▪️شب و روز متعلق به شما گویی تداعی "ای کاش" است...
کاش آب به خیمه ها میرسید
کاش عمو برگردد...
و شمایید که باب رفع ای کاش ها شدید
"یا باب الحوائج"
.
.
ما نیز پر از ای کاش ایم
ای کاش آنجا بودیم
کاش کاری از دستمان بر می آمد
کاش تمام شود این ظلم ...
و شاید که همه این ای کاش ها دعا شوند؛ ما بگوییم "ای کاش" و مکتوب شود: "اللهم عجل لولیک الفرج"
#یا_باب_الحوائج
#کربلای_غزه
@gharare_andishe
«بخوان «قل اعوذ بربّ الفلق» که این سرخی از خون فرزند رسول خدا (ص)، حسین بن علی علیه السلام، رنگ گرفته است».
میدانی عظیم به پاشد، در یک سو تمامی حق و در سوی دیگر تمامی باطل صف کشیدند. وقت رویارویی فرارسید، ابتدا شرمنده ها به میدان رفتند. حربن یزید ریاحی همو که راه را بر امامش بسته بود. هنگامه ی اصحاب و یاران به پایان رسید و نوبت به اهل بیت رسید. شجاعانه از شش ماهه ی حسین علیه السلام تا جوان شبیه پیامبر در سیرت و صورت به میدان رفتند. کسی نمانده بود جز عباس ، قمر منیر بنی هاشم، رفت تا برای کودکان آب بیاورد اما آب فرات را تا ابد شرمنده ی خود کرد.
کم کم به پایان حرب و قصه ی کربلا می رسیم. امام مانده و یک لشکر تشنه به خون او و در سوی دیگر اهل حرمش. امام است و رئوف به امتش، بازهم از فطرت الهی می گوید شاید یکی گوش جانش کر نشده باشد اما آنها شکم هایشان از حرام پرشده.
لشکر کفر می دانست اگر امام جانی در بدن داشته باشد، به آنها اجازه نمی دهد به خیمه ها نزدیک شوند، پس سرش را بر نیزه می کند و بر بدن پاکش اسب می راند. آنها از سر بر نیزه ی حسین علیه السلام نیز واهمه دارند.
خورشید در حال غروب است و از آن دشت بلا یک کاروان اسیر در حال گذراست.
هزار سال است این قصه ی پر غصه تکرار می شود و چه انسان هایی که با شنیدن آن حیات جاودانگی یافتند و سوار بر کشتی نجات امام مظلوم به ساحل نجات رسیدند.
#به_وقت_نهم_محرم_الحرام
🖊#زهرا_شکری
@gharare_andishe
دل آسمون گرفت
از همون لحظه ایی که تیر به مشک خورد
عباس با قطره قطره سرازیر شدن آبها
آب شد به گونه ای که تمام وجودش تکه تکه شد
همه جای عالم شد آبروی عباس...
#یا_اباالفضل
@gharare_andishe
از کودکی "حرّ بن ریاحی" معنایی خاص برایم داشت و همیشه خودم را در آیینه حرّ می دیدم.
حال می بینم مهم است که چطور به اصحاب کربلا بنگری
آیا ماندن در گذشته و دلخوش شدن به آن همراه اشک و آه؟
یا نظاره کردنی که چشمی را طلب می کنی برای نگریستن افق آینده و گوشی را طلب می کنی که ندایی که تو را به خود می خواند با گوش جان بشنوی به دور از پیش فرض های قبلی...
به انتظار می نشینی تا او برای لحظه ایی هم که شده؛ پرده از نگار بردارد و اینجاست که می بینی در کربلا همه ی جلوات "ربّ" یکباره به صحنه آمده و آنچه بیشتر از همه جلوه می کند ولایت پذیری و ایثار است که در عباس فرزند حیدرکرار به بهترین وجه به ظهور رسیده است.
حال غبطه خوردن هم معنای دیگری دارد.
#یا_اباالفضل
#نذر_نوشتن
@gharare_andishe
InShot_20220807_161148975_07082022.mp3
553.6K
خداوندا با عشقت
سینه ام را چاک چاک کن
و اگر به خود خواندی
مرا پاکیزه بپذیر
بیا و به ابالفضل خودت
عنایت کن برادر
که دوباره چهره ات را
زیارت کنم برادرم
#موقعیت_مهدی
@gharare_andishe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️يا ليتنا کنا معک
ای کاش بودم کربلا...
@gharare_andishe
خورشید ۱۴ آیینه را انتخاب کرد و هر آیینه جلوه گر خورشید شد و روایت خورشید را در هر زمان به زبان قوُمش به ظهور رساندند.
یقینا تا حال به آیینه نگریسته اید ۲گونه می شود به آیینه نگاه کرد؛ زمانی برای دیدن خود و زمانی برای دیدن آیینه.
زمانی که در آیینه برای دیدن خود می نگری نمی توانی آیینه ببینی و زمانی که خودی در میان نباشد آیینه می بینی و جلوه گر او می شوی؛ وجودت زلالی و صافیش را می نوشد.
مادر آیینه است که جلوه گر خورشید می شود.
روزی بهنام عاشورا در زمین کربلا یکی از آیینه ها شکست و با شکستنش هر قطعه خودش آیینه ای شد، زینب مادرگونه، زبان علی شد و خودش آیینه ای که پیام امام زمانش را تا جهان باقی است به گوش جهانیان رساند.
آیینه ها به خورشید نگریستند و خودی در میان ندیدند از این رو جاودانه شدند و تا ابدیت چراغ راه بشریت و کشتی نجات امت شدند.
#یا_زینب
✍#هستی
@gharare_andishe
چشمانم مات مانده
قلبم تنگی میکند
ذهنم یخ زده
حلقه آغازین را حلقه وصل را نمی یابم
در وجود خودم نمی یابم
لحظه ای را که می یابم گم میکنم شاید هم گم نمی کنم
دستانم از بس به خس و خاشاک حاشیه ها چنگ زدم زخمی شدند
زخم هایی دردناک
اما شیرین
به شیرینی ناامیدی
ناامید از امیدهای واهی
#امید
✍#یا_زهرا
@gharare_andishe
🔹شاعر در زمانهی عسرت زندگی میکند و با گذاردن کلمات در جای حقیقیشان، معنای آنها را آشکار میکند و سخن ناشنودهی زمان را به گفت میآورد.
و اگر نبود شاعر، کلمات مصرف میشدند و همچون ذرات معلق و پراکنده در فضا، محو و گم میشدند و این حقیقت بود که هیچگاه نمایان نمیشد و حال شاعر با جانی که به کلمات بخشیده همیشه زنده و ابدی خواهد بود.
مردن عاشق نمیمیراندش
در چراغی تازه میگیراندش
سرنوشت اوست خود این سوختن
شعله گرداندن، چراغ افروختن
#هوشنگ_ابتهاج
✍#مصیر
@gharare_andishe
گره کور جهان ما بی فکری و ساده اندیشی است که جز تباه کردن منابع و استعداد ها چیز دیگری نصیب اجاره نشینان این دیار نکرده
این نابسامانی را که آزادی مان را به اسارت مبدل کرده، آیا راهی جز راه حسین گره گشاست؟
راه حسین دوباره یافتن انسان است
انسان...
گمشده ی این تاریخ
و چه سخت است راه حسین ...
برای امسال من با قلبهایی قفل شده..
✍#یا_زهرا
@gharare_andishe
🔹روشنیگاه امید در نسبت با امام سجاد"ع"
همواره امام سجاد (ع) را در غریبانهترین و مبهمترین حالت تصور کردهایم و پنداشتهایم که ایشان با ادعیهی خود راه سیاست دینی را پیمودهاند و با تقیه و یا عبارات استعاری ادعیهشان، رسالت خویش را پیش بردهاند.
اما فارغ از این روایت شاید بتوان منظر دیگری نیز داشت. امام سجاد (ع) به نوعی روشنیگاه امید برای مردم بودند. پس از واقعهی کربلا و مصائب بزرگی که بر اباعبدالله(ع) و اهل بیت بزرگوار ایشان وارد شد، گویا گرد مرگ بر همه جا افشانده شدهبود و مردم راه مفری برای خود نمیدیدند، شاید پس از آن همه غفلت و ظلمی که با واسطه یا بیواسطه بر امام روا داشتند، بودن خود را بزرگترین گناه میدانستند و یاس همهی وجودشان فراگرفته بود، امام سجاد(ع) روزنهای برای یافتن زندگی به آنها نشان داد. گویا مجالی دیگر فراهم کردند تا پس از گذر از رنج و سوگ این مصیبت حال به خود بازگردند و از خلقت خود ناامید و مایوس نباشند و راه برگشتی برای خود ببینند.
به تعبیری امام، با ذکر ادعیهای در موضوعات مختلف و مسائل روزمرهی انسان، به نسبتی که در آن میتوان دوباره زندگی را یافت، اشاره میکنند به طوریکه در زمان کنونی نیز، وقتی مشکلات غلبه میکند، میتوان نسیم خوش زندگی را از میان عبارات ایشان دریافت.
دعای هفتم امام سجاد(ع)، در تجربهی کرونا، به نوعی راه رهایی از ابتلاء بود که باز هم راه نفس کشیدن را برای انسان مغفول امروز هموار کرد.
#امید
✍#مصیر
@gharare_andishe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام علي مَن عجِبَت مِن صبرها
ملائکة السّماء
#یا_عقیله_بنی_هاشم
@gharare_andishe
🏴🏴🏴
تفکر از جنس صبر است و توان مواجهه با درد و سختی را به آدمی میدهد و او را امیدوار به آینده میکند. در حالی که آدمی اغلب عکس آن را برای امید داشتن پی میگیرد و راهکارهای بسیاری برای کاهش درد و رنج مقابل خود میگذارد. امیدهایی که بیشتر او را ناامید میسازد و توان پیمودن راه را از او گرفته و او را مأیوس میکند.
گویی دوران امام سجاد علیه السلام، دوران تفکر است؛ دورانی که راه آینده برای بشر گشوده میشود و آدمی این بار گران و غم عظیم عاشورا را تاب می آورد.
روضة خوانی گویی تجربه ای از سوگ را برای انسان به بار می آورد که از واقعیت فرار نکرده بلکه از طریق عشق آن را بپذیرد و این گویی زیبایی واقعیت را به نمایش میگذارد.
گویی این صبر زینب سلام الله علیهاست که کربلا را خواستنی میکند، راه آن را میگشاید و به آن صفا میدهد.
و این همان عقل زندگی است، عقلي که راه حیات میگشاید و آن را از پوچی و بی معنایی نجات میبخشد.
▫️ سلام بر آقایی که صبح و شام روضة میخواند...
#روضه
#حیات
✍#صهبا
@gharare_andishe
سرآغاز کارهنری .MP3
35.64M
🎙متن خوانی و گفتگو با محوریت کتاب
📚 سرآغاز کار هنری
📆شنبه ١٥ مرداد ١٤٠١
@gharare_andishe
قرار اندیشه
🎙متن خوانی و گفتگو با محوریت کتاب 📚 سرآغاز کار هنری 📆شنبه ١٥ مرداد ١٤٠١ @gharare_andishe
🔹فلسفه به معنای حقیقی خود یعنی جایی که دیالوگ امکان دارد؛ چیزی است که امکانِ بودن به همه میدهد و راه حضور فهم ها را در دیالوگ باهم باز میکند.
🔹این یک مسئله تاریخی است؛ تمنایی این چنین که همه در دیالوگ باهم قرار بگیرند، به زبان منطق فروکاسته شده است. در زبان منطق و زبان ریاضی تشخص و کیفیتی نیست جز اینکه منطق زبانها مشخص میشود. در حالیکه در تعالي است که آن وحدت اتفاق می افتد. "تعالوا الي کلمه سواء بيننا و بینکم". میتوان به یک تعالی فکر کرد که در آن تعالی همدیگر را پیدا کنیم و مجالی برای هم بگذاریم.
🔹هایدگر میخواهد نشان دهد که گویی در عالم فلسفه مشهور نمیتوان به دیالوگ و به یک جهان رسید و هنر نیز دیگر امری نیست که افق و عالمی را نشان دهد و بیشتر زیباکردن امور پیرامون ماست.
#سرآغاز_کار_هنری
@gharare_andishe
🔹جلسه متن خوانی و گفتگو پیرامون کتاب "سرآغاز کار هنری" هایدگر
🔹شنبه ٢٢ مرداد ١٤٠١
🔹ساعت ١٥
@gharare_andishe
.
...شعر شاعر زبان مردم است. وقتی شاعر میمیرد، زبان عزادار می شود. پس امروز یکی از روزهای عزای زبان فارسی است.
▪️عزای زبان
گعدهای با یاد شاعر مردم، هوشنگ ابتهاج(سایه)
📅 یکشنبه، ۲۳ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۸:۳۰
آدرس: خ مسجد سید خ ظهیرالاسلام کوچه شهید حیرت بن بست شکوفه ساختمان #سها
✅ پخش زنده از طريق لينك زير
https://www.skyroom.online/ch/sohasima/soharoom
@soha_sima
آرامــش نــه اینڪه طوفـانے نیست!!
بلڪه آرام بودن در میان طوفـان است
انـسان واقعــے درونش را شـاد مــےڪند تا زندگـے ڪند.
انـسان غمگین بیرونش را ملامت مــےڪند.
انـسان واقعــے زندگــے خود باشیم ...
✍#زینب_صفرے
@gharare_andishe
.
آیا چنین نیست که در نهان خود حاج قاسمی داریم؟
اما ما را چه شده که نمی خواهیم بندهایی که ما را در باتلاق روزمرگی ها فرومی کشند از خود جدا کنیم؟
چه شده که دیگر هیچ چیز برایمان راز گونه نیست؟
همینکه من هستم، همین گل های بنفشه، همین پرواز پروانه ها...
اینکه هیچ پروانه ای سقوط نمی کند...
دیگر به اندازه یک آسمان خراش، یک اتومبیل لوکس ما را به وجد نمی آورند اینها عجیب نیست؟
✍#یا_زهرا
@gharare_andishe
🏴🏴🏴
السلام علیک و علي ذریتک الناصرین
سلام بر تو و بر خاندان یاری دهنده ات...
@gharare_andishe
نگاه تنها خیره به شهید نیست
نگاه خیره به مقصد و راه و عالم شهید است
روایتی رمز الود از باطن عالم..چشمی بینا تر از ظواهر زندگی دنیایی
حقیقت این دنیا...
انگار روایت میکند شهید از این مسیر عشق
و جاماندگان خیره و مبهوت به مسیری که شهید اشاره میکند و راوی آن است
✍#پروا_زِ_خویش
@gharare_andishe
فکر میکند
میجنگد ... با زمین و زمان
خودش را میگیرد برای خودش جایگاهی قائل است
از بار که بیرون می آید دوستانه تر رفتار میکند انگار عاشق تر است بی تعادل نیست ...تعادلش در تعریف تعادل نمی گنجد
این روز ها با این گرانی و وضعیت نابسمان ما را توان بار آمدن نیست تو ما را بنوشان و گه بگاه مست کن
راستی مگر این نابسامانی را جز با مستی گذراندن میسر است....
✍#؟
@gharare_andishe
🔹شاید بتوان گفت، طلب شهادت نوعی آرزوی منفعلانه برای رهایی از حصارهای دنیا نیست. نوعی تصویر چشماندازی برای آینده است. راهیست که از لابلای این حوالت تاریخی مقدر شده یافته میشود، تا از عوارض و لوازم این تاریخ راهی و روزنهای خود را نشان دهد و آشکار کند.
اگر انسان همان موجودی باشد که منتظر جلوهگاههای وجود است و بخواهد خود را در آنجا حاضر کند، پس باید هر جایی که خود را مماس با حقیقت یافت، آنجا را نحوهی شهادت خود ببیند. گویا سنت الهی براین است، که هستی آننحوه از بودن را موثر بداند که با یکرنگی با ان روبرو شود.
در احوالی که انسان حتی روابط انسانی و خانوادگی خود را قابل عرضه و یا فروش میداند، یکیشدن با هستی کاریست صعب و چه بسا دور از دسترس...
شاید برای مواجه شدن با چالشهای امروز خود کمتر به اینگونه پیمودن راه توجه کردهایم و ردِ حل مسائل خود را از میان نظریات و تئوریها و بومیکردن آنها دنبال کردهایم.
مهمترین نقطهی معارضهی ما، اساس و بنیان امور است. جایی که بدانیم در جهان امروز پای نحوی از خداوارگی در میان است، که روح و صورت هر چیز را تعیین میکند و برای فهم آن و راه عبور از آن، بیش و پیش از هر علم و روش و ایدهای باید درد عالَمسوز داشت، که این درد را کربلا و مواجهی حقیقی آنها با مسائل جامعه، در وجود ما به ودیعه مینهد؛ شاید راز آرزوی شهادت در این نحوه مواجهه و امکان عبور از بحران، اهمیت دارد.
#شهادت
#بنیان_اصل
✍#مصیر
@gharare_andishe
و از پایان درک عالم و آدم
سفرها مانده تا زینب...
#یا_عقیله_بنی_هاشم
@gharare_andishe
فرمان جهاد را شنیده ای؟ عجیب است که این فرمان هم تاریخی است، تقدیر تاریخی جهاد از نوع تبیین، مگر تبیین چه ضرورتی دارد که شآنیت جهاد می یابد؟
راهیان کربلا خوب میدانند که برای ثاراللهی شدن باید در صراط جهاد استقامت ورزید. گویا این جهاد خون دل خوردن می خواهد تا به خون خدا برسی!
و اگر شنیده ایم که روز عاشورا در کشاکش نبرد نور و ظلمت، هرگاه امام عشق قصد گفتگو با قوم گمراه و ظالم را داشتند، امر به هلهله و شلوغ کاری میشدند، از این جهت است که ائمة نار میدانستند که صدای هل من ناصر امام عشق، تاریکی ها را می شکافد و گمراهی ها را می زداید و مگر "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" نیست؟
آری روزگاری یزیدیان همه اموالشان را که نه، همه آنچه که قابل مصرف شدن بود را آورند تا: «لیصدوا عن سبيل الله» شوند. بنابراین «فسینفقونها» باید اموالشان را هزینه کنند؛ اما عاقبت «ثم تکون عليهم حسره» عاقبت این کار مایه حسرت آنها می شود «ثم یغلبون».
و در آخر هم شکست میخورند.
آری فلسفه تاریخ را خداوند در قرآن با گوشهای شنوا و دلهای گشوده به گفتگو گذاشته
و اینگونه است که امروز رهبر این امت ما را به «جهاد تبیین» فرا میخواند. چراکه او خوب میداند که سرّ جاودانگی کربلا در هوشمندی زینب بود. او عالمه غیر معلمه بود،خوب فهمید که رسالت تاریخی او ادامه قیام برادرش است. او خون داد و زینب باید زبان گشاید و جهادگر عرصه تبیین حقیقت باشد.
و رهبر با تفکر قرآنی درخشان خویش به تقدیر تاریخی این امت ایمان دارند که امر به جهاد تبیین میکنند. باید روشنگری کرد و زبان تبیین گشود و برای آن جهاد کرد تا در عصر سیطره جاهلیت مدرن، خون سردار فتح کننده جبهه های ناگشوده و تبیین گر نور حقیقتی که انسانهای این تاریخ نشئه آنند، شود و امروز آینده انقلاب در گرو این تبیین گری است.
#جهاد_تبیین
✍#عهد_بیقراری
@gharare_andishe
به راستی خدا و مادری به ظاهر دو واژه است اما بطنش یک چیز که ظهورش جلوه های متفاوت دارد.
لحظات خاص خداوند عنایت می کند که نگاه کردنش را ببینی و اگر توفیق آن لحظه را بیابی؛ ورق زندگیت بر می گردد و وارد عالم دیگری می شوی.
گفته اند مادری یک شعبه از رحمت خداست
اما به راستی مگر خدا، غیر مادری است؟
مادری که لحظه به لحظه فرزندانش را در آغوش پر مهرش پرورش می دهد و اگر روزیت شود خدمت به مادر توفیقی می شوی که مادری خدا را با جانت دریابی و از شکر چنین نعمتی زبانت الکن باشد.
✍#هستی
@gharare_andishe
.
نفس گیر است
فکر کردن به آن هم نفس گیر است
انسان آخرالزمانی را می گویم
جایی که فکر هم در میان نیست
فقط هست
و این نقطه مگر!
جز حق در میان باشد امکان پذیر است؟
و اینجا یعنی شهادت
✍#یا_زهرا
@gharare_andishe