Shab9_Moharam1401_Mirdamad.mp3
8.1M
مــــاه عـــــزا آمـــد از راه از راه
بـا پـرچـــــــم ســـــرخ یا ثارالله
#زمینه
#سینه_زنی
#شب_تاسوعا
#حاج_مهدی_میرداماد
𝐉𝐨𝐢𝐧:@goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─═࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇═─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#امام_حسین_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
به ساحت مقدس حسین علیه السلام
« قــامــوس،،، »
هـرگـز شنیـــده ای کمــــر شـــیر بشکند؟!
در حلق شــــیرخـــواره اگــــر تیر بشکند
نفریــــن نمی کنــم نه, الـــهی که حرمله
طفلش هــــزار ساله شــــود، دیر بشــکند
خون گلوی طفل به هرجبهه ای که هست
پشت هـــزار قبضــــه ی شـمشـــیر بشکند
یا رب مباد...مرد به بازوش متکــی است
یا رب مباد ... پای علـــم مـــــیر بشـــکند
راضی مشو که تیرسه سـر در گلوی طفل
راضـی مشو که تا کمــــر شیـــــر بشــکند
پرسیده ای ز آب که در قلب خســته اش
از داغ کیست قامت تصـــــویر بشــکند؟!
رسم است غالبا که به قامــوس جنگ ها
شمشیر،دشــنه،گـــرز، ســـنان، تیر، بشکند
نه گوش طفل پاره شــود، گوشواره اش
در پنـجـــه های وحــــشی تزویــر بشکند
حتی به خواب دیدی اگرظلم فاتح است
بیدار شـــــو که قامــــت تعبــیـــر بشکند
چشم تبر ز شـــــاخه ی نادان گـرفته سو
وقتش رســـیده حر غل و زنجیـر بشکند
مولای من مبـــاد بـر ابـــروت خــــم نهی
حتـی در اســـتعــاره مهــل پـــــیر بشکند
اکنـــون که ابـــروان تـو بازو بـه بازو اند
مگـــذار قـــبلـه گاه اســــاطـیر بشـــکند
ظهر است و تو هوای نماز اسـت در سرت
شــــاید دلی به نغمــــه ی تکبــــیر بشکند
علیرضا اطلاقی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#واحـــد_تـک
#حضرت_اباالفضل_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
ای لشکر حق را سـر وسردار اباالفضل
وی دست علی درصف پیکار اباالفضل
هم خون حسین بن علی در تن پاکت
هم روح تو در پیکــــر ایثار اباالفضل
ریحانة دو فاطمه، ماه ســـه خورشید
آرام دل حـــیـدر کـــــرار اباالفضـــل
مانند تو در ارتــــش اســلام که دیده
فــرمانده و سقـــا و علمدار اباالفضل
تو ماه بنی هاشــمی و ما شب تاریک
تو لالة عباســـی و ما خـــار اباالفضل
هم کاشف کــرب پسر فاطمه هستی
هم خیل بنی فاطـــمه را یار اباالفضل
برحاجت خودکرده صدوسی وسه نوبت
هـر خسـته دلی نام تو تکرار اباالفضل
در مصر ولایــت شده بر یوسف زهرا
تو مشتـــری و علقمــه بازار اباالفضل
عشق وادب وغیرت و ایثار و شهادت
کردند به آقایی ات اقــــــرار اباالفضل
تو رسته ای ازخویش وگرفتارحسینی
خلقـــند به عـشق تو گرفتار اباالفضل
ما بهر تو گــریان و زند زخم تو خنده
پیوسته به شــمشیر شرربار اباالفضل
برخــیز سکینه به حرم منتظر توست
جامش به کف واشک به رخسار اباالفضل
ازسوزعطش آب شده طفل سه ساله
مگـذار بگــرید به حــرم زار اباالفضل
تا آن که ببیـنند به تــن دســت نداری
یک لحظه سر ازعلقمه بردار اباالفضل
مگـذار رود زینـــب کبـــری به اسیری
ای دست علی،دست برون آر اباالفضل
توچشم حسینی که زده تیربه چشمت
ای دور حرم چشـم تو بیدار اباالفضل
کی گفته تن پاک تو درعلقمه تنهاست
گردیــده تو را فاطمـــه زوار اباالفضل
خــون دل ما را که شده اشک عزایت
زهرا و حســـین اند خریدار اباالفـضل
مگذار شــود خشک دمی دیدة "میثم"
چشمی که بگریم به توبسیار اباالفضل
شعر:حاج غلامرضا سازگار
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#قمر_بنی_هاشم_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
قطره ای اشک تویک دریاعطش
هــرم لبهای تویک صحرا عطش
در نگاه گـــرم تو حــس میشـود
یک جهان ایثار،یک دنیـا عطـش
ســـــاقی دریـادلان کاری بکــــن
میکند در خیمه ها غوغا عطـش
آمــــده تا عشــــق را پـرپـر کند
در هـوای ظهـــر عاشـورا عطش
تا نبینی عاشــقان را تشــنه کام
آمـــدی دریای غیـرت تا عطــش
تا کــویر خشـــک لبـهــای تو دید
سوخت چون خورشیدسرتا پا عطش
تشنه بیرون آمــدی تا از فـــرات
بی تو دارد آب هم حتی عطــش
کاشد دریای خــروشـــان فــرات
از خجــالت آب میـشد یا عطـش
رفتی و بعد از تو ای راز رشـــید
میــزند آتــش جــگـرها را عطش
بی تو ای ســـقای مسـتی آفـرین
علقـمه شد بزم غم ، سـقـاعطش
آسمان را دود می بیــند حـسـین
بســـکه دیده زاده زهــرا عـطش
بعــــد تو روح بلند عــــاطــفه
قطره قطره آب میشد با عطــش
جــرعه ای امـروز در کامــم بریز
تا نگـــردد قــسمتم فـردا عـطش
شعر:اسماعیل پورجهانی(جهانی) قم
۱۴۰۱/۵/۱۵
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═┅─
4_6012523278856358817.mp3
2.04M
به نام خدا
#نوحه_واحد_سنگین
#حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
دلبـر و دلــدارم ابوفاضل
میر و علمـدارم ابوفاضل
تنــها سپهــدارم ابوفاضل
(برادر من)
پشت و پناه خیمـه ها عباس
ارض وسما مجـنون توعباس
شده زمین دل خون توعباس
(برادر من)
[ای ساقی لب تشنگان عباس (۳) یا ابوفاضل] ۲
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
کرببلا مـدیــون تو عباس
ارض وسمامجنون توعباس
شده زمین دلخون تو عباس
(برادر من)
جدا شـده دســـت علمدارم
کشته شــده تنـهاترین یارم
سـاقی و سردار وسپـهدارم
(ای وای از این غم)
[ای ساقی لب تشنگان عباس (۳) یا ابوفاضل]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
پاشو ببین حسـین شده تنها
نشسته روی قلب من غم ها
دیگـــه نداره لشکـرم سقا
(پاشو ابوالفضل)
ســـقای دشــت کربلا عباس
دستت شده از تن جداعباس
ای قبله ی حاجات ما عباس
(یا ابوفاضل)
[ای ساقی لب تشنگان عباس (۳) یا ابوفاضل]
شعر:کربلایی مرتضی شاهمندی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═༅ ❃༅࿇༅❃ ༅═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#حضرت_اباالفضل_العباس_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
باورم نیســت کـه افــتاده ای از پا عباس
میکنـــی تــرکِ منِ بی کــس و تنها عباس
تو وفــادار تریــن ســاقیِ دشــتِ عَطشی
زیـن سبب تشــنه لـبـی بـر لـب دریا عباس
دیـده دَهــــر ندیــد اسـت ، نبیـنــد هـرگـز
جان نثاری زِ تو بِـه، در صـف هـیجا عباس
دست ومشک وعَلَمَت هرسه فتاده به زمین
از جـــفا و ستــــم و کینـه ی اعــدا عباس
شد ادب طفلِ دبســتانِ تو در کــرب و بلا
چون تو دادی به ادب، حُرمَت ومعنـا عباس
مــادرم فـاطـمـه آمد به بَـرت ناله کـــنان
تا بگـــوید که تو فـــرزند منـــی یا عباس
من چه گـویـم به سکینه که تو را میخواند
یا چـه گـویم به تو با زینـب کبـــری عباس
نظــری کــن زِ کَــــرَم "طاهر" دلسـوخته را
چون تویی دار و ندارش در دو دنیـا عباس
شعر:طاهر کاشانی
۱۴۰۱/۵/۱۶
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
بسم رب الحسین(۱۰)
#نوحه_زمزمه
#شب_دهم_محرم
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
#سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من...
(به سمت گـودال از خیــمه دویدم من)
وقتی که ده مَـرکب ، دورِ تو دیدم من
سوختـــم از داغِ غـــربت و تنهـــاییت
وقتـی که فـــریاد تــو رو شنیــــدم من
نــوای آل اللــه ، آتیــش به جـــونــم زد
از روی تَـل ، داداش ، ناله کشیـــدم من
غریب خــواهر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
نالـه زدم داداش ، از روی تـل ، وقتــی
شمــر سیـَهْ دل رو ، رو سینه دیدم من
به ســـر زنان تنهـــا به مقتــلِ خونیــن
برای امـــداد تــو پر کشیـــدم مــن
غریب خــواهر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ســــری به نــی دیـدم ، برابرم داداش
امـــان از ایـن غــربت ، دیر رسیدم من
مصیبتــی اعظــم بر ســـرم اومد چون
خنجــر گریــانِ سنــــان و دیـــدم مــن
غریب خــواهر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
خــون دل و اشکِ چشــم و غریبـــونه
بــه روی زخمـــایِ تنـت چکیـــدم من
بوســــه زدم وقتــی به حنجــــر پاره
همنـفـس مــادر ، نالــه کشـیـــدم مـن
غریب خــواهر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
خیمه به غارت رفت دور از چشــای تو
بی تو دل از دنیـــا دیگــــه بریــدم من
به خیمـه آتیش زد کــوفیِ بی احساس
به سمت بیمــــارِ خیمـــــه دویــدم من
غــریب خــواهر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
تاعَلَـمت داداش نیفــتـــد از شــــونه م
مقــــاومــت کــردم تا نخَـمــیــــدم من
برای تکـــرارِ پیـــام این نهــضـــت
رختِ اســـارت رو به جون خـریدم من
وای از دل زیــــنب (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:رقیه سعیدی (کیمیا)
۱۴۰۱/۵/۱۶
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═┅─
PTT-20220807-WA0239.opus
111.3K
#نوحه
#زبانحال_حضرت_زینب_س
#امام_حسـین_علیه_السلام
#سبک:قدم قدم،،،،
❶#بند_اول
برادرم_تاج ســــرم
لبالب از غم تو گشــــته سـاغرم
نور بـصـر_آهسته تر
تامــلی نمـا به جــــان مـــــادرم
وصیت کـرده با چشــم تر
که بوسـم حنجـرت را مــادر
می روی ســوی میـدان اما
می رود جــان من از پیکـر
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
❷#بند_دوم
ای گل من_حاصل من
داغِ تو یا اخـا میشـه قـاتل من
دادش مـن_برو ولی
نمی دونی چه می کنی با دل من
می روی دلـبــــر و دلدارم
از دیده اشک خون می بارم
بعد از توبا غمت چه سـازم
خــزان شـد از غـمـت بـهارم
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
❸#بند_سوم
طاقت بیار_ای با وقار
صبر پیشه کن ای خواهرِ والا تبار
آروم جون_ای مهربون
پیمــبرِ کــــرببلا ای جـــان نثـــار
رهبـــــر نهضـــت عاشــــورا
تویی تو، بعدِ من در اینجـا
می بینی تو بَسـی داغ وغم
می شود دشمن از تو رسـوا
شعر:طاهر کاشانی
۱۴۰۱/۵/۱۶
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#ابا_عبداالله_الحسین_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
وقتی که شد صحرای سینایت پر از درد
بالای نـــی آن مـــاه زیبایـــت پــر از درد
من دیدمــت بالای نـــی پژمــــرده بودی
زخـم تمام دســت و اعـضــایت پر از درد
هـــمراه مــن بـودی و من تــنهــای بی تو
غم می کشیدم روی صـحرایت پر از درد
اشـک شقــایق بود و چشـــم غــم گرفته
تنها تریـــن ســـردار غمـــهایت پـر از درد
وقتی کنارخیمه چون پروانه می سوخت
بالای نی محــو تماشــایـت پـر از درد
یک سوحرم غرق غباروخاک وخون است
یک ســو نگاه پاک زهــــرایت پـر از درد
آهی میان آنهمــــه می ســوزد از عشــق
یک زن نشســته در تـولایـــت پـر از درد
داغ مصیـبت ها به دوش انداختـه بی تو
هــر ســو نگاهـش در تمنــایت پـر از درد
بی تو تمام خیــمه ها می ســوزد ای وای
اکنـــون نبــود سـرخ سـقـایـت پر از درد
قلب حـــرم شــد غــرق در اندوه و مــاتم
حتــی خــدا هــم کرده معنایـت پر از درد
داغ شرر کار خودش را کرده ز ایــن حیث
آنجا که شمــع عـاشــقی ها یت پر از درد
لب می زند دلداده هر شــب گوشـه ی غم
شــد تا ابـد ایـــن نام زیبـــایت پـر از درد
شعر:عابدی دلداده
۱۴۰۱/۵/۱۶
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#زمزمه
#شب_عاشورا
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
بیاید بریــم کـــربلا-به خـــیمـه ها ســـر بزنیم
یه سر به خیــمه ی رباب-مـــادر اصــغـر بزنیم
یه طفل شیرخواره داره-که ازعطش بی قراره
گاهی در آغـــوش رباب-گاهـی میـون گاهواره
چه حالی داره آقامون-بچَشــو وقتی می بینه
اشک ازچشاش جـاری میشه-گلبـوسه از روش
می چینه
امشـب تمـام خیـــمـه ها-گـــرم نمـازند و دعا
در اوج ایمـان و یقیــن-سـرمـستِ دیـدارِ خدا
اما یکی دلـواپــس و-مـضـطرب و بی شـکیـبه
هی زیر لب میگـه خــدا-داداش حسینم غریبه
میاد بیرون تا ببینه-داداش حسیـن چـه میکنه
میبیـنه با نوک تیغــش-داره خــارار و می کَنه
به زیر لب چیــزی میگـه- گِـله داره از زمـونه
نمیدونــم چطور میشــه-که زیـنبُ میسوزونه
میگه حسین من چــرا-حرف از جدایی میزنی
تویی تمــام هَســت من- اینـــو خــودت خوب
می دونی
چهار ســاله بودم مدینه-که داغ مادر و دیـدم
چاره بجز صبر نبود-این غمو بردوش کشـیدم
باز غم وغصـه ها اومـد-از دل من شـکـوفه زد
داغ بابای مـظلومـم- اونـم به شــهر کــوفه زد
با اینکـه این داغ عظـیم-چـه ســخــت گذشت
برای من
اما تمــام دلخوشیــم-وجــود تو بـود وحــسن
اما میــون نیـــمه شـب-خبــر دادند زیــنب بیا
داره داداشت میمیــره-آروم جــونـت مجــتبی
وقتی دیدم مـیون تشت-من پاره های جگرش
دادخبرم این واقعه-داداش چی اومدبه سرش
صبر پیشه کردم همیشه-تاحالا من نور دوعین
فقط به خاطر توبود-هستی من داداش حسین
شعر:طاهر کاشانی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
PTT-20220807-WA0344.opus
396.7K
بیایــد بریــــــم کـــربلا
به خیــمـه ها سر بزنیم
یه سر به خیمه ی رباب
مـــادر اصــــغـر بزنیــم
#زمزمه
#شب_عاشورا
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
#شعر_سبک_استاد_کاشانی
۱۴۰۱/۵/۱۶
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═࿇༅ ❃༅࿇༅❃༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه_شب_عاشورا
#با_نوای_کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
امشب شهادت نامه ی عشـــاق امضا می شود
فردا ز خون عاشقان، این دشت دریا می شود
امشــب کنار یکدگـــر، بنشســته آل مصطفــی
فرداپریشان جمعشان،چون قلب زهرامی شود
امشــب بود بر پا اگـر، این خیمه ی خون خدا
فردا به دسـت دشـمنان، بر کنده از جا میشود
امشب صدای خواندن قـرآن به گوش آید ولی
فردا صدای الامان، زین دشـــت بر پا می شود
امشب کنار مادرش،لب تشنه اصغر خفته است
فردا خدایا بسترش، آغوش صحــــرا می شود
امشب که جمع کودکان،درخواب نازآسوده اند
فردا به زیر خار ها، گم گشــ. ته پیدا می شود
امشب رقیه حلقـــه ی زرین اگر دارد به گوش
فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا می شود
امشــب به خیل تشنـگان، عباس باشد پاسبان
فردا کنار علقــــمه، بی دســـت، سقا می شود
امشب که قاسـم زینت گلزار آل مصطفی ست
فردا ز مرکب سرنگون،این سرو رعنا می شود
امشـــب بود جای علی، آغـــوش گرم مادرش
فردا چو گل ها پیکرش، پا مال اعدا می شود
امشب گرفــــته در میان، اصحاب، ثار الله را
فردا عزیز فاطــــمه، بی یار و تـــنها می شود
امشب به دست شاه دین،باشد سلیمانی نگین
فردا به دست ساربان،این حلقه یغما می شود
امشب سر سر خـــــدا، بر دامــــن زیـنب بود
فردا انیس خولی و دیر نصـــــاری می شود
ترسم زمین و آسمان، زیر و زبر گردد حسان
فردا اسارت نامه ی زینب چو اجرا می شود
شعر:کربلایی مرتضی شاهمندی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
AUD-20220807-WA0397.mp3
12.47M
امشب شهادت نامه ی عشـــاق امضا می شود
فردا ز خون عاشقان، این دشت دریا می شود
#نوحه_شب_عاشورا
#شعر_سبک_کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─═࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇═─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═
باز این چه روضه ایست که قلبم کباب شد
باز این چه آتشیـست که جــانم مُذاب شد
باز این چه ناله ایست که ازعرش می رسد
با هـــر بُنَـــیَّ ، سنــگِ بیابـان هـــم آب شد
(باز این چه شورش است که باشعر محتشم)
بغضــم میانِ حنجــره در پیچ و تاب شد
هر بنــد بنــد شعـر که خواندم ز محتــشم
در بنــد بنــدِ جـــان و دلــــم انقــلاب شد
روز دهـــم ، زمــان ز تپش ایستاد و بعــد
قلب زمیــن ، محاصـره در اضطـــراب شد
آب فرات ، اشک زمین شد به خون نشست
تـوفــــان گـرفت ، سیــل بلا در شتـاب شد
بر کشتــهٔ فتـاده به هــامون قلــم گریست
دفتــر از این خـروشِ قلـم در عــذاب شد
هر واژه ، رویِ دفتــــرم از لـــرزش قلــــم
از هم گسیــخت حال غـزل هم خراب شد
ترکیب بنــد خــون دل و اشـک و زمــزمـه
پیــوند خورد وصفحه ای از یک کتاب شد
تـوفــان که زد بـه کشتــیِ سلطـان کــربلا
دریا عطـش گرفت ز خجلت ، ســراب شد
آنجـا که اصـغـــری شد علــــی اکبـری دگر
دنیـــای مـــــادرانــه پــر از التـهــــاب شد
قنــــداقــه شــد زِرِه به تن کـــودکِ ربـاب
وقتـــی که یاورِ پــدرش انتخــــاب شد
آه از دَمـــی که نالـه کنـان تیــرِ حــرملـــه
مایــل به سمــتِ طفــلِ رضیــعِ ربــاب شد
یک قطره خونِ حنجر او بر زمیـن نریخت
هفت آسمان زِمُشتی ازآن خون خضاب شد
از بس که زیرِ سایهٔ خورشید نوحه خواند
شــــرمنـــده از وفای ربــاب ، آفتــاب شد
دست قلــم شکسـت زمانی که صحبت از
دستِ عَلَــم کِــشِِ پســـر بــوتــراب شد
بس کن قلم که روضه به گودال می رسد
دیگـــر نگــو که فاطمـه قلبــش کباب شد
وقت طلــوعِ سر به ســرِ نیــزه ، آفتـــاب
تا ســـایه پر کشید و رُخَـش در نقاب شد
آتــش به خیمــــه هــا و دل دختــر علــی
از بیت وحـــیِ حضــرت ریحـانه باب شد
جسمــش خَمیـد شوکتش اما فرو نریخت
احیــــاگــرِ رســــالتِ ختـــمـی مــآب شد
با خطبه های حیدری اَش نقشه های شوم
در بینِ شامیـــان همـه ، نقـــشِ بر آب شد
در هـم شکســت کـاخ ستــم بـر ســرِ یزید
وقتــی که با زبــان علــی در خطـــاب شد
وقتــی که جلــوه کرد جمــال و نگـــاه او
نقــش جمیــل دشـت بلا را چو قـاب شد
صحــرای پر بلا شـده اینــک بهــشت مــا
وقتــی که مفتخــر به دو عالیجنــاب شد
انگشتــر است کــرب و بلا و بهــا گـرفت
وقتـی نگیــنِ این دو حــرم را رکـاب شد
گفتنــد قدرِ بالِ مگــس اشکِ بر حسیــن
بر گونه گرنشست ، همان دم حساب شد
وقتی که فاطمــه ست خریــدار اشکهـــا
هر قطــره اشک در غـــم او دُرّ نـاب شد
اشکـم مســـافرش شد و با اذن فاطمــــه
در زیر قُبـّــه رفت و دعــا مستـجاب شد
بوی حـرم رسیـد ، که اینگــونه "کیمیـــا"
سرمستِ عطر و شِمـّهٔ سیب و گلاب شد
شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ڪانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
به نام خدا
#غزل_مرثیه
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
گفتگوی حضرت سکینه علیهاسلام با ذوالجناح
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بر زمیــن کمتـر بزن پا از دلـم بُـردی قــرار
اسب زیبــای پدر! حرفــی بـزن کمتـر ببـار
سر به روی شانه ام بگذار و در گوشم بگو
با پدر رفتی چرا برگشته ای بی شهسوار؟
آمـدی جانم به قربانت بگو بابا کجــاست؟
شهـرعشـق ما نگو دیگر شـده بی شهـریار
در خضاب خون نشسته یال زیبـایت چرا؟
داغ سنگینی ست قطعاً علتِ این حالِ زار
می خراشـد شیهــه ات روح تمام دشت را
چشـم تو آلاله می پاشد به خـاک این دیار
آتشــی انگــار در زیر سُـمَــت پنهــان شده
پا بکوب آتـش بزن بر قلب سنـگ روزگـار
در نگاهت راه گم کرده ست حیرت حیرتا!
در صـدایت آه می سـوزد نهـان در آشکــار
سایــهٔ مـــژگانِ رازآلــود را بـرهــم بـزن
تا بریزد چکه چـکه غـربت از چشمان تار
آمـدی تا طرح قابِ «عصرعاشورا» شـوی
تا که این غربت بماند تا همیشــه ماندگار
آمــدی درس وفـا معنــا شـود بر کوفیــان
رو شــود دســت جفــای مردمـان نا بکـار
تا کجاهــا با پدر بودی؟ بگو ای ذوالجناح
دیدی آیا پیــکرش را زیرِ سـُمّ دَه سوار؟
گرچه حق رادریَمِ خون سر بریده دیده ای
دیده خواهد شدحقیقت بر سرِ نِیْ آشکار
نور مصبـاح الهُـدا هرگز نگردد بی فـروغ
عالَـمـــی از او گرفتــه آبِـرو و اعتبــــار
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
🖊رقیه سعیدی(کیمیا)
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
لینک کانال اشعار در ایتا☝️
به نام خدا
#شب_دهم_محرم
#نوحه_زمزمه
#شهادت_امام_حسین_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
سلام ما به ساکنِ /بهشتِ دشتِ کربلا
سلام ما به غربتِ /امیر و شاه نینوا
به سوز دشت نینوا /به آه و گریه هاسلام
به ناله ی بُنَیَّ و / به اشک روضه هاسلام
سلام ما به خواهری /که یاور برادره
به دختر سه ساله ای /که خیلی مثل مادره
به کودکان زینب و /به حُرّ و مسلم غریب
سلام بر رشادتِ/ زهیر و عابس و حبیب
سلام ما به غربتِ /دو یادگار مجتبی
به حنجر بریده ی/ رضیع دشت کربلا
سلام ما به غربتِ /جوان شِبه مصطفا
به پاره پاره پیکری /که خفته لای یک عبا
به دستای بریده ی/ امیر لشکر حسین
سقای دشت کربلا / پناه و یاور حسین
رسیده روضه های ما /به سمت گودال بلا
کسی نمونده برسه /به دادِ ناموس خدا
پیچید صدای غربتِ /حسین توو دشت نینوا
«کیست مرا یاری کند»/کسی نمونده اِی خدا
اومد به سمت خیمه ها /برا وداع آخرش
چه سخته دل بریدنِ /یه خواهر از برادرش
هیچ خواهر و برادری /حسین و زینب نمیشن
حتی یه روز نبوده که /از همدیگه جدا باشن
جمع شدن اهل حرم /برا وداع ، دور و برش
با دل خون ، زینب اومد / بوسه ای زد به حنجرش
فغان و آه و گریه ها /بلند شد تو خیمه ها
عزیز فاطمه می رفت /بشه اسیر نیزه ها
امیر بی سپاه رفت /به جنگ سی هزار تن
نبود اگر سوز عطش /حریف مولا نبودن
می بارید از هرطرفی /بارون تیر و نیزه ها
غریب گیر افتاده بود/ میوون قوم اشقیا
تااینکه روی مَرکبش /زدن یه تیر بی هوا
از روی مرکبش حسین /افتاد رو دشت نینوا
هرکی با هر چیزی که داشت /میزد به پیکر حسین
تشنه بودن قوم عدو /همه برا سرِ حسین
میزدنش با نیزه و /باشمشیر و تیر جفا
حتی پیرمرداشونم /زدن با چوب و با عصا
کاش به همین راضی بودن /رها میکردن بدنو
حرامیا اسباشونو / نعلای تازه زدنو...
کاش یکی بود توو این بلا /به داد زینب می رسید
وقتی که از سوز جگر/ فریاد و ناله میکشید
تا آسمونها می رسید /فریاد "وامحمدا"
گاهی می رفت به خیمه ها /گاهی به گودال بلا
یه وقتی دید شمر لعین /به سمت گودال اومده
نشسته روی سینه ای /که بوسه گاه احمده
وای غریب مادرم / وای حسین برادرم
غریب گیر آوردنت /وای شهید بی سرم
صدا زد ای خواهر من /برو به سمت خیمه ها
همیشه یاور حسین /برس به داد بچه ها
صدای یابُنَیَّ باز /پیچید تو دشت کربلا
سر عزیز فاطمه /به ضرب دشنه شد جدا
میگفت حسین من چرا /با لب تشنه کشتنت؟
به زیر سنگ و نیزه ها /با ضرب دشنه کشتنت
آخرِ روضه مون باشه /زینب و گودال بلا
میگشت به دنبال حسین /زیر شکسته نیزه ها
صدا میزد حسین من /کجایی ای برادرم
جواب اومد کنار بزن /این نیزه ها رو خواهرم
به زیر سنگها چرا / افتاده پیکرت حسین
الهی من فدای این / پیکر بی سرت حسین
خم شد و لبها رو گذاشت /روی رگای حنجرش
با آه و گریه بوسه زد/ خانم به جای مادرش
سلام آخرم باشه /به ماه روی نیزه ها
سلام ما به خواهرِ/ شهید دشت کربلا
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
لینک کانال اشعاردرایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
بسم رب الحسین(۱۰)
#نوحه_زمزمه
#شب_دهم_محرم
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من...
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
(به سمت گـودال از خیــمه دویدم من)
وقتی که ده مَـرکب ، دورِ تو دیدم من
سوختـــم از داغِ غـــربت و تنهـــاییت
وقتـی که فـــریاد تــو رو شنیــــدم من
نــوای آل اللــه ، آتیــش به جـــونــم زد
از روی تَـل ، داداش ، ناله کشیـــدم من
غریب خــواهر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
نالـه زدم داداش ، از روی تـل ، وقتــی
شمــر سیـَهْ دل رو ، رو سینه دیدم من
به ســـر زنان تنهـــا به مقتــلِ خونیــن
برای امـــداد تــو پر کشیـــدم مــن
غریب خــواهر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ســــری به نــی دیـدم ، برابرم داداش
امـــان از ایـن غــربت ، دیر رسیدم من
مصیبتــی اعظــم بر ســـرم اومد چون
خنجــر گریــانِ سنــــان و دیـــدم مــن
غریب خــواهر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
خــون دل و اشکِ چشــم و غریبـــونه
بــه روی زخمـــایِ تنـت چکیـــدم من
بوســــه زدم وقتــــی به حنجــــر پاره
همنـفـــس مــادر ، نالــه کشیـــدم مـن
غریب خــواهر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
خیمه به غارت رفت دور از چشای تو
بی تو دل از دنیــا دیگـــه بریــدم من
به خیمـــه آتیش زد کوفیِ بی احساس
به سمــت بیمــــارِ خیمـــه دویــدم من
غــریب خــواهر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
تاعَلَـمت داداش نیفتـــد از شــــونه م
مقــــاومـت کــردم تا نخَـمیــــدم من
برای تکـــرارِ پیــام این نهــضــت
رختِ اسـارت رو به جون خـریدم من
وای از دل زینب (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
رقیه سعیدی (کیمیا)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#سینه_زنی
#شب_جمعه
#امام_حسین_علیه_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_ڪیمیا
#سبک:در هوایت بیقرارم بیقرارم روز وشب...
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
در هــــوای کــربــلایت بیقــــرارم یا حسین
در میـــانِ روضـه ها چشم انتظارم یاحسین
مــن برای دیــدن کــرب و بلایت روز و شب
لحظه ها را می شمارم می شمارم یاحسین
یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین(۲)
از همان روزی که حک شد نام تو بر لوح دل
تا ابد در ایـن غـــم تـو داغــــدارم یا حسین
جای اشک و آهِ حســرتبـار این ماتـم رَواست
روز و شب از داغ تو گر خون ببارم یاحسین
یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین(۲)
گر بریزد خون من ، دشمــن بگیـرد جان من
دست از این عشق تو هرگز برندارم یاحسین
سایه دارد پرچم ســرخ حسینــی بر ســرم
زیر این پرچم برایت جان نثــارم یا حسین
یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین(۲)
از در "بیت الرقیـــه" حاجتـــم گــردد روا
می شود باب الحوائج غمگسارم یا حسین
تا قیــامت با من است این افتخــار نوکری
این مدال نوکری را دوست دارم یا حسین
یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
✍شعر:رقیــه سعیــدی(ڪیمیــا)
کانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
کانال اشعار رقیه سعیدی (کیمیا)
─┅═༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═┅─
❁﷽❁
#شب_دهم
#سینه_زنی_فارسی_ترکی
#حضرت_امام_حسین_ع
#سبک:به تماشابیا ای پسر فاطمه...
یا امام زمان شیعه ده احساسه باخ...
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
#بنــــــدفارسی:👇
الســـلام علیـــکَ یا حسیـــنَ الغـــریب
باشد از ما سلام به سوی تو یا حبیب
نور چشم همه
پســـر فاطمـه
یا حسین جان(۴)
ای که جانت شده فدای قرآن و دین
بهترین کشتی نجات و حبـل المتین
نام تو هر زمان
آبروی جهــــان
یا حسین جان(۴)
کربلایت شده کعبــــهٔ دلهـــای ما
مایهٔ رشک جنت شده کرب و بلا
حرمت باصفاست
تربت تو شِفاست
یا حسین جان(۴)
بر غم و غربت و مصیبــــت کربلا
داده ای از ازل ، پاســخِ قـالوا بلیٰ
ای شه بی کفن
ای غریب وطن
یا حسین جان(۴)
ای ســرت قــاری و جلوهٔ انوار حق
روی نی ، یا میان تشت و روی طبق
اصل قــرآن تویی
دین و ایمان تویی
یا حسین جان(۴)
آه از آن ساعتــی که بیـن گودال خون
نیزه ها روی پیکرت شد از حد ، فزون
خواهرت بیقــرار
مانده در اضطرار
یا حسین جان(۴)
ذکــر "أَمَّــن یُجیـب" ورد لب زینب است
شعله ور ، دشتی از تاب و تب زینب است
نــاله آید به گـــوش
آمده خون به جوش
یا حسین جان(۴)
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
#بنــــــدترکی:👇
تا جانیم وار ئؤلؤنجن دِییَرم یا حسین
اَگنیــمه قـاره کؤینـک گِییَرم یا حسین
سینه می داغلارام
سنـــه من آغلارام
یا حسین جان(۴)
یاده سالّام سنون مقتلیــوی آغلارام
خیمه گاهه باخان گؤزلریوی آغلارام
یوخدی بیر یاورون
آغلیــــور خواهرون
یا حسین جان(۴)
آختارور داشلا آتدان یارالی پیکـرون
اللری باشدا هِیْ نوحه دِییر خواهرون
ســــسلیــور الاَمــان
قارداشیم هارداسان
یا حسین جان(۴)
داشـــلار آلتـــی نیه بســـتر اولوبــدور سنه
پس باشون هاردادی قارداشیم ای وای منه
تاپشوروب مادرون
تا ئوپَم حنـــجرون
یا حسین جان(۴)
علمون یرده قالماز یارالی قارداشیم
زینبـــون ذلت آلماز یارالی قارداشیم
من علمــداریوم
یار غمخواریوم
یا حسین جان(۴)
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
#محرم1402
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
AUD-20210817-WA0572.mp3
7.64M
به نام خدا
بسیار زیبا
#با_نوای_مداح_اهل_بیت_ع
#ڪربلایی_عبدالله_ڪاظمـ_پور
#کانال_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
دلمون پر میزنه برای کربلا حسین ۲
نظری کن بیاییم کنار خیمه ها ت حسین
اون قدر دوستت داریم که روز و شب به یاد تو
اشک ماتم میریزیم برای بچه ها حسین
مادرم یادم داده تو روضه هات گریه کنم
مثل بچه مرده ها همش میگفت فدات حسین
من به قربون تو و گل های سرخ پرپرت
دوست دارم سر بذارم رو قبر کشته هات حسین
ای حسین فاطمه به پسرت مهدی بگو
شب و روز سر بزنه به این عزادارات حسین
________________________
🔹️[ با تشکر از برادر بزرگوارم جناب کاظم پور از استان فارس، اعضای گرامی کانال مداحی گلواژه های اهل بیت ع ]
🔹️منبع:کتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#حضرت_ابوالفضل_العباس_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
گلزخم عطش
گلزخمی از عطش که به لب ها نشسته بود
شط فرات را به تماشا نشسته بود
یک خیمه تشنکام در آن وادی عطش
در انتظار آب سرا پا نشسته بود
برق نگاه تشنه ی طفلان تشنه لب
بر مشک تیر خورده ی سقا نشسته بود
عباس با سخاوت از خود گذشتگی
در قله های عاطفه تنها نشسته بود
تصویر آب را چه نجیبانه می کشید
دریا دلی که بر لب دریا نشسته بود
تا آب را به کوچه ی آیینه ها برد
لب تشنه با فرات به نجوا نشسته بود
تا بگذرد زعلقمه میراب کربلا
بر صدر زین به هیبت مولی نشسته بود
در آخرین عبور نگاهش به خیمه ها
بی دست در قنوت تمنا نشسته بود
آری 《فراز》بر دل دلدادگان عشق
زخمی ترین عطش به تما شا نشسته بود
شعر: فراز مردانی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─