.
دولت، مردم، آزادی
با تحقق جمهوری اسلامی ملت ایران خود را در مقابل امر دشوار تشکیل دولت یافت. امری که در ابتدا دشواری خود را نشان نمیداد و تصور میشد با جایگزینی افراد انقلابی مسائل حل میشود و مردم که در نسبت با دولت گرفتار ادارات و مقررات دست و پاگیر هستند آزادی را تجربه می کنند و در سایه این آزادی امورات کشور روند صلاح به خود می گیرد.
اما دیری نپایید که دشواری ها خود را آشکار نمود دولت و سازمانهای آن کارهای مربوط به خود را داشتند و مردم نیز درگیر مسائل خود بودند. نیروهای تازه وارد هم دوبخش شدند؛ عدهای اداره و سازمان را مزاحم کار مردم میدانستند و عدهای مردم را مزاحم کار سازمانها.
این تقابل و تضاد میتوانست به یک طرح مسأله در نسبت دولت و مردم برسد.
شهید بهشتی جزو معدود افرادی بود که به مسأله نسبت سازمان(تشکیلات) و مردم اندیشید. در نظر ایشان حضور مردم برای حل مسائل کشور و برعهده گرفتن مسئولیتها امری قطعی و اجتناب ناپذیر بود اما از طرف دیگر این حضور باید در یک تشکیلات و یا همان سازمان صورت بگیرد تا بتواند موثر واقع شود.
این امر آنچنان برای ایشان مهم بود که پذیرفتن ریاست قوه قضائیه برای ایشان در درجه دوم اهمیت قرار میگرفت و نهایتا این دغدغه به تشکیل حزب جمهوری اسلامی انجامید.
دفتر حزب نیز بیشتر از آنکه در نظر ایشان محل لابی گریهای سیاسی باشد محلی برای اندیشیدن به این مسأله دشوار بود. سرچشمه تلاشی بود تا باب توجه به این مسأله پیش آید.
هفتم تیر و شهادت شهید بهشتی طلیعهای است برای گفتگوهایی که به نسبت "سازمان، قانون و آزادی" بیندیشیم تا از دریچه خودآگاهی به وضعیت امروز خردی برای "مردمی سازی دولت" پیش آید. چرا که امر مهم مردمی سازی دولت بیش از آنکه به یک سازمان و ساختار جدید نیازمند باشد به خردی نیاز دارد تا نسبت عملی میان مردم و دولت را بیابد و آزادی که حاصل این خرد است پدید آید.
#مدرسه_سیاست
#دولت_مردم_آزادی
@soha_sima
bandeam-bandeye-velaye-toam.mp3
3.43M
◾️يا جوادالائمه ادرکنی🕊
چراغ روشن دنیا پس از غروب، توئی...
@gharare_andishe
▫️شاید بیراه نباشد اگر بگوییم جوان و نوجوان نسبت به وجود دیگران استغناء میورزند؛ گویا جوان و نوجوان در موقفی قرار میگیرند که همهی توجهشان به وجود ساده و بیپیرایهی خود است و چه بسا از همین جهت، دیگرانی که دیگر در این موقف قرار ندارند، همواره دست نیاز به سمت آنها دارند.
شاید بتوان گفت، نوجوان و جوان نسبت به وجود خود متحیر است و همین است که او را به بازیابی دوبارهی خود دعوت میکند و دیدن هربارهی وجود خود را میآغازد و از آن پرسش میکند.
اگر چه دنیای امروز این توجه به وجود را به استقلال شخصیت و تحیر نسبت به آن را بحران هویت او تعبیر میکند و از این جهت جوان و نوجوان را در مقام تلمذ و آموختن قرار میدهد و در چارچوبهای قبولافتادهی رایج میبیند، اما میتوان این توجه و تحیر نوجوان و جوان نسبت به وجود را سرمایهای برای وصول به افقهای ناپیدا دانست و امکانهایی دست نایافتنی را قابل دسترس دید.
از این جهت میتوان امام جواد(ع) را بار دیگر نظاره کرد. او در مقام بذل و بخشش و جودِ وجود خود بود. جوانی که نوید برپایی عالَم دینی در قلوب مردم و حتی در عالَم سیاست، را به جانها نشاند و پس از آن با شهادتش وجودی جاودانه پیدا کرد و هر لحظه به ما نیز این موهبت الهی را افاضه کرد.
🖊#مصیر
@gharare_andishe
"وطن پرستی جزئی از آیین سنتی مکتب شینتو است؛ چیزی فراتر از علاقه به زادگاه؛ علاقه ای از جنس عشق به مادر. حالا که بزرگتر شده بودم و به کلاس اول می رفتم، از شنیدن اسمم و معنای آن بیشتر لذت می بردم؛ کونیکو؛ فرزند وطن."
...
"بعد از فاجعه بمباران هیروشیما و ناکازاکی، دیگر شکلات آمریکایی ها برایم شیرین نبود. آنها ژاپنی ها را مردمی خنگ و شایسته تحقیر میدانستند و من کونیکو، فرزند وطن، از این تحقیرها میسوختم...."
...
" وقتی در حسینیه جماران امام را دیدم، اشک شوق در چشمانم حلقه زد. امام در ایوان نشسته بود و یک عرق چین سفید روی سر و یک پارچه بلند سفید روی پایش داشت. صورتش مثل آفتاب میدرخشید و با وقار نگاه میکرد..."
-مهاجر سرزمین آفتاب، به دنبال آفتاب....
کونیکو یامامورا
@gharare_andishe
🖋ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ
نون سوگند به قلم و آنچه مى نويسند.
▫️در روزگاری بهسرمیبریم که نوشتن و قلمزدن نوعی تکنیک بهشمار میرود؛ اطراف ما را انبوهی از فضاهای مهارتافزایی جهت نوشتن و "نویسندهشدن" فراگرفته به طوریکه شاید نتوان حتی به یک مورد برخورد که تلقی دیگری از نوشتن و نویسندگی داشتهباشند. گویا امر نوشتن به داشتن شغل تقلیل پیدا کرده و افراد با فراگیری تکنیکهای نوشتن و چاشنی استعداد میتوانند به انبوهی از تالیفات دستیابند. تالیفاتی که معمولا فاقد نقطهی اثر ماندگار و پایدار در جان خواننده است و نویسنده صرفا با کمی تسلط بر منطق بازار میتواند، کلمات خود را بفروشد. در این حال گویا نویسندهگی و بیزینس تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند.
▫️ممکن است در برخی موارد نوشتن نوعی ژست و یا رومنس باشد که نویسنده صرفا واگویههای شخصی خود را در فضاهایی خاص با نوعی انزوا و خودبرتربینی نسبت به جامعه بیانمیدارد. در این حال نویسنده فردی به دور از جامعه، بدون ارتباط با اقتضائات زمانه با ظاهری عجیب و غریب در کافههایشهر پرسه میزند و به دنبال آنست که کسی سخنان او بشنود و بیاموزد.
▫️اما گویا امر نوشتن با جایگاه "قلم" و "کلمه" نسبت عمیقی دارد. "کلمه" چنان امکانی را برای نویسنده فراهم میکند که او میتواند تاریخ را روایت کند و حتی تاریخساز باشد. و "قلم" که امکان جاری شدن کلمات و منقوش و مکتوب کردن آنها را فراهم میکند و بود انسان را به چشم او بیاورد و "نویسنده" نیز بدون آنکه مشغول کلمهپردازی و جملاتِ هر چه بیشتر ادبی و استعاری شود و کلمه و قلم را ابزاری برای تحقق ارادهی خود بداند و دلخوش به شهرت خود داشتهباشد و با نوشتن صرفا حس زیباییشناختی خود را ارضاء کند؛ متن خود را محل بروز و ظهور "حقیقت" میداند.
🖊به عبارت بهتر نویسنده در نسبت با جایگاه حقیقی "قلم"، و همراهی با مردم از موضعی همدلانه راوی وجود آنها میشود و اینگونه میان حقیقت و خواننده واسطه میگردد.
در این حالت است که انسان نوشتن را نوعی زیست میداند، نحوی زندگی کردن که اقتضائاتش را تمهید میکند تا بتواند حقیقت را ملاقات را کند و این ملاقات را مکتوب کند. در این حالت اثر راه خود را میرود و سخنش به گوش اهلش میرسد و اینگونه شاید جایگاه قلم و کلمه، نوشتن و نویسنده در دورانی که همه چیز از جای خود دورشده، واضح شود.
#قلم
#کلمه
#نویسنده
🖊#مصیر
@gharare_andishe
.
🔹 چشم اندازی برای پرورش خرد عملی
شاید اصلی ترین پرسشی که باید در ابتدای امر بدان پرداخته شود این است که مگر مردمی سازی دولت یک امر عملی نیست؟ پس مباحث نظری به چه کار مردمی سازی میآید؟
برای روشن شدن مطلب میتوان گفت یکی از دشواریهای حضور ما در دنیای جدید نسبت نظر و عمل است. در فهم مشهور مباحث نظری دستیابی به شیوهها و روشهای انجام کار است چرا که در دنیای امروز که دنیای تکنیک است برای دستیابی به نتیجه، تکنیکها و روشهایی وجود دارد که باید آن روش ها را پیدا کرد. آشنایی با این روشها را معمولا کار نظری میدانند.
شاید در کار مردمی سازی هم اولین توجهی که به کارنظری میشود پیدا کردن شیوهها و روشهای مردمی سازی باشد. از این رو معمولا بیشترین توجه در این امر دیدن تجربهها یا همان روشهایی باشد که دیگران در این امر به کار بردهاند.
اما یک خطر بزرگ در این نسبتِ میان نظر و عمل هست و آن تقلید و تکرار بدون در نظر گرفتن موقع و مقام کارهاست. همان امری که امروز در ادارههای ما جاری است.
در ادارههای ما هرکس بدون آنکه متوجه غایت و هدف کارش باشد مشغول کاری میشود بدون آنکه بدنبال حاصل و نتیجهای از کار خود باشد، لذا امور و کارها نمیتوانند به سرانجام برسند.
در این نسبتِ نظر وعمل گام دیگری که برای سامان دادن کارها برداشته میشود، توجه به هوش مصنوعی و ساخت دولت الکترونیک. در این فهم از نسبتِ میان نظر وعمل نه تنها مجالی برای مردم و آزادی باز نمی شود، بلکه هر روز به نحو فزایندهای انسان خود را در بند تکنیک میبیند و مجال شکوفایی نمییابد.
اما درک دیگری نیز از نظر و نسبت آن با عمل وجود دارد و آن؛ پیدا کردن چشم اندازی برای پرورش خرد عملی است.
در این فهم دیگر مباحث نظری پیدا کردن روشهای مردمی سازی دولت نیست بلکه مباحث نظری، نظر انداختن به یک چشم انداز است تا با دیدن آن، عقل عملی امکان عمل را بیابد و موقع و مقام را دریابد و با عمل بهنگام میدان را برای حضور مردم در اداره کشور باز کند.
برای تبیین این مطلب شاید اگر به تأسیس معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری و ایجاد زیست بوم دانش بنیان توجه کنیم متوجه میشویم که حضرت آقا به یک امکان در جهان امروز توجه نمودند و با تذکر دادن به این امکان راهی در مقابل جوانان در حوزه اقتصاد گشودند تا بتوانند آزادی را در خود تجربه نمایند و استعدادهای نهفته مردم در امر تولید و رسیدن به قلههای فناوری شکوفا شود.
آری اگر کار نظری را بتوان در چنین تمنایی که چشم باز کردن به افقهای تاریخی ملت ماست دنبال کنیم، میتوان انتظار داشت بصیرتهای بزرگی حاصل شود و به مدد این بصیرتها راه حضور مردم در امر اداره کشور گشوده شود.
#دولت_مردم_آزادی
#مدرسه_سیاست
@soha_sima
«يا وَلِيَّ اللّهِ !
إنّ بَيْنى وَ بَيْنَ اللّهِ عزّ و جل ذُنُوبا
لا يَأْتى عَلَيْها إلّا رِضاكُمْ»
.
.
.
دوست نزدیک تر از من به من است
وين عجب تر که من از وی دورم...
@gharare_andishe
"سرآغاز کار هنری، هنر است. اما هنر چیست؟ هنر، واقعا در کار هنری است. اما واقعیت کار هنری از چه تشکیل شده است؟ کارهای هنری، سربهسر و هر یک به نوعی خاص، نشاندهندهی چیزگونگیست."
٠مارتین هایدگر٠
🔹جلسه متن خوانی کتاب "سرآغاز کار هنری" هایدگر
🔹شنبه ٢٥ تير ١٤٠١
🔹ساعت ١٤:٣٠
@gharare_andishe
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
دنیا اگر غدیر تو را خم نکرده است
روح مدینه ردّ تو را گم نکرده است...
@gharare_andishe
🔹گویا آزادی که خود صورتی از حقیقت است، فضای بروز و ظهور حقیقت را نیز فراهم میکند.
هر میزان فضای وجود آدمیان با آزادی عجین باشد، امکان تحقق انسانیت انسان فراهم میشود؛ چهبسا بتوان گفت حکمت قوهی اختیار در وجود انسان از این روست که امکان تحقق حقیقتوجودیاش را تمهید میکند.
اگر سیاست، ارکانش را بر پایهی به بندکشیدن فهم مردمان بنا نهد، این عدم آزادی نوعی اسیر شدن مضاعف را در پی دارد. شاید بتوان گفت منجمد شدن فهم مردم، خود بزرگترین مانع جلوهی حقیقت است و سد بزرگی در مقابل خرد عملی آنهاست.
به نحو ديگر ميتوان گفت جباريت، معناي بودن انسانها را مخدوش كرده و آنها را در قالبهاي معين و مشخص جاي ميدهد و اينگونه روح زندگي، آزادي، عزم و مسئوليت را در وجود مردم كمرنگ مينمايد، هرچند كه در ظاهر امكانات رفاه و توسعه را براي آنها فراهم كند و طبيعت سيريناپذير مصرف در جامعه را پاسخ دهد.
شايد نمونه اي از اين سياست را در زمان زيست امام كاظم(ع) بتوان يافت آنجا كه حكومت عباسي در اوج و شوكت خود، وجود شاعرانهي امام را به بند کشید و موجبات مستوري هر چه بيشتر حقيقت امام را فراهم كردند.
شايد بتوان گفت آزادی وجه مادرانهی سیاستورزی است؛ که "مردم بودن" را به انسانها هبه میکند و فرصت آزمون و خطا، تجربه و بازگشت به سرآغاز خودشان را فراهم مینمايد.
#آزادی
#مادری
#حقیقت
🖊#مصیر
@gharare_andishe
"که هیچی را بخواهیم"
همچون درماندگان در خیابان پرسه زدم
جلوی ماشین ها را سد کردم
به گل های حاشیه خیابان خیره ماندم
پاهایم را روی زمین کشیدم
چون همواره درگیر این بودم که "هیچی را بخواهیم"
#هیچ_نخواستن
🖊#یا_زهرا
@gharare_andishe
#تفکر
"سوء تعبیر اساسی در این است که
بین رهایی و آزادی تمیز گذارده نمیشود....
.
.
انقلاب با بنیاد نهادن آزادی برابر است
نه با تلاش برای رهایی؛"
🖊هانا آرنت
📚انقلاب
@gharare_andishe