مادر
ای باعث آرامش احوال پیغمبر
بعد از تو `عامالحزن” شد هرسال پیغمبر
آرامشی در عمق جان خویش حس میکرد
هر وقت میرفتی به استقبال پیغمبر
او چون تویی را دارد و تو همچو اویی را
پس خوش به اقبال تو و اقبال پیغمبر
چندین مجلّد میشود در صورت تحقیق
شان تو در آیینهی اقوال پیغمبر
از دیگران هرقدر هم رنج و بدی میدید
با تو همیشه خوب میشد حال پیغمبر
از کودکی دنبال حق بودی و آخر شد
تعبیر رویای تو در تمثال پیغمبر
اسلام ثروتمند شد از آن زمانی که
یک روزه اموال تو شد اموال پیغمبر
مادربزرگ سفرهداری مثل تو دارند
اکرام اگر ارثیه شد در آل پیغمبر
جای تو حتی لحظهای خالی نخواهد ماند
در سینهی از عشق مالامال پیغمبر
زهرا اگر دنبال حیدر رفته در کوچه
چون دیده هرلحظه تو را دنبال پیغمبر...
مجتبی خرسندی
#شعر_شهادت_ام_المومنین #شعر_شهادت_اهل_بیت #شعر_شهادت_حضرت_خدیجه #شعر_شهادت_خدیجه_کبری #مجتبی_خرسندی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
ام المومنین
شب از مهتاب لبریز است و جنس آب از ماه است
پر از ماه است آب انگار یا تالاب از ماه است
ندانم بخت احمد اوست یا احمد شده بختش
ندانم ماه در محراب یا محراب از ماه است
خدیجه نقطه ی آغاز زهرا بودن نور است
همیشه نور در آیینه و مهتاب از ماه است
نه ام المومنین شانش که ام الفاطمه فخرش
چنان بدر الدجی که بهترین القاب از ماه است
حجابش ماه را درپوششی از ماه پوشانده
که از خورشید معجر دارد و جلباب از ماه است
پدر خورشید و مادر نور و دختر کوکب الدری
که در اینجا مراعات نظیری ناب از ماه است
کمال مادر زهرا شدن دوشیزه می خواهد
خوش آن معراج دامانی که در انساب از ماه است
خدیجه جزر و مد ماهتاب طلعت زهراست
دلیل اینکه دریا می شود بی تاب ازماه است
علی کاوند
#شعر_شهادت_ام_المومنین #شعر_شهادت_اهل_بیت #شعر_شهادت_حضرت_خدیجه #شعر_شهادت_خدیجه_کبری #علی_کاوند
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
خدیجه الکبری (س)
بزرگ مادران ، مادر بزرگ نسل زهرا تو
و ام المومنین واقعی هر دو دنیا تو
تمام شیر مردان جهان قربان این رتبه
نخستین زن که ایمان بر نبی آورد تنها تو
همین کافی است در شان رفیعت تا خود محشر
که گشتی مادر انسیه ای ، ما فوق حورا تو
تو بخشیدی خداوندت ، به تو بخشید زهرا را
ندارد تا ابد اسلام ثروتمند الا تو
خدا سنگ صبوری مثل زهرا بر تو بخشیده
چه غم قهرند اگر بانو ،در و همسایه ها با تو
خدا را شکر من زهراییم ، پس نیست ایمانم
بدهکار کسی غیر از رسول الله ، مولا ، تو
خدا را شکر در دنیا ، نمک پرورده ات هستم
بیا فردای محشر هم ، شفیعه باش من را تو
فدای بخشش ِبی منتت ، ای مهربان مادر
ز مولایت چه با خجلت ، کفن کردی تمنا تو
دو عالم آه زهرا ، آه زهرا داشت روی لب
همان لحظه که می کردی وصیت ها به اسما تو
همان بهتر که رفتی و ندیدی یاس شد لاله
نبودی شکر حق مادر ، زمان غسل زهرا تو
محمد حسین رحیمیان
#شعر_شهادت_ام_المومنین #شعر_شهادت_اهل_بیت #شعر_شهادت_حضرت_خدیجه #شعر_شهادت_خدیجه_کبری #محمد_حسین_رحیمیان
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
واویلا
بی اضطراب، جان بده بانو، کفن رسید
غیر از حسین سهمیه پنج تن رسید
احمد ، علی و فاطمه با تو چهارتا
این پنجمی به حکم خدا بر حسن رسید
مادربزرگ کرب و بلا ، جان تو قسم
باهر فراز روضه به لب جانِ من رسید
گودال قتلگاه کجایی دمِ غروب
کار کبوتر تو به پرپر زدن رسید
شاعر؟؟؟
#شعر_شهادت_ام_المومنین #شعر_شهادت_اهل_بیت #شعر_شهادت_حضرت_خدیجه #شعر_شهادت_خدیجه_کبری
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
کیست بانویم خدیجه، آنکه از حق بیم داشت
بندگیِ حضرت محبوب را تعلیم داشت
او کنیز حضرت حق بود و در عمرِ گِران
کرد ثابت، دودهای چون نسلِ ابراهیم داشت
اولین شخصِ مسلمان، از بزرگانِ قریش
اولین بانو که خود را بر خدا تسلیم داشت
او که روز غربتم، تنها طرفدارِ من است
هستیِ خود را برای یاری اَم، تقدیم داشت
با تمامِ ثروتش، اسلامیان را بیمه کرد
با فقیران، کلِ داراییِ خود تقسیم داشت
جبهههای حق، ز پشتیبانی اَش پر بهره بود
ثروتِ او همچو شمشیر علی، تحکیم داشت
همدل و همپای من، دنیای من عقبای من
مادر زهرای من، نزد خدا تکریم داشت
گاه جبریلِ امین، او را سلام از حق رساند
گاه شَانَش را به آیاتی، خدا تعظیم داشت
خود محبتهای او شد، بابِ محنتهای او
در رهِ دینِ خدا، تا پای جان تصمیم داشت
دورهی شِعبِ اَبیطالب، جهادی سخت کرد
استقامت ها در آن تهدید و هم تحریم داشت
داغهای بعدِ خود را گفت با زهرای خود
مادری کرد و به گِریه، درد را تفهیم داشت
گفت بعد از ما، تو تنها یاورِ حیدر شوی
آنچه میدانست از غربت، بر او ترسیم داشت
سخت سیلی میخوری، پهلو شکسته میشوی
شرحِ بیتِ وحی و شرحِ آتشِ دژخیم داشت
از غمِ کوچه برایش گفت تا گودالِ خون
کز تمامِ داغها در سینهاَش تقویم داشت
بی کفن ماند و عبایم را برای خویش خواست
غربتِ او تا شهیدِ کربلا تعمیم داشت
با کفنهای بهشتی، کربلایی شد بپا
در عزای شاهِ عطشان، مجلسِ ترحیم داشت
اولین بنیانگزارِ روضه، اُمُ الفاطمه ست
آخرین ساعاتِ عمرش، هیئتی تنظیم داشت
گفت یازهرا، حسینت را پریشان میکشند
آب را مهریهی خود کن، که عطشان میکشند
#شعر_شهادت_خدیجه_کبری
#محموو_ژولیده
@hadithashk
ای عاشق هر آیهی قرآنِ پیغمبر
ای اولین آرایهی ایمانِ پیغمبر
آرامشِ قلبِ قرارِ قلبِ این عالم
سنگ صبور و مرهم هر آنِ پیغمبر
ای باسلیقه ، بامحبت ، مادرِ باران
بانوی خانه ،شاخهی ریحانِ پیغمبر
تا آخر دنیا نمکگیر مرامِ توست
هر کس که خورده لقمهای از نانِ پیغمبر
مهمان نوازِ مهربانِ خانهی رحمت
بعد از تو ماتم می شود مهمانِ پیغمبر
شعب ابی طالب کنارت باغ رضوان است
دور از تو دنیا می شود زندانِ پیغمبر
سخت است بعد از تو تمامِ لحظه های وحی
ای دستپختِ تو توانِ جانِ پیغمبر
رنگی دگر دادی تجارت را و عالم دید
با سکه هایت ضرب شد احسانِ پیغمبر
از آن همه ثروت نداری یک کفن حتی
داراییات را کردهای قربانِ پیغمبر
جای کفن گفتی عبای همسرت کافیست
گفتی عبا شد چشم ها گریانِ پیغمبر
گفتی عبا شبه پیمبر یادمان آمد
گفتی عبا ، پر اشک شد دامانِ پیغمبر
شام غریبان حرم بود و عبا میسوخت
در شعلههای خیمهی طفلانِ پیغمبر
#شعر_شهادت_خدیجه_کبری
#سعیده_کرمانی
@hadithashk
ای قرار احمد مختار ام المومنین
مادر دین ، مادر ایثار ام المومنین
اولین هم سنگر مولا امیرالمومنین
شیر بانو ، جده ی احرار ، ام المومنین
از تمام همسران ِ احمد خاتم سری
تا ابد هستی تو بی تکرار ام المومنین
کوری چشم همان هایی که می دانی خودت
دوستت دارد نبی بسیار ، ام المومنین
آری آری بی گمان غیر از تو و حیدر کسی
مصطفی را نیست یار غار ، ام المومنین
تو کجا و دیگری و دیگری و دیگری
جای گل را کی بگیرد خار ام المومنین
باقیات الصالحات توست بانوی نبی
هر چه در عالم بُوَد دیندار ام المومنین
رفتی و حق تمامی ِ محبت های تو
شد ادا بین در و دیوار ام المومنین
در سه ماه آخر عمر کم ریحانه ات
بی کسی های تو شد تکرار ام المومنین
نکته ای می گویم و رد می شوم ، خون گریه کرد
جای خالی تو را مسمار ام المومنین
آه روزی خارجی خوانند اولاد تو را
مسلمین ِ بدتر از کفار ام المومنین
بین ویران یاد از شعب ابیطالب کند
زینب بی سید و سالار ام المومنین
#محمد_حسین_رحیمیان
#شعر_شهادت_خدیجه_کبری
@hadithashk
بهار روزگار من السلام
سلام بر تو یا ربیعالأنام
عیده و با اجازهتون آقاجون
پا به پای دلم الان کربلام
یه عمره که همینه باور من
امامحسینه یار و یاور من
عیده و با ذوق میگم به حسین
عیدی به من بده؛ بزرگتر من!
درمون دردای منی کربلا
خونۀ آقای منی کربلا
مردم میرن دشت و دَمَن ولی من
میخوام بیام عیددیدنی کربلا
من که یه عمره عبد شاه طوسم
یه لحظه دور از این خونه، میپوسم
به رسم عید، واسه یه بار حسینجان
اجازه میدی دستتو ببوسم
بابام میگفت با اعتقاد و ایمان
امامحسین بابای ماست بقرآن
دست نوازش به سر من بکش
منو بگیر تُو بغلت حسینجان
عیده و من درِ خونهت فقیرم
جز خونۀ تو که جایی نمیرم
همه میگن عیده و عیدیش آقا
من عیدیمو از تو فقط میگیرم
عیدی من زیارت کربلاست
بوسهزدن به اون ضریح سقاست
از این زمونه خستم به اباالفضل
عیدی من ظهور عشق زهراست
عیدی من دیدن روز وصال
عیدی من یه قلب پاک و زلال
دل خوش و تن سلامت بده
عیدی من یه لقمه نون حلال
من عاشق آرامش زمینم
من دشمن اون دشمنای دینم
آرزومه بیاد همون روزی که
بچههای غزه رو شاد ببینم
مگه میشه دو خط روضه نخونم
روضۀ تو برکت سالِمونه
سلام بر لبای تشنۀ تو
سلام ای زخمیِ بینشونه
#حمید_رمی
#شعر_مناجات_سیدالشهداء
@hadithashk
عیده نونبار میشه هرچیزی که کهنه میشه
فقط عشق که همونه فقط عشقِ نو نمیشه
ما عوض میشیم ولی عشق جاریه تو زندگیمون
عمریه نفس کشیدیم با حسینِ بچگیمون
روی لبهای ما امشب یا مقلب القلوبه
کارِ ما دست حسینه با مقلب القلوبه
شبه عیدِ عیدی میخوام از همین ماهِ معطر
من عوض شم اما اینبار هردفه بهتر و بهتر
حرفه مولاء که عیده روزی که گنا نکردیم
عیده روزی که تو فتنه این در و رها نکردیم
برا ما دعا کن آقا حال ما اینجوری خوبه
روی لبهای آقامون یا مقلب القلوبه
ماها گم میشیم حرم نه ماها بد می شیم رضا نه
با گناها از خدامون ما جدا میشیم خدا نه
خاکِ ما خونهی عشقه خاکِ مردمِ حُسینه
شب عیده عیدیامون یه تبسمِ حُسینه
یه نگاه کن به دلم تا بریزه هرچی رسوبه
بَسمه وقتی خدا هس که مقلبالقلوبه
دست خالیم بگم که این گدا خواهشِ محضه
ای خدا منو بغل کن با تو آرامش محضه
دلِ صد دل و یه دل کن جات بشه دلم خداجون
حالم و عوض کن امشب یا محوِلم خداجون
درو وا میکنن آخر هرکی این در و بکوبه
کار و بار ما پس از این با مقلبالقلوبه
بخدا کارا رو بسپر همه کارا با کریمه
هرجا کم میاری اونجا بگو که خدا کریمه
سرِ سالِ ما رسید و خرجیِ سالو میگیریم
درِ خونهی ابالفضل رزقِ امسالو میگیریم
دلِ ما علقمه میخواد دل ما تنگه غروبه
بخدا حوالهی ما با مقلب القلوبه
#شعر_مناجات
#حسن_لطفی
@hadithashk
نمی ره یادت از توو سینه بیرون
جهان بی تو شده واسم یه زندون
مگه یادم میره توو عصر غربت
بهارم بودی توو فصل زمستون
کی مثل تو جوونیش خرج دین شد
به غیر از تو کی کوثر آفرین شد
خودم فردا شهادت می دم حتما
فقط شأن تو ام المؤمنین شد
اگه زخم زبون ها مثل نیشه
تو توی خاطرم هستی همیشه
هنوزم صد هزار تا چون حمیرا
برای من یه تار موت نمیشه
تو توو قلبم نهال عشق کاشتی
خدا شاهد برا من کم نذاشتی
توو دست و بالت حتی یه کفن نیست
تویی که اون همه سرمایه داشتی
تو خوبی هات حقیقت داشت بانو
نگاهات خیلی قیمت داشت بانو
مثه مریم مثه سارا و هاجر
خدا از تو رضایت داشت بانو
چه زود آماده ی پرواز رفتی
دیدی تنهایی هامو باز رفتی
فقط یه پیرهن خواستی تو از من
بهشتم رفتی تو با ناز رفتی
تب فردات با من خاطرت جمع
غم زهرات با من خاطرت جمع
تو بانوی منی توو محشرم، هست
کنارم جات با من خاطرت جمع
#شعر_شهادت_خدیجه_کبری
#حسن_کردی
@hadithashk
امسال هم بدون تو مولا تمام شد
شادی برای اهل تماشا تمام شد
تنها کنار سفره ی تحویل تا به کی؟
صبر و قرار و حوصله ی ما تمام شد
آهسته در تلاطم دنیا قدم بزن
در انتظار، طاقت دنیا تمام شد
برگرد با طراوت لبخندهای شوق
شور و نشاط در همه دلها تمام شد
برگرد پا به پای بهار یتیم ها
سهم بهار از گل زیبا تمام شد
مجنون به یاد حضرت لیلا نفس کشید
تا لحظه ای که در دل صحرا تمام شد
هستم به روز وعده ی خوبان امیدوار
روزی که «کاش» و «شاید» و «اما» تمام شد
سال جدید می رسد آقا تو هم بیا
تا گفتگو کنیم: تمنا تمام شد
سال جدید کاش بگوییم با همه
سال ظهور یوسف زهرا شروع شد
#شعر_مناجات_امام_زمان
#سال_نو
#مصطفی_کارگر
@hadithashk
9.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عید من گریه است ، گریه بر حسین
او که تقدیر مرا بسیار بست
روضه ی بی دستی آب آورش
دست من را موقع افطار بست
#رضا_دین_پرور
@hadithashk