eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
787 ویدیو
84 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
PTT-20220806-WA0427.opus
140K
دل مـــن در پیــچ‌ و تابه از غـــم و غصـــه کـــبابه همـــه غمها عظـیـمــه اما غــــم مـــن طـفـل ربابــه وعـــده دادم آب مــیارم بر ســـر عهــد و قـــرارم اما مـــن شـرمـنده هستم که گـــره خـورده به کارم غرق درخون چشم مستم شـد جدا از تن دو دستم شـــد امــــیدم نا امـیـد و در یمی از خــون نشستم مشــک آبــم پـاره پـاره بسـتـه رویــم راه چـــاره یا اخــــا بنـگــــر فتـــاده نَفَـــسِ مــن در شــماره شعر وسبک:طاهر کاشانی ۱۴۰۱/۵/۱۵ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌═‎‌‌‌‌‌࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ به هـــر جــا سـر زدم ، اما ندیــدم روی زیبایت خوشاآنکس که یک لحظه،نصیبش شدتماشایت به هر در میزنم شاید،تو بگشـــایی به رویم، دَر همــه جانها فـــدای آن ، رُخِ پنهـــان ِ پیــدایت بیا ای یوسف زهـرا ، قــدم بر چشـــم ما بگذار به چشمم سُــرمه ای باشد ، غبار آن قدمهــایت حدیث عاشقی باشد ، نشسـتن در غم هجــران ولی در وصل تو عاشق،شود مجنون وشیدایت چنین عشقی شده معنا ،فقط در روز عاشــورا چه عشقی آفرید آن روز، عـمویِ ماه سیـمایت اباالفضلی که دریا شـد ،خجل از روی زیبایش ایا باب الحـــوائـــج ، ما دخــیلِ نام زیبــایت شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ اگه دلت پر از غمه / دلـت گرفته از همـــه اگه گــره به کارته / بـیا به اذن فاطـــمه با یه دل شکسته ای/روکن به سمت علقمه حرف بزن با کسی که / گره گـــشای عالَمه بریم سراغ آقایی/ که میر بحـــر کَـــرَمه پناه لشکر حسین /صــــاحب مَشک و عَلَمه باب الحوائجی که شد/پشت و پناه عالمین قوت قلب زینب و / میـر و علمدار حسین تا اینکه راه آب رو/بستن رولشکر حسین سخت شد آوردن آب / برا برادر حسین روز دهم آبی نـــبود / توی تموم خیمه ها واعطشا واعطشا / افتـاد میوون بچه ها مشک و رودوش خودگذاشت/ساقی طفلان حسین اومد به محضر داداش/بگیره فرمان حسین راهی دریا شده بود / میر وعـــلمدار جــوان حسین وزینب،روی تَلّ/ایستاده بودن نگران تا اینکه عباس رسید / نشسـت بر لب فرات دست به زیر آب برد / شـروع شد تب فرات مشکشو پرکرد وسپس/دستشو زیر آب برد دستشـو پر کرد ولی /قطره ای ازآب نخورد یادش اومـــد تشنــگی و/گـریه کودک رباب آب کف دستشو ریخت/باخجالت به روی آب نهیب زد به آب که / وقتی که تشنه ان همه میخـوای که آبـروی من/ بـره به نـزد فاطمه شـــــیر وفا شـــــیر ادب /گرفته از اُمّ بنین تا که بشـــــه فداییِ /حسین زهرا، شَه دین دور شد ازآب فــرات /تا بره سمت خیمه ها یه وقتی ازپشت کمین/اومد هجوم نیزه ها به تنهایی افتاده بود /میوون چــند صد نفر بین اونا کسی نــبود /حریف این قرص قمر دیدن تووجنگ تن به تن/حریف عباس نمیشن کمین گرفــتن بتونن /دســتاشو ازتن بگیرن باضــرب شمشیر عدو /دســت یَلِ شیر خدا جــدا شــد ازپیکر او / افتاد رو دشت نینوا مشک و به دندونش گرفت/ زیربغل زدعلمو اما نذاشــــتن که بره / ســــقای اهل حرمو تا تیرهای بـی امان /به مشک عباس رسید آب زمـین ریخـت وشد /امـید سقا نا امید حال دیگه نه مشکی و/نه دستی مونده به بدن آب وبه خیـمه بــبره /تا همه سیراب بشن دیگه علمدار حســین /تـنها و بی پــناه بود دور وبرش یه لشکر از/گرگای رو سیاه بود می بارید ازدور وبرش/بارون تیر و نیزه ها می زدن از هـــر جهــتی /برتـــن او تیر جفا امان از اون لحظه ای که /حـــرمله زانو زد زمین سـه شعبه شد رها و خورد/ به چشــم ماه بی قرین هرچی تکون داد سرشو /تیر ولی جــدانشد بدون دست،حریف اون/ضربه ی بی هوانشد توو اوج غربتـش زدن /عمــود آهنین به سر به یاد غــربت حســین /کشید آه پـر شــــرر باصورت افتاد رو زمیــــن /ماه مـنیر علقمه رسیده بود بالا سرش/ پهلو شکسـته فاطمه زدشت پاک علـــقمه /عــطـر گل یاس رسید مادر قد خمیـــــده ای /به داد عبــاس رسید گفت به ســقا، پســـــرم /منتــظره برادرت صــــدا بـزن تا برســــه /برادرت بالا سرت پیچید صدای یا اَخا/به گوش زینب وحسین رسوند به نهر علقمه /خودش رو شاه عالمین پیکر عباسشـــو دید /گـم شــده زیر نیزه ها دو دســــتای برادرش /شـده ز پیکرش جدا یکی یکی روی زمــین /دستای عباسشو دید اون دستای بریده رو/به روی صورتش کشید بوسه میزد به دستایی /که می گرفتن علمو چطـــور به خیــــمه ببره /این آقای با کَرَمو ســـر برادر و گذاشــت /غریبونه رو زانوها صدای غربت حسین/پیچید توو دشت کربلا چشماتو وا کن اومــدم /بالا سرت ،پناه من ای تکیه گاه بچــــه هام /دلخوشی سپاه من هنوز دارم می ســـوزم از/ داغ علــی اکبرم برادرم ،با رفتنــت /شکـــسته شد این کمرم پاشـــو نذار خنــــده کنن /به غربت برادرت الهی من فـــدای این / زخــمای روی پیکرت پاشودیگه آب نمیخوان/همه میگن عموبیاد دیگه صدای ناله ی / اصــــغرم هم در نمیاد چاره کار من تویی /نمــونده چاره ای برام الهی طاقــــتم بده /رفــــتن همه برادرام با هر اذیتی که بود/یه حرفی رو زدبه حسین برای اولین دفــــعه / باحیا رو زد به حسین تو رو به جان مادرت / منو نبــر سمت حرم که خیلی شرمنده ام از/ لبای خشک اصغرم شعر:رقیه سعیدی (کیمیا) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ «تقدیم به حضرت عباس علیه السلام» شبِ تاســوعا رســــید و ، دوباره دلـــم غمـــین شد نوکـــرا شــــب عــــــزای، پســــرِ امّ بـنیــــن شـــد اشکِ شوقه توی چشمام، چونکه زنده ام هنــوزم می تونـــم بـرا ابالفضل، شـــب تاســـوعا بسـوزم چه خوبه نفس هنوزهست، که بگـــم یــه یا ابالفضل خیلی کار دارم من امشب، توی روضـــــه با ابالفضل چه خوبه هــنوز می تونم، از چشـــــــام گـریه بگیرم همـــــــــه آرزوم همـینــه، شــــــب تاســـــوعا بمیرم توی سال خـــدا می دونه، شـــــبِ حـــاجــتام همینه آخــــه سفـــره دار امشب، مـــــــــــادرش امّ بنینــــه نه فقـــــط امّ بنـــــین که، می رســـــــه مادرِ سادات می شینه میـــــونه روضه، برای دادن حــــاجـــــــات می دونم هرکسی اینجاست، تو دلــــش یه دردی داره فاطمــه هیچ کیو امشب، دســتِ خالـــی نمی زاره هیچ کسی با دستِ خالی، به خـدا نمی ره امشـــب هر کــسی مریض آورده، شفاشـــو بگـــیره امشب می دونم حــالِ دلت رو، که شده مســتِ ابالفضل الهـــی که دستتـــونو ، بگــــیره دســتِ ابالفضل دسـتی که برا امامــــش، توی کــــربلا قــــلم شــد همونی که وقــتی ارباب، اونو بوســـید پـرِ غم شد حالا شـــد دلت مهـــــیا، بـرای روضــــــه ی ســـقا روضه ای که شــد شروعِ، غربـــــتِ حسیــنِ زهــــرا تا ابالفضلو حسین داشت، کم نداشت هیچی سپاهش چشــــمِ بد نگاه نمی کرد، به خدا به خیمـــه گاهش همه دلخــــوشـــیِ ارباب، به هـمـــین بـــرادرش بود دیـد غـــــمِ بـــرادری رو ، که تمـــومِ لشکــــرش بود تا شنــید از توی میـــدون، نالـه ی ادرک اخـاشــــــو اومــد و نشـــست کنارش، پاک می کرد خونِ چشاشو پاشو ای علم به دوشــم ، پاشو که غـــریبم اینجـــا فـــدای ســــرت ابالفضل، اگه آب ها ریخت روخاکا خیالت راحـــت عـــزیزم، دیگه هیچ کی آب نمی خواد پاشو که نفهمه دشـــمن ، داداشـــت از نفس افتاد پاشـــو که اگه نباشــــی، میره خیمــه ها به غارت تو دلـــت میاد ابالفــضل، خــواهــــرم بره اســارت شعر:رضا یزدی اصل ۱۴۰۱/۵/۱۵ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌   سبک:صل الله علیک یافاطمه برلب دارم ذکــر نام تو ابوفاضـــل اسم تو زینت هر محفل عشقت حک شده توو جان و دل الله اکبر سقـــای حــــرم الله اکــــبر ارباب کــــرم تومشکل گشای دردای منی الله اکبــــرســایه ســـرم ســـقای حـــرم ابوفاضل دریای کــرم ابوفاضل(۲) آب فرات شــرمنده شد از لبای تو افتاده به زیــــر پای تو می سوزه برا غمــای تو سبحان الله از ایـن همه وفا سبحان الله ازلحظه ی وداع سبحان الله از مشـک پاره و آه ازاون سه شعبه ای که شدرها ســـقای حـــرم ابوفاضل دریای کــرم ابوفاضل(۲) دستای تو یادگار حـیــــــــدره آقا توو  دســــتای مادره آقا بهــــر روز محشــــره آقا ای سلطـان باوفا یاعباس اقای گـره گــــشا یاعباس توالگوی غیرت واحساسی ای آقای با حـــیا یاعباس ســـقای حـــرم ابوفاضل دریای کــرم ابوفاضل(۲) نهر علقم دنیای قشـنگ احســـاسه رد پایـــی از گل یاســــه مـــادر بالا ســــر  عباسه الحمــدلله مـــاه علقمــه داره سر بر زانوی فاطمه الحمـدلله  دشـــت کربلا قـــدمـگاه بانوی عــالمه سقــای حـــرم ابوفاضل دریای کرم ابوفاضل(۲) شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بسم رب الحسین(۹) :به سمت گودال از خیمه دویدم من... مــاه بنـــی هـاشـــم دوباره سقـــا شد مشک و علم بر دوش ، راهیِ دریا شد مسیـــر سقـــا بود از دلِ نخلستـــان پیش فرات آمد ساقی لب عطشــان وای از دل سقــا (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ تا چشمــای عبــاس به روی آب افتاد فـــراتِ بیچــــاره در تب و تاب افتاد مشک و پر از آب کرد شیرِ علی صولت موجِ خروشان شد فرات از این هیبت وای از دل سقــا (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ به لب نزد حتی قطــره ای از اون آب به یــاد طفــلان و تشنــگــــیِ  ارباب آب و به دریا ریخت ، تشنه ترین دریا غرق خجـــالت شد فراتِ این صحـــرا وای از دل سقــا (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ تو راه برگشتــن ، علقمــه غوغـا شد ســــاقیِ آب آور ، اسیـــرِ اعـــدا شد کمین گشود از کین ، دشمن سنگین دل به دست سقــا زد ضــربت نا غــافل امان از این غـــربت (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ فدا شد از غیرت ، کوه وفا ، عباس شــد اِربـاً اِربــا در راه خدا ، عباس سه شعبه شد سهم چشم ابو فاضل ضربهٔ سر خورد از  عمود نا غافل ساقـــیِ دریای کـــرم زمیــن افتاد میـــر و علمـــدارِ حرم زمیـن افتاد امان از این غـــربت (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ برای احوالـــش علقمـــه شد فریاد مقطـــع الاعضــا نالهٔ غــم سر داد عطر گل یاس از علقمــه پیدا شد صدای زیبــای فاطمــه پیـــدا شد دست علم گیرش به روی صحرا بود سرش به دامان حضرت زهرا بود غـــریب مـــادر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ به اذن مادر گفت اَدرِک اخا ، عباس علقمــــه را پر کرد نوای  یا عبــاس "اِنکَسَـــرَ ظَهـــری" بر لب ثاراللــه امـان ز غمهــــــای زینبِ ثار اللـــه امان از این غـــربت (۴) رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱۵ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ السّلامُ علیک اَیُّهاالعَبد الصّالح یا اباالفضل العباس آب در حسرتِ یک بوسه به لبهای تو سوخت شعله زد یادِ حسین و دلِ شیدای تو سوخت تا که نوشیــد فرات از کفِ دستــان تو آب دلش از سوز عطش پر شد و در پای تو سوخت آتـش افتــاد از آن  آب ، به دریـای  فــرات متلاطــم شد و از غیـرت زیبای تو سوخت تا که شـد دست ، قلم ، لـرزه به دستم افتاد قلـم از پای نشست و غــزلم پای تو سوخت ای مُقَـطَّـــع شده اعضـای تنت از تبِ عشق تنِ یک دشت عظیم ازتب اعضای تو سوخت مـادری با قَـــدِ خَـــم ، آمــد و  بالای ســرت عـوضِ اُمّ بَنیـــن ، بر قد و بالای تو سوخت دید ، شَــقُّ القمــرِ علقـمـــه را مـادرِ عشــق عــرقِ شرم تو را دید به سیمای تو سوخت تیـر در چشم تـَرَت روضه مگر می خواند؟ که ز خونِ جگرت ، دیدهٔ بینای تو سوخت با حسیـنِ تو "اَخـا أَدرک أَخـا"یِ تو چه کرد که چنیـن جـان برادر ز تمنــّای تو سوخت شـاه در سـوگ سرت خَـم شد و با آه بر آن إِرباً إِربا شــدنِ  قـامت رعنــای تو سوخت سـرت ای قرص قمـر ! تا به سرِ نیـزه زدند ماه از خجــلتِ آن روی دلارای تو سوخت ردّ دستـــان تو بر دست عَلَــم مانده هنوز غیــرت عالم هستـی ز تماشای توسوخت "کیمیـا" از کَرَمت ، اذن حــرم می خـواهد که میان غزلش در تب سودای تو سوخت شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ «السلام علیک یا اباعبدالله» مــــاه عـــــزا آمـــد از راه از راه بـا پـرچـــــــم ســـــرخ یا ثارالله ما با همیـن پرچــم روز محـشــر دور تـو میگـــردیــم ان شــــاالله ای ســـــالار همـــــــــه شهـیـدان روحی لک الفـدا حســـیــن جـان (ای سر مستــور،،،نور علی نور،،، شش گوشه ات را،،، میبوسم از دور،،،) ((مولا حسین جان)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ عشق وجنون گشـته سرمست تو از مــــــا وفـا داری ، پابســـت تو (پیـــغام عاشـــورا شد عـالـم گیر وقتــی عـــلم باشد در دست تو،،، ســــقـــای بــزم لاله پوشـــــــــان ما را قـــدری عطــــش بنوشــــان (ســقا ابالفضـــل،،، دریــا ابالفضل،،، مولا ابالفضل ،،،آقا ابالفضـــل،،،)(2) ((مولا حسین جان)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مـاه عــــــزا آمــد ، از راه ، از راه بـا پـرچـــــــــم ســــرخ یا ثارالله مـا با همین پرچــم روز محشــــر دور تو میگــــردیـــم ان شــــاالله ای ســـالار هـمـــه شـــــــهیــدان روحی لک الفـــــدا حســــین جان (ای سر مســتور،،، نور علی نور،،، شش گوشه ات را،،میبوسم از دور،)(2) ((مولا حسین جان)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ جانی که از دســتت می میگـیرد قربون دسـتات بـرم ، آقا جانم،،، جــانی که از دستت می میگیـرد راه شکــوهــت را پــی میگیــرد قلبـــی که گردیده مســت عباس از شمر امــان نامه کی میگیــــرد هســـــتی تـو مقــــتدای ایــن ره ســـــــردار نــافــــــذالبــصــــــیر ( شد تا ابد ای ،،،مــــاه شـریعه،،، روشن ز نورت،،،فرجام شیعه،، )(2) ((مولا حسین جان)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ماه عــــزا آمـــــد ، از راه ، از راه با پرچــــــم ســـــــــرخ یا ثارالله ما با همیـــن پرچـــم روز محـشر دور تو میگـــــردیـم ان شـــاالله ای ســــــالار همـــــــــه شهــیدان روحی لک الفــــــدا حـسیـن جان (ای ســر مستور،،،،نور عــلی نور،،، شش گوشه ات را،،،میبوسم از دور،،،) ((مولا حسین جان)) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
Shab9_Moharam1401_Mirdamad.mp3
8.1M
مــــاه عـــــزا آمـــد از راه از راه بـا پـرچـــــــم ســـــرخ یا ثارالله 𝐉𝐨𝐢𝐧:@goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ به ساحت مقدس حسین علیه السلام « قــامــوس،،، » هـرگـز شنیـــده ای کمــــر شـــیر بشکند؟! در حلق شــــیرخـــواره اگــــر تیر بشکند نفریــــن نمی کنــم نه, الـــهی که حرمله طفلش هــــزار ساله شــــود، دیر بشــکند خون گلوی طفل به هرجبهه ای که هست پشت هـــزار قبضــــه ی شـمشـــیر بشکند یا رب مباد...مرد به بازوش متکــی است یا رب مباد ... پای علـــم مـــــیر بشـــکند راضی مشو که تیرسه سـر در گلوی طفل راضـی مشو که تا کمــــر شیـــــر بشــکند پرسیده ای ز آب که در قلب خســته اش از داغ کیست قامت تصـــــویر بشــکند؟! رسم است غالبا که به قامــوس جنگ ها شمشیر،دشــنه،گـــرز، ســـنان، تیر، بشکند نه گوش طفل پاره شــود، گوشواره اش در پنـجـــه های وحــــشی تزویــر بشکند حتی به خواب دیدی اگرظلم فاتح است بیدار شـــــو که قامــــت تعبــیـــر بشکند چشم تبر ز شـــــاخه ی نادان گـرفته سو وقتش رســـیده حر غل و زنجیـر بشکند مولای من مبـــاد بـر ابـــروت خــــم نهی حتـی در اســـتعــاره مهــل پـــــیر بشکند اکنـــون که ابـــروان تـو بازو بـه بازو اند مگـــذار قـــبلـه گاه اســــاطـیر بشـــکند ظهر است و تو هوای نماز اسـت در سرت شــــاید دلی به نغمــــه ی تکبــــیر بشکند علیرضا اطلاقی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌┅─‌   ای لشکر حق را سـر وسردار اباالفضل  وی دست علی درصف پیکار اباالفضل   هم خون حسین بن علی در تن پاکت  هم روح تو در پیکــــر ایثار اباالفضل   ریحانة دو فاطمه، ماه ســـه خورشید  آرام دل حـــیـدر کـــــرار اباالفضـــل   مانند تو در ارتــــش اســلام که دیده  فــرمانده و سقـــا و علمدار اباالفضل  تو ماه بنی هاشــمی و ما شب تاریک  تو لالة عباســـی و ما خـــار اباالفضل   هم کاشف کــرب پسر فاطمه  هستی  هم خیل بنی فاطـــمه را یار اباالفضل  برحاجت خودکرده صدوسی وسه نوبت  هـر خسـته دلی نام تو تکرار اباالفضل  در مصر ولایــت شده بر یوسف زهرا  تو مشتـــری و علقمــه بازار اباالفضل  عشق وادب وغیرت و ایثار و شهادت  کردند به آقایی ات اقــــــرار اباالفضل  تو رسته ای ازخویش وگرفتارحسینی  خلقـــند به عـشق تو گرفتار اباالفضل  ما بهر تو گــریان و زند زخم تو خنده  پیوسته به شــمشیر شرربار اباالفضل  برخــیز سکینه به حرم منتظر توست  جامش به کف واشک به رخسار اباالفضل  ازسوزعطش آب شده طفل سه ساله  مگـذار بگــرید به حــرم زار اباالفضل  تا آن که ببیـنند به تــن دســت نداری  یک لحظه سر ازعلقمه بردار اباالفضل  مگـذار رود زینـــب کبـــری به اسیری  ای دست علی،دست برون آر اباالفضل  توچشم حسینی که زده تیربه چشمت  ای دور حرم چشـم تو بیدار اباالفضل  کی گفته تن پاک تو درعلقمه تنهاست  گردیــده تو را فاطمـــه زوار اباالفضل  خــون دل ما را که شده اشک عزایت  زهرا و حســـین اند خریدار اباالفـضل   مگذار شــود خشک دمی دیدة "میثم"  چشمی که بگریم به توبسیار اباالفضل شعر:حاج غلامرضا سازگار 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ قطره ای اشک تویک دریاعطش هــرم لبهای تویک صحرا عطش در نگاه گـــرم تو حــس میشـود یک جهان ایثار،یک دنیـا عطـش ســـــاقی دریـادلان کاری بکــــن میکند در خیمه ها غوغا عطـش آمــــده تا عشــــق را پـرپـر کند در هـوای ظهـــر عاشـورا عطش تا نبینی عاشــقان را تشــنه کام آمـــدی دریای غیـرت تا عطــش تا کــویر خشـــک لبـهــای تو دید سوخت چون خورشیدسرتا پا عطش تشنه بیرون آمــدی تا از فـــرات بی تو دارد آب هم حتی عطــش کاشد دریای خــروشـــان فــرات از خجــالت آب میـشد یا عطـش رفتی و بعد از تو ای راز رشـــید میــزند آتــش جــگـرها را عطش بی تو ای ســـقای مسـتی آفـرین علقـمه شد بزم غم ، سـقـاعطش آسمان را دود می بیــند حـسـین بســـکه دیده زاده زهــرا عـطش بعــــد تو روح بلند عــــاطــفه قطره قطره آب میشد با عطــش جــرعه ای امـروز در کامــم بریز تا نگـــردد قــسمتم فـردا عـطش شعر:اسماعیل پورجهانی(جهانی) قم ۱۴۰۱/۵/۱۵ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6012523278856358817.mp3
2.04M
به نام خدا دلبـر و دلــدارم ابوفاضل میر و علمـدارم ابوفاضل تنــها سپهــدارم ابوفاضل (برادر من) پشت و پناه خیمـه ها عباس ارض وسما مجـنون توعباس شده زمین دل خون توعباس (برادر من) [ای ساقی لب تشنگان عباس (۳) یا ابوفاضل] ۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کرببلا مـدیــون تو عباس ارض وسمامجنون توعباس شده زمین دلخون تو عباس (برادر من) جدا شـده دســـت علمدارم کشته شــده تنـهاترین یارم سـاقی و سردار وسپـهدارم (ای وای از این غم) [ای ساقی لب تشنگان عباس (۳) یا ابوفاضل] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ پاشو ببین حسـین شده تنها نشسته روی قلب من غم ها دیگـــه نداره لشکـرم سقا (پاشو ابوالفضل) ســـقای دشــت کربلا عباس دستت شده از تن جداعباس ای قبله ی حاجات ما عباس (یا ابوفاضل) [ای ساقی لب تشنگان عباس (۳) یا ابوفاضل] شعر:کربلایی مرتضی شاهمندی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅ ❃༅࿇༅❃ ༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا