eitaa logo
گلچین شعر
13.7هزار دنبال‌کننده
709 عکس
254 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
غزه تنها نیست، دنیا با فلسطین است هرچه پیش آید، دل ما با فلسطین است حق‌کشی‌های شما حق را نخواهد کشت حق در این پیکار تنها با فلسطین است گوش کن: قرآن چه خواند و با که نجوا کرد؟ سوره‌ی نصر است، گویا با فلسطین است صبح نزدیک است اگرچه سرخ می‌آید فتح، آسان نیست اما با فلسطین است دست روی دست بسیار است و این نوبت دست خون شد؛ دست بالا با فلسطین است در گلو خشکیده بغض کربلا، این بار امتحان تشنگی‌ها با فلسطین است موج‌ها دستی برآوردند و می‌گویند آب را بستند؟ دریا با فلسطین است نرم می‌تابد به نعش کودکان، خورشید صبح نزدیک است و فردا با فلسطین است @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
اعضای محترم کانال که اشعار کانال رو بدون نام میفرستند تو گروه ها و کانالها حتما نام شاعر رو هم بنویسند بدون نام شاعر ما راضی به کپی کردن نیستیم و اشکال شرعی دارد 🌷🌷 @golchine_sher @robaiiyat_takbait
هدایت شده از رباعی_تک بیت
انگار کمی مُردَّدی خواهم رفت دلخسته از این همه بدی،خواهم رفت بیخوابی امشبم گذشت اما شکر یک روز به خوابی ابدی خواهم رفت... @robaiiyat_takbait
صد باغ ِپرنده با خودش آورده صد قلب ِتپنده با خودش آورده امروز سپیده از سفر برگشته سوغاتی خنده با خودش آورده ! @golchine_sher
دعای روز هفتم ماه رمضان نما یاری‌ام روزه‌داری کنم دلم را ز بیهوده عاری کنم خدایا عنایت بکن تا مُدام کلامی به ذکرِ تو جاری کنم @golchine_sher
تمامِ عمر چه خوش با غمِ تو سر کردیم نداشت حاصلی اما مگر ضرر کردیم! نبود در دلِ ما شوق دیدنِ فردا به شب‌نشینی اگر روز را هدر کردیم به شکوه لب نگشودیم و ماجرای تو نیز حکایتی‌ست که از گفتنش حذر کردیم به هیچ‌جا نرسیدیم، چون پرستوها میانَ مبدأ و مقصد فقط سفر کردیم چنان که طفل زِ بازی، از این جهان ما را نبود تابِ گذشتن، ولی گذر کردیم! @golchine_sher
هر بار با صدای تو از پشت سیم‌ها پل می‌زنم به خاطره‌ای از قدیم‌ها لبخند تو تلافی یک عمر خستگی‌ست لبخند من تلاقی امّید و بیم‌ها آه! ای تمام آنچه که باور نداشتم ای حسرت همیشگیِ «می‌رسیم»ها این ماجرا برای همیشه تمام شد وقتی شکست بین من و تو حریم‌ها پرواز هم غبار دلم را نمی‌برد مانند گرد روی تن یاکریم‌ها امشب شبیه قاصدکی کوچ می‌کنم فردا بپرس حال مرا از نسیم‌ها دستم اگر به سوی تو کوتاه‌تر شده پایم درازتر شده باز از گلیم‌ها @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گل کرده بهار، شادمانی بکنیم با شوق دوباره زندگانی بکنیم حالا که رسیده رمضان با نوروز با روزه بیا خانه تکانی بکنیم @golchine_sher
برگی شده، افتاده‌ام از شاخه به کویی چون باد مرا می‌بَری امّا به چه سویی؟ این چیست که جذبش شده‌ام موی تو؟ هرگز! دلبستگی آن نیست که بسته است به مویی ای غنچه که در عمق دلم ریشه دواندی عشقی و عجب نیست که از سنگ برویی من با تو چه باید بکنم عشقِ گریزان؟ با صید چه باید بکند ببرِ پتویی؟! می‌خواهی‌ام اما به چه عنوان؟ به چه منطق؟ می‌خواهمت اما به چه قیمت؟ به چه رویی؟ من بغضِ تو هستم چه بباری چه نباری من راز تو هستم چه بگویی چه نگویی @golchine_sher
چه خوب کوک شد این دل به ساعتِ رمضان که میرسد سرِ خوانِ ضیافتِ رمضان چه رمز و راز شگفتی ست،از همه لب ها به گوش می شنوم من،عبارتِ رمضان عجیب غرق تماشا،عجیب حیرانند زمین و هفت سما از قیامتِ رمضان چقدر زشتی و عصیان چقدر تاریکی بچرخ سوی چراغ هدایتِ رمضان به پای من ننویس این غزل نماها را!. به پای مهر نویس و ارادتِ رمضان @golchine_sher
اول هر بهار عادت داشت با خودش یک قرار بگذارد برود چند شاخه گل بخرد روی سنگ مزار بگذارد ‌ هفت سین را همیشه عادت داشت روی سجاده ات بیاندازد دم تحویل سال بغض کند همه مان را خمار بگذارد روی آئینه را بپوشاند که نیفتد به عمق تنهایی جای شمع ِ کنار آئینه، لاله ای داغدار بگذارد وقت تحویل سال عادت داشت قاب عکس تو را بغل بکند داغ یک سال بی تو بودن را به دل روزگار بگذارد آن زمان ها که سفره می چیدی، سیب در ظرف آب بود ولی او به ما گفت سال نو در آب دوست دارد انار بگذارد آخرین هفت سین عمرش بود پدر از بس پرنده بود پرید رفت اما نرفت از یادش سهم ما را کنار بگذارد این وصیت وصیت پدر است هر که فرزند دختری آورد دوست دارم به یاد مادرتان نام او را بهار بگذارد @golchine_sher
مراقب کسی باش که دوستش داری چرا که درهای قلب همیشه باز نیست... @golchine_sher
سفره هفسینُ وا کن جاده ها سبزه ندارن سیبای سرخ درختا توی جاده بیقرارن تو دل غنچه خندون نم نمک سرکه می جوشه مث کودکی که داره لباسای نو می پوشه می چینم تو سفره سیرُ کنار سماغ و سنجد می پیچه تو خونه بوی نون خشخاشی و کنجد مث سکه می درخشن پولکای سرخ ماهی ماهیا یه پارچه ماهن نگا کن، اونم چه ماهی! می شینم کنار سفره لحظه تحویل ساله سفرمون فصل بهاره جاده سبز شماله سفره هفسینُ وا کن جاده ها سبزه ندارن سیبای سرخ درختا توی جاده بیقرارن @golchine_sher
ساعت به وقت خنده‌ی تو عید می‌شود مهرت به جان نشسته و خورشید می‌شود تا می‌رسی به پشت در از عطر خنده‌هات شب‌بو دچار حسرت و تردید می‌شود دعوت به آسمان پر از نور می‌شوم تا چشم من به چشم تو تبعید می‌شود می‌آیی و جهان مرا سبز می‌کنی هنگام رقص پُرتپش بید می‌شود با من بیا به صبحِ هیاهوی سال نو وقتی دل آشیانه‌ی امّید می‌شود با بوسه‌های لحظه تحویل سالمان قلبم برای عشق تو تمدید می‌شود @golchine_sher
زندگی کوچه‌یِ سبزی است میانِ دِل دشت که در آن عشق مهم است و ؛ گذشت.. َ @golchine_sher
جمع مفرد - مجتبی خرسندی.pdf
650.5K
نام کتاب؛ برگزیده‌ابیات‌علوی، از رودکی تاشهریار گردآورنده؛ ناشر؛ انتشارات عصر صادق قم دانلود رایگان و حلال لطفا برای دیگران هم ارسال کنید. تعجیل در ظهور صلوات. @Mojtaba_khorsandi @golchine_sher
قلم ز بردن نامت قرار می‌گیرد بدون تو دلم از نوبهار می‌گیرد نشسته‌ام سر راهِ تو ماه کنعانم بیا که کلبه ام از تو وقار می‌گیرد اگر نسیم نگاهت به جان من نرسد چه زود آینه‌ی دل غبار می‌گیرد شبیه معجزه هستی برای حال دلم مس وجود من از تو عیار می‌گیرد اگر امید وصالت بگیری از قلبم دلم از این غم بی غمگسار می‌گیرد هوای وصل تو آخر مرا هوایی کرد ز دوریت دل من آشکار می‌گیرد @golchine_sher
دُنیـٰا امان نَداد به دَستت بیاورم هِی خواستم نَقشه بِچینم، به باد رَفت... @golchine_sher
گفتند از حوالی اینجا گذشته است زیبایی‌اش ز حد تماشا گذشته است از من مخواه خشم خودم را فرو خورم دیگر مجال صبر و مدارا گذشته است وقتی که از خطای تو جای گذشت نیست باید قبول کرد که فردا گذشته است ای جام می که وسوسه‌ام می‌کنی مدام ما را معاف دار که از ما گذشته است میراث‌دار سلسله‌ای پادشاهی‌ام دوران باشکوه من اما گذشته است ای عشق نوح باش و به فریاد ما برس حالا که آب از سر دنیا گذشته است @golchine_sher
رمضان است رفیقان! همه بیدار شویم همه بیدار در این فرصتِ سرشار شویم زیر سنگینی اعمالِ پریشان مُردیم رمضان است، بیایید سبک‌بار شویم می‌توانیم در این ماه به قرآن برسیم می‌توانیم در این ماه، علی‌وار شویم ماهِ مهمانیِ حقّ است، بیایید همه تا نمک‌خوردهٔ این سفرۀ افطار شویم چشم‌ها را بتکانیم در این ماهِ زلال با دو آیینه همه راهیِ دیدار شویم... سِرِّ سی جزء به سی روز فرو می‌آید هان! رفیقان! همه آیینه‌ٔ اسرار شویم یازده ماه گذشت و خبر از عشق نشد با خداوند، در این ماه مگر یار شویم رمضان است رفیقان! همه بیدار شویم همه بیدار در این فرصتِ سرشار شویم @golchine_sher
خورشید شکفته عطر بید آورده دامن دامن عشق و امید آورده برخیز گلم، لباس نو بر تن کن از هر طرفی مژده ی عید آورده! @golchine_sher
دعای روز هشتم ماه رمضان محبت بر ضعیفان و یتیمان نما روزی مرا چون اهل ایمان سلام و همنشینی با کریمان نصیبم کن خدای ِحی سبحان @golchine_sher
به سوی توست اگر این نگاه، دستِ خودم نیست صبوری از دلِ تنگم مخواه! دستِ خودم نیست مخوان به گوشِ منِ دل‌سپرده پند! که این عشق اگر درست، اگر اشتباه، دستِ خودم نیست همین که پلک گشودی به ناز، پر زد و دیدم دلی که دستِ خودم بود، آه، دستِ خودم نیست مرا ببخش که می‌خواهمت اگرچه بعیدی که من پلنگم و مهرم به ماه، دستِ خودم نیست برای از تو نوشتن، رديف شد کلماتم که اختیارِ غزل، هیچ‌گاه دستِ خودم نیست @golchine_sher