۳۰ شهریور زادروز فریدون مشیری
(زاده ۳۰ شهریور ۱۳۰۵ تهران -- درگذشته ۳ آبان ۱۳۷۹ تهران) شاعر
او بهعلت ماموريت اداری پدرش، به مشهد رفت و پس از چندسال به تهران بازگشت و در دبيرستان دارالفنون و اديب تحصیل کرد.
همزمان با تحصيل در اداره پست و تلگراف مشغول بهكار شد. سپس شبها در آموزشگاه فنی وزارت پست درس خواند و روزها به كار میپرداخت. از همان زمان به مطبوعات روی آورد و در روزنامهها و مجلات كارهايی از قبيل خبرنگاری و نويسندگی را بهعهده گرفت و بعدها در رشته ادبيات فارسی دانشگاه تهران به تحصيل ادامه داد.
از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۱ مسئول صفحه شعر و ادب مجله روشنفكر شد و در سال ۱۳۳۳ ازدواج كرد. همسر او اقبال اخوان دانشجوی رشته نقاشی دانشكده هنرهای زيبای دانشگاه تهران بود. فرزندان فريدون مشيری، بهار و بابك هردو در رشته معماری در دانشكده هنرهای زيبای دانشگاه تهران و دانشكده معماری دانشگاه ملی ايران تحصيل كردهاند.
مشيری سرودن شعر را از ۱۵ سالگی آغاز كرد. اولين مجموعه شعرش با نام تشنه توفان در ۲۸ سالگی با مقدمه محمدحسين شهريار و علی دشتی بهچاپ رسيد. وی توجه خاصی به موسيقی ايرانی داشت و در پی همين دلبستگی طی سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ عضويت در شورای موسيقی و شعر راديو را پذيرفت.
او در سال ۱۳۷۷ به آلمان و امريکا سفر کرد و مراسم شعرخوانی او در شهرهای کلن، ليمبورگ و فرانکفورت و همچنين در ۲۴ ايالت امريکا از جمله در دانشگاههای برکلی و نيوجرسی بهطور بیسابقهای مورد توجه دوستداران ادبيات ايران قرارگرفت. در سال ۱۳۷۸ طی سفری به سوئد در مراسم شعرخوانی در چندين شهر از جمله استکهلم و مالمو و گوتنبرگ شرکت کرد.
آرامگاه وی در قطعه هنرمندان است.
تشریف بلند آفرینش
هر چه ذوق دیدنش را اشک پرپر کردهاند
سیر حیرتخانه ی بال کبوتر کردهاند
بال طاووسی که رنگافشانه ی دیدار اوست
طوطیان خانة آیینه باور کردهاند
جز که تار شعله در پیراهن فانوس نیست
لانه ی ققنوس را آتش مقدر کردهاند
این شباویزان که شبگاهان «هو الحق» میزنند
رخنه در ذکر «انا الحق» قلندر کردهاند
شعله ی جانی که دود عود آن تا دورهاست
شاعران زلف غزل بر آن معطر کردهاند
یک رَم آهو اگر وحشتگریز غفلتاند
دشت را در زیر پای خود شناور کردهاند
خلسه ی عزلت نه غفلتگاه در خود ماندن است
جبهه بر خاکاند و سیر هفت اختر کردهاند
با خیال خال در خاطر سپند روی دوست
آتشی در سینه ی سوزان مجمر کردهاند
طعم شوقی را که دارد لعل آتشگون او
جوهر جان را مذاب از شعله ی تر کردهاند
هر چه میبوسم لب او را ز خود وامیروم
آه از آن جانها که با این ذوق پرپر کردهاند
کیست این با ناز حور آغشته طبع نازکش
کز لبش طعم عسل در کام کوثر کردهاند
کاتبان مد «بسم الله الرحمن الرحیم»
لیقه از گیسوی او در مُشک و عنبر کردهاند
از غبار ناز او زیور به هستی بستهاند
از بلند قامتش «الله اکبر» کردهاند
تا بگردد آسمان بر گرد آن خورشید محض
این بلندِ طارمآبی را مدوّر کردهاند
خشک شد دریا شبی کز نام او لب تازه کرد
دامن من را ولی دریای گوهر کردهاند
نیست این معنی که ناز سایهاش در پی نبود
هر دو هستی سایه ی او را مصور کردهاند
جوششی از فطرتش را وام توفان دادهاند
برقی از نعل بُراقش وقف تُندر کردهاند
زان شب شوقی که تَرمستی سبو در مِی شکست
ساقیان سُکر نگاهش را به ساغر کردهاند
میوزد گیسوی خوشبوی محمد(ص) از بهشت
خاک را در مقدمش با گل برابر کردهاند
«کافی» از «کفواً احد» بر چشم«احمد» بوسه زد
این غزل در طبعش از آن درج گوهر کردهاند
محفل شعر قند پارسی
طی مراسمی درروز شعر و ادب پارسی(27 شهریور ماه 1403) و با حضور جمعی از شاعران، از جمله دکتر علی موسوی
تبریک شایسته به شاعر ذوقمند و فرهیخته سرکار خانم نجاتی عضو محفل ادبی شعر قند پارسی🌹🌹🌺🌺
تا باد چنین بادا
از طرف دوستان محفل شعر قند پارسی🌺🌺
از کوچه زیبای تو امروز گذشتم
دیدم که همان عاشق معشوقه پرستم
دیدم که ز سر تا به قدم شوق و امیدم
هر چند گل از خرمن عشق تو نچیدم
آن شور جوانی نرود لحظه ای از یاد
ای راحت جان و دل من خانه ات آباد
هرگز نشود مهر تو ای شوخ فراموش
کی آتش عشق تو شود یکسره خاموش
با اشک جگر سوز ، دل سخت تو سفتم
خاک ره این کوچه به خار مژه رفتم
دل می تپد از شوق که امروز کجائی
شاید که دگرباره از این کوچه بیایی
#فریدون_مشیری
#۳۰شهریور
#زادروز
👌سوال: چرا ادبیات مےخوانیم؟
۱- هیچکس نمےپرسد فایدهی آوازِ قناری و غروبِ زیبا چیست." اگر این چیزهای زیبا وجود دارند و اگر به یُمنِ وجود آنها، زندگے در یک لحظه کمتر زشت و کمتر اندوهزا مےشود، آیا جستجوی توجیه عملے برای آنها کوتهفکری نیست؟
۲- اگر ادبیات نبود، عشق و لذت و سرخوشے بےمایه مےشد و از ظرافت و ژرفا و از آن گرمے و شوری که حاصلِ خیالپردازی ادبے است بےبھره مےماند. بهراستے گزافه نیست اگر بگوییم آن زوجے که آثار #گارسیلاسو، #پترارک، #گونگورا یا #بودلر را خواندهاند، در قیاس با آدمهای بےسوادی که سریالهای بےمایهی تلویزیونے آنان را بدل به موجوداتے ابله کرده، قدر لذت را بیشتر مےدانند و بیشتر لذت مےبرند. در دنیایے بےسواد و بےبھره از ادبیات، عشق و تمنا چیزی متفاوت با آنچه مایهی ارضای حیوانات مےشود نخواهد بود، و هرگز نمےتواند از حد ارضای غرایز بدوی فراتر برود.
۳- انسان به ادبیات پناه مےآورد تا ناشادمان، ناکامل نباشد. تاختن در کنارِ روسینانته (اسب مشھور دن کیشوت) زار و نزار و دوش به دوشِ شهسوار پریشان دماغ لامانچا، پیمودن دریا بر پشتِ نھنگ، همراه با ناخدا اهب، (شخصیت اول رمان موبے دیک) سرکشیدن جامِ ارسنیک با مادام بوواری، اینهمه راههایے است که ما ابداع کردهایم تا خود را از خطاها و تحمیلاتِ این زندگےِ ناعادلانه خلاص کنیم، زندگےیے که ما را وا مےدارد همیشه همان باشیم که هستیم، حال آنکه ما مےخواهیم بسیاری آدمهای متفاوت باشیم، تا بسیاری از تمناهایے را که بر ما چیرهاند پاسخ گوییم.
۴- جامعهای که ادبیاتِ مکتوب ندارد، در قیاس با جامعهای که مھمترین ابزار ارتباطےِ آن، یعنے کلمات، در متون ادبے پرورده شده و تکامل یافته، حرفهایش را با دقت کمتر، و غنای کمتر و وضوحِ کمتر بیان مےکند. جامعهای بےخبر از خواندن که از ادبیات بویے نبرده، همچون جامعهای از کر و لالها دچارِ زبانپریشےست و به سببِ زبانِ ناپخته و ابتدایےاش مشکلاتِ عظیم در برقراریِ ارتباط خواهد داشت. این در مورد افراد نیز صدق مےکند. آدمے که نمےخواند، یا کم مےخوانَد یا فقط پرت و پلا مےخواند، بےگمان اختلالے در بیان دارد، این آدم بسیار حرف مےزند اما اندک مےگوید، زیرا واژگانش برای بیانِ آنچه در دل دارد بسنده نیست.
۵- دنیای بدون ادبیات، دنیای بےتمدنُ بےبھره از حساسیت و ناپخته در سخن گفتن، جاهل و غریزی، خامکار در شور و شرِ عشق، این کابوسے که برای شما تصویر مےکنم، مھمترین خصلتش، سازگاری و تن دادنِ انسان به قدرت است. از این حیث، این دنیا دنیایے مطلقاً حیوانےست. غرایزِ اصلے تعیین کنندهی رفتارِ روزانه مےشوند و ویژگےِ عمدهی این زندگے مبارزه در راه بقا، ترس از ناشناختهها و ارضای نیازهای مادی است. جایے برای روح باقے نمےماند. در این دنیا یکنواختےِ خردکنندهی زندگے با ظلمتِ شومِ بدبینے همراه خواهد شد، و با این احساس که زندگےِ انسانے همان است که باید باشد و همواره چنین خواهد بود، هیچکس و هیچچیز قادر به تغییر آن نیست
معرفی ۶ کتاب تحسین شده ازجانب رهبر معظم انقلاب در ویژه برنامه کتاب یک
برنامه تلویزیونی «کتاب یک» به مناسبت هفته دفاع مقدس به معرفی ۶کتاب تقریظ شده توسط رهبر معظم انقلاب میپردازد.
به گزارش روابط عمومی شبکه یک، برنامه تلویزیونی «کتاب یک»، ویژه هفته دفاع مقدس با اجرای کوروش سلیمانی روی آنتن شبکه یک میرود.
این برنامه مروری دارد بر شخصیتهای مطرح شده در ۶ کتاب از ۶ قهرمان ایثار و شهادت. برنامه «کتاب یک» به صورت ویژه در هفته دفاع مقدس از یک تا ۶ مهر هر شب ساعت ۲۰ روی آنتن شبکه یک میرود و تکرار آن روز بعد ساعت ۱۳ از همین شبکه خواهد بود.
ویژه برنامه «کتاب یک» به سفارش گروه تاریخ، فرهنگ و هنر و به تهیه کنندگی علی خواجه و کارگردانی آن را محمدرضا دوستی بر عهده خواهد داشت، همچنین مجری طرح مجید غفاری است.
۶ کتاب انتخاب شده برای معرفی در این ویژه برنامه به شرح زیر است:
💠«معبد زیرزمینی» اثر معصومه میرابوطالبی
💠«آخرین فرصت» #شهید_حاج_علی_کسایی به نویسندگی سمیرا اکبری
💠«مجید بربری» نوشته کبری خدابخش دهقی
💠«پاییز آمد» به قلم گلستان جعفریان
💠«هواتو دارم» اثر رسول ملاحسنی
💠«بیست سال و سه روز» به نویسندگی سمانه خاکباز.
🌸 تبریک به خانم اکبری که تقریظ مقام معظم رهبری را برای یک کتاب شهدای فارس (شهید حاج علی کسایی) گرفتند.
#انتشارات_آسمان_سوم
ماه فرو ماند از جمال محمد
سرو نباشد به اعتدال محمد
قدر فلک را کمال و منزلتی نیست
در نظر قدر با کمال محمد
وعدهٔ دیدار هر کسی به قیامت
لیلهٔ اسری شب وصال محمد
آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی
آمده مجموع در ظلال محمد
عرصهٔ گیتی مجال همت او نیست
روز قیامت نگر مجال محمد
وآنهمه پیرایه بسته جنت فردوس
بو که قبولش کند بلال محمد
همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد
تا بدهد بوسه بر نعال محمد
شمس و قمر در زمین حشر نتابد
نور نتابد مگر جمال محمد
شاید اگر آفتاب و ماه نتابند
پیش دو ابروی چون هلال محمد
چشم مرا تا به خواب دید جمالش
خواب نمیگیرد از خیال محمد
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی
عشق محمد بس است و آل محمد
#سعدی
درخشش دو بانوی اهل قلم از شهر شیراز
در دومین جشنواره کشوری «زرسا» شهر ارومیه
خانم «پروین جاویدنیا» با کسب مقام اول در بخش شعر
و
خانم «کبری بهپور» با کسب مقام دوم در بخش شعار و پیامک
دومین رویداد کشوری فرهنگی هنری زرسا استان آذربایجان غربی (ارومیه)
#زرسا
خبرنامه شاعران 🔻
https://eitaa.com/khabarnameshaeranshiz
محفل شعر قند پارسی
درخشش دو بانوی اهل قلم از شهر شیراز در دومین جشنواره کشوری «زرسا» شهر ارومیه خانم «پروین جاویدنیا»
شادباش به سرکار خانم جاویدنیاو سرکار خانم بهپور با آرزوی کسب جوایز بیشتر.نیز تلاش دیگر عزیزان.
🌺میلاد پیامبر مهربانی مبارک🌺
میوزد عطر نسیمی روح افزا در زمین
کِل کشیده آسمان از خلقت مولای دین
آیه آیه میتراود نور، از فرق فلک
هلهله پیچیده تا گوش رواق هفتمین
از گلستان نبوت، خنده گل می رسد
عشق می پاشد نبی، از فرش تا عرش برین
دسته دسته، دف زنان با جامهایی از بهشت
بدرقه کردند، احمد را ملایک تا زمین
تا که خالق نور جان در قالب احمد دمید
شاهکار آفرینش شد به خود گفت آفرین!
از وجود گل شده سیراب خاک بی رمق
هست دنیا وامدار خلقت آن نازنین
هیبت «عزی» شکست و طاق کسری خاک شد
بی فروغ و سرد شد میعادگاه آتشین
مژده امید بر تاریکی دلها رسید
رونق بازار «لات»افتاده از نور مبین
گُل بپاشید و نوای «یا محمد» سر دهید
حامل قرآن رسیده گامهایش پُر طنین
قاصد مهر و محبت، عطر گلهای رسل
خاک پاکش سرمهٔ چشمان ما شد مه جبین
رحمه للعالمین، تاج سر عالم شده
مصطفی.احمد.محمد،نور ایمان و یقین
ک. قالینی نژاد_افروز
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
صلوات
ای شیوه ی لبخند تو شیرین حرکات
از مهر تو شد زمین پُر از آب حیات
هستی همگی بوی محمد می داد
وقتی که فرستاد خدا هم صلوات
#حسین کیوانی
میلاد پیام آور نور و رحمت مبارک
محفل شعر قند پارسی
درخشش دو بانوی اهل قلم از شهر شیراز در دومین جشنواره کشوری «زرسا» شهر ارومیه خانم «پروین جاویدنیا»
تبریک شایسته به شاعران ذوقمند محفل قند پارسی سرکار خانم جاوید نیا وسرکار خانم کبری بهپور🌺🌺🌺🌹تا باد چنین بادا
میلاد رسول گرامی اسلام (ص) و امام صادق (ع)
🌺🌹💐🍃🌷⚡️🌟✨🌸🍃🌸🌷
به آسمان مدینه ، ستاره باران است
دراین شکوه ستاره،خدا نمایان است
بشارت است که ختم پیامبران آمد
محمد است که معجزنمای قرآن است
چه زاد روز بزرگی ، چه نیک میلادی
درود اِنس و ملائک نثار ایشان است
به خاک پاک مدینه به مکه از هر سو
رسیده برکت ِ ماه و جهان درخشان است
برای آمنه و بیت پاک عبدالله
شکوه نور محمد چو ماه تابان است
مقارن است خدایا تولد جعفر
به این تولد و عالم به شوق خندان است
فرود آمده امشب شکوه عرش خدا
شکوه عرش خدا برتر از دل و جان است
ازاین تولد روشن زمان به خوشحالیست
سرور هست و بهار و گل و گلستان است
ببار اشک صفا را به گونه ها ای چشم
که در بسیط زمین جهل رو به پایان است
زمان زمانه ی تبریک و شادی و احساس
مکان مکان حلول خدای انسان است
خلیل و نوح و مسیح و ملائک و موسی
به شوق منتظر و کعبه غرق احسان است
شکسته آتش و آتشکده شده خاموش
نگاه نور سوی شام و روم و ایران است
زمان خفت و خواری برای تاریکیست
افول معرکه های سیاه شیطان است
رسیده روی زمین پای اشرف عالم
بهین تشرف اعلای ذات انسان است
به وحدتی که از این راه پاک می آید
نهال تفرقه در کمترین امکان است
برای فوج خدا باوران که آزادی ست
برای بت گر و بت پروری که زندان است
هزار رایحه از این شکوه می آید
مشام انس و ملک غرق روح و ریحان است
همیشه خوشدل این اعتبار می مانیم
که امر احمد مرسل به روی چشمان است
به عشق آل محمد ولایتی هستیم
علی و آل علی فخرروزگاران است
جعفرزارع خوشدل
آئینی۵۵
https://eitaa.com/joinchat/3838312753Cd75444eef6
https://t.me/khoshdeltanzjedi
#میلاد_پیامبر_اکرم_مبارک #جشن_همدلی_وحدت #هفته_وحدت_گرامی_باد #شعر_ادبیات #شعر_آئینی
محفل شعر قند پارسی
حسین کیوانی برگزیده جشنواره شعر دانایی با محوریت کتاب و کتابخوانی و پویش سراسری (قلب زمین)استقبال ش
مرحبا جناب کیوانی عزیز. شادباش وتبریک.
محفل شعر قند پارسی
مرحبا جناب کیوانی عزیز. شادباش وتبریک.
سلام و ارادت جناب استاد
سپاسگزارم از لطف و محبت شما
مهرتان مانا 🌺🌺❤️🌹🌹