آیا خبرت شود عیانم روزی؟ تا بر دل خود دمی نشانم روزی دانم که نگیری، ای دل و جان، دستم در پای تو جان و دل فشانم روزی #عراقی

ره نمی‌پرسیم، اما میرویم تا که نیروئیست در پا، میرویم کاش روزی زین ره دور و دراز باز گشتن میتوانستیم باز کاش آن فرصت که پیش از ما شتافت میتوانستیم آنرا باز یافت #پروین_اعتصانی

خورشید و ستارگان و بدرِ ما اوست بستان و سرای و صحن و صدرِ ما اوست #مولانای_جان

گر دریائی ماهی دریای توام ور صحرائی آهوی صحرای توام #مولانای_جان

خیلی قشنگه خب..

هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالی الا بر آنکه دارد با دلبری وصالی «سعدی»

کار خود گر به کرم بازگذاری حافظ ای بسا عیش که با بخت خداداده کنی ای صبا بندگی خواجه جلال الدین کن که جهان پرسمن و سوسن آزاده کنی #حضرت_حافظ

زلف آشفته ی او موجب جمعیت ماست چون چنین است آشفته ترش باید کرد

با هیچ‌کسم میل سخن نیست ولیکن، تو خارج از این قاعده و فلسفه‌هایی

باز از نو گل خواهیم داد در این جهان رنگ مرده

ای یار ناسامان من از من چرا رنجیده‌ای؟ وی درد و ای درمان من از من چرا رنجیده‌ای؟ ‌ای سرو خوش بالای من! ای دلبر رعنای من! ‌لعل لبت حلوای من!... از من مرا رنجیده‌ای؟ #سعدی - قطعه‌ی تازه "از من چرا رنجیده‌ای" - از آلبوم تازه "اِی یارِ من" - آواز: همایون شجریان - آهنگساز: سعید فرجپوری - تنظیم: رضا صادقی

آنها که دل از الست مست آوردند جانرا ز عدم عشق‌پرست آوردند از دل بنهادند قدم بر سر جان تا یک دل پر درد بدست آوردند #حضرت_مولانا