eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
266 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
245 ویدیو
88 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
بـاز بــاران مـــی‌زنـــد بـــر پنجــــــره، یعنـی سلام بـاز از بــازی،غــــــــزل، از کـــــودکـــــی دارد پیـام بـاز پـاییــــزست و زلفت مـی‌شـــود زنجیــــرِ دل بـاز افتـادم چـو گنجشکی در آغـوشت به دام بـاز همــدم مـی‌شــــوم بـا خـاطــــراتت زیــر ابــر تا ببـارد عشـق، بـر جــانــم،دلــم،چشمم مدام چتــــر را مـی‌بنــدم آری، تـا بشـــویــم سینـه را بشنــــوم آهنـگِ قلبت را دمــــــادم، بــــی‌کـلـام همچوآهو می‌دوی دردشت و من با چشمِ تَر می‌زنم هو هو ز عشقت تا شود عمرم تمام ســرگـذارم بـر لَحَـد، بعـد از پریشـان گـویی‌ام حـــرمتــی بینــم اگــر قـدری، کنـم از جـا قیـام بــاز مـی‌خــــوانــد تــرانـه، بــاز مــی‌رقصــد نگـار بــاز بــاران مــی‌زنــد بــر پنجـــره، یعنـی سلام
محمدرضا رحیمی عنبران فرزند محمد علی در آبان ماه 1365 شمسی در مشهد مقدس متولد شد. او از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف امام حسین (ع)، اشعاری را سروده است. او کارشناس جامعه شناسی است و با نهادهای هنری فرهنگی چون روزنامه‌ها (خراسان، قدس و همشهری) و صدا و سیمای خراسان رضوی همکاری مستمر داشته است. همچنین مؤسس و مجری انجمن آیینی شعر هشتم نیز بوده است. وی اجرا و برگزاری شبهای شعر *رسم دعبل* که در حرم مطهر رضوی( بهار سال 1398) را بر عهده داشته است ایشان به سفارش بنیاد بین المللی فرهنگی هنری امام رضا علیه السلام کتابی تحت عنوان *آه و آهن* با همراهی دکتر هادی منوری گرداوری کرده اند! اشعار این شاعر در مجموعه‌‏های «بهار میثاق»، «چشمه خورشید» و «دختر خورشید و ماه» گردآوری و به چاپ رسیده است. ‏‌‏‏‏‏
دوشنبه آمد و بعد از تماس ساعت چار قرار از کف من رفت در هوای قرار خوشا به عاقبت قطره‌ای که دریا شد خوشا به عافیت راه رود! آخر کار خوشا تلألو خورشید در صحاری شب خوشا نسیم دل‌انگیز صبح گندم‌زار به او رسیدم و دیدم چقدر افتاده‌ست چنان درخت برومند سربزیر از بار خطوط روشن پیشانیش چنان خطّی که یادگار نوشته زمانه بر دیوار خدا شناس و خداباور و خدا آگاه مدام زیر لبش داشت ذکر استغفار زمان خواندن شعرم رسید و در پایان چه شاعران پس از یک نگاه معنادار به خنده گفت چرا شعر می‌نویسی تو هان برو کتاب بخوان، خویش را مده آزار تو چون حبابِ نشسته برآب میمانی برو به بحر معانی بجوی و دٌر به کف آر در این بهشت که خوش چهره ماه رخسار است کنار گل بنشین و مرو سوی خص و خار و بیدلانه دل از این و آن بگیر و برو سراغ صائب و حافظ به آن دو دل بسپار در این سیاهی شب ، گرم نور روزنه باش برو رها شو از این سایه‌های بدپندار به باد میرود این گنجهای نقره و زر به جستجوی ادب باش و بگذر و بگذار چه شاعری که "وفایی" نمیشناسی هیچ چه شاعری که "شکوهی" نخوانده‌ای یک بار برو به عرض ادب کُنج صحن جمهوری به محفل ادبی، یادگار "صاحبکار" بدون فیض الهی نمیرسی به "کمال" مؤیدت دَم "قدسی" شود در این گلزار به برگ ریز مضامین، "شفق" مشوّق ماست در این میانه مشو غافل از صفای بهار برو سراغ قصیده چنانکه خاقانی نگاه کن تو به اسفندقه که شاعروار به دست‌بوس غزل‌های "قهرمان" رفته ست چنان که شبنم نو، بر شکوفه‌های انار چقدر گرم صدایش شدم نفهمیدم که ماندم از شعف و شوق، تا سحر بیدار چقدر آه، دلم تنگ آن شب است امروز که سال‌هاست گذشته‌ست از شب دیدار تو ای برادر من ای جوان نواندیش کنون که دست تو باز است و فرصتت بسیار عَلم به دوش شهیدان و ذاکران کوچید علم به روی زمین است یا علی بردار
هشتمین فراخوان سوگواره ی شعر فاطمی دریای نور به میزبانی خیمه ی حضرت زهرا(س) در بخش سیمکان شهرستان جهرم موضوع: معارف ،مناقب،و مراثی ،حضرت زهرا«س» آخرین مهلت ارسال اثر: ۳۰ آبان ۱۴۰۳ تاریخ برگزاری سوگواره: 14آذرماه1403 (ویژه شاعران استان فارس ) ارسال اثر به شماره واتساپ ،ایتا 09369386434 به برگزیدگان جوایز نفیسی اهدا خواهد شد «ستاد برگزاری شب شعر دریای نور»
بر بلندای نام عقیله بر دیدگان مبهوتمان شوراب ناگزیری است. حتی در رخت های سفید عیدانه و در لبخند ها ی بهجت آمیز میلاد دخترآفتاب. ما دعوت شده ایم. نه، ما انتخاب شده ایم تا در ساحت شیوای شعر ، زیر سایه سنگین دخترفرهمند آفتاب، بانوی ایثار و حماسه، صبورای دل های نگران و پناه جان های بی تاب، نام عزیزش را شادمانه زمزمه کنیم. به ضیافت قنداغ محفل قند پارسی و روشنای مجلس آرایی انجمن دختران آفتاب. با حضور دکتر غلامرضا کافی دکتر سیده اعظم حسینی و سرکار خانم نجمه آرمان - چهارشنبه16 آبان 1403، ساعت 16 - شیراز، میدان اطلسی، کتابخانه ی عمومی رییسی اردکانی، سالن کتابدار اداره کل کتابخانه های عمومی استان فارس
اگرچه زود؛ می‌آید، اگرچه دیر؛ می‌آید سوار سبزپوش ما به هر تقدیر می‌آید همان خورشید موعودی که در روز طلوع او حدیث صبح صادق می‌شود تفسیر، می‌آید زمین آبی‌تر از این آسمان‌ها می‌شود وقتی که آن آیینۀ سبز «خدا تصویر» می‌آید شکوه مهربانی که نگاه نافذش حتی به روی سنگ‌ها هم می‌کند تأثیر، می‌آید در اعماق نگاهش می‌توان خشمی مقدس دید دلش لبریز از مِهر است و با شمشیر می‌آید چنان با ضربه‌های حیدری اعجاز خواهد کرد که از دیوار هم، گل‌نغمۀ تکبیر می‌آید دقیقاً رأس آن ساعت که در نزد خدا ثبت است نه قدری زودتر از آن، نه با تأخیر می‌آید ✍
صبح آمده صورت تو را ناز کند در حاشیه‌ی چشم‌ تو پرواز کند خورشید بهانه‌ای شده تا دنیا با دیدن تو روز خود آغاز کند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بر بلندای نام عقیله بر دیدگان مبهوتمان شوراب ناگزیری است. حتی در رخت های سفید عیدانه و در لبخند ها ی بهجت آمیز میلاد دخترآفتاب. ما دعوت شده ایم. نه، ما انتخاب شده ایم تا در ساحت شیوای شعر ، زیر سایه سنگین دخترفرهمند آفتاب، بانوی ایثار و حماسه، صبورای دل های نگران و پناه جان های بی تاب، نام عزیزش را شادمانه زمزمه کنیم. به ضیافت قنداغ محفل قند پارسی و روشنای مجلس آرایی انجمن دختران آفتاب. با حضور دکتر غلامرضا کافی دکتر سیده اعظم حسینی و سرکار خانم نجمه آرمان - چهارشنبه16 آبان 1403، ساعت 16 - شیراز، میدان اطلسی، کتابخانه ی عمومی رییسی اردکانی، سالن کتابدار اداره کل کتابخانه های عمومی استان فارس
فردا. جلسه شعر مشترک خواهیم داشت. چارشنبه!!!!
بر بلندای نام عقیله بر دیدگان مبهوتمان شوراب ناگزیری است. حتی در رخت های سفید عیدانه و در لبخند ها ی بهجت آمیز میلاد دخترآفتاب. ما دعوت شده ایم. نه، ما انتخاب شده ایم تا در ساحت شیوای شعر ، زیر سایه سنگین دخترفرهمند آفتاب، بانوی ایثار و حماسه، صبورای دل های نگران و پناه جان های بی تاب، نام عزیزش را شادمانه زمزمه کنیم. به ضیافت قنداغ محفل قند پارسی و روشنای مجلس آرایی انجمن دختران آفتاب. با حضور دکتر غلامرضا کافی دکتر سیده اعظم حسینی سرکار خانم نجمه آرمان سرکار خانم نگار شیرازی - چهارشنبه16 آبان 1403، ساعت 16 - شیراز، میدان اطلسی، کتابخانه ی عمومی رییسی اردکانی، سالن کتابدار اداره کل کتابخانه های عمومی استان فارس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعر چیست؟ «شعر، معماری زبان است و موسیقایی شدنِ تصویرِ عواطفِ انسانی در زبان.»(حالات و مقامات م. امید، شفیعی کدکنی) «شعر، حادثه‌ای است که در زبان روی می‌دهد و در حقیقت، گوینده‌ی شعر، با شعر خود، عملی در زبان، انجام می‌دهد که خواننده، میان زبان شعری او، و زبان روزمرّه و عادی تمایزی حساس می‌کند... یکی از صورت‌گرایان روسی، شعر را «رستاخیز کلمه‌ها» خوانده است، و درست به قلب حقیقت دست یافته.»(موسیقی شعر، شفیعی کدکنی) «پس در کجاست شعر، اگر نیست آنجا که زندگی‌ست                            پس در کجاست شعر، اگر نیست مشتی کلام زنده که جان دارد و آدمی در زندگی نیاز بدان دارد بیهوده پرسشی‌ست که پرسیم از هر کسی نشانیِ او را زیرا بسیارها نشانیِ بی‌جا: از کوچه‌ی کلامِ مخیّل تا  چارراهِ ابهام، میدانِ سبک و بافت خواهند گفت و باز (دریغا) هرگز کسی نشانی او را در ازدحام واژه نخواهد یافت و شعر چیست، چیست، اگر نیست، آن لحظه‌ی غبارزدایی آیینه‌ی رواق یقین را؛ دیدن، در لحظه‌ی شکفتن یک گل آزادی تمام زمین را؟ (محمدرضا شفیعی کدکنی) شعر، لرزشِ خفیفِ خداوندست، در رُوحی که از عشق آکنده است! و عشق، لرزشِ شدید خداوند، در روحی که از شعرِ لبریز است! (سعید خجسته) 🍁🍁 ♧▬▬▬ ♧▬▬▬❤️▬▬▬♧
بعد زهرا بهترین زن بین زنها زینب است لاف نَبود گر بگویم عین زهرا زینب است گر بپرسی کیست استاد دبیرستان عشق خیل شاگردان همه گویند تنها زینب است گر بسنجی درترازوی عمل معیار صبر صبرگوید قهرمان صبردنیا زینب است گر مقام او بود از جمع معصومین جدا آن که ازهرمعصیت باشد مبرّا زینب است در ریاضی گر حساب جمع از مِنها جداست آن که از جمع شفاعت نیست مِنها زینب است آن که باتیغ زبان، کار دوصد شمشیر کرد کوه صبر واستقامت روح تقوا زینب است آن که با ایراد نطقی کرد مانند علی زاده مرجانه را محکوم و رسوا زینب است آن که بهر ما جهاد فی سبیل الله را با اسارت می کند تفسیر و معنا زینب است باشهامت چون اسارت گشت توأم، عقل گفت آن که در دنیا نظیرش نیست پیدا زینب است شد رقم پرونده اسلام با خون حسین آن که با خون سر خود کرد امضاء زینب است شاعر ژولیده می گوید به آواز جلی بین زنها بهترین زن بعد زهرا زینب است برگرفته از سایت محمل 🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بی رحم ترین قطعه پاییز چنین است بـاران بـزند شـعر بیـاید تـو نبـاشـی روز شهادت سید حسن نصرالله شادی روحش صلوات🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در دل من چیزی ست مثل یک بیشه نور مثل خواب دم صبح و چنان بی‌تابم که دلم می‌خواهد بدوم تا ته دشت بروم تا سر کوه زندگی تابش نوری ست مرا می خواند 🌹🌹🌹
پاییز آمده‌ست که خود را ببارمت! پاییز: نامِ دیگرِ «من دوست دارمت» بر باد می‌دهم همه‌ی بودِ خویش را یعنی تو را به دست خودت می‌سپارمت! باران بشو، ببار به کاغذ، سخن بگو... وقتی که در میان خودم می‌فشارمت پایان تو رسیده گلِ کاغذیِ من حتی اگر که خاک شوم تا بکارمت اصرار می‌کنی که مرا زودتر بگو گاهی چنان سریع که جا می‌گذارمت! پاییز من، عزیزِ غم‌انگیزِ برگریز! یک روز می‌رسم... و تو را می‌بهارمت! 🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
    شانزدهم آبانماه     زادروز «عبدالعلی دستغیب» منتقد ادبی،     نویسنده و مترجم
‍ ‍ ‍ ‍ ۱۶ آبان زادروز عبدالعلی دستغیب (زاده ۱۶ آبان ۱۳۱۰ شیراز) نویسنده، مترجم و منتقد ادبی او از دانشسرای مقدماتی شیراز فارغ‌التحصیل شد و به تدریس در دبستان‏های کازرون و نورآباد ممسنی پرداخت. پس از ۲۸ امرداد سال ۱۳۳۲ به دلیل فعالیت سیاسی یک‌سال زندانی شد و پس از آزادی، به‌علت ممنوعیت از مشاغل دولتی، به‌کار در دفتر اسناد رسمی و روزنامه‏‌های محلی شیراز پرداخت. در سال ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل وارد دانشسرای عالی تهران شد و سپس دوره سه ساله دانشسرای عالی در رشته فلسفه و علوم تربیتی، فوق لیسانس همین رشته را ادامه داد، اما به دلیل موانعی، درس را رها کرد. پس از آن تا سال ۱۳۵۹ به تدریس ادبیات، نقد ادبی و جامعه‌شناسی هنر در دبیرستان‏ها، مدارس عالی و دانشسراهای مقدماتی در شیراز و تهران پرداخت و در سال ۱۳۵۹ به‌ درخواست خود بازنشسته شد و از آن پس توانست وقت بیشتری را به مطالعه و نگارش اختصاص دهد. او از سال ۱۳۲۶ در روزنامه‏‌های پارس و بهار در شیراز و سپس در مجله‏‌ها و روزنامه‏‌های اطلاعات، کیهان، سخن، فردوسی، نگین، روشنفکر، امید ایران، پیام نوین، راهنمای کتاب، آینده، آدینه، کلک، کیهان فرهنگی، نیستان و ادبیات داستانی، مقاله‌ها و مطالب متعددی در زمینه‏‌های تاریخ، فلسفه، جامعه‏‌شناسی و هنر نوشته است. از وی نزدیک به ۵۰ عنوان کتاب ترجمه یا تألیفی منتشر شده است. وی در سال ۱۳۷۴ از سوی وزارت ارشاد به عنوان منتقد نمونه برگزیده شد و لوح سپاس خدمات فرهنگی دریافت کرد. همچنین در سال ۱۳۸۲ طی مراسمی در صداوسیما، به عنوان چهره ماندگار در رشته نقد ادبی شناخته شد و موفق به دریافت لوح تقدیر و جایزه شد.
بر بلندای نام عقیله بر دیدگان مبهوتمان شوراب ناگزیری است. حتی در رخت های سفید عیدانه و در لبخند ها ی بهجت آمیز میلاد دخترآفتاب. ما دعوت شده ایم. نه، ما انتخاب شده ایم تا در ساحت شیوای شعر ، زیر سایه سنگین دخترفرهمند آفتاب، بانوی ایثار و حماسه، صبورای دل های نگران و پناه جان های بی تاب، نام عزیزش را شادمانه زمزمه کنیم. به ضیافت قنداغ محفل قند پارسی و روشنای مجلس آرایی انجمن دختران آفتاب. با حضور دکتر غلامرضا کافی دکتر سیده اعظم حسینی و سرکار خانم نجمه آرمان - چهارشنبه16 آبان 1403، ساعت 16 - شیراز، میدان اطلسی، کتابخانه ی عمومی رییسی اردکانی، سالن کتابدار اداره کل کتابخانه های عمومی استان فارس