eitaa logo
گلچین شعر
14.3هزار دنبال‌کننده
830 عکس
285 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشروح خبرهاست کماکان جانکاه با هر غم کهنه شد غمی نو همراه این قصه سرانجام خوشی خواهد داشت پایان سیاهـی است ان شاالله @golchine_sher
بوی بهشت می‌شِنوم از صدای تو نازکتر از گل است، گلِ گونه‌های تو ای در طنین نبض تو آهنگ قلب من ای بوی هرچه گل، نفس آشنای تو ای صورت تو آیه و آیینۀ خدا حقا که هیچ نقص ندارد خدای تو صد کهکشانْ ستاره و هفت آسمانْ حریر آورده‌ام که فرش کنم زیر پای تو چیزی عزیز تر ز تمام دلم نبود ای پارۀ دلم که بریزم به پای تو امروز تکیه‌گاه تو آغوش گرم من فردا عصای خستگی‌ام شانه‌های تو در خاک هم دلم به هوای تو می‌تپد چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو @golchine_sher
شهید_سید_هاشم_صفی_الدین عبای خاکی تو زیر آوار مرا با گریه یاد مادر انداخت سعادتمند بودی و شهادت تو را با دشمنان دین در انداخت دلت بیروت خونین بود و باید به قلب حادثه پر می کشیدی میان معرکه مثل شهیدان به جمع دوستانت می رسیدی حماسه آفرین بودی و دیدیم میان مشتهای تو خطر را به لرزه در میامد هر که می دید به روی شانه های تو تبر را سحر انگیزه ی چشم ترت بود اذان تکثیر می شد از صدایت چه در سر داشتی در زیر آوار که خلوت کرده بودی با خدایت قسم بر نام والا و شریفت تو را در آسمان ها برگزیدند برای امتداد راه پاکت شهادت را به شوقت آفریدند @golchine_sher
اندرونِ چاهِ هجران، داغِ بیژن می کشم تیرهای هجر را با آه از تن می کشم تیزیِ زخم زبان، در این سرای رنگ رنگ هم ز یاران و هم از نیرنگِ دشمن می کشم قطره ای ناچیزم و امّیدِ وصلِ بحر را از تلاطم های امواجِ بلا من می کشم صبر و خاموشی دوای سختیِ دلدادگی ست دفتر دل را شبیه سرو و سوسن می کشم زیر شمشیر قضا صیدی به دام افتاده ام با رضامندی به زیر تیغ گردن می کشم آتشِ برق نگاهت تا که می افتد به جان آه جانسوز از نهاد خود چو خرمن می کشم با حکیمان، همنشینی مرهمِ افسردگیست در برِ نادان، ولی جورِ تهَمتن می کشم "پهلوی چرب غنا ارزانی دون همّتان" من ز اندوه دلِ سرگشته روغن می کشم می پزد اندر خیال خود "محمد" شورِ وصل بلبلی هستم که نازِ گل ز گلشن می کشم @golchine_sher
داغی که بوسه‌ی تو به لب‌های ما نهاد یادش ‌بخیر و خاطره‌اش جاودانه باد بر من ببخش، گاه چنان دوست دارمت کز یاد می‌برم که مرا برده‌ای ز یاد دردا چنان که عمر و دریغا چنین که مرگ از من گرفت مهلت و مهلت به من نداد! ما را فریب دادی و جای گلایه نیست ما زود باوریم و تو دلال اعتماد صبرم کفاف این همه غم را نمی‌دهد سرمایه‌ام کم است و بدهکاری‌ام زیاد @golchine_sher
تیغ نگاه اگر تيغ نگاه من كند تاثير در چشمت فراوان گوهر زيبا شود تكثير در چشمت نگاهت ميكنم پر ميزند مرغ دلم سويت دل ديوانه من ميشود زنجير در چشمت به فرياد آوري صد غنچه خاموش در شعرم غزلهاي پريشان ميشود تفسير در چشمت مرا با تو به دريا مي برد اسب سپيد من هزاران خواب شيرين ميشود تعبير در چشمت تو تقدير مني ، تعبير يك رؤياي شيريني و می بیند دلم زیباترین تقدير در چشمت @golchine_sher
من سردم است، حرف به خرجم نمی رود دلگیرم از تَوالی این روزهای بد ما قرن هاست راه به جایی نبرده ایم اینجا که پیش قافله ها راه نابلد چشمانمان به راه رسیدن سفید شد آن کس که سال هاست … چرا پس نمی رسد ؟ آن کس که سال هاست چرا … آه زندگی ! دیگر نزن به بخت منِ خسته جان لگد یک روز من پرنده شدن را گریستم دانستم این قفس زده دیگر نمی پرد یک روز من پرنده و حالا منم همین مردی که روبروی تو سیگار می کشد @golchine_sher
از باده‌ی وصل، کامشان شیرین است از خنده‌ی شان بهشت، عطر‌آگین است "سنوار" نشسته در بَرِ  "نصرالله" در دستِ "هنیّه" دستِ "صفی‌الدّین" است @golchine_sher
"دلتنگی" نه قلبم می شود همراه با من تا مناجاتی نه احساسی که لبریزم کند از عشق ساعاتی چه بی احساس و تنها مانده ام باید مسیحایی بخواند بر دل مردابیم از عشق آیاتی زمین افسرده شد از حال من ای آسمان، آیا نمی آید شبی تا وا شود راه خراباتی نه دستی تا کند تقسیم مهر و مهربانی را نه رؤیایی که بینم لحظه ای رنگ مساواتی بخوان کمتر به گوشم از بهشت ای مدعی زیرا تو خود منشوری از افسردگی های مکافاتی مگر اینکه بیاید حضرت موعود و فصلی که در آن اردیبهشت از فیض او دارد کراماتی @golchine_sher
آه دکتر! سرِ من درد بزرگی شده است بره‌ی لعنتی‌ام عاشق گرگی شده است سرد شد از تن من دل به خیابان زد و رفت گرگِ من بره نچنگیده به باران زد و رفت... آه دکتر! لب او «صبر و ثباتم» می‌داد بوش «وقت سحر از غصه نجاتم» می‌داد آه دکتر! نفست گم شده باشد سخت است نفست همدم مردم شده باشد، سخت است آه دکتر! سرِ من درد بزرگی دارد بره‌ام میل به بوسیدن گرگی دارد... دکتر این بار برایم نمِ باران بنویس دو سه شب پرسه زدن توی خیابان بنویس @golchine_sher
روزها با فکر او دیوانه‌ام، شب بیشتر! هر دو دلتنگ همیم اما من اغلب بیشتر.. باد می‌گوید که او آشفته‌گیسو دیدنی‌ست شانه می‌گوید که با موی مرتب، بیشتر! تا مرا بوسید، گفتم: آه ترکم کن، برو... عمق هذیان می‌شود با سوزش تب، بیشتر! حرف‌هایش از نوازش‌های او شیرین‌تر است... از هر انگشتش هنر می‌ریزد از لب، بیشتر! یک اتاق و لقمه‌ای نان و کمی آغوش او... من چه می‌خواهم مگر از این مکعب بیشتر؟ @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تپش قلب تو روزِ من، با تپش قلبِ تو آغاز شده از نگاهت به جهان پنجره‌ای باز شده سالها بود، دلم خانه نشینِ غم بود با تماشای رُخت عاشق پرواز شده مرده را زنده کنی چون‌که مسیحا نفسی با نفسهای تو بسیار که اعجاز شده دیده‌ی مردم دنیا به هوسها، خوش باد چشمِ بیدارِ من از لطف شما باز شده سینه‌ام گرچه ز احوال بَدَم تنگ شده با عنایات شما، محرم صد راز شده گرچه شب سایه تاریک، به دنیا افکند روزِ من با تپشِ قلب تو آغاز شده @golchine_sher
روزگاری قهر بودی، روزگاری آشتی ماجرای عشقِ ما را ساده می‌انگاشتی! من زمینِ کوچکی بودم که از ترسِ کلاغ جای گندم دور تا دورم مترسک کاشتی! وقتِ برگشتن اگر راحت نمی‌بخشیدمت این‌قَدَرها هم مرا احمق نمی‌پنداشتی! نامه دادی: جانِ من هستی و فهمیدم چرا از به لب آوردنم احساسِ خوبی داشتی! ماه پنهان شد، نمایان شد، پلنگی نعره زد: داشتم از یاد می‌بُردم تو را... نگذاشتی... @golchine_sher
4_5848407725163153022.mp3
2.24M
دلم گرم خداوندی ست که با دستان من گندم برای یاکریم خانه میریزد چه بخشنده خدای عاشقی دارم @golchine_sher
می‌نشینی شعر می‌خوانی و من محو صدایت می‌نشینم دست زیر چانه پای حرف‌هایت شوق داری از غزل‌های قدیمی هم بخوانی دوست دارم بشنوم تا صبح از حال و هوایت می‌برد هر واژه ما را تا خیال دوردستی شعر می‌خوانی برایم اشک می‌ریزم برایت از چه می‌ترسانی‌ام ای عشق از اندوه فردا هرچه باداباد می‌دانی که می‌مانم به پایت سال‌ها از آخرین دیدار در باران گذشته روز وصل دوستداران یاد باد و های‌هایت @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
25.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلداده‌ام و نام تو شد ورد زبانم تا آخر دنیا چه شود با تو بمانم! آهنگ نوازشگر خوش تا بنوازی، خواهم که در آغوش تو آواز بخوانم آتش زده شعرم لب من را به تمنا بی‌تو جگرم سوخته از لحن بیانم چون سایه به سایه سر شب در پی‌مهتاب به نور تو دل بستم‌و دل را بِسِتانم در زیر درخت هوست عطر تو پیچید برگ گلی از باغ تنت را بتکانم؟ بازآ که شبم سرد و نفس تنگ شدَ از غم ای وای که بی‌عشق تو دیگر نتوانم! @golchine_sher
گم کرده راهش را کسی در چشمهای تو تا مرز اغما می رود جانی فدای تو آنقدر ها هم که نشان دادی نمی‌خواهی باشد یکی مثل منِ دیوانه پای تو چنگی به دل دیگر نخواهد زد خیال تو دیگر نمی خواند دلم شعری برای تو وحشت نکن از ماندنِ من پای چشمانت پر می کشد گنجشکِ روحم از هوای تو با هیچکس حسی ندارد حالِ من دیگر من چشم بستم از همه خوبان سوای تو گیر کسی حتی دلِ خود هم نمی مانم پای تو رودم می روم از چشمهای تو @golchine_sher
امام_حسین_ع_مناجات هرروز سر بر زانوی غم گریه کردم بر اشرف اولاد آدم گریه کرم در خانه‌ها منبر به منبر روضه خواندم در کوچه‌ها پرچم به پرچم گریه کردم من سال‌های سال قبل از خنجر شمر بر ضرب تیغ ابن ملجم گریه کردم کوه گناهی را خدا می‌بخشد از مهر وقتی به‌قدر بال شبنم گریه کردم.. تا نوحه‌خوان دم داد «ای اهل حرم» را با مشک پاره‌پاره آن دم گریه کردم بر آن هزار و نهصد و پنجاه زخمش دیدم فقط اشک است مرهم، گریه کردم.. مقتل نوشت از تشنه‌کامی تار می‌دید با چشم کوثر، چشم زمزم گریه کردم هی با لهوفش روضه خواندم، روضه خواندم هی با مُقَرّم گریه کردم، گریه کردم فردا که می‌فهمم بهای اشک من چیست افسوس خواهم خورد که کم گریه کردم @golchine_sher
صدای ناله از ناقوس برخاست جهان از چنگ اختاپوس برخاست ببین ای عشق امواجِ جنون را حَماس از قلب اقیانوس برخاست @golchine_sher
می رسد بانگِ جرس از دلِ صحرای جنون می رود قافله از وسعتِ دنیای جنون می خورم حسرت ایّام خوش شیدایی بودم از روز ازل بادیه پیمای جنون چه کسی با خبر از رازِ دلم می باشد؟ گشته ام پیشِ همه شهره ی رسوای جنون! می کند تا که رُخش در نظرم جلوه گری می شوم تا به سحر غرقِ تماشای جنون جمله ذرّاتِ جهان همچو معمّا هستند ناتوان گشته ام از حلِّ معمّای جنون گر چه از باد خزان باغِ دلم پژمرده است خرّم و سبز بگردد به شکوفای جنون من که از شدت تب وقتِ سحر می میرم می شوم زنده به اعجازِ مسیحای جنون رفته بر باد اگر هستی من باکی نیست! طی شده زندگی ام در غمِ سودای جنون در بیابانِ عطش( شایق) اگر می سوزد می رود وصل شود تا که به دریای جنون @golchine_sher
به دور افكنده‌ام غم‌ها و شادی‌های كوچک را؛ تویی رمزِ بزرگِ انتخابِ من، سلام ای عشق ...! حقیقت با تو از آرایه و پیرایهْ عریان شد سلام ای راستینِ بی‌نقابِ من، سلام ای عشق ...! @golchine_sher
ما کوه غرور و ادعاییم آقا مشغول دعا که نه، اداییم آقا دنبال تو بودیم ولی گمشده ایم! این جمعه نشد به خود بیاییم آقا... @golchine_sher
کی رفته‌ای زدل که تمنا کنم تو را  کی بوده‌ای نهفته که پیدا کنم تو را غیبت نکرده‌ای که شوم طالب حضور پنهان نگشته‌ای که هویدا کنم تو را با صد هزار جلوه برون آمدی که من  با صد هزار دیده تماشا کنم تو را زیبا شود به کارگه عشق، کار من  هرگه نظر به صورت زیبا کنم تو را   @golchine_sher
اول خدا قضا و قَدَر را درست کرد دریا و دشت و کوه و کمر را درست کرد دنیا بدون عشق به گوری شبیه بود خالق دلش گرفت و بشر را درست کرد می خواست عشق را به ملائک نشان دهد اینگونه شد که ما دو نفر را درست کرد آن لحظه که لب تو به گفتار باز شد پروردگار قند و شکر را درست کرد موی تو ریخت روی تنت، بعد از آن خدا بر آن اساس شام و سحر را درست کرد یک قطره ریخت در صدف چشم های تو آن گوهرِ دوگانه یِ شَر را درست کرد وقتی که شکل روی تو تکمیل شد از آن الگو گرفت و قرص قمر را درست کرد @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
کپی فقط با نام شاعر کانالهایی که کپی می کنید لطفا اسم شاعر رو هم بنویسید از نظر اخلاقی درست نیست 🙏🙏🙏 @golchine_sher @robaiiyat_takbait