eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
347 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
547 ویدیو
109 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴کشف واژگون: کشف واژگون یعنی سرودن شعر از پایان، در رباعی و دوبیتی اینگونه است، با مصراع چهارم می آغازیم. به قول دکتر محمد رضا سنگری: در رباعی قدر شعر به صدر آن نیست بلکه به ذیل آن است. در سرایش رباعی اگر هر چهار مصراع در نهایت جزالت و استواری باشند شعر زیبا و ارزشمندی پیش روی ما نخواهد بود. کشف شاعرانه در مصراع پایانی رخ می دهد. سه‌ مصراع می آیند "دور باش زنان" و "بردابرد گویان" تا زیبای مصراع چهارم بر تخت بشکوه و دلربای خویش بنشیند. این شیوه ی نگاه می تواند یکی از راه های نقد رباعی باشد. تکمله:سه مصراع اول رباعی مسیر را برای شکوه مصراع چهارم هموار می سازند. حشمت اله پاک طینت🍀 ابر آمد و زار بر سر سبزه گریست بی باده ی گلرنگ نمی شاید زیست این سبزه که امروز تماشاگه ماست تا سبزه ی خاک ما تماشاگه کیست؟! خیام گیسوی تو قصه‌ای پر از تعلیق است جمعی‌ست که حاصلش فقط تفریق است موهات چلیپایی و ابرو کوفی خط لب تو چقدر نستعلیق است جلیل صفربیگی قطره قطره شد آب آدم‌برفی شد آب در آفتاب آدم‌برفی آب از سر او گذشت اما هرگز بیدار نشد ز خواب آدم‌برفی ! بی‌چاره تر از عالم و آدم هستیم ماتم زده‌ای مثل مُحرّم هستیم نه گندمی و نه یار گندم‌گونی ما هم دلمان خوش است آدم هستیم بیژن ارژن آرایه های ادبی
7.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روزی به پایان می‌رسد دوران خیلی‌ها.... محفل طنز قمپز
بیست و هفتم اسفند، زادروز عبدالحسین زرین‌کوب (۱۳۰۱-۱۳۷۸) عبدالحسین زرّین‌کوب، مورّخ اندیشه‌ها و ادبیات مقاله‌ای از دانشنامۀ زبان و ادب فارسی به قلم روزبه زرّین‌کوب 🔸 عبدالحسین زرّین‌کوب، ادیب، مورخ و نویسندۀ معاصر و استاد دانشگاه تهران، در روزهای پایانی اسفند ۱۳۰۱ش. در بروجرد زاده شد. گاه، تاریخ تولد او را ۲۷ اسفند این سال نوشته‌اند اما دراین‌باره سند دقیقی وجود ندارد و به قول خود او، «هر سال، یک دو روز از نوروز پیرتر بود». زرّین‌کوب در زادگاهش به مدرسه رفت و تحصیل خود را تا پایان سال پنجم متوسطه در «رشتۀ علمی» در بروجرد ادامه داد. به سبب تعطیل شدن کلاس ششم متوسطه در تنها دبیرستان شهر، برای ادامۀ تحصیل، به تهران رفت، اما «رشتۀ ادبی» را برگزید و در ۱۳۱۹ش، تحصیلات متوسطه را به پایان برد و در میان دانش‌آموزان رشتۀ ادبی سراسر کشور رتبۀ دوم را به دست آورد. 🔴برای دیدن متن مقاله به نشانی زیر در وبگاه فرهنگستان مراجعه کنید: 🌐 https://apll.ir/?p=15549
، خوان نوروزی گسترده همچون زمین ✍️ شاهین سپنتا سفره (نمادین‌ترین سفره روی زمین)، که در هنگام نو‌شدن طبیعت و بهار گسترده می‌شود، نماد گستره است و آنچه که بر آن می‌نهیم نماد داده‌ها و آفریده‌های اهورایی است. خوان نوروزی یا سفره هفت سین سرگذشتی هزاران ساله دارد و در گذر زمان تکمیل‌شده تا به شکل امروزی در ایران گسترده شود و در سرزمین‌های همریشه تفاوت‌هایی جزئی دارد اما گوهر اصلی همگی یکی است. سفره هفت‌سین ایرانی، امروزه اجزای ثابت و متغییری دارد. اجزای اصلی سفره هفت‌سین هفت خوراکی گیاهی یا گیاه هستندکه به نشانه تقدس عدد ( و شش یا صفات اهورامزدا ) بر خوان نوروزی گذاشته می‌شوند: : به نشانه امشاسپندبانو امرداد نماد گیاهان و گل‌ها و همه سبزینه‌های روی زمین، به نشانه سبزبودن، سرزندگی و رویش و نوزایی زمین و زندگی. : از جوانه‌های تازه سرزده گندم در جشن زنانه سمنوپزان یا سمنک‌پزی به دست زنان و دختران پخته می‌شود، نشانه امشاسپندبانو سپندارمذ یا اسفند، نماد و و زایش و زندگی است. سرخ: رنگ سرخ نماد است. سیب سرخ رنگ به نشانه ایزد مهر و پیمان بر خوان نوروزی می‌نشیند. : یکی از سودمندترین و ستوده‌ترین گیاهان است که بیماری و پلیدی را می‌زداید و تندرستی به ارمغان می‌آورد، پس به نشانه و پاکی درون و برون انسان و دوری از پلیدی و ناراستی بر خوان نوروزی نهاده می‌شود. : برپایه یک باور کهن، عطر شکوفه‌های زردرنگ سنجد برانگیزاننده توان زنان است و از این‌روی در پیوند و به نشانه امشاسپندبانو سپندارمذ یا اسفند، نماد زایندگی و باروری، بر سفره گذاشته می‌شود. (سنجد ارتباطی به مصدر سنجیدن و سنجیده عمل کردن ندارد). (سماک/ به معنی سرخ رنگ): با رنگ سرخش نماد و نشانه گرمی زندگی است. : نوشیدنی با منشاء گیاهی به نشانه شور زندگی (جایگزین شراب مقدس که در بزم مهر بر سفره می‌نهادند). ✅ اجزای دیگر افزون بر «هفت‌سین» نامبرده، «سفره نوروزی» یا «سفره هفت‌سین» اجزای دیگری نیز دارد. برخی از آنان نشانه همان هستند که نام برده شد و مردم به سلیقه خود همه یا تعدادی از آن‌ها را بر سفره می‌گذارند. پیوست‌های سفره هفت‌سین عبارتند از: : به نشانه روشنی، بازتاب دهنده نور. : به نشانه امشاسپند خرداد، نماد روشنایی و به نشانه رسایی در زندگی. در آب برگ گل سرخ یا ماهی سرخ یا سیب یا انار سرخ یا نارنج می‌گذارند. چرخش ماهی یا برگ گل یا میوه در آب نماد گردش و چرخش روزگار است. / شمعدان/ آتشدان/ آتش: نماد امشاسپند اردیبهشت و نشانه بهترین راستی و آذر اهورایی یا نور الهی است. : نماد فلزی امشاسپند شهریور و به نشانه اراده آفریدگار و شهریاری انسان بر نفس خویش و به نیت فزونی دارایی در سال آینده. سرخ: ماهی نماد آبزی -جانوری امشاسپند بهمن است. همچنین به نشانه برج حوت یا برج ماهی یا آخرین ماه سال بر سفره هفت‌سین گذاشته می‌شود. همچنین نماد سرزندگی و رنگ سرخ آن نیز نماد شادکامی و پیروزمندی نوروز است. (نان سنگک): به نشانه برکت و داده‌های اهورایی (جایگزین نان مقدس که در بزم مهر بر خوان مهر می‌نهادند) / شکر / عسل: به نشانه شیرین‌کامی و شیرینی زندگی. : به نشانه پرندگان روی زمین، نماد پرنده- جانوری امشاسپند بهمن، به مفهوم زایندگی و زندگی است. سنت کهن رنگ‌کردن تخم مرغ بر زیبایی و شادی‌بخشی سفره می‌افزاید. : به گواهی بندهش، گل سنبل نماد ایزد بهرام، تجسمی از نیروی شکست‌ناپذیر و پیروزی‌بخش است. پیروز همچنین صفت همیشگی نوروز است. گل نیز نماد بهار طبیعت است و به نیت و نشانه گل سنبل برخی گل شب‌بو و دیگر گل‌های شاد بهاری را بر سفره می‌گذارند. مقدس به نشانه سخن حق و یا شاهنامه یا دیوان حافظ به نشانه ارج‌نهادن به فرهنگ و ادب ایران. یا یا اسپنددانه: به نشانه امشاسپند سپندارمذ یا اسفند، نماد فروتنی و بردباری. دود اسپنددانه روی آتش همچنین دورکننده ناپاکی و پلیدی است.. : به نشانی فراوانی و فزونی داده‌های اهورایی. / هفت مغز: نماد امشاسپندان و به نشانه فزونی نعمت. : به نشانه گذر زمان و گردش روزگار، و یادآور هنگام نوگشت سال یا لحظه تحویل سال. آرایه های ادبی
گفتم: «بدوم تا تو همه فاصله‌ها را» تا زودتر از واقعه گویم گله‌ها را چون آینه پیش تو نشستم که ببینی در من اثر سخت‌ترین زلزله‌ها را پرنقش‌تر از فرشِ دلم بافته‌ای نیست از بس‌که گره زد به گره حوصله‌ها را ما تلخی نَه گفتن‌مان را که چشیدیم وقت است بنوشیم از این پس بله‌ها را بگذار ببینیم بر این جغد نشسته یک‌بار دگر پرزدنِ چلچله‌ها را یک‌بار هم ای عشق من از عقل میندیش بگذار که دل حل بکند مسئله‌ها را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"پیشواز: به بهانه‌ی روزهای نزدیک به نوروز و به یاد سفره‌های خالی از آجیل" عید است یا که شامِ غریبان؟ سیل است یا نسیم بهاری؟ این ناله، بانگ نحسِ کلاغ است؟ یا شورِ سار و رقصِ قناری؟ این داعیان که عقل کُلانند، دلسوز خَلق یا مغولانند؟ با لطف بی‌کرانه‌ی اینان: رحمت به قاتلان تتاری * ای پادشاه خطّه‌ی مستان! ای لشکرِ کلیدبه‌دستان! در فصل اعتدال ربیعی، این است وضع مملکت، آری! تهران بِکام باشد و خوشحال، ای آسمان بهوش که هرسال تنها برای مردم اهواز، بارانِ گرد و خاک بباری در این دیارِ مملوِ غصّه، هم پ‌قافیه است پسته و قصّه تا طعم پسته را تو ازین پس، در قصّه‌ها به یاد بیاری امسال هم به گریه بسازید، ای کودکان فقر و بنازید با کفش‌های پاره‌ی پیرار، پیراهن تکیده‌ی پاری من "دارم" آن‌قَدَر که غمی نیست، اما غم تو درد کمی نیست ای هم‌وطن که نو شده سالت با میوه‌های شصت‌هزاری! سگ_دو زدی و جای دویدن، هی پشت هم "ریال" گرفتی حالا تویی و قحطی بازار، در حجم نرخ‌های "دلاری" * من جای آن مسبّب نامی، ای دوست ای رفیق گرامی دلواپس تو ام که نخوردی، شرمنده‌ی تو ام که نداری https://eitaa.com/mmparvizan
زمان: حجم: 4.27M
هم‌قافیه قراردادن کلماتی که تلفظ یکسان دارند اما نوشتار متفاوت دارند مانند: نافذ و حافظ یا سراغ و فراق توضیحات استاد محمدنژاد