10.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️خیلی شگفت آور است که انسان در متن عظیمترین تغییرات تاریخ جهان و در میان سردمداران این تحول زندگی کند و از غفلت هرگز درنیابد که در کجا و در چه زمانی زیست میکند...
#شهید_آوینی
@gharare_andishe
- ناشناس.mp3
زمان:
حجم:
2.41M
از درد مظلومیت فلسطین به خود میتابیم اما کاش میدیدیم بطن آن وصال شور انگیزش و لقاءالله اش را....
آنگاه تنها برای جاماندگی خویش از آن وسعت و عظمتِ نهایی ترین حضور
خون گریه میکردیم و میسوختیم...
آنها که عزتمندانه به نهایت خویش رسیدند و ما ماندهایم با دِینی که بر گردن و باری که بر دوش داریم...
که همان هم به واسطه و مدد شهدا و امامانمان به وقوع خواهد پیوست.
فقط بدانیم که دل سوختن برای غزه نیست... برای خودمان است که مبادا سرگردان جبههای را برگزینیم که لقاء حق در آن نباشد و وصال، وصالِ با الله نباشد.
مبادا راهی که نفس خواهد را انتخاب نمایم و از آن قافله عشق جا بمانم....
که خدا نکند.
آری غزه از عشق او نوشید و لبریز شد
آسمان لبریز و زمین نیز لبریز...
و ای دوست من... بیا تا ما هم به میان رویم تا از لبریزی عشقشان و جریانِ حیاتشان لبریز شویم و جاری...
حیاتی در برگیریم و حیاتی نیز بر دیگری ببخشیم.
#شهید_آوینی
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
✍#ایْنَ_قاصِمُ_شَوْکَهِ_الْمُعْتَدینَ
@gharare_andishe
نوایی آرام و گرم در جانم میپیچد؛
باز خنکای فروردین است و باز بساط مهمانی او از نوع بیستِ بیستش...
چند سالیست از آن دم که انقلاب اسلامی جلوی چشمانم حیاتِ نجاتبخشش را به رخ کِشید... نامْ آشنایت غریب، قریبِ جانم شد...
سید مرتضی! تو با نوای آقا روح الله زنده شدی و در سایه وجودش جوشیدی و خروشیدی و روییدی و رویاندی!
تو از آن ظلمتکده عجیب و غریب و فراگیر با عطر وجودش به در آمدی و چنان رشد کردی که شدی سیدالشهدای اهل قلم و قلم و ادب و هنر را در سرزمین مردمان سنتشکن تاریخ روح شدی...
در این شلوغ بازار عصر جدید که ما شرقنشینان مدعی صفا و محبت هم تشنهی آب گوارای چشمهی مودتیم و شاکی هیاهوی عالم و در تمنای خلوتیم، آن هم خلوتی از جنس آبادانی و ساختن؛ هرگاه خلوتی با خویش مییابم، تو حاضری بر قلمم، گویا پدری حاضر و ناظر بر قلم دخترکش شده است که قلم تازه در دستانش لرزان شده، چشمانش در جستجوی واقعیت میدود و گوشهایش در تمنای نوای وجود تیز شده است...
پدرِ جانِ قلم!
تو باز امسال بر خان نعمت خویش مهمانی راه انداختی، در دل آن تیرباران و انفجارهای فکه، تو باز به ما رسم عاشقی و کربلایی شدن را چشاندی...
چه خواب و خوراک!؟
رنگ و بوی مهمانیات، مرا برد تا فکه یا بهتر است بگویم مکه ابراهیمیات که همان کربلای حسینیست...
رسم تو، رسم عاشق پروریست...
و چشم من مست بزم تو
بیا اهل راهم کن...بیا و ببر به آن وادی... که اینجا تنگستان است...
بیا پدر! تو باز معنا کردی لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ را بر من و ابعادش را به چشمم آوردی
تو باز مرا تا موطن وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ بردی و از آنها بر من چشاندی
گویا تو در جانِ مردم جانفدای غزه نیز جان گرفتهای
تو باز معنای مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ را برایم به مَّن يَنتَظِرُ رساندی و باز شدی دستِ یار و این ایمان نیم بندم را لرزاندی و به گمانم الآن در آن قهقهه مستانهات بر من میخندی...
گاه اشک میشوم و گاه بغض
کار که بالا میگیرد، تازه خندهام میگیرد...
سیدِجان! این چه بساطی است که راه انداختهای؟
تو که میدانی وضع ما چقدر خراب است،
بیا
بیا
به رسم دارالشفای عالم از ما بیمارستاننشینان تاریخ عیادتی کن و دستی به تیمارمان ببر...
هوالشافی
هوالشهید
هوالمحبوب
#شهید_آوینی
🖌#در_انتظار_خورشید
@gharare_andishe