eitaa logo
گلچین شعر
13.7هزار دنبال‌کننده
709 عکس
254 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
دعای روز پنجم رمضان خدای من که غفارالذنوبی به مهرِ خود که ستارالعیوبی نشانم می دهی شایستگی را مرا کن تحت فرمانت به خوبی @golchine_sher
به‌جز هوای رهایی به سر نداشته باشی هوس کنی بپری بال و پر نداشته باشی میان معرکه عمری پلنگ باشی و حالا برای هیچ غزالی خطر نداشته باشی خطر که هیچ... وجودت تمام بود و نبودت اثر نداشته باشد، اثر نداشته باشی تمام شب به تماشا به ماه چشم بدوزی ولی برای پریدن جگر نداشته باشی شب این شب ظلمانی احاطه‌ات کند اما دو چشمِ شب‌شکنِ شعله‌ور نداشته باشی خلاصه کرک و پرت را زمانه ریخته باشد تو از غرور خودت دست برنداشته باشی نگو که از تو گذشته - اگرچه مثل گذشته هوای خون و خطر آن‌قَدَر نداشته باشی - ولی پلنگ، پلنگ است اگر چه خسته و تنها اگر چه چیزی از آن شور و شر نداشته باشی @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر باران هم می‌بودی در میان هزاران قطره تو را می‌یافتم و می‌گرفتمت! می‌ترسیدم، چرا که خاک هرچیزی را که بگیرد پس نمی‌دهد... @golchine_sher
خویش را گم کرده‌ام بعد از تو در آوار خویش! رحم کن! می‌ترسم از تنهایی بسیار خویش شمع جانم را مسوزان بیش از این، دیگر مگو «اشک می‌ریزد برای گرمی بازار خویش» آن‌چنان سرگرم رویای تو هستم، بارها دیده‌ام خواب تو را با دیده‌ی بیدار خویش چهره‌ای دارم که پنهان در نقاب کهنه‌ای‌ست خیره در آیینه‌ام با حسرت دیدار خویش! باشد ای خورشیدِ پنهان! در حجابِ خویش باش باز هم خو می‌کنم با سایه‌ی دیوار خویش... @golchine_sher
من برای دردهایم فکر مرهم نیستم خوب می‌دانم دوای من حرم درمانی است @golchine_sher
روزگار همیشه بر یك قرار نمی‌ماند. روز و شب دارد، روشنی دارد، تاریکی دارد. کم دارد، بیش دارد. دیگر چیزی از زمستان باقی نمانده، تمام می‌شود، بهار می‌آید... @golchine_sher
سیب من! چرخیدی و با اتفاق دیگری عاقبت افتادی اما توی باغ دیگری قسمت تو رفتن از باغ است اما سهم من قصه ای که می رسد دست کلاغ دیگری بعد تو با هرکسی طرح رفاقت ریختم تا فراموشم شود با داغ ، داغ دیگری عشق کورم کرد و بر دستم چراغی هدیه داد تا بیندازد مرا در باتلاق دیگری آنچه بعد از رفتن تو سر به زیرم کرده است مانده ام عشق است یا ترس از فراق دیگری طبق قانون وفاداری به پایت سوختم طبق بند آخرش رفتی سراغ دیگری @golchine_sher
( رمضان آمد و آهسته صدا کرد مرا) سرِ سجّاده سحر مستِ دعا کرد مرا چون گره در گره از غفلت خود شد کارم سی سحر دستِ مبارک گِره وا کرد مرا مانده بودم به کجا رو کنم از دستِ هوس رمضان از قفسِ تنگ رها کرد مرا چه مبارک سحری هست به هنگامِ دعا کز سرِ لطف، حواله به خدا کرد مرا عشقِ بین الحرمین شعله به جانم زد و رفت بعد از آن همسفرِ کرب و بلا کرد مرا همه شب وقتِ سحر مرغِ نیایش آمد با خودش راهرو شهرِ صفا کرد مرا خلوتِ اُنس ، مرا شورِ دگر داد خدا تا که فارغ ز غمِ چون و چرا کرد مرا ( شایق) از پرتو قرآن به دلم می دیدم که در آغاز ِ سحر غرقِ رجا کرد مرا @golchine_sher
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرار در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویشتن جز گردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر ؟ ای یاقوت بی قیمت ! که غیر از مرگ گردنبند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی ست یا من چشم و دل سیرم ؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم @golchine_sher
پایان سال و وقت حساب و کتاب شد پیشانی‌ام به محضرتان خیس آب شد هر روز با گناه دلت را شکسته‌ام بین من و تو این همه عصیان حجاب شد با این وجود تا که گره خورد کار من یا صاحب الزمانِ دلم مستجاب شد امسال هم گدای شب جمعۀ حرم با یک دعای مادرتان بی حساب شد ما را بخر عزیز دل شاه کربلا جان کسی‌که صورتش از خون خضاب شد عمری‌ست روضه خواندم و باور نمی‌کنم زینب چگونه وارد بزم شراب شد @golchine_sher
۱۲۴ هزار پیامبر در یک جلسه: «آدم باش»! @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
اعضای محترم کانال که اشعار کانال رو بدون نام میفرستند تو گروه ها و کانالها حتما نام شاعر رو هم بنویسند بدون نام شاعر ما راضی به کپی کردن نیستیم و اشکال شرعی دارد 🌷🌷 @golchine_sher @robaiiyat_takbait
گنجشک پریده با زبانِ روزه بلبل شده است نغمه خوانِ روزه در شهر صدای ربنا پیچیده خورشید شکفته با دهانِ روزه @golchine_sher
دعای روز ششم ماه رمضان نشانم بده راه فرمانبری رهایم نکن بهر طغیانگری خدایا نزن بر تنم چوبِ خشم تو که صاحبی و مرا سروری @golchine_sher
مرا دریاب ای صیاد! کمتر سر گِرانی کن من آزادی نمی‌خواهم قفس را آسمانی کن دعای رستگاری عمر طولانی نمی‌خواهد دلت پیر است! می‌دانم، سرِ پیری جوانی کن برای دل بریدن خنجری بُرّان‌تر از دل نیست اگر آزرده از عشقی به مردم مهربانی کن زبان مشترک بین تمام عاشقان اشک است مپوشان چشم خیست را و با من همزبانی کن خداوندا اگر جایی دلی بی‌تاب دلدار است! نمی‌دانم چطور اما خودت پادرمیانی کن @golchine_sher
بنشین تا ببینیم حدّ و مرز‌ِ چشمانت تا به کجاست... و حدّ و مرزِ غم‌های من تا به کجا... @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ماه خدا رسیده، ماهی پر از کرامت ماهی که در درونش، بخشایش است و رحمت هر چند روزه سخت است، امّا برای عاشق؛ این تشنگی گواراست، این ضعف، عینِ قوّت ماهی که می‌دهد درس، درس رهایی از بند بندِ قساوت و خشم، بند غرور و شهوّت ماه نزول قرآن، ماه هبوط خیرات هر لحظه‌اش ثواب و، هر ساعتش سعادت‌ قطعاً خدا ببخشد، هر بنده را در این ماه می‌بیند او به لطفش، هر طاعت و عبادت دلها کویری و خشک، از کثرتِ گناهان باران رحمتش داد، بر هر دلی طراوت چون با علی‌ست این ماه، شد تا ابد مبارک با خون خویش داده، مولا بر آن شهادت شب‌های قدرْ یعنی، قدرِ علی بدانیم یا رب بخواه بر ما، حیدر کند عنایت غیر از خدا که داند، جاه و جلال حیدر « زنهار از این بیابان، وین راه بی‌نهایت » @golchine_sher
چند روزی است که تنها به تو می اندیشم از خودم غافلم اما به تو می اندیشم شب که مهتاب در آیینه ی من می رقصد می نشینم به تماشا ، به تو می اندیشم همه ی روز به تصویر تو می پردازم همه ی گریه ی شب را به تو می اندیشم چیستی ؟ خواب وخیالی ؟سفری ؟ خاطره ای ؟ که در این خلوت شب ها به تو می اندیشم لحظه ای یاد تو از خاطر من خارج نیست یا در آغوش منی ، یا به تو می اندیشم اگر آینده به یک پنجره تبدیل شود پشت آن پنجره حتی به تو می اندیشم تو به زیبایی دنیای که می اندیشی ؟ من که تنها به تو ، تنها به تو می اندیشم @golchine_sher
نوروز اگر غم از دل غمدیده بر می داشت ابرِ بهاران را نبودی چشمِ بارانی @golchine_sher
بالاخره یک روز مچ ساعتها را می گیرم و می فهمم میان تو و چه کسی قرار می گذارند! @golchine_sher
آوازِ عاشقانه‌ی ما در گلو شکست حق با سکوت بود، صدا در گلو شکست دیگر دلم هوای سرودن نمی‌کند تنها بهانه‌ی دلِ ما در گلو شکست سربسته ماند بغضِ گره‌خورده در دلم آن گریه‌های عقده‌گشا در گلو شکست ای داد! کس به داغِ دلِ باغ دل نداد ای وای! های‌های عزا در گلو شکست آن روز های خوب که دیدیم، خواب بود خوابم پرید و خاطره‌ها در گلو شکست «باد»مباد گشت و «مبادا» به باد رفت «آی» زیاد رفت و «چرا» در گلو شکست فرصت گذشت و حرفِ دلم ناتمام ماند نفرین و آفرینِ و دعا در گلو شکست تا آمدم که با تو خداحافظی کنم بغضم امان نداد و خدا... در گلو شکست. @golchine_sher