eitaa logo
قرار اندیشه
254 دنبال‌کننده
477 عکس
203 ویدیو
3 فایل
✦؛﷽✦ 🍀چیزهای زیادی برای دیدن هست، ولی چه وقت می‌توان دید؟ قرار اندیشه، محفلی است برای دیدن‌های ساده و گفتن‌های بی‌پیرایه تا لابلای قلم‌زدن‌ها خود را بیابیم و تحقق خود را رقم زنیم... راه ارتباط: @ta_ghaf @Rrajaee
مشاهده در ایتا
دانلود
چند صباحی است جملاتی مانند "شناخت وضعیت زمانه"، "در تاریخ زمان خود بودن" را بسیار می شنوم. به راستی از چه زمانی دیگر در تاریخ زمان خود نبودیم؟ به عبارت دیگر از خودمان فاصله گرفتیم؟ چند روزی است این جمله مرا به خود مشغول کرده.... آری اگر در تاریخ خودت باشی، همه چیز را داری زمانی که در" حال" نفس بکشی؛ گذشته و آینده را با هم داری و "هستی" اما امان از وقتی که خودت نباشی؛ یا در گذشته ای یا در آینده غم گذشته و اضطراب آینده، ذره ذره آبت می کند بدون تعارف بگویم با عدم گلاویز شدن است و هیچِ هیچ بودن. متاسفانه زمانه به گونه ای است که قصه ی دیگران را مسير زندگی خود قرار داده ایم که غایتش به پوچی رسیدن است، زیرا وقتی به پشت سر می نگری، خودت را نمی یابی فقط می بینی در زمین دیگری خانه ساخته ای.... یکبار هم که شده درنگ کن، دوباره نگاه کن، شهامت مواجه شدن با خودت را بده. خودت باش اگر خودت باشی، "هستی" این شروع راه است، راهی که موانعش متعدد است زیرا اولین و آخرین رونده خودت هستی و با رویت "رب العالمین" تنها مسیر رشدت را در عبور از همین موانع می بینی تا پای جان می ایستی چون شدنت را در رفتن می بینی. به قلم @gharare_andishe
"وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ، و خداوند کسانی که او را یاری کنند، یاری می‌کند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است." @gharare_andishe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
" عدة اي از شیعیان فکر می‌کردند امام حسن عسکری علیه السلام از راه پدرانشان منصرف شده اند. امام علیه السلام در نامه ای به آنها میفرمایند:" نیت و عزم ما همچنان مستحکم است. ما دلمان به خوش نیتی و خوش فکری شما آرام است." ببینید این چقدر نیروبخش است برای شیعیان.... این همان ارتباط مستحکم تشکیلاتی است میان امام و پیروانش. " 📘کتاب همرزمان حسین علیه السلام، گفتار دهم، ص346 @gharare_andishe
💎روزهای جهانی، آدم‌های جهانی روزگار ما، روزگار روزهای جهانی است؛ روز جهانی مبارزه با بلایای طبیعی، روز جهانی کار، روز جهانی زنان، روز جهانی آب... ؛ جالب است که هرآنچه دچار بحران شده، روز جهانی خاص خود دارد و عجیب تر اینکه فلسفه نیز... فلسفه ای که شاید نتیجه اش روزهای جهانی داشتن برای این مفاهیم است، خود نیز در این پاسداشت ها قرار می‌گیرد. در زمانه ای که مصرف، ما را احاطه کرده و حتی بحران آبی که گریبانگیر ماست را به سختی درمی یابیم، فهم بحران فکر و فلسفه بسی سخت تر است. شاید آنچه ما را به خود باز می‌گرداند، از خلال همین فلسفه باشد؛ فلسفه ای که داعیه دار انسانی جهانی به مثابه جهان عيني است و شاید که این روزهای جهانی برای ما عيني شود و مردمانی جهانی شویم و جهان-مردانی پدیدار گردند که به گستره مسائل جهانی اندیشه می‌کنند و از عهده حل بحران‌های جهانی برمی آیند... 🖊 @gharare_andishe
💎سرخط بازی مار و پله در عین هیجانی بودنش، عجیب قابل تامله. زندگی یه بازیه که همه ی ما در حال بازی کردنیم حالا یا اون طرف نسبت بچه است یا آدم بزرگ یا بهتر بگویم کسی که هست ما از اوست. مهم اینه که بدونیم در حال بازی هستیم؛ که اصل بازی و قواعدش در اختیارمون نیست و مهمتر اینکه در هر حال ما بازنده ی بازی هستیم و فقط یک برنده داره وقتی این را با تمام وجود حس کنیم؛ تسلیم برنده میشیم و لذت بازی چند برابر میشه، در این حال چشیدن لذت محض رخ میده. خدا نکنه بازی را جدی بگیریم اون موقع اول درگیر شدن با خود و دیگران و به خصوص با برنده بازی است و این شروع یه راه خطرناکه که اگر متوجه ی خطر نشیم به جز خسران چیز دیگری عایدمان نمیشه. هیجان بازی مار و پله به اینه که رقیب دچار نیش مار بشه و متناسب با نیش مار چند خانه پایین تر بیاید و اما لذت بیشتر وقتی رخ میده که نیش چنان عمیق باشه که ناگزیر از سر خط شروع کند. حالا اگر همین برای خودم رخ بده؛ درد عجیبی داره. اصولا زمین خوردن درد داره اگر در زمین خوردن توقف کنیم و فقط دردش را تداعی کنیم؛ هیچ حرکتی رخ نمیده و شاید رها کردن کار را به دنبال داشته باشه. چه خوبست که در عین درد کشیدن افق رویت شود و حرکتی مضاعف، متناسب با همت والا زده شود. زمین خوردن تجربه ای است برای دوباره روی پا ایستادن اما با امید و استحکام بیشتر. آمادگی می دهد برای فراز و نشیب ها و برخورد با موانع که وجودت شدیدتر می شود. زمین خوردن با زبان بی زبانی می گوید: نترس مانند بار قبل بلند میشوی یکبار عبور کردی این بار بهتر عبور می کنی. ✍ @gharare_andishe
. ▪️پانزده نکته در جایگاه تاریخی "عقل تکنیک" 💎 با حضور 📅 چهارشنبه‌ها، ساعت ۱۶:۰۰ 🔰 جلسه اول فردا ۳ آذر ماه ۱۴۰۰ 🔻 لینک ورود آنلاین به جلسه https://dialog.sohasima.ir/ch/elm-fanavari @soha_sima
قرار اندیشه
. ▪️پانزده نکته در جایگاه تاریخی "عقل تکنیک" 💎 با حضور #استاد_طاهرزاده 📅 چهارشنبه‌ها، ساعت ۱۶:۰۰
وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا در مواجهه با دنیای جدید شاید نگاه غالب این باشد که قدرت علم و فناوری می‌تواند جهان آینده را بسازد جهانی که بر بحران‌های موجود فائق آید. نگاه دیگر هم علم و فناوری را ریشه بحران‌های موجود می‌داند و مشارکت در آن را ادامه وضعیت فعلی، فلذا این مشارکت را بی نسبت با جهان آینده می‌بیند. شاید وضعیت ما بی شباهت به وضعیت قوم نوح نباشد که از یک طرف در معرض طوفانی ویرانگر است و از طرف دیگر جهان آینده از پس این طوفان می آید که تنها راه عبور، صبر و مقاومت و مدارا با این طوفان است که همان ساختن کشتی است وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا. تفکر در مسائل دنیای امروز خبر از آن می دهد که این جهان آینده‌ای ندارد و باید مهیای جهانی دیگر شد. اما آن جهان از پس بحران‌ها آشکار می‌شود. مدارا و صبر در این بحران‌ها همان ساختن جهانی است میان دوجهان. @soha_sima
💎جهانی این چنین... آسمان کاملا سیاه شده است، و ستاره‌ها جای جای آسمان پراکنده شدند و چشمک زنان شب خود را سپری میکنند، ناخوداگاه شانه هایم را بالا گرفته ام و عضلاتم را منقبض کرده‌ام، کنار خیابان می‌ایستم، بعید می‌دانم این وقت شب ماشینی بیاید و مرا سوار کند، به درخت بی برگ و بار کنار خیابان تکیه میزنم ،به قول بچه ‌ام درخت تار عنکبوتی، راست می‌گوید ،درختان که بی برگ و بار می‌شوند، مثل تار عنکبوت می‌مانند، شاخه های لخت و بی روحشان یک جوری در هم تنیده‌اند که تار عنکبوت را تداعی می‌کنند، گه گاهی با دهانم دستانم را ها میکنم تا کمی گرم شوم، به اینکه همسرم زنگ زد و گفت:"هر وقت راه افتادی تک بزن تا یک نسکافه برات درست کنم."فکر می‌کنم. ناخوداگاه لبخندی بر لبم مینشیند،میتوانم خودم را تصور کنم چه شکلی‌ام ،دماغی که نوکش سرخ شده و صورتی که گل انداخته با چشمان خسته، اما با نگاهی با نشاط... در همین فکرها هستم که صدایی نظرم را جلب میکند، برمی‌گردم به سمت صدا، پسر بچه‌ی کوچکی را می‌بینم که تا کمر داخل سطل زباله‌ی شهرداری فرورفته است و شاید دنبال غذا می‌گردد، نمیدانم! اولین بار است که از نزدیک چنین صحنه‌ای را می بینم، دلم خالی می‌شود، یک چیزی هوار می‌شود بر تمام وجودم، تلاش می‌کنم اشک از چشمانم جاری نشود، که پسرک خودش را از آن سطل می‌کشد بیرون یک همبرگر نصف و نیمه پیدا کرده، می‌نشیند یک گوشه و ساندویچ را گاز میزند... یک تاکسی بوق میزند و جلوی پایم ترمز میکند. @gharare_andishe
▫️انسان همواره در عهدی خاص زندگی می‌کند و هر قدر متوجه آن باشد، می‌تواند تدبیر امور خویش را به عهده گیرد. و اگر در غفلت و بی توجهی به سر برد، در انبوهی از مشکلات دست و پا می‌زند و در بی افقی، بدون آن‌که راهی بگشاید، زندگی می‌کند. ▫️مشکلات و ناکامی‌ها در زمینه‌ای خاص معنا می‌یابند و خود را به شکل مساله ظاهر می‌کنند.مسائلی که قابل توضیح و تبیین‌اند. ▫️با علوم انسانی، می‌توان، واجد زبانی برای نشان دادن و گفتن از درد و رنج‌ها و ناکامی‌ها، شد و آنها را در فضایی قابل رویت معنا داد. ▫️حال سوال این است که در چه نسبتی با علوم انسانی می‌توان به چنین فضایی دست یافت؟ @gharare_andishe