eitaa logo
گلچین شعر
16.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
435 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
تو شاه بیت شعر ناب اهل بیتی در روشنی چون آفتاب اهل بیتی در بیت بیت دفتر شعر خداوند تنها ترین شعر کتاب اهل بیتی ......... خوشبوترین عطر شمیم اهل بیتی بوی دل آرای نسیم اهل بیتی نامت حسن ،حُسنت حسن ،خُلقت حسینی در بین عاشق ها کریم اهل بیتی (ع) @golchine_sher
شأن دعا به واسطه ربنای اوست معراج چشمه ای است که رودش حرای اوست عالم دخیل بند عبای یمانی اش وقتی حسینِ فاطمه تحت كَساى اوست خاك قدوم عرشى او توتياى چشم شرط عروج ، سُرمه گرفتن ز پاى اوست جان نبى عليست ، از اين رو كه مرتضى شرح زلال اَنْفُسَناى دعاى اوست نور اذان ز اشهد نام محمد است شور اذان ز اشهدِ بر مرتضاى اوست ما از الَست تابع اين خانواده ايم عهدى كه بسته ايم ز لطف و عطاى اوست شق القمر تجلى پيغمبرانه بود اين گوشه اى ز معجزه دست هاى اوست جنت همان نگاه محمد به قلب ماست او باب رحمت است كه عالم گداى اوست @golchine_sher
شرح غم جاودانه اش جانکاه است شب های مدینه بعد او بی ماه است این پاره جگر کریم اهل البیت است این کشته حسن غریب آل الله است (ع) @golchine_sher
در خانه ات غریبه و در کوچه ها غریب هرگز نبوده هیچ کسی در دو جا غریب   نامرد بود و شیشه ی عمر تورا شکست در خانه ات گذاشت تو را آشنا غریب  می خواستم که نام تو را بر لب آورم دستی ولی گذاشت ردیف مرا: غریب از تو گدا رسید به دولت ولی دریغ در ملک خویشتن، شدی ای پیشوا غریب بودند آشنا همه در کوچه با شما ماندی کنار مادر خود، پس چرا غریب؟   دستان سنگ خورد به آیینه، خرد شد افتاد مادرت به زمین بی هوا ، غریب   دیدم مدینه را شدم از اشک،آبشار ریحانه بود پیش رسول خدا غریب در باغ مصطفی،گل تو خاک می خورد پیچیده است عطر تو در این فضا غریب  پرپر شدی و تشت،تو را در بغل گرفت مادر به گریه گفت عزیزم: بیا غریب! نه گنبدی، نه صحن و سرایی، نه زائری مثل بقیع هست مگر کربلا غریب؟ صبح دوشنبه، قبل سلام علی الحسین گویم تو را به گریه، سلام علی غریب  (ع) @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای کریمی که گُل سرسبد مولایی در کرامت چقَدَر مثل خود زهرایی سرفرازم به گدایی ز درت شاه کریم  چون تو در بخشش بی منت خود دریایی هر زمان دست تمنا ونیاز آوردم دست خالی که نرفتم ، بخدا آقائی نشد اینجا که شوم زائر کویت اما تو پناهم بده در برزخ و آن تنهایی نام نیکوی تو با وصفِ جمیل آمده است تو  شه ِ حُسن و سخایی و  چه بی همتایی @golchine_sher
اگر می‌آمدی ایران تو مرقد داشتی حتماً به جز گلدسته و نقاره گنبد داشتی حتماً شمال شرق ایران یا جنوب غرب یا مرکز تو هم در بخشی از این خاک، مشهد داشتی حتماً کنار مضجعت در آخرش با شوق با فریاد پس از صل علیٰ،آل محمد داشتی حتماً کسی با کفشهایش در حریم تو نمی‌آمد به دور مرقدت از صحن‌ها حد داشتی حتماً «مُؤَیِّد» داشتی در مشهدت با شعرهای ناب و در کل زمین کلی مُؤَیَّد داشتی حتماً اگر می‌آمدی ایران شبیه حیدر کرار تو هم بین اذان یک جفت اَشْهَد داشتی حتماً همیشه سمت بابُ الْقاسمت غوغای زائر بود خودت هم از همانجا رفت و آمد داشتی حتماً @golchine_sher
کاش می شد آدمی راه ولا را می شناخت پیش از آن که فرق بین دست و پا را می شناخت مانده ام حتی من از شکل تجسم کردنش وضع دنیا را اگر ، اسلام ما را می شناخت گر نبودی مانده ام که عاجزی مانند من با کدامین معجزه باید خدا را می شناخت هم نشینی با شما عزت به خاک و سنگ داد ور نه دنیا از کجا غار حرا را می شناخت سجده می کرد از ادب بر هر چه آدم زاده ای روز آغازین اگر شیطان شما را می شناخت حال مردم را که می بینم به لب دارم سخن کاش دنیا دین پاک مصطفی (ص) را می شناخت پی به مظلومیّت آل عبا می برد خلق گر به قدر جرعه ای کربُ بلا را می شناخت @golchine_sher
آسمان غرق تمناست خدا می داند گنبدش گنبد خضراست خدا می داند گفت پیغمبر اسلام(ص) رضا(ع) مثل من است خواهرش ثانی زهر است خدا می داند حوض فیروزه ای و آبی سقا خانه کوثر حضرت زهر است خدا می داند برطرف می شود اینجا غم تو ای سائل این سخن گفته موسی ست خدا می داند دست بر گیر به دامان کریمانه‌ی او لطف او شاخه طوبی ست خدا می داند کودک و پیر و جوان، عاشق و دلداده او کرمش شامل دنیاست خدا می داند هر که در طوس زیارت کند این آقا را جای او جنت اعلا ست خدا می داند @golchine_sher
فدای جود کسی که هرآنچه را بخشید فقط به خاطر خشنودی خدا بخشید از ابتدا پدرش فکر ما گداها بود که سفره‌ی کرمش را به مجتبی بخشید غریب بود اگرچه گدا فراوان داشت کریم بود، بدون سر و صدا بخشید کریم کار ندارد به اسم و رسم کسی غریبه را چه بسا بیش از آشنا بخشید ملامتش نکنید آنکه را مدینه نرفت مدینه زائر خود را به کربلا بخشید گمان کنم که دگر مادری زمین نخورد خدا فقط به حسن اینچنین بلا بخشید گمان دیگرم این است لحظه‌ی آخر به غیر قاتل مادر بقیه را بخشید... @golchine_sher
طشتی ازخون شده لبریز و جگر می سوزد نالہ ها دارد و از زهــر و شرر می سوزد دلش ازغربت این خانہ بہ تنگ آمده است حسن عمریست کہ از"دیدن در" می سوزد @golchine_sher
پدر حیران شد از بُهت دو چشم بی گناه تو چو زخم کوچه پیدا شد در اندوه نگاه تو و خاک چادر مادر تکاندی و به او گفتی پدر ویران شود بیند  چنین چادر سیاه تو چه دیدی در خم کوچه؟چه در سینه نهان کردی که چون تیری شد آن صحنه و کوچه قتلگاه تو به کوچه راه تو بسته فرار از کوچه ناممکن به جز دیوار آن کوچه نبوده تکیه گاه تو نه قدی و نه بازویی که گیری دست نامردش یکی ای کاش می آمد و میشد جان پناه تو و دنیا طور دیگر شد برای روزگار تو خسوف غربتی دارد همیشه روی ماه تو به خون دل سپاهی را فراهم کردی و اما به هم پاشید با  دِرهم  تمامیِّ سپاه تو ‌ غریبانِ همه عالم به خانه مأمنی دارند غریب ابن الغریبی که نشد خانه پناه تو و آخر آید از ره او و طرح بارگاه از او که شیعه آرزو دارد بسازد بارگاه تو ع @golchine_sher