eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
2.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
546 ویدیو
772 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
شماره 1 نخستین سؤالی که مسئله‌ی «فدک» در ذهنها ایجاد می کند آن است که چرا «غصب فدک» در میان غصبهایی که از حقوق اهل بیت عليهم السلام شده شاخص است و اهمیت آن در کدام نقطه نهفته است؟ چرا امیر المؤمنین و حضرت زهرا علیهما السلام این اندازه بر سر آن پافشاری کردند؟ چرا ائمه می معصومین علیهم السلام در فرصتهای مناسب آن را نزد مردم مطرح می کردند و نام آن را زنده نگاه می داشتند؟ برای بدست آوردن علت یا علل اصلی مسئله، مطالعه ی کامل و تحلیل همه جانبه ی تاریخ فدک از ابتدای فتح آن سرزمین تا پایان اقدامات غاصبين و نیز اقدامات امير المؤمنین و حضرت زهرا علیهما السلام در مقابل آنان، بهترین راهگشا است و عمق فاجعه و ریشه های اصلی آن را روشن می کند. .
Kashani-14011002-RisheyeEnherafat-Hkashani_Com.mp3
43.64M
حجه الاسلام 🎤 📋 ریشه تمام انحرافات تاریخ اسلام - جلسه دوم از پنج جلسه 📌 جمعه مورخ 2 دی ماه ۱۴۰۱ 📍 آستان مقدّس امامزاده صالح علیه السلام؛ هیئت ریحانة النبی سلام الله علیها قضیه و حمله کرار غیر فرار و کشتن مرهب و کندنِ در خیبر و تسلیم شدن یهود بدست امیرالمؤمنین ............... دقت کردید، میگن به خانم های باردار ، نباید استرس وارد بشه، نباید حتی آنها بطور ناگهانی جابجا بشن، اما مادر سادات را باهجوم نه تنها ترساندند بلکه بین درو دیوار قرار دادند....
فیش های مناسب با ایام فاطمیه فیش شماره ۱(۱۴۰۱) بسم الله الرحمن الرحیم فیش روضه حضرت زهرا سلام الله علیها 🛑 السلام علیک ایتها الصدیقه الشهیده ✅در آفتاب تو انوار کبریاست مدینه به سویت از همه سو چشم انبیاست مدینه ✅اگر چه غریبی نشسته بر در و بامت هماره با دل ما نامت آشناست مدینه ✅کجا به خاک بقیعت نشسته یوسف زهرا س؟ که گرم زمزمه و ناله ی دعاست مدینه ✅به اشک دیده ی مهدی عج به خون سینه ی زهرا س مزار فاطمه س و محسنش کجاست مدینه؟ ✅صدای ناله ای از کوچه می رسد به گمانم صدای ناله ی جانسوز مجتباست مدینه 🔺خدا نیاره کسی مادرشو جلو چشمش بزنن خدا نیاره کسی مادرش جلو چشمش زمین بخوره به خدا من و تو تحملشو نداریم چی کشید امام حسن علیه السلام ✅چرا خراب نگشتی در آن غروب غم افزا؟ که فاطمه س زخدا مرگ خویش خواست مدینه ✅به آفتاب تو نقش است جای ضربت سیلی که روز تو چو شب تیره غم افزاست مدینه 🔺نامه فدک رو از اولی گرفت بی بی ، به سمت خانه حرکت کرد 🔺فلقیها عمر لعنة الله فقال : نمی دونم چه کسی این نانجیب رو خبر کرده بود ، راه بی بی رو سد کرد ، گفت : 🔺یا بنت محمد ما هذا الکتاب الذی معک ؟ این چیه تو دستت 🔺بی بی فرمودند : نامه فدکه 🔺نانجیب گفت : هلمیه الیٍّ : نامه رو بده به من 🔺امتناع کرد بی بی ، چه کرد نانجیب 🔺فرفسها برجلیه : چنان با لگد به فاطمه زهرا زد ، کاش به همین اکتفاء می کرد 🔺ثم لطمها : چنان با سیلی به صورت حضرت زهرا زد که نوشته اند گوشواره از گوش بی بی افتاد 🔵شعر پرورشی : زبان حال امام حسن علیه السلام : 🔺عبد الزهرا خودم دیدم تو کوچه ها مادر افتاد عبد الزهرا خودم دیدم که بی کس و تنها جون داد 🔺میون کوچه زمین گیر شد ، حسن پیر شد غروب کوچه چه دلگیر شد ، حسن پیر شد 🔵گریز : اینجا مادر رو زدن ، کربلا هم دختر رو 🔺اون ساعتی که آمد گودال این بدن رو بغل گرفت ، چه بدنی ؟ بی سر ، اربا اربا 🔵شعر پرورشی : گفت : نعل تازه به سم اسب زدن فکر که بود ؟ که سراپای تو با سطح زمین یکسان شد 🔵چه جوری بی بی رو بردن ؟ یه مرتبه بی بی سکینه صدا زد 🔺یا أبه أنظر الی عمتی المضروبه حسین 🔵داریم با حسین حسین تو پیر می شویم خوشحال از این جوانی از دست داده ایم 🛑 منبع متن عربی : اختصاص شیخ مفید ص ۱۸۵ .
. درکتاب نزهه الکلام به نقل از ابن عباس آمده است: روزی به خانه ابوبکر رفتم عمر بن خطاب و چند نفر دیگر آنجا بودند. ناگاه پیرمردی وارد شد و سلام کرد. جوابش دادیم. ابوبکر گفت: ای پیرمرد بنشین. پیرمرد تکیه بر عصا نمود و گفت: من قصد حج دارم و مرا همسایه ای است که به من گفت: تو به حج می روی پس پیغام مرا به خلیفه رسول خدا برسان. گفت: بگو من زنی ضعیفه ام و مرا پدری بود که یاری ام می داد. پس پدرم وفات یافت و مزرعه ای برای من گذاشت که وجه معاش من و فرزندانم از آن بود. امیر آن شهر مزرعه را از من گرفت و یکی از عمال خود را بر آن گماشت تا درآمد آن را بگیرد و به او برساند و از آن هیچ به من و فرزندانم نمی دهد. ابوبکر گفت: کراهت باد آن غاصب فاجر را. عمر گفت: ای خلیفه رسول خدا! کسی را بفرست تا آن ظالم فاجر را به سزای خود برساند. ابن عباس گوید: پس دیدم که پیرمرد بازگشت و گفت: نعوذبالله من حقد الله فمن اظلم ممن یظلم بنت رسول الله (ص). "پناه می برم به خدا از دشمنی و عداوت خدا.چه کسی از ظلم کننده بر دختر رسول خدا ظالم تر و فاجر تر است؟" و از آن خانه بیرون رفت. ابوبکر گفت: او را برگردانید و کسی را دنبال او فرستاد. اما پیرمرد را ندیدند. ابن عباس گفت: خدمت امیر المومنین علیه السلام رسیدم. حضرت از این داستان پرسید و سپس فرمود: او خضر پیامبر بود. حدیقه الشیعه ج1ص326به نقل از نزهه الکرام ج1ص232 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 حجت‌الاسلام 🔖صدیقه طاهره(س) دو جا طلب مرگ کردند.. 🥀لفَقدِ النَّبی صلی‌الله‌علیه‌و‌آله 🥀لظُلمِ الوَصی صلوات‌الله‌علیه | | .
. ⚫️ سیلی خوردن حضرت زهرا (س) در جریان اخذ قباله فدک از خلیفه اول شیخ مفید در کتاب اختصاص می‌نویسد: امام صادق (عليه السلام ) فرمودند : «وقتی رسول خدا صلی الله علیه وآله از دنیا رفتند و خلیفه اول به جای ایشان تکیه زد، کسی را به نزد نماینده فاطمه زهرا صلوات الله علیها در فدک فرستاد و او را از آنجا بیرون کرد.» پس فاطمه علیه السلام به نزد وی آمده و فرمودند: «ای ابوبکر ادعای جانشینی پدرم را کردی و در جای وی نشستی و به نزد نماینده من فرستاده و او را از فدک بیرون کرده‌ای در حالی که می‌دانی که پدرم آن را به من بخشیده بود (و فدک از‌ آن من است) و من برای این مطلب شاهد نیز دارم.» پس علی (ع)به ایشان فرمود : «به نزد خود ابوبکر برو (وقتی که او تنهاست) پس به درستی‌که او از آن دیگری( خلیفه دوم) سست‌تر است و به او بگو ادعای جایگاه پدرم را کرده‌ای و گفته‌ای جانشین او هستی و در جای او نشسته‌ای و اگر فدک برای تو بود و من آن را از تو می‌خواستم باز هم باید آن را به من می‌دادی.» پس وقتی فاطمه زهرا (س) به نزد وی رفته و این کلمات را فرمودند، خلیفه اول گفت: راست می‌گویی پس کاغذی خواست و در آن در مورد باز گرداندن فدک به فاطمه زهرا علیها السلام نوشت. پس حضرت صادق (عليه السلام) فرمودند: «حضرت فاطمه(س) بیرون آمدند و نوشته همراه ایشان بود. پس عمر ایشان را دید و گفت: ای دختر محمد این کتابی (نوشته) که همراه توست چیست؟ حضرت فرمودند: این نوشته ایست که ابوبکر آن را در مورد باز گرداندن فدک برای من نوشته است.» پس گفت: آن را به من بده پس حضرت امتناع فرمودند پس در حالیکه ایشان به فرزندی به نام محسن باردار بودند عمر با لگد به ایشان زده، پس محسن از شکم ایشان سقط شد. سپس سیلی به صورت ایشان زد. چنین است که انگار من وقتی را که گوشواره از گوش ایشان افتاد می بینم. سپس نوشته را گرفته و پاره کرد. 📚منبع الإختصاص، شیخ مفید، ص۱۸۳ https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/9850 . ◾️ سیلی خوردن حضرت زهرا (س) ابو محمد از عبدالله بن سنان، از ابو عبدالله امام صادق(ع) نقل کرد که فرمود: «چون رسول خدا(ص) رحلت فرمود و ابوبکر بر تخت خلافت نشست کسی به دنبال وکیل فاطمه(س) فرستاد که او را بیرون آورد. ابوبکر نوشته‌ای برای فاطمه(س) در رد فدک نوشت. عمر در راه به او رسید، گفت: دختر محمد! این نوشته که با خود داری چیست؟ حضرت فرمود: نوشته‌ای است که ابوبکر در رد برایم نوشته است.» گفت: آن را به من بده. فاطمه(س) حاضر نشد نوشته را به او بدهد. عمر لگدی به او زد. او به پسری به نام محسن آبستن بود که او را در اثر همان ضربه سقط کرد. پس عمر فاطمه را سیلی زد. گویی به گوشواره گوش او می نگرم که شکسته شد. سپس نوشته را گرفت و پاره کرد. فاطمه به خانه رفت و ۷۵ روز در اثر ضربه عمر بستری شد. آنگاه رحلت کرد. چون مرگش فرا رسید علی (ع) را خواست و به او گفت: «یا تضمین می‌کنی یا به زبیر وصیت می‌کنم.» علی(ع)گفت: «دختر محمد! خودم وصیت تو را تضمین می‌کنم.» فاطمه گفت: «تو را به حق رسول خدا(ص) می‌خوانم که وقتی از دنیا رفتم، آن دو بر جنازه‌ام حاضر نشوند و بر من نماز نگذارند.» 📚منبع الإختصاص، شیخ مفید، ص۱۸۴ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۲۹ ص۱۹۲ رنج های حضرت زهرا(س)، علامه سید جعفر مرتضی عاملی، ترجمه محمد سپهری .
📣 اهمیت فدک ابن ابى الحدید مى‌گوید: من به یکى از متکلمان امامیه، به نام «على بن نقى» گفتم: دهکده فدک آن چنان وسعت نداشت و سرزمین به این کوچکى که جز چند نخل بیشتر در آن جا نبود، این قدر ارزش نداشت که مخالفان فاطمه در آن طمع ورزند! او در پاسخ من گفت: تو در این عقیده اشتباه مى‌کنى. شماره نخل‌هاى آن جا از نخل‌هاى کنونى کوفه کمتر نبود. بطور مسلم، ممنوع ساختن خاندان پیامبر(ص) از این سرزمین حاصل‌خیز، براى این بود که مبادا امیرمؤمنان(ع) از درآمد آنجا براى مبارزه با دستگاه خلافت کمک بگیرد. از این رو، نه تنها فاطمه(س) را از فدک محروم ساختند، بلکه کلیه بنى‌هاشم و فرزندان عبدالمطلب را از حقوق مشروع خود، یعنى خمس غنائمى که سپاهیان اسلام در زمان خلفاء به دست مى‌آوردند، هم بى نصیب نمودند 📚منبع شرح نهج البلاغهُ ابن ابی الحدید، ج۱۶، ص۲۳۶ 📣 پیامبر فدک را به حضرت فاطمه (س) بخشیده در کتاب اختصاص از عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) روایت کرده که فرمود: چون روح پیغمبر(ص) قبض شد و ابوبکر به جای او نشست، فرستاد وکیل فاطمه(س) را از فدک بیرون کرد، پس فاطمه(س) به نزد او آمد و فرمود: «ای ابابکر، ادعا می کنی که خلیفه پدر من هستی و در جای او نشسته‌ای و می‌فرستی وکیل مرا از فدک بیرون می‌کنی و حال آنکه می‌دانی رسول خدا(ص) آن را به من بخشیده و صدقه قرار داده و من شاهدها بر آن دارم.» ابوبکر گفت: پیغمبر ارث باقی نگذارده‌. پس فاطمه(س) برگشت به نزد علی(ع) و خبر داد به آن حضرت گفته ابوبکر را. آن حضرت به او فرمود: «برگرد برو بسوی او و بگو به او که گمان می‌کنی که پیغمبر ارث نگذارده و حال آنکه سلیمان پسر داود و یحیی پسر زکریا وارث شدند، چگونه من از پدرم ارث نمی برم؟» عمر، چون فاطمه این کلام را به ابی بکر گفت به او گفت: تو یاد داده شده‌ای. فرمود: «اگر یاد داده شدم،پسر عمو و شوهرم مرا یاد داده.» ابوبکر گفت که عایشه گواهی می‌دهد و عمر هم گواهی می‌دهد که این هر دو شنیده‌اند از رسول خدا(ص) که فرموده است: «پیغمبر ارث نمی گذارد.» فاطمه(س) فرمود: «این اول شهادت دروغی است در اسلام که این دو نفر داده‌اند.» پس فرمود: «جز این نیست که رسول خدا آن را به من صدقه داد و من گواه بر آن دارم.» پس ابوبکر گفت: گواه خود را بیاور. پس ام ایمن و علی را حاضر کرد. ابوبکر گفت: ای ام ایمن! تو شنیدی از رسول خدا(ص) که در حق فاطمه بگوید؟ او گفت و علی هم گفت: شنیدیم از رسول خدا(ص) که فرمود: «فاطمه سیده زن‌های اهل بهشت است.» آنگاه ام ایمن گفت: کسی که سیده زن های اهل بهشت است ادعا می‌کند چیزی را که مال او نباشد؟! و من هم زنی هستم که از اهل بهشتم، شهادت نمی‌دهم به چیزی که نبوده باشد؛ شنیدم از رسول خدا. عمر گفت که ای ام ایمن ،این قصه ها را کنار بگذار به چه چیز شهادت می‌دهی؟ گفت: من در خانه فاطمه(سلام الله علیها) نشسته بودم و رسول خدا(ص) هم نشسته بود که جبرئیل بسوی او نازل شد و گفت: «ای محمد! برخیز زیرا که خدای تعالی مرا امر فرموده که به بال خود خط بکشم برای تو فدک را.» پس رسول خدا(ص) برخاست با جبرئیل و طولی نکشید که برگشت و فاطمه(س) گفت: «ای پدر کجا رفتی؟» فرمود: «خط کشید جبرئیل فدک را برای من به بال خود و تحدید کرد حدود آن را.» پس فاطمه گفت: «ای پدر من! از فقر و احتیاج بعد از تو می‌ترسم» پس آن را به فاطمه تصدق کرد و فرمود: «این صدقه است برای تو.» پس فاطمه آن را قبض کرد و گفت:«خوب است.» آنگاه رسول خدا(ص) فرمود: «ای ام ایمن! شاهد باش و ای علی شاهد باش.» پس عمر گفت: تو یک زن هستی و جایز نیست شهادت یک زن تنها و اما علی هم به طرف خود می‌کشد. پس فاطمه غضبناک برخاست و گفت: «خدایا، این دو نفر به دختر پیغمبرت ظلم کردند، تو سخت بگیر بر آنها به عذاب خود و بیرون آمد.» 📚منبع جُنةُ العاصمه، میرجهانی طباطبایی، در بیان حالات و وقایع بعد از رحلت پیامبر(ص)، ص ۵۱۲ اختصاص، شیخ مفید، ص ۱۸۳ .
. پرسش 🔸مگر حق حضرت فاطمه زهرا (س) نبود؟ پس چرا امیرالمومنین علی (ع) پس از رسیدن به حکومت فدک را پس نگرفت؟ چند پاسخ به این سؤال وجود دارد. 🔹۱.حضرت علی (ع) بر اساس مصلحت جامعه اسلامی از فدک چشم پوشید و خواهان باز گرداندن فدک به اهل بیت نشد.(۱) 🔹۲.اگر حضرت علی (ع) فدک را در دوره حکومت خود پس می گرفت در معرض اتهام قرار می گرفت که برای فدک به دنبال حکومت بوده است و به حکومت رسیده تا فدک را به بنی هاشم برگرداند و موضوع شخصی تلقی می شد. 🔹۳.ابو بصیر می گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم: چرا حضرت علی (ع) پس از به حکومت رسیدن فدک را پس نگرفت؟ آن حضرت فرمود: چون ظالم و مظلوم هر دو مرده بودند و خداوند ظالم را کیفر و مظلوم را پاداش داده بود و علی بن ابی طالب (ع) خوش نداشت چیزی را که غاصب آن کیفر، و مغصوبه آن پاداش دیده، برگرداند.(۲) 📚منابع: ۱.نهج البلاغه،نامه۴۵. ۲.شیخ صدوق، علل الشرایع، نجف مکتبه الحیدری، ۱۳۸۶ه، ج۱ ص۱۵۴. .
4_6046635420949678317.mp3
3.13M
سلسله درس گفتارهای آموزشی مقتل فاطمیه جلسه دوم: مصیبت پاره کردن نامه دکتر 🎤