eitaa logo
گلچین شعر
14.3هزار دنبال‌کننده
786 عکس
272 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
خوشا بر حال مهمانی که با بسیاری نعمت دلش با نعمت دیدار صاحبخانه می‌سازد… @golchine_sher
کمان حرمله هم می کشید آنجا آه چرا که قامت او از سه شعبه کمتر بود @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
افتاد بر زمین و دل آسمان گرفت داغی عظیم بود که از او توان گرفت در پیش چشم‌های پدر جمع نیزه دار با ضرب کینه های مداوم جوان گرفت بعد از هزار و نهصد و پنجاه امتحان خنجر گلوی خون خدا را نشان گرفت آن سر که داشت عطر لب مصطفی چرا یک شب نبود روی نی و بوی نان گرفت روضه رسید تا دم دروازه ای شلوغ دیدم زبان منبری روضه خوان گرفت ساعات بی دلیل نشد نام درب شهر از بس که از عقیله عالم زمان گرفت @golchine_sher
قاسم گرفته اذن میدان از عمویش حال و هوای غیرت افتاده به رویش شمشیر در دستش بیامد سوی میدان مانند جدش مرتضی چون شیر غران تازید بر قلب سپاه دشمن دون صحرا شده از تیغ شمشیرش پر از خون شیرین تر از جام عسل مرگ است پیشش نوش است بهر او شهادت نیست نیشش گر چه جوان است او ولی فکرش بزرگ است در معرکه با دشمنان عقلش سترگ است از هر طرف دشمن به سویش حمله آورد قد رشیدش روی خاک افتاده چون مرد شد ارباّ اربا پیکرش لبریز از درد از درد پیچید و عمویش را صدا کرد آمد به بالینش عمو با چشم گریان او را گرفته در بغل پر خون و عریان نفرین نموده قاتلان و دشمنان را بوسید جای زخمهای قد رعنا برده برادر زاده اش را سوی خیمه نوحه کنان اهل حرم همراه عمه خون گشته قلب عمه از داغ مکرر شد داغ قاسم هم به رویش داغ دیگر جانش فدا شد قاسم بن مجتبی هم اهل حرم لبریز شد از ماتم و غم @golchine_sher
پرستاری ندارم بر سر بالین بیماری مگر آهم از این پهلو به آن پهلو بگرداند @golchine_sher
گر خدا داری ز غم آزاد شو از خیال بیش و کم آزاد شو... @golchine_sher
پاکی آموز به چشم و دل خود، گر خواهی که سراپای وجود تو مطهر گردد... @golchine_sher
دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی زنهار بد مکن که نکردست عاقلی... @golchine_sher
گهواره خالی می شود با رفتن تو دیگر نمانده فرصتی تا رفتن تو حتی خدا با رفتنت راضی نمی شد عیسای من قربان بالا رفتن تو هر چیز را، هر رفتن نا ممکنی را می شد که باور کرد الا رفتن تو وقتی گناهی سر نمی زد از گلویت یعنی چرا یعنی معما رفتن تو ای کاش می بردی مرا با چشم هایت یا این که می افتاد فردا رفتن تو وقتی که پا در عرصه حق می گذاری فرقی ندارد آمدن یا رفتن تو... @golchine_sher
مرا از چشم‌ها انداخت خوبی‌های بی‌حدم که دل را می‌زند چیزی‌که بی‌اندازه شیرین است... @golchine_sher
گریه کردی خیام در هم ریخت قصه ای ناتمام، در هم ریخت بعد تو اصغرم، تمام زندگی ام همه چیزم مدام در هم ریخت @golchine_sher
برای روضه همین جمله بس؛ خدا نکند که پیش پای پدر یک پسر زمین بخورد... @golchine_sher
سعی کن پنجره‌ای رو به پریدن باشی دیده خواهی شد اگر لایق دیدن باشی... @golchine_sher
تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی تا شب ‌نرود صبح پدیدار نباشد... @golchine_sher
خود را وبالِ گردنِ مردم نکرده‌ایم ترجیح می‌دهیم تقاضایمان کنند... @golchine_sher
دوباره ماه محرم رسید و من نرسیدم به خیمۀ تو... نه! حتی به خویشتن نرسیدم گذشت سالی و در کاروان یوسف زهرا به چشم‌روشنی از بوی پیرهن نرسیدم به مقتل تو رسیدند و سوختند شهیدان مرا چه شد که به لبّیکِ سوختن نرسیدم؟ دم غروب، سراسیمه گشتم آه دوباره به آن سری که جدا مانده از بدن نرسیدم به تن لباس ریا کردم آه، یک سر سوزن به بوریای تو ای شاه بی‌کفن! نرسیدم دوباره بر سر نی، سیب‌های سرخِ رسیده‌ست دوباره ماه محرم رسید و من نرسیدم... @golchine_sher
*وهب ترسای مسلمان* باز هم خسته دل و عاشقِ باران شده ام عازمِ صومعـه ی خلــوتِ یاران شده ام تا در صومعـه رفتـــــم که بخوانم غزلـــم بعد از این واقعه تَرسایِ مسلمان شده ام با همین خستگی از طعنه ی این سلسله ها چکمـه پوشِ غــــزلِ خیلِ سواران شده ام گر چه این جلگـه تکیـده ست و ندارد ابری پشتِ هر لاله ی روییده ای پنهان شده ام بانگ این قافله را تا که شنیدم از دور از همین مصـرِ دلـم عازمِ کنعان شده ام عاشقی را ز تو اموختم و در دل شب هم نوای غزلِ شامِ غریبان شده ام ساربان خسته و از هر طرفی آه بلند تا ابــــد عاشقِ سمفونیِ باران شده ام (خاتم) @golchine_sher
صد قرن گذشت و مَشکِ عشقت               پرآب! دریا رَشک می‌برد به مَشکت                            عباس! @golchine_sher
قدِ قلم ز غصه و غم چون کمان شده‌ست دفتر به اسم اعظم او خونفشان شده‌ست آن میوه‌ی رسیده‌ی آل نبی، چنین درگیر کوچه کوچه‌ی فصل خزان شده‌ست اینجا برای غربتِ آن آیه‌ی کریم عرش خدای عزوجل نوحه خوان شده‌ست از شرمِ بی وفاییِ دنیا پرست ها خورشید پشت ابر پریشان نهان شده‌ست مهتاب امشب از غم مولای بی کسان در آسمان بی کسی‌اش بی نشان شده‌ست گفتم غریب و آه کشید آسمان شب شد شعله خیز هر نفس بیکران شب گفتم حسن (ع) غبار غمی در دلم نشست شیرازه‌ی زمین و زمان یک به یک گسست گفتم غریب بود چُنان دختر نبی قلب کبوترانِ رها در دلم شکست تنها گذاشتند کسی را که نور بود نفرین به اهل ظلم و چنین مردمان پست می‌گویم از یگانه‌ی میدان، همان که آه ناحق نگفت هیچ و به باطل نداد دست شیری که پا به پای پدر راه فتنه را بر دشمنان‌ و کفر سراسر چو کوه بست دریای جود بود و صفاتش پیمبری در رزمگاه و وقت سخن، چهره حیدری امشب هوای کوچه ما رنگ ماتم است دلهای شیعیان همگی خانه‌ی غم است امشب برای گریه بهانه‌ست دست دل بر پلک هر فرشته‌‌ی سرگشته شبنم است امشب علی (ع) و فاطمه (س) غرقند در عزا یک کهکشان غم است که در جان عالم است رفتی و خاک بعد تو گلگون شده‌ست آه زخمی برای قلب برادر فراهم است از این غم و مصیبت و این دردِ شعله خیز خون هم ببارد اگر این آسمان کم است میبینمش به خانه‌ی خود هم غریب بود همخانه اش حقیر_زنی نانجیب بود میبینمش که مثل علی(ع) سر به چاه داشت هر لحظه از غم دگران بر لب آه داشت قد قامتش شبیه پیمبر شکیل بود در سجده و قنوت، دعا تا پگاه داشت شب زنده دار بود و نجیبانه تا سحر راز و نیاز با شب و با قرص ماه داشت در سایبانِ لطفِ سراسر صفای او مهمان حبیب بود و به آن خانه راه داشت بی خانمان به دست کریمش امید بست آواره زیر سایه‌ی مهرش پناه داشت دنیا که دل به برقِ زر و سکه داده است فردا به احترام حسن (ع) ایستاده است حیران ترین منم که دلم داغدار توست کتمان نمیکنم که دلم بی قرار توست در خواب دیده‌ام که زیارت کنم تو را این گریه های من همگی یادگار توست با هر تپش صدا کنمت ای امام مهر این دل، دل غریبِ من آقا دچار توست دستم نمیرسد به بقیع و کبوتران دستم بگیر شاعره‌ای سخت زار توست تنهاترین منم که غریبم به کوی دوست تنها تو نیستی که جهان دوست دارِ توست روشن ترین ستاره‌ی در آسمانمی شعرم به نام توست که جان جهانمی @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
با سلام به اعضای محترم کانال به احترام ابا عبدالله الحسین و ماه محرم تا پایان روز عاشورا اشعار عاشقانه بارگذاری نخواهد شد از صبوری شما سپاس گزاریم 🌷🌷🌷🌷 @golchine_sher
باز کن پنجره را من تو را خواهم برد به سرِ رودِ خروشانِ حیات آبِ این رود به سرچشمه نمی گردد باز بهتر آنست که غفلت نکنیم از آغاز باز کن پنجره را صبح دمید... @golchine_sher
علی‌اکبر همین که چهرۀ خود را نمایان کرد خدا خورشید را در هفت پشت ابر پنهان کرد علی‌اکبر سوار اسب شد، آقا خداحافظ جوانی‌های پیغمبر تو گویی رو به میدان کرد شهادت تشنۀ بوسیدن لب‌های خشکش بود علی‌اکبر طوافی کرد در میدان و طوفان کرد علی‌اکبر زمین افتاد، یا نه آسمان افتاد علی‌اکبر زمین را آسمانی‌تر چراغان کرد شهادت هم نمی‌دانست با این جان چه باید کرد کرم کرد و شهادت را به خون خویش مهمان کرد خدا خورشید را در هفت پشت ابر پنهان کرد علی‌اکبر همین که چهرۀ خود را نمایان کرد @golchine_sher
کاش که در باغ اضطراب نیفتد روی زمین شیشه ی گلاب نیفتد چشم‌‌ ابوالفضل در حرم نگران است پای علی اکبر از رکاب نیفتد می‌رود ارباب مثل باز شکاری شیر حرم از روی عقاب نیفتد کرده کمین نیزه ای به قصد تقرب نقشه کشیده‌ست از ثواب نیفتد! آمده شیطان ز صحنه‌ عکس بگیرد حرمله نزدیک‌ شد ز قاب نیفتد فاطمه ی کربلاست حضرت زینب آمده تا باز ابو تراب نیفتد خیمه‌ی لیلا غریق اشک حرم شد خانه‌ی کس اینچنین در آب نیفتد گفت که از ما‌ گذشت کاش خدایا ولوله در خیمه‌ ی رباب نیفتد @golchine_sher
آسِمان دیده که خورشید زمینگیر شده پدری بر سر نعشِ پسرش پیر شده زیرِ پا لِه شده آلالهء زیبایِ حرم طعمهء تیر و نِی و نیزه و شمشیر شده @golchine_sher