🔻 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره
🚩اخلاق و رفتار #شهید_تهرانی_مقدم
📍شهید حسن تهراني مقدم ايده هاي بلندي داشت، وقتي كه با او مواجه می شدي همه چيز را با هم داشت روحيه، ايمان، نشاط، سر زندگي، اراده و قاطعيت.
📌هر روز كه با حاج حسن مواجه می شديم آن روز، روز پرنشاطي براي ما بود. وقتي آدم با اين شهيد بزرگوار بود، خسته و كسل نمی شدی. شهيد مقدم فردي بود به تمام معنا سخت كوش، پر تلاش و خستگي ناپذير بود.
♦️در همه كارهايش آدم ها را دنبال خود می كشيد، يعني فرمانده ای بود كه در مشكلات و در سر بالايي ها جلو همه راه می رفت و مراقب بود كه ديگران هم عقب نيافتند. آنها را هم می كشيد بالا و می برد تا قله. ایشان اهداف بلند را هم، هدف قرار مي داد. به اهداف كوچك هيچ وقت فكر نمی كرد. هميشه هم توصيه می كرد و می گفت نگاه را به آخر بياندازيد و عمق كار را ببينيد. اهداف بلند را هدف قرار بدهيد تا به آن برسيد. اگر اهداف كوچك را هدف قرار دهيد به اين كوچك هم معلوم نيست برسيد و موفق شويد.
✍🏼 راوی: سردارمحمد حجازی
🌹 #شهیدتهرانی_مقدم
🕊 #اﻳﺎﻡ_شهادت
#ﺷﻬﻴﺪﻱﺑﺎﺁﺭﻭﺯﻱ_ﻣﺮﮒ_اﺳﺮاﻳﻴﻞ
🌹🌷🌷🌹
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #براساس_زندگینامه_شهید_حبیب_فردی*
* #نویسنده_آرزو_مهبودی*
* #قسمت_سی_و_نهم*
سنندج در دست عوامل ضد انقلاب است که مثل قارچ در هر گوشه و کنار شهر سر بر آوردند . پاسدارها برای جلوگیری از سقوط کامل شهر گروهی در ساختمان استانداری شهر مستقر شدند و دو گروه دیگر در مقر رادیو تلویزیون و فرودگاه شهر سنندج.
با حفظ این سه نقطه گویی شریان اصلی شهر از دست ضد انقلاب دور نگه داشته می شود هرچند که آنها نیز کوتاه نمی آیند و به طور مداوم به این نقاط حساس به خصوص ساختمان استانداری حمله میکنند و خیال تصرف آن را در سر دارند.
هیئت اعزامی دولت موقت با عنوان حسن نیت وارد شهر دست و ظاهراً قصد دارد از برخورد فیزیکی و مسلحانه جلوگیری کند و کار را به مصالحه بکشاند.اما مذاکرات آنها بی نتیجه است و حتی دستور آتش بس نیز یک طرفه و فقط از سوی پاسداران رعایت میشود.
هر چند که آنها نیز گهگاه مجبورند به خاطر دفاع از خود به درگیری مسلحانه متوسل بشوند.
حبیب از همان اولین روزهای ورودش به شهر سنندج به رغم فضای مسمومی که علیه پاسدارها به وجود آمده است در فکر این است که هر طور شده فعالیتی فرهنگی انجام بدهد. بنابراین روزهای خاصی را در هفته کلاس های آموزشی مخصوص کودک ها در همان مقر سپاه در ساختمان استانداری تشکیل میدهد.
کم کم تعداد بچه ها که ابتدا از انگشت های یک دست هم کمتر بودن زیادتر می شود.حبیب به آنها سرود یاد می دهد در آن فضای خفقان آور و شهری که نیروی ضد انقلاب در آن غالب است،عصرها ،پیش از غروب خورشید گروهی از بچه های دبستانی از ساختمان استانداری شاد و خندان بیرون میآیند و با صدای بلند و هماهنگ سرود های انقلابی را با لهجه کردی می خوانند.
صدای سرود خواندن آنها لرزهای بر پشت برخی از اهالی که مثل مرگ از ضد انقلاب میترسند میاندازد. اما هیچ نیرویی نمیتواند این بچهها را ساکت کند.چرا که در آن چند ساعت حبیب با حرف های اشتیاق را در آنها شعله ور کرده است که باعث می شود به ترس و لرز بزرگترهایشان بی اعتنا باشند.
ادامه دارد ......
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
✍قسمتی از وصیت نامه زیبای شهید👇
ای امام! به خدا {قسم} اگر بدنم را قطعه قطعه کنند، اگر زبانم را از حلقومم بیرون بکشند، اگر چشمانم را از حدقه بیرون آورند، اگر رگ های بدنم را قطع کنند، اگر گوشتم و پوستم را در آتش بسوزانند، اگر انگشتانم را با قیچی بزنند، و اگر با پتک بر سرم بکوبند، دست از امامم و رهبرم و این یگانه گوهر عزیزم و این جاودانه انسان بشر دوست و این نماینده ی حجت ابن الحسن العسکری (عج)، بر نخواهم داشت.
🌿 امام زمان (عج)، حجت ابن الحسن، ای مهدی عزیز، تو از خدا بخواه که به اماممان طول عمر عنایت فرماید. تو از خدا بخواه که این رهبر دلسوزمان را از ما نگیرد. ای حجت ابن الحسن(عج)، ای مهدی عزیز! دعایی برای ما بفرما که ایمانمان قوی تر و اسلام مان کامل تر و شجاعت مان افزون تر و علممان بیشتر گردد.
#شهید علی کارآزموده
#شهدای_فارس
#سالروز_شهادت
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
💫یادی از طلبه شهید حبیب روزی طلب 💫
🌷حبیب هرروز بهعنوان مربی عقیدتی به مقر آموزشی میآمد. همیشه یک کتاب دستش بود، کتاب معاد شهید آیتالله دستغیب و بین بچهها یک مبحث را پیگیری میکرد، بحث معاد. چنان شیوا و روان میگفت که نیروهای آموزشی که عمدتاً عمدتاً نوجوان و جوان و پُرشَر و شور بودند تمام و کمال حواسشان را به حبیب میدادند. بحث حبیب که تمام میشد، برای نیروها چند دقیقه روضه آقا اباعبدالله(ع) میخواند. همیشه هم قبل از روضه میگفت شیخ شوشتری فرمودند یا میگفت: شهید ما، آیتالله دستغیب میفرمودند... یعنی روضه را فقط از این دو منبع میخواند و اشکی از نیروها برای آقا اباعبدالله(ع) میگرفت. وسلام که میگفت، از چادر تبلیغات میدیدم این نیروها که منتظر همین وسلام بودند، به سمتش میدویدند و او را دوره میکردند.یکچشم به هم زدن، حبیب روی شانهها بلند شده بود. حبیب را به یکی از چادرها میبردند. باز جمعی سی چهل نفرِ دورتادور حبیب مینشستند و حبیب برای آنها صحبت میکرد و بازهم از امام حسین(ع) میگفت.
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
6.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره ای عجیب از زبان شهید تهرانی مقدم پدر موشکی ایران
#هدایت_خداوند
#شهدا
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#شهــیدسلامت_شیرازے_کہ_ایام_باردارےدست_ازخدمت_برنداشت😭
🔰مےگفت :اگر از این #لباس سفـید به رو سپیـدے رسیـدیم #هنـر ڪردیم. براے داغ بیــماران ڪروناییاش در خانه اشـک میریخت😭 و میگفت شرمنده خانواده آنها شدیم. بالای سر بیماران #قرآن میخواند.😔
هر وقت صحـبت #مرخصے میشد میگفت: این روزهـا مـردم به ما نیاز دارند.
🔰وقتے #حاج_قاســم شهید شد، مریم گفت: باید برای #تشییع جنازه کرمان برویم. در مسیر مدام زیارت عاشورا می خواند و طلب #شهادت میکرد.💔
#شهیده_مریم_رحیمے
#شهداےفــارس
#شهداےسلامت
#سالروزشهادت
هدیه به این شهید #صلوات
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_گلزارشهدا
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اشرار و قاچاقچیان مسلحی که مرید حاج قاسم سلیمانی شدند و حاج قاسم تک تکشون سروسامان داد.
#ببینید....
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌱وعده ی خداوند
#تخلف ناپذیر
و
#شهادت !💔
تنها مسیر
یکطرفه ی دنیای
ماست!
هرچه خدا بخواهد
همان گونه می شود..✨
#صبحتون_شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
@golzarshohadashiraz
🔹باقر برای درمان به انگلیس اعزام شدهبود .
روزی برای ملاقات آمدم .دیدم دکتر با 10، 15 همراه پشت در ایستاده است. جلو که رفتم جریان را جویا شدم، گفتند: برای معاینه آمده ایم اما ایشان در حال عبادت هستند، به احترام ایشان وارد نشدیم.
🔸این در حالی بود که ایشان در انگلستان متخصص مطرحی بودند و وقتش ارزشمند بود و به همه کس وقت نمیداد.
تا نماز باقر تمام بشود، دکتر از باقر و اخلاقیات او برای آنها توضیح میداد. وقتی وارد شدند، یک لحظه دیدم پرفوسور دستش را به آسمان بلند کرد. نگاهم به لب هایش قفل شده بود. می گفت: ما باید از بندگانی مثل ایشان درس بگیریم!
🔹دو نفر از همراهان دکتر، خانمهایی بودند که لباس مناسبی نداشتند. دکتر به آنها گفت: بهتر است شما بیرون باشید که ایشان از حضور شما معذب نباشند.
🔸برادر دیگرم که در آخرین سفر همراه ایشان بود نقل میکرد در هنگام شهادت، همین پورفوسور دست باقر را بلند کرده بود و با اشک و آه میگفت: خدایا ما هر چه در توان داشتیم به کار بردیم دیگر باید خودت کمک کنی!
✍به روایت برادر شهید
#شهید_باقر_رشیدی🌷
#ﺷﻬﺪاﻱﻓﺎﺭﺱ
#ایام_شهادت
🌷🍃🌹🍃🌷
#ڪانال_شهدا
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #براساس_زندگینامه_شهید_حبیب_فردی*
* #نویسنده_آرزو_مهبودی*
* #قسمت_چهلم*
نمیدانم از خوششانسی من بود یا از نیت پاک شهید که از کمیته تالیف و تدوین خبر میدهند که یکی از همرزمان شهید فردی که اتفاقاً دوست صمیمی اش بوده و حتی شب شهادت هم همراهش بوده دسترسی پیدا کردند. سردار علی اصغر حسین تاش شیرازی.
از خوشحالی در پوست خود نمی گنجم.منتظرم تا روز ملاقات برسد. اولین دیدار ما توی دفتر کنگره است ایشان عکس های زیادی را که از شهید فردی با خودش آورده است.
مردی جاافتاده است و بسیار خوشرو .در صحبتهایش صمیمیت و راحتی خاصی احساس می کنم. ملاقات مان یک ساعت هم نمی شود .نوشته هایم را می دهم و قرار می شود وقت مطالعه کرد قرار دیگری بگذاریم و کم و کسری ها را ایشان کامل کند.
برای دیدار بعدی به منزلشان دعوت میشوم. خانم حسین تاج مثل شوهرش خوش رو و صمیمی است. وارد منزل می شوم با آقای حسین تاش و خانم مسنی که در خانه هست بعدا میفهمم مادر خانوم آقای حسین تاش هستند سلام و احوال پرسی می کنم.
روی مبل نمی نشینم و خانم حسین تاش با نوشیدنی خنکی پذیرایی می کند.آقای حسین تاج نوشته هایم را که مطالعه کرده است ،می آورد .
می گویم: «مزاحم شما شدم تا ناگفتههای و نا شنیده ها را شما تکمیل کنید»
با نام خدا صحبتش را شروع میکند: «من و حبیب فردی و حسن پاپی آریستا رفیق صمیمی و جدا نشدنی بودیم که برای اعزام به کردستان هر ۳ تا مان داوطلب شدیم»
میگویم:« ظاهراً اوضاع کردستان خیلی وخیم بوده !درسته؟!»
او میگوید :«بله اوضاع خیلی آشفته بود .با این حال ما به منظور و نیت نجات کردستان از دست عناصر ضد انقلاب اعزام شده بودیم و همه هم برای این کار مصمم بودیم. به خصوص حبیب که همانطور که میدانید علاقه و اشتیاق خاصی نسبت به انقلاب داشت.چون درجریان پیروزی انقلاب و رنج و زحمت زیادی کشیده بود و تعصب خاصی نسبت به حفظ انقلاب داشت و حاضر بود هر کاری برای حفظ و بقای آن انجام بدهد از فدا کردن جانش دریغ نداشت.»
_وقتی به سنندج رسیدید چه کار کردید؟!»
_همانطور که احتمالا نمیدانید پاسدارا ها را در مناطق حساس و مهم شهر مستقر کرده بود و ما هم به ساختمان استانداری رفتیم آنجا مستقر شدیم اما از همان شب اول متوجه شدیم تقریباً تمام شهر در دست گروههای مختلف ضد انقلاب از و مدام هم استانداری را مورد حمله قرار میدهند.عملاً اجازه هیچ کاری حتی خودمان را نداشتیم.بهتر براتون یک مثال هم بزنم که بیشتر و از آن زمان را در کردستان درک کنید.یکس من سر پست نگهبانی بودم از روی پشت بام ساختمان استانداری مشغول نگهبان بودم که یک دفعه چند تا گلوله کنارم خورد. سریع خودم را پرت کردم پرت چند تا کیسه شنی که به صورت سنگ چیده بودیم.بعد دیدم مهاجم ها گلوله های سنگین و نارنجک پرت می کنند.با اسلحه کلاش که دستم بود رگبار به سمتشون گرفتم و خلاصه بعد از چند دقیقه درگیری متوقف شد و رفتند.فردایش یکی از مقامات دولتی آن زمان کشور که شاید اسمش را نیارم بهتر باشه به استانداری آمد و با حالت توبیخ گفت: چرا شما اقدام به تیراندازی کردید؟!»
هر سه ما گفتیم آنها اول حمله را شروع کردند تازه با سلاح هایی به مراتب سنگینتر از سلاحهای ما !به خرج ایشان نرفت و گفت: مبارزه مسلحانه آنان را جری تر می کند و باعث تنش بیشتر میشه .خلاصه ما را حتی از دفاع کردن از خودمان هم محروم کرده بودند»
ادامه دارد ......
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
8.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ | #روایتگری
🔻گفت من بچه ام تو عملیات رمضان مفقودالاثر شده بود،چقدر نذر ونیاز کردم استخون های بچه ام رو پیدا کردید آوردید...😭
#مادران_شهداشرمندهایم.....
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
💫یادی از طلبه شهید حبیب روزی طلب 💫
🌷بچه ها دور تا دور حبیب در سنگر نشسته بودند. حبیب گفت بچهها من میخواهم دو مطلب را به شما بگویم. اول در مورد نماز شب. بدانید که نماز شب اصلاً چیز خاصی نیست. یازده رکعت است، اصلاً هم نیاز نیست آن چیزهایی که در قنوت آمده است را بگویید و حتماً خوانده شود. اصلاً هم نمیخواهد فکر کنید که ریا میشود و... . من خودم میگویم برادران من نماز شب میخوانم، هر کس هم بخواهد به من بگوید، آدرس سنگرش را بدهد، من شب برای نماز شب صدایش میزنم.
ادامه داد: نکته دیگری میخواهم به شما بگویم که تا میتوانید از جبهه استفاده کنید. یکی از اسامی قیامت "یوم الحسره" و روز حسرت خوردن است و همه روز قیامت حسرت میخورند. حتی انبیاء و اولیاء هم حسرت میخورند... برادران، بعدازاین جنگ هم یوم الحسره است. روز حسرت خوردن است. آنها که شهید نشدند حسرت میخورند که چرا شهید نشدیم. آنها که در خط مقدم نبودند حسرت میخورند که چرا به خط مقدم نرفتند. آنها که در شهرها ماندند حسرت میخورند که چرا به جبهه نرفتند.
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید