رهروان شهدا زمینه سازان ظهور
💢 حجةالاسلام پناهیــان : #شهــدا ... جاذبهی عجیبی دارند اثر مغنـاطیسی شهـدا در آدم هـای سالـم می
هدایت شده از رمانکده مدافعین عشق
بسم رب الشهدا
#قسمت_سوم
#مدافع_امنیت
من و پویا از بچگی علاقه داشتیم اما حجب حیامون همیشه مانع از ابراز این علاقه می شد
بالاخره ۱۳خرداد ۹۶ب عقد هم آمده ایم
دوران عاشقی من و پویا شروع شد پویا سرباز بود و قرار بود عید ۹۷زندگیمان شروع کنیم که خداوند جوری دیگر برایمان رقم زد
زمان قرائت خطبه عقد صدای ضربان قلب خودم و پویام میشنویدم
خطبه عقد که میخوندن باراول دوم برخلاف همه عروسها گفتن عروس داره سوره نور میخونه
بار دوم برای خوشبختی مون دعا کردم
بار سوم با استناد از آقا امام زمان و شهدا با اجازه از پدر و مادرم و بزرگترا بله
حاج آقا:خوب ب میمنت و مبارکی
ماشاالله که آقای داماد سرباز اسلام هستن ان شاالله سرباز امام حسین بشن
سفید بخت بشید ان شاالله
دعای عاقدمون چه زود ب استجابت رسید و پویام تو ایام اربعین سرباز امام حسین شد
عاشقی من و پویا دوران شیرین 🙂😍بود
#ادامه_دارد
نویسنده :بانوی مینودری
🚫کپی تنها ب شرط هماهنگی با نویسنده حلال است
https://eitaa.com/mCc8095f9d9c
رمانکده مدافعین عشق
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| #این_ده_مرد
🌷این قسمت شهید #حسن_باقری
قسمت #دوم
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| #این_ده_مرد
#انیمیشن
🌷این قسمت شهید #عباس_بابایی
قسمت #اول
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
کانال شهید نظرزاده↙️
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از شهید محسن حججی
♦سخنان حضرت آیت الله خامنه اے،در محوریت شهید حججی
#قسمت_اول
حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، صبح روز (دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۶)) در دیدار جمعی از مسئولان و فعالان فرهنگی از استانهای یزد و همدان با تأکید بر لزوم تقویت روحیه انقلابی در نسل جوان، شهید حججی را نمونهای درخشان از رویشهای انقلاب خواندند و خاطرنشان کردند: مسئولان فرهنگی موظفند روحیه و جریان انقلابی را در محیطهای مختلف تقویت و از آن پشتیبانی کنند.
#ادامه_دارد...
برای شادی روح شهدا #صلوات
🌸کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
@hojaji
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #داستان_یک_تفحص ☜ (4)
🌹شهیدی که قرض های تفحص کننده خود را ادا کرد🌹
#شهید_سید_مرتضی_دادگر🕊
🔻بخش اول
می گفت: اهل تهران بودم و پدرم از #تجار بازار تهران....
علیرغم مخالفت شدید ⛔️خانواده و به خاطر عشقم به #شهدا، حجره ی🚪 پدر را ترک کردم و به همراه بچه های #تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی #جنوب شدم...
یکبار رفتن👣 همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان☺️... بعد از چند ماه، خانه ای در اهواز اجاره کردم و #همسرم را هم با خود همراه کردم...
یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با #حقوق مختصر گروه تفحص می گذراندیم... سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلـ💞ـمان، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان، با عطر #شهدا عطرآگین.. تا اینکه...
#تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دوپسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند🚌 و #مهمان ما خواهند شد... آشوبی در دلم پیدا شد😰... حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با #نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم ... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم😞...
با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم #شلمچه شدیم🚍....
بعد از زیارت #عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی #استخوان و پلاک شهیدی🕊 نمایان شد... #شهیدسیدمرتضی_دادگر🌹... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در #شادی😃 به ادامه ی کار پرداخت اما من😔...
استخوان های مطهر شهید را به #معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید🏷 به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید، به بنیاد شهید تحویل دهم...
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #داستان_یک_تفحص ☜ (4)
🌹شهیدی که قرض های تفحص کننده خود را ادا کرد🌹
#شهید_سید_مرتضی_دادگر🕊
🔻بخش دوم
قبل از حرکت با منزل تماس📞 گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم👂 که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای #خرید💼 به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت #بدهی زیاد، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند😓...
با ناراحتی به #معراج شهدا برگشتم😔 و در حسینیه با شهیدی🕊 که امروز #تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم...
"این رسمش نیست با معرفت ها... ما به عشق شما از #رفاهمان در تهران بریدیم... راضی نشوید❌ به خاطر مسائل مادی💵 شرمنده ی خانواده مان شویم...". گفتم و گریه کردم😢...
دو ساعت⏰ راه #شلمچه تا اهواز را مدام با خودم زمزمه کردم: «شهدا! ببخشید...بی ادبی و جسارتم را ببخشید...»
وارد خانه🏡 که شدم #همسرم با خوشحالی😀 به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی در🚪 خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی #پول💵 به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم... هر چه فکرکردم🤔، یادم نیامد
که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام... با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده👌...
لباسم👕 را عوض کردم و با پول ها راهی #بازار شدم🚶.. به #قصابی🍖 رفتم... خواستم بدهی ام را بپردازم که در جواب شنیدم: بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است✔️... به #میوه فروشی🍒 رفتم...به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم... جواب همان بود....بدهی تان را امروز #پسرعمویتان پرداخت کرده است✅...
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
⬆️⬆️
4⃣5⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠ماجرای پیکر شهید بی سری که با پدرش سخن گفت.
🔻بخش اول
🔹خبر آورده بودند که یوسف رضا #مفقود شده است. من هم که در منطقه حضور داشتم برای گرفتن خبری و یافتن اثری به #کردستان رفتم.
🔸صبح اول وقت جلوی در تعاون بودم تا ببینم اوضاع از چه قرار است. مسئول #تعاون گفت: نام فرزند شما نه در لیست شهدا است و نه در لیست مجروحین، اینجا ما همه روزه با رادیو نام اسرا را گوش می دهیم نامش در بین اسرا نیز نبود.
🔹پرسیدم در این عملیات، شهدایی بوده اند که شناسایی نشده باشند؟
🔸جواب داد: بیش از 20 پیکر شهید بوده اند که پلاک نداشته اند و همه را به همراه سایر شهدا به سنندج، #سردخانه پشت دریاچه منتقل کرده ایم تا توزیع شوند.
🔹به منطقه رفتم و به سردخانه محل نگهداری شهدا سر زدم، گفتم پسرم مفقود شده و خبردار شدم چند جنازه که هنوز هویت شان #شناسایی نشده در اینجا نگهداری می شود.
🔸گفتم ببینمشون شاید پسرم بین آنها باشد با احترام برخورد کردند و رفتیم تا جنازه ها را ببینیم.
🔹وضع وحشتناکی بود، بدن های متلاشی شده شهدا با اوضاع بسیار دردناکی در کف سردخانه انبار شده بود در میان اجساد بی هویت #یوسف_رضا را نیافتم #ناامیدانه در حال برگشت بودم که جنازه ای که وضعیت درستی نداشت نظرم را جلب کرد
🔸پرسیدم: این پیکر کیست؟ گفتند: آن شهید #پلاک دارد و شناسایی شده نگاهی به پیکرش کردم #صورتش کاملا متلاشی و قابل تشخیص نبود گفتند اهل بابل است.
🔹در حال برگشت به سمت درب خروج بودیم که ناگهان #صدای پسرم را شنیدم که گفت: بابا یوسف رضا اینجاست، دوباره برگشتم همان شهید که گفته بودند اهل #بابل است دوباره صدایم کرد و گفت: #بابا نرو که گرفتار می شوی من یوسف رضا هستم.
🔸هرچه گفتم دوباره جنازه را #بازبینی کنیم قبول نکردند و گفتند ما کار داریم و باید برویم هرچه گفتم بابا پسرم با من سخن گفته. به حرفم گوش نداده و گفتند مگر مرده حرف می زند؟
🔹گفتم شهدا #زنده اند آنها که نمرده اند اما در را بستند و رفتند و گفتند اگر باز هم کاری داری برو پیش مسئول که الان نیست و رفته دنبال گازوییل
🔸من هم همانجا روی پله کانکس های سردخانه نشستم خلاصه تا ساعت چهار روی پله نشستم تا مسئولش آمد کلی خواهش و تمنا کردم تا گفتند باز کنید دوباره جنازه را ببیند
🔹رفتم سر جنازه پلاکش را که در #استخوان سینه اش فرو رفته بود خارج کردیم سپس پیکر را برگرداندم ناگهان دیدم بر روی لباس زیرش نوشته "یوسف رضارضایی"
🔸علی رغم #غم بسیاری که مرا فرا گرفته بود از اینکه پسرم را یافته بودم و از ارتباطی که با او داشتم خوشحال بودم پلاک را هم بررسی کردیم دیدیم یک حروف را به #اشتباه ثبت کرده بودند و پلاک نیز متعلق به یوسف رضا بود.
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
📚ملاقات در ملکوت
خاطرات شهید مدافع حرم #احمدمشلب
🗣راوی علی مرعی (دوست شهید)
این قسمت 👇
بهترین دوست
من و #احمد همسایه بودیم.روز به روز با هم بیشتر آشنا می شدیم تا اینکه در یکی از مجالس عزاداری در ماه محرم کنار هم نشسته بودیم و بعد از مراسم با هم بحث های دینی داشتیم که خیلی لذت بخش بود.قدرت بیان #احمد در مسائل دینی من را جذب او کرد و به مرور رابطه ی ما به دوستی تبدیل شد.سعی می کردم او را زیاد ملاقات کنم و از بس شیفته ی او بودم، مثل سایه دنبالش می کردم. اهل محل متوجه عمق ارتباط ما شده بودند و کسی که رابطه ی ما را نمی دانست گمان می کرد، برادریم.
پر از نشاط و فعالیت بود. علاوه بر اینکه باعث شادی دوستان می شد، موضاعاتی در جمع مطرح می کرد که باعث می شد آن ها فکر کرده و نظر خود را بیان کنند. او می خواست غیر مستقیم جوانان را نسبت به مسائل مختلف آگاه کند.
وقتی با ماشین🚘 #احمد برای تفریح بیرون می رفتیم، اگر سنگ در خیابان🛣 یا جاده افتاده بود،ماشین را نگه می داشت؛پیاده می شد و سنگ ها را کنار می گذاشت.حتی سنگ های کوچک را هم برمی داشت.یک بار گفتمᐸᐸاینها کوچک هستند و به کسی لطمه نمی زنند!>>جواب داد:ᐸᐸبه دوچرخه 🚲 آسیب می زنند!>> #احمد دلش نمی خواست هیچ وقت به کسی آسیبی برسد.
بسیار مقید بود که رازش را برای دیگران نگوید.مرتب سفارش می کرد که حرف های خصوصی خود را نباید برای کسی گفت.چون عقیده داشت هیچ کس جز خداوند نمی تواند به انسان کمک کند. چون خدا نسبت به مشکلات هر کس، از خودش نیز داناتر است.جز خدا کسی نمی تواند برای مشکلات ما چاره بیندیشد یا راه حلی ارائه دهد.
می گفت :ᐸᐸباید یک #امام انتخاب کنیم و حرف های دلمان و درد و
دل هایمان را به او بگوییم و خوشحالی و ناراحتی خود را با آن امام معصوم شریک شویم>>
#ادامہ_دارد
#ملاقات_درملکوت
#نویسنده_مهدی_گودرزی
#از_انتشارات_تقدیر
#مجموعه_شهداییِ_یک_بغل_گل_سرخ
#عکس_جدیداز_شهیداحمدمشلب_و_دوستش
🍃🌸کانال رسمی شهیدمشلب🌸🍃
@ahmadmashlab1995
هدایت شده از شهید احمدعلی نیری🇵🇸
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹
🌹
#رمان_عارفانه❣
💫شهید احمد علی نیری💫
#قسمت_دوازدهم
💠در سر رسید به جا مانده از احمد آقا جملات عجیبی به چشم می خورد.
او در این سر رسید کارهای روزانه خود را در سال۱۳۶۳نگاشته است.دربرخی صفحات آمده:
« امروز نماز بسیار بسیار عالی بود.»
« در نماز صبح حال بسیار خوشی ایجاد شد» و....
🔹فراموش نمی کنم، یک بار آیت الله حق شناس نماز خواندن ایشان را دید.آن موقع احمد آقا در سنین نوجوانی بود.بعد به
حجت الاسلام حاج حسین نیری( برادر احمد اقا) گفت: من به حال و روز این جوان غبطه می خورم!
و من شک ندارم که همهی این ها از توجه فوق العاده احمد آقا به نماز نشئت می گرفت..
🔶 #ادامه_دارد...↪️
🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹
هرشب #ساعت_21 با#عارفانه نگاه گرمتون رو به ما ببخشید😊✨
#کانال_رسمی_شهید_نیری
#به_ما_بپیوندید
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
➖🍃🌹🌹🌹🌹🍃➖
@shahid_AhmadAli
➖🍃🌹🌹🌹🌹🍃➖
هدایت شده از شهید احمدعلی نیری🇵🇸
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹
🌹
#رمان_عارفانه ❣
💫شهید احمد علی نیری💫
#بسیج
راوی:استاد محمد شاهی
#قسمت_چهاردهم
همه اهل محل احترام خانواده آنها را داشتند.حمید رضا برادر بزرگ تر احمد آقا ،سال اول جنگ به شهادت رسید.همان سال بود که ایشان وارد بسیج شد.
طی مدتی ک ایشان در بسیج مسجد فعالیت داشت همه نوجوان های محل جذب اخلاق و رفتار ایشان شدند.هر زمان احمد آقا به مسجد می آمد جمعی نوجوان به دنبال او بودند.
مدتی بعد ایشان به عنوان مسئول پذیرش پایگاه بسیج مسجد امین الدوله انتخاب شد.مسجدی که پر از طلبه های فاضل و انسن های وارسته بود.
بعد از مدتی مسئولیت کارهای فرهنگی مسجد نیز بر عهده ایشان قرار گرفت.
کنار فعالیت در آنجا در مسجد امام حسن نیز کار فرهنگی انجام میداد...
اما نکته قابل توجه برای من این بود که....
🔶#ادامه_دارد...↩️
🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹
هرشب #ساعت_21 با #عارفانه نگاه گرمتون رو به ما ببخشید😊✨
#کانال_رسمی_شهید_نیری
#منتظرتونیم😉
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
➖🍃🌹🌹🌹🌹🍃➖
@shahid_AhmadAli
➖🍃🌹🌹🌹🌹🍃➖
هدایت شده از شهید احمدعلی نیری🇵🇸
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃
🍃
#رمان_عارفانه ❣
💫شهید احمد علی نیری💫
#قسمت_پانزدهم
ادامه قسمت قبل
نکته قابل توجه برای من این بود که وقتی ما در شرایط عادی هستیم حضور قلب در نماز نداریم.یا اگر مشغله فکری داشته باشیم،دیگر حواسی برای ما نمی ماند.
یا اگر کار اجرایی به عهده ما واگذر شود که دیگر هیچ!کاملا حواس ما در نماز پرت میشود.
احمد آقا عارفی وارسته بود که نماز هایش بوی ملاقات با پروردگار میداد...
معمولا چنین انسان هایی یا از جامعه فاصله می گیرند.یا اگر وارد جامعه و مسجد شوند،خود را درگیر هیچ کاری نمی کنند تا حضور قلب داشته باشند.بارها از این عارف نماها دیده این که فقط سجاده و عبای خود را می شناسند و دیگر هیچ...
اما این شاگرد وارسته آیت الله حق شناس درس ایمان و عمل را از استادش فرا گرفته بود..
او سخت ترین کار های مسجد را بر عهده داشت و در عین حال روز به روز بر معنویتش افزوده میشد!!
🔶#ادامه_دارد...↩️
🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹
هر شب #ساعت_21 با #عارفانه نگاه گرمتون رو به ما ببخشید✨😊
#کانال_رسمی_شهید_نیری
#منتظرتونیم 😉
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
➖🍃🌹🌹🌹🌹🍃➖
@shahid_AhmadAli
➖🍃🌹🌹🌹🌹🍃➖
هدایت شده از شهید احمدعلی نیری🇵🇸
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹
📖عارفانه
💫شهید احمد علی نیری💫
راوی: حسین حسن زاده
#قسمت_هجدهم
🌱همیشه یک لبخند ملیح برلب داشت. ازاین جوان خیلی خوشم می آمد.
وقتی درکوچه وبازار او را می دیدم خیلی لذت می بردم. آن ایام با اینکه پدرم همیشه به مسجد می رفت اما من اینگونه نبودم.
تااینکه یکروز پدرم مرا باخودش به مسجد برد و دستم را در دست همان جوان قرار داد و گفت: احمدآقا اختیار این پسرم دست شما!
بعد به من گفت: هرچی احمدآقا گفت گوش کن. هرجا خواستی با ایشان بری اجازه نمی خواد و...
خلاصه ما رو تحویل احمدآقا داد. برای من یک نکته عجیب بود!
مگرپدرم چه چیز دیده بود که اینگونه من را به یک جوان شانزده یا هفده ساله می سپرد؟!
🔸چند شب از این جریان گذشت. من هم مسجد نرفتم. یک شب دیدم درب خانه را می زنند. رفتم در را باز کردم، تا سرم را بالا کردم باتعجب دیدم احمداقا پشت در است!
تا چشمم به ایشان افتاد خشکم زد!
💭یک لحظه سکوت کردم، فکر کردم اومده بگه چرا مسجد نمی یای؟
گفتم: سلام احمدآقا، به خدا این چند روز خیلی کار داشتم، ببخشید.
همینطور که لبخند به لب داشت گفت: من که نیومدم بگم چرا مسجد نمی یای، من اومدم حالت رو بپرسم. آخه دو سه روزه ندیدمت.
خیلی خجالت کشیدم. چی فکر می کردم و چی شد! گفتم: ببخشید از فردا حتما میام.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
دو سه روز دیگه گذشت. در این سه روز موقع نماز مشغول بازی بودم و مسجد نرفتم
🌱یک شب دوباره صدای درب خانه آمد. من هم که گرم بازی بودم دوباره دویدم سمت در..
تو فکر هر کسی بودم به جز احمداقا.
تا در را باز کردم از خجالت مُردم. با همان لبخند همیشگی گفت: سلام حسین اقا.
حسابی حال و احوال کرد. اما من هیچی نگفتم. فهمیده بود از نیامدن به مسجد خجالت کشیدهام. برای همین گفت: بابا نیومدی که نیومدی، اومدم احوالت و بپرسم.
خلاصه آن شب گذشت..فردا زودتر از اذان رفتم مسجد واین مسجد رفتن همان و مسجدی شدن ما همان.
احمدآقا انقدقشنگ نوجوان ها را جذب مسجد می کرد که واقعا تعجب می کردیم!
با سن کمی که داشت اما نحوهی مدریت او در فرهنگی مسجد فوق العاده بود.
#ادامه_دارد
🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹
هرشب #ساعت_21 با #عارفانه نگاه گرمتون رو به ما ببخشید✨😊
#کانال_رسمی_شهید_نیری
#منتظرتونیم
👇👇👇👇👇👇👇👇
➖🍃🌹🌹🌹🌹🍃➖
@shahid_AhmadAli
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 60
نماز باعث میشه انسان با ادب بشه،
🔷🔶🔷🔶
استاد پناهیان؛
ادب کنترل کننده ی هوای نفسه .
تو مدارس این و به بچه ی من یاد بدهند ، بسه ✅🌺
تا بتونه سر نماز ادب رو رعایت کنه .
⭕ از صد تا فحش بدتره که برگرده بگه👈 دلم میخواد !!!!
مگه آدم هر کاری دلش میخواد باید بکنه ؟
❌❌
تو فیلما ادب یاد بدن ،
نمیخواد خدا پیغمبرو نماز یاد بدن،
ما بساط کفر و به هم خواهیم ریخت .
✅🌺
روایت بگم برات ؟
میفرماید بهترین چیزی که پدرها برای بچه ها به ارث میگذارند ، ادبه .
من مودب بارش آوردم ، حالا بچه ی من هر کاری دلش بخواد نمیکنه ،
سر نماز هم ادب رو رعایت میکنه.
✅🔶
طبق مقررات بلده عمل کنه ، نماز مودب شدن انسان است در خانه خدا .
⭕ نه عشق بازی با خدا ...
بعد که مدتی مودب بود ،این عشق تولید میشه .
پس ادب وقتی که شد ،
نماز بناست حال ما رو بگیره ...
دقیقه ای یه بار موذن بالای ماذنه ،
میگه الله اکبر ...، وقتی که مشغولی .
💠🔶
میخوای حرف بزنی ... صدات درنیادها ، برو وضو بگیر ،
⭕آخه الان حال ندارم ،
اتفاقا نماز یه جوری طراحی شده ، که حالت و بگیره .
🔶✅
برای اینکه با ادب باشی باید یه خورده ضد حال به خودت بزنی .😣
✅🌺
یه مدت ادب و رعایت کن
تا بتونی نماز مودبانه بخونی
😊 ✅🔰
امتحان کن 👌👌
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
5⃣5⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠پای حرفهای یک #همسر_شهید_دهه_هفتـــادی
#بخش_اول(2/1)
🌺زینب فروتن همسر بزرگوار #شهید روح الله قربانی، یک #دهہ_هفتادے است ڪہ طعمِ همسر شهید بودن🌷 را تجربہ ڪرده و در میانِ هم دهہ اے هایش از خاطراتش📖 سخن میگفت..
🌷میگفت:
شهدای🕊 هشت سال دفاع مقدس رو سر ما جا دارن ⚡️اما #حضرت_آقا گفتن مدافعین حرم دو تا اجر دارن:
👈1.هجرت 2.جهاد
🌷میگفت:
#روح_الله از درد آدما دردش می گرفت... نمیتونست🚫 بی تفاوت باشه . روزی نبود که نگه دنیــ🌍ــا کم و کوتاهه ها!
🌷میگفت:
انقد به روح الله وابسته بودم💞 ک حتی یه گیره روسری بدون روح الله نمیخریدم❌
اما حالا خودمو انداختم توو #دامن_خدا. اگه آدم #مطمئن باشه خدایی هست، پشت سرشو حتی نگاه نمیکنه📛!
🌷میگفت:
وقتی ازدواج💍 کردیم حتی یک درصد هم فکر نمیکردم همسرم #شهیدبشه... روح الله همه ی زندگیم بود😊.
🌷میگفت:
#بچه_ها خونه های بی مرد داره تکرار میشه؛ ♨️مراقب باشید جا نمونیم!
مردمو مطلع کنید از #شهدای مدافع حرم... همه میگن میخواستن نرن... خیلی مظلوم واقع شدن😔... خود شهدا🌷 دعاتون میکنن!
🌷میگفت:
#سوریه که آزاد شده...باید شماها زندگی هایی رو شروع کنید✔️ که توش بچه های شجاع💪 واسه آزادکردن #قدس پرورش داده بشه..
🌷میگفت:
هروقت میخوام خودمو آروم کنم😌، میگم: اگه همه کس و همه چیزتو از دست دادی، خدا رو شکر که واسه #امام_حسین بوده هرچند تو کجا و #حضرت_زینب؟!...
🌷میگفت:
با خبر شهادت🕊 #شهیدهمدانی خیلی بی تاب بودم، چند روز بعد روح الله بهم زنگ زد☎️. بهش گفتم من خیلی گریه کردم😭 واسه شهید همدانی؛ روح الله گفت: بعدازاین دیگه واسه خبر #شهادت هیچ کس گریه نکن⛔️!
عاقبت بخیری آدما گریه نداره...
#ادامه_دارد...
#شهید_روح_الله_قربانی
#همسران_شهدا_شرمنده_ایم😭
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
رهروان شهدا زمینه سازان ظهور
#احادیث #نبوی #تصویری ┏━━━🍃🍂━━━┓ 🆔 @razedaneh ┗━━━🍂🍃━━━┛
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃
🍃
#رمان_عارفانه ❣
💫شهید احمدعلی نیری💫
#قسمت_هفتاد_و_دوم
#دوکوهه
پاییز سال 1364 بود.به همراه دوستان به منطقه اعزام شدیم.وقتی وارد پادگان دوکوهه شدیم ما را تقسیم بندی کرده و به گردان سلمان فارسی فرستادند.
گردان سلمان از گردان های دائمی نبود.بلکه هر زمان نیروی اعزامی زیاد بود تشکیل میشد و زمانی که نیرو کم بود این گردان منحل میشد.
فرمانده گردان ما برادر میر کیانی و جانشین ایشان شهید مظفری بود.من به همراه سی نفر دیگر به دسته دوم از گروهان سوم این گردان رفتیم.
مسئول دسته ما شهید طباطبایی بود.چند جوان خیلی خوب از منطقه شمال تهران نظیر برادران میرزایی و طلایی با ما بودند.
جمع خوبی داشتیم.ما همگی در دو اتاق از طبقه اول ساختمان گردان سلمان در دوکوهه مستقر شدیم.
در همان روزهای اول متوجه شدم که یکی از جوانان دسته ما حالت خاصی دارد!به او برادر نیّری میگفتند.
آن روزها همه رفقا اهل معنویت بودند اما حالات او فرق میکرد!وقتی فهمیدیم که از شاگردان آیت الله حق شناس بوده از او خواستیم که امام جماعت دسته ما شود....
🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹
🔶 #ادامه_دارد ↪️
#کانال_رسمی_شهید_نیری
#منتظرتونیم
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
➖🍃🌹🌹🌹🌹🌹🍃➖
@shahid_AhmadAli
رهروان شهدا زمینه سازان ظهور
یادمون باشه ؛ یک روز جوونایی از چشمای خشگلشون گذشتند تا امروز ما چشمامون غرقِ خدا باشه نه غرقِ گناه
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃
🍃
#رمان_عارفانه ❣
💫شهید احمدعلی نیری💫
#قسمت_هفتاد_و_سوم
#ادامه_قسمت_قبل
هر چند زیر بار این مسئولیت نمیرفت،اما با فرمان مسئول دسته مجبور شد جلو بایستد.اطاهت از فرمانده واجب بود.
برادر نیّری انسان ساکت و ارامی بود.لذا به راحتی نمیشد به شخصیت او پی برد.بیشتر اوقاتی که ما مشغول صحبت و خنده و استراحت و...بودیم او مشغول قرائت قران و یا مطالعه میشد.
در میان دسته ما یک نفر بود که بیش از لقیه با برادر نیّری خلوت میکرد.ان ها با یکدیگر مشغول سیر و سلوک بودند.علی طلایی هیچ گاه از احمد آقا جدا نمیشد.آن ها رازدار هم نبودند.
طلایی تنها پسر یک خانواده از شمال تهران بود،در یک خانواده مرفه بزرگ شده بود.خانواده ای که بعدها متوجه شدیم زیاد در قید و بند مسائل دینی نیستند!
او اینگونه آمده بود و خدا احمد آقا را برایش قرار پاد تا باهم مسیر کمال را طی کنند.
هر چند که او چند سال بزرگ تر از احمد آقا بود،اما مثل مرادو مرید به دنبال برادر نیّری بود،او بهتر از بقیه احمد آقا را شناخته بود برای همین هیچگاه از او جدا نمیشد.
🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹
🔶 #ادامه_دارد ...↪
#کانال_رسمی_شهید_نیری
#منتظرتونیم
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
➖🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹➖️
@shahid_AhmadAli
❣﷽❣
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 51
🌸🍃 استاد پناهیان ؛
ڪی بہ جز خود خدا میگہ بہ من بسپر
مشڪلت را
مشڪل داری ؟ گرفتاری ؟ 🤔
من خرابش نمیڪنم ، بدتر نمیشہ اوضاعت ، بسپار بہ من ؛
✅💯
بخدا فقط ڪافیہ سرنماز مشڪلتو فراموش ڪنی ... 😊
از ذهنت در بیار بنداز بیرون .
💠 از نماز مؤدبانہ داریم میرسیم به نماز متفڪرانه .
میخوایم یہ ڪمی بہ باطن نماز راه پیدا ڪنیم .
مشڪلات اومد تو ذهنت ...؟
سر نماز بگو ،
نه ... الان وقتش نیست ،
یہ وقت دیگہ در موردش فڪر میڪنم .
من بدبخت بیچاره ، بیست و چهار ساعتہ دارم دست و پا میزنم تو مشڪلات دنیا ،
حالا این دو دقیقه رو نمیخواد .
الله اڪبر ...خدا بزرگتر از مشڪلات منہ😌
من الان عبدم ،
من الان مامورم بگم بسم الله الرحمن الرحیم
مامورم بگم الحمدالله رب العالمین
فرمان داده شده بمن ، الان بگم مالڪ یوم الدین
✅
بعداز نماز ، یا تو بزرگ میشی ...
دیگہ نالہ نمیزنی از مشڪل
یا مشڪل ڪوچیڪ میشہ و
👈دیگہ نالہ زدن نداره
چرا ؟ 🤔
فقط بہ احترام این ڪہ دو دقیقہ سرنماز ادب باطنی نماز رو آغاز ڪردی ،
بہ مشڪل گفتی نہ !😊✌️
#ادامه_دارد....
❤️ @javad_mohammady ❤️
🇮🇷ڪانال شهیـد جواد محمـدے🇮🇷
❣﷽❣
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 57
چرا ادب اینقدر مهم هست؟
🌸🍃 استاد پناهیان :
💠 ادب جایی ڪہ محبت نباشہ انسان رو وادار بہ یڪ رفتار میڪنہ .
ادب جایی ڪہ نیاز نباشہ انسان رو وادار بہ یڪ رفتار میڪنہ .
وقتی بہ رفیقت میرسی و احوال پرسی میڪنی ، خوش وبش میڪنی ،
یہ نفر ببینہ ، میگہ اقا پول میخوای ازش ؟🤔
میگی نہ !!!
میگہ عاشقش هستی ؟
میگی نہ
در اینجا ادب اقتضا میڪنہ شما رفتار متواضعانہ داشتہ باشی .
ادب بہ من میگہ لبخند بزن ، لبخند ها همیشہ از روی محبت نیست ڪہ هیچ ، از روی نیاز هم نیست .☺️
شما بہ هر ڪسی برسی لبخند بزنی ، گدای او هستی مگہ ؟
ادب بہ شما میگہ این رفتار رو انجام بده .
حال داری یا نداری ، فرقی نمیڪنہ
ادب بہ شما میگہ باید این رفتار رو انجام بدی ،
حتی بدون محبت .
حتی بدون نیاز ،
و جالبتر اینڪہ ، ادب میگوید این رفتار رو انجام بده حتی اگہ حوصلہ هم نداشتی .😎
آدم با ادب جلوی دیگران خمیازه نمیڪشہ .
خستہ هم ڪہ باشہ ، میگہ من باید ادب رو رعایت ڪنم .
بیایم برای نمازمون هم ادب رو رعایت ڪنیم .
حتی اگه حوصلہ نداشتیم .
حتی وقتی ڪہ خستہ ایم .
حتی اگہ نیاز هم نداشتیم .
اون وقت ببین نمازت چقدر خوب میشہ .
امتحان ڪنید .☺️
#ادامه_دارد...
🌹 @javad_mohammady 🌹
🇮🇷ڪانال شهیـد جواد محمـدے🇮🇷