eitaa logo
گلچین شعر
14.3هزار دنبال‌کننده
814 عکس
280 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب این دل ز همه بند جهان آزاد است شاد هستم که دل حضرت زهرا شاد است عالمی مست ز میلاد همین نوزاد است شاد باشید که فرخنده شب میلاد است پسر ارشد زهراست به دنیا آمد نوه ارشد طاهاست به دنیا آمد آمده تا دل پیغمبر خاتم ببرد به نگاهی گره از عالم و آدم ببرد نشده سائلی از دست شما کم ببرد نام زیبای تو از چهره ما غم ببرد سرور اهل جنان حضرت دلدار حسن پسر شیر خدا حیدر کرار حسن حسن آمد که عزیز دل مادر باشد که به عشاق جهان هم دل و دلبر باشد تا نخستین پسر حضرت حیدر باشد پسر فاطمه باید که دلاور باشد شاد هستند از امشب همه عشاق جهان تا که مولا حسن آمد به میان رمضان رمضان تازه از امشب رمضان خواهد شد عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد برکت سفره افطار جهان خواهد شد همه گفتند فراوانی نان خواهد شد نان و خرمای تو والله چشیدن دارد لذت وصل تو از خویش بریدن دارد تا حسین بن علی مست ولای حسن است جان ناقابل ما نیز فدای حسن است هر کرمخانه نیازش به دعای حسن است و صدای سخن عشق صدای حسن است نمک سفره ما دست کریمانه توست بی نوا هر چه کند آخر سر خانه توست ذکر زیبای تو احلی من عسل خواهد شد بردن نام شما خیر العمل خواهد شد بین تاریخ هم اینگونه مَثَل خواهد شد که علی گفت حسن شیر جمل خواهد شد گر حسن گوشه ای از لطف خداوند نبود دل ما پیش حسن اینهمه پابند نبود @golchine_sher
حک نموده یا حسن بر روی شمشیرش حسین یعنی ای مردم حسن آقای اهل عالَم است @golchine_sher
عشق صیدی است که تیرت به خطا هم برود لذتش کنج دلت تا به ابد خواهد ماند @golchine_sher
ما مشق غم عشق تورا خوش ننوشتیم اما تو بکش خط به خطای همه ی ما @golchine_sher
بی تو زمین به وسعت عالم غریب ماند شرجی تر از همیشه مجال فریب ماند آدینه مویه کرد و به زانوی غم گریست وقتی صدای عشق در اینجا غریب ماند اشکی نماند تا که بشوید غبار غم روح دعا بریده نفس بر صلیب ماند برشاخه های عاطفه پژمرد عاشقی غمگین تر از همیشه دل عندلیب ماند تنهاصدای زمزمه از جمعه می رسد صبحی که در تحصن اَمن یُجیب ماند @golchine_sher
بیا و چشم مرا آشنای باران کن اسیر کفر کویرم، مرا مسلمان کن از این سکوت که آوار شانه های من است پناه بر تو ! مرا در صدات پنهان کن همیشه ی غزلم ! شب نشین چشم توام مرا به جرعه ای از آفتاب مهمان کن مرا در این شب برفی ، گر آفتابی نیست بیا و دلخوش یک آفتابگردان کن از این شکسته ترم خواست؟ این تو و این سنگ بیا هر آنچه دلت خواست با دلم آن کن   @golchine_sher
‌و آغوشت اندک جایی برای زیستن اندک جایی برای مُردن... @golchine_sher
‏اين بویِ زلف کیست که جان می‌دهد به من ؟ @golchine_sher
غلط است هر که گوید که به دل ره است دل را دل من ز غصه خون شد، دل او خبر ندارد... @golchine_sher
ای غم ای رویای زیبا از تو ممنونم ای صمیمی ای هم‌آوا، از تو ممنونم ای درخت خرم ، ای تنها پناه من! مثل گنجشکان تنها از تو ممنونم چون نهالی تازه در دستان فروردین باغبان من! سراپا از تو ممنونم بین انبوه نمک‌نشناس‌ها ، ای عشق ای همه شیرین‌ترین ها از تو ممنونم ای تو باران عزیز صبح زود دشت چون شب آرام دریا از تو ممنونم مثل رودی بی نهایت با تو خشنودم چون گلی در دست صحرا از تو ممنونم با گلوی خشک صدها کوزه می‌خوانم تشنه‌ام یک عمر اما از تو ممنونم . @golchine_sher
با لشکرت چه حاجت رفتن به جنگ دشمن؟ تو خود به چشم و ابرو برهم زنی سپاهی! @golchine_sher
‏هر چه گشتیم در این شهر نبود اهل دلی که بداند غم دلتنگی و تنهایی ما... @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من آمده ام از لب تو قند بسازم از قصه ی دلدادگی ام ، پند بسازم دارم نگران می شوم از طول جدایی با غصه ی دوریّ تو تا چند بسازم ؟ باور کن عزیزم ! دلم آنقدر که تنگ است میخواهم از این سینه،کمربند بسازم من زیر فشار غم تو صخره ام ، اما باید که از این صخره ، دماوند بسازم من آمده ام جان بدهم،عشق بگیرم از این همه انکار تو سوگند بسازم من آمده ام  تا که به امید خـداوند از گریه ی شب های تو لبخند بسازم @golchine_sher
فغان و درد که به کامم زمان نمی آید هم این زمان نرود نه ، هم آن نمی آید زمانِ عمرِ من ای دوست تمام گشت و وَلی ختامِ بختِ سیاهم زمان نمی آید برفته دل زِ برِ ما ، نمیرسددلبر رسیده جان به لبِ ما و جان نمی آید صفای اردیبهشت به جای نخوتِ دی بهار هم نه به جای خزان نمی آید چرا به گوشه ی حاجت نمیرسد آن یار چرا به گوشِ عبادت اذان نمی آید از آن زمان که تو رفتی ز دیده ام ای دوست سروده ای به زبانِ بیان نمی آید اگرچه گشته روان از دو دیده سیلِ سرشک غزل سروده ی " مهدی" روان نمی آید @golchine_sher
گفتيم عشق و طاقت آن را نداشتيم چيزی كه ما لياقت آن را نداشتيم گفتيم در كشاكش تقدير با هميم حرفی زديم و قدرت آن را نداشتيم بعداز هزار مرتبه تكرار دوستی يكبار هم صداقت آن را نداشتيم بسيار ساده بود سخن گفتن از گذشت اما دريغ! جرأت آن را نداشتيم حالا بيا كمی سخن از عاشقی بگو كاری كه هيچ فرصت آن را نداشتيم @golchine_sher
آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید! یک نفر در آب دارد می سپارد جان... @golchine_sher
در خاطره‌ی کوچه‌ی بن‌بست کسی نیست بیهوده به این پنجره دل بسته‌ای، ای دوست @golchine_sher
دیدار من و او، چه‌ سرانجام قشنگی هم‌صحبتی شعله‌ و باد، آتش و اسفند... @golchine_sher
قلب من با پرسشی شب تا سحر سر میکند ” کی خدا ما را برای هم مقدَّر میکند؟ ” خیره ماندن های تو در عکس هم سکر آور است هرکسی یادت میفتد روسری سر میکند قبله را گم میکنم ، کمتر بخند ، این خنده ها آن چه را شیطان نکرد- الله اکبر-  می کند ! تا نگاهم میکنی” ایاک نعبد” بعد این دین من کم کم خدا را در تو باور میکند در تمام پیرهن ها ماه کامل می شوی سرمه ای اما تو را یکجور دیگر میکند امتحان پس داده ها با من تفاوت می کنند بی محلی هایت آدم را جری تر می کند حرف بر ضد تو بسیار است اما گوش من از یکی میگیرد و از دیگری در می کند گرچه در چشم تمام شهر ، “آدم ” بوده ام “دوست دارم” های تو، آخر مرا خر میکند @golchine_sher
من یک زنم آزادی ام را دوست دارم ایرانی ام، آبادی ام را دوست دارم در سایه ای مردانه دلگرمم به فردا من همسر مردادی ام را دوست دارم هم مادر و مادربزرگم خانه دارند این شغل مادرزادی ام را دوست دارم مُهر مرا از جانمازم باز برداشت با کودک خود شادی ام را دوست دارم می گیرمت ای بچّه آهوی گریزان آهویی و صیّادی ام را دوست دارم دور اتاقش عکس های حاج قاسم طفل دهه هشتادی ام را دوست دارم در شهر، آزادی اسیر این و آن است در خانه ام آزادی ام را دوست دارم @golchine_sher
می خواهم از تو عشق جهان، یک نگاه را اما نکرده ترک ،دو چشمم گناه را... آقا میان این همه چشم انتظارهات داری کسی شبیه من رو سیاه را!؟ عمری برای بازی دنیا دویده ام حالا نفس بریده ،دل آورده آه را عبرت نشد بریدن از تو تباهی است شرمنده، بس که کرده ام این اشتباه را هرچند بد نبودم از اول،عوض شدم دنیا گذاشت بر سر من این کلاه را غیر از تو نیست هیچ پناهی ،نشان بده راه هدایتی من گم کرده راه را آقا نگاه کن به من و با کرم بساز از من همان همیشگی دلبخواه را @golchine_sher
ما را تو با گرفتن جان امتحان نکن! از جانِ خود عزیزتری داشتیم؛ رفت!!! @golchine_sher
می سرایم به امیدی که تو خوانی ورنه آخـرین مصـرع مـن قـافیه اش مُـردن بـود @golchine_sher
‌‌من می‌روم ز کوی تو و دل نمی‌رود این زورق شکسته ز ساحل نمی‌رود گویند دل ز عشقِ تو برگیرم ای دریغ کاری که خود ز دستِ من و دل نمی‌رود! گر بی تو سوی کعبه رود کاروانِ ما پیداست آن که جز رهِ باطل نمی‌رود در جست و جوی روی تو هرگز نگاهِ من بی کاروانِ اشک ز منزل نمی‌رود خاموش نیستم که چو طوطی و آینه آن روی روشنم ز مقابل نمی‌رود @golchine_sher