى ارزد فرستاد. حقير را خانه «احمد آقاى وجوه» مهمانى داده بود، نهايت اهتمام داشت «پاشاى» مزبور، براى حقير بسيار خوش گذشت، ولى بر پدر صاحب خانه لعنت، سگ متعصبى بود و نهايت بد گذشت.
يك روز پيشتر از ورود والده سركار اقدس، به «حلب» وارد شدم، هجدهم رمضان بود، بعد در اردو منزل به منزل حركت نموديم همراه حاج. مثل سابق چاپارى را موقوف نموديم، مقصود رسيدن به حاج بود، [با] اين همه تعجيل، از «بغداد» الى «حلب» نوزده روزه آمديم.
----------
[۱]: ارّه
[۲]: بى حيا
[۳]: زور و اصرار
[۴]: اسلحه خانه
[۵]: موزيك برقى
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#غلط_ننویسیم
#سفر_نامه
🖊@ghalatnanevisim
هدایت شده از قاصدک
‼️‼️مانتو و عباهای دُرسان مختص
همه بانوهایی که دغدغه لباس پوشیده دارن👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/223346877C929d3d2345
😌بیاین که میخوام کانال اصلیش رو بهتون معرفی کنم
🔴انواع مانتوی پوشیده و عبا و چادر مشکی
🔴مستقیم از تولیدی با ضمانت مرجوع و تعویض 😱
و مناسبترین قیمت به دلیل #نذر_فرهنگی
🛍فروشگاه حضوری تهران و کرج
اگه استایل شیک و پوشیده میخوای بزن رو لینک♨️
https://eitaa.com/joinchat/223346877C929d3d2345
عطر تو زینت فزای روضهها، مهدی بیا
هجر تو از پا میاندازد مرا، مهدی بیا
مهربان تر از پدر مادر به فرزندان تویی
العجل ای بهترین بابای ما، مهدی بیا
ندبه باید کرد از درد فراق روی تو
اَبکیَنَّکَ صَباحاً و مَسا، مهدی بیا
به تقاص خون جدت یا لثارات الحسین!
زودتر با ذوالفقار مرتضی مهدی بیا
ای فدای قد و بالای پیمبرگونه ات
وارث حلم تمام انبیا، مهدی بیا
مادرت زهرای مرضیه صدایت میزند
روز و شب مهدی بیا، مهدی بیا، مهدی بیا
جان به لب آمد ولی نامت نیفتاد از لبم
عمر من طی شد فقط با ذکرِ یا مهدی بیا
صبح عاشورا نشد؛ پس وعدهی ما اربعین
در مسیر از نجف تا کربلا مهدی بیا
شیرخواری با گلوی خشک و با چشمانِ تر
از دل گهواره میخواند تو را مهدی بیا
#علیرضا_خاکساری #شعر #امام_حسین #امام_زمان #جمعه_های_دلتنگی
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#گذاشتن تشدید
✳️ گذاشتن تشدید همیشه ضرورت ندارد مگر در جایی که موجب ابهام شود:
معین /معیّن؛ علی /عِلّی؛ دوار /دوّار؛ کُره /کُرّه؛ بنا /بنّا
✳️ در متون آموزشی برای نوآموزان و غیرفارسیزبانان و نیز در اسناد و متونِ رسمیِ دولتی، گذاشتن تشدید در همهٔ موارد ضروری است.
✅ دستور خطّ فارسی /مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، نشر آثار، چاپ یازدهم، ۱۳۹۱، ص ۳۸
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
🔷موارد استفاده از نیم فاصله
⚡️نکته دوم: فعلهایی که مصدر آنها با «ا» آغاز میشوند، در ترکیب با پیشوند «بِـ» و «نَـ»، فقط «ا» آنها به «ی» تبدیل میشود و همواره پیوسته نوشته میشوند. به مثالهای زیر و شکل درست و نادرست آنها توجه کنید.
درست: بیندیشد، بیفتد/ نیندیشد، نیفتد
نادرست: بیاندیشد، بیافتد/ بیاندیشد، بیافتد
#نکات_ویرایش
#غلط_ننویسیم
#نیمفاصله
🖊@ghalatnanevisim
متبوع/مطبوع
در املای این دو کلمه نباید اشتباه کرد.
متبوع به معنای "مورد اطاعت ، مورد تبعیت" است وبیشتر در ترکیب کشور متبوع یعنی (کشوری که شخص تابع آن است) به کار می رود.
"سفیر فرانسه اطمینان داد که کشور متبوعش خواستار جنگ نیست."
اما مطبوع یعنی" خوشایندطبع ،پسندیده"
در آن شمایل مطبوع هیچ نتوان گفت
جز این قدر که رقیبان تندخو داری (حافظ)
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#اشتباه_گفتاری_در_فضای_حقیقی
✅ از یک شربت خیلی سبک استفاده بشه.
❌ از یک خیلی شربت سبک استفاده بشه.
* گفته شده در یه برنامه ی زنده ی تلویزیونی در شبکه ی ۴ سیما
#غلط_ننویسیم
#درست_بنویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#معرفی_کتاب
📚عنوان: دستور خط فارسی
✍نويسنده: جمعي از نويسندگان
ناشر: فرهنگستان زبان و ادب فارسي
این مجموعه، در وهله اول، نه برای متخصصان زبان و ادبیات فارسی و زبان شناسان بلکه برای مخاطبانی نوشته شده است که با زبان فارسی در حد عموم باسوادان و تحصیل کردگان جامعه ما آشنایی دارند. به همین جهت، در نگارش آن سعی شده است تا از استعمال اصطلاحات و تعاریفی خودداری شود که فهم آنها تنها برای متخصصان میسر باشد و حتی الامکان از زبانی استفاده شود که برای عامه باسوادان به آسانی قابل درک باشد.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim