هدایت شده از برای کوثر
💠شهید آقا محمودرضا بیضائی :
🌷حدیث هست که مردی از قم ،
( نه اهل قم )مردی از قم ، قیام میکنه،
حق طلبی میکنه
دورشو افرادی با قلبهای نورانی می گیرن
حکومتی تشکیل میدن،
(قبل از ظهور)بعد از حکومت وارد جنگی طولانی میشن
کشته هاشون شهیدن
تا اینکه نهضتشون به نهضت امام زمان "عج" وصل میشه.
این چیزی که ما فکر می کنیم تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما
این چیزیه که به ما گفته شده.
نقطه به نقطه برای ما هدف گزاری شده تا راه رو گم نکنیم توی آخر الزمان و
توی این لحظه ما راهمونو گم نکنیم.
@Agamahmoodreza
هدایت شده از برای کوثر
💠 سهیل کریمی که مدتی را در سوریه در کنار محمودرضا زیسته و انفاس الهی او را از نزدیک درک کرده بود، به خبرنگار آناج گفت:
▪️محمودرضا از دخترش دل نکنده بود و خیلی از شبها که باهم درد دل میکردیم مدام از دخترش کوثر میگفت؛ با تمام وجود آنجا کار میکرد اما فکرش در ایران بود؛ گوشی ایشان همیشه روشن بود و هرگز خط ایران را خاموش نمیکرد.
▪️میگفت چه خوب است که من در بانک انصار حساب دارم و پیامک بانک که امکان خوبی است، خانمم الان بیست هزارتومان از حساب من برداشت و من هم یاد خانمم افتادم و هم فهمیدم که 20 هزار تومان از حسابم برداشت کرده است.
▪️ حسین(شهید بیضایی) همیشه ارتباطش را با کوثر حفظ میکرد و در آخرین روزهایی که به عملیاتی رفته بود در فاصله حدودا ده متری که دشمن آن نقطه را میزد، میخواست بدود که یک لحظه به یاد کوثر افتاد، لحظهای درنگ نمود و دوباره شروع به دویدن کرد.
▪️ محمود رضا تعریف میکرد وقتی همه چیز برای رفتن مهیا شده بود! ارتباطم را با کوثر و خانمم قطع کردم.
http://www.anaj.ir/News/71621/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%B1%DA%AF%D8%B2-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7-%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D8%B4%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%D9%86%D8%AF/?id=71621
هدایت شده از کانال رسمی شهید رسول خلیلی
1_13677687.mp3
1.35M
👆میشه قصهی شهدا را با فرمول ریاضی بگید؟!
#کلیپ_صوتی
#ایمان_به_غیب
#شهدا
👌پیشنهاد دانلود
🆔 @Rasoulkhalili
هدایت شده از شهید احمدعلی نیری🇵🇸
💠 شهیدی که هیچ کس منتظرش نبود جز خدا....
شهید #سیف_الله_شیعه_زاده از شهدای #بهزیستی استان مازندران با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچ کس در جبهه نفهمید خانواده ای ندارد.
کم سخن میگفت و با سن کم سخت ترین کار جبهه، بسیم چی بودن را قبول کرده بود.
سرانجام توسط منافقین اسیر شد، برگه و کد های عملیات رو قبل از اسارت خورده بود و منافقین پس از شهادتش برای بدست اوردن رمز، سینه و شکمش رو شکافته بودند....
#دفاع مقدس
شادی روح#شهدا🌺 صلوات🌺
🍃🌸🍃
@shahid_ahmadali
هدایت شده از مجلس شهدا
علامه حسن زاده
✅رهبر عظیمالشأنتان را دوست بدارید، عالِم،رهبری سیاسی،دیندار، انسانی ربانی،پاک،منزه،کسی که دنیا شکارش نکرده،قدر این نعمت عظما را که خدا به شما عطا فرمود بدانید
🌷 @majles_e_shohada 🌷
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
1_12681819.m4a
1.25M
#ویژه
خاطره ای کوتاه و حیرت انگیز از شیر بیشه ی فاطمیون بسیجی شهید مدافع حرم محمد اسدی(غلام عباس)
#شهید_محمد_اسدی
#غلام_عباس
#جوان_مشهدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷شهید محمد اسدی🌷
ولادت:۶۴/۶/٣٠
شهادت:٩۵/٣/١٧
نام جهادی سوریه: غلامعباس
نام جهادی عراق: ابوزینب
تحصیلات: لیسانس حقوق
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
6⃣4⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
#شهید_محمد_اسدی🕊
🔹آقا محمد قبل از رفتن به سوریه چهار دوره در جهاد عراق مشارکت کرده بودند (تمام دفعات با هزینه شخـــــصی) و کسب اجازه جهاد در سوریه را از حضرت علی (ع)، امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل العباس (ع) کرد.
🔸برای اینکه بتواند برود و کسی سد راهش نشود چهل روز ایشان روزه بودند و هر شب تا صبح مشغول نماز شب و عبادت بودند و سه شبانه روز هم در حرم امام رضا (ع) بودند تا بتوانند برای دفاع از ناموس اهل بیت بدون مشکل به سوریه بروند.
🔹و پس از اینکه به سوریه رسید به گفته همرزمانش هشتاد روز دیگر روزه گرفت به خاطر اینکه به او اجازه دفاع از حریم ناموس حضرت علی (ع) را داده اند تا بالاخره اول ماه مبارک رمضان با دهان روزه به شهادت رسید.
#شهادتاولماهمبارک۱۳۹۵
#محلشهادت: #سوریه #جنوبحلب
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃
توی انتخابات مجلس شورای اسلامی رأی آوردیم
با حاج آقا راه افتادیم بریم افتتاحیه نزدیک ساختمان مجلس که رسیدیم، مرحوم ابوترابی گفت: نگهدار...
ایشون با یه حالت خاصی به درب ورودی مجلس نگاه کرد و گفت:
این در رو ببین! اگه ما به وظیفه خودمون در قبال مردم عمل نکنیم، این در برای ما دروازه جهنم خواهد شد...
📌 سیدالأسرا مرحوم سید علی اکبر #ابوترابی
📚 کتاب "به لطافت باران"
🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از مُدافِـعـــــانِ حَــــ ـــریـــم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت اول✨
📹 #حتما_ببنید
#مادر، سلام
مستند و مادرانه های
#شهید_احمد_محمد_مشلب ❤️
لطفا مارو حمایت کنید👇
🌙| @sarbazelashkarim
هدایت شده از شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 اگر از آرمان هایمان دست برداریم سرنوشت شومی در انتظارمان است...
#انقلابی_تا_ظهور
#رائفی_پور
#کلیپ
@ahmadmashlab1995 🎞
هدایت شده از شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#حضرت_حمزه_سیدالشهداء
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌸
نام : حَمزة بن عَبدالمُطَّلِب
لقب:سیدالشهداء
زادروز/زادگاه: دو تا چهار سال پیش از عام الفیل؛ مکه
محل زندگی: مکه و مدینه
مهاجر/انصار مهاجر
نسب :قریشی
خویشاوندان سرشناس: عبدالمطلب، ابوطالب، پیامبر اکرم(ص)
شهادت : سال ۳ هـ ق؛ منطقه احد
نحوه شهادت: به دست وحشی، غلام جبیر بن مطعم
محل دفن:منطقه احد
اطلاعات دینی👇👇👇
زمان اسلام آوردن سال دوم یا ششم بعثت
حضور در جنگها در تمامی غزوات تا زمان شهادت در احد
از شهدای غزوه احد
حَمزة بن عَبدالمُطَّلِب، ملقب به اسدالله، اسد رسول الله و سید الشهداء، عموی پیامبر اکرم(ص) و از شهدای اُحُد. حمزه از حامیان مهم دعوت پیامبر اکرم(ص) بود و گفتهاند که او حتی در زمانی که هنوز مسلمان نشده بود، از پیامبر(ص) در مقابل آزار مشرکان حمایت میکرد. وی از بزرگان قریش بود و از این رو، با مسلمان شدنش، از میزان آزار قریش نسبت به پیامبر(ص) کاسته شد.
او در شعب ابی طالب همراه مسلمانان بود و در غزوه بدر و غزوه احد شرکت داشت و در احد در سال سوم هجری به شهادت رسید.
🌸
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
✍❧یا قَتیل الْعَبَرات ـHـ❧
#عکس_بالا_مزار_مطهرحضرت_حمزه_سیدالشهداء_عموی_پیامبر_بعداز_تخریب_توسط_آل_سعود
#منطقه_احد_مدینه
🌸💐کانال رسمی شهید مَشلَب💐🌸
https://eitaa.com/AhmadMashlab1995
هدایت شده از شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
رمان #عـــمار_حـلــــب
زندگے نامه و خاطراتے از
#شهید_محمد_حسین_محمد_خانی
🔷 دانشگاه بودم.
وسط کلاس درس ... 📖
به حرفای استاد گوش نمےکردم. 😒
خسته و کوفته بی خودی با لپ تاپم
ور می رفتم.
گوشی توی جیبم لرزید.
آروم آوردمش بیرون.پیامک رو
زیر چشمی خوندم.
امین نوشته بود :
( داداشمونم شهید شد! ) 😧
چهار کلمه بیشتر نبود.دوباره
با دقت خوندم. 😰
نه یک بار که ده بار.باورم نمی شد
حیرت زده بودم.
مدام توی ذهنم کسایی رو مرور می
کردم که دوستی مشترکی با من و
امین داشته باشن.
ذهنم برمی گشت به یک نفر
نمی خواستم باور کنم.همین چند
روز پیش باهاش حرف زده بودم 😢
به بهونه استخاره زنگ می زد
چند بار هم توی تلگرام پیامکی
باهم حرف زدیم. 😰
دلم لرزید.صداش پیچید توی گوشم
همون صدایی که همیشه
می گفت :
( شیخ، دعا کن بازی نخوریم
دنیا بدجوری آدمارو بازی
می ده! ) ☝️
همیشه با این حرفش می خندیدم
اشک از چشمام سرازیر شد
شونه هام بی اختیار تکون
می خورد. 😭😩
همه دانشجوها حتی استاد متوجه
شدند.اجازه گرفتم ، و زدم بیرون
زنگ زدم به امین نمیخواستم باور
کنم.سوار ماشین شدم.
دستم قدرت فرمون رو نداشت
به هرشکل خودمو رسوندم
حسینیه.رفقا همه ناراحت دور هم
نشسته بودن. 😞✋
یکی یکی بچه هارو در آغوش می
گرفتم و گریه می کردیم 😭
بعضی هاهم مات و مبهوت مونده
بودن. 😥
رفتم از مسئول معراج خواهش
کردم قبل از اینکه محمد حسینو
ببرند بهشت زهرا اجازه بده
رفقایی که بیرون ایستادن بیان
داخل. ☝️
گفت یه ملحفه بندازید رو بدنش
و بگین
بیان ... ✌️
بچه ها اومدن داخل.یه دل سیر
محمد حسین رو دیدن.
در تابوت رو که باز کردن ،
اولین چیزی که دیدم لبخندش
بود، طوری می خندید که دندوناش
پیدا بود.
دست خودم نبود.توی ضجه گفتم :
نیشش رو ببین 😩😭
بقیه رفقا هم به لفظ داداش
صداش می زدند و بلند بلند گریه
می کردند.
هروقت می گفتم که شهید چمران
شهید شد و به آرزوش رسید
ولی اگه بود بیشتر به درد کشور
می خورد، زیر بار نمی رفت. ✋
می گفت که ربطی نداره.
جمله آوینی رو همیشه می گفت :
( شهادت یک لباس است،
که وقتی اندازه آن بشوی،
می پوشی ☝️
پدرو مادر خیر بچه هاشونو میخوان
خدا که بنده هاشونو بیشتر از پدر و
مادرشون دوست داره .... ) 😌✌️
حالا به قول خودش لباس شهادت
اندازه اش شده بود.
موقع گذاشتنش داخل قبر با رفقا
یه صدا روضه می خوندیم و اشک
می ریختیم.نم نمه بارونم میومد ✌️
فضارو خیلی خوب آماده کرده بود
تا صبح بالای سر مزارش موندیم و
قرآن خوندیم.از خاطراتش گفتیم و
گریه کردیم.روضه خوندیم و سینه
زدیم 😭
〰〰〰
کی فکرشو مےکرد اون پسر بچه تپُل مپلی که تو یه روز گرم مرداد ماه به دنیا اومد، این بشه سرنوشتش؟
کتاب #عمارحلب، پیشنهاد برای مطالعه👌
@ahmadmashlab1995
هدایت شده از کانال رسمی شهید روحالله قربانی
🌷🍃
روحالله برای تک تک ثانیههای زندگیاش برنامه داشت...
@shahid_roohollah_ghorbani
هدایت شده از کانال رسمی شهید روحالله قربانی
﴾﷽﴿
کمتر پیش میآمد که #روحالله بیکار باشد. همیشه مشغول بود.
با برنامه ریزی دقیق و خاص خودش تمام کارهایش را به ترتیب انجام میداد.
گاهی بین کارهایش، زمانهای کوتاهی پیش میآمد که وقتش خالی بود. حتی برای آن زمانهای کوتاه هم برنامهریزی داشت. یک قرآن جیبی کوچک همیشه همراهش بود. در زمانهای خالی اش مشغول قرآن خواندن میشد.
کتاب زبان انگلیسی و عربی را هم به همراه داشت. تا در اوقات بیکاری زبان بخواند.
#روحالله برای تک تک ثانیههای زندگیاش برنامه داشت...
@shahid_roohollah_ghorbani
هدایت شده از کف خیابان🇵🇸
یااباصالح المهدی ادرکنی:
وصیت نامه شهید محمد جهان آرا
شهید محمد جهان آرا ، فرمانده سپاه خرمشهر بود که خاطره مقاومت جانانه او نیروهای تحت امرش در این شهر ، بخشی از تاریخ ایران است. او به هنگام آزادی خرمشهر ، به خیل شهدا پیوسته بود و همرزمانش بعد از فتح خرمشهر ، به یادش می خواندند: " ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته... "
از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد یک ماه بطور مداوم کربلا را می دیدم. «ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین».
بارپرودگارا، ای رب العالمین، ای غیاث المستغیثین و ای حبیب قلبو الصالحین. تو را شکر می گیوم که شربت شهادت این گونه راه رسیدن انسان به خودت را به من بنده ی فقیر و حقیر و گناهکار خود ارزانی داشتی.
من برای کسی وصیتی ندارم ولی یک مشت درد و رنج دارم که بر این صفحه ی کاغذ می خواهم همچون تیری بر قلب سیاه دلانی که این آزادی را حس نکرده اند و بر سر اموال این دنیا ملتی را، امتی را و جهانی را به نیستی و نابودی می کشانند، فرو آورم.
خداوندا! تو خود شاهدی که من تعهد این آزادی را با گذراندن تمام وقت و هستی خویش ارج نهادم. با تمام دردها و رنج هایی که بعد از انقلاب بر جانم وارد شد صبر و شکیبایی کردم ولی این را می دانم که این سران تازه به دوران رسیده، نعمت آزادی را درک نکرده اند چون دربند نبوده اند یا در گوشه های تریاهای پاریس، لندن و هامبورگ بوده اند و یا در ...
و تو ای امامم! ای که به اندازه ی تمام قرنها سختی ها و رنج ها کشیدی از دست این نابخردان خرد همه چیزدان! لحظه لحظه ای این زندگی بر تو همچن نوح، موسی و عیسی و محمد (ص) گذشت. ولی تو ای امام و ای عصاره ی تاریخ بدان که با حرکتت، حرکت اسلام را در تاریخ جدید شروع کردی و آزادی مستضعفان جهان را تضمین کردی. ولی ای امام کیست که این همه رنجها و دردهای تو را درک کند؟! کیست که دریابد لحظه ای کوتاهی از این حرکت به هر عنوان، خیانتی به تاریخ انسانیت و کلیه انسان های حاغضر و آینده تاریخ می باشد؟
ای امام! درد تو را، رنج تو را می دانم چه کسانی با جان می خرند، جوان با ایمان، که هستی و زندگی تازه ی خویش را در راه هدف رسیدن حکومت عدل اسلامی فدا می کند. بله ای امام! درد تو را جوانان درک می کنند، اینان که از مال دنیا فقط و فقط رهبری تو را دارند و جان خویش را برای هدفت که اسلام است فدا می کنند.
ای امام تا لحظه ای که خون در رگ های ما جوانان پاک اسلام وجود دارد لحظه ای نمی گذاریم که خط پیامبر گونه تو که به خط انبیاء و اولیاء وصل است به انحراف کشیده شود.
ای امام! من به عنوان کسی که شاید کربلای حسینی را در کربلای خرمشهر دیده ام سخنی با تو دارم که از اعماق جانم و از پرپر شدن جوانان خرمشهری برمی خیزد و آن، این است؛ ای امام! از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد من یک ماه بطور مداوم کربلا را می دیدم هر روز که حمله ی دشمن بر برادران سخت می شد و فریاد آنها بی سیم را از کار می انداخت و هیچ راه نجاتی نبود به اتاق می رفتم، گریه را آغاز می کردم و فریاد می زدم ای رب العالمین بر ما مپسند ذلت و خواری را.
هدایت شده از کف خیابان🇵🇸
مجاهد.دمشق:
. ، در جبهه سوریه نیز به جمع آوری اسناد جنگ همت گماشته بود و در هر بار بازگشت به ایران، آثاری از جنگ از جمله تصاویری که با دوربین خود ثبت کرده بود و آثاری که از تکفیریها در صحنههای درگیری بجا مانده بود را همراه داشت. اوج توفیقات خود در این جبهه را حضور در عملیاتی میدانست که در تاسوعای سال ۹۲ در منطقه «حجیره» برای آزادسازی کامل اطراف حرم مطهر حضرت زینب (س) انجام گرفت و منجر به پاکسازی حرم تا شعاع چند کیلومتری از لوث وجود تکفیریها شد. در آخرین اعزام خود در دیماه ۹۲ به یکی از یاران نزدیک خود اعلام کرد که این سفر برای او بیبازگشت است و از دو ماه پیش از اعزام بدنبال هماهنگی برای محل تدفین خود بود.
#قسمت #ششم #زندگی #نامه #شهیدمحمودرضابیضائی
هدایت شده از شهدا مــــــــــردان بـــــی ادعا
شیخ رجبعلی خیاط مستاجری داشت که زن و شوهر بودند و 20 ریال اجاره از آنها میگرفت.
بعدازچند وقت این زن و شوهر صاحب فرزند شدند.
رجبعلی به دیدنشون رفت و به مرد گفت: داداش جون فرزند دار شدی خرجت بالاتر رفته، از این ماه به جای ۲۰ ریال ۱۸ ریال اجاره بده...
۲ ریالشم واسه فرزندت خرج کن. این ۲۰ریال رو هم بگیر اجاره ی ماه گذشته ایه که بهم دادی، هدیه ی من باشه برای قدم نوزادت "
اون وقت تو دوره زمونه الان دقیقا کرایه هارو با فرزند دار شدن مردم بالا میبرن...
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: «خداى رحمانِ خجسته و والا، به مردمانِ دل رحم ، رحم مى کند. (پس) به ساکنان زمین رحم کنید تا آن که در آسمان است به شما رحم کند.»
📕کیمیای محبت
🔰به مردان بی ادعا بپیوندید👇
http://eitaa.com/joinchat/315752450C4a2044146b
هدایت شده از 🌹 شهیدابوالفضل راه چمنی
#شهید_مهدی_زین_الدین:
💢اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران،اسلام درجهان پیاده شودو
زمینه ظهور حضرت امام زمان
(عج)فراهم گردد به واسطه
عشق،علاقه ومحبت
به امام حسین(ع)است
#کانال_اختصاصی_شهید_راه_چمنی
🌴🌴🌴
@Abolfazlrahchamani
هدایت شده از 🌹 شهیدابوالفضل راه چمنی
🍃❤️
پیامبراکرم(ص)فرمودند:
اگر توانستی شب و روز با
وضو باشی این کار را انجام بده،
زیرا اگر در حال وضو
از دنیا بروی شهید خواهى بود.
📚بحارالانوار؛ج۷۷؛ص۳۰۵
#کانال_اختصاصی_شهید_راه_چمنی
🌴🌴🌴
@Abolfazlrahchamani
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
9⃣4⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💠لبخندی که نشان از یک دیدار مبارک داشت😍
#شهید_مصطفی_عارفی
🌹پنج نفری سر سفره نشسته بودیم. من گفتم از ما پنج تا، یکیمون خمس این راه می شه.🕊
🌹 بیاین یک قراری بذاریم هرکس شهید شد اون لحظه آخر که می گن امام حسین (ع) و بقیه اهل بیت میان؛ وقتی اهل بیت رو دید یک کاری کنه که بقیه بفهمن که دیده.
🌹بعد از این صحبت قرار بر این شد هرکس شهید شد لبخند بزنه.☺️😍
🌹ما می دونستیم این حقیقت وجود داره و ایمان داشتیم به اینکه اهل بیت اون لحظه آخر تنهامون نمی ذارن👌 ولی در حد شوخی بود که این موضوع رو مطرح کردیم.
🌹بعد از چند ساعت که برای بازپسگیری و آوردن پیکر شهدا به تل مزار رفتیم وقتی به سنگر آقا مصطفی رسیدم، دیدم مصطفی به صورت روی زمین افتاده.😥
🌹همین که مصطفی رو برگردوندم، دیدم خون تازه از مصطفی روی زمین ریخت انگار همین الان شهید شده🕊😍 در همان لحظه دیدم یک لبخند نازی رو صورت مصطفی ست.
🌹اونجا بود که یاد اون شوخی سر سفره افتادم. پیکر مطهر مصطفی رو به پایین تل مزار آوردیم با اینکه خیلی پیکر جابه جا شد، اما هنوز لبخند مصطفی بود.👌
🌹خدا رو شکر که تمام لباس های من متبرک به خون شهید مصطفی شده بود.❣
🌹هنوز لبخند اون صحنه که دیدمش جلو چشامه....😣
#راوی: شهید حسین هریری
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃🌺
هنگام صحبت با #نامحرم سرش را پایین میانداخت.
حجب و #حیا در چهره اش موج میزد.
وقتی برای کمک به مغازه پدرش میرفت، اگر خانمی وارد مغازه میشد کتابی در دست میگرفت، سرش را بالا نمی آورد و میگفت:
پدر شما جواب بده.
#شهید_سیدمجتبی_علمدار🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
4_5868377957289952604.mp3
1.61M
🎤پادکست صوتی
شهید علمدار چرا به مقام نور رسید؟
#شهید_سیدمجتبی_علمدار🌷
#جانباز_شهید
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از کانال شهیدمدافع حرم پویا ایزدی
همسر #شهید_مدافع_حرم_سید_مهدی_موسوی :
همیشه میگفت سعادت این دنیا و آن دنیا در حرکت در مسیر #ولایت_فقیه است و تأکید می کرد از #منویات_رهبری پیروی کنید.
هر چه #رهبر و مقتدای ما گفتند همان است و یا حتی یک اشاره کوچکی هم به یک مطلب داشتند باید همان صحبت اجرا شود...
#سالروز_شهادت
| @Shahid_Pouyaizadi |
🌷کانال شهید پویا ایزدی🌷