eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
5.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
630 ویدیو
844 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
762.1K
🗣 🎤 🏴ویژه شهادت حضرت زهرا(س) بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا فاطمه الزهرا 1⃣ ما گوشه نشینان غم فاطمه ایم محتاج عطا و کرم فاطمه ایم یک عمر چو شمع،گر بسوزیم کم است دلسوخته ی عمر کم فاطمه ایم 2⃣ چجوری من پرمو بلند کنم از زمین مادرمو بلند کنم توی کوچه زدنت، روم نمیشه پیش بابا سرمو بلند کنم 3⃣ آخ بمیرم برای امام حسن... کار به جایی رسید... هر شب از خواب می پرید صدا می زد نزنید مادرمو...(خدا لعنتت کنه مغیره...) 4⃣ هر شب حسن در خواب می گوید مغیره دست از سرش بردار، کشتی مادرم را... 5⃣ (وای مادرم مادرم مادرم)۳ 6⃣ تا خدا هست و خدایی می کند فاطمه مشگل گشایی می کند... همه صدا بزنیم یا زهرا.... 7⃣ 🤲فرج امام زمان عج برسان 🤲مریضا لباس عافیت بپوشان 🤲رهبر عزیزمون حفظ بفرما 🤲مارو به مدینه و کربلا برسان بر محمد و ال محمد صلوات .
. سلمان ،تنها کسی بود که بی بی راهش داد برا عبادت ،بی خود نیست می گن،سلمان از ماست نشست،یه سئوال از بی بی کرد،بی بی جان حالتون چه طوره،درداتون بهتره،من دارم فکر می کنم،این حرفو بی بی به علی نزده،چون علی غیرت الله است،علی مرده شیره پهلوونه،صدا زد سلمان،یه جمله، چه جوری بهت بگم،می خوای بدونی شبا تا صبح چه بلایی سرم می آد،سلمان هی از این پهلو به اون پهلو می شم،سلمان درد پهلو اَمونم و بریده،نمی تونم به علی بگم،پیرمرده سلمان،تو داری می شنوی می زنی تو صورتت،می گن سلمان از خونه اومد بیرون،بغض گلوشو داره خفه می کنه، می خواست داد بزنه نمی تونست،از مدینه اومد بیرون،گفت:برم تو نخلستونها جای خلوت پیدا کنم،برا فاطمه گریه کنم،سلمان می گه رفتم لای نخل ها،دیدم یه صدای آشنا داره می آد،یکی داره گریه می کنه،صداش آشناست،کیه،اومدم جلو دیدم علی ِ ، الا ای چاه یارم را گرفتند گُلم عشم همه دار و ندارم را گرفتند چه جوری گرفتند، میان کوچه ها… .
. روضه خوانی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها از زبان رسول خدا پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله یک روز در جمع اصحاب نشسته بود فرمود : ( و امّا اِبنَتی فاطمهُ فاِ نّها سیِّده نساءالعالمین مِنَ الاولین و الا خرینِ : آی مردم اگر بخواهید از دختر من مطلع شوید . فاطمه سیده زنان عالم است . باز دل پیغمبر آرام نگرفت . فرمود : ( وَ هِیَ بضعهُ مِنّی ) ، آی مردم فاطمه پارۀ تن من است . باز دل پیغمبر آرام نگرفت . فرمود : (وَهِیَ ثمره فؤادی )، آی مردم فاطمه نور چشم من است میوۀ دل من است . پیغمبر این جملات را می فرمود و اشک می ریخت بعد پیغمبر فرمود : ( مَتی قامَت فی محرابها ): هروقت فاطمه در محراب عبادت می ایستد ( ظَهَر نُورَها لِمَلئکهالسَّماء کما یظهر نور الکواکب لِاَهل الارض ) نور زهرای من برای فرشتگان آسمان ظاهر می شود همانگونه که نور ستارگان بر زمین ظاهر می شود تا آنجایی که خدای عزو جل می فرماید : ( یا ملائکتی انظروا الی اَمَتی فاطمه ) پیغمبر فرمود ، خدا به ملائکه خطاب می کند نگاه کنید به فاطمه من (هنگام عبادت بدنش می لرزد ) خدا به ملائکه خطاب می کند : فرشتگان من شاهد باشید من این فاطمه را مُحب و شیعه فاطمه را به آتش نمی سوزانم . بعد رسول خدا فرمود : این فاطمه با این مقامی که دارد آنقدر آزارش می دهند بعد از من ، پهلویش می شکنند ، بچه اش را سقط می کنند او مرگش را از خدا می خواهد . فریاد می زند یا محمد اما جواب نشنود ، کسی به دادش نمی رسد.۱ ۱٫ شیخ صدوق ،امالی ، آیت الله کمره ای ، خلاصه مجلس ۲۴ ،اسلامیه ۶۲ ،ص ۱۱۲- ۱۱۳٫ ** .
. غسل فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و و داع حسنین (علیهما السلام) با مادر • بحار الأنوار ، علامه مجلسی، ج‏۴۳، ص: ۱۷۹ فَقَالَ عَلِیٌّ علیه السلام وَ اللَّهِ لَقَدْ أَخَذْتُ فِی أَمْرِهَا وَ غَسَّلْتُهَا فِی قَمِیصِهَا وَ لَمْ أَکْشِفْهُ عَنْهَا فَوَ اللَّهِ لَقَدْ کَانَتْ مَیْمُونَهً طَاهِرَهً مُطَهَّرَهً ثُمَّ حَنَّطْتُهَا مِنْ فَضْلَهِ حَنُوطِ رَسُولِ اللَّهِ وَ کَفَّنْتُهَا وَ أَدْرَجْتُهَا فِی أَکْفَانِهَا فَلَمَّا هَمَمْتُ أَنْ أَعْقِدَ الرِّدَاءَ نَادَیْتُ یَا أُمَّ کُلْثُومٍ یَا زَیْنَبُ یَا سُکَینَهُ یَا فِضَّهُ یَا حَسَنُ یَا حُسَیْنُ هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّکُمْ فَهَذَا الْفِرَاقُ‏ وَ اللِّقَاءُ فِی الْجَنَّهِ فَأَقْبَلَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ هُمَا یُنَادِیَانِ وَا حَسْرَتَا لَا تَنْطَفِئُ أَبَداً مِنْ فَقْدِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى وَ أُمِّنَا فَاطِمَهَ الزَّهْرَاءِ یَا أُمَّ الْحَسَنِ یَا أُمَّ الْحُسَیْنِ إِذَا لَقِیتِ جَدَّنَا مُحَمَّداً الْمُصْطَفَى فَأَقْرِئِیهِ مِنَّا السَّلَامَ وَ قُولِی لَهُ إِنَّا قَدْ بَقِینَا بَعْدَکَ یَتِیمَیْنِ فِی دَارِ الدُّنْیَا فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ إِنِّی أُشْهِدُ اللَّهَ أَنَّهَا قَدْ حَنَّتْ وَ أَنَّتْ وَ مَدَّتْ یَدَیْهَا وَ ضَمَّتْهُمَا إِلَى صَدْرِهَا مَلِیّاً وَ إِذَا بِهَاتِفٍ مِنَ السَّمَاءِ یُنَادِی یَا أَبَا الْحَسَنِ ارْفَعْهُمَا عَنْهَا فَلَقَدْ أَبْکَیَا وَ اللَّهِ مَلَائِکَهَ السَّمَاوَاتِ فَقَدِ اشْتَاقَ الْحَبِیبُ إِلَى الْمَحْبُوب‏. قَالَ فَرَفَعْتُهُمَا عَنْ صَدْرِهَا وَ جَعَلْتُ أَعْقِدُ الرِّدَاءَ وَ أَنَا أُنْشِدُ بِهَذِهِ الْأَبْیَات‏ فِرَاقُکِ أَعْظَمُ الْأَشْیَاءِ عِنْدِی وَ فَقْدُکِ فَاطِمُ أَدْهَى الثُّکُولِ‏ سَأَبْکِی حَسْرَهً وَ أَنُوحُ شَجْواً عَلَى خَلٍّ مَضَى أَسْنَى سَبِیلٍ‏ أَلَا یَا عَیْنُ جُودِی وَ أَسْعِدِینِی فَحُزْنِی دَائِمٌ أَبْکِی خَلِیلِی‏ ترجمه: حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام مى‏فرماید: من متصدى امر غسل آن بانو شدم و بدن وى را از زیر پیراهن غسل دادم، به خداوند سوگند که بدن فاطمه زهرا سلام الله علیها پاک و مطهّر بود، آنگاه بدن مقدّس او را از باقیمانده حنوط پیامبر اسلام صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم حنوط کردم، سپس پیکر مبارکش را در میان کفنهایش جاى دادم و چون تصمیم گرفتم کفن او را گره بزنم، صدا زدم: اى امّ کلثوم، زینب، سکینه، فضّه، حسن و حسین! بیایید و مادر خود را براى آخرین بار ببینید، روز فراق آمد و ملاقات شما در بهشت خواهد بود.حسن و حسین علیهما السّلام در حالى آمدند که فریاد مى‏زدند: آه از این حسرتى که هیچ وقت به علّت از دست دادن جدّمان، پیامبر خدا و مادرمان، فاطمه زهرا از بین نخواهد رفت. اى مادر حسن و حسین! هنگامى که جدّ ما حضرت محمّد مصطفى صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم را ملاقات نمودى سلام ما را به آن حضرت برسان و به آن بزرگوار بگو: ما بعد از تو در دار دنیا یتیم ماندیم! حضرت على علیه السلام مى‏فرماید: من خداوند را شاهد مى‏گیرم که فاطمه زهرا آه و ناله کرد، دستهاى خود را دراز نمود و حسنین را چند لحظه‏اى به سینه خود چسبانید. ناگاه هاتفى از آسمان ندا در داد: اى ابو الحسن! حسن و حسین را از روى سینه فاطمه بردار، به خداوند سوگند که ملائکه آسمانها را گریان کردند، زیرا دوست مشتاق لقاى دوست است. حضرت امیر علیه السّلام مى‏فرماید: من حسنین را از روى سینه زهرا برداشتم و در حال بستن بندهاى کفن این اشعار را سرودم: مفارقت تو برایم بزرگترین امور است، و از دست دادن تو سخت‏ترین مصیبت. من براى حسرت و غم آن کسى گریه و ناله مى‏کنم که بهترین راه را براى مرگ پیمود. اى چشم من! با من مساعدت و همراهى کن که محزون دائمى هستم و براى دوست خودم گریانم. 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1403.08.25_1-01.mp3
26.07M
سلام ما به تو ای یار بی نشانه ما سلام ما به تو ای صاحب زمانه ما تویی که کعبه به دور سر تو میگردد ز طوف خانه ی کعبه تویی بهانه ما تو هم شبیه خدا ،مهربان و رزاقی بیا و مرحمتی کن تو آب و دانه ما اگرچه خانه ی ما لایق قدوم تو نیست بجای خیمه شبی را بیا به خانه ما رسیده فاطمیه، تو کجا عزاداری بخوان تو از غم زهرای بی نشانه ما بیا و روضه بپا کن برای مادر خویش که داغ فاطمه شد اشک بی بهانه ما بخوان که فاطمه را یک جماعتی کشتند دلیل خلق جهان را به راحتی کشتند بیا و روضه بخوان دست او ز کار افتاد بیا و روضه بخوان روی یاس خار افتاد بخوان که پیکر پروانه سوخت در آتش بخوان که صورت ریحانه سوخت در آتش بخوان که مانده علی نیمه شب به غسل تنش جراحت است سرا پا تمامیِ بدنش بخوان که مانده علی با تنی که درهم بود ز بس که آب شده چون خیال و مبهم بود چگونه شستشوی این بدن کند حیدر تنی نمانده که دیگر کفن کند حیدر بخوان علی، تنِ یاس مدینه می شوید به اشک دیده علی؛ زخم سینه می شوید چه شد که پیکر او را شبانه می بردند میان ظلمت شب مخفیانه می بردند هر آنچه بود تن پر جراحتش را برد میان خاک مدینه علی به خاک سپرد؟ هر آنچه بود تنش را کفن نمود علی میان خاک مدینه ،به اشک چشم ولی امان ز پیکر زخمی وچاک چاک حسین امان ز پیکر مانده به روی خاکِ حسین نشد کفن مگر از تیغ و نیزه در گودال به زیر سم ستوران تنش شده پامال 🔻 🎤 حجت الاسلام استاد 🔊  📆جمعه ۲۵ آبان ماه ۱۴۰۳ 🕌 صفاییه | حسیــــنیه شهـــداء 
1403.08.25_2-01.mp3
30.37M
🔻 حجت الاسلام استاد 🔊  قرائت حدیث شریف کساء 📆جمعه ۲۵ آبان ماه ۱۴۰۳ 🕌
نباید تعریف از امامی، امام دیگر را نفی کند.mp3
2.13M
▪️ نباید تعریف از امامی، امام دیگر را نفی کند 🔸 برگرفته از جلسات "تحلیل تاریخی واقعه کربلا" 🎤
. 🏴 ۱۴۰۳ سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آه از، بی مادری / وای از، چشمای تر آه از، این روضه‌ها / وای از، دیوار و در وقتی که نیستی بایدم بشم کلافه خیر ببینه فضه به جات مومو می‌بافه ۲ چادرِ - سوخته‌اتو - تا می‌کنم - برای یادگاری ۲ کاش میشد - که بازم - سر منو - روی پاهات بذاری ۲ "ای مادر، دلم برات تنگ شده" ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ حالا، من موندم و / چشمِ، پُر خواهشم نیستی، ریخته به هم / مادر، آرامشم کوه غم و غصه رو قلبم شده آوار کُشته منو لخته‌ی خونِ روی مسمار ۲ یادمه - روزی که - توو خونمون - آتیش کشید زبونه ۲ قنفذِ - بی‌حیا - لگد می‌زد - مغیره تازیونه ۲ "ای مادر، دلم برات تنگ شده" ۴ .👇
▪️ ▪️مدینه میدون نبرده... ▪️ای خادمه ی علی... ▪️غم و غصه مون قد آسمونه... .👇👇👇