میلاد رسول اکرم (ص)
مـکه امشـب نور باران میشـــود
عشــق آیاتــش نـمـایان میشــود
مــکه امشـب از قدوم مصطـــفی
سبزوخرم چـون بـهاران میشــود
شـــهر مــکه ســرفراز عالــــم است
روشــن از انــوار قــرآن مــیشــــود
صـــبح صـــادق سر زده از پــــرتوش
کاخ جــهل از ریشه ویـران میشود
عطر او گل کرده در دشت و دمن
بلبل بستان غزل خوان مـیشـود
اسوه تـقــوا و علــــم و مـــعـرفــت
پایه ریـز عشـق و ایـمان میشود
زاد روزش وحـــــدت اســـلام نـاب
با پیامــــی از جــــــماران میشــــود
همــدلـی باشــد مــیان مسلمــین
همــــت یاران دوچندان میشـــود
هر کسی دلداده احمد(ص) شود
در دو عالم غرق احسـان میشود
ذکر پیمبر(ص) که باشد روی لـب
بی گمان مأیوس شیطان میشـود
راه پیغــمبر(ص) صراط دیــن بـُود
پــیرو ایــن راه «ســلمان» مــیشـود
با بصـیرت هـر کـه باشـد در عــــمل
پـــیرو راه شهـــــــــیدان مــــیشــــود
درد بــی درمـــــــان اگــــر داری بــــیا
شام میلاد است، درمـان مـیشود
با خــدا باش و توکــل پیــــــــشه کـــن
«هـرچه میخواهد خدا آن میشود
#غلامپور_دهسرخی
#عضوکانال
@golchine_sher
# نگینِ عرشِ اعظم
ای نام تو بهترین معانی
جاری شده از تو زندگانی
ای سِدره نشینِ مُلکِ هستی
چیره تو شدی به بُت پرستی
ای ختمِ پیمبرانِ عالم
وی نقشِ نگینِ عرشِ اعظم
معراجِ تو اعجازِ خدا بود
روشنگرِ آفاقِ سما بود
سلطانِ سریرِ آسمان ها
وی جلوه ی حق به هر مکانها
ای پادشه سرای بینش
روشن شده از تو آفرینش
ای نامِ تو بر فرازِ کونین
جُز تو نرود ز قاب و قوسین
ای شاهِ همه سرانِ عالم
بخشیده خدا به نامت آدم
ای ناب ترین روحِ خدا ترس
با جمله ملک شدی تو همدرس!
ای صاحبِ آن همه مُروّت
وی پادشهِ مُلکِ نبوّت
#اکبر_حمیدی_شایق
#عضوکانال
@golchine_sher
صحبت از نفحه گل تا به میان میآید
نام او گوشه ی لب عطر فشان میآید
تا بگویند محمد ز سر شوق و ادب
بیتامل صلواتی به زبان میآید
#زینب_عدالتیان
#عضوکانال
@golchine_sher
ای روشنیِ نگاه من صبح بخیر
ای رونق هر پگاه من صبح بخیر
افزون تر از آنکه در شمارش آیی
ای بی عدد عشق و آه من صبح بخیر
در خوف و رجا، دلم به تنگ آمده است
ای حضرت تکیه گاه من صبح بخیر
خالق تویی و منم که مخلوق توام
ای امن ترین پناه من صبح بخیر
#اکرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher
و پشت پنجرهها چشمهای قاب بهدست
برای بدرقهات آمدند آب، بهدست
تو بی ملاحظهٔ آفتابگردانها
عبور کردی از این دشت، آفتاب بهدست
هزار تاک جوان، پشت بارهای فلز
کشیده بود سرک ، شیشهٔ شراب بهدست
سواره بودی و هفت آسمان مسیرت بود
ستارهها همه دور و برت رکاب بهدست
سوال کردی: زیباتر از من آیا هست؟
رسید آینه قدی ات، جواب بهدست
عبور میکنی و چارپایه می افتد
که زیر تیرک برق آدمی طناب بهدست...
◾️
چه هدیه آمده از سوی تو در این شب تار
که ابر پیک رسیده است قرص خواب بهدست
#محمدحسین_امیری
#عضوکانال
@kooparvaneh
@golchine_sher
#آنک
بزرگراهها،
اگر چه بزرگ و گشاده اند
اما من و تو را به هم نمی رسانند!
کوچه ی آشتی کنان کجاست؟!
#یدالله_گودرزی
#عضوکانال
#آنک_یعنی_شعر_کوتاه
@golchine_sher
دیر آمدی وهیچ کس چشم انتظارت نیست
طوفان نکن وقتی که ساحل بیقرارت نیست
فردا برای آمدن انگار باران است
خورشید هم باشد دلی آیینه دارت نیست
بیخود نمان بر ایستگاه و این دوراهی ها
حتی بمانی یک مسافر هم قطارت نیست
گفتی که دوری دوستی می آورد شاید
حالا ببین یک دوست یا دشمن کنارت نیست
هی وعده دادی با بهار تازه می آیم
اما بقدر ذره ای شوق بهارت نیست
گاهی برای آمدن دیراست ،خیلی دیـر
دیگر به قرآن پیش مردم اعتبارت نیست
#سمیه_پرویزی
#عضوکانال
@golchine_sher
پدرم مرد مهربانی بود
خیرخواه و شریف و بخشنده
شانههایی صبور و مردمدار
لطف در لحظهها پراکنده
روزها میگذشت و لبخندش
رفته رفته ملیحتر میشد
زنده میکرد دیدنش دل را
پدر ما مسیحتر میشد
من فدای سپیدی مویش
که بلندای بخت دنیا بود
فکر کردن به اینکه غمگین است
اولین کار سخت دنیا بود
بغضِ آیینهی صداقت را
سنگهای نفاق، حرمت را
عهد نامردی زمانه شکست
قسم دستهای بیعت را
پرت میکرد بادهای هوس
نامه نامه حواس مردم را
ابن سعد ابن شوم، هی میکرد
مرکب ری به سمت گندم را
قصد کردیم کوفه را ، هرچند
مقصد ما خود سفر میشد
همه گفتند بی خطر اما
سفر آغاز یک خطر میشد
کوفیان آمدند استقبال
همه جا ازدحام بود آن روز
کوفه خود را ولی کنار کشید
کربلا راه شام بود آن روز
پدرم آن سلام در تکرار
پدرم آن دعای پیوسته
با لب خشک خود نصیحت کرد
جرعه جرعه، شمرده، آهسته
آی مردم جفا اگر کردید
سرِ افتاده لااقل باشید
دینتان هر چه هست، در دنیا
کاش آزاده لااقل باشید
سنگی آمد به سمت پیشانی
تا جواب سلام او باشد
که هیاهوی کوفیان راز
صحبت ناتمام او باشد
خنجر و تیر و نیزه و شمشیر
صبر کردند تا عصا برسد
پیرمردی که با وضو میرفت
تا به تقطیع هل اتی برسد
زخمها یک به یک اضافه شدند
در تنش جنگ از نفس افتاد
پدرم نیمه جان و دلواپس
سمت ما خیره شد سپس افتاد
پدر خیرخواه من برخیز
پدر مهربان من برخیز
دارم از اضطراب میمیرم
آه برخیز، جان من برخیز
وسط این روایت غمگین
گریه کردم ادامهاش گم شد
پیکر با وقار او افتاد
ته گودال جامهاش گم شد
#عاطفه_سادات_موسوی
#عضوکانال
#پدرم
@golchine_sher
نه از تبِ روزگار، سرمستی تو
نه با غمِ روزگار، همدستی تو
ای خوبتر از هزار خورشید قشنگ
هر جا که نگاه میکنم هستی تو
#صفیه_قومنجانی
#عضوکانال
@nabzeghalam
@golchine_sher
#آنک
فرقی نکرده ایم
کودک که بودیم
بازیگوشی می کردیم
اکنون
گوشی بازی!
#یدالله_گودرزی
#عضوکانال
@golchine_sher
در پاسخ اهانت به قرآن کریم توسط والنتینا گومز آمریکایی
گر که نبود" اَنفُسَنا" جان نداشتیم
چیزی به جز خزان و زمستان نداشتیم
دنیا بدون لفظ "نِسا" چون کویر بود
عطر بهار و سوره نسوان نداشتیم
گر آیه های نور کتاب خدا نبود
نوحی نبود و کشتی و طوفان نداشتیم
ما بی وجود آیه" بَرداََ سَلام " هم
بودیم غرق نار و گُلستان نداشتیم
گر که نبود سوره ای از" اَحسنُ القِصَص"
ما داستان یوسف و کنعان نداشتیم
جریان "اَم حَسِبتَ اَن اصحاب کَهف " نه
اصحاب کهف و قصّه چوپان نداشتیم
گر که نبود آیه "الّا لِیَعبُدون"
معجونی از عبادت و انسان نداشتیم
خطّی که آیه آیه زند دم از "آمنوا"
گر که نبود سوره ایمان نداشتیم
آری وجود قُدسی قرآن اگر نبود
وَالفَجر و نور و کوثر و فرقان نداشتیم
"جنّاتِ مِن نَخیلِ وَ اعناب" هم نبود
"زوجِِ بَهبجُ" آیه باران نداشتیم
گر نور چشمه های خروشان او نبود
اشکی به آبیاری چشمان نداشتیم
از یُمنِ" یُطعَمونَ طعامُ "کسی شدیم
ورنه درون سُفره خود نان نداشتیم
هستی به غیر گُلخَن و گِلدان مگر چه بود!
ما بی کتاب گُلشن و گُلدان نداشتیم
دنیا به جز عذاب جهنّم نبود و ما
چیزی به غیر سُلطه شیطان نداشتیم
این نرده های پنجره چون میله قفس
بی نور غیر ظلمت و زندان نداشتیم
محروم از گذشته و حالی نداشتیم
آینده نیز از تو چه پنهان نداشتیم
دنیا جهنّم و پُر از اصحاب نار بود
اصحاب خُلد و روضه رضوان نداشتیم
تلفیقی از جهنّم و کُفر این حیات بود
حمدی نبود، قوم مسلمان نداشتیم
آری قسم به" یُبسِطُ رزقش "اگر نبود
در خوان خویش رزق فراوان نداشتیم
مهجور ماندنش به خدا کُفر نعمت است
شد باب پاس نعمت و کفران نداشتیم
از دولتش شکفته مضامین شاعران
گر که نبود، دفتر و دیوان نداشتیم
در فکر رستگاری انسان کسی نبود
گر که رسول و مکتب قرآن نداشتیم
#ناصر_دوستی
#عضوکانال
#تقدیم_به_قرآن_کریم
#نه_به_قرآن_سوزی
#قصیده_واره
@golchine_sher
#امام_زمان عجل الله تعالی الشریف
#غزل
چه انتظار عجیبی است انتظار فرج
چه می شود برسد زود روزگار فرج
در این کشاکش دوران ظلمت بی حد
خدا به ما برساند دگر نگار فرج
هزار چشمه تشنه نشسته با امید
که رود جمعه بیاید ز کوهسار فرج
رسیده یک خبر از هاتفی جهان آشوب
که کرده خلق جهان را چه بی قرار فرج
قسم به سرخی چشمان خیس باران خیز
ثمر دهد گل نرگس در آن بهار فرج
به هر دری که زده دست آشنای نسیم
کسی نشسته ورایش ولی دچار فرج
بگو چگونه رساند سری به درگاهش
سر فدایی او هست پای کار فرج
هزار سر به سر دار عشق باید رفت
که می خرد نگهش راس روی دار فرج
به عهد و ندبه نشسته شهید باور کن
شهید مات من الحب به انتظار فرج
#علی_الواریان
#عضوکانال
@golchine_sher