جادوی چشمهای تو را دختری نداشت
جادوی چشمهای تو را دیگری نداشت
میخواستم وجود تو را شاعری کنم
این کار احتیاج به خوشباوری نداشت
آتش زدی به زندگیِ مردِ آذری
تقویم قبلِ آمدنات آذری نداشت
در چشمهات معجزه بیداد میکند
باید چگونه دعویِ پیغمبری نداشت؟!
یک شهر دربهدر شده است از حضورِ تو
یوسف هم اینقَدَر، به خدا مشتری نداشت
بر «تختِ» خود بخواب و به «جمشید»ها بگو
این مرد قصدِ غارت و اسکندری نداشت
وقتی که رفت، جنسِ دلش را شناختم
او یک فرشته بود، اگرچه پری نداشت...
#امید_صباغ_نو
@golchine_sher
دلم
کمی عطر موهایت
و کمی
نگاهت را می خواهد
اندکی هم لبخندت
تا باور کنم
زندگی زیباست ...
البته
کمی هم
" دوستت دارم " گفتنت را
برای زنده ماندنم....
می بینی چه کم توقع ام !!
#بهنام_محبی_فر
@golchine_sher
جمعه ها عصر حوله دور سرت، می رسی از قنات پایینی
سر راهت دوباره با وسواس، می نشینی و پونه می چینی
پونه ها را دوباره می کاری، لای موهای خیس بی گل سر
می روی آه و باز پشت سرت، دشت پروانه را نمی بینی
تو شکوهت میان دختر ها، ای نجیب اصیل ای بومی
مثل یک تخته فرش کرمانی است، وسط فرشهای ماشینی
پدرت کدخدا ...خودت خاتون... باغ خرما... چهار گله شتر.....
پس غلط کرده عاشقت شده است، پسری کامده رطب چینی
#حامد_عسکری
@golchine_sher
چیزی نماند از آن همه شوری که داشتم
در جمع غایب است حضوری که داشتم
هرروز من بدونتو تنها شب است، شب
رفتی و رفت روزن نوری که داشتم
من بودم و دلم...، ولی از بعد رفتنت
از دست رفت سنگصبوری که داشتم
با عیب خود اگرچه کنارآمدم، ولی
دیگر شکسته بود غروری که داشتم
حالا نگرد، بعد تو پیدا نمیشود
در کوچههای شهر عبوری که داشتم
از چشمهای ابری من در نبود تو
افتاد دانهدانه بلوری که داشتم
روز قیامت از تو طلبکار میشود
هر آرزوی زندهبهگوری که داشتم
#مجتبی_خرسندی
#عضوکانال
@golchine_sher
چون ماه که از پیله ی مهتاب درآید
لیلای من از هاله ی آداب درآید
مهتاب که شد، سینه کنم برکه ی آغوش
تا تاب و تب از این دل بی تاب درآید
چون روز شود بخت سیاهم اگر آن ماه
خورشید شود چشمش و از خواب در آید
برسینه ی من ریشه دوانده است و سرانجام
نیلوفرم از بستر مرداب درآید
پرورده ام از خون جگر، سِحر سخن را
تا قویِ غزل چون پری از آب درآید
#بهرام_احدی
#عضوکانال
@golchine_sher
در بقچه ام شکوفه و باران گذاشتم
امروز صبح سر به بیابان گذاشتم
بی خود به انتظار جنونم نشسته ای
در راه عقل چند نگهبان گذاشتم
گفتی که دوستت ننوشتی نداشتی
این حرف کهنه را سر هذیان گذاشتم
عمری که سوخت پای دلت قابلی نداشت
هر چند من برای تو از جان گذاشتم
من مادری فقیرم و فرزند خویش را
با درد نان کنار خیابان گذاشتم
حرفی که نیست، می روم از خانه ات ، بیا
این هم کلید داخل گلدان گذاشتم
#ساجده_جبارپور
@golchine_sher
نمی دانم که دیدارت در اقبال که می افتد
و یا تصویر رویت در کدامین برکه می افتد
محاق افتاده می گویند کم بینان نمی آیی
ولی از پرده بیرون ماه عالم ، بلکه می افتد
سلام ای وعده ی صادق، جهانی چشم در راه است
به تعبیر ظهورت در همان روزی که می افتد
ولی در مقدمت بد می شود اوضاع بعضی ها
دغل بازان ما بازارشان از سکه می افتد
جهان در انتظار بانگ زیبای انا المهدی است
که بی شک اتفاق از سرزمین مکه می افتد
#محمدجواد_منوچهری
#عضوکانال
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسم خوردم که دربند تو باشم
دلیل شوق و لبخند تو باشم
نیازی نیست بر تأییدِ مردم
بنا دارم خوشایند تو باشم!
#بنفسی_أنت_یاصاحب_الزمان_عج
#مرضیه_عاطفی
#عضوکانال
@golchine_sher
مثل نسیم آهسته اسمم را صدا می کرد
مردی که با من کوه غم را جابجا می کرد
مردی که از بخت بلندم جان پناهش را
چون آسمانی بر سرم هرشب بنا می کرد
یک برکه می خندید و تر می شد نفس هایش
-قویی که در مرداب چشمانم شنا می کرد-
می آمد و پهنای جانم می درخشید از
گرمای یاقوت لبش، لب را که وا می کرد
سر می نهادم بر ستیغ شانه اش با شرم
یک دامنه آغوش را تا دست و پا می کرد
هی با نگاهش توی چشمانم فرو می رفت
هی با صدایش در گلویم کودتا می کرد
سر می برید از آرزوهایم به آسانی
گاهی که دلتنگیش دست از پا خطا می کرد
چون جان شیرین بود جاری در نفسهایم
اما به مرگی هولناکم مبتلا می کرد
او مرد رویاهای دیرین و محالم بود
عاشق اگر می شد خدا داند چها می کرد!
#مرضیه_کرمانیان
#عضوکانال
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨
Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080