eitaa logo
گلچین شعر
14.7هزار دنبال‌کننده
918 عکس
310 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
شب آمد و دل تنگم هوای خانه گرفت دوباره گریه‌ی بی طاقتم بهانه گرفت شکیب درد خموشانه‌ام دوباره شکست دوباره خرمن خاکسترم زبانه گرفت نشاط زمزمه زاری شد و به شعر نشست صدای خنده فغان گشت و در ترانه گرفت زهی پسند کماندار فتنه کز بن تیر نگاه کرد و دو چشم مرا نشانه گرفت امید عافیتم بود روزگار نخواست قرار عیش و امان داشتم زمانه گرفت زهی بخیل ستمگر که هرچه داد به من به تیغ باز ستاند و به تازیانه گرفت چو دود بی سروسامان شدم که برق بلا به خرمنم زد و آتش در آشیانه گرفت چه جای گل که درخت کهن ز ریشه بسوخت ازین سموم نفس‌کش که در جوانه گرفت دل گرفته‌ی من همچو ابر بارانی گشایشی مگر از گریه‌ی شبانه گرفت @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 @robaiiyat_takbait ایکاش بهانه ای شود دستانم آغاز ترانه ای شود دستانم بگذار که لای دشت موهات گلم دندانه ی شانه ای شود دستانم https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای تا ابــد داغ تـو بر دل های بیدار رفتی ولی یاد تو جاوید است سردار ما را دعا کن تا که سرگردان نمانیم در فتنه ها و این دوراهی های بسیار @golchine_sher
تقدیم به مردی که این روزها نبودنش بیشتر حس می‌شود آن قطره ای که راه به دریا گرفته است دلتنگی اش تمام هوا را گرفته است میخواستم ببینمش آن دم که می‌گذشت افسوس! اشک راه تماشا گرفته است آخر مراد یافته هرکس که اینچنین در هر قنوت دست تمنا گرفته است آن بیت ناب بود که کم داشت واژه ای با یک "شهید" این همه معنا گرفته است هر کس در این مسیر سرش می‌شود فدا با روضهٔ حسین تسلا گرفته است ای عطر ناب! شیشهٔ عمرت اگـر شکست حالا ببین تمام جهان را گرفته است @golchine_sher
لبانت را چو رازی با لبانم در میان بگذار برای کارهای این‌چنینی هم زمان بگذار کسی از نامت ای جان دلم بویی نخواهد برد پزشکم گفته است این قرص را زیر زبان بگذار به هر شکلی شده می‌چینمت ای سیب دور از دست! خودت لطفی کن و پای درختت نردبان بگذار زمینی‌ها تو را و آسمانت را نمی‌فهمند بخوان و رادیو را روی موج "شد خزان" بگذار بمیرانم! من از بهبودیِ بی تو هراسانم به رسم مهربانی لای زخمم استخوان بگذار دلم از این همه تنهایی و دوری به تنگ آمد خودت را جای من تنها نه... جای هر دومان بگذار @golchine_sher
مرا به حبس در چهار فصلِ چشم هایت ببر آن جا که بذرهای دوست داشتن از اعماق کلمات تو به گل می نشینند (کیانا) @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌺 به شوق حلول ماه رجب و نذرِمیلاد باسعادت 🌺🍃 ابر و باد و مه و خورشید خبر آوردند در بهشتِ ابدی شیر و شکر آوردند آسمان داده خبر؛ ماهِ رجب کرده حلول گل تبسّم زده، بارانِ شعف کرده نزول رحمتِ لم یزلی باز مقدّر شده است نظرِ لطفِ خدا چند برابر شده است سختی اش راحتیِ روزِ قیامت دارد روزهٔ ماه رجب بسکه فضیلت دارد سربه زیر آمده دارد چقدَر آرامش آنکه دارد هوسِ ناب ترین آمرزش سَحری؛ عادت به خوردنِ تربت دارد ایمنی از عطش ِ روز قیامت دارد وقتِ افطار؛ سرِ سفرهٔ در عرش ِ برین بیمه کرده همهٔ عمرِ خودش را پس از این فصلِ بیداری و لحظاتِ خوشِ اقرار است ماهِ برگشتن و دل دادن و استغفار است میشود کوهِ گناهان؛ همه تبدیل به کاه میشود چند برابر حسنه در این ماه تا زمینگیر شود نفْس؛ مهمّات بگیر از خدا نیمهٔ شب رزق مناجات بگیر با اذان توبه کن و لحظه به لحظه هرگاه "یا من أرجوه" بخوان! سجده کن و خیر بخواه امشب از عرش؛ به عشّاق پیاله دادند دلِ ما را که به میخانه حواله دادند پنجمین جنّتِ أعلی، نوهٔ خیرِ کثیر اول ماه رجب آمده با ماهِ منیر آرزویِ همه بوسیدنِ این قرآن است خانهٔ حضرت سجاد(ع) پُر از مهمان است پسری که پدرش درس ِ صحیفه دارد باید از عالَم ِ "ذر" لوح و قلم بردارد با محبّت شده بی واسطه بخشندهٔ علم بی جهت نیست اگر هست شکافندهٔ علم داده دل را به بیاناتِ خوش ِ حیدری اش شبِ میلادش، هر کس شده پا-منبری اش روح و جان و شب و روزش شده ارزانیِ علم پدرش بانیِ سجاده و خود بانیِ علم شد محمد(ع)! به خدا حضرتِ فرهیخته است رحمت و علم و عمل را به هم آمیخته است میرسد از نفَحاتِ نفَسَش صد شاعر فقه و عرفان شده مشتاق به قالَ الباقر گفته این را که بداند دلِ دائم گمراه سببِ هر چه گرفتاری بنده ست؛ گناه* سخت بیماری و محتاج به درمانش باش دلِ بیچاره! بیا دست به دامانش باش! * ما مِن نَکبَهٍ تُصِیبُ العَبدَ إلاّ بِذَنبٍ هیچ گرفتاری‌ای به بنده نمیرسد مگر به سبب گناه. 📚الکافی، ج۲، ص۲۶۹ @golchine_sher
علیه السلام خورشید علم در شب ظلمت دمیده بود او را خدا به نام نبی آفریده بود انگار دست حضرت داور سحرگهی تصویر پنج تن به رخ او کشیده بود دنیا میان دفتر تاریخ خود کسی حتی شبیه حضرت باقر ندیده بود حتی برای عرض ادب تا خود زمین جبریل با صفوف ملائک رسیده بود وقتی رسید جهل مرکب به گل نشست وقتی رسید قامت شیطان خمیده بود اصلا رجب به یمن قدومش مُرجَّب است از خاک گل به شوق نگاهش دمیده بود عطر بهار بوی لبش را گرفته بود وقتی که طعم لعل لبش را چشیده بود @golchine_sher
گرم است از تصور تو آشیان من زیباست با خیال حضورت جهان من تلخی اگرچه، شور غزل‌خوانی منی آه ای شرابِ ریخته در استکان من شیرین شده‌ست کام هر آنکه شنیده است نُقل تمام شهر شده داستان من هر جا که رفته پای خیال تو بی‌گمان با سر دویده قبل تو روح روان من لب‌هات را بکار در اندیشه‌ی لبم تا از بهار، قصه بگوید دهان من تنها، دوای صبح و شب قلب من که نیست دردت چکیده در دهن استخوان من دل‌شوره‌های آمدن و درد رفتنی آه ای همیشه سخت‌ترین امتحان من! گفتند چیست علت شور نهان او بی‌هیچ پرده‌پوشی و  بی هر بهانه، من! @golchine_sher