انسان امروز در پی زندگی است؛ در میان سیل مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، شاید این معنای زندگی و حیات است که مسئله جدی بشر است. گویی آدمی امروزه با بحران حقیقت مواجه است. حیات و زندگی مسئلهاي مفهومی نیست، بلکه حضور در تجربه حقیقت است. در این بین برخی نامها کمتر اسیر معنا هستند و گویی با زندگی عجین اند، زن اینگونه است. همچنان که وطن و ملت؛ ما را در بر گرفته اند و گویی حیات از آنها میآید. حکم سرچشمه و هویت را دارند. وطن و ملت تنها ناحیهای جغرافیایی نیست بلکه این واژه ها از آن جهت که تاریخی اند، به حضور مرتبط اند و گویی وجود و حضور از آنها به وجود آمده است.
باطنی هستند که به دور نظر میکند و ناامیدی نمیشناسد. جایی است که نمیتوان آن را تخریب کرد. فاعلیت و اثر دارند اما تحریکپذیری نه. در واقع اینجاست که محل آزادی است، نقش جان آدمی است که میتوان گفت فرم حیات بشر است.
#در_پی_وطن_زن_زندگی
@gharare_andishe
در زمانه ای به سر میبریم که گویی آدمی طریق زندهگی را گم کرده است! امور، روابط، مناسبات، خود، دیگری، آنچنان جدی انگاشته میشوند که جا برای زندگی نیست. آدمی گویی همه امور خود و حتی خود را آنچنان جدی میانگارد که مرز بین مهم و غیر مهم در نظر او گم میشود و اینگونه شاید این خود اوست که گم میشود.
شاید بتوان گفت این امر ناشی از این است که نظام جدید زمانه بر قوانین ریاضی استوار میگردد و ماهیت قوانین جامعه با قوانین ریاضی یکسان انگاشته میشود.
دو بعلاوه دو حتماً و همیشه مساوی چهار است و چنین قانونی گویی آنقدر خدشه ناپذیر و جدی است که میتواند منشأ قانونگذاری روابط انسانی و قانونی جامعه گردد، اما در برابر آن، گزاره های انسانی علاوه بر تصدیق عقل، گویی نیاز به موافقت دارد.
آزادگی بشر که طريقة راه بردن او در زندگی و حیات است، وقتی در سیطره نظام جدید و نسبت جدید آدمی با خود قرار میگیرد، انگار حقی میشود در کنار باقی حقوق انسانی که جایی دارد و قوانینی برای خود دارد و گویا این آزادی و انسان است که رمقی ندارد، طوری که در قوانین و مناسبات جدی جامعه بشری، باید انسانی رام و مطیع یا نهایتاً پرخاشگر و مخرب شد.
اما گویی زبان زندهگی در زبان ریاضی خلاصه نمیشود؛ زبانی صمیمی و لطیف است که با امید و آزادی او نسبت دارد. این زبان است که مهم و غیرمهم زندگی را در نظر آدمی در جای خود مینشاند. شاید اینگونه جدی های واقعی طور دیگری در نظر آدمی نمایان شوند و او راه به زندهگی میبَرد و این وجود انسانی است که برای او نمایان میشود.
#آزادی
#قانون
#در_پی_وطن_زن_زندگی
#در_چه_وضعی_به_سر_می_بریم
✍#صهبا
@gharare_andishe
▪️حالا دیگر تنها شدی و تا آخر عمر چشم انتظار دیدار دوبارهی مادرت خواهی بود...
شاید ندانی اما بزرگ که شوی حتما خواهی فهمید، خون پاک و اصیل مادرت، حرکت میسازد و حقیقت را بر زبانها جاری میکند...
خواهی دید، خون مادرت، راه میگشاید و بنبستها را درمینوردد...
خواهی دانست، خون مادرت، نور میتاباند و ظلمتهای انباشته بر قلبها و دلها را میزداید تا شاید چشمی باز شود و عزم و ارادهای در وجود ما ریشه کند...
خواهی دانست، این خون مادر توست که تقدیر تاریخ را تغییر میدهد و جسم بیجان اوست که به ما جان میبخشد ...
خواهی دانست که حضور بیریا و مادرانهی مادر توست که او را لایق شهادت و لقای حق میکند و شهادتش راهی برای جمهوری اسلامی متولد میکند و گردبادهای توسعهنیافتگی را از سر او میگذراند، نه حضور متبخترانهی روشنفکرمأبان که بر تخت بیعملی نشستهاند و بار هیچ کاری را بر دوش نمیکشند و راه را در نظریه پردازیهای انتزاعی خود پی میگیرند...
خواهی دانست، رد خون مادرت، ایران را «وطن»، میکند، انسانهای گرفتارِ دوقطبیهایِ متوهمانه را، «مردم» مینماید و «زندگی» را در شریانها جاری میکند...
#شاه_چراغ
#آرتین
#در_پی_وطن_زن_زندگی
#در_چه_وضعی_به_سر_میبریم
✍#مصیر
@gharare_andishe