#داستانهای_شگفت
۶۱ - توسل به سیدالشهداء (علیه السلام)
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
مرحوم حاج میرزا علی ایزدی فرزند مرحوم حاج محمد رحیم مشهور به آبگوشتی( سبب شهرتش به این لقب این بود که ایشان #اخلاص و ارادت زیادی به #حضرت_سیدالشهداء علیه السلام داشت و مواظب خواندن زیارت عاشورا بود و هر شب در مسجد گنج که به خانه اش متصل بود پس از نماز جماعت یک یا دو نفر روضه می خواندند پس از روضه خوانی، سفره پهن می کردند و مقدار زیادی نان و آبگوشت در آن می گذاردند.
هر که مایل بود همانجا می خورد و هر که می خواست همراه خود به خانه اش می برد)
نقل نمود که پدرم سخت مریض شد و به ما امر نمود که او را به مسجد ببریم، گفتم برای شما هتک است چون تجار و اشراف به عیادت شما می آیند و در مسجد مناسب نیست!
به ما گفت می خواهم در خانه خدا بمیرم و علاقه شدیدی به مسجد داشت، ناچار او را به مسجد بردیم تا شبی که مرضش شدید شد و در حال اغما بود که او را به منزل بردیم و آن شب در حال سکرات مرگ بود و ما به مردنش یقین کردیم؛ پس در گوشه ای از حجره نشسته و گریان بودیم و سرگرم مذاکره تجهیز و محل دفن و مجلس ترحیمش بودیم تا هنگام سحر شد، ناگاه صدای من و برادرم زد، نزدش رفتیم دیدیم عرق بسیار کرده است به ما گفت آسوده باشید و بروید بخوابید و بدانید که من نمی میرم و از این مرض خوب می شوم.
😳 ما حیران شدیم و صبح کرد در حالی که هیچ اثر مرض در او نبود و بسترش را جمع کرده او را به حمام بردیم و این قضیه در شب اول ماه محرم سنه 1330 قمری اتفاق افتاد و حیا مانع شد از اینکه از او بپرسیم سبب خوب شدن و نمردنش چه بود.
موسم حج نزدیک شد پس در تصفیه حساب و اصلاح کارهایش سعی کرد و مقدمات و لوازم سفر حج را تدارک دید تا اینکه با نخستین قافله حرکت کرد.
به بدرقه اش در باغ جنت یک فرسخی شیراز رفتیم و شب را با او بودیم.
ابتدا به ما گفت از من نپرسیدید که چرا نمردم و خوب شدم اینک به شما خبر می دهم که آن شب، مرگ من رسیده بود و من در حالت سکرات مرگ بودم؛ پس در آن حال خود را در محله یهودیها دیدم و از بوی گند و هول منظره آنها سخت ناراحت شدم و دانستم که تا مُردم جزء آنها خواهم بود.
پس در آن حال به پروردگار خود نالیدم ندایی شنیدم که اینجا محل ترک کنندگانِ حجّ است، گفتم پس چه شد توسلات و خدمات من نسبت به حضرت سیدالشهداء علیه السلام؟
ناگاه آن منظره هول انگیز😱 به منظره فرحبخش مبدّل شد و به من گفتند تمام خدمات تو پذیرفته است و به شفاعت آن حضرت ده سال بر عمر تو افزوده شد و مرگ تو تأخیر افتاد تا حج واجب را بجا آوری و چون اینک عازم حج شده ام گزارشات خود را به شما خبر دادم.
مرحوم ایزدی نقل نمود که پیش از محرم 1340 مرض مختصری عارض پدرم شد و گفت شب اول ماه موعد مرگ من است و همانطور که خبر داده بود شب اول محرم هنگام سحر از دار دنیا رحلت فرمود رحمة اللّه علیه.
☝️ این داستان به ما دو چیز می فهماند؛
» یکی اهمیت حج و بزرگی گناه ترک و مسامحه در ادای آن چنانچه محقق در شرایع فرموده : ( وَ فی تَأخیرِهِ کَبَیرهٌ مُوبِقَهٌ ) یعنی حج با اجتماع شرایط آن، واجب فوری است و مسامحه کردن و تأخیر انداختن ادای آن، گناه کبیره و هلاک کننده است.
چه هلاکتی بدتر از محشور شدن با یهود است.
چنانچه در جلد یک سفینه البحار از #حضرت_صادق علیه السلام است : ( کسی که حج واجب را به جا نیاورد و بمیرد در حالی که گرفتاری سختی که حج رفتن سبب مشقت او شود نداشته باشد و به مرضی که نتواند به واسطه آن حج کند، مبتلا نبوده و حکومت وقت هم مانع رفتنش نگردیده پس باید بمیرد در حالی که اگر بخواهد یهودی و اگر نخواهد نصرانی باشد )¹
خلاصه کسی که بدون عذر شرعی حج را ترک کند پس از مردنش با یهود و نصاری خواهد بود.
و نیز در معنای آیه شریفه : هر که در دنیا کور شد در آخرت هم کور است فرمود : این آیه درباره کسی است که حج را از سالی به سال دیگر تأخیر می اندازد؛ یعنی هر ساله می گوید سال دیگر بجا می آورم تا اینکه حج نکرده می میرد پس، از واجبی از واجبات الهی کور شده و خداوند او را در #قیامت از دیدن راه بهشت کور می فرماید.²
» مطلب دیگر که از این داستان فهمیده می شود آن است که حضرت سیدالشهداء علیه السلام کشتی نجات و رحمت واسعه الهی است و #توسل به آن حضرت شخص را موفق به توبه از هر گناهی می کند و عاقبت به خیر و پاک از دنیا خواهد رفت و همچنین توسل به او موجب امن از هر خطر و آفتی است و یقیناً اگر کسی از روی اخلاص و صدق متمسک به ایشان گردد اهل نجات و سعادت است.³
--------------------------------------------
۱- وَ مَنْ ماتَ وَ لَمْ یحِجَّ حَجَّهَ اْلاِسْلامِ وَ لَمْ یَمْنَعْهُ ذلِکَ حاجَهٌ تَجْحَفُ بِهِ اَوْ مَرَضٌ لا یُطیقُ الْحَجَّ مِنْ اَجْلِهِ اَوْ سُلْطانٌ یَمْنَعَهُ فَلیَمُتْ اِن شاءَ یَهُودِیّاً وَ اِنْ شاءَ نَصْرانِیا)
۲- فی قَوْلِهِ تَعالی :( مَنْ کانَ فی هذِهِ اَعْمی فَهُو فیِ اْلاخِرَهِ اَعْمی قالَ (علیه السلام) نَزَلَتْ فیمَنْ یُسَوّفُ الْحَجّ حَتّی مات وَ لَا یحجّ فَعَمی عَنْ فَریضَهٍ مِنْ فَرائض اللّه ...). (سوره اسراء، آیه 72).
۳- (ما خابَ مَنْ تَمَسَّکَ بِکَ و َاَمِنَ مَنْ لَجَأ اِلَیْکَ)
🇯 🇴 🇮 🇳
https://eitaa.com/mabaheeth/48952
╭═══════๛ - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - -
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۳۴
#دعای سی و چهار – اعتـراف به گناه و درخواست توبه
اَللّٰهُمَّ إِنَّهُ يَحْجُبُنِي عَنْ مَسْأَلَتِكَ خِلَالٌ ثَلَاثٌ، وَتَحْدُونِی عَلَيْهَا خَلَّةٌ وَاحِدَةٌ، يَحْجُبُنِي أَمْرٌ أَمَرْتَ بِهِ فَأَبْطَأْتُ عَنْهُ، وَنَهْيٌ نَهَيْتَنِي عَنْهُ فَأَسْـرَعْتُ إِلَيْهِ، وَنِعْمَةٌ أَنْعَمْتَ بِهٰا عَلَیَّ فَقَصَّـرْتُ فیٖ شُكْرِهَا. وَيَحْدُونِی عَلیٰ مَسْأَلَتِكَ تَفَضُّلُكَ عَلیٰ مَنْ أَقْبَلَ بِوَجْهِهِ إِلَيْكَ، وَوَفَدَ بِحُسْنِ ظَنِّهِ إِلَيْكَ، إِذْ جَمِيعُ إِحْسَانِكَ تَفَضُّلٌ، وَإِذْ كُلُّ نِعَمِكَ ابْتِدَاءٌ.
خداوندا مسلّماً سه خصلت، مرا از درخواست از حضـرتت مانع میشود؛ و یک خصلت، مرا به جانب درخواست از تو پیش میبرد. آن سه خصلتی که مانع درخواست من میباشد این است: کار خوبی که مرا به آن فرمان دادی و من در انجامش کندی کردم؛ کار زشتی که مرا از آن بازداشتی و من در ارتکابش شتاب ورزیدم؛ نعمتی که به من دادی و من در سپاسگزاریاش کوتاهی کردم. و آنچه مرا به سوی درخواست از تو پیش میبرد: احسان توست به کسی که با نیت خالص به سوی تو آمد و با خوشگمانیاش به پیشگاه حضـرتت وارد شد؛ زیرا تـمام احسانت تفضّل و همۀ نعمتت، آغاز و ابتدایی از سوی تو نسبت به آفریدههاست.
فَهٰا أَنَا ذٰا، يٰا إِلٰهيٖ، وَاقِفٌ بِبَابِ عِزِّكَ وُقُوفَ الْمُسْتَسْلِمِ الذَّلِيلِ، وَسَائِلُكَ عَلَی الْحَيَاءِ مِنِّي سُؤٰالَ الْبَائِسِ الْمُعيِلِ مُقِرٌّ لَكَ بِأَنِّی لَمْ أَسْتَسْلِمْ وَقْتَ إِحْسَانِكَ إِلّٰا بِالْإِقْلَاعِ عَنْ عِصْيَانِكَ، وَلَمْ أَخْلُ فِی الْحَالَاتِ كُلِّهَا مِنِ امْتِنَانِكَ. فَهَلْ يَنْفَعُنِي، يٰا إِلٰهيٖ، إِقْرَارِي عِنْدَكَ بِسُوءِ مَا اكْتَسَبْتُ؟
ای معبود من! اینک منم که به پیشگاه عزّتت ایستادهام؛ ایستادن فرمانبردار خوار و بر اساس حیا و شـرمم از تو درخواستکنندهام، درخواستکنندۀ بینوای عیالوار. اقرار دارم به اینکه هنگام احسانت، جز برکنار ماندن از نافرمانیات، فرمانی نبـردهام؛ و در تـمام حالات از نیکی و احسانت، بیبهره نبودهام. ای معبود من! اقرارم نزد تو به زشتی اعمالی که مرتکب شدهام، آیا برایم سودی خواهد داشت؟
وَهَلْ يُنْجِينِي مِنْكَ اعْتِـرَافِی لَكَ بِقَبِيحِ مَا ارْتَكَبْتُ، أَمْ أَوْجَبْتَ لیٖ فیٖ مَقَامِي هٰذَا سُخْطَكَ، أَمْ لَزِمَنِي فیٖ وَقْتِ دُعَائیٖ مَقْتُكَ. سُبْحَانَكَ، لاٰأَيْأَسُ مِنْكَ وَقَدْ فَتَحْتَ لیٖ بَابَ التَّوْبَةِ إِلَيْكَ، بَلْ أَقُولُ مَقَالَ الْعَبْدِ الذَّلِيلِ الظَّالِمِ لِنَفْسِهِ، الْمُسْتَخِفِّ بِحُرْمَةِ رَبِّهِ.
و اعتـرافم به محضـر حضـرتت به بدی کرداری که از من صادر شده، آیا مرا از عذاب تو نجات خواهد داد؟ یا در این وضعی که هستم، خشم و غضبت را بر من حتم و واجب کردی؟ یا در وقت درخواستم، دشمنیات ملازم من گشته؟! پاک و منزّهی، از تو ناامید نـمیشوم و حال آنکه درِ توبۀ به محضـرت را به رویم گشودهای؛ بلکه سخن میگویم، سخن بندهای خوار، بندهای ستم کننده به خویش، بندهای که حرمت پروردگارش را سبک شمرده؛
الَّذِي عَظُمَتْ ذُنُوبُهُ فَجَلَّتْ، وَأَدْبَرَتْ أَيَّامُهُ فَوَلَّتْ، حَتّٰى إِذَا رَأىٰ مُدَّةَ الْعَمَلِ قَدِ انْقَضَتْ، وَغَايَةَ الْعُمُرِ قَدِ انْتَهَتْ، وَأَيْقَنَ أَنَّهُ لاٰمَحِيصَ لَهُ مِنْكَ، وَلاٰ مَهْرَبَ لَهُ عَنْكَ، تَلَقَّاكَ بِالْإِنَابَةِ، وَأَخْلَصَ لَكَ التَّوْبَةَ، فَقَامَ إِلَيْكَ بِقَلْبٍ طَاهِرٍ نَقِيٍّ، ثُمَّ دَعَاكَ بِصَوْتٍ حَائِلٍ خَفِيٍّ.
بندهای که گناهانش بزرگ شده و روی هم انباشته گشته و روزگارش از او رویگردان شده و به او پشت کرده تا جایی که چون نظر میکند، میبیند زمان عمل سپری شده و نهایت عمر به پایان رسیده؛ و یقین میکند که برای او گریزگاهی از عذابت و پناهگاهی از کیفرت وجود ندارد. همراه انابه و ناله با حضـرتت روبهرو میشود و بازگشت و توبه را برای تو خالص میکند، پس با دلی پاک و پاکیزه در پیشگاهت میایستد؛ سپس با نالهای سوزناک و آهسته تو را میخواند.
قَدْ تَطَأْطَأَ لَكَ فَانْحَنَى، وَنَكَّسَ رَأْسَهُ فَانْثَنىٰ، قَدْ أَرْعَشَتْ خَشْيَتُهُ رِجْلَيْهِ، وَغَرَّقَتْ دُمُوعُهُ خَدَّيْهِ، يَدْعُوكَ بِيٰا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ، وَيٰا أَرْحَمَ مَنِ انْتَابَهُ الْمُسْتَـرْحِمُونَ، وَيٰا أَعْطَفَ مَنْ أَطَافَ بِهِ الْمُسْتَغْفِرُونَ، وَيٰا مَنْ عَفْوُەُ أَكْثَـرُ مِنْ نَقِمَتِهِ، وَيٰا مَنْ رِضَاهُ أَوْفَرُ مِنْ سَخَطِهِ.
در حالی که در برابرت، سـر تواضع و فروتنی پایین انداخته تا جایی که از شدّت فروتنی خمیده گشته؛ و از خواری سـر به زیر افکنده، به طوری که قامت راستش کج شده؛ بیم و ترسش از عظمت تو، قدمهایش را به لرزه انداخته و اشکهایش صفحه رخسارش را فراگرفته؛ تو را با این جملات میخواند: ای مهربانترین مهربانان! و ای رحیمترین کسی که درخواستکنندگان رحمت به او توجّه میکنند و ای بامحبّتترین کسی که آمرزش خواهان گِرد او گردند و ای آنکه گذشتش از انتقامش بیشتـر و خشنودیاش از خشمش افزونتر است.
وَيٰا مَنْ تَحَمَّدَ إِلیٰ خَلْقِهِ بِحُسْنِ التَّجَاوُزِ، وَيٰا مَنْ عَوَّدَ عِبَادَەُ قَبُولَ الْإِنَابَةِ، وَيٰا مَنِ اسْتَصْلَحَ فَاسِدَهُمْ بِالتَّوْبَةِ وَيٰا مَنْ رَضِیَ مِنْ فِعْلِهِمْ بِالْيَسِيـرِ، وَيٰا مَنْ كَافَأَ قَلِيلَهُمْ بِالْكَثِيـرِ، وَيٰا مَنْ ضَمِنَ لَهُمْ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ، وَيٰا مَنْ وَعَدَهُمْ عَلیٰ نَفْسِهِ بِتَفَضُّلِهِ حُسْنَ الْجَزَاءِ.
و ای آنکه باگذشت نیکویش ستوده بودنش را به مخلوقش مینـمایاند؛ و بندگان را به پذیرفتـن توبه عادت میدهد؛ و اصلاح شدن تباه شدۀ آنان را با توبه به طلب صلاح کشانده است؛ و ای آنکه از عمل بندگان، به اندکش خشنود است؛ و عمل اندک آنان را پاداش فراوان میدهد؛ و ای آنکه اجابت دعایشان را ضامن شده؛ و به احسانش، پاداش نیکو را به آنان وعده داده.
مٰا أَنَا بِأَعْصیٰ مَنْ عَصَاكَ فَغَفَرْتَ لَهُ، وَمٰا أَنَا بِأَلْوَمِ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَيْكَ فَقَبِلْتَ مِنْهُ، وَمٰا أَنَا بِأَظْلَمِ مَنْ تَابَ إِلَيْكَ فَعُدْتَ عَلَيْهِ. أَتُوبُ إِلَيْكَ فیٖ مَقَامِي هٰذَا تَوْبَةَ نَادِمٍ عَلیٰ مٰا فَرَطَ مِنْهُ، مُشْفِقٍ مِمَّا اجْتَمَعَ عَلَيْهِ، خَالِصِ الْحَيَاءِ مِمّٰا وَقَعَ فيِهِ.
من نافرمانترین بندگان نافرمانت نیستم که او را بخشوده باشی، و فرومایهترین کسی نیستم که نزد تو به عذرخواهی پرداخته باشد و تو از او پذیرفته باشی، و من ستمکارترین کسی نیستم که به سوی تو بازگشته و تو باز، بر وی عنایت فرموده باشی. در این مقام و وضعی که هستم، به درگاهت توبه میکنم؛ توبه پشیمانی که بیاختیار، گناهانی از او سـرزده و از آنچه بر سـرش آمده، در وحشت و ترس است؛ و از امور زشتی که در آن افتاده، خالصانه شـرمگین است.
عَالِمٍ بِأَنَّ الْعَفْوَ عَنِ الذَّنْبِ الْعَظِيمِ لاٰيَتَعَاظَمُكَ، وَأَنَّ التَّجَاوُزَ عَنِ الْإِثْمِ الْجَلِيلِ لاٰيَسْتَصْعِبُكَ، وَأَنَّ احْتِمالَ الْجِنَايَاتِ الْفَاحِشَةِ لاٰيَتَكَأَّدُكَ، وَأَنَّ أَحَبَّ عِبَادِكَ إِلَيْكَ مَنْ تَرَكَ الاِسْتِكْبَارَ عَلَيْكَ، وَجَانَبَ الْاِصْـرَارَ، وَلَزِمَ الاِسْتِغْفَارَ. وَأَنَا أَبْرَأُ إِلَيْكَ مِنْ أَنْ أَسْتَكْبِـرَ، وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ أُصِـرَّ، وَأَسْتَغْفِرُكَ لِمٰا قَصَّـرْتُ فِيهِ، وَأَسْتَعِینُ بِكَ عَلیٰ مٰا عَجَزْتُ عَنْهُ.
دانایم به این که گذشت از گناه بزرگ، در نظرت بزرگ نـمیآید؛ و بخشیدن معصیتگران بر تو سخت نـمیباشد؛ و تحمّل جنایات زشت و ناپسندی که از مردم بدکار صادر میشود، تو را به مشقّت و زحمت نـمیاندازد؛ و آگاهم به این که محبوبترین بندگانت نزد تو کسی است که از سـرکشی و تکبـّر نسبت به تو دست بردارد و از پافشاری بر گناه دوری کند و استغفار را بر خود واجب بداند. و من از این که در برابر تو سـرکشی کنم، بیزارم؛ و از این که بر گناه پافشاری ورزم، به تو پناه میآورم؛ و نسبت به آنچه کوتاهی کردم، از تو آمرزش میخواهم؛ و بر آنچه از انجامش ناتوانم، از تو یاری میطلبم.
اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَهَبْ لیٖ مٰا يَجِبُ عَلَیَّ لَكَ، وَعَافِنِي مِمَّا اسْتَوْجِبُهُ مِنْكَ، وَأَجِرْنِی مِمّٰا يَخَافُهُ أَهْلُ الْإِسَاءَةِ، فَإِنَّكَ مَلِیءٌ بِالْعَفْوِ، مَرْجُوٌّ لِلْمَغْفِرَةِ، مَعْرُوفٌ بِالتَّجَاوُزِ، لَيْسَ لِحَاجَتِي مَطْلَبٌ سِوَاكَ، وَلاٰ لِذَنْبِی غَافِرٌ غَیْرُكَ، حَاشَاكَ
خداوندا بر محمّد و آلش درود فرست و حقوقی که بر عهدۀ من داری بر من ببخش و از عذابی که از جانب تو سزاوار آنم، مرا به سلامت دار؛ و از اموری که بدکاران از آن میترسند، پناهم ده؛ مسلماً به گذشت از گنهکار قدرت داری؛ و برای آمرزش، مورد امیدی؛ به چشمپوشی از گناه معروفی، برای حاجتم محلّ طلبی جز تو نیست و برای گناهم آمرزندهای غیر تو وجود ندارد، حاشا که چنین نباشی.
وَلاٰ أَخَافُ عَلیٰ نَفْسِی إِلّٰا إِيّٰاكَ، إِنَّكَ أَهْلُ التَّقْوَى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاقْضِ حَاجَتِي، وَأَنْجِحْ طَلِبَتِي، وَاغْفِرْ ذَنْبِي، وَآمِنْ خَوْفَ نَفْسِی، إِنَّكَ عَلیٰ كُلِّ شَیْءٍ قَدِيرٌ، وَذٰلِكَ عَلَيْكَ يَسِیرٌ، آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ.
من بر خود به غیر از تو نـمیترسم، تو اهل تقوا و آمرزشی، بر محمّد و آل محمّد درود فرست و حاجتم را روا کن و خواستهام را برآور و گناهم را بیامرز و ترسم را ایمنی ده؛ همانا تو بر هر چیز توانایی و اموری که از تو خواستم، روا کردنش برای تو آسان است؛ دعایم را مستجاب کن، ای پروردگار جهانیان!
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
هدایت شده از مباحث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ تا حالا این جملات و تأکیدات را از آیتالله فاطمینیا (ره) شنیده بودید؟
📢 بدانید و آگاه باشید؛ هر که کوچکترین حرفی در تضعیف مقام معظم رهبری بزند، هر که اندیشه ای داشته باشد که ضد مقام رهبری باشد، خدا او را نخواهد بخشید. این را یقین بدانید.
قدردان رهبر باشید...
این مرد بزرگ، عزِّ اسلام است و هر کَس با این مرد بزرگ، با مقام معظم رهبری مخالفت کند، خدا ازش نمی گذرد ...
امروز از اوجب واجبات یکپارچگی و تأیید حضرت آیت الله خامنه ایست ...
گوشتون به رهبر باشه ...
#وعده_صادق | #ولایت_فقیه
┅───────────
🤲 #اللّٰهم_عجّل_لولیّک_الفرج
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰────────
هدایت شده از مباحث
وسط حرفهای کاذب دشمن
ما وعده صادق میدهیم و به آن عمل میکنیم.
Amidst the false words of the enemy, we make a true promise and keep it
#تنبیه_متجاوز | #وعده_صادق #خامنه_ای_عزیز
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موشن_لاالهالاالله
جز #محبت هر چه بردم سود در محشر نداشت،
دین و دانش عرضه کردم، کَس به چیزی برنداشت
لاالهالاالله ۲۴.mp3
13.81M
مجموعه صوتی #لاالهالاالله ۲۴
#استاد_عالی
#استاد_شجاعی
از میان انتخابها و ارتباطهای گوناگون زندگیمان، که ممکن است همه نورانی و خیر باشند،
کدام را انتخاب کنم، که بیشتر محبتِ این یگانه اله را جذب کنم؟
@Ostad_Shojae
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
هدایت شده از مباحث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☄️ فحشای رسانهای خواص و بزرگان و آقایان، و عدم تشخیص در واکنش یا سکوتِ بموقع :
بزرگترین سرعتگیرِ پیروزی جبههی حق است!
🎙 #استاد_شجاعی
@ostad_shojae | montazer.ir
—— ⃟ ————————
#فضای_مجازی | #وحدت
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
هدایت شده از مباحث
اهمیت اتحاد در جامعه.mp3
10.86M
#پادکست
#استاد_شجاعی
💥 خطر از بین رفتن #وحدت و همدلی امروز در حساسترین روزهای تاریخ وجود دارد!
✘ خواص، اهالی رسانه، افراد انقلابی و تریبونداران در جامعه بر لبهی تیغاند!
منبع : ولادت امام حسن علیه السلام
@ostad_shojae | montazer.ir
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
انسان شناسی 70.mp3
11.78M
#انسان_شناسی ۷۰
#حجهالاسلام_قرائتی
#استاد_شجاعی
💫 أَ فِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ ۖ ابراهیم / ۱۰
آيا در خدايى كه آسمانها و زمين را آفريده، شكّ و ترديدى است؟
↑ این آیه، با اقتدار اعلام میکند که؛ نمیتوان در خدا شک کرد!
← پس اینهمه تردید و شک و شبهه، در وجود خدا، از کجا منشاء میگیرد؟
@Ostad_Shojae
____________
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۳۵
[ #دعای سی و پنج _ اعتراف به گناه و درخواست فزونی عافیت ]
⤶ رَبِّ اِنَّكَ قَدْ حَسَّنْتَ خَلْقِی، وَ عَظَّمْتَ عَافِیَتِی، وَ وَسَّعْتَ عَلَیَّ فیٖ رِزْقِكَ، وَ لَمْ تَزَلْ تَنْقُلُنِی مِنْ نِعْمَةٍ إِلیٰ كَرَامَةٍ، وَ مِنْ كَرَامَةٍ إِلیٰ رِضیً تُجَدِّدُ لیٖ ذٰلِكَ فیٖ لَیْلِی وَ نَهَارِی، لا ٰأَعْرِفُ غَیْرَ مٰا أَنَا فِیهِ مِنْ عَافِیَتِكَ یٰا مَوْلاٰیَ، حَتّٰی ظَنَنْتُ أَنَّ ذٰلِكَ وَاجِبٌ عَلَیْكَ لیٖ، وَ أَنَّهُ لاٰ یَنْبَغِی لیٖ أَنْ أَكُونَ فیٖ غَیْرِ مَرْتَبَتِی، لِأَنِّی لَمْ أَذُقْ طَعْمَ الْبَلَاءِ فَأَجِدُ طَعْمَ الرِّضٰا، وَ لَمْ یُذْلِلْنِی الْفَقْرُ فَأَعْرِفَ لَذَّةَ الْغِنیٰ، وَ لَمْ یُلْهِنِی الْخَوْفُ فَاَعْرِفُ فَضْلَ الْاَمْنِ.
← پروردگارا تو آفرینش مرا نیکو داشته و عافیتم را عظیم گردانیده و بر من وسعت بخشیدهای در روزیات و همچنان مرا منتقل میکنی از نعمتی به کرامتی، و از کرامتی به رضایتی آن را برای من تازه میگردانی در شب و روزم، نـمیشناسم جز آنچه را که در آن هستم از عافیتت ای مولای من، تا آنجا که گمان کردم که آن بر تو برای من واجب است، و اینکه برای من شایسته نیست که باشم در غیر مرتبهام؛ زیرا که من طعم بلا را نچشیدهام تا طعم رضا را دریابم، و ذلیل نساخته است مرا فقر، تا لذت توانگری را بشناسم و ترس مرا حیران ننموده است که بشناسم برتری ایمنی را.
یٰا اِلٰهیٖ، فَأَصْبَحْتُ وَ أَمْسَیْتُ فیٖ غَفْلَةٍ مِمّٰا فِیهِ غَیْرِی مِمَّنْ هُوَ دُونِی، نَكِرْتُ اٰلاٰءَكَ وَ لَمْ أَشْكُرْ نَعمٰائَكَ، وَ لَمْ أَشُكَّ فیٖ أَنَّ الَّذِی أَنَا فِیهِ دَائِمٌ غَیْرُ زَائِلٍ عَنِّی، وَ لاٰ أُحَدِّثُ نَفْسِی بِانْتِقَالِ عَافِیَةٍ، وَ لاٰ حُلُولِ فَقْرٍ وَ لاٰ خَوْفٍ وَ لاٰ حُزْنٍ فیٖ عَاجِلِ دُنْیَایَ وَ فیٖ اٰجِلِ آخِرَتِی.
← ای خدای من، بنابراین صبح کردم و به شامگاه رسیدم در غفلتی از آنچه دیگران در آن هستند از کسانی که از من فروترند نعمتهایت را منکر شده و الطافت را سپاس نگفتم، و شک ننمودم در اینکه آنچه من در آن هستم، همیشگی است و نسبت به من از بین نـمیرود و سخن نگفتم با خود از زوال عافیت و نه از پیش آمدن فقر و نه از ترس و نه از اندوه، در دنیای شتابنده و در آیندۀ آخرتم.
فَحٰالَ ذَلِكَ بَیْنِی وَ بَیْنَ التَّضَـرُّعِ إِلَیْكَ فیٖ دَوَامِ ذَلِكَ لیٖ مَعَ مٰا أَمَرْتَنِی بِهِ مِنْ شُكَرِكَ وَ وَعَدْتَنِی عَلَیْهِ مِنَ الْمَزِیدِ مِنْ لَدُنْكَ، فَسَهَوْتُ وَ لَهَوْتُ وَ غَفَلْتُ وَ أَشِـرْتُ وَ بَطِرْتُ وَ تَهَاوَنْتُ، حَتّٰی جَاءَ التَّغَیُّرُ مَكَانَ الْعَافِیَةِ بِحُلُولِ الْبَلَاءِ، وَ نَزَلَ الضُّـرُّ مَنْزِلَ الصِّحَّةِ بِأَنْوَاعِ الْأَذیٰ وَ أَقْبَلَ الْفَقْرُ بِإِزَالَةِ الْغِنیٰ،
← پس این امر میان من و میان تضـرّع به سوی تو جدایی افکند، در استمرار آن برای من با وجود آنچه مرا به آن فرمان دادهای از سپاسگزاریات. و به من وعده فزونی فرمودهای از نزد خودت، پس غفلت نـمودم و به لهو مشغول شدم و بیخبـر گشتم و سـرمست شدم و تکبـر نـمودم و سبک شمردم تا اینکه دگرگونی پیش آید به جای عافیت با وارد شدن بلا و بدحالی به جای تندرستی فرود آمد با انواع آزارها و فقر با از بین رفتـن بینیازی روی آور گشت،
فَعَرَفْتُ مٰا كُنْتُ فِیهِ لِلَّذِی صِـرْتُ إِلَیْهِ فَسَأَلْتُكَ مَسْأَلَةَ مَنْ لاٰ یَسْتَوْجِبُ أَنْ تَسْمَعَ لَهُ دَعْوَةً لِعَظِیمِ مٰا كُنْتُ فِیهِ مِنَ الْغَفْلَةِ، وَ طَلَبْتُ طَلِبَةَ مَنْ لاٰ یَسْتَحِقُّ نَجَاحَ الطَّلِبَةِ لِلَّذِی كُنْتُ فِیهِ مِنَ اللَّهْوِ وَ الْغِرَّةِ، وَ تَضَـرَّعْتُ تَضَـرُّعَ مَنْ لاٰ یَسْتَوْجِبُ الرَّحْمَةَ لِلَّذِی كُنْتُ فِیهِ مِنَ الزَّهْوِ وَ الِاسْتِطَالَةِ،
← پس دانستم آنچه را در آن بودم به خاطر حالی که گرفتار شدم به آن آنگاه از تو درخواست نـمودم درخواست کسی که شایستگی نداشت که از او دعوتی را بشنوی، به خاطر بزرگی آنچه بودم در آن از غفلت، و درخواست نـمودم چون درخواست کسی که مستحق نباشد روا شدن خواستهاش را به خاطر آنچه بودم در آن از خوشگذرانی و بیخبـری، و ناله و زاری نـمودم، ناله و زاری کسی که مستوجب رحمت نبود به خاطر تکبـر و فخرفروشی که در آن بودم، و تجاوزم از حدّم.