نوایی آرام و گرم در جانم میپیچد؛
باز خنکای فروردین است و باز بساط مهمانی او از نوع بیستِ بیستش...
چند سالیست از آن دم که انقلاب اسلامی جلوی چشمانم حیاتِ نجاتبخشش را به رخ کِشید... نامْ آشنایت غریب، قریبِ جانم شد...
سید مرتضی! تو با نوای آقا روح الله زنده شدی و در سایه وجودش جوشیدی و خروشیدی و روییدی و رویاندی!
تو از آن ظلمتکده عجیب و غریب و فراگیر با عطر وجودش به در آمدی و چنان رشد کردی که شدی سیدالشهدای اهل قلم و قلم و ادب و هنر را در سرزمین مردمان سنتشکن تاریخ روح شدی...
در این شلوغ بازار عصر جدید که ما شرقنشینان مدعی صفا و محبت هم تشنهی آب گوارای چشمهی مودتیم و شاکی هیاهوی عالم و در تمنای خلوتیم، آن هم خلوتی از جنس آبادانی و ساختن؛ هرگاه خلوتی با خویش مییابم، تو حاضری بر قلمم، گویا پدری حاضر و ناظر بر قلم دخترکش شده است که قلم تازه در دستانش لرزان شده، چشمانش در جستجوی واقعیت میدود و گوشهایش در تمنای نوای وجود تیز شده است...
پدرِ جانِ قلم!
تو باز امسال بر خان نعمت خویش مهمانی راه انداختی، در دل آن تیرباران و انفجارهای فکه، تو باز به ما رسم عاشقی و کربلایی شدن را چشاندی...
چه خواب و خوراک!؟
رنگ و بوی مهمانیات، مرا برد تا فکه یا بهتر است بگویم مکه ابراهیمیات که همان کربلای حسینیست...
رسم تو، رسم عاشق پروریست...
و چشم من مست بزم تو
بیا اهل راهم کن...بیا و ببر به آن وادی... که اینجا تنگستان است...
بیا پدر! تو باز معنا کردی لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ را بر من و ابعادش را به چشمم آوردی
تو باز مرا تا موطن وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ بردی و از آنها بر من چشاندی
گویا تو در جانِ مردم جانفدای غزه نیز جان گرفتهای
تو باز معنای مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ را برایم به مَّن يَنتَظِرُ رساندی و باز شدی دستِ یار و این ایمان نیم بندم را لرزاندی و به گمانم الآن در آن قهقهه مستانهات بر من میخندی...
گاه اشک میشوم و گاه بغض
کار که بالا میگیرد، تازه خندهام میگیرد...
سیدِجان! این چه بساطی است که راه انداختهای؟
تو که میدانی وضع ما چقدر خراب است،
بیا
بیا
به رسم دارالشفای عالم از ما بیمارستاننشینان تاریخ عیادتی کن و دستی به تیمارمان ببر...
هوالشافی
هوالشهید
هوالمحبوب
#شهید_آوینی
🖌#در_انتظار_خورشید
@gharare_andishe
چه غمیست غم رفتن تو!؟
رفتن تو بغضی در گلو میآورد و در احوالی که بوی انقلاب بهار میدهد، مرا به فکر فرو میبرد!
ماه با صفای من! آیا من، تو را باز خواهم دید؟
اگر دیدم تو را، به من اذن ورود به ضیافت متفاوتت را میدهی؟
آیا میشود چون رفقای چندین ساله که فراقشان مرا میسوزاند و انتظار دیدارشان مرا به شور و شعف میکشاند... و دیگ رحمت الهی را به جوش میآورد و ملاقاتها را خاصالخاص میکند، تمنای دیدار تو نیز رمضانهایی دیگر از جنس حضوری نابتر را بر من و ما رقم زند؟
یَا رَفِیقَ مَنْ لا رَفِیقَ لَهُ! بیا و واسطه من و این رفیق دیرین شو که رفاقتمان جانی تازه گیرد و...
رمضان عزیز! تو رفیقی شفیقی! تو تجسم قرآنی در زمان، تو هر بار برایمان عطر قرآن را به صحنه میآوری و هر سال انسی از او را به ما میچشانی هرچند ما و باور انس با قرآن! گویا کمی هنوز نه است...
آری تو تجلیگاه قرآنی تا شاید قرآن عزیز، عزیز شود در منظرمان و طلب کنیم او را...
امسال هم گذشت و عجیب است گذشتن تو از ما!
ما مهمانان خوان رحمت و الفت تو بودیم که چه بسا پشت به سفره کردیم و رفتیم یا بر سر سفره، خوش مهمانانی نبودیم و خوش نخوردیم و خوش ننشستیم...
امید است از سر فضلت آنچه که به مهمانان خوبت دادی، بر من و ما هم تفضل کنی، ای مبارک ماه عالم!
به به! بر تو آن مهمان خاصالخاصت و حجت بیمانندت و آن مهمانان خاص غزهات، همانها که ما را عجیب در فکر و طلب فرو بردهاند... و مستانه انسی جدید با ایام و قرآن و ماه مبارک رمضانات را به نمایش کشیدند...
تو ای سفرهدار عالم! غفلت و جفای ما را به کرم خویش ببخش و بده به جانهایمان هر آنچه برای شدن نیازمندیم...
طبیب تویی و شافی تو...
شفیق تویی و رحیم تو...
حبیب تویی و سمیع تو...
رفیق تویی و بصیر تو...
همه تویی و رب تو...
سلام و صد سلام ای ماهِ من!
منتظرت بر سر ماهها مینشینیم تا باز بر ما فرود آیی رفیق!
#وداع_ماه_مبارک_رمضان
🖌 #در_انتظار_خورشید
@gharare_andishe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹چطور گام به گام خرید یک نوشابه، به تأمین مالی جنگها در غزه ختم میشود...
🔰 رهبر انقلاب:
دولتهای اسلامی رابطهشان را - رابطهی اقتصادی، رابطهی سیاسی را - با رژیم صهیونیستی قطع کنند. لااقل به طور موقت! تا وقتی که این جنایت را اینها دارند انجام میدهند، رابطهها قطع باشد، کمکی نشود، ارتباطی وجود نداشته باشد. این توقع از دولتهای اسلامی است. توقع ما هم نیست فقط، توقع ملتهای مسلمان است. ۱۴۰۳/۱/۲۲
@gharare_andishe
هدایت شده از سیمای هنر و اندیشه/ سُها
جمهوری اسلامی حرم است؛ آنجا که در پناه او میتوان بر همه ترسها غلبه کرد و مردانه در این جهان پر از ترس و وهم با حقوق خود ایستادگی کرد.
استکبار با حاکمیت ترس بر جهان، آینده ملت ها را تیره و تار کرده است و جمهوری اسلامی پناهی است تا از هیچ چیز نترسیم و با قدمهایی استوار به سوی آینده خود حرکت کنیم.
باشد تا ما با این موهبت الهی که ظهور "الله" است برای پناه مستضعفین جهان تا وسعت حضور نهایی خود پیش برویم.
#جمهوری_اسلامی_حرم_است
@soha_sima
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبیه کودکی که در آرزوی فردای خود شغلها را ردیف میکند و بهترینش را آرزو میکند، آن شب از عمق جانم میخواستم که طهرانیمقدم باشم؛
که حاج قاسم باشم؛
که شهریاری باشم...
که دست پر قدرتی باشم که به موقعش از آستین بیرون میآید و کارساز میشود...
خدا را شکر که طهرانیمقدم داریم؛ خدا را شکر که ما میتوانیم...
ما میتوانیم متجاوز را تنبیه کنیم.
میتوانیم خنده بر لب اهالی غزه بنشانیم؛
خدا را شکر بر این نعمت
و لله الحمد...
الحمدلله که چنین شبی را دیدیم
دیشب آرزوی خیلیها را زندگی کردیم...
انگار که به برگشتن حاج احمد متوسلیان، پیدا شدن امام موسی صدر، تحقق آرزوی طهرانی مقدم نزدیک شدیم.
یک سحر تاریخی که بارها میشود به آن برگشت و نظارهگر آن بود...
پهبادها و موشکهایمان قدس را دیدند؛ ما هم به زودی ان شاالله
#وعده_صادق
✍#زائر
@gharare_andishe
هدایت شده از "پاتوق کتاب آسمان"
.
.
#باغ_آوینی_سُها
باغ یا همان روضهی خودمان
ما آدمها هم گاهی باغ هستیم و گاه هم برزخیم
سارتر میگفت : دیگری دوزخ است و راست میگفت و مگر ما گاهی در نسبتهایمان یکدیگر را مایهی عذاب و آتشی که برای هم بپا میکنیم نمییابیم؟
راستی ما مدام در تدارک اینکه برای هم آدمهای خوبی باشیم هم دست و پا میزنیم ولی نمیشود و نمیتوانیم!
چکار کنیم؟
مثل دیروز سرخوشانه بهسوی هم برویم و در میانهی راه مثل یک ماشینی که شصت سال دویده و به لک و لک افتاده باشیم و یا مثل امروز سهلانگارانه بپذیریم که تاب نمیآوریم و کنار بکشیم؟
بهتر بگویم: نمیخواهیم برزخ هم باشیم و نمیشود و میخواهیم بهشت هم باشیم و نمیتوانیم و این ناتوانی کار ما را به انصراف و بیراههها کشانده که آثارش در دوستیها و خانوادهها و اجتماع هویداست و اگر چند صباحی را هم باهم خوش بمانیم میدانیم که چقدر بیآینده است و قهر و جدایی را گرچه با دلواپسی به انتظار نشستهایم!
دوستیها توجیه دوری میکنند و در چشم ناظران درختان کریسمس پر زرق و برق نازنینی هستند که هیچگاه بار نمیدهند و هرگاه برق قطع شود دست کاج زشتمان رو میشود!
اصلا دوستی و نسبت میخواهیم چکار کنیم؟!
اگر میشد بهم پشت میکردیم و بکلی از هم میبریدیم بهتر بود و دردا و نفرین از این موجودی که ذاتا سیاسی است و باصطلاح خود نسبت است!
تصویر بالا را یکبار دیگر نگاه کنیم! میشود مثلا اسمش را ستارههای خوشهی پروین گذاشت یا از این دست صور فلکی
راستی این صور فلکی را چه کسی ساخته است؟ چه کسانی میتوانند صورت فلکی بسازند ؟
@skybook
«اکنون صفت شهر بیتالمقدس کنم. شهری است بر سر کوهی نهاده و آب نیست مگر از باران و به رستاقها چشمههای آب است اما به شهر نیست چه شهر بر سنگ نهاده است و شهری است بزرگ که آنوقت که دیدیم، بیست هزار مرد در وی بودند و بازارهای نیکو و بناهای عالی و همه زمین شهر به تخته سنگهای فرش انداخته و هرکجا کوه بوده است و بلندی، بریدهاند و هموار کرده چنان که چون باران بارد، همه زمین پاکیزه شسته، در آن شهر صنایع بسیارند هر گروهی را رستهای جدا باشد و جامع مشرقی است و باروی مشرقی شهر باروی جامع است. چون از جامع بگذری، صحرایی بزرگ است عظیم هموار و آن را ساهره گویند و گویند که دشت قیامت خواهد بود و حشر مردم آنجا خواهند کرد. بدین سبب خلق بسیار از اطراف عالم بدانجا آمدهاند و مقام ساخته تا در آن شهر وفات یابند و چون وعدهی حق سبحانه و تعالی در رسد، به میعادگاه حاضر باشند. خدایا در آن روز پناه بندگان تو باش و عفو تو آمین یا ربالعالمین»
📚سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی
#بیتالمقدس
@gharare_andishe
من از نامحرمی این چشمها خسته شدم
نامحرم، به بشر
به پرنده، به گیاه
به گل زرد که با ناز خدا لبخند حیاط ما شده است
به خودم
به سراپردهی راز
به شکوفههای پرنور حیات
همه امید من به تو است
ای شور لحظه دلباختگی
که بیایی
که مرا از خود بِبَری
محو کنی
در آغوش رویایی هیچ
✍#هیچ
@gharare_andishe
دویست روز گذشت
و او همچنان با تمام هستی خود ایستاده
هر روز صدها شهید داده
با دستان خالی مقابل تانک و موشک
و سیاستهای پر از تزویر
راستی حال دیگر معلوم شد چرا دور آن دیوار حائل کشیدهاند! ترس از این بود که حیات و شجاعت از این سرزمین به جاهای دیگر قاچاق شود!
چند بار مردم این سرزمین را مجبور به کوچ کردند؟ چند بار مجبورشان کردند مفهوم خانه را در ذهنشان نابود کنند و از یاد ببرند؟ ولی آنها پوچی خانههای عروسکی و پوچ مردم دنیا را به رخ آنان کشیدند!
گویی نگاه جهانیان با نگاه زنی از اهل غزه که دویست روز است داغ به خون نشستن عزیزانش را میبیند، گره خورده و او آنان را مخاطب خویش قرار داده است.
چشم در چشم شدهاند جهان دولتها و قانون و حقوق و پول و بانک و دلار و اعتبار با نگاه زنی که حقی در این جهان ندارد. نه دولتی، نه اعتباری، نه حقوقی و نه حتی حق غذا برای خود و کودکانش...
عجیب رویاروییای است! و او جهانی را به نظاره کشانده؛ هم او که در قلب کودک خود این نقش را حک کرده: «لن ترکع امة قائدها محمّد»
#غزه
✍#زائر
@gharare_andishe
#خانه_ی_پدری_من!...
وقتی به سمت حرم قدم میزنی، هُرم گرمای لطیفَش دلت را خنک میکند...
خنکیِ دلچسب...حس آرامش...رسیدن...
حتی دمِ غروبهای دلگیر وقتی حرم هستی برعکس دلگیریهای دمِ غروب هر روز، همهاش میشود اوج لذت...
اوج دلچسبی...
حس آشنایی مطلقِ از کودکی... حس تعلق و آرامش خاطری دلنشین...
اینها همهاش میشود پناه دلت...
جایی که باشد و تو باشی و تمام کسانی که قلبا دوستشان داری با همهی تفاوت سلیقهها ...
چه میشود که یکدفعه یک جا برایت اینگونه میشود؟! مگر آنکه چون حق است و حال دل است و با جان ما عجین ...
و حتی در اوج بیحوصلگیهایت باز هم بدانجا حس خوبت را داری؛ حوصلهاش را داری.. ولو تنها گوشهای بنشینی و زل بزنی و بقیه را تماشا کنی...
انگار پدری در رأس ایستاده، همهچیز را سر و سامان داده تا مبادا آب در دلت تکان بخورد...
تا مبادا لحظهای حس کنی تنهایی...
اضافه هستی...
جای تو نیست
کسی تو را نمیخواهد و ...
جایی که هر کسی جای خودش را پیدا میکند...
جای فکرش را...
جای گفتش را...
و گوشهایی که بیمنت همهی تو را میشنود...
و سهایی که همهاش همین است...
و من هربار که برمیگردم، انگار زیارتی کردهام
دلم گررررم میشود و باز موقع رفتن دلم پَر میکشد...
شده همهی کارها را بگذارم و بروم!
که چه کنم؟ نمیدانم...
فقط میروم و نگاه میکنم و میشنوم.. و هربار تهِ دلم قنج میرود...
و خدا را شکر میکنم...
که اینجا هست...
خدا رحمت کند پدر باعث و بانیاش را...
خانهی پدری من!!
اینجا یک ریشهاش به قلبهامان راه دارد. مگر میشود اینهمه دلبستگی پیدا کرد به جایی؟!
بخصوص با همهی مشغلههایی که داریم...
اینجا تهِ دنجی برای خودمان بودن است.. جایی که فکر را کادربندی نکردهاند.. و هرکسی راهی به جایی میبرد....
اینجا اوووجِ دلنشینِ با خودت صادق بودن است..
و من این همه را میستایم..
✍#مهدیهسادات_فیاض
@gharare_andishe
اخلاق در شرایط کنونی.mp3
28.44M
🎙#مسئله_اخلاق
🔹متن خوانی و گفتگو
🔹کتاب "اخلاق در زندگی کنونی و شرایط اخلاقی پیشرفت و اعتلای علوم انسانی" دکتر داوری
🔹بخش چهارم: نسبت تاریخی میان علم و اخلاق
🔹فصل دوم: علم در جهان توسعهنیافته
🔹۴اردیبهشت ۱۴۰۳
#اخلاق_در_زندگی_کنونی
@gharare_andishe
قرار اندیشه
🎙#مسئله_اخلاق 🔹متن خوانی و گفتگو 🔹کتاب "اخلاق در زندگی کنونی و شرایط اخلاقی پیشرفت و اعتلای علوم ان
.
علم در جهان توسعهنیافته با اساس خود پیوندی ندارد. در این جهان علم، مطلق است و این نگاه علمی محض جایی برای فلسفه و سیاست و تفکر نمیگذارد و مسائل به مشکلات علمی تقلیل داده میشود و گمان میکنیم اگر این مشکلات علمی حل شود، مسئلهای نخواهیم داشت.
گویا تجدد نسبتی در آغاز با فلسفه دارد و نسبتی در پایان. در برهه شکوفایی جهان تجدد، شاید چندان اثری از فلسفه معلوم نیست و ما با مشاهده تجدد، میبینیم جایی برای فلسفه نیست ولی پیشرفت وجود دارد و این ما را به اشتباه میاندازد طوریکه گمان میکنیم بحثهای فلسفی مانع ما و مانع پیشرفت علم است. از این رو یک نحوه بیاعتنایی به فلسفه داریم.
در این غفلت از فلسفه است که علم را نیز در جای خود نمیتوانیم قرار دهیم. با فلسفه است که میتوان علم را در جهان توسعهنیافته در جایگاه خود قرار داد.
توسعهنیافتگی عقب ماندگی نیست بلکه بیتاریخی و بیجایگاهی است.
ما روی روشمند شدن مفاهیم دینی خود نیز فکر میکنیم و گمان میکنیم با آنها راه سیاست در کشور باز شود در حالیکه مشکل در غفلت از حدود علم است.
ما بجای سیاست به مدیریت فکر میکنیم. مدیریت شأن علمی دارد. مسئله سیاست در جهان امروز مربوط به سیاست توسعه است و این سیاست نسبتی با علوم انسانی دارد و نسبتی با برنامهریزی دارد اما مشکل در ندانستن جایگاه و حدود علم است که این بیجایگاهی ما را به افراط و تفریط میکشاند.
#اخلاق_در_زندگی_کنونی
@gharare_andishe
به گفته هایدگر، علم مسیری را طی میکند که دیگر نمیتواند انگاره حقیقت را یادآوری کند و اندیشه برانگیزترین امر در زمانه پرسشبرانگیز ما این است که ما دیگر نمیاندیشیم و دیگر نمیپرسیم.
حال این رخداد غزه است که خبر از امری پرسشبرانگیز میدهد که دانشگاه را به پرسش واداشته است. در فضای دانشگاهی امروزه که دیگر بیشتر شبیه کمپانی در خدمت قدرتهای جهانی است و پروای حقیقت در آن نیست، گویی امری پرسشبرانگیز آن را به خیزش درآورده است.
از استنفورد و هاروارد و کالیفرنیا و پرینستون گرفته تا کلمبیا و واشنگتن و اوهایو و آمریکای شمالی تا اروپا و ... گویی این روزها در حال نمایاندن ایدئولوژی ساختارمند لیبرالیسم هستند که چگونه دولتهای دموکرات و لیبرال غربی در قبال فعالیت جامعه مدنی خود، واکنش نشان میدهند.
#غزه
#دانشگاه
@gharare_andishe
اینجا برای چند متر ابریشم در پیله خفهات میکنند
کسی مشتاق دیدار پروانهها نیست...
پروانهای اگر دیده شود
برای قابهای تزیینی است
بر دیوارهای سردِ بازارِ هزار جلوهِ وهمآلود
چه میشود کرد؟!
باید که با یار ببندیم
و سر به کار خود داریم
ما با یار خوشیم و ناکس را به این دیار راهی نیست
ما را میبرند و کِشند
هزار رنگ چشمنواز میپاشند بر وجودمان
✍#هیچ
@gharare_andishe
وقتی خستهای، یعنی افراط در کاری کردی و تفریط در کار دیگر... و از تعادل خارج شدی.
باید ببینی ذهنت درگیر چیست و یا چه کاری بیشتر تو را درگیر کرده، همان عامل مشکل است.
تو تنها به دنیا آمدی و تنها هم میروی و همه چیز در این دنیا فانی و مثل حباب است که روزی برایت خواهد ترکید و آن روز فقط خودت میمانی و خودت... خودی که اگر ناخودهایت باشد، باعث اذیت تو و اگر خودِ خودت باشد، باعث آرامشت خواهد بود و این دنیا مکانی است برای ساختن این خود...
خودی که به خدایمان وصل است؛ خودی که به اماممان ارتباط دارد و نور میگیرید و در آخر باید دائم حواسمان باشد به آن تنهایی و به آن خودی که قرار است فقط با او بمانیم و سعی کنیم هر لحظه مراقب خودمان باشیم.
در دَرونِ عارِیَتهایِ تَنِ تو بَخششی ست
در میانِ جانْ طَلَبْ کان بَخششِ وَهّاب کو؟
باش تا موجِ وصالَش دَررُباید مَر تو را
غَیب گَردی، پس بگویی عالَمِ اَسْباب کو؟
#خود
✍#به_عشق_زهرا
@gharare_andishe
به راستی که زندگی حقیقی در همین آرامش دل و آسودگی فکر است و بس....
و این بزرگترین و باارزشترین ثروتی است که هرکس میتواند داشته باشد.
و این ثروت برای همه انسانها گذاشته شده و هرکس در طلب آن باشد، به آن خواهد رسید. این آرامش حتما گره خورده است با یاد و ذکر خدای مهربانمان... اینقدر این گنج برای همهی انسانها در دسترس است و همه جای جهان هست که انسان با کمترین تفکر در این باب میتواند دریابد یکپارچگی که در زمان ظهور امام زمان در عالم اتفاق خواهد افتاد.
آن زمان دیگر چند دستگی بین انسانها نخواهد بود و تفاوتهای قومی، نژادی، دینی و... عامل جدایی بین انسانها نخواهد شد چون نیرویی قویتر انسانها را به هم وصل میکند.
شاید آن نیروی قوی از حضور دلهایی که در صحنه آمدهاند و خالصانه زندگی کردهاند، به وجود آمده باشد.
بودنهایی که متفاوت از بودنهایی هستند که در زمان قبل بوده...
و چه زیبااااا و باشکوه خواهد بود آن زمان!
و چقدر زمین و آسمان به هم نزدیک خواهد بود
و چقدر زندگیها در آرامش و سرور خواهد بود.
#انتظار
✍#به_عشق_زهرا
@gharare_andishe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چگونه است که پیش از آمدنتان، غیبتتان اینچنین راحت قلب جد بزرگوارتان را سلب کرده است؟!
#یا_امام_صادق
@gharare_andishe
🔰مواجهه با کتاب
امروزه در میان انبوه صفحهها و سایتهای مجازی که مملو از اطلاعات هستند، مواجهه با کتاب بسیار سخت شده است.
در دنیای خواندنهای مجازی پستها و استوریها، مطالعه، یک سرگرمی محسوب میشود که در رقابت با دیگر سرگرمیها شکست میخورد و این اطلاعات کمعمق، اگر مواجهه با مسائل را برای مخاطب نداشته باشند، حداقل احساس دانایی به مخاطب میدهند.
از سویی دیگر مطالعههای تخصصی و پژوهشی به جهت تعامل کمرنگ با جامعه، روز به روز پیچیدهتر میشود و از عهده حل مسائل برنمیآید.
اگر بتوان به زندگی فکر کرد، شاید از احساس دانایی حاصل از اطلاعات کمعمق صفحات مجازی و تحلیلهای بیاثر و پیچیده تخصصی رها شد و مواجهه با کتاب برایمان میسر شود.
#به_وقت_کتاب
@gharare_andishe
در این دنیا که برای همه یکسان است، بعضیها زیبا و لذتبخش زندگی میکنند و بعضیها زشت و جانکاه! علتش چیست؟ دنیا یا آن آدمها؟!
شاید نگاه آن آدمها است به دنیا و زندگی که سرنوشتشان را رقم میزند. هر چه هست حیرتانگیز است که چقدر راه و مسیر انسانها در این دنیا میتواند متفاوت باشد!
وقتی از بالا نگاه میکنی، یک انسان است، یک زمین است، یک خدا، اما در درونش چه چیزها که نمیگذرد... و چه سرنوشتها که به اختیار و انتخاب و نگاه این انسان که رقم نمیخورد.
پس نگاه و بینش ما افکار ما و انتخابهایمان را میسازد و سرنوشت ما را رقم میزند.
✍#به_عشق_زهرا
@gharare_andishe
تصویر را با دقت نگاه کن..
خانهای که وحشیانه میکوبندش... خانوادهای که به ظلم از هم جدا افتادند و مصیب پشت مصیبت... اما این کودکان چه خوب میفهمند زندگی بازیای بیش نیست...
«انما الحیاه الدنیا لعب و لهو»....
در میان سقف آوار روزنهای به نور هست و دقیقا از همینجا بچهها متصل شدهاند! و به سخره گرفتند بزرگترین قدرتهای بشری را.. و از همینجا پوزخند میزنند به همهی معادلات دنیا
و این را نمیفهمی مگر اینکه هر لحظه مرگ را در کنارت احساس کنی، مزمزه کنی که بفهمی دنیا چه کوچک و چه فریب است...
و خوشا این شهیدان که «عند ربهم یرزقون» الی الابدند...
غزه تاریخ مصور قرآن شده است!!!
و همین بس که هر آیهی قرآن در غزه هی نازل میشود!.. هی تصویر میشود.. و مگر این همه قرآن که میآید، میشود که آخرش به غیر قرآن ختم شود!
در آخر این همه آیه:
میآید و تصویر میشود:
«زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا»...
#غزه
#کودکان_فلسطینی
✍#مهدیهسادات_فیاض
@gharare_andishe
اخلاق در شرایط کنونی.MP3
47.55M
🎙#مسئله_اخلاق
🔹متن خوانی و گفتگو
🔹کتاب "اخلاق در زندگی کنونی و شرایط اخلاقی پیشرفت و اعتلای علوم انسانی" دکتر داوری
🔹بخش چهارم: نسبت تاریخی میان علم و اخلاق
🔹فصل سوم: شرایط تاریخی پدیدآمدن علم
🔹 ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
#اخلاق_در_زندگی_کنونی
@gharare_andishe
قرار اندیشه
🎙#مسئله_اخلاق 🔹متن خوانی و گفتگو 🔹کتاب "اخلاق در زندگی کنونی و شرایط اخلاقی پیشرفت و اعتلای علوم ان
🔹نسبت اخلاق و علم، نسبت اخلاق و پیشرفت کجاست؟ اخلاقی که در دنیای جدید میشود به سراغ آن رفت، چیست؟ در یک شرایط تاریخی این اخلاق، با این علم جدید یک همنوایی دارد و گویا ما دوباره باید به چنین چیزی فکر کنیم.
تعابیر مختلفی از اخلاق و نسبت آن با علم وجود دارد؛ مانند اینکه افراد راستگو و درستکار غالبا کسانی هستند که در راه علم نیز میتوانند پیش بروند. بحث در اینجا اخلاقی است که در دوره جدید متولد میشود. اخلاقی که این انسان خود به عهده میگیرد که جهان خود را بسازد و به تعبیری خود را بسازد.
🔹فهم رایج در فضای روشنفکری ما این است که ما روحیه و اخلاقی برای پیشرفت نداریم. در مقابل روشنفکری شاید گفته شود ما اخلاق دینی و اسلامی در جامعه خود داریم که میتوانیم با آن اخلاق پیشرفت کنیم. اینجا دکتر داوری نشان میدهد که نسبت اخلاق و علم در جهان توسعه چیست و چه اخلاقی است که با علم همنواست؟ پیش آمدن این اخلاق و علم نیز باهم است. در یک توجه تاریخی است که این دو باهم میتواند پیش بیاید.
#اخلاق_در_زندگی_کنونی
@gharare_andishe
هدایت شده از فرصت…
هیئت هنر اصفهان جلسه یازدهم.mp3
35.16M
🎙«این قصه بی حضور تو معنا نمیشود»
🔹سلسله جلسات «واره»
👤حجتالاسلام امیر نجات بخش
🔸جلسه یازدهم
💠به مناسبت تولد حضرت معصومه (س) و روز دختر
📆 یکشنبه،۲۳اردیبهشت ماه 1403
📍دانشگاه هنر اصفهان|هیئت هنر اصفهان
#هیئت_هنر_اصفهان
#گفتگوی_دانشجویی
#باشگاه_دانشجویی_فرصت
@forsat_soha
اخلاق در زندگی کنونی.MP3
36.59M
🎙#مسئله_اخلاق
🔹متن خوانی و گفتگو
🔹کتاب "اخلاق در زندگی کنونی و شرایط اخلاقی پیشرفت و اعتلای علوم انسانی" دکتر داوری
🔹بخش چهارم: نسبت تاریخی میان علم و اخلاق
🔹فصل چهارم: علم در دهههای اخیر
🔹 ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
#اخلاق_در_زندگی_کنونی
@gharare_andishe
گویا این سنت انقلاب اسلامی است، آنان که خالصانه خدمت میکنند را خوب خریداری میکنند...
رقص جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند
#شهید_مردم
@gharare_andishe