هدایت شده از شمس (ساقی)
#نگــارهـا
آنـان که خفتـــهاند بـه خــاک مـــزارها
طـی کرده اند پیـچ و خــم روزگـــارها
اکنون اگرچـه خــاک شده جایگاهشان
یک عمــر بــودهانـد بـه دنیـــا نگـــارها
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@shamssaghi
هدایت شده از کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
(بسم رب العلی )
#غزل_علوی
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
پر از اشکم پر از آهم ببین دریایی از دردم
پریشان خاطر از این روزگار تلخ و نامردم
پر از شعرم پر از شورم نمیگویم دگر دورم
که از نزدیک دارم در حرم ، دور تو می گردم
چه ایوانی ، عجب صحنی ، ضریحت باغ انگور است
که مستم می کند دور طواف خانه ات هر دم
برای وصف این باغ بهشت و صحن و ایوانت
قلم زانو زده بر دفتر و واژه کم آوردم
چه لطفی کرده در حقم خدای عالی اعلا
شدم امسال هم مدیون مولای جوانمردم
دوباره دل زدم بر بحر عشق حضرت مولا
ولی مثل همیشه با خودم صد حاجت اوردم
امیدم دست گرم توست ای بابای مظلومم
که دورم سازی از این لحظه های ساکت و سردم
الهی شکر نامت تا همیشه بر زبان جاریست
درون سینه ام عشق تو را همواره پروردم
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۳/۵/۲۵
#نجف_اشرف
حرم امیرالمومنین علیه السلام
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
هدایت شده از شمس (ساقی)
(اَلسَّلٰامُ عَلَیْكَ یٰا اَبٰاعَبْدِاللّٰهِ الْحُسَیْن)
#نور_دوچشم_حیدر
سهمگین است عزایت بخداوند وَدود
بر قیام تو و بر لشکر و آل تو درود
نه فقط شیعه عزادار تو گردیده کنون
که عزادار تو هستند مسیحی و جهود
پسر فاطمه! ، ای نور دو چشم حیدر
که شدی کشتهی تیغ ستم و تیر و عمود
گریه میکرد بر احوال غمت ، پیغمبر
زآن دمی که شدی از دامن مادر، مولود
ریخت چون خون تو در راه خداوند کریم
خونبهای تو بوَد حضرت حیّ معبود
دشمنت کشت اگر ، کی رهد از دست قدر
که کند گریه بر احوال بدش آل ثمود
سربلند آمدهای از سفر کرب و بلا
دشمنت گشت به میدان دیانت مردود
آنکه دل باخت به شیطان، نبَرد ره به کمال
بندهی خالص حق است همیشه محمود
پدرت هست علی ، مِهر درخشان ولا
مادرت فاطمه آن زهرهی برج مسعود
سومین اختر تابان ولایی که ز عشق
تا خداوند نمودی به سماوات صعود
به مقامت نرسد پای کسی ، تا به ابد
گرچه باشند همه زاهد و از اهل شهود
از سخاوت چو گذشتی ز خود و اهلِ عیال
گوی سبقت ، کرمت از همه عالم بربود
حاتم طایی و امثال وی از عجز و نیاز
سائل کوی تو هستند ؛ تویی! مظهر جود
سخن لاف نباشد پسر شیر خدا...!
که خداوند ، تو را از سر تکریم ستود
گفت «لولاك» و تو بودی هدف از خلقت او
که کمال بشریت ، ز تو باشد مشهود
فهم من نیست تو را ، گرچه مبرهن باشد
که به عشق تو شده خلق، همه بود و نبود
تو به صحرای کویری که بجز خار نداشت
گل نمودی و شدی جاری پیوسته چو رود
کعبه، گر قبلهی اسلام شد از سوی خدا
عالمی را ست سزاوار به کوی تو سجود
«خامس آل عبایی» که ز لطف ازلی...
هرکه دل بست به تو زنگ غم از سینه زدود
آنکه غافل بوَد از معرفت و مرتبتات
هست از حلقهی ادراک و ارادت مطرود
گریه خیز است اگر مرگ تو ای فانی حق
آسمان از غم جانسوز تو گردیده کبود
میزند پر ، دلِ خونین به هوای حَرمت
شود آیا بشود قسمت این دل به ورود
« بُعد منزل نبوَد در سفر روحانی »
تا نفس هست بوَد رشتهی پیمان معهود
(ساقی) غمزده گر در غم تو نوحهگر است
با دلی لجّهی خون ، مرثیهات را بسرود.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1399
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
(السّلامُ عَلیكَ یا قمر بنی هاشم)
#ماه_عشق
آبرویت بُرد از آب ـ آبرو ، ای ماه عشق!
ایکه بودی از ازل استاد دانشگاه عشق
مَشک را پُر کردی اما خود ننوشیدی از آب
تا گدای عزتت گردید آب ، ای شاه عشق!
سر سپردی چون به نزد شاه دشت کربلا
لحظهای غافل نگشتی از مسیر راه عشق
سرفراز از ورطهی دریا برون آید کسی
کِه بوَد در وقت طوفان بلا ، آگاه عشق
چونکه کشتی نجات خلق میباشد حسین
باز بیند ساحل امن آنکه شد همراه عشق
ناخدایان جهان ، در پیش او زانو زنند
چون خدا دارد نظر بر کشتی اِسپاه عشق
نوح اگرچه بود کشتیبان ولی فرزند او
غرق در بحر فنا گردید و شد گمراه عشق
گمرهان را میشود شیطان همیشه مقتدا
آگهان را نیست استادی به جز الله عشق
یوسف کنعان اگر افتاد در چاه ستم
سربلند آمد برون از لطف حق از چاه عشق
میدهد جان در صراط مستیقم آنکو که هست
آگه از دیوان و قاضی عدالتخواه عشق
ای علمدار حسین ، ای ساقی دشت بلا...!
ایکه نامت هست زیبا واژهی دلخواه عشق
بارگاهت میزند طعنه به فردوس برین
مدفنت در کربلا شد قبله و درگاه عشق
گر گدای عشق معشوق اند خیل عاشقان
بر سریر عشق، هستی خسرو جمجاه عشق
(ساقی) عشاق حق گشتی چو از عشق حسین
ذکر نامت میکند سرمست در افواه عشق
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از شیدای زینب (سلام الله علیها)
#سفر_نامه و #صفر_نامه ۱۴۰۳/۵/۲۹
رسیده ام به کنار عمود نهصد و هفت
که آسمان وسط دشت با عصا می رفت
مگر پیاده می آید در این زمین خورشید
که داغ کرده زمان را در این قرار جدید
نشسته هرم عطش های شصت و یک بر لب
روان شده ست جهان باز در پی زینب
شده است زنده زمان از خروش انسان ها
جوان شده است جهان از بهار وجدان ها
از آفتاب خشن نور لطف می بارد
و جای خار مغیلان بهار می کارد
سوال می کنم از خود که می شود آیا
نگاه خار ببیند بهار را آقا؟
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
هدایت شده از شمس (ساقی)
#ضربالمثل:
«خری که چاق شد، گوشتش را لای پلو نمیذارن!»
یعنی: ثروت، موجب محترم شدن افراد نادان نمیشود.
(حمار)
مکن حقــوق کسی را به زنـدگـی پامال
برای آنکه کنی کسب مُکنت و زر و مال
الاغ اگر چه شود چاق، کی شود قُـرمه
که این حِمـار بوَد لایـق خـوراک شغـال
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@shamssaghi
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#پند
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
(پردهی اسرار)
در جهان لطف خداوند بوَد یار کسی
کز ره لطف گشاید گره از کار کسی
خواهی ار پردهی اسرار تو را کس ندرد
پَرده زنهار مکن پاره ز اسرار کسی
مدعی تا ننهد بر سر دیوار تو پای
پای زنهار منه بر سر دیوار کسی
نکشد هیچ کساش بار غم و محنت و درد
آنکه در مِحنت و سختی نکشد بار کسی
طاعتی نیست پسندیده تر از خدمت خلق
دل به دست آر و مزن دست به آزار کسی
زرد رویی نکشد آنکه کند پاک ز مهر
گَرد ناکامی ایام، ز رخسار کسی
شد طرب دور چنان از دل افسردهی ما
که دل کس نشود شاد ز دیدار کسی
آنچنان دور، حقیقت شده از گفتهی ما
که دگر کس ندهد گوش به گفتار کسی
بسکه آلوده به تزویر بوَد کردهی ما
تکیه دیگر نتَوان کرد به کردار کسی
گهر فضل مکن عرضهی بر بیخردان
که ندانند در این جامعه مقدار کسی
کس نپرسد ز کرم حال دل زار تو را
تا نپرسی ز کرم حال دل زار کسی
نکنم بندگی خلق که با عزت نفس
نیستم چون دگران بندهی دینار کسی
چون (رسا) خرّم از آنم که درین باغ چو گل
خون دل خوردم و هرگز نشدم خار کسی
"دکتر قاسم رسا"
http://kouchesaresher.blogfa.com
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانالها و گروههای مرتبط،حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
هدایت شده از کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
#نوحه_زمزمه
#اربعین
#سرودهٔ_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:قدم قدم با یه علم.....
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
قدم قدم تو جاده ها
راه افتادن مسـافرای کربلا
"حُبُّ الحُسین یَجمَــعُـنا"
شـــده شـــعار زائـرای کربلا
تو جــاده خیلِ مشکی پوشه
عشــقه که تو دلا می جوشه
قلباشون بی تابه هر لحــظه
واســهٔ دیدن شــش گوشــه
اربعیـن شـــور و حالی داره
اشک شوق از چشا می باره
حک شده روی سربنداشون
"یــا ثــاراللــهُ و ابــنَ ثــارِه"
قدم قدم تو جاده ها
راه افتادن مسـافرای کربلا
"حُبُّ الحُسین یَجمَــعُـنا"
شـــده شـــعار زائـرای کربلا
بیداره روز و شب ، موکبــدار
می ریزه چای و شربت هر بار
می پیـــچه توی گـــوش زائـر
هر لحــظه "هَله بیـکُـــم" زُوّار
هــر کــس با کوله ای تو راهــه
بر چشــم و دلش اشک و آهــه
ثــابت کرده بــدون تــردید
شیـــدای ابـــی عبـــداللهــه
قدم قدم تو جاده ها
راه افتادن مسـافرای کربلا
"حُبُّ الحُسین یَجمَــعُـنا"
شـــده شـــعار زائـرای کربلا
پای این علم و این نهضـت
باید ماند تا ابــد با عــــزت
باید هر لحظه اینجا آموخت
درسِ هَیـــــهاتُ مِنّـــا الذلّة
باید با دل و جـــانــی آگــاه
باشیم ثابت قدم تو این راه
این یعنی که نمونده چیزی
تـــا ظهــــورِ بقیــة اللــــه
قدم قدم تو جاده ها
راه افتادن مسـافرای کربلا
"حُبُّ الحُسین یَجمَــعُـنا"
شـــده شـــعار زائـرای کربلا
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
#رقیه_سعیدی_ڪیمیا
۱۴۰۳/۵/۳۰
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
490.5K
#نوحه_زمزمه
#اربعین
#سرودهٔ_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:قدم قدم با یه علم.....
🎙🎧#اجرای_سبک_ذاکراهل_بیت_کربلایی_سعیدسلطانی
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
قدم قدم تو جاده ها
راه افتادن مسـافرای کربلا
"حُبُّ الحُسین یَجمَــعُـنا"
شـــده شـــعار زائـرای کربلا
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
هدایت شده از کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
─┅═༅࿇༅❃﷽❃ ༅࿇༅═┅─
#غزل_مرثیه_ترکی
#اربعین
#شعراز_رقیه_سعیدی_کیمیا
─┅═༅࿇༅❃༅࿇༅═┅─
قرخ گؤن اولدی کی باشون نیزه یه مهماندی حسین
قرخ گؤن اولدی ئورگیم ماتمیوه قاندی حسین
قرخ گؤن اولدی بدنون غملی بیاباندا قالیب
قرخ گؤن اولدی باجیوین گؤزلری گریاندی حسین
قرخ گؤن اولدی باشیمین اؤسته اسیر باد خزان
قرخ گؤن اولدی باجیوین خانه سی ویراندی حسین
گؤزلروندان ایراق اَل تاپدیلا غارت یولونا
تا کی یومدون گؤزووی خیمه لریم یاندی حسین
کیم گؤروبدور یارالی باش بئله قرآن اوخیا
تانیا بیلمدیلر نیزه ده قرآن دی حسین
گدیب او شوکتیمیز غارت اولوب محملیمیز
بو سفر ، قسمتیمیز ناقهٔ عریاندی حسین
ناقه دن بس کی دؤشوبلر یره یورقون بالالار
اَل اَیاقدا یِر آلان خار مغیلاندی حسین
خیزران یاره سی هم دَیدی سنون لبلریوه
هم منیم قلبیم اونون ضربتینه یاندی حسین
بیلمیرم من باجون اؤلسون نجه دؤزدیم بو غمه
زینبون قانه باتان لبلره قورباندی حسین
گؤرمرم خوش گؤنی سنلن صُورا تا وار نفسیم
زینبین هر گجه سی شام غریباندی حسین
هامی داغدان چتین اولدی منه ویرانه داغی
جگریم آه شررباریمه دوغراندی حسین
صبریمی آلدی الیمنن دیزیمین طاقتینی
باجیوین حالینه باخ گؤر نه پریشاندی حسین
منی عفو اِیلَه سوروشما نه گلیبدی بالاما
زینبین قلبی اونون داغینه سوزاندی حسین
بابا وای ناله سی تا عرشه اوجالدی بالاوین
ددی لر یاره لی باش دردینه درماندی حسین
نصفه شب قبر ائوینه قویدوم اونون گول بدنین
آنامی یاده سالیب ، قلبیم اَولولاندی حسین
تربتون ایندی رقیه عوضین نن ئؤپَرَرم
بالاوین روحی سنون قبریوه مهماندی حسین
─┅═༅࿇༅❃༅࿇༅═┅─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۳/۵/۱۵
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
هدایت شده از شمس (ساقی)
«اَلسّلامُ عَلیكَ یٰا اَبٰاعَبداللهِ الحُسَین»
#رمز_و_راز_کربلا
چشم دل وا کن که بینی رمز و راز کربلا
ای که میبینی فقط، سوز و گداز کربلا
کربلا گریاندن و ماتم نمیباشد که هست
عشق و ایثار و شهامت ، رمز و راز کربلا
از حسین آموز اخلاص عمل را وُ ببین
بندگی را ، در قیام و در نماز کربلا
کربلا یعنی گذشتن از خود و دلبستگی
خود رها کن از تعلق، در فراز کربلا
کربلا یعنی نرفتن زیر بار ظلم و زور
میرسد کی پای ما ، بر یکّه تاز کربلا
نیست خاکی قابل تکریمتر ، از این دیار
نیست حتی کعبهی حق ، همتراز کربلا
خاک گلگونی که هفتادو دو گل در بر گرفت
تا که گردد باغی از گل، سرفراز کربلا
زیورآلات جهان ، هرچند دل را میبَرد
کی شود همسنگِ خاک دلنواز کربلا
بود نصرانی وهب، اما به رؤیا دیده بود
هیچ مِیدانی ندارد، امتیاز کربلا
هر دلی با یک نوا دمساز میگردد اگر
میزند اما دل شوریده ، ساز کربلا
رهرو شیطان مباش و از جهالت دور باش
اقتدا کن، بر امام پاکباز کربلا
چارهی خود را طلب هرگز مکن از دست غیر
غیر دست پادشاهِ چارهساز کربلا
میکند از جان تحمل زائر کوی حسین
تا که پیماید رهِ دور و دراز کربلا
اربعین آمد ولی قسمت نشد دیدار یار
کن نصیب ما خداوندا ، جواز کربلا
بر سر بام جهان تا روز محشر میتوان
دید بر پا ، پرچمِ در اهتزاز کربلا
(ساقیا) جامِ نیاز و ناز و راز زندگی
کن طلب، از کشتگان بی نیاز کربلا
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1398
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از اشعار شادروان شمس قمی
« صنعت تقسیم »
#شعر_ادیبانه
به نظم و شعر ادیبانه لازم است سه کار
یکم فنون و دوم نسبت و سوم پندار
فنون و نسبت و پندار را سزد در پی
یکم بیان و دوم پاکی و سوم معیار
بیان و پاکی و معیار را بوَد شایان
یکم قیاس و دوم دقّت و سوم اظهار
قیاس و دقت و اظهار را شود لازم
یکم کلام و دوم معنی و سوم گفتار
کلام و معنی و گفتار را سه فن باید
یکم بدیع و دوم صنعت و سوم هنجار
بدیع و صنعت و هنجار را کند کامل
یکم مداد و دوم دفتر و سوم اشعار
مداد و دفتر و اشعار (شمس قم) دارد
یکم مقام و دوم شهرت و سوم مقدار
شادروان سید علیرضا شمس قمی
1337
https://eitaa.com/shamseqomi
عرض سلام و احترام خدمت اعضای گرانقدر کانال اشعار و نوحه های اربعین رو با
#اربعین_جستجو کنید.
هدایت شده از شمس (ساقی)
"اَلسّلامُ عَلَیْكَ یٰا اَبٰاعَبدِاللّٰهِ الْحُسَیْن"
ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا
(زبانحال جاماندگان قافلهٔ اربعین)
اربعین آمد و ما لایق راهت نشدیم
در شب عشق، خبردار پگاهت نشدیم
گرچه امسال هم از خیل سپاهت نشدیم
لایق دیدن آن حشمت و جاهت نشدیم
نام ما ثبت، مبادا مَکنی در طومار
بلکه ما را ز کرم، زائر کویت بشمار
داد با عشق تو مادر به دهان ما را شیر
عشق تو کرد ز کردار تو دل را تسخیر
راه عرفان تو پوییم به لطف تقدیر
گرچه هستیم گنهکار و سراپا تقصیر
نظری کن که جدا از تو و راهت نشویم
غیر راهی که به تو میرسد اصلا نرویم
راه تو، راه خداوند مُکرّم بودهست
راه تو هر که رَود راه خدا پیمودهست
هرکه این راه رَود در دوجهان آسودهست
غیر ازین راه رَود هر که رهی بیهودهست
نگذاری که رَود راه دگر، رهروِتان
گرچه جز راه تو رفتن به حقیقت نتوان
کربلا مرکز عشق است و همه پرگاریم
شکر لله که ز عشقی ابدی سرشاریم
عالمی خفته اگرچه... همگی بیداریم
چون به دل حبّ حسین بن علی را داریم
عشق ما عشق حقیقیست مجازیش مدان
عاشق آناست که در عشق دهد حتیٰ جان
جان ناقابل ما، لایق درگاه تو نیست
آنکه بشناخت تو را بیخبر از راه تو نیست
مدّعی طعنه به ما گر زند آگاه تو نیست
اُف بر آن قافلهای باد که همراه تو نیست
ما همه عاشق و دیوانهی درگاه توایم
تا نفس هست همه پیرو و همراه توایم
کمترین شاعر درگاه تو هستم آقا
عشق تو کرده به وصف تو زبان را گویا
هرچه عشق است به غیرِ تو بوَد بیمعنا
عشق آناست که در آن برسی تا به خدا
(ساقی) دلشده را هم بطلب بار دگر
تا نبستهست ازین دار فنا ، بار سفر
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
زبانحال حضرت زینب (س)
#درس_عشق
شد اربعین و ز داغـت چو شمــع میسوزم
سیاه و سرخ و کبود است هر شب و روزم
از آن نفس کشم امـروز ، بعـد کــرب و بــلا
که درس عشـق تو را بر جهـــان بیــامــوزم
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
#اربعین_حسینی
اربعین آمد چهسان از غم ننالم یا أخا ؟
در عزایت روز و شب آشفته حالم یا أخا
بر فراز نیزه چون قرآن تلاوت کردهای
صوت تجويدت بپیچد در خیالم یا أخا
سر زدم بر چوبهٔ محمل ز داغی جانگزا
گَر ازین ماتم ننالم از چه نالم یا أخا ؟
با اسیران و یتیمان حرم در شامِ غم
همنوا با آه و افغان و ملالم یا أخا
تا که این دل میتپد در سینهام؛ با دشمنان
در جدالم ، در جدالم ، در جدالم یا أخا
پَرده از چهر یزیدِ دون کشیدم تا کنم
ظلم او را بر مَلا ، بر خلق عالم یا أخا
تا کنم تصویر شرح ماجرایت را به حق
میشود خامه به کف، قال و مقالم یا أخا
میکنم مظلومیات را بر همه عالم عیان
گر دهد، از لطف حق عمرم مجالم یا أخا
تا رقیّه دید رأسات را میان تشت خون
گشت پرپر، از غمت این نونهالم یا أخا
خواستم آگه نگردد دشمن از داغ دلم
مخفی از چشم عدو آهسته نالم یا أخا
خواستم تا نزد دشمن، خم نگردد قامتم
گرچه از بار مصیبت، چون هلالم یا أخا
چون تویی خون خدا و هست خونخواهت خدا
مُتّکی بر آن خدای ذوالجلالم یا أخا
اربعیناست و چو کوهی استوارم پیش خصم
تا بسوزد ، از شکیبِ بی مثالم یا أخا
شعر (ساقی) میزند آتش به جان عالمی
گر دهد شرح غم و درد و ملالم یا أخا
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1384
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از شیدای زینب (سلام الله علیها)
مربع ترکیب #حضرت_زینب سلام الله علیها
از همان روز که چشمم شده بر روی تو باز
کارم از بدو تولد شده با عشق آغاز
از همان روز که گفته ست به من مادر راز
از همان لحظه شدم من به سپاهت سرباز
وقت سرلشکری ام بود که ماندم تنها
در همان لحظه که گفتم به تو مهلا مهلا
باید اینک همه برنامه بچیند زینب
اولا فکر به سجاد کند در این تب
بعد فکری به رباب و اثر خشکی لب
بیشتر ، اینکه از این عشق بسازد مکتب
دست تو معجزه کرده است به قلب خواهر
کاش فکری بکنی بر شب سخت دختر
شده برنامه من از دل این تل اجرا
باید از لیله الاسرات برم محمل را
تا در آینده جهانی بشود عاشورا
آسمان هم بشود ریزه خور این صحرا
ابر وقتی که به اذن تو ببارد دیگر
نشود هیچ دل نازک زینب مضطر
جای عباس ، علمدار شده خواهر تو
جای اکبر شده در ماذنه پیغمبر تو
جای هفتاد ودو تن یک تنه شد یاور تو
ناخدا گشته به کشتی نجات آور تو
جای تو ، جای تو و جای تو و جای خودت
می زند بوسه بر آن دختر زیبای خودت
من به غیر از تو ندیدم که تماشا داری
این تویی که به لبم ذکر جمیلا داری
جا به هر بتکده و دیر و کلیسا داری
"آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری"
عشق من را به تو دریافته آخر نوحه
چون "امان از دل زینب" شده دم در نوحه
الامان از دل زینب ، چه کند با سر و تن
با تن این دو برادر چه کند جای حسن
جای حیدر چه بگوید که شود مرد سخن
جای مادر چه بپوشد به تنت پیراهن
الامان از دل زینب وای بر درد خودم
که فقط اشک بریزم به عملکرد خودم
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab