eitaa logo
قرار اندیشه
250 دنبال‌کننده
489 عکس
222 ویدیو
5 فایل
✦؛﷽✦ 🍀چیزهای زیادی برای دیدن هست، ولی چه وقت می‌توان دید؟ قرار اندیشه، محفلی است برای دیدن‌های ساده و گفتن‌های بی‌پیرایه تا لابلای قلم‌زدن‌ها خود را بیابیم و تحقق خود را رقم زنیم... راه ارتباط: @ta_ghaf @Rrajaee
مشاهده در ایتا
دانلود
دویست روز گذشت و او همچنان با تمام هستی خود ایستاده‌ هر روز صدها شهید داده‌ با دستان خالی مقابل تانک و موشک و سیاستهای پر از تزویر راستی حال دیگر معلوم شد چرا دور آن دیوار حائل کشیده‌اند! ترس از این بود که حیات و شجاعت از این سرزمین به جاهای دیگر قاچاق شود! چند بار مردم این سرزمین را مجبور به کوچ کردند؟ چند بار مجبورشان کردند مفهوم خانه را در ذهنشان نابود کنند و از یاد ببرند؟ ولی آنها پوچی خانه‌های عروسکی و پوچ مردم دنیا را به رخ آنان کشیدند! گویی نگاه جهانیان با نگاه زنی از اهل غزه که دویست روز است داغ به خون نشستن عزیزانش را می‌بیند، گره خورده و او آنان را مخاطب خویش قرار داده است. چشم در چشم شده‌اند جهان دولتها و قانون و حقوق و پول و بانک و دلار و اعتبار با نگاه زنی که حقی در این جهان‌ ندارد. نه دولتی، نه اعتباری، نه حقوقی و نه حتی حق غذا برای خود و کودکانش... عجیب رویارویی‌ای است! و او جهانی را به نظاره کشانده؛ هم او که در قلب کودک خود این نقش را حک کرده: «لن ترکع امة قائدها محمّد» @gharare_andishe
!... وقتی به سمت حرم قدم می‌زنی، هُرم گرمای لطیفَش دلت را خنک می‌کند... خنکیِ دلچسب..‌.حس آرامش...رسیدن... حتی دمِ غروبهای دلگیر وقتی حرم هستی برعکس دلگیری‌های دمِ غروب هر روز، همه‌اش می‌شود اوج لذت..‌. اوج دلچسبی... حس آشنایی مطلقِ از کودکی... حس تعلق و آرامش خاطری دل‌نشین... این‌ها همه‌اش می‌شود پناه دلت..‌. جایی که باشد و تو باشی و تمام کسانی که قلبا دوستشان داری با همه‌ی تفاوت سلیقه‌ها ... چه می‌شود که یک‌دفعه یک جا برایت این‌گونه می‌شود؟! مگر آنکه چون حق است و حال دل است و با جان ما عجین ... و حتی در اوج بی‌حوصلگی‌هایت باز هم بدانجا حس خوبت را داری؛ حوصله‌اش را داری.. ولو تنها گوشه‌ای بنشینی و زل بزنی و بقیه را تماشا کنی... انگار پدری در رأس ایستاده، همه‌چیز را سر و سامان داده تا مبادا آب در دلت تکان بخورد..‌. تا مبادا لحظه‌ای حس کنی تنهایی... اضافه هستی... جای تو نیست کسی تو را نمی‌خواهد و ... جایی که هر کسی جای خودش را پیدا می‌کند... جای فکرش را... جای گفتش را... و گوشهایی که بی‌منت همه‌ی تو را می‌شنود... و سهایی که همه‌اش همین است... و من هربار که برمی‌گردم، انگار زیارتی کرده‌ام دلم گررررم می‌شود و باز موقع رفتن دلم پَر می‌کشد...‌ شده همه‌ی کارها را بگذارم و بروم! که چه کنم؟ نمی‌دانم... فقط می‌روم و نگاه می‌کنم و می‌شنوم.. و هربار تهِ دلم قنج می‌رود... و خدا را شکر می‌کنم... که اینجا هست‌... خدا رحمت کند پدر باعث و بانی‌اش را... خانه‌ی پدری من!! اینجا یک ریشه‌اش به قلبهامان راه دارد. مگر می‌شود این‌همه دلبستگی پیدا کرد به جایی؟! بخصوص با همه‌ی مشغله‌هایی که داریم... اینجا تهِ دنجی برای خودمان بودن است.. جایی که فکر را کادربندی نکرده‌اند.. و هرکسی راهی به جایی می‌برد.... اینجا اوووجِ دل‌نشینِ با خودت صادق بودن است.. و من این همه را می‌ستایم.. ✍ @gharare_andishe
اخلاق در شرایط کنونی.mp3
زمان: حجم: 28.44M
🎙 🔹متن خوانی و گفتگو 🔹کتاب "اخلاق در زندگی کنونی و شرایط اخلاقی پیشرفت و اعتلای علوم انسانی" دکتر داوری 🔹بخش چهارم: نسبت تاریخی میان علم و اخلاق 🔹فصل دوم: علم در جهان توسعه‌نیافته 🔹۴اردیبهشت ۱۴۰۳ @gharare_andishe
قرار اندیشه
🎙#مسئله_اخلاق 🔹متن خوانی و گفتگو 🔹کتاب "اخلاق در زندگی کنونی و شرایط اخلاقی پیشرفت و اعتلای علوم ان
. علم در جهان توسعه‌نیافته با اساس خود پیوندی ندارد. در این جهان علم، مطلق است و این نگاه علمی محض جایی برای فلسفه و سیاست و تفکر نمی‌گذارد و مسائل به مشکلات علمی تقلیل داده می‌شود و گمان می‌کنیم اگر این مشکلات علمی حل شود، مسئله‌ای نخواهیم داشت. گویا تجدد نسبتی در آغاز با فلسفه دارد و نسبتی در پایان. در برهه شکوفایی جهان تجدد، شاید چندان اثری از فلسفه معلوم نیست و ما با مشاهده تجدد، می‌بینیم جایی برای فلسفه نیست ولی پیشرفت وجود دارد و این ما را به اشتباه می‌اندازد طوری‌که گمان می‌کنیم بحثهای فلسفی مانع ما و مانع پیشرفت علم است. از این رو یک نحوه بی‌اعتنایی به فلسفه داریم. در این غفلت از فلسفه است که علم را نیز در جای خود نمی‌توانیم قرار دهیم. با فلسفه است که می‌توان علم را در جهان توسعه‌نیافته در جایگاه خود قرار داد. توسعه‌نیافتگی عقب ماندگی نیست بلکه بی‌تاریخی و بی‌جایگاهی است. ما روی روشمند شدن مفاهیم دینی خود نیز فکر می‌کنیم و گمان می‌کنیم با آنها راه سیاست در کشور باز شود در حالیکه مشکل در غفلت از حدود علم است. ما بجای سیاست به مدیریت فکر می‌کنیم. مدیریت شأن علمی دارد. مسئله سیاست در جهان امروز مربوط به سیاست توسعه است و این سیاست نسبتی با علوم انسانی دارد و نسبتی با برنامه‌ریزی دارد اما مشکل در ندانستن جایگاه و حدود علم است که این بی‌جایگاهی ما را به افراط و تفریط می‌کشاند. @gharare_andishe
به گفته هایدگر، علم مسیری را طی می‌کند که دیگر نمی‌تواند انگاره حقیقت را یادآوری کند و اندیشه برانگیزترین امر در زمانه پرسش‌برانگیز ما این است که ما دیگر نمی‌اندیشیم و دیگر نمی‌پرسیم. حال این رخداد غزه است که خبر از امری پرسش‌برانگیز می‌دهد که دانش‌گاه را به پرسش واداشته است. در فضای دانشگاهی امروزه که دیگر بیشتر شبیه کمپانی در خدمت قدرتهای جهانی است و پروای حقیقت در آن نیست، گویی امری پرسش‌برانگیز آن را به خیزش درآورده است. از استنفورد و هاروارد و کالیفرنیا و پرینستون گرفته تا کلمبیا و واشنگتن و اوهایو و آمریکای شمالی تا اروپا و ... گویی این روزها در حال نمایاندن ایدئولوژی ساختارمند لیبرالیسم هستند که چگونه دولتهای دموکرات و لیبرال غربی در قبال فعالیت جامعه مدنی خود، واکنش نشان می‌دهند. @gharare_andishe
اینجا برای چند متر ابریشم در پیله خفه‌ات می‌کنند کسی مشتاق دیدار پروانه‌ها نیست... پروانه‌ای اگر دیده شود برای قاب‌های تزیینی است بر دیوارهای سردِ بازارِ هزار جلوهِ وهم‌آلود چه می‌شود کرد؟! باید که با یار ببندیم و سر به کار خود داریم ما با یار خوشیم و ناکس را به این دیار راهی نیست ما را می‌برند و کِشند هزار رنگ چشم‌نواز می‌پاشند بر وجودمان ✍ @gharare_andishe
وقتی خسته‌ای، یعنی افراط در کاری کردی و تفریط در کار دیگر... و از تعادل خارج شدی. باید ببینی ذهنت درگیر چیست و یا چه کاری بیشتر تو را درگیر کرده، همان عامل مشکل است. تو تنها به دنیا آمدی و تنها هم می‌روی و همه چیز در این دنیا فانی و مثل حباب است که روزی برایت خواهد ترکید و آن روز فقط خودت می‌مانی و خودت... خودی که اگر ناخودهایت باشد، باعث اذیت تو و اگر خودِ خودت باشد، باعث آرامشت خواهد بود و این دنیا مکانی است برای ساختن این خود... خودی که به خدایمان وصل است؛ خودی که به اماممان ارتباط دارد و نور می‌گیرید و در آخر باید دائم حواسمان باشد به آن تنهایی و به آن خودی که قرار است فقط با او بمانیم و سعی کنیم هر لحظه مراقب خودمان باشیم. در دَرونِ عارِیَت‌هایِ تَنِ تو بَخششی ست در میانِ جانْ طَلَبْ کان بَخششِ وَهّاب کو؟ باش تا موجِ وصالَش دَررُباید مَر تو را غَیب گَردی، پس بگویی عالَمِ اَسْباب کو؟ @gharare_andishe
به راستی که زندگی حقیقی در همین آرامش دل و آسودگی فکر است و بس.... و این بزرگترین و باارزش‌ترین ثروتی است که هرکس می‌تواند داشته باشد. و این ثروت برای همه انسانها گذاشته شده و هرکس در طلب آن باشد، به آن خواهد رسید. این آرامش حتما گره خورده است با یاد و ذکر خدای مهربانمان... این‌قدر این گنج برای همه‌ی انسانها در دسترس است و همه جای جهان هست که انسان با کمترین تفکر در این باب می‌تواند دریابد یکپارچگی که در زمان ظهور امام زمان در عالم اتفاق خواهد افتاد. آن زمان دیگر چند دستگی بین انسانها نخواهد بود و تفاوت‌های قومی، نژادی، دینی و... عامل جدایی بین انسانها نخواهد شد چون نیرویی قوی‌تر انسانها را به هم وصل می‌کند. شاید آن نیروی قوی از حضور دل‌هایی که در صحنه آمده‌اند و خالصانه زندگی کرده‌اند، به وجود آمده باشد. بودن‌هایی که متفاوت از بودن‌هایی هستند که در زمان قبل بوده... و چه زیبااااا و باشکوه خواهد بود آن زمان! و چقدر زمین و آسمان به هم نزدیک خواهد بود و چقدر زندگی‌ها در آرامش و سرور خواهد بود. @gharare_andishe
5.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چگونه است که پیش از آمدنتان، غیبتتان این‌چنین راحت قلب جد بزرگوارتان را سلب کرده است؟! @gharare_andishe