eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.9هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
801 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
ز تو و معبودى غیر از تو براى من نیست. بر حکم تو صبر مى‏‌کنم اى فریادرس کسى که فریاد رسى ندارد! اى همیشه‌‏اى که پایان‏ناپذیر است! اى زنده کننده مردگان! اى برپا دارنده هر کس با آنچه که به دست آورده! میان ما و اینان داورى کن که تو بهترین داورانى. (مقتل الحسین مقرم، ص 282) لحظات شهادت سالار و سرور شهیدان عالم ‏ راوی مى‏گوید: «کنار قتلگاه ایستاده بودم و جان دادن امام علیه‌السلام را نظاره مى‏‌کردم. بخدا سوگند! هرگز به خون آغشته‌‏اى را ندیده بودم که خون بدنش رفته باشد ولى این چنین زیبا و درخشنده باشد. آنچنان نور چهره‌‏اش خیره کننده بود که اندیشه شهادت او از یادم رفت. حسین علیه‌السلام در آن حال شربتى آب مى‌‏خواست. شنیدم مردى سنگدل و بى‏‌ایمان پاسخ داد: آب نیاشامى تا بر آتش درآئى (نعوذ باللَّه) و از حمیم آن بنوشى. (وَاللَّهِ لا تَذُوقُ الْماءَ حَتَّى تَرِدَ الْحامِیَةَ فَتَشْرَبَ مِنْ حَمیمِها) امام علیه‌السلام در پاسخ فرمود: «إِنَّما أَرِدُ عَلى‏ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ وَأَسْکُنُ مَعَهُ فِی دارِهِ فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلیکٍ مُقْتَدِرٍ وَأَشْکُو إِلَیْهِ ما ارْتَکَبْتُمْ مِنِّی وَفَعَلْتُمْ بِی» بلکه من بر جدم رسول خدا وارد مى‌‏شوم و در خانه‏‌اش در بهشت جایگاه صدق و در جوار قرب خداى مقتدر ساکن مى‌‏شوم و از جنایاتى که نسبت به من روا داشتید به او شکایت مى‏‌برم.
. سپاه ابن سعد با شنیدن این سخن چنان به خشم آمدند که گویا خداوند در دل آنها هیچ رحمى قرار نداده بود. (مقتل الحسین مقرم، ص 282؛ بحارالانوار ج 45 ص 57) شهادت امام حسین علیه‌السلام در کربلا هنگام مصیبت عظمى فرا رسیده بود. حالت ضعف بر امام علیه‌السلام مستولى شده بود، هر کس با هر وسیله‌‌‌‏اى که در اختیار داشت به آن حضرت ضربه مى‏زد، ولى هر کس به قصد کشتن نزدیک آن بزرگوار مى‌‏شد، لرزه بر اندامش مى‏‌افتاد و به عقب بر مى‌‏گشت. «مالک بن نمیر» نزدیک رفت و شمشیرى بر فرق مبارکش زد که خون از سر آن حضرت جارى شد. امام علیه‌السلام فرمود: «هرگز با آن دست، غذا و آب نخورى و خدا تو را با ظالمان محشور گرداند». در تواریخ آمده است که او پس از آن چون بیچارگان در نهایت فقر و تنگدستى به سر مى‏برد و دستانش از کار افتاد. (انساب الاشراف، ج 3 ص 407) «زُرعة بن شریک» ضربه‏‌اى بر دست چپ آن حضرت وارد ساخت. «سنان بن انس» با دو سلاح نیزه و شمشیر ضرباتى بر حضرت وارد ساخت، و به آن افتخار مى‏‌کرد! زمان به کندى مى‌‏گذشت و جهان در انتظار حادثه‌‏اى عظیم بود. عمر سعد مى‌‏خواست که کار سریعتر تمام شود و انتظار به پایان رسد. به خولى بن یزید که در کنارش بود دستور داد که کار حسین علیه‌السلام را تمام کند. وى پیش رفت تا سر از بدن آن حضرت جدا سازد ولى لرزه بر اندامش افتاد و به عقب برگشت. «سنان بن انس»- بنا به نقلى- جلو رفت و شمشیرى را حواله گلوى مبارک امام کرد و گفت: «ترا مى‌‏کشم و سر از بدنت جدا مى‏‌کنم در حالى که مى‌‏دانم تو پسر رسول خدایى و پدر و مادرت بهترین خلق خدایند!»  پس سر مبارک امام را از بدن جدا کرد. (کامل ابن اثیر ج 4 ص 78 ؛ انساب الاشراف، ج3 ص 409) در روایت دیگر، شمر بن ذى الجوشن در خشم شد و روى سینه مبارک امام علیه‌السلام نشست و محاسن آن حضرت را به دست گرفت و چون خواست امام را به قتل برساند، آن حضرت لبخندى زد و فرمود: آیا مرا مى‌‏کشى در حالى که مى‏‌دانى من کیستم؟ شمر گفت: آرى، تو را خوب مى‏‌شناسم، مادرت فاطمه زهرا و پدرت على مرتضى و جدت محمد مصطفى است، تو را مى‏‌کشم و باکى ندارم! پس با دوازده ضربه سر مبارک امام علیه‌السلام را از بدن جدا ساخت. (بحارالانوار ج 45 ، ص56) دگرگونى عالَم طبیعت‏ پس از شهادت امام علیه‌السلام طبق نقل تواریخ بعد از شهادت آن حضرت، دگرگونى‏‌هایى در عالم تکوین رخ داد که خبر از وقوع حادثه عظیمى مى‏‌داد. روایات مربوط به دگرگونى‏‌هاى عالم را، شیعه و اهل سنت متفقاً نقل کرده‌‏اند از جمله: بنا به نقل سید بن طاووس در لهوف: در آن وقت غبار شدید توأم با تاریکى و طوفان سرخ فام آسمان کربلا و اطراف را فرا گرفت، سپاه ابن سعد وحشت کردند و گمان نمودند بر آنها عذاب نازل شده است. (عاشورا ریشه‌‏ها، انگیزه‌‌‏ها، رویدادها، پیامدها، آیت الله مکارم شیرازی و همکاران، ص 500) «وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُون‏» آنها که ستم کردند به زودى مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏دانند که بازگشتشان به کجاست! (سوره شعرا / 227)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. فرق شیعه و محب 🔴 به کسی که هم خودش را دوست دارد هم امامش را دوست دارد ، محب میگویند. ✅ شیعه خودش را دوست داره ولی وقتی امام هست، دیگه خودش را نمی بینه حالا یک سوال ❓ شما در یک فضایی قرار گرفتید و عده زیادی هستید و باید برای امامتان جون بدین ، چه کسانی جون میدن⁉️ ✅ شیعه جون میده ❌ ولی محب جون نمیده چون محب خودش را دوست داره و امامش رو هم دوست داره ولی شیعه جایی که امامش هست دیگه خودش را نمیبینه. پس امام باید انقدر جذبه و دلبریش بالا باشه که تو در مقابل امام خودت رو نبینی 👌 نه فقط دنیا و مافیهاش را نبینی، بلکه خودت رو هم نمیبینی 👌 تا امام حرف میزنه جونت کف دستت هست و میخواهی جونت را تقدیم کنی. امام حسین در کربلا چه شاهکاری انجام دادند که همه مست امام حسین شدن‼️ ❤️ ۴ 💎 ......................... کربلا زمینه ساز رسیدن ما به لقاءخدا ✅ ما برای لقاء خدا آفریده شدیم 👈 قبل از اینکه به لقاء برسیم، مقامی قبلش هست که به آن فنا میگویند ✅ باید به فنا برسی، یعنی بدانی که هیچ چیز نیستی و از همه وجودت بگذری🍃🍃🍃 👌 برای رسیدن به این مقام نیاز به یک جذبه خیلی قوی داریم به خاطر همین شاهکار امام حسین درکربلا مافوق تصور بشر است 🍃 یعنی شما الان هر کاری که از دستتون بربیاد برای امام حسین بکنی در مقابل امام حسین و حرکت امام حسین خیلی کوچک است 👌 به خاطر همین هیچ وقت در دستگاه امام حسین(ع) دچار عجب و ریا نمیشوید. 🛎عجب و ریا در عبادات و نماز شب خواندن و احسان کردن پیش می آید ولی در رابطه با امام حسین(ع) ابدا🚫 👌 یعنی هر کاری که انجام دهیم در مقابل امام حسین کوچک است و خجالت میکشیم سینه زدی سینه امام حسین تکه تکه شده🥀🥀🥀😭 دسته عزا راه انداختی کاروان اسرا رو ببین ..‌. .......... ارتباط مداوم با امام حسین (ع) تو را به امام درونت وصل میکند تو دین ما سفارشاتی شده که اینا باعث میشه من با امام درونم مرتبط بشم💞 و از همه مهمتر هر چی محبتمون بیشتر بشه👈 رشدمون هم بیشتر میشه و ارتباط قوی تر و وسیع تری با امام درونمون برقرار میشه ، چون 💗 پایه و اساس دین ما محبته 💗 ممکنه محبت تو وجودمون باشه مثل محبت به فرزند خانواده ،ماشین و ....... اینا نوک پیکان محبت ما رو برده به سمت خودش این پیکان محبت باید باشه ولی فلشش باید کجا باشه❓❓ ⬅️ به سمت امام و خدا حالا یکی از این ویژگی هایی که نوک پیکان رو بر می گردونه به سمت امام 👈 حرکت امام حسین تو کربلاست 👌 وقتی توجه پیدا می کنی به سمت امام حسین، نوک پیکان دلت میره به سمت امام. یعنی امام درونت آماده است برای چی❓❓ برای ارتباط برقرار کردن برای همین بزرگان دین ، سفارش میکنن سعی کنید هرروز زیارت عاشورا رو بخونید یا حداقل یه سلام با توجه به امام حسین علیه السلام بدین در طول روز ❤️ ۷ محبت امام حسین علیه السلام چگونه بوجود آمده 👤 کسی هست که محبت امام حسین را خودش کسب کرده باشه ⁉️ 💞 محبت امام حسین را به ما دادن، محبت امام حسین (ع) در فطرت ما نهادینه شده⬅️ خدا قرار داده. امام حسین (ع) در گودی قتلگاه زمانیکه از روی اسب افتادن با صورت زمین خوردن حالت سجده بهشون دست داد در آن حالت سجده به خداوند تبارک تعالی عرضه کردن: خدا، هر چی که قول بهت داده بودم همه را انجام دادم، خدا یک قولی هم شما به حسینت داده بودی، خداوند فرمایش کردن: بهت قول داده بودم که شفاعت امت مال توست... ✳️ شفاعت امت مال توست یعنی چی❓ 🥀 امام حسین همان جا عرضه داشتن خدایا من همین الان میخوام، خدا اذن داد، امام حسین همان جا در گودی قتلگاه، بذر محبتش را در وجود تمام آنهایی که در عالم ذر و در عالم دنیا بودن نهادینه کردن، در وجودهای ما محبت را کاشتن. 🌷🌷🌷 ❤️ ۸ 💎
🔆 چه شخص یا اشخاصی بدن مطهر امام حسین(ع) را دفن نمودند؟ آیا امام سجاد(ع) كه در زندان كوفه بسر می بردند در تدفین حاضر شدند؟
‌. ماجرای واقعیت دارد؟ اصل ماجرای طفلان مسلم؛ در کتب معتبر تاریخی ذکر شده و جای انکار ندارد. از جمله کتبی که به ماجرای اسارت و شهادت این دو گل نوشکفته باغ مسلم ع که پر پر شدند؛ تصریح کرده اند، لذا از تحریفات عاشورا نبوده و واقعه ای مورد انکاری نمی باشد. شیخ صدوق ره در کتاب 📚امالی خود مجلس19 ص83-88ذکر نموده است . و حتی متقدم تر از شیخ صدوق ره ؛ محمدبن سعددر 📙طبقات کبیرص77 اصل ماجرا را ؛ذکر نموده است. همچنین📘 انساب الاشراف ص266 📙مقتل الخوارزمی ج2ص49-52 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 💢 💢 اسارت اسرای روز عاشورا چند مدت طول کشید؟ در رابطه با مدت اسارت، هر چند زمان آغاز اسارت که در واقع از عصر روز عاشورا بوده است مشخص است، ولی از آنجایی که تاریخ دقیق آزاد شدن آنها که یزید ملعون بعد از سخنرانی های کوبنده امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) از دگرگونی اوضاع شام هراسان شده و به اهل بیت(ع) اجازه داد تا به مدینه برگردند،مشخص نیست، لذا نمی توان بطور دقیق مدت اسارت را بیان کرد. در ضمن مدت اقامت اهل‌بیت(ع) در دمشق، مورد اتّفاق مورّخان نیست. برخی از آنان با تعبیر مجمل: «چند روز اقامت داشتند» از مدّت اقامت اسرای كربلا، سخن گفتهاند(۱) ، امّا برخی دیگر، به مدّت اقامت یا عزاداری اهل‌بیت در دمشق تصریح كردهاند. در این میان اكثر مورّخان مدت برپاداشتن عزاداری توسّط اهل‌بیت و زنان خاندان معاویه در این شهر را سه روز دانسته‌اند.(۲) عمادالدّین طبری مدّت حضور اهل‌بیت و عزاداری آنان در دمشق را هفت روز(۳)، سید ابن‌طاووس بنا به روایتی یك ماه(۴)، و قاضی نعمان مغربی، چهل و پنج روز نوشته‌اند.(۵) در جمع بندی این چند گزارش می‌توان گفت: صرف نظر از قول متفرد قاضی نعمان كه قائل به اقامت یك ماه و نیم اسرا در شام است و همچنین دیدگاه ابن‌طاووس كه قول به یك ماه ماندن اهل‌بیت در شام را با تعبیر «قیل» بیان كرده است، وجه جمع بین عزاداری سه روزه زنان خاندان معاویه و سوگواری هفت روزه اهل‌بیت این است كه؛ چون زنان خاندان معاویه عزاداری اهل‌بیت را مشاهده كردند و پی به حقّانیت آنان بردند، از روز پنجم با آنان هم سو شده و آنان نیز مشغول عزاداری شدند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت؛ با توجّه به مدّت حضور چند روزة اهل‌بیت در ساختمان مخروبه (خرابه شام) و هم‌چنین مدّت حضور آنان در یكی از خانه‌های قصر، در مجموع، اهل‌بیت از آغاز ورود به شام حداكثر بیش از ده روز در شام اقامت نداشتند. به ویژه با توجّه به این امر كه اقامت بیشتر آنان، به هیچ رو به سود یزید نبوده و سبب بروز نارضایتی افكار عمومی و انتقاد بیشتر، از دستگاه حاكم میشد، از اینرو یزید با شتاب، درصدد استمالت و دلجویی از اهل‌بیت برآمد و آنان را رهسپار مدینه كرد. علاوه بر این با توجه به نقل صحیحی که اسیران اهل بیت در روز بیستم ماه صفر سال ۶۱ هجری مطابق با اولین اربعین شهادت امام حسین(ع) به کربلا رسیده باشند باید بیش از چند روز در دمشق نمانده باشند که شهید قاضی طباطبایی در کتاب گرانسنگ «تحقیق در اولین اربعین سیدالشهدا‌(ع)» این قول را تقویت کرده است، بنابراین میتوان گفت مدت اسارت اهل بیت حدود یک ماه بوده است. ۱ .شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۲۲؛ إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۲۴۹). ۲ . محمد بن‌سعد، ترجمة الحسین و مقتله، فصلنامه «تراثنا»، سال سوم، شماره۱۰، ص۱۹۲؛ طبری، تاریخ الامم و الملوك، ج۵، ص۴۶۲. ۳. عمادالدّین طبری، كامل بهائی، ج۲، ص۳۰۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۹۶. ۴. سید ابن‌طاووس، الاقبال بالاعمال الحسنه، ج۳، ص۱۰۱. ۵. شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۳، ص ۲۶۹. .
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. ✅ چند خواهش از ذاکران محترم اهل بیت علیهم السلام در آستانه ماه محرم: 1⃣ لطفا در مداحی ها و اشعار
. ⭕️چه موقع قطره‌ای اشک برای امام حسین (ع) یک دنیا ارزش دارد؟ 🔹اگر اشکی که ما برای او می‌ریزیم، در مسير هماهنگی روح ما باشد، روح ما پرواز کوچکی با روح حسینی بکند، ذره ای از همت او، ذره ای از غیرت او، ذره ای از حریت او، ذره ای از ایمان او، ذره ای از تقوای او، ذره ای از توحید او در ما بتابد و چنين اشکی از چشم ما جاری شود، آن هرچه دلتان بخواهد قیمت دارد. اگر گفتند به اندازه یک بال مگسش هم یک دنیا ارزش دارد باور کنید. 📕حماسه حسینی، ج ۱، ص ۱۰۰ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری ...................... گریه ی با معرفت و اشکی که ما را بر صراط مستقیم ثابت قدم بدارد، باعث نجات است و امان من النار . وگرنه عمر سعد هم در پاسخ حضرت زینب که فرمود: اما فیکم مسلم ، گریه کرده است.اما او معرفت نداشت و شد جزء قتلهء کربلا و قطعا باصورت به آتش جهنم انداخته خواهد شد. ان شاالله .
. فیش شب جمعه بسم الله الرحمن الرحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللّهِ وَابْنَ ثارِهِ * السَّلامُ عَلَیْکَ یا وِتْرَ اللّهِ المَوْتُورَ فِی السَّماواتِ(۱) شب جمعه است هوایت نکنم میمیرم یادی از صحن و سرایت نکنم، میمیرم ناله و شکوه حرام است بر عشاق، ولی از فراق تو شکایت نکنم، میمیرم (۲) دوریت درد من و نام تو درمان من است تا خود صبح صدایت نکنم، میمیرم(۳) به دعا کردن تو نوکر این خانه شدم هر سحر شکر دعایت نکنم، میمیرم (۴) وضع من را به خدا روضه تو سامان داد(۵) من اگر گریه برایت نکنم، میمیرم جان ناقابل من کاش فدای تو شود(۶) اگر این جان به فدایت نکنم، میمیرم! شعرهایم همگی درد فراق است...ببخش صحبت از کرب و بلایت نکنم، میمیرم(۷) ______ مستندات (۱) زیارت شب جمعه امام حسین علیه السلام. (۲) در راه عشق باید سختی کشید و گلایه نکرد، اما یا ابا عبدالله داغ عشق شما خیلی جانگدازه، من نه اما هرکس واقعا عاشق شما شد جان داد یه نمونش حضرت زینب کبری سلام الله علیها، یه نمونش دخترتون تو خرابه، یه نمونه ریزش شهدای جنگ ما پشت پیراهناشون نوشتن: وضو در فرات ، نماز در کربلا، .... شور حسین است چه ها می کند ، عشق حسین درد دوا می کند. (۳)برای شب جمعه اعمال زیادی نقل کردند اما هیچکدام به زیارت ابی عبدالله نمی‌رسه. ما ها که کربلا رفتیم یاد شما می رفتیم. سبک دار: شب‌های جمعه می گیرم هواتو ، اشک غریبی میریزم برا تو... (۴) اگه من به این راه اومدم خدا خواسته که بیام در خونه شما، امام صادق(ع) مى فرماید: «من ارادالله به الخیر قذف فى قلبه حب الحسین و حب زیارته و من ارادالله به السوء قذف فى قلبه بغض الحسین و بغض زیارته؛ هرگاه خداوند اراده خیرى به بنده خود کند در قلب او محبت امام حسین(ع) و زیارت او را قرار مى دهد» (وسائل الشیعه، ج ۱۴، باب استجاب زیاره الحسین –ع- . (۵) گریه برای مصائب وارده بر امام حسین علیه السلام دارای آثار فردی، اجتماعی، دنیایی و آخرتی است، چرا که گریه برای آن حضرت، نوعی پیوند با حرکت، راه و روش و هدف آن حضرت است. از این رو گریه برای او، باعث آمادگی برای مبارزه و جهاد با فساد و سبب امیدواری و رسیدن به هدف نهایی است. مرثیه، شوق و محبت را به حدی بالا می برد که گریه کنندگان برای ایصال به مطلوب خود، زمینه هرگونه فداکاری و از خود گذشتگی را در خود احساس می کنند. گریه برای امام حسین علیه السلام نیروی ایمان را از هر جهت بسیج کرده ضعف و ناامیدی را از انسان دور می کند و محرک احساسات پاک مردم است . در روایات نیز آثاری برای گریه برای امام حسین علیه السلام ذکر شده است که به نمونه هایی اشاره می شود : 1 - بخشش گناهان قال الرضاعلیه السلام: «فعلی مثل الحسین علیه السلام فلیبک الباکون فان البکاء علیه یحط الذنوب العظام (27) ; برای مثل حسین علیه السلام باید گریه کنندگان گریه کنند. چرا که گریه بر آن حضرت، گناهان بزرگ را محو می کند .» 2 - درود خداوند قال رسول الله صلی الله علیه وآله: «الا و صلی الله علی الباکین علی الحسین رحمة و شفقة (28) ; آگاه باشید که خداوند بر گریه کنندگان برای حسین علیه السلام، از روی رحمت و مهربانی درود می فرستد .» 3 - طلب مغفرت از ناحیه امام حسین علیه السلام قال الصادق علیه السلام: «انه علیه السلام لیری من یبکیه فیستغفر له رحمة له (29) ; حقا که [حسین علیه السلام] کسی را که برای او گریه می کند، می بیند و به خاطر رحمت براو برایش استغفار می کند .» 4 - دوری از جهنم قال الله سبحانه لموسی علیه السلام: «یا موسی اعلم انه من بکی علیه او ابکی او تباکی حرمت جسده علی النار (30) ; ای موسی! بدان که هرکس برای حسین علیه السلام گریه کند یا بگریاند یا وانمود به گریه کردن کند، بدنش را بر آتش حرام کردم .» 5 - شادمانی در بهشت قال رسول الله صلی الله علیه وآله: «یا فاطمة! کل عین باکیة یوم القیامة، الا عین بکت علی مصاب الحسین فانها ضاحکة مستبشرة بنعیم الجنة (31) ; ای فاطمه علیها السلام! هر چشمی در روز قیامت گریان است، مگر چشمی که برای مصیبت حسین علیه السلام گریه کرده باشد که به وسیله نعمت های بهشت خندان و شادمان خواهد بود .» ثمره دوم یعنی درود خدا زندگی انسان را سر و سامان می دهد. (۶) من که هیچ بلکه در زیارت جامعه کبیره می خوانیم. «بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی وَ نَفْسِی وَ أَهْلِی وَ مَالِی» حالا ما بگیم ، یک کاری بکن پدر و مادر من، اهل و عیال من، مالم و همه هستی ام را فدای تو کنم. (۷) وقتی اینهمه محبت و علاقه رو تو دلمون می بینیم باید یاد این حدیث بیفتیم. قالَ رَسُولُ اللّهِ (صلّى اللّه علیه و آله):«اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤمنینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً.» پیامبر اکرم (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: «براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی‌شود.» (جامع احادیث
. ... الشیعه ، ج 12، ص 556) مگه این آقا رو چه جور به شهادت رسوند که سخت ترین نوع شهادت بود و ماندگار شد. بزار امام رضا جواب بده. راوی می گه یه روزی خدمت امام رضا علیه‌السلام رسیدم. حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی مَحْمُودٍ قَالَ قَالَ الرِّضَا ع إِنَّ الْمُحَرَّمَ شَهْرٌ کَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِیَّةِ یُحَرِّمُونَ فِیهِ الْقِتَالَ فَاسْتُحِلَّتْ فِیهِ دِمَاؤُنَا وَ هُتِکَ فِیهِ حُرْمَتُنَا وَ سُبِیَ فِیهِ ذَرَارِیُّنَا وَ نِسَاؤُنَا وَ أُضْرِمَتِ النِّیرَانُ فِی مَضَارِبِنَا وَ انْتُهِبَ مَا فِیهَا مِنْ ثَقَلِنَا وَ لَمْ تُرْعَ لِرَسُولِ اللَّهِ حُرْمَةٌ فِی أَمْرِنَا إِنَّ یَوْمَ الْحُسَیْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا وَ أَذَلَّ عَزِیزَنَا بِأَرْضِ کَرْبٍ وَ بَلَاءٍ وَ أَوْرَثَتْنَا [یَا أَرْضَ کَرْبٍ وَ بَلَاءٍ أَوْرَثْتِنَا] الْکَرْبَ [وَ] الْبَلَاءَ إِلَى یَوْمِ الِانْقِضَاءِ فَعَلَى مِثْلِ الْحُسَیْنِ فَلْیَبْکِ الْبَاکُونَ فَإِنَّ الْبُکَاءَ یَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ ثُمَّ قَالَ ع کَانَ أَبِی ع إِذَا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لَا یُرَى ضَاحِکاً وَ کَانَتِ الْکِئَابَةُ تَغْلِبُ عَلَیْهِ حَتَّى یَمْضِیَ مِنْهُ عَشَرَةُ أَیَّامٍ فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْعَاشِرِ کَانَ ذَلِکَ الْیَوْمُ یَوْمَ مُصِیبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکَائِهِ وَ یَقُولُ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی قُتِلَ فِیهِ الْحُسَیْنُ (ع ) امام رضا(ع) فرمود: محرم؛ ماهى بود که اهل جاهلیت جنگ را در آن حرام مى‌ دانستند. اما اینها خون ما را در آن حلال شمردند و حرمت ما را هتک کردند و فرزندان و زنان ما را اسیر کردند و آتش به خیمه هاى ما زدند و وسایل آنها را چپاول کردند و رعایت رسول خدا(ص) را در سفارش به ما نکردند. روز شهادت حسین(ع) چشم ما را ریش کرد و اشک ما را روان ساخت و عزیز ما را در زمین کربلا خوار کرد و ما را تا قیامت به گرفتارى و بلا دچار ساخت. اگر کسی خواست گریه کند، بر مانند حسین باید گریه کند. این گریه، گناهان بزرگ را بریزد. سپس فرمود: شیوه پدرم این بود که وقتی محرم می‌‌شد خنده نداشت و اندوه بر او غالب بود تا روز دهم. روز دهم؛ روز مصیبت و حزن و گریه اش بود و می‌‌فرمود در این روز حسین(ع) کشته شد. مسند الامام الرضا علیه السلام جلد ۲ صفحه ۲۷ ؛ أمالی صدوق ص ۱۲۸. .
بسم الله الرحمن الرحیم فیش روضه حضرت زینب سلام الله علیها السلام علیک یا صاحب الزمان آجرک الله فی مصیبة جدک الغریب هی داد می زنیم که از تو نشانه نیست یک روز می رسی تو و جای بهانه نیست ما را به بام خود بنشان که بدون تو در هیچ جا نشانه ای از آب و دانه نیست گفتم بیا به خانه ی قلبم؛ تو آمدی... تو آمدی ولی کسی انگار خانه نیست با تیغ روزگار چه بهتر جدا شود وقتی سرم طفیلی این آستانه نیست عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان دیگر زیاد بر لبمان این ترانه نیست جز در غم کمان شدن عمه زینبت خون اشک های جاری تو بی کرانه نیست.(۱) ✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅ يکی از مداحان زاهد و عابد تبریز به نام ملاسلطان علی تبریزی، به زیارت حضرت صاحب(عج) نائل آمد. از حضرتشان پرسید: این قولی که از شما نقل میکنند :«لأَندُبَنَّک صَباحاً و مَساءً و لأَبکینَّ عَلَیک بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً. هر صبح و شام بر تو گریه و شیون می کنم و در مصیبت تو به جای اشک، خون می گریم.» صحیح است؟ حضرت فرمودند: بله، درست است. - آیا برای مصیبت ارباً اربا شدن عمویتان حضرت علی اکبر(ع) است که شما خون گریه می‌کنید؟ - اگر عمویم علی اکبر(ع) هم بود، خود خون گریه میکرد. - آیا برای مصیبت علقمه و عمویتان حضرت ابالفضل العباس(ع) است؟ - اگر عمویم عباس(ع) هم بود خون گریه میکرد. - آیا برای مصیبت جدتان حضرت سید الشهدا(ع) و گودی قتلگاه است؟ - اگر جدم هم بود، خون گریه میکرد. - پس این کدام مصیبت است که شما برایش خون گریه میکنید؟ - اسارت عمه جانم زینب(سلام الله علیها) ..(۲) ❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️ تو همین ایام بود( به نقلی ۱۹ محرم) که کاروان اسرای ابی عبدالله رو از کوفه به سمت شام می بردن، زنهای غیر هاشمیه از انصار امام حسین(علیه السلام) که در کربلا اسیر شدند با شفاعت اقوام و قبایلشان نزد ابن زیاد از قید اسیری خلاص شدند، و فقط زنهای هاشمیات برای اسارت به شام برده شدند.(۳) حالا تجسم کنید بچه های کوچیک مثل سکینه خانم و رقیه خانم سلام الله علیها دارن این صحنه ها رو می بینند حق دارن اگه به عمه زینب سلام الله علیها بگن، عمه جان مگه پدر بزرگ ما بزرگ اهل کوفه نبود؟ مگه شما معلم قرآن زنان کوفه نبودی؟ چرا برای زنای دیگه کسی اومد شفاعت کرد حتی سرهای خودشون رو کسی هم بردن اما کسی نمیاد ما رو ببره مگه ما کسی نداریم. یا ابا عبدالله. زینب چی جواب این بچه ها رو بده فقط باید با سر رو نیزه حرف بزنه زبان حال بگم. ✅سبک دار من مانده ام تنهای تنها، من مانده ام تنها میان سیل غمها، حبیبم سیل غم‌ها(۲) هجران تو ای یار جانی ( آتشم زد)۲ جان اخا این بی همزبانی (آتشم زد) ۲ من می روم تنها و خسته، با کوله باری از غم و درد شکسته حبیبم قلب شکسته. جانان من ، این رفتن تو ، (آتشم زد)۲ آن غصه پیراهن تو ، (آتشم زد)۲ ای همسفر این نیمه راهی، رسمش نبود و می کشم از سینه آهی می کشم از سینه آهی۲ ای کربلا من آمدم با شش برادر از تو جدا می گردم اما بی برادر ای ساربان آهسته تر چون ، گم کرده ام اینجا گلی را در یم خون محبوبم از کف رفتی و گریه کردم، تنها میان خیل دشمن ، گریه کردم. _________________________________ مستندات. (۱)شاعر: محمد بیابانی (۲)📚شیفتگان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشّریف، کتاب، العبقري الحسان. (۳)1- ابصارالعین فی انصار الحسین (علیه السلام): ص 133. .
. 🔖منبر کوتاه متنی🔖 علیه السلام 💠 دعا، وسیله هدایتگری امام سجاد علیه السلام 🔸در عصر امامت حضرت سجّاد(علیه السلام)، خفقان سراسر جامعه‌ی اسلامی را فرا گرفته و حاکمان اموی، امام (علیه‌ا‌لسلام) را خانه‌ نشین کرده و دَر خانه‌ی ایشان را به روی شیعیان بسته بودند. پس از فاجعه‌ی عظیم عاشورا، و شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر آن زمان، دیگر امکان مبارزه مسلحانه با حکام فاسد بنی‌امیه امکان‌پذیر نبود و می‌بایست از روشی برای تبلیغ و حفظ دین استفاده می‌شد تا علاوه‌بر هدایت فرهنگی و تربیتی جامعه، کمترین حساسیت و اصطکاک را با حاکمان داشته باشد و در چنین شرایطی امام سجاد(علیه‌ا‌لسلام) همچون دیگر امامان معصوم (علیهم‌ا‌لسلام)، بهترین وسیله در عصر خود را برای نیل به اهداف عالی خود و نجات انسان‌ها از فرو رفتن در منجلاب جهل و گمراهی به‌کار گرفتند. این شیوه در قالب «دعا و مناجات» متجلّی گشت که بی‌شک، حتی از جهاد با شمشیر و نبرد مسلحانه در آن زمان فراگیرتر و تأثیرگذارتر بوده است. 🔸دعا و نیایش پیوندی معنوی میان انسان و پروردگار است و از یک سو اثر تربیتی و سازندگی مهمی برای نجات انسان از مفاسد فردی را فراهم می‌کند و از سوی دیگر مایه‌ی رشد و تعالی جامعه می‌گردد. گرچه یکی از ابعاد تبلیغ حضرت زین‌العابدین(علیه‌ا‌لسلام) با استفاده از ابزار دعا، بُعد شخصی و فردی و رسیدن به عالی‌ترین درجات قرب الهی بوده‌است، اما ورای آن، هدف بزرگتری توسط آن حضرت دنبال می‌شد. ایشان با ترویج دعاها و مناجات‌هایی که مملو از معارف، حقوق و وظایف شیعیان بودند آنچه که انسان برای سعادت خود بدان نیاز دارد ـ از اصول اعتقادات، احکام و فروعات دین، معارف توحیدی و عرفانی گرفته تا اخلاقیات و مسائل اجتماعی و سیاسی ـ را به آن‌ها می‌آموختند. 🔸علاوه‌ بر تحکیم عقاید در میان امت اسلامی توسط امام سجاد(علیه‌ا‌لسلام)، به‌واسطه‌ی فتوحاتی که به دست خلفا و حکام بنی‌امیّه در آن زمان صورت گرفت، زمینه‌هایی برای راه‌یابی فرهنگ و تمدن‌های ملت‌های بیگانه به سوی سرزمین اسلامی نیز فراهم بود و افکار و عقاید گوناگونی از این طریق وارد حوزه‌ی اسلامی شد. 🔸از سوی دیگر، منافقان به دلیل منافع شخصی، به ظاهر مسلمان شده، به نشر افکار منحرف و شبهات گوناگون مشغول بودند. این مسائل موجب شد که جامعه‌ی اسلامی از لحاظ اعتقادات در معرض انحطاط و سقوط فکری قرار گیرد. امام(علیه‌ا‌لسلام) نیز برای مقابله با چنین انحرافاتی به تبیین اندیشه‌ی اصیل اسلامی پرداختند و در قالب دعا، اصول اعتقادی اسلام (توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد) را به روش صحیح معرفی می‌کردند. ایام .
. چند از احادیث علیه السلام پنج اثر خوب صحبت کردن امام سجاد علیه السلام روایتی در مورد گفتار نیکو نقل شده، که اثراتی برای آن ذکر شده است .. 1⃣ مال انسان را زیاد میکند؛ يُثْرِي الْمَالَ 2⃣ رزق و روزی انسان را زیاد میکند؛ وَ يُنْمِي الرِّزْقَ 3⃣ اجل را به تاخیر می اندازد؛ وَ يُنْسِي فِي الْأَجَلِ 4⃣ انسان را در میان اهل و خانواده خود محبوب میکند؛ وَ يُحَبِّبُ إِلَى الْأَهْلِ 5⃣ انسان را داخل بهشت می کند؛ وَ يُدْخِلُ الْجَنَّةَ. 📚 الأمالي( للصدوق)؛ ص2 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 📝سه اثر دعای مومن امام سجاد علیه السلام: المؤمنُ مِن دُعائهِ على ثلاثٍ: إمّا أن يُدَّخَرَ لَهُ، و إمّا أن يُعَجَّلَ لَهُ، و إمّا أن يُدْفَعَ عَنهُ بَلاءٌ يُريدُ أن يُصِيبَهُ؛ دعاى مؤمن از سه حال خارج نيست: 📌🔷🔹 يا برايش ذخيره مى‌گردد، 📌🔷🔹 يا در دنيا برآورده مى‌شود، 📌🔷🔹 يا بلايى كه مى‌خواهد به او برسد، دفع مى‌شود. 📚 تحف العقول، ص 280 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 امام سجاد علیه السلام می فرمایند : انسان مومن پنج نشانه دارد: 🌺علَاماتُ المُؤمِن خَمسٌ: الوَرَعُ فِی الخَلوَةِ، والصَّدَقَةُ فِی القِلَّةِ، والصَّبرُ عِندَ المُصِیبَةِ،‌ والحِلمُ عِندَ الغَضَبِ، والصِّدقُ 🔹پرهیز از گناه در خلوت، 🔹صدقه دادن در هنگام تنگدستی،‌ 🔹شکیبایی در وقت مصیبت، 🔹بردباری در حال خشم 🔹 و راستگویی به هنگام ترس. 📚الخصال، جلد 1، صفحه 269 .
. 📌فلسفه از زبان امام علیه السلام امام حسین(ع) فرمود: «اگر آنان(بنی امیه) از من تقاضاي هم نکنند من باز هم آرام و ساکت نخواهم نشست ؛ زیرا اختلاف من با دستگاه خلافت تنها بر سر بیعت با نیست که با سکوت آنان در موضوع بیعت، من نیز سکوت اختیار کنم؛ بلکه وجود یزید و خاندان وي موجب پیدایش ◀️ و ستم ◀️ و سبب ◀️ و در اسلام گردیده و این وظیفه من است که در راه اصلاح این مفاسد و امر به معروف و نهی از منکر و احیاي قانون جدم رسول خدا(ص) و زنده کردن راه و رسم پدرم (ع) و و داد بپا خیزم و ریشه این نابسامانی ها را که خاندان بنی امیه است قلع و قمع نمایم.» 📚ابن‌اعثم كوفي، کتاب الفتوح، ج5، ص21؛ 📚خوارزمي، مقتل‌الحسين، ج1، ص189 ـ 188؛ 📚ابن‌شهراشوب، مناقب آل‌ابي‌طالب، ج4، ص97‎. .
📌قاتل امام حسین علیه السلام کیست؟ پاسخ: بین و ، شهادت امام (ع) توسط بن‏ ذي الجوشن شهرت دارد، اما برخلاف این شهرت، دیدگاه مورخان کهن و حتی معاصر بر اساس اسناد بر این است که قاتل سیدالشهدا، است. ◀️طبق گزارش ، آنگاه که دشمنان از اطراف امام (ع) پراکنده شدند در حاليکه او گاهي با صورت روي زمين مي‌افتاد و گاهي برمي‌خاست. در اين حال سنان بن‌ اَنس به او نزديک شد و با ضربتي بر امام زد که در اثر آن، امام نقش بر زمين شد. سنان، به بن‌‌يزيد اصبحي گفت: سر حسین(ع) را از بدن جدا کن!. خواست اين کار را بکند، امّا دچار سستي شد و بر اندامش افتاد. سنان به او گفت:‌ خدا بازوانت را سست و دستانت را از بدن جدا کند. آنگاه خودش از اسب فرود آمد و سر مبارک امام حسین(ع) را از تن جدا کرد. سِنان بن‌اَنس شخصي احمق و سبک مغز بود، او در صدد به دست آوردن سر مبارک امام حسین(ع) و اميدوار به بود. طبق روايت از امام (ع)، او از ترس اينکه مبادا سر امام به دستش نيفتد، هر يک از سپاه را که به امام نزديک مي‌شد، مورد حمله قرار داده، به عقب مي‌راند، تا اينکه بالاخره نزد حضرت فرود آمد و گلوي [مبارک] آن حضرت را بريد و سر [مبارک] را جدا کرد و آن را به خَوْلي بن‌ يزيد سپرد. ◀️طبق گزارش شیخ (م381ق) نیز، سِنان بن‌ اَنس ايادي ـ كه لعنت خدا بر او باد ـ پياده شد و ‎سن امام حسين(ع) را گرفت و با شمشير بر گلوي وي مي‎زد و مي‎گفت: «به خدا سوگند، سرت را از تنت جدا مي‎كنم در حالي كه مي‎دانم تو پسر رسول خدايي و از جهت پدر و مادر برترين مردمان هستي.» اگرچه امام را شمر می داند، اما بسیاری از مورخان آن را صحیح نمی دانند. چنانکه: ◀️قاضي نُعمان تميمي مغربي(م 363 ق) صاحب کتاب شرحُ الاخبار في فَضائل الائمة الاطهار، قاتل امام را سنان می داند؛ ◀️ابن‌اثير(م630ق) در کتاب اُسْدُالْغَابَة في معرفة الصَّحابة دربارة قاتل امام حسين(ع) پس از نقل چند قول، مي‎گويد: صحيح آن است كه سِنان بن‌ اَنس، حسين بن‌علي(ع) را كشت. ◀️يوسف بن‌قُزَغْلِي بغدادي معروف به سِبْط ابن‌جُوْزي(م654ق) در کتاب تَذكرةالخواص من الامّة بذكر خَصائص الائمة(ع) نیز چندين قول را بيان كرده و سپس گفته است كه صحيح‌تر آن است كه سِنان بن‌ اَنس نَخَعِي با مشاركت شمر، حضرت را كشتند. 📚طبري، تاريخ الامم و الملوک، ج 5، ص453، 454. 📚شيخ صدوق، الامالي، مجلس30، ص 226. 📚خوارزمي، مقتل‌الحسين، ج2، ص36؛ 📚ابن‌اثير، اُسْدُ‌الْغابَة في معرفة الصَّحابَة، ج1، ص498. 📚برای مطالعه بیشتر، ر.ک. جامع سیدالشهدا علیه السلام. ............... چه کسی بود ؟ در منابع تاریخی اختلاف شدیدی درباره نام قاتل امام حسین علیه السلام به چشم می‌خورد: ۱. سنان بن انس؛ ۲. شمر بن ذی الجوشن؛ ۳. خولی بن یزید؛ ۴. شِبْل بن یزید (برادر خولی)؛ ۵. حصین بن [نمیر] تمیمی؛ ۶. مهاجر بن اوس تمیمی؛ ۷. کثیر بن عبدالله شَعبی؛ ۸. ابن جوان یمامی؛ ۹.سنان ابن انس با مشارکت زُرعة بن شریک؛ ۱۰. مردی از مَذْحِج. سبط ابن جوزی پس از نقل چند قول در تعیین قاتل (جداکننده سر مطهر) امام نوشته است: درست آن است که قاتل حسین علیه السلام سنان با مشارکت شمر بوده است. در مجموع با توجه به آنچه بیشتر منابع، که در کهن ترین و معتبرترین منابع نیز در میان آنها هستند، سنان را قاتل امام معرفی کرده اند، به نظر می رسد قاتل مباشر امام، یعنی چه کسی که سر مطهر آن حضرت را از بدن جدا کرد، سنان بن انس بوده است؛ فردی احمق و جسور که این کار را به دستور فرمانده لشکرش، شمربن ذی الجوشن انجام داده است. ابن اثیر نیز پس از نقل برخی اقوال در این باره گفته است: صحیح آن است که حسین بن علی علیه السلام را سنان بن انس کشت. بنابراین قاتل امام در درجه اول، شمر بن ذی الجوشن بود که فرمان قتل آن حضرت را صادر کرد. از این رو در روایات و زیارات، مانند زیارت عاشورا به نام لعنت شده است. همچنین او بود که با پیشنهاد صلح آمیز عمر سعد به امام حسین علیه السلام مخالفت کرد و عبیدالله بن زیاد را تحریک کرد که پیشنهاد صلح ‌آمیز پیشنهاد عمر سعد را که مبتنی بر مذاکره و مصالحه بود، رد کند. درباره چگونگی قتل امام حسین علیه السلام معروف است که سر آن حضرت را از قفا بریده اند. در منابع اولیه گزارشی در این باره وجود ندارد؛ اما در منابع در قرن ششم به بعد این مطلب تصریحا یا تلویحا بیان شده است. خوارزمی خود به این امر تصریح نکرده است؛ اما بنا بر قول وی و برخی دیگر، وقتی نگاه حضرت زینب سلام الله علیها به بدن مطهر برادرش حسین علیه السلام افتاد، او را سر بریده از قفا توصیف کرد. به گزارش ابن شهر آشوب، امام سجاد علیه السلام در خطبه ای که در شام یزید خواند، خود را فرزند کسی دانست که سرش از قفا جدا شد.
📌انگیزه های قیام امام (ع) امام حسین علیه السلام فرمود: «اي مردم! اکرم(ص) فرمود: هر مسلماني با مواجه گردد كه خدا را نموده و پيمان الهي را در هم مي‏شكند و با سنّت [و قانون] پيامبر(ص) به برخاسته و در ميان بندگان خدا، راه گناه و دشمني در پيش مي‏گيرد، ولي او در مقابل چنين حاكمي، با عمل و يا با گفتار، اظهار مخالفت ننمايد، بر خداوند است كه اين فرد_ساكت _ را به جايگاه همان ، [در آتش جهنّم] داخل كند. [اي مردم] آگاه باشيد! اينان (بني‏ اُمَيَّه) پيروي از را برخود لازم و اطاعت خدا را ترك نموده‏اند، را علني و حدود الهي را تعطيل نموده، [بخشي از بيت‏ المال] را به خود اختصاص داده‏ اند، و خدا را حلال و خدا را حرام کرده‌اند و من براي اين وضعيّت شايسته‌ترم.» 📚طبري، تاريخ الامم و الملوك، ج5، ص403. 📚خوارزمی، مقتل‌الحسين، ج1، ص234 ـ 235. .
. (لعنة الله علیه) عمر سعد در روز عاشورا سر مقدّس امام حسين را به خولي بن يزيد اصبحي و حميد بن مسلم داد، تا نزد ابن زياد ببرند. منزل خولي در يک فرسخي کوفه بود، خولي به خانة خود آمد، شب (يازدهم) بود، تصميم گرفت صبح آنرا نزد ابن زياد ببرد. چون زن خولي از محبین اهل بیت بود، خولي سر مقدّس امام را از او پنهان کرد و در ميان تنور گذاشت. زن خولی نیمه های شب دید نوري از تنور به آسمان ساطعه... ۱ در ریاض القدس اومده: شنیدم یه صدای محزونی می گه: «انا الغریب» از هوش رفتم، تو همین عالم دیدم حوریان بهشتی اومدند ، کنیزایی صدا می زنند: «طَرِّقوا طَرِّقوا» ، راه باز کنید، آخه داره بی بی فاطمه میاد، می گه یه وقت دیدم چنج هودج از آسمان به زمین فرود اومد، ، از داخل هودجها زنهای سیاهپوش بیرون اومدند، دور تنور حلقه زدند، یه وقت دیدم از بین این زنها یه خانمی گریبان چاک زده، چشماش کاسه خونه، دست برد میان تنور، سر بریده رو برداشت، هنوز از رگهای سر بریده خون می ریزه، سر رو به سینه چسبانید، یه ناله زد، صدا زد: « ولدی ولدی یا حسین ! ایها الشهید ایها المظلوم ، قتلوک و ما عرفوک و من شرب الماء منعوک»۲ یه ندایی رو شنیدم که می فرمود: این خانم آسیه است، این خانم مریمه، این خانم حواست، این خانم خدیجه کبراست ، این مادرش فاطمه زهراست...۳ خولي صبح به دارالاماره رفت و سر مقدّس امام حسين را نزد ابن زياد گذاشت و گفت: اِمْلأَ رِکــابِي فِضَّةًً اَوْ ذَهَبــا اِنِّي قَتَلْــتُ السَّيِّـدَ الْمُحَجَّبـا وَ خَيْرَهُمْ مَنْ يَذْکُرونَ النَّسَبا قَتَلْتُ خَيْرَ النّـاسِ اُمّـاً وَ اَبـاً ابن زیاد از اين کلام که در حقیقت مدح امام حسين در ملأ عام بود، ناراحت شد؛ صدا زد: اگر حسين بهترين انسانها بود پس چرا او را کشتي؟ بعضي نوشتند، ابن زياد بر خولی غضب کرد و او را کشت.۴ ................................................... ۱-مقتل الحسین مقرم، ص 375. ۲-رمز المصیبة، ج 3، ص 47.۔ ریاضی القدس، ج 2، ص 205. ۳- همان ۴-إلى " مقتل الحسین مقرم، ص 375.. مرآة الجنان یافعي، ج 1، ص 133. 🏴
. ‍ امشب زمین کربلا ماتم سرا بود ماتم سرا از ماتم خون خدا بود امشب به گردخیمه زینب پاس، میداد(2) گویی که پاس خیمه ها عباس می داد ای زینب نمی دانی ز فرط غم چها کرد از پرده دل مادر خود را صدا کرد گفتا بیا مادر! که آتش شعله و رشد افزوده بر داغ دلم داغی دگر شد مادر! بیا ترسم که آتش شعله گیرد تنها میان خیمه، بیمارم بمیرد مادرسه ساله دختری گم کرده زینب الله اکبر! چه گذشت به بچه هات حسین جان! دیشب، آخر شب، قمر بنی هاشم اطراف خیمه داشت پاسداری می داد، دید یه سیاهی به زمین می نشینه، بلند می شه، میره جلوتر می نشینه صدا زد: کیستی؟ هر کی هستی حرکت نکن! تا من بیام.دید صدای محبوب و مولاش ابی عبدالله است، صدا می زنه: عباس جونم! منم. مولای من چه می کنی؟ فرمود: عباسم! دارم این خارها رو می کنم. چرا آقا جان؟ فرمود:فردا خیمه هام و آتش میزنند، بچه هام آواره بیابونا می شن، می خوام خارتو پای بچه هام نره.این یه حادثه دیشب بود یه حادثه دیگه هم نیمه های شب قمربنی هاشم دید یه عده دارن میان (9) فرمود: اگه یه قدم جلو تربردارید با شمشیر عباس روبرو خواهید شد.ایستادند یک نفر اومد جلو: آقا ما 32 نفریم، عاشقیم! اومدیم جانمون و فدای حسین کنیم. فرمود: صبر کنید! باید ازآقا مولام اجازه بگیرم. اومد دم خیمه ابی عبدالله تا گفت: مولای من! یه عده اومدن. فرمود: عباس جان 32 نفرند؟ عرض کرد: بله آقاجان! فرمود: منتظرشون بودم، بگو بیان ! اما بگو از اسبها پیاده شن! چکمه هاشون و درآرند! آرام بیان! آخه بچه هام تو خیمه خوابیدن. (ای حسین جان حالا جا داره این یه بیت بخونم): شنیدم خیمه هات و با بچه هات آتیش زدند(2) الهی من بمیرم، برای بچه هات حسین مادر سه ساله دختری، گم کرده زینب لاله رخی مه پیکری گم کرده زینب مادر!بیا باهم در این صحرا بگردیم (2) دنبال آن دردانه ی بابا بگردیم همه جا رو گشت زن و بچه رو جمع کرد شمارش کرد دید یکی از بچه ها نیست، خدایا چه کنم؟ همه غمهای زینب یه طرف، غم امانت داری یه طرف، خدایا چه کنم؟ همه جا رو دنبال این گم شده گشت، یه وقت دید عزیزه ی حسینش زیر یه بوته خاری خوابیده(عرض دعای من فیض آماده است) با یه دنیا امیداومد جلو به امید اینکه بیاد عزیز برادر و ببره خیمه! اما دید عزیر برادر کنار خارجان داده. 🚩
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. ‍#روضه_شام_غریبان #استاد_حاج_مرتضی_طاهری #متن_روضه #شام_غریبان امشب زمین کربلا ماتم سرا بود مات
. 🏴 امام : بحر بن کعب، لباس. ـ اخنس ، عمامة آن حضرت را برد. ـ اسود بن خالد، نعلين آن بزرگوار را ربود و برد. ـ بجدل بن سليم، انگشت آن حضرت را به خاطر ربودن انگشترش، بريد. ـ عمر سعد، زرة آن مظلوم را برد. ـ جميع بن خلق، شمشيرش را ربود. ـ سپس گروه گروه، به خيمهها حمله کردند ـ حَتّي جَعَلُوا ينتَزِعُونَ مَلحَفةَ المَرئَةِ عَلي ظَهرِها 🏴روضه فاطمه بنت الحسین: عبدالله بن حسن بن الحسن ميگويد: مادرم فاطمه بنت الحسين فرمود: من در کربلا خردسال بودم و در پايم خلخال طلا بود... غارت معجر و گوشواره زينب: کنار خيمه ايستاده بودم، ناگاه مردي کبود چشم به سوي خيمه آمد و آن خولي بود) و آنچه در خيمه يافت، ربود، امام سجاد روي فرش پوستي خوابيده بود، آن نامرد آن پوست را آنچنان کشيد که امام سجاد روي خاک زمين افتاد، سپس او به من متوجه شد و مقنعهام را کشيد و گوشوارهام را از گوشم بيرون آورد که گوشم پاره شد، خاطرة جانسوز فاطمه صغري: بسيار پريشان بودم و بدنم ميلرزيد، به عمهام اُم کلثوم پناه بردم، در اين هنگام ديدم ظالمي به سوي من ميآيد، فرار کردم و گمان ميکردم که از دست او نجات مييابم، ولي ديدم پشت سرم ميآيد، تا به من رسيد با کعب نيزه بر بين شانهام زد، به صورت بر زمين افتادم، گوشوارهام را کشيد و گوشم را دريد، گوشواره و مقنعهام را ربود، خون از ناحية گوش بر صورت و سرم جاري شد، و بيهوش شدم، وقتي به هوش آمدم ديدم عمهام نزد من است 🏴روضه دامان آتش گرفته : حميد بن مسلم يکي از سربازان دشمن) ميگويد: به سوي آن دختر رفتم تا آتش دامنش را خاموش کنم، او خيال کرد قصد آزار او را دارم، پا به فرار گذاشت وقتي که به او رسيدم: گفت: اي مرد، راه نجف کدام طرف است؟ گفتم: نجف را براي چه ميخواهي؟ گفت: من يتيم و غريبم، ميخواهم به قبر جدّم علي مرتضي پناه ببرم. 🏴شهادت چند کودک و بانو : دو پسر برادر حضرت مسلم عبدالرحمان بن عقيل بنام سعد و عقيل ـ از جمله دختري بنام «عاتکه» که هفت سال داشت که زير دست و پا به شهادت رسيد ـ از جمله دو خواهر مادري احمدبن حسن مجتبي بنام اُمّ الحسن و اُم الحسين( که به شهادت رسيدند. 🏴جنايات ساربان : بند شلوار گران قیمت گفت: من ساربان شتران امام حسين بودم، همراه آن حضرت از مدينه به سوي عراق آمديم، من اطلاع يافته بودم که بند شلوار آنحضرت گرانقيمت است آرزو ميکردم روزي آن بند گرانقيمت به دست من برسد... شمشير شکستهاي يافتم و دست راست او را قطع کردم، دستم را دراز کردم تا گره بند را بگشايم، ناگاه دست چپ امام حرکت کرد و آن قسمت از لباس را محکم گرفت، دست چپ آنحضرت را نيز از مچ بريدم، آنگاه دست بردم که بند را بيرون آورم، ناگهان ديدم زمين لرزيد و هوا دگرگون شد، شنيدم شخصي گريه جانسوز ميکند و ميگويد: وا اَبَتاهُ! وا مَقتُولاهُ، وا ذَبيحاهُ، وا حُسَيناهُ، وا غَرِيباهُ يا بُنَيَّ قَتَلوکَ وَما عَرَفوکَ وَمِن شُرْبِ الْماءِ مَنَعُوکَ. در اين هنگام من خود را بين کشتهها انداختم، ناگاه سه نفر را با يک زن با جمعيت بسيار ديدم، و فرشتگان همه جا را پر کرده بودند، آنها پيامبر و علي و فاطمه و حسن( بودند، آنها گريه ميکردند و مطلبي ميگفتند ... ناگاه رسول خدا مرا ديد و به من فرمود: يا اَخَسَّ الاَنام لَعْنَةُُ اللهُ الْمَلِک الْعَلّام فَعَلْتَ هکَذا بِوَلَدِي، سَوَّدَ اللهُ وَجْهَکَ وَقَطَعَ يدَيْکَ فِي الدُّنيا قَبْلَ الْآخِرَةِ 🏴شهادت دو طفل کنار خوارها : در بعضي از مقاتل آمده: هنگامي که دشمنان از اين حادثة جگر سوز مطّلع شدند، جريان را به عمر سعد گزارش دادند، و اجازه طلبيدند که آب را به اهل بيت ( برسانند، عمر سعد جواب منفي نداد، آنها آب به کودکان رساندند ولي کودکان آب را نميآشاميدند و ميگفتند: کَيفَ نَشْرِبُ وَقَدْ قُتِلَ اِبْنُ رُسُولِ اللهِ عَطْشاناً. 🏴 . ◾️ ... حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ رَحِمَهُ‌الله، قَالَ: 📝 از فاطمه دختر امام حسين علیهماالسلام، روایت است که فرموده: غارتگران بر خيمه ما هجوم كردند و من دختر خردسالى بودم و خلخال طلا بپايم بود. مردى آنها را مى‌ربود و مى‌گريست، گفتم: دشمن خدا چرا گريه ميكنى‌؟! گفت: چرا گريه نكنم كه دختر رسول‌خدا را غارت ميكنم! گفتم مرا واگذا. گفت: مي‌ترسم ديگرى آن را برُبايد!!!!! سپس فرمود: هرچه در خيمه‌هاى ما بود غارت كردند... 📚 أمالی، صدوق رحمه الله، مجلس۳۱، ح٢ .
. حرکت از کربلا: بعد از ظهر روز یازدهم ، عمر سعد دستور داد اهل بیت حسین رو بر چوب جهاز شترها سوار کردند.۱ عبور اهلبیت از قتلگاه: اهل بیت رو از قتلگاه عبور دادند، این زن و بچه دیدند، بدنهای قطعه قطعه روی زمین افتاده، صفحه زمین رو خون گرفته، زیر سم اسبها استخوانهای بدن شهدا کوبیده شده، صدای شیون زنها بلند شد، لطمه بر سر و صورت می زدند. زینب رسید مقابل بدن حسین: «فوجَدَته مکبوبا (به رو ) علی وجهه و هو جثَّه بلا رأس»۲ «فقالت: هذا والله الحسین؟» راوی میگه به خدا یادم نمیره زینب رو که: «وتُنادی بصوتٍ حزین و قلبٍ کئیب یا محمدا صلی علیک ملائکة السماء ، هذا حسینک مرمل بالدماء مقطع الاعضاء و بَناتُک سَبایا... هذا حسینک مجزور الرأسِ من القفا، مسلوب العمامة والرِّداء. بأبی من نفسی له الفداء ، بابی العطشان حتی مضی ، بابی من شیبته تقطر بالدماء... بابی من عسکره فی یوم الاثنین نهبا ... بابی المهموم حتی قضی ...» آنقدر زینب گریه کرد که: «فَاَبْکَتْ وَاللهِ کُلُّ عَدُوٍّ وَ صَدِيقٍ.»۳ راوی می گه: «حَتّي رَأَيْنا دُمُوعَ الخَيْلِ تَتَقاطَرُ عَلي حَوافِرِها.» دیدم حیوانات دارن گریه می کنند.۴ دیدن زینب دست برد زیر بدن مقدس برادر، صدا زد: «اَللّهُمَّ تَقَبَّل مِنّا قَلِيلَ القُربانِ.»۵ بوسیدن گلوی بریده: مرحوم شوشتری می فرماید: دیدن زینب : «وضعت فمها علی نحر أخیها المنحور ، و قبَّلَت موضعاً لم یُقَبِّلَه نبیٌّ و لا وصیٌ و لا امُّها الزَّهراء...» « وهی تقول: بابی من نفسی له الفداء ، بابی المهموم حتی قضی، بابی العطشان حتی مضی...» سکینه : «عمتی هذا نعش من؟» ـ زینب: «نعش ابیک الحسین.»۶ «اعتَنَقَت جَسَدَ ابیها الحسین» به قدری ناله زد که بیهوش شد، در عالم مکاشفه دید بابا اومده ، صدا زد: شیعتی... ۷نمی دونم چه کردند که وقتی به هوش اومد صدا زد: « یا ابتا أنظر الی رووسنا المکشوفه و الی اکبادنا الملهوفه(سوخته) و الی عمتی المضروبه و الی امی المسحوبه(به هر سو می کشن)...» بدن پدر رو رها نمی کنه: « فاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْاَعْرابِ حَتِي جَرّوها عَنْ نعشِ ابیها...»۸ ..................................................... ۱-نفس المهموم، ص 204. ۲-بحار، ج 45، ص 59. ۳-مقتل عاشورا، از مدینه تا مدینه، ص 190. ۴- المنتخب ، ص 457. ترجمه ذريعة النجاة، ص 339. ۵-سوگنامه آل محمد، ص 395. ۶- لهوف، ص 130. ۷- سوگنامه آل محمد، ص399. معالی السبطین، ج 2، ص 55. ۸مقتل مقرم، ص 491. العیون العبری، ص 198. 🏴
. : آن فرمایشاتی که از دو لب مبارک ائمه اطهار علیهم السلام خارج شده است ،و در کتب معتبره صحت آن سخنان تایید شده است را زبان قال می گویند : زبان حال یعنی سخنانی که احتمال می رود که ائمه آن سخنان را گفته باشند و یا اینکه برداشتی است که یک مداح یا یک شاعر از یک واقعه یا مصیبت به دست آورده نکات مهمی در مورد زبان حال 1_ در زبان حال خواندن مطلق صحبت نکنید و بهتر است بگویید که ممکن است فلان حرف زده شده باشد، طوری که مستمع متوجه شود که این زبان حال است و عین روایت یا تاریخ اهل بیت نیست تا خدای نکرده مبتلا به دروغ بستن به ائمه اطهار علیهم السلام نشویم، چرا که این مسئله حرام است و گناه بزرگی محسوب می شود 2_زبان حال باید عقلانی باشد و ریشه در روایات داشته باشد ،لذا هر مطلب بدون ریشه و مبنایی را نمی توان به عنوان زبان حال به اهل بیت نسبت داد 3_زبان حال می تواند به زبان نثر باشد یا به زبان شعر،البته زبان حال را بیشتر میتوان در شعر جستجو کرد نمونه ای از زبان حال شعر امد کنار بستر زهرا دمی نشست اهی کشید و آینه اش را نگاه کرد خورشید آسمان ولایت ستاره ریخت تا یک نظر به هاله اطراف ماه کرد ((آن رو سیه که بست به روی تو راه را روی تو نه روز علی را سیاه کرد)) در بیت سوم از زبان حال استفاده شده نمونه زبان حال به زبان نثر ابا عبدالله کنار بدن عباس نشست و خونها را از صورت برادر پاک کرد،در این زمان حضرت عباس آهی کشید ،امام فرمود چرا آه می کشی؟ عرضه داشت یا سیدی و مولای!دلم می خواست در این لحظات آخر،دست در گردن شما بیندازم اما چه کنم که دست در بدن ندارم... 🏴
. 💠 کتاب و سنت جدید روایت داریم امام صادق فرمود: وقتی امام زمان ظهور می‌کنه مردم میگن یأتی بالدین جدید و کتاب جدید و سنت جدیده و قضاء جدید؛ میگن امام زمان چهار تا چیز جدید اُورده امام زمان چیز جدید نمیاره همونی که پیغمبر فرموده میگن دین نو اُورده قرآن نو اورده سنت جدید اورده و قضاء یعنی قضای با قاف و صاد ضاد یعنی قضاوت حالا چقدر انحراف ما تو برداشت از این چهار تا نه تو اصلش امام زمان قرآن غیر از این قرآن نمیاره همین قرآن است ولی میگن کتاب جدید اورده دین جدید سنت جدید قضاوت جدید این همان خطری است که در واقع تذکرش را داد من یک عبارتی امروز دیدم خیلی جالب بود که به نظرم شیخ صدوق نقل کرده این را وقتی اباعبدالله ـ علیه السلام ـ را به شهادت رساندند یک منادی ندا داد تو آسمان اینم از اون چیزهایی بود که من جدید باز دیدم ندیده بودم قبلاً یک منادی تو آسمان ندا داد بعد از شهادت ابی‌عبدالله اینو تو منابع آمده فریاد زد که این فریاد را همه شنیدن لشکر دشمن شنید اون ندا این بود أیتها القوم الظالمه؛ ببینید عبارت را آی امتی که ظلم کردی القاتله کشتی عترت نبیها؛ فرزندان پیغمبر را کشتی أیتها امته الظالمه القاتله عترت نبیکم لا وفقکم الله لفطر و لا أضحی؛ (من لا یحضره الفقه، ج2، ص89) امیدواریم دیگه نه روی عید فطر را ببینید نه روی عید قربان فطر یعنی عید فطر که بعد ماه رمضان هست أضحی یعنی قربان این یعنی چی چرا یک منادی بعد از حادثة عاشورا تو آسمان ندا میده آی قوم ظالم قاتل که پسر پیغمبر کشتید لا وفقکم الله لفطر و لا أضحی؛ می‌دونید یعنی چی؟ یعنی دیگه روزه‌ای باقی نذاشتی فطر مال مسلمان‌هاست شما مسلمان نیستید دو تا عید مهم همة مسلمان‌ها عید قربان و فطر است لا وفقکم الله لفطر و لا أضحی؛ یعنی نه شما فطر و نه أضحی دیگه از شما خدا توفیقش بگیره یعنی شما چون قربان راجع حج است فطر راجع روزه است دو تا رکن مهم و دو تا از مبانی که اسلام داره یکیش روزه است یکیش حج است این میخواد بگه یعنی شما اصلاً مسلمان نیستید چون فطر و قربان مال مسلمان‌هاست این هشداری بود که اباعبدالله ـ علیه السلام ـ داد و قرآن کریم مکرر خطر اینکه دین لهو و لعب بشه دین بازیچه بشه غلو در دین بشه سست مردم به دین نگاه کنند امان امان از اون زمانی که دین نگاه بهش نگاه حاشیه‌ای بشه فصلی بشه اصلی نشه اگه دینداری فصلی شد نه اصلی اگر دینداری فرعی شد نه مبنایی اگر دین هم یه گوشه‌ای مثل دیدید گاهی تو حاشیة کتاب یه چیزی می‌نویسند اومد یعنی نماز، روزه، حج، جهاد،‌ خمس دین یعنی همینا دیگه دین توحید،‌ اعتقادات و فروع است ابی‌عبدالله فرمود: اِنَّ النّاسَ عَبيدُ الدُّنْيا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ يَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ؛ (بحار الأنوار، ج44، ص383) مردم شدن تو اون بُعد اول قوی شدند برا دنیا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ؛ دین به زبانشون هست بعد حضرت فرمود: بعضی‌ها دین را برا دنیا می‌خواهند يَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ؛ هر چقدر از دین که با دنیاشون منافات نداشته باشه لذا شما ببینید درصدی که خمس می‌پردازند با درصدی که فرض کنید نماز می‌خوانند با درصدی که روزه می‌گیرند با درصدی که عزاداری می‌کنند مساوی است؟ نه یعنی دینداری که خلاصه میزانش هزینه نداشته باشه به دنیاشون لطمه نزنه فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ؛ تا یک آزمایشی پیش میاد جهادی، مبارزه‌ای، فرزند دادنی، دیانون و دینداران کم می‌شوند خب این دومین هشدار ابی‌عبدالله که امشب عرض کردیم هشدار به معنویت کاهش دینداری فصلی و فرعی شدن اعتقادات. ادامه دارد 👇 ۱
💠 کاهش معنویت اما اجازه بفرمائید یک حدیثی بخوانم این حدیث معنا کنم که در روایت داریم اگر چهار گروه وظیفه‌اشون خوب انجام بدن دین حفظ میشه خیلی روایت قشنگی است وَ قَالَ لِجَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیِّ یَا جَابِرُ قِوَامُ الدِّینِ وَ الدُّنْیَا بِأَرْبَعَةٍ عَالِمٍ مُسْتَعْمِلٍ عِلْمَهُ وَ جَاهِلٍ لَا یَسْتَنْکِفُ أَنْ یَتَعَلَّمَ وَ جَوَادٍ لَا یَبْخَلُ بِمَعْرُوفِهِ وَ فَقِیرٍ لَا یَبِیعُ آخِرَتَهُ بِدُنْیَاهُ فَإِذَا ضَیَّعَ الْعَالِمُ عِلْمَهُ اسْتَنْکَفَ الْجَاهِلُ أَنْ یَتَعَلَّمَ وَ إِذَا بَخِلَ الْغَنِیُّ بِمَعْرُوفِهِ بَاعَ الْفَقِیرُ آخِرَتَهُ بِدُنْیَاهُ؛ قِوَامُ الدِّینِ وَ الدُّنْیَا؛ (بحار الأنوار، ج2، ص36) جالب اینجاست حدیث دنیا هم داره قِوَامُ الدِّینِ وَ الدُّنْیَا بِأَرْبَعَةٍ؛ پایه‌ها و استواری دین و دنیای مردم به چهار چیز است اگر چهار گروه وظیفه‌‌اشون خوب انجام بدهند دین حفظ میشه من بی‌هیچ حاشیه‌ای این بحث امشب عرض می‌کنم به عنوان تبیین این روایت خوب عنایت کنند عزیزانی که صدای ما را می‌شنوند می‌بینند گوش می‌دهند ببینید چقدر این روایت زیبا برا حفظ دینداری وظائف هر بخشی تعیین کرده ما تو جامعه یک عالم داریم یک جاهل خواص و عوام افرادی به هر حال اطلاعات دینی دارند تحصیل کردند آگاهی دارند کار علمی ازشون میاد جاهل هم به معنای بی‌سواد نیست یعنی افرادی هم نه عموم مردم هم ممکنه تحصیلات دیگر هم داشته باشه اما تو بحث دینی مطالعاتی ندارد این دو تو جامعه یک فقیر داریم یک غنی همیشه هم بوده پس عالم داریم جاهل فقیر داریم غنی شد ✅ چهار گروهی که به وظیفه خودشون عمل کنن دین حفظ می شود چهار گروه در این روایت می‌فرماید: اگر این چهار گروه وظیفة خودشون را انجام بدهند دین حفظ میشه چیه این چهار وظیفه اون چهار اساسی که دین نگهداری میشه یک: عالم مستعمل لعلمه؛ عالمی که علمش به کار ببره از علمش استفاده کنه استفاده برسونه فریاد بزنه سکوت نکنه آقایون خواهران اولین دلیلی که قضیة کربلا ایجاد شد یعنی یکی از ادله سکوت عالم بود عبدالله بن عمری که نفوذ داره تأثیر داره اگه تو مکه فریاد بزنه خودشم بیفته جلو دهها نفر آدم پشت سرش راه می‌افتند هم امام حسین می‌شناسه هم جایگاه آقا را می‌دانه هم خودش دیده پیغمبر چون از اصحاب پیغمبر است یعنی زمان پیغمبر درک کرده اصحاب به این معنا سینة ابی‌عبدالله را بوسید گفت یا رسول الله اینجا جایی که یابن‌الرسول‌الله اینجا جایی است که جدت بوسیده خب این آدم سکوت کرده خب وقتی عبدالله بن عمر سکوت کرد چند صد نفر چند هزار نفر سکوت می‌کنند اینها خطرناک است سلیمان‌بن صرد خزاعی عالم تو کوفه فریاد او اثر داره سکوت او هم عده‌ای را کنار میکشه شما چرا جنگ جمل آفریده شد جنگ جمل امیرالمؤمین فرمود: زبیر منا اهل البیت؛ کم حرفی نیست منا اهل البیت تعبیر منا اهل البیت را هر کجا به کار نمی‌بردند اهل‌بیت فرمود: زبیر از ما اهل‌بیت بود حالا چی شد یک مرتبه رفت تو جبهة مقابل امیرالمؤمنین می‌دونید چقد آدم بخاطر زبیر از علی جدا شد چون نگاه می‌کنند می‌بینند همینکه مقام معظم رهبری فرمود، فرمود: سکوت خواص اثرش خیلی است حالا حرفم که نزنه گاهی خود سکوت عالم مستعمل لعلمه. ادامه دارد 👇👇 ۲