با سعدی و خیام و نظامی باشیم
با مولوی و حافظ و جامی باشیم
از شاعر مرد درد غافل نشویم
مرهون نگاه اعتصامی باشیم
محمدعلی ساکی
خوش بحال آنکه مهمان خدا ست
همچو مهمانی خدایی باصفا ست
آنکسی که میزبانش خالق است
همچنین شخصی عزیز و لایق است
پس بدانید قدر همچون میزبان
روزه دار هم گوش هم چشم وزبان
چشم وگوشت با زبانت هر سه را
روز ه دار تا اجر گیری از خدا
خوش به حالت با صدای ربنا
میشوی با شوق مهمان خدا
علی روستا
عضو محفل
گل در بر و می در کف و معشوق فلان است
اما چه توان کرد که #ماه_رمضان است
مهمان خداییم اگر چه همه، اما
الحق و الانصاف که ارزاق گران است
با شوق رسیدن به شب اول #شوال
از اول ماه #رمضان دل نگران است
«آن یار کز او خانهی ما جای پری بود»
کردهست فرار از رمضان، در همدان است!
از بین عبادات در این ماه پر از فیض
محبوب ترینش بهیقین خواب گران است!
هنگام #سحر زورچپان است به حلقوم
#افطار که شد بار دگر زورچپان است
یک دیس پر از #زولبیا در وسط ظهر
قطعا که عذاب شکم و روح و روان است
بیتاب بوَد این شکم خیر ندیده
از صبح فقط منتظر وقت #اذان است
در باقی ایام بود جادهی باریک
در ماه خدا جادهی بخشش اتوبان است
درهای #جهنم همگی بسته و رحمت
از جانب ایزد همه جا در فوران است
چون «پورشه» بتازد همهی سال، ولیکن
#شیطان لعین در رمضان مثل «ژیان» است
در ماه خداوند شیاطین همه OFF اند
این #نفس پدرسوختهی ماست که ON است
دیدم که یکی توی خیابان رهایی
مشغول به لمباندن از راه دهان است
گفتم علنی؟ روزهخوری؟ این که حرام است
گفتا که خداوند خودش در جریان است!
البته که #روزه فقط امساک شکم نیست
برتر ز صیام شکم امساک لسان است
چون مرد رسد با دهن روزه به خانه
ارزندهترین زینت زن حفظ زبان است
یک روزه گرفتیم و طلبکار خداییم
گوییم که پس جنت ما را که ضمان است؟!
شک نیست که الطاف خداوند وسیع است
«آن را که عیان است چه حاجت به بیان است؟»
#شیخ_غیرمفید
#شعر طنز
#مهدی پرنیان
ایوب پرندآور ۱۲ خرداد ۱۳۵۱ در یکی از توابع زرّیندشت استان فارس به دنیا آمد. آغاز شاعرانگی پرندآور دورۀ راهنمایی بود که به همت معلمان دلسوزش به این هدیۀ خداوندی پی برد و دل به شعر و شاعری سپرد. سال اول دبیرستان راهی جبهه شد و فضای معنوی متأثّر از جهاد و شهادت، کلمات او را به سمت دفاع مقدس سوق داد. زمانی که در جبهه بود انجمن شعری برای ایثارگران تشکیل داد؛ امروزه نیز انجمن ادبی «نخل و نارنج» و شب شعر فاطمی جهرم به همت پرندآور و دوستانش و با هدف گسترش شعر آیینی آغاز به کار کرده است. «غبار عطش»، «تیغ و ترانه»، «دوبیتیهای نیلی رباعیهای کبود» و «غزل مقتل» از آثار او است.
#معرفی_شاعر #ایوب_پرندآور
Aftab-Mishavad.mp3
3.55M
آفتاب میشود...
شاعر #فروغ_فرخزاد
دکلمه: #خسرو_شکیبایی
🧹🏡 خانه تکانی، آمادگی میزبانی از فَرَوَهَر پاک گذشتگان
خانهتکانی پیش از نوروز از آیینهای چند هزارسالهی ایرانیان است که گفته میشود همسال با آمدن آریاییان به این سرزمین است.
پیدایش خانهتکانی بر این باور استوار بود که ده روز مانده به نوروز، به گفته برخی دیگر پنج روز مانده به نوروز، فَرَوَهَر(روح) پاک درگذشتگان به خانه زمینی خود و کنار خانواده بازمیگردند تا به آنان سرکشی کنند. اگر خانه پاک باشد، آنان از خانواده خود خشنود خواهند شد و اگر خانه پاکیزه نباشد، دلخور و رویگردان میشوند. از اینرو ایرانیان گَردِ فراوردههای کشاورزی و خاکستر تنور را از خانه میتکاندند و خانه را آب و جارو میکردند.
آن دسته از کهننگارانی که میگویند آیین خانهتکانی باید ده روز پیش از نوروز به پایان میرسید نوشتهاند که از پیش از پنجه بزرگ که ۲۰ اسپند است خانه تکانیها به پایان میرسید، ابزارهای کهنه دور ریخته میشد و ایرانیان زمینها را شخم میزدند و برای گاهنبار پنجه و آماده کردن هفتسین آماده میشدند. گروهی هم نوشتهاند که به باور باستانیان فروهر/فرورها در پنج روز پایانی سال به زمین فرود میآیند تا پنج روز در کنار زندگان باشند. اگر میان خویشان و بستگان خود شادمانی، آرامش و آشتی ببینند بیگمان با خوشنودی به جهان مردگان باز میگردند.
ایرانیان همانگونه که همراه با نو شدن جهان آفرینش گرد کهنگی را از خانه میزدودند و رخت تازه برتن میکردند، غبار پلیدی و دشمنی را نیز از کاشانهی دل پاک میکردند تا نیاکان خود را شاد کنند. یکی از نشانههای بهجا مانده از این باور اکنون در میان گروهی از زرتشتیان دیده میشود. آنان در واپسین شب سال برای پَسواز(بدرقه) فروهرها آتش میافروزند، نیایش ویژهی این شب را بهجا میآورند و آرزو میکنند که فروهرها از آنها خشنود باشند. همچنین خواهان بازگشت آنان در سال آینده میشوند.
در فروردین یشت آمده است: «فَرَوَشیهای نیکِ توانای پاکان را می ستاییم که در جشن آفرینش از جایگاه خود فرود آیند و در دَه شبانهروز پیاپی در اینجا برای آگاهی بهسر برند.»
پریسا مام وردیلو
جشنهای ایرانی، اسپندگان نوروز
بهره از:
۱- جهان فروری بهرام فرهوشی
۲- نوروز و گاهشماری در ایران باستان هاشم رضی
برنامه تلویزیونی «سرزمین شعر» از امشب روی آنتن شبکه چهار می رود
در این برنامه که اولین رقابت تخصصی در حوزه شعر است شاعران معاصر و بنام کشورمان از جمله علیرضا قزوه، علی محمد مودب،ناصرفیض و محمد کاظم کاظمی به عنوان داور حضور دارند و اجرای آن هم به عهده محمد مهدی سیار است.
سرزمین شعر بستری فراهم میکند تا افراد با استعداد در این زمین توانایی های خود برای شعرسرایی را ارائه دهند.
پخش سرزمین شعر از شنبه ۲۶ اسفند ساعت ۲۲:۳۰ در شبکه چهار سیما آغاز می شود.
@sarzaminesher_tv
در شبکههای اجتماعی مارا با آدرس Sarzaminesher دنبال کنید.
@khabarnaeshaeranshiz
عضو شوید 👈 خبرنامه شاعران
☘️ ☘️ برگی از تقویم تاریخ ☘️ ☘️
۲۵ اسفند سالروز درگذشت افشین یداللهی
(زاده ۲۱ شهریور ۱۳۴۷ اصفهان — درگذشته ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ تهران) پزشک، شاعر و ترانهسرا
او متخصص اعصاب و روان و از ترانهسرایان موفق بود که فعالیتهای حرفهای ترانهسرایی را در سال ۱۳۷۶ آغاز کرد. نخستین ترانههای وی با آهنگسازی فؤاد حجازی و شادمهر عقیلی بود که با خوانندگی خشایار اعتمادی اجرا شد.
وی برای تیتراژ بسیاری از سریالهای معروف تلویزیونی، ترانه گفت و بیشترین شهرتش در این زمینه برای سرودن ترانه شب آفتابی، سریال غریبانه، شب دهم، میوه ممنوعه و مدار صفر درجه بود.
وی چندین سال بود که اداره انجمنی به نام خانه ترانه را برعهده داشت که در سال ۱۳۸۰ با همکاری ترانهسرایان: عباس سجادی، سعید امیراصلانی، بابک صحرایی، یغما گلرویی، افشین سیاهپوش، نیلوفر لاریپور و محمدرضا حبیبی راهاندازی شد. این جلسات بهخواندن ترانه، نقد ترانه و جلسات کارگاهی اختصاص مییافت. جلسات خانه ترانه سپس به فرهنگسرای قانون و پس از آن به فرهنگسرای شفق انتقال یافت.
در سالهای گذشته بهتدریج ترانهسراهای مؤسس خانه ترانه به دلایل گوناگون از آن جدا شدند و او تنها فرد باقیمانده از هیئت مؤسس این انجمن بود که بعد از این اتفاق همچنان اداره خانه ترانه را برعهده داشت.
از ترانهسرایان قدیمی در خانه ترانه: نادر بختیاری، مونا برزویی، ساناز صفایی، علیرضا سلیمانی، روزبه بمانی، سیامک رجاور، فروه مخصوص، بامداد بامداد، کوروش سمیعی، سعید کریمی، صابر قدیمی، میثاق جوهری، وحید عربانی، مهسا سماواتی، المیرا آقازاده، نیما کوکلانی، میثم یوسفی و بسیاری دیگر از اعضای قدیمی انجمن بودند.
او در حادثه رانندگی درگذشت. آرامگاه وی در قطعه هنرمندان است.
🆔
#برگی_از_تقویم_تاریخ
#افشین_یداللهی
سه رباعی تقدیم به همه #سلیطهها ی میهنم💐
با هشتگِ دنیای مجازی تا کی؟!
پُشتک بزنی برای قاضی تا کی؟!
ما مردم قم صبور هستیم ولی
ای خواهر من #سلیطه_بازی تا کی؟!
هستیم همیشه عاشق دلبریت
اصلا به فدای سر تو روسریت
قربان صدایت، تو فقط جیغ بکش
ای غیرت ما فدای هوچیگریت
آن خواهرمان داشت گناه، البته
ما نیز پریم از اشتباه، البته
هرجا که پَرید منکری بر معروف
باید بکنی فقط نگاه، البته
#محمدحسین_مهدویان
#امر_به_معروف
#شعر_طنز
#سلیطه
#قم
جلالالدین همایی نوۀ همای شیرازی، ۱۳ دی ۱۲۷۸ در اصفهان به دنیا آمد. در جوانی به مدت ۲۰ سال به تحصیل علوم دینی پرداخت و بعد از آن بود که وارد عرصۀ تدریس شد. ۱۲ سال تدریس فقه در دانشکدۀ حقوق دانشگاه تهران و تدریس صنایع ادبی در دانشکدۀ ادبیات همین دانشگاه در سه مقطع کارشناسی، کارشناسیارشد و دکتری از سوابق موفق تدریس اوست. از شاگردان برجستۀ او میتوان به مظاهر مصفا، محمدرضا شفیعی کدکنی و محمد معین اشاره کرد. همایی در شعر «سنا» تخلّص میکرد. این نویسنده، ادیب، شاعر، ریاضیدان، تاریخنگار و حافظ قرآن سرانجام در ۲۹ تیر ۱۳۵۹ وفات یافت. آرامگاه او در تخت فولاد اصفهان قرار دارد. از وی بیش از ۶۰ کتاب و مقاله به چاپ رسیده است. برخی از آثار او عبارتاند از: «دیوان سنا»، «فنون بلاغت و صناعت ادبی»، «تاریخ ادبیات ایران» و «تفسیر مثنوی مولوی».
#جلال_الدین_همایی #معرفی_شاعر
ای برتر از خیالِ محالی که داشتم!
بالاتر از تَوهمِ بالی که داشتم!
طوفان رسید و برگ و بَرَم را به باد داد
پیش از رسیدنِ دلِ کالی که داشتم
این کوره رود های گِلآلود از کجاست؟
کو چشمهی عمیق و زلالی که داشتم؟
حالِ غزال بود و مجالِ غزل مرا
آن حال کو؟ کجاست مجالی که داشتم؟
کِی میشود به روی تو روشن چراغِ چشم؟
روشن نشد جوابِ سوالی که داشتم
باری مگر ز شوقِ نگاهِ تو بردَمَد
آن آفتابِ رو به زوالی که داشتم!
#قیصر_امینپور
May 11
🔴کشف واژگون:
کشف واژگون یعنی سرودن شعر از پایان، در رباعی و دوبیتی اینگونه است،
با مصراع چهارم می آغازیم.
به قول دکتر محمد رضا سنگری: در رباعی قدر شعر به صدر آن نیست بلکه به ذیل آن است.
در سرایش رباعی اگر هر چهار مصراع در نهایت جزالت و استواری باشند شعر زیبا و ارزشمندی پیش روی ما نخواهد بود.
کشف شاعرانه در مصراع پایانی رخ می دهد.
سه مصراع می آیند "دور باش زنان" و "بردابرد گویان" تا زیبای مصراع چهارم بر تخت بشکوه و دلربای خویش بنشیند.
این شیوه ی نگاه می تواند یکی از راه های نقد رباعی باشد.
تکمله:سه مصراع اول رباعی مسیر را برای شکوه مصراع چهارم هموار می سازند.
حشمت اله پاک طینت🍀
ابر آمد و زار بر سر سبزه گریست
بی باده ی گلرنگ نمی شاید زیست
این سبزه که امروز تماشاگه ماست
تا سبزه ی خاک ما تماشاگه کیست؟!
خیام
گیسوی تو قصهای پر از تعلیق است
جمعیست که حاصلش فقط تفریق است
موهات چلیپایی و ابرو کوفی
خط لب تو چقدر نستعلیق است
جلیل صفربیگی
قطره قطره شد آب آدمبرفی
شد آب در آفتاب آدمبرفی
آب از سر او گذشت اما هرگز
بیدار نشد ز خواب آدمبرفی !
بیچاره تر از عالم و آدم هستیم
ماتم زدهای مثل مُحرّم هستیم
نه گندمی و نه یار گندمگونی
ما هم دلمان خوش است آدم هستیم
بیژن ارژن
آرایه های ادبی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزی به پایان میرسد دوران خیلیها....
محفل طنز قمپز
بیست و هفتم اسفند، زادروز عبدالحسین زرینکوب (۱۳۰۱-۱۳۷۸)
عبدالحسین زرّینکوب، مورّخ اندیشهها و ادبیات
مقالهای از دانشنامۀ زبان و ادب فارسی
به قلم روزبه زرّینکوب
🔸 عبدالحسین زرّینکوب، ادیب، مورخ و نویسندۀ معاصر و استاد دانشگاه تهران، در روزهای پایانی اسفند ۱۳۰۱ش. در بروجرد زاده شد. گاه، تاریخ تولد او را ۲۷ اسفند این سال نوشتهاند اما دراینباره سند دقیقی وجود ندارد و به قول خود او، «هر سال، یک دو روز از نوروز پیرتر بود». زرّینکوب در زادگاهش به مدرسه رفت و تحصیل خود را تا پایان سال پنجم متوسطه در «رشتۀ علمی» در بروجرد ادامه داد. به سبب تعطیل شدن کلاس ششم متوسطه در تنها دبیرستان شهر، برای ادامۀ تحصیل، به تهران رفت، اما «رشتۀ ادبی» را برگزید و در ۱۳۱۹ش، تحصیلات متوسطه را به پایان برد و در میان دانشآموزان رشتۀ ادبی سراسر کشور رتبۀ دوم را به دست آورد.
🔴برای دیدن متن مقاله به نشانی زیر در وبگاه فرهنگستان مراجعه کنید:
🌐 https://apll.ir/?p=15549
#هفت_سین،
خوان نوروزی گسترده همچون زمین
✍️ شاهین سپنتا
سفره #هفت_سین (نمادینترین سفره روی زمین)، که در هنگام نوشدن طبیعت و بهار گسترده میشود، نماد گستره #زمین است و آنچه که بر آن مینهیم نماد دادهها و آفریدههای اهورایی است.
خوان نوروزی یا سفره هفت سین سرگذشتی هزاران ساله دارد و در گذر زمان تکمیلشده تا به شکل امروزی در ایران گسترده شود و در سرزمینهای همریشه تفاوتهایی جزئی دارد اما گوهر اصلی همگی یکی است.
سفره هفتسین ایرانی، امروزه اجزای ثابت و متغییری دارد. اجزای اصلی سفره هفتسین هفت خوراکی گیاهی یا گیاه هستندکه به نشانه تقدس عدد #هفت (#اهورامزدا و شش #امشاسپند یا صفات اهورامزدا ) بر خوان نوروزی گذاشته میشوند:
#سبزه: به نشانه امشاسپندبانو امرداد نماد گیاهان و گلها و همه سبزینههای روی زمین، به نشانه سبزبودن، سرزندگی و رویش و نوزایی زمین و زندگی.
#سمنو: از جوانههای تازه سرزده گندم در جشن زنانه سمنوپزان یا سمنکپزی به دست زنان و دختران پخته میشود، نشانه امشاسپندبانو سپندارمذ یا اسفند، نماد #زن و #زمین و زایش و زندگی است.
#سیب سرخ: رنگ سرخ نماد #مهر است. سیب سرخ رنگ به نشانه ایزد مهر و پیمان بر خوان نوروزی مینشیند.
#سیر: یکی از سودمندترین و ستودهترین گیاهان است که بیماری و پلیدی را میزداید و تندرستی به ارمغان میآورد، پس به نشانه #تندرستی و پاکی درون و برون انسان و دوری از پلیدی و ناراستی بر خوان نوروزی نهاده میشود.
#سنجد: برپایه یک باور کهن، عطر شکوفههای زردرنگ سنجد برانگیزاننده توان زنان است و از اینروی در پیوند و به نشانه امشاسپندبانو سپندارمذ یا اسفند، نماد زایندگی و باروری، بر سفره گذاشته میشود. (سنجد ارتباطی به مصدر سنجیدن و سنجیده عمل کردن ندارد).
#سماق (سماک/ به معنی سرخ رنگ): با رنگ سرخش نماد #مهر و نشانه گرمی زندگی است.
#سرکه: نوشیدنی با منشاء گیاهی به نشانه شور زندگی (جایگزین شراب مقدس که در بزم مهر بر سفره مینهادند).
✅ اجزای دیگر #سفره_نوروزی
افزون بر «هفتسین» نامبرده، «سفره نوروزی» یا «سفره هفتسین» اجزای دیگری نیز دارد. برخی از آنان نشانه همان #امشاسپندانی هستند که نام برده شد و مردم به سلیقه خود همه یا تعدادی از آنها را بر سفره میگذارند. پیوستهای سفره هفتسین عبارتند از:
#آیینه: به نشانه روشنی، بازتاب دهنده نور.
#آب: به نشانه امشاسپند خرداد، نماد
روشنایی و به نشانه رسایی در زندگی. در آب برگ گل سرخ یا ماهی سرخ یا سیب یا انار سرخ یا نارنج میگذارند. چرخش ماهی یا برگ گل یا میوه در آب نماد گردش و چرخش روزگار است.
#شمع/ شمعدان/ آتشدان/ آتش: نماد امشاسپند اردیبهشت و نشانه بهترین راستی و آذر اهورایی یا نور الهی است.
#سکه: نماد فلزی امشاسپند شهریور و به نشانه اراده آفریدگار و شهریاری انسان بر نفس خویش و به نیت فزونی دارایی در سال آینده.
#ماهی سرخ: ماهی نماد آبزی -جانوری امشاسپند بهمن است. همچنین به نشانه برج حوت یا برج ماهی یا آخرین ماه سال بر سفره هفتسین گذاشته میشود. همچنین نماد سرزندگی و رنگ سرخ آن نیز نماد شادکامی و پیروزمندی نوروز است.
#نان (نان سنگک): به نشانه برکت و دادههای اهورایی (جایگزین نان مقدس که در بزم مهر بر خوان مهر مینهادند)
#شیرینی/ شکر / عسل: به نشانه شیرینکامی و شیرینی زندگی.
#تخممرغ: به نشانه پرندگان روی زمین، نماد پرنده- جانوری امشاسپند بهمن، به مفهوم زایندگی و زندگی است. سنت کهن رنگکردن تخم مرغ بر زیبایی و شادیبخشی سفره میافزاید.
#گل_سنبل: به گواهی بندهش، گل سنبل نماد ایزد بهرام، تجسمی از نیروی شکستناپذیر و پیروزیبخش است. پیروز همچنین صفت همیشگی نوروز است. گل نیز نماد بهار طبیعت است و به نیت و نشانه گل سنبل برخی گل شببو و دیگر گلهای شاد بهاری را بر سفره میگذارند.
#کتاب مقدس به نشانه سخن حق و یا شاهنامه یا دیوان حافظ به نشانه ارجنهادن به فرهنگ و ادب ایران.
#اسفند یا #سپند یا اسپنددانه: به نشانه امشاسپند سپندارمذ یا اسفند، نماد فروتنی و بردباری. دود اسپنددانه روی آتش همچنین دورکننده ناپاکی و پلیدی است..
#میوه: به نشانی فراوانی و فزونی دادههای اهورایی.
#آجیل/ هفت مغز: نماد امشاسپندان و به نشانه فزونی نعمت.
#ساعت: به نشانه گذر زمان و گردش روزگار، و یادآور هنگام نوگشت سال یا لحظه تحویل سال.
آرایه های ادبی
گفتم: «بدوم تا تو همه فاصلهها را»
تا زودتر از واقعه گویم گلهها را
چون آینه پیش تو نشستم که ببینی
در من اثر سختترین زلزلهها را
پرنقشتر از فرشِ دلم بافتهای نیست
از بسکه گره زد به گره حوصلهها را
ما تلخی نَه گفتنمان را که چشیدیم
وقت است بنوشیم از این پس بلهها را
بگذار ببینیم بر این جغد نشسته
یکبار دگر پرزدنِ چلچلهها را
یکبار هم ای عشق من از عقل میندیش
بگذار که دل حل بکند مسئلهها را
#محمدعلی_بهمنی