eitaa logo
گفتمان
268 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
9.8هزار ویدیو
292 فایل
اگر من بخواهم یک توصیه به شما بکنم، آن توصیه این خواهد بود که بصیرت خودتان را زیاد کنید؛ بصیرت. بلاهائى که بر ملتها وارد می­شود، در بسیارى از موارد بر اثر بى‌بصیرتى است. (امام خامنه‌ای) ارتباط با مدیر @Hasan_A_T
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسم‌ِالله‌ِالرَّحمَن‌ِالرّحِیم 📚 تفسیر قرآن کریم جلسه اول سوره اسراء آیه۸۲ وَنُنزِّلُ مِنَ الْقُرْءَانِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَ لايَزِيدُ الظالِمِينَ إِلاخَساراً :وما آنچه از قرآن فرستيم شفاى دل ورحمت الهى بر اهل ايمان است ، ليكن كافران را به جز زيان چيزى نخواهد افزود. تفسیر آیه شریفه: ۱-انسان همانطور كه سلامتى و ناسلامتى جسمى دارد يك سلامتى وناسلامتى روحى هم دارد، و همانطور كه اختلال در نظام جسمى اوباعث مى شود كه دچار مرضهائى جسمى گردد همچنين اختلال در نظام روح اوباعث مى شود به مرضهاى روحى مبتلاشود. ۲-همانطور كه براى مرضهاى جسميش ‍ دوائى است ،براى مرضهاى روحيش نيز دوائى است . ۳-خداى سبحان در ميان مؤ منين گروهى را چنين معرفى مى كند كه در دلهاشان مرض دارند، واين مرض غير از كفر ونفاق است .(احزاب آیه۶۰) ۴-آنچه که قرآن كريم آن را مرض خوانده قطعا چيزى است كه ثبات قلب و استقامت نفس را مختل مى سازد، از قبيل شك وريب كه هم آدمى را در باطن دچار اضطراب وتزلزل نموده به سوى باطل وپيروى هوى متمايل مى سازد، وهم با ايمان (البته با نازل ترين درجه ايمان ) منافات نداشته عموم مردم با ايمان نيز دچار آن هستند، وخود يكى از نواقص ونسبت به مراتب عاليه ايمان شرك شمرده مى شود.( نساء آیه۶۵) ۵-از چه جهت خدای‌ متعال قرآن را شفای دل مؤمنین نامیده است؟ پاسخ: قرآن كريم با حجت هاى قاطع وبراهين ساطع خود، انواع شك و ترديدها وشبهاتى را كه در راه عقايد حق ومعارف حقيقى مى شود از بين برده با مواعظ شافى خود وداستانهاى آموزنده وعبرت انگيز و مثلهاى دلنشين ووعده ووعيد وانذار وتبشيرش واحكام وشرايعش ، با تمامى آفات وعاهات دلها مبارزه نموده همه را ريشه كن مى سازد، بدين جهت خداوند قرآن را شفاى دل مؤ منين ناميده است. ۶-از چه جهت خدای‌ متعال قرآن را " برای خوانده است؟ پاسخ : از آن جهت رحمت است كه صحت و اصلى و فطرى آن را به وى باز مى گرداند، پس قرآن کریم از آن جهت شفا است كه محل دل را از موانعى كه ضد سعادت است پاك نموده وآماده پذيرشش ‍ مى سازد، واز آن جهت است كه هياءت سعادت به دل مؤ من داده ، نعمت استقامت و را در آن جايگزين مى كند. پس قرآن كريم ، هم است براى دلهای مؤمنین وهم رحمت. دارد..🌺🌱 ۱۳صفحه ۲۵۲ ۸۲ 🌏https://eitaa.com/joinchat/55247039C0acc77102f
بِسم‌ِالله‌ِالرَّحمَن‌ِالرّحِیم 📚 تفسیر قرآن کریم جلسه اول سوره اسراء آیه۸۲ وَنُنزِّلُ مِنَ الْقُرْءَانِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَ لايَزِيدُ الظالِمِينَ إِلاخَساراً :وما آنچه از قرآن فرستيم شفاى دل ورحمت الهى بر اهل ايمان است ، ليكن كافران را به جز زيان چيزى نخواهد افزود. تفسیر آیه شریفه: ۱-انسان همانطور كه سلامتى و ناسلامتى جسمى دارد يك سلامتى وناسلامتى روحى هم دارد، و همانطور كه اختلال در نظام جسمى اوباعث مى شود كه دچار مرضهائى جسمى گردد همچنين اختلال در نظام روح اوباعث مى شود به مرضهاى روحى مبتلاشود. ۲-همانطور كه براى مرضهاى جسميش ‍ دوائى است ،براى مرضهاى روحيش نيز دوائى است . ۳-خداى سبحان در ميان مؤ منين گروهى را چنين معرفى مى كند كه در دلهاشان مرض دارند، واين مرض غير از كفر ونفاق است .(احزاب آیه۶۰) ۴-آنچه که قرآن كريم آن را مرض خوانده قطعا چيزى است كه ثبات قلب و استقامت نفس را مختل مى سازد، از قبيل شك وريب كه هم آدمى را در باطن دچار اضطراب وتزلزل نموده به سوى باطل وپيروى هوى متمايل مى سازد، وهم با ايمان (البته با نازل ترين درجه ايمان ) منافات نداشته عموم مردم با ايمان نيز دچار آن هستند، وخود يكى از نواقص ونسبت به مراتب عاليه ايمان شرك شمرده مى شود.( نساء آیه۶۵) ۵-از چه جهت خدای‌ متعال قرآن را شفای دل مؤمنین نامیده است؟ پاسخ: قرآن كريم با حجت هاى قاطع وبراهين ساطع خود، انواع شك و ترديدها وشبهاتى را كه در راه عقايد حق ومعارف حقيقى مى شود از بين برده با مواعظ شافى خود وداستانهاى آموزنده وعبرت انگيز و مثلهاى دلنشين ووعده ووعيد وانذار وتبشيرش واحكام وشرايعش ، با تمامى آفات وعاهات دلها مبارزه نموده همه را ريشه كن مى سازد، بدين جهت خداوند قرآن را شفاى دل مؤ منين ناميده است. ۶-از چه جهت خدای‌ متعال قرآن را " برای خوانده است؟ پاسخ : از آن جهت رحمت است كه صحت و اصلى و فطرى آن را به وى باز مى گرداند، پس قرآن کریم از آن جهت شفا است كه محل دل را از موانعى كه ضد سعادت است پاك نموده وآماده پذيرشش ‍ مى سازد، واز آن جهت است كه هياءت سعادت به دل مؤ من داده ، نعمت استقامت و را در آن جايگزين مى كند. پس قرآن كريم ، هم است براى دلهای مؤمنین وهم رحمت. وُالحَمدُلِله رَبِّ العَالَمین دارد..🌺🌱 ۱۳صفحه ۲۵۲ ۸۲ 🌏https://eitaa.com/joinchat/55247039C0acc77102f
بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیِم 📚تفسیر قرآن کریم جلسه دوم ادامه سوره اسراء آیه۸۲ وَ نُنزِّلُ مِنَ الْقُرْءَانِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِین وَ لايَزِيدُ الظّالمِينَ إِلاخَساراً ترجمه : وما آنچه از قرآن فرستيم شفاى دل ورحمت الهى بر اهل ايمان است ، ليكن كافران را به جز زيان چيزى نخواهد افزود. 🔸️...ولا یَزیدُالظّالِمینَ اِلاّخَسارا ...قرآن ظالمين را جز زيان نمى افزايد. ۱- مراد از اين جمله ، بيان اثرى است كه قرآن در غير مؤ منين دارد. ۲- وآن اثرِ قرآن در غير مؤمنین ، عكس آن اثرِ نيكى است كه در مؤ منين دارد. ۳- پس مراد از ظالمين در آيه شريفه ، قهرا غير مؤ منين يعنى خواهند بود. ۴-كلمه ی (خسار) به معناى ضرر دادن از اصلِ سرمايه است . ۵-اگر حكمِ (مزيد خسران ) را معلق به (وصف ظلم ) كرد براى اين بود كه به علت حكم هم اشاره كرده باشد وبفهماند كه قرآن در ظالمین جز زياد شدن اثرى ندارد، به خاطر اينكه با ارتكاب كفر به خود ستم کردند. ۶-کفار مانند همه افراد ، یک سرمايه اصلى داشتند وآن دينِ فطريشان بود. كه هر دلِ ساده و سالمى به آن ملهم است ، ولى ايشان به خاطر كفرى كه به خدا وآيات او ورزيدند از اين سرمايه اصلى كاستند وچون به قرآن كفر ورزيده وبدون منطق ودليل بلكه به ستم از آن اعراض نمودند، همين قرآن خسران ايشان را دوچندان نموده ونقصى روى نقص قبليشان اضافه مى كند، البته اين در صورتى است كه از آن اصلى چيزى در دلهايشان مانده باشد، وگرنه هيچ اثرى در آنها نخواهد داشت . ۷-لذا به جاى اينكه بفرمايد: (يزيد الظالمين خسارا) - در ستمگران خسران را زيادتر مى کند، فرمود: (لايزيد الظالمين الاخسارا)- در ظالمان اثرى جز خسران ندارد ، يعنى در آن كس كه از فطرت اصليش چيزى نمانده هيچ اثر ندارد ودر آن كسانى كه هنوز از موهبت فطرتشان مختصرى مانده اين اثر را دارد كه كمترش مى كند. ۸- در معناى صدر وذيل آيه فرموده‌اند: مراد از (شفاء) در آيه اعم از مرضهاى روحى از قبيل جهل وشبهه وشك وملكات زشت نفسانى است ، وبلكه مرضهاى جسمى را هم شامل است ، زيرا با تبرك به آيات كريمه قرآن ونوشتن وهمراه داشتن آنها مرضهاى بدنى هم معالجه مى شود. همچنين از همان راه دشمنى دشمنان دين وظلم ظالمين وكيد كافرين دفع وباطل مى گردد، ودر نتيجه باز قرآن جز اثرى براى كفار ندارد. ۹-در آيه شريفه زياد شدن خسران را مجازا به خود قرآن نسبت داده . زيرا خسران ايشان در حقيقت اثر كفر خود آنان وسوء اختيارشان و شقاوت نفوسشان مى باشد. 🌺🌱 وَالحَمدُ ِلِله رَبِّ العَالَمین ۱۳صفحه ۲۵۲ ۸۲ 🌏https://eitaa.com/joinchat/55247039C0acc77102f
بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیِم 📚تفسیر قرآن کریم جلسه سوم سوره اسراء آیه ۸۳ وَ إِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الاِنسنِ أَعْرَضَ وَ نَئَا بجَانِبِهِ وَ إِذَا مَسَّهُ الشَرُّ كانَ يَئُوساً (۸۳ اسراء) ترجمه : وما هر گاه به انسان نعمتى عطا كرديم روبگردانيد. ودورى جست وهر گاه شر وبلائى به او روى آورد (مى بينى كه ) به كلى ماءيوس ونااميد شد . تفسیر آیه شریفه: ۱- معناى (اعرض ) روى خود برگردانيد. ۲-كلمه : (نآ) از (ناءى ) به معناى دورى است . ۳-(نآبجانبه ) معنايش اين است كه براى خود جهت دورى از ما را انتخاب كرد. ۴-مجموع جمله ی (اعرض ونآبجانبه ) وضع آدمى را در دورى از خدا و قطع رابطه با پروردگار را در موقع انعام خدا مجسم مى سازد، كه خدا به اوانعام مى كند، اوروى خود را از درگاه اوبر تافته (مانند كودكان قهر مى كند به نقطه دورى مى رود) وچه بسا بعضى مفسرين كه گفته اند جمله ی (نآبجانبه ) كنايه از تكبر وبلندپروازى است . ۵-واما اينكه فرمود: (واذا مسّه الشركان يؤ سا) معنايش اين است كه وقتى اندكى با ومصيبت برخورد كند آن وقت ونا اميد از و مى شود، در اينجا شر را به خداى تعالى نسبت نمى دهد آنطور كه نازل كردن نعمت را در ابتدای آیه به خداوند نسبت داد، براى اينكه بفهماند خدا منزه از آن است كه شرى را به اونسبت دهند. ۶-زیرا وجود شرّ امرى نِسبى است نه امر نَفسى ، يعنى هر شرى كه در عالم تصور كنيم از قبيل مرگ وفقر ونقص ثمرات وامثال آن نسبت به موردِ خودش شرّ است ، واما نسبت به غير موردش مخصوصا نسبت به نظام جمعى وعمومى كه در عالم جريان دارد خير است ، آن هم خيرى كه هيچ چيز جاى آن را نمى گيرد. ۷ -پس هر چه خير است معناى خير بودنش اين است كه خداوند عنايتى به عينِ موردش داشته ، وآن مورد منظور بالذات بوده ، وهر چه شر است شر بودنش اين است كه خداوند خيرِ غير موردش را خواسته وعنايت الهى اولا وبالذات متوجه غيرِ مورد شده ، وقهرا نسبت به مورد باعث نقصان ويا مرگ وامثال آن شده. ۸-پس معناى آيه اين است كه : ما وقتى انعامى به انسان - كه موجودى است واقع در مجراى اسباب - مى كنيم سرگرم به ظواهر اسباب شده و دل به آن مى بندد وما را فراموش مى كند وشكر ما را به جاى نمى آورد، وقتى مختصر شرّى به اوبرسد ودر نتيجه خيرى را از اوبگيرد ويا جلوى خير را ببندد دچار ياءسى شديد ونوميدى از خير مى گردد، چون اودل همه به اسباب داده بود ودارد از كار افتادن اسباب را مى بيند چطور دچار نشود؟ آرى اوپروردگار خود را در اجراى اين اسباب هيچكاره مى دانست . دارد..🌱🌺 وَالحَمدُ ِلِله رَبِّ العَالَمین ۱۳صفحه ۲۵۶ ۸۳ https://eitaa.com/joinchat/55247039C0acc77102f
بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیِم 📚تفسیر قرآن کریم جلسه چهارم ادامه سوره اسراء آیه ۸۳ إِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الانسنِ أَعْرَضَ وَ نَئَا بجَانِبِهِ وَ إِذَا مَسَّهُ الشرُّ كانَ يَئُوساً ترجمه : وما هر گاه به انسان نعمتى عطا كرديم روبگردانيد. ودورى جست وهر گاه شر وبلائى به او روى آورد (مى بينى كه ) به كلى ماءيوس ونااميد شد . ادامه تفسیر آیه شریفه: ۱- اين آيه حال انسانهاى عادى را توصيف مى كند كه در محيط زندگى قرار گرفته اند كه حاكم در آن عرف وعادت است ، وقتى نعمتهاى الهى - از حال وجاه وفرزندان وچيزهاى ديگر - به سويش سرازير است ، واسباب ظاهرى هم سر سازگارى دارند همه اميد ودلگرميش متوجه آن اسباب شده ودل به آنها مى دهد، ودر دلش ديگر جاى فارغى براى ياد خدا نمى ماند تا اورا شكر بگزارد. ۲-به همين جهت وقتى به اومى رسد وبعضى از نعمتهاى الهى از اوسلب مى شود به كلى از خير ‍ مى گردد، چون جاى ديگرى را سراغ ندارد، همه اميدش اسباب ظاهرى بود كه آنهم روى ترش كرده وپشت كرده است . ۳-اما يك انسان فطرى ذهنش به عادت ورسوم مشوب نمی گردد ، وعرف وعادت در دلش هيچ نقشى را بازى نمی کند و دخل وتصرفى ندارد. به خاطر پيشامدى ، اسباب ظاهرى را فراموش می کند به ساده ی خود برمی گردد و همواره چشم اميد به خداى خود می دوزد و رفع گرفتاريها را از اومى خواهد نه از . ۳-پس آدمى داراى دوحال است يكى حال فطرى كه اورا در هنگام گرفتارى وبرخورد با هدايت به رجوع پروردگارش مى كند ويكى حال عادى اوكه در آن حال اسباب ظاهرى ميان اووياد پروردگارش ‍ حايل گشته دلش را از رجوع به خدا وياد اووشكر اومشغول مى سازد، آيه مورد بحث اين حال دومى را وصف مى كند نه حال اولى را. ۴-از همينجا روشن مى گردد كه ميان اين آيه وآياتى كه افاده مى كند كه انسان وقتى به سختى وگرفتارى دچار شود به ياد خداى تعالى افتاده و پروردگار خود را مى خواند، هيچ منافاتى نيست. مانند آيه : (واذا مسّكم الضّرّ فى البحر ضلّ من تدعون الاايّاه ) -(ﻭﻗﺘﻲ ﺩﺭ ﺩﺭﻳﺎ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﻃﻮﻓﺎﻥ ﺷﻮﻳﺪ، ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ‌ﺟﺎی ﺧﺪﺍ ﻣﻲ‌ﭘﺮﺳﺘﻴﺪ، ﺍﺯ ﺟﻠﻮی ﭼﺸﻤﺘﺎﻥ ﻏﻴﺒﺸﺎﻥ ﻣﻲ‌ﺯﻧﺪ ﻭ ﻓﻘﻂ ﻳﺎﺩ ﺍﻭ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻴﺪ)- وآيه : (واذا مسّ الانسان الضّرّ دعانا لجنبه اوقاعدا اوقائما) -(تا ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﺸﻜﻠﻲ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﺎﻳﺪ، ﻫﻤﻪ‌ﺟﻮﺭﻩ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﻲ‌ﺯﻧﺪ، ﺑﻪ‌ﭘﻬﻠﻮﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻩ ﻳﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻳﺎ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ )- وهمچنين آيات ديگر، چون همانطور كه گفتيم آن آيه متعرض حال عادى آدمى است واين آيات متعرض حال فطرى اواست . ۵-ونيز اين معنا روشن مى گردد كه اين آيه از جهت ذيل متصل به آيه قبل است كه مى فرمود: (ولايزيد الظالمين الاخسارا )وحاصل آن دو اين است كه از چنين مردمى اين خسار هيچ بعيد نيست ، زيرا يكى از احوال آدمى اين است كه اسباب ظاهرى در موقع آمدن نعمتهاى الهى اورا به خود مشغول مى كند، و را از آن اسباب مى بيند در نتيجه از ياد پروردگارش غافل مى شود وبه كلى اعراض نموده در نتيجه در صورت قطع شدن آن نعمت وبيچاره مى شود، چون نعمت را از اسباب ظاهرى مى دانست كه فعلا از كار افتاده اند، پس از چنين مردمى اين (ضرر)هيچ بعيد نیست.🌺🌱 وَالحَمدُ ِلِله رَبِّ العَالَمین ۱۳صفحه ۲۵۲ ۸۳ 🌏https://eitaa.com/joinchat/55247039C0acc77102f
بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیِم 📚تفسیر قرآن کریم جلسه پنجم سوره العصر آیه ۱تا ۳ بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ الْعَصرِ(1) إِنَّ الانسنَ لَفِى خُسرٍ(2) إِلا الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ وَ تَوَاصوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصوْا بِالصبرِ(3) ترجمه آیات: بنام خدائى كه هم رحمتى عام دارد و هم رحمتى خاص به نيكان قسم ﺑﻪ ﻋﺼﺮ (١) ﻛﻪ ﺑﻰ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﺯﻳﺎﻧﻨﺪ (٢) ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﻖ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺻﺒﺮ ﺗﻮﺻﻴﻪ کردند(۳) تفسیر آیات: ۱-اين سوره تمامى معارف قرآنى و مقاصد مختلف آن را در كوتاه ترين بيان ، خلاصه كرده. ۲- وَالْعَصرِ : در اين كلمه به عصر ياد شده ، و از نظر مضمونى كه دو آيه بعد دارد مناسب تر آن است كه منظور از ، عصر ظهور رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) باشد، كه عصر طلوع اسلام بر افق مجتمع بشرى ، و ظهور و غلبه بر باطل است. ۳- در بعضى از روايات آمده كه منظور، عصر ظهور مهدى (عليه السلام ) است كه در آن عصر حق بر باطل به طور كامل غلبه كند. ۴- مضمون دو آيه بعد اين است كه خسران عالم را فراگير است و تنها كسانى را فرا نمى گيرد كه از پيروى نموده ، و در برابر آن صبر كنند، و اين اقليت عبارتند از كسانى كه به خدا و روز جزا ايمان آورده و كنند. ۵-إِنَّ الانسنَ لَفِى خُسرٍ : مراد از كلمه (انسان ) "جنسِ انسان" است. ۶-کلمه ی(خُسر) به معناى "نقص در سرمايه" است . ۷ -اين كلمه هم در مورد "انسان" استعمال مى شود، و گفته مى شود: فلانى خسران كرد. ۸-هم در مورد بحث "عمل انسان" بكار مى رود و مى گويند: تجارت فلانى خسران كرد. ۹-اگر در آيه مورد بحث كلمه (خسر) بدون الف و لام آمده به منظور "بزرگداشت" آن بوده ، و خواسته است بفهماند انسان در خسرانى عظيم است. ۱۰-احتمال هم دارد به منظور "تنويع" باشد، و بفهماند آدمى در "نوعى مخصوص از خسران" قرار دارد، غير خسران مالى و آبرويى ، بلكه "خسران در ذات" است. ۱۱-الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ: اين استثنا استثناى از "جنسِ انسان" است كه محكوم به خسران است ، و استثنا شدگان افرادى هستند كه متصف به "ايمان و اعمال صالح" باشند چنين افرادى ايمن از خسرانند. ۱۲- اين بدان جهت است كه كتاب خدا بيان مى كند كه انسان موجودى "هميشه زنده" است ، زندگيش با مردن خاتمه نمى يابد، و مردن او در حقيقت انتقال از خانه اى به خانه اى ديگر است . ۱۳-نيز كتاب خدا بيان مى كند كه قسمتى از اين زندگىِ هميشگىِ انسان كه همان حيات دنيا باشد "حياتى است امتحانى" ، و سرنوشت ساز كه در آن حيات ، سرنوشت قسمت ديگر يعنى حيات آخرت مشخص ‍ مى گردد. ۱۴- آنها كه در آن حيات به سعادت مى رسند، و يا بدبخت مى شوند، سعادت و شقاوتشان را در "دنيا" تهيه كرده اند، نيز بيان مى كند كه مقدميت اين زندگى براى آن زندگى به وسيله مظاهر اين زندگى و آثار آن يعنى اعتقادات و اعمال است "اعتقاد حق و عمل صالح" ملاك سعادت اخروى و كفر و فسق ملاك شقاوت در آن است . ۱۵-نیز بيان مى كند كه سرمايه آدمى "زندگى" او است ، با زندگى است كه مى تواند وسيله عيش خود در زندگى آخرت را كسب كند، اگر در عقيده و عمل را پيروى كند تجارتش ‍ سودبخش بوده ، و در كسبش بركت داشته است ، و در آينده اش از شر ايمن است ۱۶-اگر "باطل" را پيروى كند، و از ايمان به خدا و عمل صالح اعراض نمايد، تجارتش ضرر كرده (نه تنها از سرمايه ی عمر چيزى زايدِ بر خودِ سرمايه به دست نياورده ، بلكه از خودِ سرمايه خورده ، و سرمايه را وسيله بدبختى خود كرده است ) و در آخرتش از خير محروم شده ، لذا در سوره مورد بحث مى فرمايد: (ان الانسان لفى خسر الا الذين امنوا و عملوا الصالحات ) ..🌺🌱 وَالحَمدُ ِلِله رَبِّ العَالَمین ۲۰صفحه ۶۰۸ ۱تا۳ 🌏https://eitaa.com/joinchat/55247039C0acc77102f
...: بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیِم 📚تفسیر قرآن کریم جلسه ششم ادامه ی سوره العصر آیه ۱تا ۳ بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ الْعَصرِ(۱) إِنَّ الانسنَ لَفِى خُسرٍ(۲) إِلا الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ وَ تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبرِ(۳) إِلا الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ وَ تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصَوْا بِالصبرِ ۱۷- مراد از ايمان ، به خدا، و مراد از ايمان به خدا ايمان به همه رسولان او، و مراد از ايمان به رسولان او اطاعت و پيروى ايشان است ، و نيز ايمان به روز جزا است همچنان كه قرآن در جاى ديگر تصريح كرده به اينكه كسانى كه به بعضى از رسولان خدا ايمان دارند، و به بعضى ندارند، مومن به خدا نيستند. ۱۸-جمله (و عملوا الصّالحات ) بر عمل به همه اعمال صالح دلالت دارد واز آن استفاده مى شود كه مؤمنان گنهكار نيز در خسرانند. ۱۹- ظاهر جمله (و عملوا الصالحات ) اين است كه به همه اعمال صالح متصف باشد. پس اين جمله استثنائيه شامل فاسقان كه بعضى از صالحات را انجام مى دهند، و نسبت به بعضى ديگر فسق مى ورزند نمى شود. ۲۰-لازمه ی آن این است که منظور از خسران اعم از خسران به تمام معنا باشد يعنى شامل از بعضى جهات هم بشود، و بنابر اين دو طايفه خاسرند : الف) آنهايى كه از جميع جهات خاسرند نظير كفار معاند حق و مخلد در عذاب. ب) آنهايى كه در بعضى جهات خاسرند، مانند مؤمنينى كه مرتكب مى شوند و مخلد در آتش ‍ نيستند چند صباحى عذاب مى بينند، بعد عذابشان پايان مى پذيرد و مشمول شفاعت و نظير آن مى شوند. ۲۱-وَ تَوَاصوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصوْا بِالصبرِ كلمه (تواصى ) به معناى سفارش كردن اين به آن و آن به اين است . ۲۲- (تواصى به حق ) اين است كه : يكديگر را به حق سفارش كنند، سفارش كنند به اينكه از حق پيروى نموده و در راه حق و مداومت كنند، ۲۳-# دين حق چيزى به جز پيروى اعتقادى و عملى از حق ، و تواصى بر حق نيست . ۲۴-تواصى بر عنوانى است وسيع تر از عنوان امر به معروف و نهى از منكر. ۲۵-چون امر به معروف و نهى از منكر شامل اعتقاديات و مطلق ترغيب و تشويق بر عمل صالح نمى شود، ولى بر حق ، هم شامل امر به معروف مى شود و هم شامل عناوين مذكور. ادامه دارد..🌺🌱 وَالحَمدُ ِلِله رَبِّ العَالَمین ۲۰صفحه ۶۰۸ ۱تا۳ 🌏 https://eitaa.com/joinchat/55247039C0acc77102f
بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیِم 📚تفسیر قرآن کریم جلسه پنجم سوره العصر آیه ۱تا ۳ بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ الْعَصرِ(1) إِنَّ الانسنَ لَفِى خُسرٍ(2) إِلا الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ وَ تَوَاصوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصوْا بِالصبرِ(3) ترجمه آیات: بنام خدائى كه هم رحمتى عام دارد و هم رحمتى خاص به نيكان قسم ﺑﻪ ﻋﺼﺮ (١) ﻛﻪ ﺑﻰ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﺯﻳﺎﻧﻨﺪ (٢) ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﻖ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺻﺒﺮ ﺗﻮﺻﻴﻪ کردند(۳) تفسیر آیات: ۱-اين سوره تمامى معارف قرآنى و مقاصد مختلف آن را در كوتاه ترين بيان ، خلاصه كرده. ۲- وَالْعَصرِ : در اين كلمه به عصر ياد شده ، و از نظر مضمونى كه دو آيه بعد دارد مناسب تر آن است كه منظور از ، عصر ظهور رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) باشد، كه عصر طلوع اسلام بر افق مجتمع بشرى ، و ظهور و غلبه بر باطل است. ۳- در بعضى از روايات آمده كه منظور، عصر ظهور مهدى (عليه السلام ) است كه در آن عصر حق بر باطل به طور كامل غلبه كند. ۴- مضمون دو آيه بعد اين است كه خسران عالم را فراگير است و تنها كسانى را فرا نمى گيرد كه از پيروى نموده ، و در برابر آن صبر كنند، و اين اقليت عبارتند از كسانى كه به خدا و روز جزا ايمان آورده و كنند. ۵-إِنَّ الانسنَ لَفِى خُسرٍ : مراد از كلمه (انسان ) "جنسِ انسان" است. ۶-کلمه ی(خُسر) به معناى "نقص در سرمايه" است . ۷ -اين كلمه هم در مورد "انسان" استعمال مى شود، و گفته مى شود: فلانى خسران كرد. ۸-هم در مورد بحث "عمل انسان" بكار مى رود و مى گويند: تجارت فلانى خسران كرد. ۹-اگر در آيه مورد بحث كلمه (خسر) بدون الف و لام آمده به منظور "بزرگداشت" آن بوده ، و خواسته است بفهماند انسان در خسرانى عظيم است. ۱۰-احتمال هم دارد به منظور "تنويع" باشد، و بفهماند آدمى در "نوعى مخصوص از خسران" قرار دارد، غير خسران مالى و آبرويى ، بلكه "خسران در ذات" است. ۱۱-الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ: اين استثنا استثناى از "جنسِ انسان" است كه محكوم به خسران است ، و استثنا شدگان افرادى هستند كه متصف به "ايمان و اعمال صالح" باشند چنين افرادى ايمن از خسرانند. ۱۲- اين بدان جهت است كه كتاب خدا بيان مى كند كه انسان موجودى "هميشه زنده" است ، زندگيش با مردن خاتمه نمى يابد، و مردن او در حقيقت انتقال از خانه اى به خانه اى ديگر است . ۱۳-نيز كتاب خدا بيان مى كند كه قسمتى از اين زندگىِ هميشگىِ انسان كه همان حيات دنيا باشد "حياتى است امتحانى" ، و سرنوشت ساز كه در آن حيات ، سرنوشت قسمت ديگر يعنى حيات آخرت مشخص ‍ مى گردد. ۱۴- آنها كه در آن حيات به سعادت مى رسند، و يا بدبخت مى شوند، سعادت و شقاوتشان را در "دنيا" تهيه كرده اند، نيز بيان مى كند كه مقدميت اين زندگى براى آن زندگى به وسيله مظاهر اين زندگى و آثار آن يعنى اعتقادات و اعمال است "اعتقاد حق و عمل صالح" ملاك سعادت اخروى و كفر و فسق ملاك شقاوت در آن است . ۱۵-نیز بيان مى كند كه سرمايه آدمى "زندگى" او است ، با زندگى است كه مى تواند وسيله عيش خود در زندگى آخرت را كسب كند، اگر در عقيده و عمل را پيروى كند تجارتش ‍ سودبخش بوده ، و در كسبش بركت داشته است ، و در آينده اش از شر ايمن است ۱۶-اگر "باطل" را پيروى كند، و از ايمان به خدا و عمل صالح اعراض نمايد، تجارتش ضرر كرده (نه تنها از سرمايه ی عمر چيزى زايدِ بر خودِ سرمايه به دست نياورده ، بلكه از خودِ سرمايه خورده ، و سرمايه را وسيله بدبختى خود كرده است ) و در آخرتش از خير محروم شده ، لذا در سوره مورد بحث مى فرمايد: (ان الانسان لفى خسر الا الذين امنوا و عملوا الصالحات ) ..🌺🌱 وَالحَمدُ ِلِله رَبِّ العَالَمین ۲۰صفحه ۶۰۸ ۱تا۳ 🌏https://eitaa.com/joinchat/55247039C0acc77102f
بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیِم 📚تفسیر قرآن کریم جلسه ششم ادامه ی سوره العصر آیه ۱تا ۳ بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ الْعَصرِ(۱) إِنَّ الانسنَ لَفِى خُسرٍ(۲) إِلا الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ وَ تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبرِ(۳) ادامه تفسیر آیات: إِلا الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ وَ تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصَوْا بِالصبرِ ۱۷- مراد از ايمان ، به خدا، و مراد از ايمان به خدا ايمان به همه رسولان او، و مراد از ايمان به رسولان او اطاعت و پيروى ايشان است ، و نيز ايمان به روز جزا است همچنان كه قرآن در جاى ديگر تصريح كرده به اينكه كسانى كه به بعضى از رسولان خدا ايمان دارند، و به بعضى ندارند، مومن به خدا نيستند. ۱۸-جمله (و عملوا الصّالحات ) بر عمل به همه اعمال صالح دلالت دارد واز آن استفاده مى شود كه مؤمنان گنهكار نيز در خسرانند. ۱۹- ظاهر جمله (و عملوا الصالحات ) اين است كه به همه اعمال صالح متصف باشد. پس اين جمله استثنائيه شامل فاسقان كه بعضى از صالحات را انجام مى دهند، و نسبت به بعضى ديگر فسق مى ورزند نمى شود. ۲۰-لازمه ی آن این است که منظور از خسران اعم از خسران به تمام معنا باشد يعنى شامل از بعضى جهات هم بشود، و بنابر اين دو طايفه خاسرند : الف) آنهايى كه از جميع جهات خاسرند نظير كفار معاند حق و مخلد در عذاب. ب) آنهايى كه در بعضى جهات خاسرند، مانند مؤمنينى كه مرتكب مى شوند و مخلد در آتش ‍ نيستند چند صباحى عذاب مى بينند، بعد عذابشان پايان مى پذيرد و مشمول شفاعت و نظير آن مى شوند. ۲۱-وَ تَوَاصوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصوْا بِالصبرِ كلمه (تواصى ) به معناى سفارش كردن اين به آن و آن به اين است . ۲۲- (تواصى به حق ) اين است كه : يكديگر را به حق سفارش كنند، سفارش كنند به اينكه از حق پيروى نموده و در راه حق و مداومت كنند، ۲۳- حق چيزى به جز پيروى اعتقادى و عملى از حق ، و تواصى بر حق نيست . ۲۴-تواصى بر عنوانى است وسيع تر از عنوان امر به معروف و نهى از منكر. ۲۵-چون امر به معروف و نهى از منكر شامل اعتقاديات و مطلق ترغيب و تشويق بر عمل صالح نمى شود، ولى بر حق ، هم شامل امر به معروف مى شود و هم شامل عناوين مذكور. ادامه دارد..🌺🌱 وَالحَمدُ ِلِله رَبِّ العَالَمین ۲۰صفحه ۶۰۸ ۱تا۳ 🌏https://eitaa.com/joinchat/55247039C0acc77102f
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 📚تفسیر قرآن کریم جلسه هفتم ادامه ی سوره العصر آیه ۱تا ۳ بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ الْعَصرِ(۱) إِنَّ الانسنَ لَفِى خُسرٍ(۲) إِلا الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ وَ تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبرِ(۳) ادامه تفسیرآیات: إلا الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ وَ تَوَاصَوْا بِالْحَق وَ تَواصَوا بالصَبر ۲۶-سوال: تواصى به حق ، خود يكى از است ، و با اينكه قرآن قبلا عنوان كلى (و عملوا الصالحات ) را ذكر كرده بود، چه نكته اى باعث شد كه خصوص ‍ تواصى به را نام ببرد؟ جوابش اين است كه : اين از قبيل "ذكر خاص بعد از عام" است . ۲۷-ذکر خاص بعد از عام در مواردى بكار مى رود كه گوينده نسبت" به خاص عنايت بيشترى" داشته باشد . ۲۸- شاهد بر اينكه خداى تعالى از ميان همه اعمال صالح به تواصى به حق عنايت بيشتر داشته ، و بدين منظور خصوص آن را بعد از عموم اعمال صالح ذكر نموده اين است كه همين تواصى را در مورد صبر تكرار كرد، و با اينكه مى توانست بفرمايد: (و تواصوا بالحق و الصبر) فرمود: (و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر). ۲۹- بنا بر همه آنچه گفته شد، ذكر تواصى به حق و به صبر، بعد از ذكر اتصافشان به ايمان و عمل صالح براى اين بوده كه اشاره كند به حيات دلهاى مومنين ، و پذيرا گشتن سينه هاشان براى تسليم خدا شدن ، پس ‍ مومنين اهتمامى خاص و اعتنايى تام به ظهور سلطنت و گسترده شدن آن بر همه مردم دارند، و مى خواهند همه جا حق پيروى شود، و پيروى آن دائمى گردد. ۳۰-در آيه مورد بحث صبر را مطلق آورده ، و بيان نكرده كه در چه مواردى محبوب است ، و نتيجه اين اطلاق آن است كه مراد از صبر اعم از: الف)صبر بر طاعت خدا ب)صبر از معصيت ج)صبر در برخورد با مصائبى است كه به قضا و قدر خدا به آدمى مى رسد.🌺🌱 وَالحَمدُ ِلِله رَبِّ العَالَمین ۲۰صفحه ۶۰۸ ۱تا۳ 🌏 https://eitaa.com/joinchat/55247039C0acc77102f