.
#بیست_و_هشتم_صفر
◾️ امام حسن مجتبی (ع) فرمود: لایَومَ کَیَومِکَ یا اباعبدالله؛
امام صادق(ع) فرمود: «وقتی امام حسین(ع) به بالین برادر آمد و وضع حال برادر را مشاهده کرد گریست. امام حسن(ع) فرمود: برادرم چرا گریه میکنی؟»
امام حسین(ع) فرمود: «چگونه گریه نکنم که تو را مسموم میبینم؟ مرا بی برادر نمودند.» امام حسن(ع) فرمود: «برادرم گرچه مرا با زخم مسموم کردند در عین حال آنچه بخواهم (از آب، شیر، دوا و …) در اینجا آماده است و برادران و خواهران و بستگانم نزد من جمع هستند ولی هیچ روزی به سختی روز شهادت تو نیست ای اباعبدالله.
سی هزار نفر که خود را از امت جد ما مینامند و مسلمان میدادند تو را محاصره کرده و به کشتن تو و ریختن خون تو اقدام میکنند آنها حرمت تو را هتک میکند و زن و بچه تو را اسیر مینماید و اموال تو را غارت مینمایند در این هنگام لعنت خدا بر بنی امیه روا گردد.
برادرم چگونگی شهادت تو به قدری جانسوز است که همه چیز از آسمان و زمین بر تو گریه کند حتی حیوانات صحرایی و دریایی برای مصیبت جانسوز تو اشک بریزند.»
📚منبع
امالی، شیخ صدوق، مجلس ۳۰
مقتل الحسین، مقرّم، ص ۲۴۰
سوگنامه آل محمد(ص)، محمد محمدی اشتهاردی، ص ۵۹
#امام_حسن
#شهادت_امام_حسن
.
🏴 هنگام شهادت، رنگ بدن امام حسن مجتبی(ع) سبز شد؛
علامه مجلسی(ره) میگوید: در بعضی از تألیفات اصحاب ما (علمای شیعه) روایت شده که وقتی عمر امام حسن(ع) تمام شد و وفاتش نزدیک گردید و زهر در بدن مبارکش جاری شد رنگش تغییر کرد و سبز شد. حسین (ع) به برادر گفت: «چرا میبینم رنگت به سبزی گراییده است؟» امام حسن(ع) گریه کرد و فرمود: «برادرم همانا حدیث جدم درباره من و تو صحیح است و تحقق مییابد»
سپس دست بر گردن هم انداختند و بسیار گریستند. در مورد این مطلب از آن حضرت سوال شد فرمودند: «جدم به من خبر داد و فرمود هنگامی که در شب معراج به باغهای بهشت وارد شدم و به خانههای اهل ایمان عبور کردم دو قصر عالی دیدم که هر دو مانند هم و در کنار همند فقط یکی از آنها از زبرجد سبز و دیگری از یاقوت سرخ بود. گفتم: ای جبرئیل! این دو قصر برای کیست؟ گفت: یکی برای حسن و دیگری برای حسین است. گفتم: ای جبرئیل! چرا هر دو یک رنگ نیستند؟ جبرئیل سکوت کرد و جواب نداد. گفتم: چرا حرف نمیزنی؟ گفت: از تو شرم میکنم. گفتم: تو را به خدا از تو میخواهم به من خبر دهی. جبرئیل گفت: اما سبزی قصر نشانه آن است که او به وسیله سمّ و زهر از دنیا میرود و رنگ او موقع مرگش سبز میشود و اما سرخی قصر حسین نشانه آن است که او به قتل میرسد و چهره او به وسیله خون سرخ میشود.»
آنگاه هر دو گریه کردند و حاضرین نیز گریه سر دادند و ضجّه زدند.
📚منبع
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۴، ص ۱۴۵
مصائب الاولیا (مقتل چهارده معصوم)، اصغر تاجیک ورامینی، ج ۱، ص ۲۴۵
#امام_حسن
◾️ سخن مروان درباره امام حسن مجتبی (ع)؛
ابوالفرج روایت کرده که وقتی جنازه امام حسن(ع) را به سمت بقیع حرکت دادند و آتش فتنه منتفی گشت مروان نیز مشایعت کرد و سریر امام حسن(ع) را بر دوش کشید. امام حسین(ع) فرمود: «آیا جنازه امام حسن(ع) را حمل میکنی؟ حال آنکه به خدا قسم پیوسته در حال حیات برادرم دل او را پر از خون نمودی؟»
مروان گفت: من این کارها را با کسی کردم که حلم و بردباری او با کوهی معادل بود.
📚منبع
سوگنامه آل محمد(ص)، محمد محمدی اشتهاردی، ص ۱۵۰
#امام_حسن
#شهادت_امام_حسن
📣 توطئه خوارج بر علیه امام حسن (ع)؛
خوارج یعنی همان مقدس مآبهای جاهل در کمین امام حسن(ع) بودند تا آن حضرت را بکشند. بهانه آنها این بود که چرا با معاویه ترک جنگ کرده است.
آن حضرت را (العیاذ بالله) مشرک و مُذلِّ المومنین میخواندند. یکی از آنها به نام جرّاح بن سنان در مسیر مدائن سر راه دهنه اسب آن حضرت را گرفت و با شمشیری که در دست داشت چنان به ران آن حضرت زد که گوشت شکافته شد و به استخوان رسید.
امام از شدت آن زخم دست به گردن آن مرد افکند و با هم به زمین افتادند یکی از شیعیان امام حسن (ع) به نام عبدالله بن خطل برجهید و شمشیر ضارب را از او گرفت و او را کشت. مرد دیگری را نیز که همراه آن جنایتکار بود گرفتند و کشتند.
امام حسن(ع) را در مدائن به خانه سعد بن مسعود ثقفی والی مدائن بردند و در آنجا به معالجه پرداخت.
📚منبع
ترجمه ارشاد مفید، ج ۲، ص ۸
سوگنامه آل محمد(ص)، محمد محمدی اشتهاردی، ص ۵۷
#امام_حسن
#شهادت_امام_حسن
........
.
◾️نانجیبانی که سجّاده از زیر پای امام حسن علیهالسلام کشیدند و خنجر به پای مبارک آن حضرت زدند و از بالای اسب او را به زمین انداختند...
شیخ مفید در «الارشاد» مینویسد:
در نزدیکی مدائن در محلی به نام «ساباط» إمام حسن علیهالسلام خطبهای برای یاران خود ایراد نمودند تا بدین جهت آنان را امتحان کنند؛ سپس وارد خیمه شدند و بر روی سجاده خود به عبادت پرداختند.
در این هنگام بود که برخی از خوارج و منافقینی که در لشکر آن حضرت بودند،
ثُمَّ شَدُّوا عَلَی فُسْطَاطِهِ وَ انْتَهَبُوهُ حَتَّی أَخَذُوا مُصَلَّاهُ مِنْ تَحْتِهِ
▪️به خیمههای آن حضرت هجوم آورده و اموال وی را غارت کردند و حتی سجاده آن حضرت را از زیر پایش کشیدند.
🩸با مشاهده این وضعیت، شب هنگام، امام علیهالسلام از تاریکی شب استفاده کردند و در حال عبور از ساباط مدائن بودند که ملعونی از بنی اسد که به او «جراح بن سنان» میگفتند بر سر راه آن حضرت آمد و در حالی که خنجری در دست داشت، افسار اسب امام را گرفت و گفت:
اللَّهُ أَکْبَرُ أَشْرَکْتَ یَا حَسَنُ کَمَا أَشْرَکَ أَبُوکَ مِنْ قَبْلُ
▪️اللّه اکبر ای حسن! همان طور که پدرت پیش از این کافر شد، تو نیز کافر شدی.
ثُمَّ طَعَنَهُ فِی فَخِذِهِ فَشَقَّهُ حَتَّی بَلَغَ الْعَظْمَ
▪️آنگاه با خنجری که در دست داشت آن چنان به ران آن حضرت زد که آن را شکافت و به استخوان رسید.
ثُمَّ اعْتَنَقَهُ الْحَسَنُ علیه السلام وَ خَرَّا جَمِیعاً إِلَی الْأَرْضِ
▪️امام حسن علیه السّلام دست به گردن آن ملعون انداخت و هر دو روی زمین افتادند.
📚الإرشاد ص ۱۷۰
📚بحارالانوار ج۴۴ ص۴۷
✍ آه یا امام مجتبی...
چه کنیم تا اسم «با صورت به زمین خوردن» و «از بالای اسب به زمین افتادن» میآید، خاطر ما به همان ساعتی میرود که «مُقبل» آن ساعت دردناک را اینگونه سرود و «سیّد بن طاووس» اینگونه نوشت:
➖... ضعف و سُستی در اثر زخمها و جراحات بسیار، بر سیدالشهداء علیهالسلام عارض شد و از اثر اصابت تیرهای بسیار بر بدنش، مانند خارپشت به نظر میآمد. در این هنگام، صالح بن وهب مَرّی (یا مُزنی) ملعون با نیزهای بر پهلوی امام عليهالسلام زد،
فَسَقَطَ الْحُسَيْنُ علیهالسلام عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَيْمَنِ.
▪️در این هنگام، سیدالشهداء علیهالسلام از بالای اسب با گونه راست، بر زمین افتاد.
📚لهوف ص۱۹۳
➖هوا ز جور مخالف،چو قیرگون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گـردید
بلند مرتبـه شاهی ز صدر زین افــتاد
اگــر غلط نکنم، عرش بر زمین افتاد...
#شهادت_امام_حسن علیهالسلام
.
.
انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم
🔅 #پيامبر_خدا صلىالله عليه وآله:
✍️ حُبّى و حُبُّ اَهْلِ بَيْتى نافِعٌ فى سَبْعَةِ مَواطِنَ اَهْوالُـهُنَّ عَظيـمَةٌ: عِنْـدَ الوَفـاةِ و فِى الْقـَبْـرِ وَ عِنْدَالنُّشُورِ وَ عِنْدَالِكتابِ وَ عِنْدَ الحِسابِ وَ عِنْدَ المـيزانِ وَ عِنْدَ الصِّراطِ؛
💠 محبّت من و محبت اهلبيـت من در هـفت جا كـه هراس آنها بسيار بزرگ است، سودمند است: ۱. هنگام مرگ، ۲. در قــبر، ۳. هنگام برانگيختهشدن، ۴. هنگام دريافت نامه اعمال، ۵. هنگام حسابرسى، ۶. هنگام سنجش اعمال، ۷. هنگام عبور از صراط.
📚 امالى صدوق، ص۱۸
#رسول_الله
#گریز_زیارت_عاشورا
.
.
🏴سبک #شور_توسلی شهادت حضرت امام ابالحسن الرضا علیه آلاف و التحیه و الثنا
#شور_امام_رضا ۱۴۰۲
#بو_کردم
🏴بند اول
بو کردم خاک مشهد و
رو کردم سمت گنبد و
گفتم جانم رضا
گفتن محرم رازی تو
دیدم مهمون نوازی تو
گفتم جان رضا
ای جانانم رضا
ای سلطانم رضا
آقا جانم رضا
آقا جانم رضا
🏴بند دوم
تو قلبم تا غصه نشست
تو حرمت دلم شکست
گفتم جانم رضا
گفتن راه میدی بدارو
گفتن میدی کربلارو
گفتم جانم رضا
ای تسکینم رضا
ای تلقینم رضا
من مسکینم رضا
آقا جانم رضا
🏴بند سوم
دیدم تا زائراتو من
اون خیل عاشقاتو من
گفتم جانم رضا
گفتن از پنجره فولاد
گفتن اینجا مریض میاد
گفتم جانم رضا
ای دلدارم رضا
دوست دارم رضا
من بیمارم رضا
آقا جانم رضا
🏴بند چهارم
دیدم باب الجوادتو
مسجد گوهرشادتو
گفتم جانم رضا
گفتن مهمونِ حضرتی
خوردم غذای حضرتی
گفتم جانم رضا
مجنونتم رضا
مدیونتم رضا
ممنونتم رضا
آقا جانم رضا
۱۴۰۲/۰۶/۲۳
#شور #آخر_صفر #امام_رضا
✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
4_5850573350753013031.mp3
7.84M
🔖منبر کامل 🔖
#استاد_رفیعی
#امام_رضا علیه السلام مبارزی خستگی ناپذیر
♦️جلسه اول
4_5850573350753013033.mp3
52.31M
🔖منبر کامل 🔖
#استاد_رفیعی
#امام_رضا علیه السلام مبارزی خستگی ناپذیر
♦️جلسه دوم
1_1072168111.mp3
13.06M
🔖منبر کامل 🔖
🔷شهادت #امام_رضا علیه السلام
#استاد_رفیعی
‼️موضوع سخنرانی 👇
💠 اخلاق اجتماعی امام رضا علیه السلام
#شهادت_امام_رضا علیه السلام
D1737222T17791086(Web).mp3
15.56M
🔖منبر کامل 🔖
🔷شهادت #امام_رضا علیه السلام
#استاد_رفیعی
‼️موضوع سخنرانی 👇
💠سیره عبادی امام رضا علیه السلام
#شهادت_امام_رضا علیه السلام
عنایت امام رضا به ورشکسته عالی.mp3
6.12M
🔖منبر کوتاه 🔖
#امام_رضا علیه السلام
#استاد_عالی
💠 تاجر ورشکسته و توسل به امام رضا علیه السلام💠
#شهادت_امام_رضا علیه السلام
🔷داستان زیبا ‼️
D1737815T15793993(Web).mp3
14M
🔖منبر کامل صوتی 🔖
🔷 #امام_رضا علیه السلام
#استاد_انصاریان
‼️موضوع سخنرانی 👇
💠ارکان ایمان از منظر امام رضا علیه السلام
#شهادت_امام_رضا علیه السلام
.
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
با نوای: #حاج_مرتضی_طاهری
💠موضوع:
✅مقدمه روضه ـ روضه تحقیقی
دل به عشق تو اسیر است مرا یادی کن
عاشقی خسته و بشکسته ام امدادی کن
یار شیرین دهنان یاد ز فرهادی کن
خسته از ظلم دل خویش شدم دادی کن
کن نگاهی به دل من که پر از شور شود
مگذارش به نگاهی ز درت دور شود
ای درت باب خدا ای حرمت باغ بهشت
ای خدا جوی خدا روی خداوند سرشت
در دلم نام تو را دست خداوند نوشت
ای همه حسن نظر کن تو بر این بنده ی زشت
زشتی من ز نگاهت همه زیبا گردد
بر روی دل در الطاف خدا وا گردد
ای صفای همه عالم به صفای حرمت
انبیا دیده گشودند به لطف و کرمت
سر نهادند بر آن بارگه محترمت
نفس هر دو جهان بسته به یک لحظه دمت
در دو دست تو سر رشته ی تقدیر و قضاست
تو رضایی ز رضای تو خداوند رضاست
به ولای تو دلم در دو جهان شاد بود
زندگی بی تو چنان شاخه ی در باد بود
بی تو هر زمزمه ای بیهده فریاد بود
قبله گاه دل ما پنجره فولاد بود
حرم و صحن تو چون روضه ی رضوان من است
یاد تو مایه ی آرامش طوفان من است
همه ی اماما رئوفن اما به امام رضا میگن امام رئوف، همه ی ائمه کریمن ام به امام حسن میگن کریم اهل بیت چرا؟ برای اینکه امام حسن قاتلشم وقتی اومد کنار بسترش می لرزید فرمود: زود برو تا حسینم نیومده... چرا به امام رضا میگن امام رئوف برا اینکه حیووناهم وقتی مستأصل میشن پناه می برن به امام رضا، آهو رُ که همه ی عالم می دونن، اون شتر رُ قبل انقلاب اونایی که یادشونه از تو کشتارگاه مشهد فرار کرد اومد تو صحن امام رضا که روزنامه ها عکسشُ زدن جلوی پنجره فولاد می دیدن اشکش داره می چکه از چشم این حیوان، صاحبش گفت من اینُ به امام رضا بخشیدم.
از قول آیت الله مروارید نقل می کنن که آخر شبی می خواستم مشرف شم حرم، عجله هم داشتم اما دیدم دم صحن شلوغه اومدم جلو ببینم چه خبره دیدم یه سگی دستاشُ دراز کرده سرشُ آورده بالا به گنبد امام رضا داره نگاه می کنه و اشک داره از چشای این حیون می ریزه و عوعو می کنه؛ گفتم بایستم ببینم چه خبره، دقایقی بعد دیدم یه ماشین آخرین مدل اومد ایستاد و یه کسی از پشت فرمون خیلی متشخص پیاده شد در عقبُ باز کرد یه اسمی صدا کرد این حیون پاشد رفت صندلی عقب دراز کشید درُ بست نشست پشت فرمون؛ اومدم جلو گفتم جان امام رضا بگو ببینم چیه ماجرا. گفت این سگ از وقتی کوچک بود آوردیم تو خونمون خونه ی ما در یکی از محلات شمال شهر مشهده اطرافش بیابان زیاده احتیاج داشتیم خونمونم بزرگه بهش می رسیدیم به دردمون می خورد حالا پیر شده به جز دردسر چیزی نداره به اصرار همسرم از خونه بیرونش کرده بودم الان خوابیده بودم خواب دیدم امام رضارُ فرمود: پاشو بیا این حیوونُ ببر دیگه تا زنده است از خونت بیرونش نکن...
ای تو آرامش جانم به نگاهم بنواز
بر درت همچو گدای سر راهم بنواز
تو رئوفی و من آن عبد سیاهم بنواز
گر چه آلوده ی هر جرم و گناهم بنواز
تو نوازش کن و از بهر خدا ناز مکن
پرده از زشتی اعمال بدم باز مکن
#نکات
توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است.
.👇
4_5798386044952904244.mp3
6.72M
#تحلیل_مداحی
#حاج_مرتضی_طاهری
تحلیل📗 #دکتر_محمد_فراهانی
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#موضوع: مقدمه روضه ـ روضه تحقیقی
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی
▪︎مجلس کامل امام رضا ع
و گریز به روضه حضرت علی اکبر ع
▪︎سلام آقا پناه بی پناهانی...
▪︎یا امام رضا سلام آقا...
▪︎#شهادت_امام_رضا
👇👇
4_5825469962692594845.ogg
1.49M
▪︎#مجلس_کامل_امام_رضا
و گریز به روضه حضرت علی اکبر ع
▪︎سلام آقا پناه بی پناهانی...
enc_16260097871323158561055.mp3
2.46M
▪︎نوحه امام رضا ع
▪︎یا امام رضا سلام آقا...
▪︎#کربلایی_علی_پورکاوه
#امام_حسین_علیه_السلام
#دهه_سوم_صفر
#ماه_صفر
◾️ [جلسهی سیونهم _ شب بیست وششم صفر]
#دهه_ی_سوم_ماه_صفر_1445_ق
شهریور ۱۴۰۲شمسی
👈🏼 فیش منبرهای #صفر1445
👈🏼 دههی سوم_ ماه صفر المظفر ۱۴۰۲شمسی
📚 مطالب مطرح شده:
۱. مدح امام زمان عجلاللهتعالیفرجه
بهخاک پای تو سوگند، نازنین یارم
۲. حوادث روزهای پایانیِ شهادتِ رسولخدا صلیاللهعلیهوآله
_ لشکر اُسامه
_ آخرین حضور رسولخدا صلیاللهعلیهوآله در مسجد و نماز ابوبکر
_ شهادت رسولخدا صلیاللهعلیهوآله و قصه دوات و کتف
_ تحریفات گستردهی مخالفان در حوادث روزهای پایانی
۳. مواردی از خبر دادنِ رسولخدا صلیاللهعلیهوآله برای پس از خودشان
_ خبر شهادت سیدالشهداء علیهالسلام
_ خبر از شهادت حَسنین علیهماالسلام
_ خبر از نحوهی شهادت هرکدام از اهلبیت علیهمالسلام
_ خبر دادنِ از شهادتِ حضرت زهرا علیهاالسلام در لحظات آخر