12.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این بار قصه از سی سال پیش نیست،
این بار دیگر رخداد افسانه یا نایاب نیست... این بار حقایق، حجت را بر عالم و آدم تمام کرده است...
این بار دیگر نتوان ندید و بهانهها آورد... جز آن دلی که هنوز به رؤیت حق هموار نیست...
غزه در خون خویش غلطان است
دادگاه بزرگ وجدان است
...
نیست باریکه ای غریب...ببین
غزه دیگر برای من جان است
#غزه
✍#بیداری
@gharare_andishe
7.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عکا، شهر قلعهها و برجهای ساخت دست فلسطینیان؛
حیفا، شهر عزالدین قسام که غم آوارگی هزاران نفر را در خود دارد؛
یافا سرزمین کشت پرتغال، مرکز علم و فرهنگ و تمدن فلسطین؛
دیر یاسین، شهر قتل عام؛
اریحا، سرزمین چشمهها، شهر پرتقالهای طلایی و موز و نخل؛
بیت اللحم، محل تولد حضرت مسیح...
و "غزه هاشمی ها" که اکنون تنها همین باریکه باقی مانده؛ شهری زیر آتش که در شکوه غم زده خود، گویی یاد غوغاهای دور شهرها را در این روزهای حماسه زنده کرده و گویی رؤیاهای گمشده آن سرزمینها را میسُراید.
در آن شهرها مساجد به رستوران و باشگاه شبانه تبدیل شدند و هر اثر تاریخی که نشان از هویت فلسطین داشت، تخریب گشته است. اما اکنون گویی چشمه های خشک ناشدنی دل آوارگان و مردم مظلوم است که پایداری قدمها و دلهای اهل غزه گشته است.
غزه راه مبارزه را یافته؛ غزه دریافته است که هرقدر سلاح بر زمین گذارد و بخواهد به کنار آمدن با صهیونیست دلخوش کند، صهیونیست هر روز بیشتر پیش آمده، او را محصور کرده و حیاتش را میگیرد. در این قیام، زنان و مادران و کودکان همانقدر نقش دارند که مردان و جوانان... قیام ملتی که همه راه ها را رفته، صلح کرده، ظلم کشیده و حال قیآم کرده است. گویی در چنین راهی است که قوانینی که با بمب و آتش در پی حاکم کردن صلح هستند را میتوان شکست داد و گویی این همان زیستن در پناه حقیقت است.
"و مظلومان در پناه حقیقتاند، اگرچه ظاهر عالم بر این معنا دلالت نداشته باشد." *شهید آوینی*
#غزه
🖊#صهبا
@gharare_andishe
کاش داوودی بیاید و سپاه جالوت را در هم شکند یا که قاسمی بیاید و تار عنکبوت را بدرد و با عطایی و نگاهی از جانب حق، بازی گرگهای وحشی این ظلمتکده را کیش و مات کند.
امروز در قتلگاه جبالیا دیگر سیاست و الهیات و فلسفه، زبان به کام گرفتند و محتاج و حیران و سرگشتهی آهی از اعماق جان انسانها گشتند.
آنجا که عجز خود را در رودخانهی خون میبینند و هر آنچه از ابزار و راه زندگی مییافتند، حالا از هر وقت دیگر بی معنی تر و بیثمرتر میبینند.
شاید طلب دیگری در وجود انسان قوت بگیرد تا تمنای دستی یاریگر داشته باشد...
#جبالیا
@gharare_andishe
آسمان رحمتش را باراند
رحمت حق جاری شد؛
برخورد ابر با بار مثبت و منفی سرانجامش جریان رحمانه حق را در بردارد.
حرکت عظیم غزه، حرکت حق بر علیه باطل، برخورد حق و باطل... بارش رحمت الهی را در ظاهر و باطن عالم رقم میزند.
غزه این همه شکوه و ایستادگیاش، این همه اقتدار و مظلومیتش، این همه خونهای ریخته را...
گشایشش جهان را در آغوش میکشد
گشایشی عظیم...
در ازای هر قطره خون؛
خونِ مکتب حاج قاسم سلیمانی...
مکتبی که دل و جان و ظاهر و باطنت را به سمت حق روانه میدارد.
#طوفان_الاقصی
#غزه
✍#ایْنَ_قاصِمُ_شَوْکَهِ_الْمُعْتَدینَ
@gharare_andishe
- ناشناس.mp3
زمان:
حجم:
2.41M
از درد مظلومیت فلسطین به خود میتابیم اما کاش میدیدیم بطن آن وصال شور انگیزش و لقاءالله اش را....
آنگاه تنها برای جاماندگی خویش از آن وسعت و عظمتِ نهایی ترین حضور
خون گریه میکردیم و میسوختیم...
آنها که عزتمندانه به نهایت خویش رسیدند و ما ماندهایم با دِینی که بر گردن و باری که بر دوش داریم...
که همان هم به واسطه و مدد شهدا و امامانمان به وقوع خواهد پیوست.
فقط بدانیم که دل سوختن برای غزه نیست... برای خودمان است که مبادا سرگردان جبههای را برگزینیم که لقاء حق در آن نباشد و وصال، وصالِ با الله نباشد.
مبادا راهی که نفس خواهد را انتخاب نمایم و از آن قافله عشق جا بمانم....
که خدا نکند.
آری غزه از عشق او نوشید و لبریز شد
آسمان لبریز و زمین نیز لبریز...
و ای دوست من... بیا تا ما هم به میان رویم تا از لبریزی عشقشان و جریانِ حیاتشان لبریز شویم و جاری...
حیاتی در برگیریم و حیاتی نیز بر دیگری ببخشیم.
#شهید_آوینی
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
✍#ایْنَ_قاصِمُ_شَوْکَهِ_الْمُعْتَدینَ
@gharare_andishe
غزه، آری کربلا گشته
اینجا کربلاست؛ اگر نه که مردم
اینچنین مقاومت نمیکردند...
#غزه
#طوفان_الاقصی
@ghatare_abdishe
زمانی که واژهی صادراتی را می شنیدم، احساس بدی وجودم را فرا میگرفت زیرا صادرات اصولأ توان کشور واردکننده را میگیرد و امید برای جوانها به ناامیدی تبدیل میشود؛ اما با "طوفان الاقصی" واژهی صادرات برایم بازخوانی شد. آری انقلاب اسلامی به گونهای در سرزمین قدس صادر شد که توان مضاعف و غیرقابل وصفی در کوی و برزنش ایجاد کرد که ظهورش در کودکانی که با نوشتن اسمهایشان بر دستها به استقبال شهادت میروند و مادرانی که چنین استقبالی را با تحسین به نظاره مینشینند، شیرزنانی که جوانان خود را تقدیم میکنند و میگویند خون فرزندم رنگینتر از خون حسن و حسین "علیهما السلام" نیست و چنین ذبح شدنی را آبیاری درختی میبینند که میوه هایش با صبر و مقاومت در هم تنیده شده است.
پدری که در چنین شرایطی به دختربچه اش قرآن میآموزد و با اینکه بمباران دختربچه را میترساند اما دوباره ميخواند به امید روزی که فرزندان شهید از دامنش تقدیم چنین انقلابی شود.
نوجوانی که با چنان آرامشی روی تخته سنگی که اطرافش ساختمانهای فروریخته و ماشینهای آتش گرفته از بمباران رژیم غاصب است؛ چنان آیات الهی را تلاوت میکند گویی که با پوست و گوشت و استخوانش، حقانیت آیات را چشیده..
نوجوانی که آنچنان شهامت از چشم هایش میبارد که انسان یاد حاج قاسم، سردار دلها میاندازد؛ بخصوص زمانی که میگويد:"بیایید، بکشید ما را، جوان های ما را بکشید، نسل بعدی متولد میشود"
به راستی چقدر این جملات شبیه جملات امام خمینی "رضوان الله علیه" رهبر فرزانه انقلاب اسلامی است که از حلقوم نوجوانی به این زیبایی به گوش دل میرسد آیا این زبان، زبان وجود نیست؟
اگر ساحت شهادت اینگونه است که زبان الکن از بیان است و اشکها بیاختیار فرو میریزد از گرمای صورتت متوجه اشکها میشوی، ساحت غیب و بطن این ظهور چیست؟
#غزه
🖊#معمای_هستی
@gharare_andishe
قرار اندیشه
#غزه
نمیشود قصه فلسطین و مقاومت را به یاد آورد ولی به واژههای "خانه" و "خانمان" و "زادگاه" نیندیشیم.
آنگاه که تشکیل رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی به رسمیت شناخته شد، کسی چه میدانست که آیا میتوان امید داشت که در آینده، کار مردم فلسطین، فقط در زمینِ بارور و زادگاهشان به سامان خواهد رسید!
یقینا تشکیل اسرائیل نیز طبق رسم رایج مدرن یک تقدیر یقینی تاریخی بوده و طبق برنامهریزیها و محاسبات و سازماندهیهای آنها قرار دائمی بر موجودیت اسرائیل گذاشته شده بود.
آیا میتوان در این بین به زن فلسطینی اندیشید آنگاه که کلید خانه مادری و زادگاهش را در دستانش نگه میدارد و امیدوارانه بر خلاف همه تفکراتِ حسابگرانه دنیای ظلم و زور میایستد؟
او میداند که تعلّق بشر به زادگاهش و ریشه داشتنِ او در زمینی که بر آن زندگی میکند، از بیخ و بن در معرض خطر که نه، از بین رفته است!!
زن فلسطین درک کرده که از دست دادن ریشه، تنها ناشی از یک حادثه یا یک تصمیم مبتذل نیست؛ بلکه از دست دادنِ ریشهها ناشی از روح زمانهای است که به سبب آن در عالَمی متفاوت قرار گرفته است.
او خوب میداند که باروری شعر و هنر و انسانیت، فقط در اعماقِ زادگاهِ حیاتبخش انسان مقدور و ممکن است تا بتواند بر ریشهاش تکیه کند و به بوم و بَرِ آن دلبسته باشد.
مقاومت در برابر این حملات سهمگین فقط روح مادرانهای را میطلبد که در وضع موجود که انسانها اسیر و افسون قدرت و سیاستِ مدرن گشته و غفلت نیز چیره شده، با حیرت و نمیدانمهایش بیندیشد و شجاعتی یابد که حقیقت همه پیشفرضها و غایات هرچند جهانی برایش رنگ بازد.
برای این زن، هرگز نقطه پایانی متصور نیست و انقلاب خمینی همان نقطه آغازی بود که زن فلسطینی را برای بارور شدن نهال فرزندانش در در زمین زادگاهشان امیدوار کرد و او را به تجدید عهدی فراخواند که با ریشههای خود میتوان دوباره سر از خاک برکشید و شکفت و ثمر داد.
آری! انقلاب خمینی، تدارک همان راهی است که پایان ندارد.
#روح_مادرانه
#فلسطین
#غزه
@ziafat_andishe
@gharare_andishe
پوست پرتقال را یواش یواش میکنم. عطر پرتقال میپیچد. بابا وقتی پرتقال پوست میکنیم، پوستهایش را میگذارد روی بخاری تا عطر پرتقال خانه را بردارد. خانه پر از زندگی شده و عطر شیرینِ دلچسبی از بخاری بلند شده است.
همان بخاریای که در خانههای غزه روشن نیست.
پرتقال من پر آب است؛
اما غزه آب خالی هم ندارد.
مامان دارد توی غذا آب میریزد که نسوزد.
غذا روی همان گازیست که در غزه نیست.
میخواهم بروم حیاطمان را آب و جارو کنم که حس زندگی در رگهای خانه جریان پیدا کند و برای پرندهها ظرف آبی بگذارم پشت پنجره.
اما چطور میتوانم باور کنم که در غزه آب نیست، زندگی نیست ............
چطور از غزه رد شوم و کنار بیایم؟............
🖊#هدهد
@gharare_andishe
غزه یک شیشهی عطر است...
عطری که درش گم شده باشد.
دیگر هیچکس نمیتواند جلوی عطر آن را بگیرد.
پیچیده،
حتی تا ناف آمریکا.
آن را نفس میکشیم.
میکِشند.
و میکُــشند!
یک خطای محاسباتی احمقانهی نظام سرمایهداری!.....
یک پایان زیبا برای اسرائیل ...
🖊#هدهد
@gharare_andishe
17.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای غزه سرمست چیستی که چنین بیپروا در میان خون و آتش طنین زندگی سر دادهای و ما قبرستاننشینان عادات سخیف را به سخره گرفتهای؟
غزه کجاست؟
سرزمینی تنها که در دنیای قدرتهای پوشالی کنونی جایی ندارد و همه صاحبان قدرت در قبال آن یک موضع دارند:"بیشتر بکشید".
اما، غزه ویران میشود یا جهانی را ویران میکند؟!
این روزها غزه صحنهای به پا کرده که بار دیگر انسان، انسان میشود و خود را از میان خرابههای غربت و انجماد تکنیکزدگی میرهاند.
در دنیایی زندگی میکنیم که انسان خود را مستغنی از مادر میداند و دیگر بوسه او، آغوش او و هُرم نگاه او ذوق آدمی را برنمیانگیزاند. در دنیایی که هیچ صحنهای وجود ندارد تا انسان حالی بیابد و با چشمی، منظری را ببیند. گویی زندگی او سکانسهایی پراکنده و فاقد معناست و او را به ملاقاتی نمیبرد.
حال در این بیقصهگی جهان کنونی، غزه راوی قصه وجود آدمی گشته است و چشم نگران مادر را به یاد او میآورد. چشمانی که غصه دل او را میخورد و صحنهپرداز وجود اوست.
گویی با غزه جایی آشکار شده است که مادر به صحنه ورود پیدا میکند و اشک به تاریخ بازمیگردد و شاید انسان بیپناه
از رخوت و سستی بیوجودی به درآید.
غزه بغضی است درون گلوی هریک از ما که برای هویدا شدنش به دنبال مجال بروز میگردد و در تمنای دیدار مادر است.
#غزه
@gharare_andishe