eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
266 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
245 ویدیو
88 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
ﮔﺎه‌ گاهی ﮐﻪ ﺩﻟﻢ می‌گیرد ؛ ‌ به خودم می‌گویم در دیاری که پر از دیوار است ﺑﻪ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻓﺖ ‌ ‌ ‌ ﺑﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﯿﻮﺳﺖ ﺑﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻝ ﺑﺴﺖ .. ؛ 🥀 ‌ 📚🎧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو که راهی شدی نمی‌دانی معنیِ بی‌قرار یعنی چه مثل یک ماهوارهٔ تنها گم‌شدن در مدار یعنی چه حملهٔ لشکرِ غزل دیدی؟ امشب از حسِ شعر لبریزم غرق آرامشی نمی‌فهمی لحظهٔ انفجار یعنی چه می‌روی سمتِ یک فراموشی چمدانی گرفته دستت را شاعری بی‌قرار می‌فهمد سوتِ تلخِ قطار یعنی چه تو دلم را زدی به دریاها این دلی که ندیده دریا را چشم دریایی‌ات به من فهماند آبیِ بی‌گدار یعنی چه مدتی می‌شود پُر از دردم مثل یک سالِ پیشِ حالِ خودت تو خودت هم که خوب می‌دانی قرص روزی سه‌بار یعنی چه باز با میله‌های موّاجی چشم‌های تو در محاصره‌اند مژه‌هایت به من نشان دادند آسمان در حصار یعنی چه با شنیدن نمی‌شود فهمید حال و روزم چگونه می‌گذرد تا نبینی مرا نمی‌فهمی مردهٔ بی‌مزار یعنی چه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•[📚]• اهمیت عنوان اثر 📘|• شروع واقعی کتاب شما، اعم از مقالات شعر و داستان، عنوان آن است. کسی که در کتاب فروشی دنبال کتاب می‌گردد اولین چیزی که به چشمش می‌خورد، عنوان کتاب است. نگاهی به تصاویر و پاراگرافی از کتاب می‌اندازد و آنگاه روی عنوان جلد مکث می‌کند. 📒|• عنوان، جایی است که مخاطب عملاً شروع به خواندن کتاب می‌کند. اگر جذاب و گیرا باشد خوانندگان رغبت می‌کنند لای آن را هم باز کنند و بخوانند و اگر جذاب نباشد، درست همانجا و همان وقت مخاطب را از دست می‌دهید. 📙|• اگر عنوانی همچون «توفان: کامل داستان واقعی مبارزه انسان و دریا» را در نظر بگیرید؛ درست است که از روی این کلمات نمی‌توانید حدس بزنید داستان درباره نیزه‌ماهی و صیادانی است که با قایق به صید آنها می‌پردازند، اما قطعاً پیش‌بینی می‌کنید که درباره توفانی سهمگین است، داستانی واقعی است و پای مبارزه‌ای جانانه در میان است. 📗|• علاوه بر آن احتمالاً با سبک نویسنده آشنا می‌شوید و مثلاً می‌فهمید که سبکی موجز، عاشقانه، محکم، ساده و به راحتی قابل درک دارد. به عبارتی حدس می‌زنید که در چند صد صفحه بعد با چه نوع اثری همدم خواهید بود و لذا شروع به خواندنش می‌کنید. 📘|• عنوان کتاب، نحوه‌ی به‌خاطرسپاری آن را تعیین می‌کند. در محافل ادبی چگونگی گپ‌وگفت درباره آن را تحت الشعاع قرار می‌دهد و بر میزان فروش آن، نامزد شدنش برای دریافت جوایز و... اثر می‌گذارد. اگر بخواهید کتاب شما در یادها بماند، بهترین راه این است که واقعاً ساده و به یادماندنی باشد. 📗|• آیا بر کسی پوشیده است که عنوان «موبی دیک» تأثیر فراوانی در ماندگاری شاهکار نویسنده‌اش، هرمان ملویل داشته است؟ عنوان کوتاه، مرموز و ساده که از دو کلمه و سه بخش تشکیل شده و تا ابد در حافظه خوانندگانش حک می‌شود. 📒|• به عناوین زیر نگاه کنید و بگویید با دیدن آنها می‌توانستید لای کتابشان را باز نکنید؟ «دختری که وسط حرفش پریدند: شرح حال یک چهره» «قاتل درون من» «ترس و نفرت در لاس وگاس» «دریانوردی تک و تنها دور دنیا» «آنها اسب‌ها را می‌کشند، مگر نه؟» «کارول در هزار شهر» «قهوه شما را سیاه می‌کند» «زنان ضد حریق» و عنوان بسیار محبوب و ماندگار «او» (she). تصور کنید که چه جسارتی می‌خواهد تا نام کتابتان را صرفاً «او» بگذارید. •[📚]• جدی نگرفتن نام‌گذاری اثر 📙|• بسیاری از نویسندگان نام‌گذاری آثارشان را چنان که باید جدی نمی‌گیرند. آن‌ها اولین یا در نهایت دومین عنوانی را که به ذهنشان می‌رسد، روی اثر می‌گذارند. 📕|• حاضر نیستند وقت و انرژی زیادی صرف یافتن عنوان خوب بکنند؛ چون اهمیت آن را درک نمی‌کنند. 📘|• به‌علاوه نحوه تفکر آنها برای انتخاب عنوان نامنسجم است. تمرکز ندارند و سمت و سوی مشخصی را دنبال نمی‌کنند. راهبرد و هدف خاصی ندارند. 📒|• این به عقیده من بزرگترین مشکل در انتخاب عناوین مناسب است. نویسندگان برای نامگذاری فرزند معنوی خود، هدف‌گذاری نمی‌کنند. 📕|• واقعیت این است که عنوان باید جلوه‌ای از قلب و روح کتاب شما باشد. رسیدن به آن اغلب چندان ساده نیست اما به زحمتش می‌ارزد. •[📚]• ادامه دارد... ✏️
🌿گرچه شیرین‌ دهنان پادشهانند ولی او سلیمان زمان است که خاتم با اوست... 🪐دورهم‌نشینی جوانان و اهالی شعر و ادب فارس 🟪خانه شعر و ادبیات خاتم 🔰مجال شعرخوانی، نقد آثار، گفت و گو و فراگیری 📆دوشنبه ۲مهر ماه ۱۴۰۳ ⏳ساعت: ۱۶:۰۰ 📝باارشاد: دکتر محمد مرادی ✨موضوع: سبک عراقی،بخش دوم(شعر قرن هشتم و نهم) 📍مکان: چهارراه حافظیه- اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی- طبقه زیرین- تالار گفتگو 🔼ورود برای عموم علاقه‌مندان به شعر و ادبیات، آزاد است. |خانه شعر و ادبیات خاتم| 🌿 @khatam_shz
یا هو ای زمان یک غزل گمشده از دفتر تو ای زمین نقطه‌ای از آیه‌ی انگشتر تو آسمان ذرّه‌ای از گرد و غبار قدمت کهکشان‌های جهان پله‌ای از منبر تو باغ، آغشته‌ی گل‌دسته‌ی پیغمبری‌ات باد، آشفته‌ی لب های بهار آور تو مکّه پر شور از اعجاز حرای سخنت کعبه لبریز گلابِ نفس قمصر تو عرش، یک مرحله از ساحت معراج دلت فرش، پس‌کوچه‌ای از کشور پهناور تو نام تو سوره‌ی فتح و لقبت آیه‌ی نور خِلقت آیینه‌ی لولاکِ جناب سر تو چارده قرن به تطهیر، زبانزد نامت جلوه‌ی قدسی ماکان محمد نامت ما که طفلان غزلخوان دبستان توایم تا ابد جرعه‌کش کوثر احسان توایم چارده قرن گذشته است از آن عهد ولی همچنان از دل و جان بر سر پیمان توایم گرچه این فاصله نگذاشت که مقداد شویم گرچه حق نیست بگوییم که سلمان توایم؛ چارده قرن هواخواه تو بودیم عزیز چارده قرن گذشته‌است و مسلمان توایم در شب سینه‌ی ما سوره‌ی والشمس ببار عاشق طلعت بارانی قر آن توایم لب به حکمت بگشا، سعدی شعرت هستیم یک غزل آیه بخوان، حافظ دیوان توایم "مردم دیده‌ی ما جز به رخت ناظر نیست دل سرگشته‌ی ما غیر تو را ذاکر نیست" بی‌تو وامانده‌ی راهیم، براتی بفرست بی‌تو مردیم همه، آب حیاتی بفرست بی‌تو وامانده‌ی صحرای مجازیم، عزیز از فراسوی زمان رود فراتی بفرست بی‌تو غرقیم در این ظلمتِ دریادریا نوح دوران شو و کشتیّ نجاتی بفرست لغزش‌آهنگ خطاییم در این راه غریب ای رسول دو جهان، صبر و ثباتی بفرست یا محمد(ص) سر و جان باخته‌ی معرفتیم حجّ ما گمشدگان را عرفاتی بفرست ای دل! ای زائر جامانده هم اینک برخیز به توسل، به زیارت، صلواتی بفرست جلوه ی گنبد سبز تو مرا آب حیات بر تو و آل تو پیوسته سلام و صلوات https://eitaa.com/mmparvizan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳۰ شهریورماه زادروز "فریدون مشیری" شاعر معاصر
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ۳۰ شهریور زادروز فریدون مشیری (زاده ۳۰ شهریور ۱۳۰۵ تهران -- درگذشته ۳ آبان ۱۳۷۹ تهران) شاعر او به‌علت ماموريت اداری پدرش، به‌ مشهد رفت و پس از چندسال به‌ تهران بازگشت و در دبيرستان دارالفنون و اديب تحصیل کرد. همزمان با تحصيل در اداره پست و تلگراف مشغول به‌كار شد. سپس شبها در آموزشگاه فنی وزارت پست درس خواند و روزها به كار می‌پرداخت. از همان زمان به مطبوعات روی آورد و در روزنامه‌ها و مجلات كارهايی از قبيل خبرنگاری و نويسندگی را به‌عهده گرفت و بعدها در رشته ادبيات فارسی دانشگاه تهران به تحصيل ادامه داد. از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۱ مسئول صفحه شعر و ادب مجله روشنفكر شد و در سال ۱۳۳۳ ازدواج كرد. همسر او اقبال اخوان دانشجوی رشته نقاشی دانشكده هنرهای زيبای دانشگاه تهران بود. فرزندان فريدون مشيری، بهار و بابك هردو در رشته معماری در دانشكده هنرهای زيبای دانشگاه تهران و دانشكده معماری دانشگاه ملی ايران تحصيل كرده‌اند. مشيری سرودن شعر را از ۱۵ سالگی آغاز كرد. اولين مجموعه شعرش با نام تشنه توفان در ۲۸ سالگی با مقدمه محمدحسين شهريار و علی دشتی به‌چاپ رسيد. وی توجه خاصی به موسيقی ايرانی داشت و در پی همين دلبستگی طی سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ عضويت در شورای موسيقی و شعر راديو را پذيرفت. او در سال ۱۳۷۷ به آلمان و امريکا سفر کرد و مراسم شعرخوانی او در شهرهای کلن، ليمبورگ و فرانکفورت و همچنين در ۲۴ ايالت امريکا از جمله در دانشگاه‌های برکلی و نيوجرسی به‌طور بی‌سابقه‌ای مورد توجه دوستداران ادبيات ايران قرارگرفت. در سال ۱۳۷۸ طی سفری به سوئد در مراسم شعرخوانی در چندين شهر از جمله استکهلم و مالمو و گوتنبرگ شرکت کرد.   آرامگاه وی در قطعه هنرمندان است. ‎
تشریف بلند آفرینش هر چه ذوق دیدنش را اشک پرپر کرد‌ه‌اند سیر حیرت‌خانه ی بال کبوتر کرد‌ه‌اند بال طاووسی که رنگ‌افشانه ی دیدار اوست طوطیان خانة آیینه باور کرد‌ه‌اند جز که تار شعله در پیراهن فانوس نیست لانه ی ققنوس را آتش مقدر کرد‌ه‌اند این شباویزان که شبگاهان «هو الحق» می‌زنند رخنه در ذکر «انا الحق» قلندر کرد‌ه‌اند شعله ی جانی که دود عود آن تا دورهاست شاعران زلف غزل بر آن معطر کرده‌اند یک رَم آهو اگر وحشت‌گریز غفلت‌اند دشت را در زیر پای خود شناور کرد‌ه‌اند خلسه ی عزلت نه غفلتگاه در خود ماندن است جبهه بر خاک‌اند و سیر هفت اختر کرد‌ه‌اند با خیال خال در خاطر سپند روی دوست آتشی در سینه ی سوزان مجمر کرد‌ه‌اند طعم شوقی را که دارد لعل آتشگون او جوهر جان را مذاب از شعله ی تر کرد‌ه‌اند هر چه می‌بوسم لب او را ز خود وامی‌روم آه از آن جان‌ها که با این ذوق پرپر کرد‌ه‌اند کیست این با ناز حور آغشته طبع نازکش کز لبش طعم عسل در کام کوثر کرد‌ه‌اند کاتبان مد «بسم الله الرحمن الرحیم» لیقه از گیسوی او در مُشک و عنبر کرد‌ه‌اند از غبار ناز او زیور به هستی بسته‌اند از بلند قامتش «الله اکبر» کرده‌اند تا بگردد آسمان بر گرد آن خورشید محض این بلندِ طارم‌آبی را مدوّر کرده‌اند خشک شد دریا شبی کز نام او لب تازه کرد دامن من را ولی دریای گوهر کرده‌اند نیست این معنی که ناز سایه‌اش در پی نبود هر دو هستی سایه ی او را مصور کرده‌اند جوششی از فطرتش را وام توفان داده‌اند برقی از نعل بُراقش وقف تُندر کرده‌اند زان شب شوقی که تَرمستی سبو در مِی ‌ شکست ساقیان سُکر نگاهش را به ساغر کرده‌اند می‌وزد گیسوی خوش‌بوی محمد(ص) از بهشت خاک را در مقدمش با گل برابر کرده‌اند «کافی» از «کفواً احد» بر چشم«احمد» بوسه زد این غزل در طبعش از آن درج گوهر کرده‌اند
طی مراسمی درروز شعر و ادب پارسی(27 شهریور ماه 1403) و با حضور جمعی از شاعران، از جمله دکتر علی موسوی گرمارودی و استاد علی رضا قزوه و مسوولین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نشان درجه یک فرهنگ و هنر به شاعر پرتلاش معاصر استاد پروانه نجاتی اهدا گردید.
محفل شعر قند پارسی
طی مراسمی درروز شعر و ادب پارسی(27 شهریور ماه 1403) و با حضور جمعی از شاعران، از جمله دکتر علی موسوی
تبریک شایسته به شاعر ذوقمند و فرهیخته سرکار خانم نجاتی عضو محفل ادبی شعر قند پارسی🌹🌹🌺🌺 تا باد چنین بادا از طرف دوستان محفل شعر قند پارسی🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
         از کوچه زیبای تو امروز  گذشتم   دیدم که همان عاشق معشوقه پرستم   دیدم که ز سر تا به قدم شوق و امیدم   هر چند گل از خرمن عشق تو نچیدم   آن شور جوانی نرود لحظه ای از یاد   ای راحت جان و دل من خانه ات آباد   هرگز نشود مهر تو ای شوخ فراموش   کی آتش عشق تو شود یکسره خاموش   با اشک جگر سوز ، دل سخت تو سفتم   خاک ره این کوچه به خار مژه رفتم   دل می تپد از شوق که امروز کجائی   شاید که دگرباره از این کوچه بیایی               
👌سوال: چرا ادبیات مےخوانیم؟ ۱- هیچ‌کس نمےپرسد فایده‌ی آوازِ قناری و غروبِ زیبا چیست." اگر این چیزهای زیبا وجود دارند و اگر به یُمنِ وجود آن‌ها، زندگے در یک لحظه کم‌تر زشت و کم‌تر اندوه‌زا مےشود، آیا جستجوی توجیه عملے برای آن‌ها کوته‌فکری نیست؟ ۲- اگر ادبیات نبود، عشق و لذت و سرخوشے بےمایه مےشد و از ظرافت و ژرفا و از آن گرمے و شوری که حاصلِ خیال‌پردازی ادبے است بےبھره مےماند. به‌راستے گزافه نیست اگر بگوییم آن زوجے که آثار ، ، یا را خوانده‌اند، در قیاس با آدم‌های بےسوادی که سریال‌های بےمایه‌ی تلویزیونے آنان را بدل به موجوداتے ابله کرده، قدر لذت را بیش‌تر مےدانند و بیش‌تر لذت مےبرند. در دنیایے بےسواد و بےبھره از ادبیات، عشق و تمنا چیزی متفاوت با آن‌چه مایه‌ی ارضای حیوانات مےشود نخواهد بود، و هرگز نمےتواند از حد ارضای غرایز بدوی فراتر برود. ۳- انسان به ادبیات پناه مےآورد تا ناشادمان، ناکامل نباشد. تاختن در کنارِ روسینانته (اسب مشھور دن کیشوت) زار و نزار و دوش به دوشِ شه‌سوار پریشان دماغ لامانچا، پیمودن دریا بر پشتِ نھنگ، همراه با ناخدا اهب، (شخصیت اول رمان موبے دیک) سرکشیدن جامِ ارسنیک با مادام بوواری، این‌همه راه‌هایے است که ما ابداع کرده‌ایم تا خود را از خطاها و تحمیلاتِ این زندگےِ ناعادلانه خلاص کنیم، زندگےیے که ما را وا مےدارد همیشه همان باشیم که هستیم، حال آن‌که ما مےخواهیم بسیاری آدم‌های متفاوت باشیم، تا بسیاری از تمناهایے را که بر ما چیره‌اند پاسخ گوییم. ۴- جامعه‌ای که ادبیاتِ مکتوب ندارد، در قیاس با جامعه‌ای که مھم‌ترین ابزار ارتباطےِ آن، یعنے کلمات، در متون ادبے پرورده شده و تکامل یافته، حرف‌هایش را با دقت کم‌تر، و غنای کم‌تر و وضوحِ کم‌تر بیان مےکند. جامعه‌ای بےخبر از خواندن که از ادبیات بویے نبرده، هم‌چون جامعه‌ای از کر و لال‌ها دچارِ زبان‌پریشےست و به سببِ زبانِ ناپخته و ابتدایےاش مشکلاتِ عظیم در برقراریِ ارتباط خواهد داشت. این در مورد افراد نیز صدق مےکند. آدمے که نمےخواند، یا کم مےخوانَد یا فقط پرت و پلا مےخواند، بےگمان اختلالے در بیان دارد، این آدم بسیار حرف مےزند اما اندک مےگوید، زیرا واژگانش برای بیانِ آن‌چه در دل دارد بسنده نیست. ۵- دنیای بدون ادبیات، دنیای بےتمدنُ بےبھره از حساسیت و ناپخته در سخن گفتن، جاهل و غریزی، خام‌کار در شور و شرِ عشق، این کابوسے که برای شما تصویر مےکنم، مھم‌ترین خصلتش، سازگاری و تن دادنِ انسان به قدرت است. از این حیث، این دنیا دنیایے مطلقاً حیوانےست. غرایزِ اصلے تعیین کننده‌ی رفتارِ روزانه مےشوند و ویژگےِ عمده‌ی این زندگے مبارزه در راه بقا، ترس از ناشناخته‌ها و ارضای نیازهای مادی است. جایے برای روح باقے نمےماند. در این دنیا یک‌نواختےِ خردکننده‌ی زندگے با ظلمتِ شومِ بدبینے همراه خواهد شد، و با این احساس که زندگےِ انسانے همان است که باید باشد و همواره چنین خواهد بود، هیچ‌کس و هیچ‌چیز قادر به تغییر آن نیست
معرفی ۶ کتاب تحسین شده ازجانب رهبر معظم انقلاب در ویژه برنامه کتاب یک برنامه تلویزیونی «کتاب یک» به مناسبت هفته دفاع مقدس به معرفی ۶کتاب تقریظ شده توسط رهبر معظم انقلاب می‌پردازد. به گزارش روابط عمومی شبکه یک، برنامه تلویزیونی «کتاب یک»، ویژه هفته دفاع مقدس با اجرای کوروش سلیمانی روی آنتن شبکه یک می‌رود. این برنامه مروری دارد بر شخصیت‌های مطرح شده در ۶ کتاب از ۶ قهرمان ایثار و شهادت. برنامه «کتاب یک» به صورت ویژه در هفته دفاع مقدس از یک تا ۶ مهر هر شب ساعت ۲۰ روی آنتن شبکه یک می‌رود و تکرار آن روز بعد ساعت ۱۳ از همین شبکه خواهد بود. ویژه برنامه «کتاب یک» به سفارش گروه تاریخ، فرهنگ و هنر و به تهیه کنندگی علی خواجه و کارگردانی آن را محمدرضا دوستی بر عهده خواهد داشت، همچنین مجری طرح مجید غفاری است. ۶ کتاب انتخاب شده برای معرفی در این ویژه برنامه به شرح زیر است: 💠«معبد زیرزمینی» اثر معصومه میرابوطالبی 💠«آخرین فرصت» به نویسندگی سمیرا اکبری 💠«مجید بربری» نوشته کبری خدابخش دهقی 💠«پاییز آمد» به قلم گلستان جعفریان 💠«هواتو دارم» اثر رسول ملاحسنی 💠«بیست سال و سه روز» به نویسندگی سمانه خاکباز. 🌸 تبریک به خانم اکبری که تقریظ مقام معظم رهبری را برای یک کتاب شهدای فارس (شهید حاج علی کسایی) گرفتند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ماه فرو ماند از جمال محمد سرو نباشد به اعتدال محمد قدر فلک را کمال و منزلتی نیست در نظر قدر با کمال محمد وعدهٔ دیدار هر کسی به قیامت لیلهٔ اسری شب وصال محمد آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی آمده مجموع در ظلال محمد عرصهٔ گیتی مجال همت او نیست روز قیامت نگر مجال محمد وآن‌همه پیرایه بسته جنت فردوس بو که قبولش کند بلال محمد همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد تا بدهد بوسه بر نعال محمد شمس و قمر در زمین حشر نتابد نور نتابد مگر جمال محمد شاید اگر آفتاب و ماه نتابند پیش دو ابروی چون هلال محمد چشم مرا تا به خواب دید جمالش خواب نمی‌گیرد از خیال محمد سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمد بس است و آل محمد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
درخشش دو بانوی اهل قلم از شهر شیراز در دومین جشنواره کشوری «زرسا» شهر ارومیه خانم «پروین جاویدنیا» با کسب مقام اول در بخش شعر و خانم «کبری بهپور» با کسب مقام دوم در بخش شعار و پیامک دومین رویداد کشوری فرهنگی هنری زرسا استان آذربایجان غربی (ارومیه) خبرنامه شاعران 🔻 https://eitaa.com/khabarnameshaeranshiz
محفل شعر قند پارسی
درخشش دو بانوی اهل قلم از شهر شیراز در دومین جشنواره کشوری «زرسا» شهر ارومیه خانم «پروین جاویدنیا»
شادباش به سرکار خانم جاویدنیاو سرکار خانم بهپور با آرزوی کسب جوایز بیشتر.نیز تلاش دیگر عزیزان.
🌺میلاد پیامبر مهربانی مبارک🌺 می‌وزد عطر نسیمی روح افزا در زمین کِل کشیده آسمان از خلقت مولای دین آیه آیه می‌تراود نور، از فرق فلک هلهله پیچیده تا گوش رواق هفتمین از گلستان نبوت، خنده گل می رسد عشق می پاشد نبی، از فرش تا عرش برین دسته دسته، دف زنان با جامهایی از بهشت بدرقه کردند، احمد را ملایک تا زمین تا که خالق نور جان در قالب احمد دمید شاهکار آفرینش شد به خود گفت آفرین! از وجود گل شده سیراب خاک بی رمق هست دنیا وامدار خلقت آن نازنین هیبت «عزی» شکست و طاق کسری خاک شد بی فروغ و سرد شد میعادگاه آتشین مژده امید بر تاریکی دلها رسید رونق بازار «لات»افتاده از نور مبین گُل بپاشید و نوای «یا محمد» سر دهید حامل قرآن رسیده گامهایش پُر طنین قاصد مهر و محبت، عطر گلهای رسل خاک پاکش سرمهٔ چشمان ما شد مه جبین رحمه للعالمین، تاج سر عالم شده مصطفی.احمد.محمد،نور ایمان و یقین ک. قالینی نژاد_افروز 🌷🌷🌷🌷🌷🌷