eitaa logo
گلچین شعر
14.4هزار دنبال‌کننده
828 عکس
284 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ‏همه بر سَرِ زَبانَند و تو در میانِ جانی ...!!! @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما راهیان مست دل از دست داده ایم با چای داغ موکب تو گرم باده ایم با هر زبان و رنگ به سوی تو آمدیم «در زیر بیرقت همه یک خانواده ایم» یا صاحب الزمان تو علمدار عالمی شکر خدا که پشت سرت ایستاده ایم وقتی که اربعین برسد قطره قطره ما با خانواده راهی دریای جاده ایم با خون هر شهید به راه آمدیم ما سر را به شاهراه شهیدان نهاده ایم پر زرق و برق نیست اگر زندگی ما مانند اشک روضه ی تو صاف و ساده ایم چیزی نمانده است به نابودی خَسان مانند آب های روان با اراده ایم پر می شود مشام جهان از شمیم ما ما نامه نامه عطر گلی سرگشاده ایم @golchine_sher
مهربان و ساده و خونگرم هستم، مُنتها تار مویی کم شود از او، هیولا می شوم @golchine_sher
عمرم به سر رسید و خودش را نشان نداد گفتم کمی امان بده اما امان نداد عشق آمد و به سادگی از ما گذشت و رفت دستی برای دلخوشی ما تکان نداد بر کام باز مانده ی رندان تشنه لب دستان مرگ جز قدحی شوکران نداد آن کس که کوه غم به دل عاشقان گذاشت ماندم چرا اجازه ی آتشفشان نداد؟ با ما چه کرد عشق؟ که صد بار قلبمان تا پای مرگ رفت ولی باز جان نداد پرپر زدیم در همه ی عمر در قفس دستی به بال خسته ی ما آسمان نداد ما می رویم بلکه شما شادمان شوید دنیا به ما که روی خوشش را نشان نداد @golchine_sher
عاشق شده ام حال و هوایم خوبست درد است ولی درد برایم خوبست آرامش من ! با تو فقط حالم نه خوابم ، نفسم ، لحن صدایم خوبست تشخیص پزشک است کنارم باشی عطر تو برای ریه هایم خوبست من با تو خوشم ، نا خوشی ام چیزی نیست آنقدر که تاثیر دوایم خوبست هربار فقط عاشق تو خواهم شد صدبار به دنیا که بیایم خوب است؟؟! طوفان که نه ! بگذار قیامت باشد من در بغل گرم تو جایم خوب است... @golchine_sher
انصاف نیست آیه‌ی رحمت شود عذاب چینی که حق زلف بُود بر جبین مزن @golchine_sher
‌از سختیِ قیامت، ما را چه باک باشد بی‌تو گذشت ما را، هر دم هزار ساعت... @golchine_sher
ما جز به عشق او به کسی دل نداده ایم با جان و دل به پای حسین ( ع ) ایستاده ایم راه سعادت است به سمت خدا حسین شکر خدا مسافر این راه و جاده ایم آقایی است نوکر این خاندان شدن ما نسل پشت هم همه ارباب زاده ایم باشد دلیل خلقت ما گریه بر حسین تا آخرین نفس همه بر این اراده ایم فرقی نمی کند ز کدامین قبیله ایم ((در زیر خیمه اش همه یک خانواده ایم)) @golchine_sher
مرا امشب به یک لبخند تلخ خویش مهمان کن که من غیر از همین دیگر ز تو چیزی نمیخواهم @golchine_sher
شکسته بغض گلویم شبیه آینه درباد رسیده عمق سکوتم به حد ناله وفریاد امان نداده به چشمم بلور اشک روانم تقاص سادگی ام شد دلی که ازتپش افتاد منم غریبه ی شهری  میان کوچه ی بن بست نشان و نام خودم را  دوباره برده ام ازیاد منم غریبه ی شهری که آشنای دلم بود منی که پای پیاده رسیده ام سرمیعاد نشسته ام لب جویی که عمر رفته ببینم اگرچه زنده نبودم بجز همان شب میلاد دوباره نقطه سرخط دوباره شعر من از نـو رسیده فصل رهایی  دوباره زندگی آزاد @golchine_sher
سلام ای عطر مریم زیر باران! دوستت دارم خودت این ابر عاشق را بباران، دوستت دارم به باران می سپارم تا به روی شیشه ات از من هزاران بوسه بنویسد، هزاران دوستت دارم تو را چون اولین باری که گفتم «آب»، می خواهم شبیه اولین روز دبستان دوستت دارم شبیه کودکی که روی دستش می زند آرام نخستین قطره های نرم باران دوستت دارم چه باشی، چه نباشی دوست، عاشق، همسفر، همراه چه فرقی دارد اصلاً با چه عنوان دوستت دارم؟ تنفس می کنم زیبایی ات را، خواب می بینم شبیه نبض گل در ذهن گلدان دوستت دارم دلم را شهردار شهر عشقت کن که بنویسم به روی تابلوهای خیابان: دوستت دارم مرا در هُرم تابستان اندامت برویان تا خودم چتر تو باشم در زمستان، دوستت دارم @golchine_sher
روزی آید که دلم هیچ تمنا نکند دیده‌ام غنچه به دیدار کسی وا نکند @golchine_sher
چشمی به راهِ آمدنت جا گذاشتم از روی عمد پنجره را وا گذاشتم در كوچه ای كه هر شب از آن ميكنی عبور آيينه ای به شوق تماشا گذاشتم تو، روی خاطرات اگر چشم بسته‌ای من، روی حرفهای دلم پا گذاشتم با اينكه غير درد و فراق و جنون نبود بيهوده نام عشق بر آنها گذاشتم طی شد جوانی‌ام همه با حسرت وصال پا جای پای رنج زليخا گذاشتم @golchine_sher
من درختى خشك و بى بارم كه پايش آب نيست آسمانم گرچه در شبهاى من مهتاب نيست دوستت دارم ولى از ترس پنهان مى كنم تازگي ها عاشقى در بين مردم باب نيست كاش يك شب باز مهمانم شوى، باور كنم اين كه مى بينم تويى ليلاى زيبا، خواب نيست مثل فرهادم ولى من تيشه بر دل مى زنم خوب مى دانم كه او اندازه ام بى تاب نيست عاقبت يك روز من هم دل به دريا مى زنم در مرامِ پاكبازان ترسِ از سيلاب نيست @golchine_sher
 دست وپا هر کس درامواج بلا گم می کند رو به سوی ساحل دریای هشتم می کند بی گمان دارد دو حالت دل به هنگام ورود بال در می آورد یا دست و پا گم می کند چهره ی عشاق در این بزم جور  دیگری است چشم گریان است اما لب تبسم می کند دستها را بر در و دیوار وبر رومی کشد زائر این آستان  اینسان تیمم می کند مست این میخانه با یک جرعه بارش بار نیست کم  نمیخواهد دلش رو جانب خم می کند صحن جامع وقت باران جمع یاران دیدنی است نامت این  مجموعه  را غرق ترنم می کند صبحدم خورشید بربام توای شمس الشموس خویش را چون شعله ای کوچک تجسم می کند بر فراز آسمان این دستها گلدسته نیست پیر مردی با رضا دارد  تکلم می کند خوش به حال زائری که بعد مشهد با خلوص رو به سوی آستان بانوی قم می کند @golchine_sher
همیشه گدایی که آقا ندارد سر سفره ی هیج جا " جا ندارد بدون تعارف زدن سفره خوب است کرم خانه اصلا بفرما ندارد تقلا مکن تا مچم را بگیری گنهکار که بوق و کرنا ندارد بیا پیش مردم مگو که چه کردم خجالت کشیدن تماشا ندارد تو ناراحتی که چرا پشت کردم بیا خب بزن اینکه دعوا ندارد همین جا بزن آخرت را رها کن برای تو اینجا و آنجا ندارد مکش بر رخ من ببر آتشت را برای کسی که علی را ندارد .... ....سر سفره ی رحمت تو خدایا کسی جا ندارد که زهرا ندارد بگو  روزی ام کربلا نیست  ـ  اینکه نیازی به امروز  و فردا ندارد @golchine_sher
صبح آمده وطعم "سلام"ت عسلی‌ست هـر "صبح بخیرِ" نقره‌فامت عسلی‌ست دیگر چه نیازیست به صبحانه ، گلم ؟! وقتی لب و چشم و کلامت عسلی‌ست @golchine_sher
دنیا به چشم‌های من انگار گلشن است چشمم به نور حضرت دلدار روشن است شادم از اینکه فاصله‌ای نیست بین ما از او سرشته است دلم، دوست با من است هر کس که سنگ زد به دلم خسته شد فقط با لطف دوست، شیشۀ این قلبْ نشکن است با او ضرر نمی‌زند اصلا به من کسی آتش اگر به من برسد سرد و ایمن است زیبایی از اسامی حُسنای او گرفت انگشتر و مدال که بر دست و گردن است یک روز لال بود همین شاعری که حال با ذکر دوست عطر دهانش چو سوسن است @golchine_sher
از سنگ پُر کردی اگرچه بالشم را من در تو پیدا کرده ام آرامشم را! افتاده ام در چال نرم گونه هایت باید بخندی تا ببینی چالشم را از عشق نام اصلی ام را پرس و جو کن تا خود بگوید علّت پیدایشم را این خانه روشن مانده ، قلب من گواهت! از آتش زرتشت دارم تابشم را زخم تبرها یادگاری باستانی است با جان خریدم قرن ها فرسایشم را حتی اگر پاییز باغم را بگیرد امضا نخواهم کرد برگ سازشم را امشب شدم پروانه تا بهتر ببینی با کرم های کور ، فرق فاحشم را! @golchine_sher
باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ گر کافر و گبر و بت پرستی باز آ این درگه ما، درگه نومیدی نیست صد بار اگر توبه شکستی باز آ @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو را بوسیده ام چون آفتاب آهسته آهسته بیا بر چشم ِتار من بتاب آهسته آهسته هم اینکه عکس ِماهت توی حوض آب می افتد بغل میگیرمت در عمقِ خواب آهسته آهسته شبیه رقص ِماهی های قرمز خوب پیدایی دلم گم میشود در تنگِ آب آهسته آهسته نه تلخی می کنی با من نه شیرینی، نمی دانم تو را می خواهم ای حلوای ناب آهسته آهسته حواسم پرتِ دنیای تو شد دنیا به کامم شد چه زیبا رفت از دستم حساب آهسته آهسته گل ِرویِ تو در هر شاخساری آبرو دارد از ابروی تو می گیرم گلاب آهسته آهسته نگاهت را نگیر از چشمِ من یک روز می بینی که دنیا می شود بی تو خراب آهسته آهسته @golchine_sher
آه ای غمت قصیده‌ی بی‌انتها حسین! غم با دلت عجين شده از ابتدا حسین! در موی بیدهای جهان مویه می‌کنند موسیقی عزای تو را بادها حسین! ای حُسن بی‌بدیل‌! چه حُسن‌ سلیقه داشت آن که نهاد نام بلند تو را "حسین" تا بوده نی به حرمت تو گل نداده است این است فرق بین نی و نیزه‌ها، حسین! وقت نوشتن از تو قلم سرخ می‌شود هم‌خانواده است گل سرخ با حسین من ماهی قناتم و روز و شبم یکی‌ست ای کاش می‌رساند به دریا مرا حسین. ای شعر ناب نام تو را "آب" می‌نهم تا بعد خواندن تو بگویند: "یا حسین"! @golchine_sher
ویرانهٔ جاوید بماند دل بی‌عشق آن دل شود آباد که ویرانهٔ عشق است @golchine_sher
خیلی حسین زحمت ما را کشیده ای خیلی برای روضه ی تو کم گذاشتیم یک اربعین زیارت ما را ردیف کن ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم @golchine_sher
من برایت کوه کندم، تو مرا از ریشه ام عاشقی نه، بلکه رسوایی ست با تو پیشه ام لابلای عشق بازی ها نمی بینی مرا می رسد اما به گوش تو صدای تیشه ام سال ها بوی شکار تازه ای گیجم نکرد کاش آن شب هم نمی کردی گذر از بیشه ام رفتی و غم های من شد صد برابر بیشتر سنگ دل دیدی چه کردی با دل چون شیشه ام؟ بی وفایی کرده ای اما نمی دانم چه شد شوق دیدار تو رد شد باز از اندیشه ام @golchine_sher
یک بار هم ای عشق من از عقل میندیش بگذار که دل حل بکند مسأله ها را... @golchine_sher
تـرسم نکِشد بی تـو بـه فردا دلِ من... @golchine_sher
قلبِ سالارِ بنی آدم دریغا پُر غم است عرش و فرشِ عالمِ امکان سراسر ماتم است آهِ جانسوزِ عزا تا نُه فلک پیچیده است زین مصیبت صبحِ عالم تیره چون شامِ غم است مهر و ماه و مشتری خون گرید از سوز جگر آه و افغان از زمین تا بامِ عرشِ اعظم است در عزای کشتگانِ تشنه لب در کربلا قُدسیان بر سر زنان در هر کجای عالم است ناگهان از صدر زین خورشید دین شد سرنگون زین مصیبت تا به محشر قامتِ گردون خم است در عزای او ملائک نوحه خوانی می کنند خون بگرید آسمان در این عزا گویا کم است بعد از آن ظهرِ عطش با اینکه در کرب و بلا علقمه جاری ولیکن داغدار آدم است در عزای سرور دین ، سیّدِ خُلدِ برین کار دنیا تا قیامت ای دریغا درهم است ( شایق) امشب در عزای حضرتِ مولای عشق اشک هایش تا سحر جاری همانند یَم است @golchine_sher