مثنوی ؛ قرآن عجم
می دانیم که اعراب به هر کسی که غیر عرب باشد ، عجم می گویند .
اما چرا مثنوی مولانا را قرآن عجم نامیده اند ؟
از جامی نقل کردهاند که درباره مثنوی گفته است:
مثنویّ معنویّ مولوی
هست قرآن در زبان پهلوی
و این اواخر استاد « شهریار » میفرماید:
هم بدان قرآن که او را پارهسی است
مثنوی قرآن شعر پارسی است
مثنوی آیینهی تمام نمای قرآن است و سرایندهی آن انسی تمام با قرآن داشته و حتی سبک و سیاق بیان آن را تقلیدکرده است.
در مثنوی بیش از پانصد آیه و حدیث به روش تمثیل و تلمیح و یا مستقیما به صورت تضمین ذکر گردیده .
روش قرآن در بیان حکم و معارف، استفاده از تمثیل و قصّههای مناسب است.
و همین روش را مولانا به شایستگی و استادی تمام به کار میگیرد.
{{تلمیحات }}و استنادهای مولانا به قصّههای پیامبران که از قرآن برگرفته، در نوع خود کمنظیر و زیباست.
درست است که مولانا ما را به قرآن دعوت میکند ولی از ماندن در قشر و ظاهر قرآن برحذر میدارد چون خود نیز عقیده دارد که از پوست قرآن گذشته و به مغز آن رسیده است:
ما زقرآن مغز را برداشتیم
پوست از بهر خران بگذاشتیم
قرآن میفرماید که هیچ کس جز « راسخون فی العلم » راه به باطن قرآن نمییابند و مولانا نیز بر این اساس میگوید:
معنی قرآن زقرآن پرس و بس
وزکسی کآتش زده است اندر هوس
آن هنگام که در جنگ صفیّن، وقتی عمرو عاص سپاه خود را در حال شکست دید قرآنها را برنیزهها زدند؛
ظاهر بینان لشکر حضرت امیر( ع )، فریب ظاهر قرآن را خوردند و به روی مولای خود شمشیر کشیدند.
و به فریاد حضرت امیر علیهالسلام که قرآن ناطق منم و معنی قرآن پیش من است ،توجهّی نکردند.
مولانا چه خوب بر اساس این بینش نبوی میسراید:
حرف قرآن را بدان که ظاهری است
زیر ظاهر باطنی بس قاهری است
تو زقرآن ای پسر ظاهر مبین
دیو آدم را نبیند غیر طین
و با تمثیلی زیبا بیان میکند که شیطان، آدم(ع) را فقط قالب گِل دید و گفت « من از آتش هستم و انسان از گِل » و از باطن او که {{مهبط }}وحی الهی بود غافل شد.
ما نیز اگر به ظاهر قرآن که حرف و صوتی بیش نیست، بسنده کنیم؛ از معارف باطنی آن به کلّی بیبهره خواهیم ماند.
✅ّنکته این که مولانا ما را از تأویل قرآن براساس هواهای نفسانی برحذر میدارد.
یعنی این که ما نباید قرآن را « تفسیر به رای » کنیم و عقاید خود را به قرآن تحمیل کنیم و به نام تعالیم قرآنی تبلیغ نماییم.
مولانا کسانی که قرآن را تفسیر به رأی و هوا وهوس خود می کنند به مگسی تشبیه می کند که بر برگ کاهی نشسته بود و آن برگ کاه بر ادرار خری روان بود و آن مگس ادعای ملاحی و کشتیرانی می کرد :
برهوا تأویل قرآن میکنی
پست و کژ شد تو از معنی سنی
آن مگس بر برگ کاه و بول خر
همچو کشتیبان همی افراشت سر
اینک این دریا و این کشتی و من
مرد کشتیبان و اهل و رای زن
آرایه های ادبی
دیرگاهیست که افتاده ام از خویش به دور
شاید این عید به دیدارِ خودم هم بروم!
#قیصر_امین_پور
"غزلی برای تو"
در خود تکیدهام من، خسته... غریب... تنها
چون نی پر از سکوتم، در دل ولی سخنها...
آشفته و پریشان، در جمعِ مردگانم
باید چهکرد بیتو؟ تنها میانِ تنها
پروانه باش یکشب، ای دوست! تا بفهمی
این شمع را چه حال است؟ از داغِ سوختنها
این کوهِ استخوان را در پیرهن نظر کن
تا یاد کرده باشی، از درد کوهکنها
ای غنچهلب! نگاهی بر این گلِ خمیده
اینک که پاره کرده، در عشق پیرهنها
گیسو ببند و بگذار، دیوانگان نبینند
رقص نسیم را باز، در دشتی از گونها
من: بیتو هیچِ هیچم، من: بیتو گنگ و گیجم
باید "تو" بود وقتی، مِنهایِ "تو"ست "من"ها
*
دیشب به یاد چشمت، "تنها" نماز خواندم
من، تو، خدا... چه حالی! "انّ الصلاهَ تنهی..."
#محمد_مرادی
#غزل
https://eitaa.com/mmparvizan
#من_هم_شاعرم
آثار خودرا (به همراه نام و نام خانوادگی و شماره تماس)
از طریق صندوق الکترونیکی برنامه به آدرس 👇🏻
Sarzamineshertv4@gmail.com
با هشتگ (#من_هم_شاعرم) ارسال کنید
🔷
از میان بهترین آثار، شاعران دوره بعدی سرزمین شعر انتخاب میشوند
و برای چند اثر برتر، جایزهٔ نقدی در نظر گرفته شده است.
@sarzaminesher_tv
#سرزمین_شعر
@khabarameshaeranshiz
عضو شوید 👈 خبرنامه شاعران
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
چو گل گر خردهای داری خدا را صرف عشرت کن
که قارون را غلطها داد سودای زراندوزی
ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعل است
که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی
به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی
به گلزار آی کز بلبل غزلگفتن بیاموزی
چو امکان خلود ای دل در این فیروزه ایوان نیست
مجال عیش فرصت دان به فیروزی و بهروزی
طریق کامبخشی چیست ترک کام خود کردن
کلاه سروری آن است کز این ترک بردوزی
سخن در پرده میگویم چو گل از غنچه بیرون آی
که بیش از پنجروزی نیست حکم میر نوروزی
ندانم نوحهٔ قمری به طرف جویباران چیست
مگر او نیز همچون من غمی دارد شبانروزی
میای دارم چو جان صافی و صوفی میکند عیبش
خدایا هیچ عاقل را مبادا بخت بد روزی
جدا شد یار شیرینت کنون تنها نشین ای شمع!
که حکم آسمان این است اگر سازی و گر سوزی
به عجب علم نتوان شد ز اسباب طرب محروم
بیا ساقی که جاهل را هنیتر میرسد روزی
می اندر مجلس آصف به نوروز جلالی نوش
که بخشد جرعهٔ جامت جهان را ساز نوروزی
نه حافظ میکند تنها دعای خواجه تورانشاه
ز مدح آصفی خواهد جهان عیدی و نوروزی
جنابش پارسایان راست محراب دل و دیده
جبینش صبحخیزان راست روز فتح و فیروزی
#حافظ
•••┈✾~🤍~✾┈•••
تو اوج ِ شکوه هنر ِ " نصف ِ جهانی "
یا شور و شعف در اثر ِ " فرشچیانی "
ای "ناز " تر از غنچه و ای شور ِ تغزّل!
مضمون ِ اساطیری آواز ِ " بنانی "
من رهگذری از "پل خواجوی " نگاهت
تو ! " جاده ی ابریشمی ِ " رهگذرانی
آشفته ی چشمان توام ، زنده به آنم
"زاینده " کنی "رود " هر آن دم که بخوانی
سر سبزی ِ باغی و پر از "کاشی و تذهیب "
فیروزه ی کاشی شده ی " نقش جهانی "
لبخند بزن ، شور بیافکن به جهانم
تو آینه ی "خسرو شیرین دهنانی"
دُردانه ی شب های پر از عاشقی من!
تو اوج ِ شکوه هنر ِ " نصف ِ جهانی "
#امیر_نقدی_لنگرودی🌷
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
زیبا و بدیع و هم خیال انگیز است
از شعر و ترانه، از غزل لبریز است
هر فصل به جای خود قشنگ است و بهار
نقاشی بی بدیل رستا خیز است
#محمدعلی_ساکی
مجتبی خرسندی ۲۱ مهر ۱۳۷۲ در بروجرد متولد شد. وی دارای مدرک کارشناسیارشد زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه قم است. بیشتر فعالیت خرسندی در حوزه شعر آیینی است و علاوه بر قالب کلاسیک، در عرصه نوحهسرایی نیز فعالیت میکند. «تیغ هفتاد و دو دم»، «نقطه ضعف» و «امتحان» نام سه مجموعه از اشعار او است.
#معرفی_شاعر #مجتبی_خرسندی
کبوتریم و پی دانهی امامحسن
رسیدهایم درِ خانهی امامحسن
تمام مردم این شهر، شهرت ما را
شناختند به دیوانهی امامحسن
عجیب نیست اگر میشوند دشمن و دوست
اسیر لطف کریمانهی امام حسن
اگر تمام جهان میهمان او باشند
هنوز جا دارد خانهی امام حسن
نمیرویم سراغ کسی به غیر از او
که رزق ماست به پیمانهی امام حسن
دل شکستهی ما آنقدر طوافش کرد
لقب گرفت به پروانهی امام حسن
فقیر بوده ولی پادشاه میگردد
به هرکه میرسد عیدانهی امام حسن
به نام قاسمیون مفتخر شدیم و شدیم
اسیر قاسم دردانهی امام حسن
#مجتبی_خرسندی #شعر #امام_حسن #غزل
در هر شعر ، دو شکل داریم : شکلی ظاهری که شامل وزن یا بی وزنی ، تساوی مصرعها و یا کوتاهی و بلندی آنها ، قافیه ها - در صورتی که قافیه ای وجود داشته باشد - وصداها و حرکات ظاهری کلمات می شود. در واقع هدف تاثیر این شکل حس بینایی ماست ، به دلیل آنکه شعر را بر روی کاغذ می بینیم ؛ و حس شنوائی ماست ، به دلیل آنکه اغلب شعر را می شنویم ، و یا بلند می خوانیم.
و اما شکل دیگری هم هست ؛ مهم تر و عمیق تر ، با دایره ای گسترده تر و فراخ تر که باید بدان نام قالب درونی و یا شکل ذهنی داد. شکل ذهنی عبارت از محیطی است که شعر در آن حرکت می کند و پیش می رود و اشیاء و احساسها را با خود پیش می برد. در جائی تصاویر می رویند و می بالند ، از هم جدا می شوند و یا در کنار هم حرکت می کنند و راه می سپرند وبالاخره در جائی نضج و اوج می پذیرند ، به هم می پیوندند و ویژگی های ذهنی خود را ایجاد می کنند. خواننده شعر، در بررسی این شکل ، با احساس ،اندیشه و تخیل شاعر سر وکار پیدا میکند و می خواهد بفهمد شاعر چگونه رفتاری با اشیاء در پیش گرفته است. طرز برخورد و رفتار شاعر با اشیاء و احساسها ، به شعر شکل ذهنی آن را می بخشد و این چیزی است که با حس سامعه و باصره نمی توان شنید و دید ولی با بصیرتی درونی می توان بدان پی برد ، آن را یافت و تحت تاثیر ذهن شاعر قرار گرفت.
منظور از این شکل ذهنی، مضمون یا محتوی شعر شاعر نیست ،بلکه طرز حرکت مضمون و محتوی است و ارتباطی است که اشیاء با یکدیگر در شعر پیدا می کنند. شکل ذهنی همان چیزی است که به یک شعر یا یکپارچگی می دهد و یا آن را از وحدت و استحکام ساقط می کند؛ همان عاملی است که شعر را ساده یا دشوار ، شفاف یا مبهم ، عمیق یا پایاب می سازد.
#طلا_در_مس
#دکتررضابراهنی
پنجم اسفند در گذشت شاعر
May 11
21.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ناگفتههای رسولی از شعر «یارت ای یار خراسانی چه شد» در محضر مقام معظم رهبری در برنامه ماه من:
- تا ۱۰ روز مانده به مراسم دستم خالی بود
- من در خودم اصلا نمیدیدم بتوانم آن اجرا را داشته باشم و سربلند از آن هنگامه بیرون بیایم
- الحمدلله که شعرم مورد محبت رهبری قرار گرفت.
مثلِ سلطانیکهصبح افتادهاست از تختو تاج
گیجِگیجم، گولِگولم، هاج و واجم،هاج و واج. . .
پیشاز ایندر عهدِ... دقیانوسعشقی بود و نیست
عاشقی پولِ.... سیاهی بود....کُافتاد از رواج. . .
روزگاری... عقل و عشق... از ما گرفتی خط و ربط
روزگاری هند و چین... میداد... ایران را خراج. . .
عاشقان پَر... میکشند... این روزها در قصرِ وَهمْ
شاعران.... افتادهاند.... این روزها از برجِ عاج. . .
زندگی اینروزها... ایناست...؛تزویجِ دو ضد
کافرِ زاهد صفت.... با شاعرِ.... عاشق مزاج. . .
صبحها در... خانههامان... نیست غیر از داد و قال
شامها در... سفرههامان... نیست غیر از احتیاج. . .
عارفان یعنی.... خریدارانِ.... دردِ بی دوا
صوفیان یعنی.... گرفتارانِ.... زخم بیعلاج. . .
شیخ یعنی.... آن که.... در خلوت نپرسد از خدا
خواجه یعنی آنکه بازیمیکند با خشت و خاج. . .
در فُتَوت... نامهتان... چیزی نخواندم جز حسد
در سیاست.... نامهتان.... حرفی ندیدم غیر باج. . .
بعد از این بر عقل و دینم میکشم طرحی دگر
بعد از این بر.... شعرهایم....میزنم چوبِ حراج. . .
غیرِ شاعر.... کس به شعرِ شاعران قیمت نداد
کس امیرالحاج.... را.... حرمت نکردی غیرِ حاج. . .
عصرِ حجیّت.... گذشت.... و دورِ علیّت رسید
حجّتِ ما.... همچنان.... عشقاست روزِ احتجاج. . .
کاش باران.... میگرفتی.... در شبِ ما کاشکاش
کاش نرگس.... میدمیدی.... در دلِ ما کاجکاج. . .
باز دیشب..... اصفهانی..... در دلم دم میگرفت
افتخاری قطعهای میخواند...... از استادِ تاج. . .
از غروبِ دهلیِنو..... میروم..... تا اصفهان
تا شبِ زاینده رود....... و سوزِ آوازِ سراج. . . . . . .
#علیرضاقزوه
سلام و عرض ادب
طاعات و عباداتتون قبول
🔹انشاءالله امسال در ایام دهه سوم محرمالحرام سینهمین دوره از #شب_شعر_عاشورایی_شیراز که قدیمیترین شب شعر آیینی ادبیات معاصر به حساب میاد، باموضوع اشعار در مدح و مرثیه حضرت #امام_سجاد_علیهالسلام برگزار خواهد شد.
🔹همونطور که دوستان مستحضر هستند هرسال کتابی بهعنوان پیشدرآمد این مراسم، به قلم بسیار زیبای آقای دکتر #محمدرضا_سنگری به زیور طبع آراسته و برای دوستان عزیز شاعر در سراسر کشور ارسال میشه.
🔹باتوجه بهگلایههای برخیدوستان مبنیبر نرسیدن کتاب بهدست اینعزیزان، قصدداریم امسال از هر استان یکیدونفر از عزیزان رو به عنوان نمایندهی شاعران اون استان انتخاب کنیم و کتابهارو از طریق این بزرگواران بهطور مستقیم -یعنی بدون واسطهگری هیچ ارگان یا نهادی- به دست دوستان شاعر برسونیم.
🔹از همهی عزیزانی که میتونن در این امر خادم اهلبیت علیهمالسلام باشند و مارو در این مهم یاری کنن درخواست میکنم که نام، نامخانوادگی و استانشون رو برای بنده پیامک کنند تا در خدمتشون باشیم.
۰۹۰۳۱۵۳۴۶۸۳
التماس دعا.
ارادتمند شما #مجتبی_خرسندی
✔️کانال فراخوان شعر در ایتا؛
@Farakhanesher
▫️شاعران به دیدار رهبر انقلاب می روند
امشب، ششم فروردین از غروب آفتاب و افطار به مناسبت میلاد کریم اهل بیت، امام حسن (ع) جمعی از شعرا و اساتید ادبیات فارسی به دیدار رهبرانقلاب خواهند رفت.
این جلسه با حضور جمعی از شاعران جوان و پیشکسوت از سراسر کشور برگزار خواهد شد.
مقام معظم رهبری علاقه و توجه ویژهای به ادبیات و شعر دارند و از زمان ریاست جمهوری و به طور گستردهتر از زمان تصدی مسئولیت رهبری انقلاب اسلامی دیدارهای متعدد و پربرکتی با شاعران و ادبا داشتهاند که هر سال با شور و استقبال بیشتری همراه بوده است.
🔹کانال شعر عقیق
@aghighpoem
ای کاش که باغ سینه را سیب کنی
ما را به هوای عشق ترغیب کنی
با لایحه ی نگاه شیرین لبت
لبخند مرا دوباره تصویب کنی
#حسین کیوانی
رباعی
این حسن کیست که عالم همه خمخانهٔ اوست
هرچه مِی در دو جهان است به پیمانهٔ اوست
در جهان حُسنی اگر هست، به یُمن حسن است
در صفا صلحی اگر هست، به شکرانهٔ اوست
این حسن کیست که دربان حریمش عشق است
عقل، بیواسطه مسکین درِ خانهٔ اوست
عقل و تدبیر به هنگامهٔ او مجنوناند
عشق وقتش برسد عاقل و فرزانهٔ اوست
این حسن کیست که جبریل امین سوختهبال
میپرد گِرد در و بامش و پروانهٔ اوست
بخشش و فضل و کرامت یکی از اوصافش
عدل و انصاف از اوصاف جداگانهٔ اوست
این حسن کیست که آقای جوانان بهشت
هم خود اوست و هم دلبر جانانهٔ اوست
این حسن کیست که آن نوگل شمشیربهدست
کز عسل آمده شیرینتر، دُردانهٔ اوست
این حسن کیست که با صلح به جنگ آمده است
این حسن کیست که این شیوهٔ رندانهٔ اوست
پیر فرزانهٔ ما، رهبر عاشقپرور
شب شعرش، شب میلاد کریمانهٔ اوست
"این حسین کیست" کمی مشکل وزنی دارد!
این حسن کیست که عالم همه دیوانهٔ اوست
#میلاد_امام_حسن_مجتبی
#مهدی_جهاندار
"امام حسن(ع) و شعر شاعران نخستین"
نخسین اشارهی موجود در شعر کهن، با موضوع امام دوم شیعیان(ع)، بیتی از دقیقی است که در آن، با عنوان "شبر" از آن حضرت یاد شده است. تا نیمهی نخست سدهی پنجم، جز یک بیت در دیوان فرخی و چند اشاره در ابیات منسوب به غضائری و بوسعید، نامی از آن حضرت نمیتوان دید؛ اما در اشعار و دیوانهای شاعران نیمهی دوم این قرن، از جمله منظومهی علینامه و اشعار ناصرخسرو و منظومهی یوسف و زلیخا (که قاعدتا مربوط به پس ازین زمان نیست) و ابیات منسوب (محتملا متاخرتر) باباطاهر و...، اشاراتی متعدد به آن حضرت ثبت شده است.
اشارات ناصرخسرو به آن حضرت در کنار دیگر بزرگان شیعی است و او از امام دوم عمدتا با نام شبر یاد کرده است:
ای ناصبی اگر تو مقرّی بدین سخن
حیدر امام توست و شبر وآنگهی شبیر (دیوان، ص ۱۰۵)
رفتم به در آنکه بدیل است جهان را
از احمد و از حیدر و شبیر و ز شبّر
(همان، ص ۱۳۳)
حسین و حسن یادگار رسول
نبودند جز یادگار علی
(همان، ص ۱۸۶)
در مقدمهی یوسف و زلیخا نیز، از مهر پیامبر(ص) به حسنین(ع) سخن آمده است:
حسین و حسن آن دو پور بتول
به یک جایگه در کنار رسول
بر ایشان همی بوسهدادی نبی
به دیدارشان شادمانه علی
کز ایشان همییافت آرام دل
قرار دل و رامش و کام دل
(یوسف و زلیخا، ص ۶)
مضمونی که اغلب کتابهای حدیثی اهل سنت و شیعه، آن را تایید کرده و روایاتی دربارهی آن ثبت کرده است.
از شاعران متمایز اواخر سدهی پنجم و آغاز قرن ششم در این موضوع، امیرالشعرا معزی است. شاعر نیشابوری در تابید یکی از قصاید مدحیاش به سادات حسنی و حسینی، اشاره کرده است:
همیشه تا بُود از نسل حیدر کرار
میان آدمیاندر حسینی و حسنی
(دیوان، ص ۷۰۸)
او همچنین پس از ستایش امام علی(ع)، ابیاتی در شهادت حسنین(ع) سروده است. (بنگرید به همان، ص ۳۷)
شاخصترین شاعر نخستین در ستایش امام حسن(ع) سنایی غزنوی است. او در دیوان چندبار به آن حضرت تلمیح کرده؛ هرچند لقب مجتبی در دیوان او برای حضرت رسول(ص) انتخاب شده است. (بنگرید به دیوان، صص ۳۶۵ و ۴۷۰)
از شگردهای سنایی در حدیقه، افزودن بخش مستقل در ستایش حسنین(ع) در باب سوم منظومهی حدیقه است. سنتی که پس از او در آثار و منظومههای عرفانی، از جمله سرودههای عطار هم کاربرد مییابد:
بوعلی آنکه در مشام ولی
آید از گیسوانش بوی علی
قرهالعین مصطفی او بود
سیدالقوم اصفیا او بود...
(حدیقه، ص ۲۶۲)
https://eitaa.com/mmparvizan
📷دیدار شاعران با رهبر انقلاب در حال برگزاری است
در شب میلاد کریم اهل بیت، حضرت امام حسن مجتبی(علیهالسلام) جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب به دیدار رهبر انقلاب رفتند.
این دیدار که پیش از اذان مغرب آغاز شد، ابتدا تعدادی از شاعران با حضرت آیتالله خامنهای گفتوگو کردند. سپس نماز مغرب و عشاء به امامت رهبر انقلاب اقامه شد و حاضران روزه خود را به همراه ایشان افطار کردند.
در ادامه این دیدار، که در حال برگزاری است، شعرای جوان و پیشکسوت در وصف امام حسن مجتبی (ع) و موضوعات دیگر به شعرخوانی پرداختند.
مشروح خبر و تصاویر تکمیلی متعاقباً منتشر میشود.
✅کانال عقیق
@aghigh_ir
zahir.gif
5.4K
ظهیرالدین ابوالفضل طاهر بن محمد فاریابی (۵۵۰ - ۵۹۸ ه.ق) از قصیدهسرایان بزرگ قرن ششم در فاریاب (در نزدیکی بلخ) زاده شد. مدتی را در نیشابور به سر برد و پس از وفات در مقبرةالشعرای تبریز به خاک سپرده شد.
وی از شاعران استاد و سخنسرایان بلیغ پایان قرن ششم و یکی از بزرگان قصیده و غزل است که در تحول غزل نقش مهمی را ایفا کرده است. سخن ظهیر روان و پر از معانی دقیق و در عین حال فصیح و دارای معانی و الفاظ صریح می باشد.
خواننده دیوان او جز در چند مورد معدود کمتر به موارد پیچیده و مبهم بر می خورد. او در عین این که به ردیفهای مشکل روی آورده، سخنی روان دارد و ردیفها مغلوب قدرت بیانش هستند. توانایی ظهیر در مدح بسیار است و در این مورد آفریننده معانی گوناگون و قادر بر مبالغههای شگفتانگیز و ایراد مضامین بدیع است.
او را در تحول غزل واسطه انوری و سعدی میدانند. زبان صاف و روان و هموارش در غزل که زبانی واسطه بین سبک خراسانی و عراقی است راه را برای ظهور سعدی هموار ساخت. در واقع ظهیر فاریابی با قصاید و غزلیات شیوا و روان خود یکی از مؤثرترین شاعران حد واسط سبک خراسانی و سبک عراقی در تحول سبک به شمار میآید.
#ظهیر_فاریابی #معرفی_شاعر
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
در خانه، جماعتی پیِ معجزهها
بر طاقچه، قرآن فراموش شده
#میلاد_عرفانپور