eitaa logo
حدیث اشک
7هزار دنبال‌کننده
44 عکس
85 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
یا الله از ما جفا بسیار دیدی و وفا نه تو یاد ما بودی ولی افسوس ما نه حالا که در دنیا مرا رسوا نکردی بی آبرویم می کنی روز جزا؟ نه از سفره ی جودت اگر محروم باشد جای دگر پر می شود دست گدا؟ نه آنگونه که میخواستم بودی همیشه آنگونه که میخواستی دیدی مرا؟ نه هر طور میخواهی بسوزانی بسوزان اما برایت سود دارد؟ نه خدا نه این یاعلی گفتن کم از یا ربنا نیست اصلا مگر فرقی است در نام شما نه جنت برای شیعیان زیباست اما زیباتر از راه نجف تا کربلا نه موکب به موکب اربعین عشاق جمعند امسال آیا قسمت من هست یا نه ای کاش ارباب مقاتل می نوشتند سر را جدا کردند اما از قفا نه  علی ذوالقدر لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
العفو دوباره چشم بیمارم پُر آب است درستم کن که کار من خراب است عطش دارم، کسی هم فکر من نیست بجای چشمه اطرافم سراب است بجای توبه هی توجیه کردم چقدر این بنده ات حاضر جواب است مرا درمانده تر کن پشت این در ولی راهم بده گاهی ... ثواب است حسابم را نرس، ای خوش حسابم! اگرچه بنده ی تو بد حساب است تمام فرصتم از دست رفته به سوی قبر، عمرم پُر شتاب است فقط زهرا برایم مادری کرد فقط مادر دعایش مستجاب است تهیدستم که دستم را گرفتند به دستم خاک کفش بوتراب است گرفتارم، نجف را قسمتم کن خریدن کار آن عالیجناب است نسیم کربلا! هنگام افطار سلام تو به من بی اجتناب است سرم شوریده ی عشق حسین است دلم پیش علی طفل رباب است سه شعبه ریخت برهم حنجرش را لبش زخمی هرم آفتاب است کنار خیمه خاکش کرد ارباب ولی بعد از حسین، این غم عذاب است ... دو چشم کوچکش بر نیزه ها دید به دست مادرش ردّ طناب است رضا دین پرور لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
بعلی‌‌‌‌‌ بعلی بعلی العفو رمضان آمد و از لطف ببین آمده ام بین خوبان منِ آلوده ترین آمده ام بغلم باز شده حس خجالت دارم عرق شرم چکیده به جبین آمده ام مستحق نیستم این سفره رنگین تو را من که دنبال کمی نان جُوین آمده ام طالب بخشش و رحم و کرمت هستم چون محضر عفو تو قطع به یقین آمده ام در حضور تو گنه کردم و بگذشتی تو همچنان دست گرفتی که چنین آمده ام باز هم آمده ام با تو مناجات کنم پس نه در ارک که در عرش برین آمده ام میهمان توام و پای نهاده به روی فرش نه روی پر روح الامین آمده ام شب اول شده و میل نجف دارم من یا علی گفتم و در حصن حصین آمده ام بعلی‌‌‌‌‌ بعلی بعلی العفو منجی ام باش که با حبل متین آمده ام دستگیرم تویی و حتم بر این دارم چون دست بوسی شَهِ خانه نشین آمده ام تو بلندم بکن از روی زمین حالا که مثل یک بچه که بد خورده زمین آمده ام از زمین خوردن خود حرف زدم دیدم که وسط روضه صدیقه ترین آمده ام شب اول شده و سفره زهرا باز است پی انگشتر افتاده نگین آمده ام عوض مادر او فضه سراسیمه رسید گفت در شعله پی یاری دین آمده ام وسط معرکه آتش و مسمار و لگد طبق دستور تو با حال حزین آمده ام آنقدر ناد علی خواند که زهرا برخواست بار شیشه به زمین ریخته از جا برخواست سعید توفیقی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
حسین جان جلوه اي هرگز ندارد حي سبحان بي حسين نيست تفسيري براي حي رحمان بي حسين ما مريض تربت اش هستيم از صبح ازل دردهاي ما نخواهد داشت درمان بي حسين كل هستي كل عالم هست ملك شخصي اش پس نبايد گفت از ملك سليمان بي حسين در دو دنيا بي دعايش خشك سالي ميشود ابرها هرگز نمي بارند باران بي حسين زندگي يا مرگ هر دو با غم او قيمتي ست پس نمي آيد به كار عاشقان جان بي حسين خون او شد باعث احياي دين مصطفي هيچ كس هرگز نخواهد شد مسلمان بي حسين زخم شد پلك امام هشتمم از داغ او طی نشد روز و شب شاه خراسان بي حسين.... محسن صرامی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
باز کن آغوش با پشیمانی و با عفوِ اساسی آمده باز کن آغوش خود را؛ عبدِ عاصی آمده باز کن آغوش خود را
یا رَجاءالمُذنبین” 

سائلِ بی سرپناه و آس و پاسی آمده 

رفته از یادش! فراموشی گرفته سالهاست 

اهلِ نسیان است و غرقِ بی حواسی آمده 

شُکرِ نعمت رفته از یادش، حواسش نیست که 

با اجابت رفته و با ناسپاسی آمده 

دردِ عصیان بیقرارش کرده! حالش را ببین... 

تا شود بخشیده با چه التماسی آمده 

دعوتش کردی به مهمانی که درمانش کنی 

در دلِ شیطان عجب هول و هراسی آمده 

رختِ تقوا بر تنِ خوبان دلش را برده است 

گوشه ای کِز کرده! با کهنه-لباسی آمده 

دوست دارد از صمیم جان، عزیزانِ تو را 

بندهٔ ناقابلِ گوهرشناسی آمده 

میشناسد مادرسادات را... یارب نگو: 

پشتِ 
در” امشب گدایِ ناشناسی آمده جانِ آن مادر ببخش این بندهٔ آلوده را حال که با توبهٔ ناب و اساسی آمده! مرضیه عاطفی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
الهی و ربی به خواب غفلت اگر مانده ام سحرها را ولی صدا زده ای عبد بی سر و پا را بیا همین شب اول بگو که بخشیدی بیا همین شب اول قبول کن ما را گناه پشتِ گناه آمد و زمینم زد چنان که برده ز یادم مسیر دریا را به گریه ی سحری کاش عادتم بدهی کمی به من بچشان لذت تماشا را اسیر غفلتم و مرگ رفته از یادم بگو چه کار کنم قبر و هول آنجا را به آبروی علی... آبروی ما نرود به زیر پرچم اوئیم صبحِ فردا را به عشق شاه نجف عاقبت به خیر شویم اگر علی بزند پای نامه امضا را به غیر روضه به جایی نمی برم راهی رها نمی کنم این تکیه گاه و مأوا را نگیر از من بیچاره کنج هیئت را نگیر از من دل مرده این مسیحا را کفن برای تو پیدا نشد عزیزالله حصیر شد کفن شاه... کارِ دنیا را!!! وحید محمدی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
میهمانی خدا بنده ای که از خدا حرمت شکست میهمان رب شد و بالا نشست گرچه بد بود و خریداری نداشت با بد و خوبش خدا کاری نداشت او خودش آمد به دنبال همه برکتش شد شامل حال همه خانه ها را غرق نور صحن کرد سفره ی مهمانی اش را پهن کرد خلق را شرمنده کرد از هر نظر بنده ی بی آبرو را بیشتر زحمت این سفره را مادر کشید هر کسی که تشنه شد کوثر چشید چه بساطی را فراهم کرده است چای ما را در نجف دم کرده است نخل جان را آبیاری می کنیم با علی شب زنده داری می کنیم با توام؛ ای چشم بارانی شده! اولین شب های مهمانی شده از گناه غفلتم آزرده ام باز هم از نفس، بازی خورده ام من که با بال شکسته می پرم درد خود را پیش سلطان می برم باز عبد خانه زادش می شوم سائل باب الجوادش می شوم روی سنگ صحن، زانو می زنم به علی موسی الرضا رو می زنم نوکر او سرفرازی می کند بسکه او مهمان نوازی می کند گرچه چشمانم به ایوان طلاست آرزوی من طواف کربلاست من فدای آنکه خوانده بارها در خراسان روضه ی کرببلا گفت گرچه زهرگین شد این تنم ... یا چنین در کوچه ها جان می کنم ... می روم در حجره بی دلواپسی دست و پایم را نمی بندد کسی بیقرارم لحظه های آخرم چون جوادم می رسد بالا سرم وای من از داغ عظمای حسین وای من از قد و بالای حسین شمر، همرنگ غروبش کرده بود بین مقتل، میخکوبش کرده بود رضا دین پرور لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
بی آبرو و عاصی بی آبرو و عاصی و بدکار آمد آن که گناهانش شده بسیار آمد امشب صدایت می زنم با شرمساری عبد خراب و مستحق نار آمد پستی که وقت معصیت خنده به لب داشت با حالت گریان و چشم زار آمد از شرم بالا هم نمی گیرم سرم را آلوده هر کوچه و بازار آمد دیگر ز خوفت گریه بر چشمم نیاید از بس که بر روی دلم زنگار آمد هر چه گنه کردم مجازاتم نکردی حالا جنایت کار با اقرار آمد با این معاصی نا امید از عفو بودم بر یاری من ذکر یا غفار آمد العفو یا ربی الهی به رقیه طفلی که دنبالش فقط آزار آمد با پیکر مجروح و با دستان بسته با روی سیلی خورده در انظار آمد طفلی به زحمت لنگ لنگان راه می رفت آنقدر که در زیر پایش خار آمد اسماعیل روستائی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
ماه رحمت در خود خزیده بودم ، تو بی خبر رسیدی من خواب مانده بودم ، وقت سحر رسیدی حتی صدای پایت من را نکرد بیدار من منتظر نبودم ، تو از سفر رسیدی تو در زدی ولی باز ، نشنید گوشم انگار تو باز هم به داد این کور و کر رسیدی ای ماه روزه خیلی خشکیده بود چشمم اما به جای من تو با چشم تر رسیدی دیدی فرار کردم ، دیدی گریز پایم هم بیشتر دویدی ، هم بیشتر رسیدی من در گناه بودم ، نزدیک چاه بودم می خواستی نیفتم ، آسیمه سر رسیدی دست مرا گرفتی ، در روضه ام‌ نشاندی هم روضه‌خوان شدی و هم خون جگر رسیدی هر روز وقت افطار ، هر روز مثل هر بار رفتی کنار گودال از تن به سر رسیدی لب تشنه بود ارباب ای روضه خوانِ بی تاب بردار با خودت آب ، فردا اگر رسیدی  محسن ناصحی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
مرا ببخش مرا ببخش ببین تحبس الدعا شده ام گناه کار ترین بنده ی خدا شده ام همیشه توبه شکستم همیشه بخشیدی به کار توبه شکستن چه نخ نما شده ام نه جانماز سحر دارم و نه حال دعا خدای من چقدر مثل مرده ها شده ام زمانه جوهر پاک صدای من را برد اگر به وقت مناجات بی صدا شده ام نه اشک شرم و نه سیمای معذرت خواهی به خواب رفته دلم یا که بی حیا شده ام رفیق و عاشق من بودی و ندانسته... رفیق و عاشق دنیای بی وفا شده ام هنوز بارقه ای از امید بخشش هست چرا که گریه کن شاه کربلا شده ام  حسن کردی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
هر کجا جا مانده بودم آمدی دنبال من بیشتر از مادری دلواپس احوال من با خجالت آمدم یا رب به مهمانی تو آمدی با روی باز اما به استقبال من تو رفیق نارفیقی مثل من هم می‌شوی گرچه ذاتا بی‌نیازی از من و امثال من طاقت آتش ندارد این بدن یا رب ببخش حال و روزم را ببین و رحم کن بر حال من گرچه نعمت‌های خود را خرج من کردی ولی خرج راه تو نشد یک‌بار هم اموال من گرچه ممکن نیست اما کاش در روز حساب در شلوغی گم شود پرونده اعمال من بی علی یک دم نمی‌مانم خدایا در بهشت کل نعمت‌های جنت هم که باشد مال من گر حسین از ما گنهکاران شفاعت می‌کند پس می‌ارزد تا بسوزد مثل فطرس بال من ای خدای کعبه و شش گوشه قسمت می‌کنی؟ کربلا و مکه باشد روزی هر سال من؟ آروز دارم بیام کربلایت یا حسین تا ابد دورت بگردم کعبه آمال من دخترت شام غریبان گفت بابا بعد تو رفت غارت گوشوار و سرمه و خلخال من  آرش براری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا صاحب الزمان(عج) دستی اگر دارم به دامان تو دارم چشمی اگر دارم به احسان تو دارم از سفره‌ای جز سفرۀ تو نان نخوردم من هرچه دارم از سرِ خوان تو دارم این زندگی با پای تو مردن می‌ارزد جانی اگر دارم به قربان تو دارم دیدی خطا کردم ولی گفتی: ندیدم من شرم از لطف فراوان تو دارم از معجزات گریه بر شاه غریب است جایی اگر در بینِ یاران تو دارم تا کِی بگویم العجل؟ پس کِی می‌آیی؟ عمری‌ست در دل، داغ هجران تو دارم هجران دلم را بُرد تا کنج خرابه این روضه را از چشم گریان تو دارم بابا شبیه تو پر از دردم کجایی برگرد که امید درمان تو دارم قرآن بخوان اینجا که دیگر خیزران نیست که خاطره از صوت قرآن تو دارم دیدم به دست شمر، تار گیسویت را مرثیۀ موی پریشان تو دارم چشمم دوباره خوب می‌بیند؛ عزیزم! امشب که نور از روی تابان تو دارم حمید رمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹