تکان داده ست فریاد گلویت خواب دنیا را
به خونت هدیه دادی بر جهان مرده، احیا را
چنان قلب زمین را بر تپش انداختی شاید...
میان آه خود داری نفس های مسیحا را
فلسطینم ! به خاک افتادی اما شور اعجازت....
به خود آورده حتی ساحران قوم موسی را
و لا تحزن و لا تحزن! نترس ای جان خونین تن
که بشکافد عصایش بار دیگر موج دریا را
به رسوایی نشسته پادشاه لخت اسراییل
بگو دیگر نبافد تارهای سست حاشا را...
زمین غزه از خون شهیدان آب مینوشد
به یاد آورده ای تاریخ صبرا و شتیلا را
ولی سوگند بر تین و ولی سوگند بر زیتون
که میسازند این خون گریه ها ، لبخند فردا را
ببار ای اسمان بر تارهای عنکبوت امشب
مهیا کن برای حضرتش صحن مصلی را
کسی می آید و در مسجدت تکبیر میگوید
ربیع الآخری می آورد طوفان الاقصی را
.....
پریشان حال از این جغرافیای نا مسلمانم
کسی تا مسجد الاقصای خونین میبرد مارا؟....
#ریحانه_ابوترابی
#عضوکانال
#فلسطین
@golchine_sher
اگر چه نزد شما تشنهٔ سخن بودم
کسی که حرف دلش را نگفت من بودم
دلم برای خودم تنگ میشود آری
همیشه بی خبر از حال خویشتن بودم
نشد جواب بگیرم سلامهایم را
هر آنچه شیفتهتر از پی شدن بودم
چگونه شرح دهم عمق خستگیها را؟
اشارهای کنم انگار کوهکن بودم
من آن زلال پرستم در آب گند زمان
که فکر صافی آبی چنین لجن بودم
غریب بودم و گشتم غریبتر اما
دلم خوش است که در غربت وطن بودم
#محمد_علی_بهمنی
@golchine_sher
کسی نگفت چرا خانهات اثاث ندارد
کسی نگفت چرا کودکت لباس ندارد
کسی نگفت چرا بودنت شبیه به مرگ است
کسی نگفت چرا مردنت هراس ندارد
نگفت چون که پشیزی نداشت گفتنِ اینها
که این مداخله دخلی به اسکناس ندارد
سیاست است و سیاست علی شناس ندارد
سیاست است و به جز چند عمرو عاص ندارد
جهان که شیفتهی چشمِ سبز و روی سفید است
تفقّدی به سیاهانِ آس و پاس ندارد!
مرا ببخش که این بار گریهام نگرفته!
ببخش... گریه برای شما کلاس ندارد...
#یاسر_قنبرلو
تقدیم به تمام مظلومین بدون حمایت جهان
@golchine_sher
عشق یعنی در میان غصههای زندگی
یک نفر باشد که آرامت کند
#علیرضا_عباس_زاده
@golchine_sher
زمین گرفته دلش پاک در هوایت قدس!
نمی رسد به کسی جز خدا صدایت قدس!
هنوز حرمله ها با سه شعبه منتظرند
و عمر کوته اطفال کربلایت قدس!
حقوق ضدّ بشر، سازمان چند ملل
که بسته چشم به داغ سه ساله هایت قدس!
بدون شائبه لایُمکِنُ الفِرار از عدل
سقوط و ذلت ظلم است خون بهایت قدس!
شکوه واهی طاغوت و جبت خواهد ریخت
که وعده داده به مستضعفان خدایت قدس!
چه زود پیش تو آلاله ها به صف باشند
در آن نماز که برپاست در نهایت قدس!
#حسن_صیاد
#عضوکانال
#شعر_مقاومت
#قدس
#غزه
#بیمارستان_معمدانی
#المستشفى_المعمداني
@golchine_sher
نـه فـقـط از تـو اگـر دل بـکَنـم می میرم
سایـه ات نـیـز بـیـفـتـد به تنـم می میرم
بین جـان من و پیراهن من فرقی نیـست
هـر یکی را کـه بـرایـت بـکَـنـم می میرم
بـرق چـشمـان تـو از دور مـرا می گـیـرد
مـن اگـر دسـت بـه زلفـت بزنم می میرم
بـازی مـاهی و گـربـه است نظر بـازی مـا
مثل یک تنگ شبی می شکنم می میرم
روحِ برخاسته از من !!!تهِ این کوچه بایست
بیش از ایـن دور شوی از بـدنـم می میرم
#کاظم_بهمنی
@golchine_sher
درد عشقی کشیدهام که مپرس
زهر هجری چشیدهام که مپرس
گشتهام در جهان و آخر کار
دلبری برگزیدهام که مپرس
آن چنان در هوای خاک درش
میرود آب دیدهام که مپرس
من به گوش خود از دهانش دوش
سخنانی شنیدهام که مپرس
سوی من لب چه میگزی که مگوی
لب لعلی گزیدهام که مپرس
بی تو در کلبه گدایی خویش
رنجهایی کشیدهام که مپرس
همچو حافظ غریب در ره عشق
به مقامی رسیدهام که مپرس
#حافظ
@golchine_sher
گُل کرد خاطرات دل انگیز چشم تو
ترفندهای وسوسه آمیز چشم تو
دل ، گرم از اینکه اینهمه شادی برای من
وابستهام به شادی یک ریز چشم تو
شاید که در گذشتهی خود سیر می کنم
درگیر عکس ها و گلاویز چشم تو
ذهنم دوباره پر شده سرشار خاطرات
ذهنم دو باره پر شده لبریز چشم تو
چشمم به حکم خیره سری پیش می رود
نفرین به شادمانی ناچیز چشم تو
دیگر چه اعتماد به عهد دوباره ات
فردای فتنه وسعت ناچیز چشم تو
#حسین_اصغری_سوادکوه
#عضوکانال
@golchine_sher ۱
با اینکه برای دیدنم تاب نداشت
یک لحظه پس از رفتن من خواب نداشت
چون بستری بخش روانی ها بود
هر بار مرا که دید اعصاب نداشت
#نوروزرمضانی
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی
یکسر به کانال ما بزن 👌
🌷فقط رباعی و تک بیت
حتما حالت خوب میشه
یکبار امتحان کن🌷
❤️کاش جای بوسهاش میماند بر پیشانیام
با خدا بودن نشان از مِهر میخواهد نه مُهر!❤️
https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
لبخند بزن که زندگی در گذر است
عِطر گُل رازقی نسیم سحر است
برخیز و بیا که باز مهمان داری
شب رفته و آفتاب در پشت در است
#نسترن_بنی_نجار
@golchine_sher
شمعی که نمی سوزد، پروانه نمی خواهد
اشکی که نمی ریزد، سرشانه نمی خواهد
از بند تعلق ها، آزاد و رها باشیم
آن باد وزان دشت، کاشانه نمی خواهد
فرهادم و دلداده، این قصه ی شیرین را
می دانی و می دانم، افسانه نمی خواهد
مهر تو به دل دارم، ای دلبر یک دانه
بی تو دل من هرگز، دردانه نمی خواهد
باید بروم زین جا، من عاشق و مجنونم
این شهر پر از عاقل، دیوانه نمی خواهد
#شاهین_بهرامی
@golchine_sher
به طور و به تین و به زیتون قسم
به آوارگیهای مجنون قسم
به مِهر و به ماه و به کوه و به دشت
به صبح و شب و چرخِ گردون قسم
به چشمانِ پر رمز و رازِ سحر
به آرایه و شعر و مضمون قسم
به عمرِ کمِ لالههایِ غریب
به اجسادِ آغشته در خون قسم
به دستانِ خالیِ مشتی غیور
که زد ریشهی ظلم و صهیون قسم
به رعناییِ هر چه سروِ صبور
که اِستاده چون کوه، اکنون قسم
که نابود میگردد این صهیونیست
به طور و به تین و به زیتون قسم
#عادل_حسین_قربان
#مرگ_بر_اسرائیل
#برای_مسلمانان_فلسطین
@golchine_sher
هدایت شده از مجتبی خرسندی
بسم الله الرحمن الرحیم
« ماه آخر » رونمایی شد.
🔹#ماه_آخر چهارمین مجموعه شعر شاعر اهلبیت #مجتبی_خرسندی توسط انتشارات عصر صادق قم به زیور طبع آراسته شد. این مجموعه که شامل چهلغزل مهدوی از این شاعر است، در تیراژ هزارنسخه چاپ و در پنجمین نشست شاعرانه مدح امیر رونمایی شد.
🔹در این مراسم که باحضور حضرت آیتاللهالعظمی میلانی، استادمحمدعلی مجاهدی، استادجوادمحدثی، استاد بندانینیشابوریوحجتالاسلام میرزامحمدی در محل موسسه امامت قم برگزار شد، از این اثر تازه منتشر شده رونمایی شد.
🔹برای سفارش کتاب و دریافت آن با #ارسال_رایگان در سراسر کشور با آیدی زیر در تماس باشید؛
@Mahe_Akhar1
🔹کانال اشعار مجتبی خرسندی؛
@Mojtaba_khorsandi
و عمر شیشه ی عطر است، پس نمیماند
پرنده تا به ابد در قفس نمیماند
مگو که خاطرت از حرف من مکدر شد
که روی آینه جای نفس نمیماند
طلای اصل و بدل آنچنان یکی شدهاند
که عشق جز به هوای هوس نمیماند
مرا چه دوست چه دشمن ز دست او برهان
که این طبیب به فریاد رس نمیماند
من و تو در سفر عشق دیر فهمیدیم
قطار منتظر هیچ کس نمی ماند
#فاضل_نظری
@golchine_sher
رها شدیم رها مثل روح بی جسدی
نه با توایم و نه بی تو چه روزگار بدی
رها شدیم در آیینه های تو در تو
چه ازدحام عجیبی چه شهر بی عددی
رها شدیم در این کوچه های سر گردان
نه آستانه ی عشقی نه خانه ی خردی
مرا به حاشیه ی سرد زندگی آورد
امید رو به زوالی دلیل نا بلدی
ستاره ای شدم و در خودم درخشیدم
ولی چه سود که چشمی نمی کند رصدی
مگر به سایه نام تو رو کنم پس از این
که در پناه تو امن است یا علی مددی
#عبدالجبار_کاکایی
@golchine_sher
ستاره سر زده و آفتاب خوابیده
چقدر نور میان حجاب خوابیده
هزار غنچهی نشکفته زیر زخم لگد
میان شاخه گل بی حساب خوابیده
گرفته کودک خود را چو جان در اغوشش
پدر که بین غم و اضطراب خوابیده
به خون نشسته عزیزی در انتهای عطش
شبیه غربت طفل رباب خوابیده
میان موج و تلاطم گواه تاریخ است
هزار ماهی بر روی آب خوابیده
برای چمبره ماری گرسنه در دل شب
به دور شهر غریب خراب خوابیده
در این میانه تنفگ و در آن میانه خدنگ
به چشم باز یلی در رکاب خوابیده
هنوز مانده از این قوم شیرمردانی
کنار اسلحهی پر خشاب خوابیده
امید می چکد از چشم های خسته شان
که روی سنگ شبیه عقاب خوابیده
نوشته شد صفحاتی ز داستان اما
که مرد قصه میان کتاب خوابیده
#زینب_عدالتیان
#عضوکانال
@golchine_sher
با یاری حق شود به زودی تعطیل
چیزیکه به زور شد به دنیا تحمیل
وقتاست که در جهان فراگیر شود
فــــریـــاد بــلــنـدِ مـــرگ بــر اســرائـیـل!
#مرگ_بر_اسرائیل
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@golchine_sher
پیچایی گیسوی شکن در شکن است این
یا مطلع پیچیده ی شب های من است این
زیر قدم رهگذران له نشود ...آی
دل نیست که آلاله ی خونین کفن است این
نم نم بچشان بوسه ی خود را به لبانم
گیرایی بی حد شراب کهن است این
بگذار در آغوش تو آرام بگیرم
دلچسب ترین شیوه ی جان باختن است این
یک لحظه از آن فاصله بنشین به تماشا
دل نه به خدا خانه ی ویران من است این
ارزان مفروشید رفیقان سر ما را
زنهار! مگر یوسف بی پیرهن است این
سم کوفته پاییز بر این دشت و گذشته است
انگار نه انگار گل است این چمن است این
این قدر بر این پیکر تفتیده متازید
سوگند که ایران من است این وطن است این
#سعید_بیابانکی
@golchine_sher
قَدرِ صدها آسمان غم داشتم، از ابتــــــدا
در زمین جــــا دادنِ من،کارِ آسانــــی نبود
#علیرضا_شیدا
@golchine_sher
پاییز،از کجا بداند،
هربار چند برگ از دست میدهد
و من ، چطور بگویم که،
چه قدر دوستت دارم...
#نزار_قبانی
@golchine_sher
دوستیهای عمیق
از آنِ روحهایی است که
یکدیگر را درك میکنند...
#جبران_خلیل_جبران
@golchine_sher
خوش صورت و خوش قامت و خوش آب و هوایی
خوش خنده و با معرفتی، اهل کجایی؟
با دیدن لبخند تو هوش از سرِ من رفت
آن طرز نگاهِ تو مرا کرده هوایی
تأثیرِ نگاهِ تو و چشمانِ تو بوده
اکنون تو اگر در دلِ دیوانه ی مایی
تا دید تورا این دلِ دیوانه به ما گفت
تو نیمه ی گم گشته ی پنهانی مایی
با بودنِ روی تو چه حاجت به طبیب است
بر زخم ِ دلِ من تو خودت مثل شفایی
لبخندِ تو آرامش این قلبِ مریض است
تو جلوهای از قدرت زیبای خدایی
حقّا که به افتادن ِ در دام نگاهت
چیزی نتوان گفت به جز عشق و رهایی..
#سعید_غمخوار
@golchine_sher