eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
266 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
245 ویدیو
88 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
تبریک به شاعران افتخار آفرین انجمن ادبی قند پارسی آقای محمد محمدی رابع سرکار خانم پروین جاویدنیا سرکار خانم زلیخا بنی ایمان آقای حسین کیوانی سرکار خانم مژگان دستوری سرکار خانم هما ایران پور و همراهی و حمایت های بی دریغ استاد گرانقدر دکتر غلامرضا کافی دبیر محفل شعرقند پارسی🌹🌹🌹🌺تا باد چنین بادا
مهدی جهاندار سال ۱۳۵۸ در اصفهان متولد شد. او دارای مدرک کارشناسی‌ارشد زبان و ادبیات فارسی است. جهاندار را بیشتر به‌عنوان یک شاعر آیینی و سیاسی می‌شناسند که برخی اشعار او بسیار مورد توجه قرار گرفته است. از او ۲ مجموعه شعر به نام‌های «عشق سوزان است» و «مرتد» به چاپ رسیده است
شنبه شروع کرده ای از برگ دفتری نو شد درون قالب تو حال دیگری از ابتدای ثانیه هایت گذشتی و.. یکشنبه ای رسید و همان زود باوری گفتی دوشنبه می رسد و حال می کنم حالا سه شنبه هم شده و باز بدتری حتی چهار شنبه هم از راه آمد و.. درفکرِ پنج شنبه ای و روزآخَری پنجاه و دومین گذری شد که بارها.. در پیچ های مبهم فردا شناوری جمعه که باب میل تو اصلا نبوده است در فصل انتظار تو پدرام اکبری!
محفل شعر قند پارسی
تبریک به شاعران افتخار آفرین انجمن ادبی قند پارسی آقای محمد محمدی رابع سرکار خانم پروین جاویدنیا سرک
شادباش و تبریک فراوان به تمامی عزیزان 🌹🌺🌹🌺🌹🌺 محفل قند پارسی پیشگامی خود را با کسب این عنوان ها به خوبی اثبات کرده است. قدر دان تلاش و ذوق همه دوستان هستیم. ایدون باد! 🌺🌸🌹🌺🌸🌹
﷽ • مقدار یار هم‌نفس چون من نداند هیچ‌کس • ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را [شیخ اجل سعدی] ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ |⇦• اعلام برنامه - جلسه شعرخوانی انجمن ۴ بعدازظهر جمعه ۱۴۰۲/۱۰/۲۹ فرهنگسرای طاووسیه (بلوار بوستان، حدفاصل آرامگاه سعدی و باغ دلگشا) ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ انجمن شعر سعدی اسلام فهندژ [ @sheresaadi ]
*رفت اداره ی کار،"کار" دست خودش داد! *از بس انتظار "کشید"، مدادش کو چک شد! *سرخور بود ،به مغازه ی کله پاچه فروشی رفت. *ساز مان کوک نبود ،به "سازمان" حمایت از هنرمندان رفتیم. *خسته که می شوم سر به "سر" بالش می گذارم. *عنکبوت تار می زد، زنجره می خواند. *نوازنده ،سه تار خرید، یکیش را خودش برداشت دوتایش را بخشید. *چون "کلاس" نداشت به دانشگاه نرفت! *جهانگرد در سفر آخرت دفترش را همراه برد ،تا "سفرنامه "بنویسد. *طاسی اش را به گردن پیشانی بلندش می انداخت. کبری بهپور *
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما با امید صبح وصال تو زنده‌ایم !
مرا از این شب پر اضطراب خواهی برد ؟ دمی به کوچه ی آرام خواب خواهی برد ؟ مرا که این شب تاریک و سرد ترسانده است بدون دلهره تا آفتاب خواهی برد ؟ به آسمان دل روشنت مرا یک شب برای چیدن مشتی شهاب خواهی برد ؟ اسیر قحطی رویاست شهر چشمانم شبی مرا به تماشای خواب خواهی برد ؟ میان شعله ی حسرت همیشه می سوزم مرا از این غم پر پیچ و تاب خواهی برد ؟ دلم گرفته از این شعرهای تکراری مرا به شهر غزل های ناب خواهی برد ؟
4_5805249806418841784.mp3
18.57M
🎙 پادکست رشید کاکاوند 🎼 افسانه باران 🌴❄️🌴
برگزیدگان مرحله استانی دهمین جشنواره شعر بسیج (افق‌های روشن) _رتبه سوم بخش شعر آزاد (شعر نو) زلیخا بنی ایمان _رتبه شایسته تقدیر بخش شعر آزاد (شعر نو) هما ایران پور _رتبه دوم بخش شعر سنتی حسین کیوانی _رتبه سوم بخش شعر سنتی پروین جاویدنیا _رتبه شایسته تقدیر بخش شعر سنتی مژگان دستوری _رتبه شایسته تقدیر بخش شعر سنتی بهروز عبداللهی ادامه خبر را در لینک زیر بخوانید: https://www.google.com/url?sa=t&source=web&rct=j&opi=89978449&url=https://basijnews.ir/fa/amp/news/9571123&ved=2ahUKEwimkpjH3eSDAxUyTaQEHfWhDQsQFnoECA8QAQ&usg=AOvVaw1YXlIz437bbzBTJ86LWTuG https://eitaa.com/khabarnashaeranshiz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ هوشنگ ابتهاج: تو یه مهمانی چند نفر منو صدا کردن فهمیدم اینا تازه از فرنگ اومدن، به من گفتند ما شعرهای شما را بیشتر از شعرهای حافظ دوست داریم.‌ گفتم علتش اینه که شما شعر نمی‌فهمید، خب بی‌ادبی بود حرفی که من زدم ولی من ناچار بودم این حرفو بزنم.
اختتامیه بیست و پنجمین کنگره ملی شعر دفاع مقدس و مقاومت همراه با تجلیل از برگزیدگان باحضور: مسئولین لشکری و کشوری سه شنبه،۳ بهمن‌ماه ۱۴۰۲ ساعت :۸:۳۰ صبح شیراز - سالن شورای شهر ‌
،🌹لیله الرغایب🌹 باید که امشب این دلم احیا بگیرد در  جویبار لطف حق مأوا بگیرد ای کاش دانه دانه بند آرزوها در چشم تسبیح اجابت جا بگیرد من در میان گلشن راز و نیازش پرواز کردم بال هایم را بگیرد دستم دخیل بارگاه بی نیازش باشد  که کام تشنه را دریا بگیرد بر قاصدک ها بدرقه کردم دعا را تا خوشه های استجابت پا بگیرد واگویه های سر به مهر قلب خود را آورده ام تا ابر باران زا بگیرد در  لای شب بوهای احساس سپیدم دل گفته یادِ یوسف زهرا بگیرد گل غنچه های آرزوهایم یکایک ای کاش از درگاه او امضا بگیرد ک. قالینی نژاد_افروز
غزلی تازه منتشر شده از رهبر انقلاب
"چند نکته درباره‌ی مجموعه‌ی نقطه‌ضعف؛ سروده‌ی مجتبی خرسندی" بخش اول مجتبی خرسندی (۱۳۷۲) از شاعران جوان سنتی‌سرای روزگار ماست که تاکنون چندمجموعه از او منتشر شده و برخی اشعارش در فضای مجازی و محافل مذهبی زبانزد شده است. در کنار فضای غالب مذهبی در کارنامه‌ی شاعری او، مجموعه‌ی "نقطه‌ضعف" دربرگیرنده‌ی ۴۰ غزل عمدتا عاشقانه است که نخست‌بار در سال ۱۳۹۹/ ۲۷‌سالگی شاعر انتشار یافته و پس از آن دوبار تجدید چاپ شده؛ همچنین نامزد جایزه‌ی قیصر امین‌پور (کتاب سال شعر جوان) شده است. ویژگی‌های این مجموعه و سبک سروده‌های شاعر را در چند گزاره‌ی کوتاه، می‌توان این‌گونه معرفی کرد: ۱_ فضای سبکی اشعار گاه بیانگر پیوند شاعر با سروده‌های عراقی است و بیش از آن، جلوه‌های شعر وقوعی و آمیختگی آن با سبک اصفهانی را در آن می‌توان دید. سروده‌ها، ادامه‌ای از جریان آمیخته‌ی سبک غزل تهرانی (نواحی مرکزی) است که در شعر دوران قاجار، هویت یافته و در جریان غزل سنتی و نیمه‌سنتی روزگار ما ادامه دارد و از اصلی‌ترین شاخه‌های غزل سنت‌گرا در دو دهه‌ی اخیر بوده است. ۲_ از نظر طول غزل‌ها، اشعار بیش از اینکه زاییده‌ی عاطف‌ی شاعر و احساسات پیش‌رونده‌‌اش باشد؛ برآمده از کشف و تلاش برای مضمون‌سازی‌های شاعرانه است. این‌نکته سبب‌شده تا غزل‌ها همه در دایره‌ی ۵ تا ۷ بیت قرار گیرد که از آن میان، ۲۹ غزل شش‌بیتی بوده است. این ویژگی موید تمایل شاعر به جریان شعر نوسنتی مضمون‌گرا در روزگار ماست که بسیاری از شاعران پس از دهه‌ی هشتاد به آن متمایلند. ادامه دارد https://eitaa.com/mmparvizan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از سر ره تا غبار افشاند جان برخاستم چون الف در وصل جانان از میان برخاستم غرق خون هر چند جام روزی‌ام چون لاله بود از کنار خوان قسمت شادمان برخاستم مقصد از سامان هستی مهر تابان تو بود همچو شبنم چهره چون دادی نشان برخاستم در لگدکوب حوادث جان دیگر یافتم چون غبار از زیر پای کاروان برخاستم همچو بلبل با گران‌جانان ندارم الفتی طوطیان تا لب گشودند از میان برخاستم صحبت شوریده‌حالان مایهٔ شوریدگی است با «امین» هر گه نشستم بی‌امان برخاستم (امین)
پیشکسوت شعر آیینی به تشریح بحر رجز نشست/ در آستانه فرخنده زادروز امیرالمومنین، پسین‌گاه چهارشنبه ۲۷ دی ماه ۱۴۰۲، سالن غزل تالار حافظ اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس، پذیرای آیین رونمایی، نقد و بررسی کتاب «بحر رجز»، تازه‌ترین کتاب احد ده‌بزرگی، سراینده برجسته آیینی شیراز بود. در کتاب یاد شده، ترجمان شاعرانه رجزها و شهادت نامه شهدای کمتر شناخته شده واقعه کربلا به قلم آورده شده است. 🔻🔻🔻 https://farhangi-fars.com/?p=47870 🔻🔻🔻 https://fars.farhang.gov.ir/fa/news/729005/ 🔸ارتباط با ما: 🔻🔻🔻 Eitaa.com/farhangi_fars
💥جشنواره شعر و داستان"مهرانه" 💢ویژه؛ 💯دانش آموزان و فرهنگیان ⬇️با محوریت(موضوع)؛ ⚜ما به هم ربط داریم ⚜بی تفاوت نباشیم ⚜مسئولیت پذیری اجتماعی ⚜قانون مداری ⚜خانواده 📍روش ثبت نام و بارگذاری اثر؛⬇️ 💠فرهنگیان عزیز می‌توانند با مراجعه به سامانه my.medu.ir ⬅️ مسابقات و جشنواره ها ⬅️ صفحه آخر ⬅️ جشنواره شعر و داستان مهرانه ثبت نام و آثار خود را(شعر یا داستان در قالب فایل وُرد یا پی دی اف) در همان قسمت بارگذاری نمایند 💠دانش آموزان عزیز هم می‌توانند با مراجعه به سامانه my.medu.ir ⬅️ صفحه اصلی بخش نورینو ⬅️ جشنواره شعر و داستان مهرانه ثبت نام کنند و در همان قسمت اثر خود را(شعر یا داستان در قالب فایل وُرد یا پی دی اف)بارگذاری نمایند. ⏳مهلت ارسال آثار؛ ۲۰ دی تا ۲۰ بهمن ۱۴۰۲ 🎁جوایز؛ 💰 ۲۰ هدیه ۱۰میلیون ریالی برای ۲۰ نفر 💎آثاری که با نظر هیئت داوران استانداردهای لازم را داشته باشند،به چاپ خواهند رسید 💎اشعاری که قابلیت اجرای گروه سرود را داشته باشند از امتیاز بیشتری جهت انتخاب بهره مند خواهند ╭━⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱━╮ 🌸 @moflehoonmedu‌🌸 ╰━⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱━╯
گفتی که «از آن باشد» گفتم که «از این باشد» یک نکته ی بی معنی گفتیم و همین باشد هرگز ندهندش زن در کوچه و در برزن مانند رضازاده هر کس که وزین باشد در کار گلاب و گل گفتند که «حُکمت چیست؟» گفتم که «همین خوب است، بگذار همین باشد» پیراهن ما را هم، از پشت کسی جر داد من فکر کنم کارِ شیطان لعین باشد خلقی شده گمراهت وقتی که به همراهت یک روز شهین باشد، یک روز مهین باشد پایت به زمین باشد دستت به هوا باشد دستت به هوا باشد پایت به زمین باشد هر جنس که در بازار دیدی و پسندیدی یا ساخت ایران است یا ساخت چین باشد یک روز جناح چپ یک عمر جناح راست همواره در این کشور اوضاع چنین باشد هر کس که در این کشور آشوب کند، جایش یا گوشه ی کهریزک یا کنج اوین باشد بر عکس شما، حافظ! من معتقدم در کل هی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
صبح .. لبخندِ شماست و آفتاب، از ڪرانہ ی لبانتان ... هـر روز طلوع مے ڪند بخندید .. ڪہ مشرقِ نگاهـتان ... دل مغربی‌ام را، آرام مےڪند کانال دفاع مقدس
سرم بلندی جولان، دلم فلسطین است غریب در وطنم، آه... درد من این است غذای کودک من ترکش است و خمپاره برای مردم من مرگ مثل تمرین است عروس و داماد این جا حنا نمی بندند دلی به داغ عزیزی همیشه خونین است ولی زمان تولد به گوش ما خواندند که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است هزاربار سر از تن جدا شرف دارد به آن سری که به تن مانده است و پایین است چه سنگ ها که زدیم و کسی دری نگشود دریغ! بعضی ها خواب شان چه سنگین است شهادت است دعامان، به چشم ما موشک نه پیک مرگ، که انگار مرغ آمین است بزن که آن چه به پاخاست آه مظلوم است بزن که آن چه زدی زخم نیست، تسکین است بزن که تلخ تر از قبل می شود کامت بزن که آخر این شاهنامه شیرین است گرفتنی ست همین آه اگر خداست خدا لوای ظلم می افتد اگر که دین دین است
"به بهانه‌ی زادروز فردوسی" از حکیم ابوالقاسم فردوسی (متولد ۳۲۹) جز شاهنامه و منظومه‌‌ی منسوب یوسف و زلیخا که قطعا از او نیست؛ ابیاتی پراکنده نیز باقی مانده است. محقق ارجمند محمود مدبری، در کتاب "شرح احوال و اشعار شاعران بی‌دیوان"، ۴۴ بیت منسوب به فردوسی را از تذکره‌ها و منابع گوناگون جمع کرده‌است. (همان، صص ۳۹۹تا ۴۰۲) از منظر سندشناسی، این اشعار را می‌توان در سه‌دسته گنجاند؛ نخست قطعه‌ای با مطلع "دو چیز برِ تو بی‌خطر بینم" که در لباب‌الالباب به نام فردوسی آمده و به سبک شاعران سامانی همانندی دارد. دسته‌ی دوم اشعاری که عمدتا در مجمع‌الفصحا به نام فردوسی ثبت شده؛ هرچند با وجود شباهت سبک زبانی و ادبی و دقت هدایت در ماخذشناسی، احتمالا از فردوسی نیستند؛ به زمان حیات او نزدیکند؛ از جمله اشعاری با مطلع‌های "شبی در برت گر برآسودمی" و "بیا بگوی که پرویز از زمانه چه خورد" و "حکیم گفت کسی را که بخت والا نیست". (همچنین نقل شده در مجالس‌المومنین) البته رباعیات نقل‌شده در مجمع‌الفصحا و قطعه‌‌ی "اگر به دانش اندر زمانه لقمان وار" و "مانند خدنگ گیو در جنگ پشن" نیز محتملا پیش از سده‌ی ششم سروده شده است. دسته‌ی سوم، ابیات شیعی منسوب به حکیم در قصیده‌ی "اگر بری به خم زلف تابدار انگشت" در ستایش امام علی(ع) است که نخست‌بار در مجالس‌المومنین قاضی نورالله آمده و از طریق آن در ادبیات دوران صفویه و قاجاریه به نام حکیم شهرت یافته؛ تا آنجا که هدایت هم دو بیت آن را در مجمع‌الفصحا نقل کرده‌است. با توجه به نوع ردیف اسمی و زبان و مضامین، این شعر قاعدتا پس از سده‌ی نهم سروده شده و به تبع آن برخی شاعران متاخر (عمدتا شاعران بازگشت)، قصایدی بر همین وزن و ردیف و قافیه، در ستایش امیر مومنان(ع) سروده‌اند. https://eitaa.com/mmparvizan