دوست دارد یا نمیخواهد مرا معلوم نیست
عشق، بازی میکند با من چرا! معلوم نیست
میکشم سر، هرچه میریزد به جامم دست دوست
کی در این میخانه میافتم ز پا معلوم نیست
برگ دست شاخه را وقتی رها میکرد گفت:
باد با خود میبرد ما را، کجا؟ معلوم نیست
یا نمیآید به چشم باغبان پاییز ما
یا زمستان و بهار کاجها معلوم نیست
با طبیبان رنج ما را بازگوکردن خطاست
جای زخم عشق بر دلهای ما معلوم نیست
#فاضل_نظری
@golchine_sher
امـروز پشتِ پنجـره، گلـدان گذاشتم
از غصه سر به نردهی ایوان گذاشتم...
دست و دلم به شعر نمیرفت مدتی!
عکسِ تو را کنارِ قلمدان گذاشتم...
شعرآمدو توآمدیو خطبهخطبهخط
اسـمِ تـو را نوشتـم و باران گذاشتـم..!
با طعــمِ قهوهای که نخـوردم کنارِ تو
بر ذهنمیزِخسته دو فنجان گذاشتم...
عطــرِ تو را برای غــمِ روزهـــای عید
شــالِ تـو را بـرای زمســتان گذاشتـم...
ازگریهخیسوخالیامامشبکهنیستی
چتــرِ تو را کنارِ خـیابان گذاشتـم...
عشقت مرا بهحاشیهراندهست ازخودم
اینگــونه شد کهسـر بهبیابان گذاشتـم.
#اصغر_معاذی
@golchine_sher
ماه من زیبا که هستی ، مهر پیدا کن کمی
امشبی را با دل تنگم مدارا کن کمی
این قدر دل دل نکن حالا که دیگر آمدی
لا اقل در رفتنت این پا و آن پا کن کمی
این قدر تلخی نکن ، لبخند شیرین پیشکش
از کمان ابروانت این گره وا کن کمی
یاد کن از روزگارانی که دور از چشم شرم ...
بر سر آن بوسه ی مستوره دعوا کن کمی
خلوت عریانیِ تو حسرت آیینه هاست
خویش را در اشک شوق من تماشا کن کمی
#بهرام_احدی
#عضوکانال
@golchine_sher
نشسته در گلوی حق دوباره خارها
بیا امید قلب جمع بی قرار ها
به ضجه می زند جهان تو را صدا، بیا
ز حنجر بلا چشیده روی دارها
نشسته غزه در میان خاک و خون ،بیا
نجات بخش شهر مانده در حصارها
به عرش می رسد صدای ضجه هایشان
ولی به خاکیان نمی رسد هوار ها!
سکوت کرده سازمان کور ناملل
برای قتل عام موج انفجارها
بیا اگرچه در کنار تو نبوده ایم
شبیه وعده های داده در شعار ها
نشسته ایم بی وجود درک معرفت
گلایه مند از تمام انتظار ها
نشسته ای در انتظار ما و دلخوشی
به انقلاب روح و ذهن بی بخارها
برای ما که نه ولی ظهور کن بیا
برای التماس و اشک داغدارها
#محمدجواد_منوچهری
#عضوکانال
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#غزه
@golchine_sher
پایی برای رفتنم از این معما نیست
اینجا برای پای من یک جای پا جا نیست
افتاده ام بر خاک و دستی بر نمی آید
بر شانه ی تنهایی ام جز بار غمها نیست
تا چند لقمه خون دل خوردن خداوندا
اصلا کسی هم سفره ی ما بین اینها نیست
هرچند مثل قطره ای تنها و سرگردان
افسوس ؛ ما را فهمی از مفهوم دریا نیست
دیروزهای تا همیشه خون دل خورده
امروزِ ما را وعده ی شیرین فردا نیست
کابوس هایی که به ما پیچیده خوابت را
روشنگر یک قصه ی دلچسب رؤیا نیست
عزم عروج از خاک دارد پای پروازم
تصمیم من که کمتر از تصمیم کبری نیست
اینقدرها هم زندگی کردن نمی ارزد
بی قدر و بی مقدار بودن هیچ زیبا نیست
وقتی هوای آسمان دارد دل تنگت
حالِ زمین گیرِ کسی ماندن در این پا نیست
#اکرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher
غمخوار من! به خانهی غمها خوش آمدی
با من به جمع مردم تنها خوش آمدی
بین جماعتی که مرا سنگ میزنند
میبینمت، برای تماشا خوش آمدی
راه نجات از شب گیسوی دوست نیست
ای من! به آخرین شب دنیا خوش آمدی
پایان ماجرای دل و عشق روشن است
ای قایق شکسته به دریا خوش آمدی
با برف پیریام سخنی بیش از این نبود
منت گذاشتی به سرِ ما خوش آمدی
ای عشق! ای عزیزترین میهمان عمر
دیر آمدی به دیدنم، اما خوش آمدی
#فاضل_نظری
@golchine_sher
حضرت_زینب_س_کوفه
خبر پیچید تا کامل کند دیگر خبرها را
خبر داغ است و در آتش میاندازد جگرها را
به روی روسیاهی یک به یک آغوش وا کردند
همانهایی که بر مهمانشان بستند درها را
همانهایی که در مسجد پدر را غرق خون کردند
به خون خویش غلتاندند، در صحرا پسرها را
و باد آرام درها را به هم میزد، صدا پیچید
که برخیزید اهل کوفه آوردند سرها را...
خبر آمد، سری بر نیزهای قرآن تلاوت کرد
کسی جز آل پیغمبر ندارد این هنرها را
#سیدعلیاصغر_صالحی
@golchine_sher
من ِ گذشته ی خود را به یاد داری که؟
به اصل ِ رجعت مرد اعتقاد داری که؟
منم به پای تو افتاده ام، نگاهم کن
به چشمهای خودت اعتماد داری که؟
اگرنه مثل لبت در حصار کن آن را
ظریف و ناب و زنانه، مداد داری که؟!
غزل غزل قلمم اعتراف کرد به عشق
خودت بخوان غزلم را، سواد داری که؟!
هنوز حلقه در انگشتم است، از تو کجاست؟
نگو که نیست! که دادی به باد!... داری که؟!
#محمدحسین_ملکیان
@golchine_sher
تا زنده باشم چون کبوتر دانه می خواهم
امروز محتاج توام؛ فردا نمی خواهم
آشفته ام…زیبایی ات باشد برای بعد
من درد دارم شانه ای مردانه می خواهم
از گوشه ی محراب عمری دلبری جستم
اکنون خدا را از دل میخانه می خواهم
می خندم و آیینه می گرید به حال من
دیوانه ام، هم صحبتی دیوانه می خواهم
در را به رویم باز کن! اندوه آوردم
امشب برای گریه کردن شانه می خواهم
#علیرضا_بدیع
@golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
مات و مبهوت!! اگرچه خبرش کوتاه است
صحنهی جنگ چرا در دل دانشگاه است!!؟
صلح و آزادیِشان پشت نقاب است فقط
و دموکراسیِ آنها که سراب است فقط
درس دانشکده ها تا دم آخر این است
ظلم تلخ است ولی حق طلبی شیرین است
چه شد امروز که میدان فلسطین آنجاست!؟
ای جهان، خط مقدم وسط آمریکاست...
با چه تفسیر کند معنی آزادی را!؟
آن که در خون و خطر ذبح کند شادی را
اینطرف اینهمه آزادیِ سرکوب شده
آنطرف ارتش پوشالیِ مغلوب شده
ظلم در غزه و تگزاس ندارد فرقی
عقل با غیرت و احساس ندارد فرقی
تن به تن با غم این حادثه رو در رویند
حق طلب ها وسط حادثه دانشجویند
در سکوتند ولی حنجرهی فریادند
در پی حق طلبی روی زمین افتادند
آی غزه، همه با اشک و غمت بیدارند
همه در سینهی خود حُب فلسطین دارند
ثمر واقعی خون شهیدان این بود
راه جمهوری اسلامی ایران این بود
تا که بیدار کند خواب همه دنیا را
بشکند هیبت پوشالی آمریکا را
#احمد_ایرانی_نسب
#دانشگاه_های_آمریکا
#خیزش_دانشجویی
#بصیرت #فلسطین #آمریکا
#احمد_ایرانی_نسب
@ahmadiraninasab
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
📙 کانال اشعار #احمد_ایرانی_نسب
💠 اشعار _سرود و نوحه
💠 تکی بیتی _ طرح استوری
💠 اطلاع رسانی کارگاه های آموزش شعر
💠 اطلاع رسانی جلسات و اجراها _مصاحبهها
💠 گزارش تصویری عکس و کلیپ اجراها
کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا👇
https://eitaa.com/ahmadiraninasab
کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام👇
https://t.me/ahmadiraninasab