کی کُند دست خودش را پیش هر ناکس دراز
آنکه ازسویِ خدایش،رزقِ کامل می خورد
#علی_اصغر_شکفته
#عضوکانال
@golchine_sher
جز آرزوی وصل تو یکدم نمیکنم
یکدم ز سینه مهر تو را کم نمیکنم
ای آن که سربلند مرا آفریدهای
جز پیش آستان تو سَر، خَم نمیکنم
گر در ازای عشق، غم عالمم دهی
با عالمی معاوضه این غم نمیکنم
جز راه پاک دوست یقیناً نمیروم
جز انتخاب عشق مسلم نمیکنم
چون آتش فراق تو را آزمودهام
خوف از عذاب سخت جهنم نمیکنم...
آن شمع خامُشم که به شبهای بیکسی
حتی هوای گریه نمنم نمیکنم
داروی درد هجر حبیب است، بس کنید
من از طبیب خواهش مرهم نمیکنم
حیران از این تغافل خویشم که زادِ راه
گاهِ سفر شدهست و فراهم نمیکنم
#سیدحسن_حسینی
@golchine_sher
کجای روزگار ایستاده ام
عطری که مرا
به انتهای کوچۀ یقین می رساند
و آبشار نگاهی که
دعبل عاشق اش می شود
به خود می خواند
پنجره ای که رنگین کمان را عاشق می کند
تکه، تکه، تکه
می شوم
به وسعت آینه هایی که
از پشت پنجره با من حرف می زنند
و اشک خودش را به من می رساند
کوله باری از آه و التماس
و سلام مرتضی پسر همسایه
دلم را به ضریح می سپارم
آیه، آیه، روشنی
آنقدر که روی آسمانم را میبینیم
حالا
بدون چشم هایم
احساس تشنگی می کنم
#محمد_صادق_بخشی
#عضو_کانال
#امام_رضا
@golchine_sher
تا کی به ناز رفتن و گفتن که جان بده!
جان میدهم،
بیا،
به تقاضا چه احتیاج؟
#هلالی_جغتایی
@golchine_sher
دلخوش نشستهام
که شاید گذر کنی!
لعنت به شایدی که مهیا نمیشود...
#شمس_لنگرودی
@golchine_sher
زینت به سر شانه ی سقاست رقیه
در وقت کرم شهره به دریاست رقیه
نازل شده یکبار دگر سوره ی کوثر
باید بنویسند که زهراست رقیه
او بضعه ی ارباب جهان است از این رو
در ارثیه اش ام ابیهاست رقیه
در پای رخش ماه به زانو زدن افتاد
با نور رخش معرکه برپاست رقیه
تا عرش خدا هر که رهی خواست بگویید
صحن حرمش عرش معلاست رقیه
شانش چه رفیع است ،کنیزان حریمش
هم مریم و هم حضرت حواست ،رقیه
دنبال بهشت ابدی از چه روانید...
وقتی که خودش آخر دنیاست رقیه
از خاک به افلاک همه محو شکوهش...
مه دخت حسین عصمت کبراست رقیه
در سجده ی خود بر لب باباش نشان داد
با سن کمش شهره به تقواست رقیه
او ارثیه برده ست ز صدیقه ی کبری...
در بذل و کرم بین که چه غوغاست رقیه
در شام که راس پدرش دید چنین گفت
برگرد که ناموس تو تنهاست، رقیه
.
گویید به عشاق حسین بن علی که...
نزدیک ترین راه به آقاست، رقیه
#یس_علوی
#عضو_کانال
#یا_رقیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_العن_الجبت_و_الطاغوت
@golchine_sher
از شاخههای خشک،
امید شکوفه نیست
بیهوده دلبری مکن، از ما گذشته است...
#حسین_دهلوی
@golchine_sher
نگاهت میكنم خاموش و خاموشی زبان دارد
زبانِ عاشقان چشم است و چشم از دل نشان دارد...
#هوشنگ_ابتهاج
@golchine_sher
دست عشق از دامن دل دور باد!
میتوان آیا به دل دستور داد؟
میتوان آیا به دریا حکم کرد
که دلت را یادی از ساحل مباد؟
موج را آیا توان فرمود: ایست!
باد را فرمود: باید ایستاد؟
آنکه دستور زبان عشق را
بی گزاره در نهاد ما نهاد
خوب میدانست تیغ تیز را
در کف مستی نمیبایست داد
#قیصر_امین_پور
@golchine_sher
با صد هزار جلوه برون آمدی که من
با صد هزار دیده تماشا کنم تو را...
#فروغی_بسطامی
@golchine_sher
در انتظار تو تا كي سحر شماره كنم؟
ورق ورق شب تقويم كهنه پاره كنم؟
نشانه هاي تو بر چوب خط هفته زنم
كه جمعه بگذرد و شنبه را شماره كنم
براي خواستن خير مطلقي كه تويي
به هر كتاب ز هر باب استخاره كنم
شب و خيال و سراغ تو،باز مي آيم
كه بهت خانه ي در بسته را نظاره كنم
تو كي ز راه ميايي كه شهر شبزده را
به روشنايي چشمم چراغواره كنم؟
ز ياس هاي تو مشتي بپاشم از سر شوق
به روي آب و قدح را پر از ستاره كنم
هزار بوسه ي از انتظار لك زده را
نثار آن لب خوشخند خوشقواره كنم
هنوز هم غزلم شوكراني است الا
كه از لب تو شكرخندي استعاره كنم
#حسین_منزوی
@golchine_sher
کور بودیم و
غمهای پدر را نمیدیدیم
مادرم اما بریل میدانست
هر شب دردها را
از روی پینه دستهای پدر مرور میکرد
#حسین_غلامی_خواه
@golchine_sher
هر شب دلم بهانه ی تو...
هیچ بگذریم
امشب دلم دوباره تو را...
هیچ شب بخیر
#صادق_طهرانی
@golchine_sher
گاه می پرسند از من
عاشقش هستی هنوز؟
بی تفاوت بودنم را گریه می ریزد به هم...
#فرامرز_عرب_عامری
@golchine_sher
آنکه آسوده ی خواب است به بازوی رقیب
بالش نم زده از گریه چه میداند چیست؟!
#مسیح_مسیحا
@golchine_sher
عشق آموز اگر گنج سعادت خواهی
دلِ خالی ز محبّت، صدف بیگهر است..
#رهی_معیری
@golchine_sher
تو را به عشق قسم می دهم ، بمان با من
بمان و باز هم از عشقمان بخوان با من
قلندرانه بمان زیر سقفِ بی سقفیم
بمان ، که نیست از این بهتر آشیان با من
مرا به خوشه ی گندم ، به عشق ، می خوانند
در این بهشت ، تو هم باش میهمان با من
به دستهای تهی دستی ام چه می خندی؟
که قرنهاست ، قرین است رنج نان با من
پرنده بودم از این پیش تر ، ولی امروز
چه مانده با من ؟ حسرت بر آسمان با من
هزار پنجره چشم گشوده ، می دیدند
که صبح ، می شود آغاز همچنان با من
زمانه ، روح مر ا سخت زخم آجین خواست
به کینه خاست زمانه ، کران کران با من
بمان کمی دگر ، انگار ، زخمها کاری ست
بمان که می روم از دست تو ، بمان با من !
#سهیل_محمودی
@golchine_sher
تمامِ عمرمان سرگرمِ جمع و ضرب و تفریقیم
کسی اما نمیداند که با حاصل چه باید کرد
#محمدفرخطلب_فومنی
@golchine_sher
هر نسیمی که نصیب از گل و باران ببرد
می تواند خبر از مصر به کنعان ببرد
آه از عشق که یک مرتبه تصمیم گرفت:
یوسف از چاه درآورده به زندان ببرد
وای بر تلخی فرجام رعیت پسری
که بخواهد دلی از دختر یک خان ببرد
ماهرویی دل من برده و ترسم این است
سرمه بر چشم کشد،زیره به کرمان ببرد
دودلم اینکه بیاید من معمولی را
سر و سامان بدهد یا سر و سامان ببرد
مرد آنگاه که از درد به خود میپیچد
ناگزیر است لبی تا لب قلیان ببرد
شعر کوتاه ولی حرف به اندازه ی کوه
باید این قائله را "آه" به پایان ببرد
شب به شب قوچی ازین دهکده کم خواهد شد
ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد
#حامد_عسکری
@golchine_sher
بکش دستی به روی
زخم های بیشمار من
که اعجازی که دستت میکند
، مرهم نخواهد کرد
#جواد_منفرد
@golchine_sher
برای من، تو زمانی، نه روز و شب، آری
که دیگران گذرانند و ماندگار تویی
#حسین_منزوی
@golchine_sher
برای شادی روحم کمی غزل لطفا
دلم پر از غم و درد است، راه حل لطفا
همیشه کام مرا تلخ می کند دنیا
به قدر تلخی دنیای تان، عسل لطفا!
مرا به حال خودم ول کنید آدم ها
فقط برای کمی گریه لا اقل، لطفا
کسی میان شما عشق را نمی فهمد
ادا،دروغ بس است این همه دغل، لطفا
کجاست کوهکنی تا نشان دهد اصلا
به حرف نیست که عاشق شدن، عمل لطفا
"به زور آمده بودم، به اختیار مرا"
ببر به آخر دنیا از این محل لطفا
نمانده راه زیادی، کنار قبرستان
پیاده میشوم آقا... همین بغل، لطفا
#فرزاد_نظافتی
@golchine_sher
فریاد از وفای تو ای غم! که هیچگاه
مِیلَت برای دیدن ما کم نمیشود...
#حسین_دهلوی
@golchine_sher
روزگاری را بدون عشق سر کردم، نشد
خواستم دیوانهوار از عشق برگردم، نشد
هیچ کس دلواپسیهای مرا باور نکرد
هیچکس در خاک غربتخیز همدردم نشد
بغض کردم، مویه کردم تا سحر نام تو را
گریه کردم، گریه هم تسکین سردردم نشد
هر چه کردم عشق را از خانهام بیرون کنم
عاقبت پیش دل عاشق کم آوردم، نشد
آی گنجشکان سرگردان میان کوچهها!
خواستم با آخرین پرواز برگردم، نشد
#علی_اصغر_شیری
@golchine_sher
در گلو میشکند نالهام از رقت دل
غصهها هست ولی طاقت ابرازم نیست....
#هوشنگ_ابتهاج
@golchine_sher