eitaa logo
گلچین شعر
13.8هزار دنبال‌کننده
705 عکس
254 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
جمعه ها از پی هم آمد و افسوس که هیچ از حضور تو در این شهر نباشد خبری چند جمعه دگر از داغ بسوزیم بگو ؟ تا که از کوچه ی ما هم گذرد رهگذری! @golchine_sher
دلم یک دوست می خواهد که اوقاتی که دلتنگم بگوید: خانه را ول کن! بگو من کِی، کجا باشم؟ @golchine_sher
خنده می بینی ولی از گریه ی دل غافلی خانه ی ما از درون ابر است و بیرون آفتاب @golchine_sher
تا آمدنت داغ به دل چند بمانم در حسرت یک غنچه ی لبخند بمانم این دست خودم نیست دلم گفته که باید از دور به رویای تو پابند بمانم @golchine_sher
تمام کرده خدا در لبت ملاحت را دمیده ‌است درآن لب‌به‌لب لطافت را شکرتر از شکری و گلاب‌تر ز گلاب خودت بیا! که کند آب کار شربت را پُرم ز عشقت و هر روز نیز عاشق‌تر اضافه کرده‌ای اکنون به عشق، عادت را سپید شانه‌ی تو صبح محشر است و باز به شانه ریخته‌ای موبه‌مو قیامت را هوای خانه غزل‌بیز و من غزل‌بازم تو نیز کرده غزل‌ریز قدّ و قامت را غزل هنوز هزاران غزل بغل دارد اگر نگیری از این بی‌قرار فرصت را @golchine_sher
شب می‌رسد از راه تا چشم می‌بندی خورشید رویاهات، دور از نگاهِ بد @golchine_sher
سر می‌کشم در آینه، حیرانم از خودم برمن چه رفته است که پنهانم از خودم؟ خودرا مرور می‌کنم و فکر می‌کنم من جز "حدیثِ رنج" چه می‌دانم از خودم؟ عمری‌ست هرچه می‌کشم از خویش می‌کشم باید دوباره روی بگردانم از خودم باید دگر به خویش بگویم که "عاشقم"! تا کی همیشه چهره بپوشانم از خودم؟ شاید دگر نبینی‌ام اما برای توست این آخرین ترانه که می‌خوانم از خودم.. @golchine_sher
َمن جلد این خانه شدم ، حتی اگر رفتم روزی به آغوش خودت برگشت خواهم خورد @golchine_sher
تو آن گنجی که در ویرانهٔ دلها وطن داری @golchine_sher
خورشید نویدِ شادمانی میداد پیغامِ امید و زندگانی می داد هر صبح شبیه قاصدک می آمد؛ تا حضرت ماه مژدِگانی میداد! @golchine_sher
آه جز آینه ای کهنه مرا همدم نیست پیشِ چشمانِ خودت اشک بریزی کم نیست یک خود آزاریِ زیباست که من تنهایَم لذتی هست در این زخم که در مرهم نیست اشتیاقی به گشوده شدنِ این گره نیست ور نه تنهایی من که گره اش محکم نیست من از این فاصله ها هیچ ندارم گِله ای هر چه تقدیر نوشته ست بیفتد غم نیست لذتی نیست اگر درد نباشد جانم هیچ شوری به از  این شور پس از ماتم نیست بی سبب درد که هم قافیه با مرد نشد آدم بی غم و بی درد بدان آدم نیست تو نبین ساکت و آرام نشستم کنجی درد نا گفته زیاد است ولی محرم نیست @golchine_sher
افسوس که بین ما دو تا فاصله شد یک شهر برای رفتنت وِلوله شد بم را تو هنوز هم به خاطر داری بعد از تو چقدر در دلم زلزله شد @golchine_sher
بی حضورت گره ازکارجهان وا نشود دردهجرانِ بشربی تومداوا نشود پدرم گفت که یک جمعه توخواهی آمد ترسم آن جمعه دراین عمرمهیّا نشود @golchine_sher
این درد نبودنت اگر ناچیز است پس کاسه‌ی صبر ما چرا لبریز است؟ تو نیستی و بهار هم اینجا نیست بی‌تو همه فصل‌های ما پاییز است @golchine_sher
لبخندت غنچه ایست که هرصبح باطلوع خورشید به زندگی لبخند هدیه میدهد @golchine_sher
گر بوی گل مهر گرفتی، عجبی نیست عمریست که در سینه ی بی کینه ی مایی @golchine_sher
نامی از خویش در جهان بگذار زندگانی برای مردن نیست... @golchine_sher
زائری بارانی ام،آقا، به دادم می رسی؟ بی پناهم،خسته ام،تنها،به دادم می رسی؟ گرچه آهو نیستم اما پر از دلتنگی ام ضامن چشمان آهوها! به دادم می رسی؟ از کبوترها که می پرسم نشانم می دهند گنبد و گلدسته هایت را،به دادم می رسی؟ ماهی افتاده بر خاکم،لبالب تشنگی پهنه ی آبی ترین دریا! به دادم می رسی؟ ماه نورانی شب های سیاه عمر من ! ماه من،ای ماه من! آیا به دادم می رسی؟ من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام هشتمین دردانه زهرا! به دادم می رسی؟ باز هم مشهد،مسافرها،هیاهوی حرم یک نفر فریاد زد،آقا...به دادم می رسی؟ @golchine_sher
هواخواه توام جانا و می‌دانم که می‌دانی که هم نادیده می‌بینی و هم ننوشته می‌خوانی @golchine_sher
جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد شاید این باغچه ده قرن به استقبالت فرش گسترده و در دست گلایل دارد تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد کودکی فال فروش است و به عشقت هر روز می خرم از پسرک هر چه تفال دارد یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد هیچ سنگی نشود سنگ صبورت، تنها تکیه بر کعبه بزن، کعبه تحمل دارد... @golchine_sher
نور چشمان من و ذریةُ الکوثر شدی آمدی دار و ندارم! هستیِ مادر شدی هست بابا عاشقِ نام ِ علی(ع)؛ شکرخدا سربلندم کردی ای جانم علی اکبر(ع) شدی خوردی از دستِ پدر نان، در حقیقت نور بود معرفت آموختی دریایِ پُر گوهر شدی هر چه وارد شد پدر از جای خود برخواستی در ارادت به امام ِ عصرِ خود محشر شدی می سپردی بوسه بر دستِ من و پایِ پدر اینچنین شد از جوانانِ جهان سرتر شدی من شدم لیلا که مجنونِ پدر باشم ولی آمدی و از منِ دلداده مجنون تر شدی حضرتِ شهزادهٔ من! قد کشیدی و چقدر خَلقاً و خُلقاً شبیه شخص ِ پیغمبر(ص) شدی تا که باشی با شجاعت حافظِ جانِ پدر با جنم سر تا به پا، پا تا به سر حیدر شدی پایِ شمشیرش فنونِ رزم را آموختی خوب شد مثل عموعباس(ع) جنگاور شدی نخلِ خوش قدّ و قواره، قُل هوأللهُ ٱحَد با لبِ تشنه نبینم لالهٔ پرپر شدی! @golchine_sher
نسیمی از نفست سُویِ من فرست که باز گرفته آینه‌ام را غبار دور از تو @golchine_sher
عجب معمار خوش ذوقے ڪه با آبادے احساس براے هر ڪه عاشـق شـد دلے ویرانه مے سازد...... @golchine_sher
تقدیر دل ماست که غمگین باشد همراه دعای مرگ آمین باشد هرچند که یار سایه اش سنگین شد ما سایه نداریم که سنگین باشد... @golchine_sher
زمین هر لحظه در خود نینوا دارد نمی آیی سری بر نیزه یا طشت طلا دارد نمی آیی هزاران طفل پیش چشم مادر می شود پرپر هزاران مرد مرگی بی صدا دارد نمی آیی دهان مسجد و گلدسته را بستند می بینی دعایی تلخ برلب بی نوا دارد نمی آیی غریو ناله های بی کسی تا آسمان رفته خدای کعبه هم اینک عزا دارد نمی آیی بماند،منتظر هستند یا نه،خوب می دانم که مادر دیده بر راه شما دارد نمی آیی @golchine_sher