eitaa logo
حدیث اشک
6.5هزار دنبال‌کننده
41 عکس
79 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
کوله های خالی بر دیده بارِ گریه کشیدن چه فایده! طعم وصال را نچشیدن چه فایده! پشت سر جنازه دویدن چه فایده! خود را اسیر مرگ ندیدن چه فایده! وقت عروج، بی پر و بالی من بد است این کوله های پاره و خالی من بد است کورم! عصاکِشَم شده هر کور دیگری دنیا فریب داده مرا جور دیگری سر در نیاوَرَد کسی از گور دیگری ای قبر تنگ! آمده مامور دیگری تا حکم شد که محکمه اش را بیاورید... اسم علی و فاطمه اش را بیاورید رب الکریم! درد گدا را چه می کنی؟ عبد فراری آمده، حالا چه می کنی؟ با آبروی ریختهء ما چه می کنی؟ باشد نبخش، با دل زهرا چه می کنی؟ تا دیگ رحمتت بزند در خرابه جوش... مادر گرفته بار گناه مرا به دوش رحمی به اشک صورت این رو سیاه کن افتاده ام ز چشم همه، یک نگاه کن فکری برای سائل بی سرپناه کن یک شب مرا میان نجف سر به راه کن هرچند بندهء تو گنهکار آمده ما را بخر، علی سر بازار آمده دیگر علی خودت کم ما را درست کن این غصه های عالم ما را درست کن حال غریب و درهم ما را درست کن یک کربلا ببر، غم ما را درست کن بالاسر جنازه ام از کربلا بخوان از پیرهن که نیست و از بوریا بخوان بالاسر حسین، به جانش که ریختند... با چوب و سنگ روی دهانش که ریختند... با نیزه ها به صوت اذانش که ریختند... با چکمه روی قدّ کمانش که ریختند... خواهر به مادرش که رسید التماس کرد مادر رسید و شمر، پسر را خلاص کرد رضا دین پرور لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
نور اشک نگاهم کردی و دیگر نگاهم را عوض کردم به نور اشک ، دنیایِ سیاهم را عوض کردم همینکه اولین بار این گدا نام تو را برده درونم انقلابی گشت ، شاهم را عوض کردم نه تنها آرزوها را ، نه تنها خنده هایم را که حتی پای غمهای تو آهم را عوض کردم خدایم جهل بود از سنگ ، صدها مرتبه بدتر به امداد دعای تو اِله م را عوض کردم به زیر سقفِ ذلت بوده ام یک چند و حالا شکر به زیر پرچم سرخت ، پناهم را عوض کردم همه گفتند شغلت چیست ، گفتم خادم روضه که با این نوکریِ شاه ، جاهم را عوض کردم در این سختیِ راه کربلا آسایشی محض ست به گامِ اول راهم ، رفاهم را عوض کردم میانِ راه اگر گلزار نزدیک نگاهم بود به عشق دیدن گلدسته راهم را عوض کردم  حامد آقایی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
حسین جان اگر لب تشنه ی آب بقایی همره ما شو دلت را کربلا ،کن دشت تربت شو، معلی شو منيت حاصلش فقر است میخواهی غنی باشی بیا بین گدایانش، بیا همسفره ی ما شو نبازی ،مفت عمرت را ، دو روز زندگانی را گدایی کن در این خانه و آقای دنیا شو بساط من منم را جمع کن در پیشگاه او خودت را دست او بسپار و سر تا پا تمنا شو برای شستن دیگ غذای نذری روضه زرنگی کن همیشه زودتر از دیگران پاشو تولی پیشه کن اما برای صدق گفتارت به امر حضرت صادق کمی اهل تبری شو هوا سرد است و سرمای گنه پُر کرده دنیا را بنوش از چای داغ روضه ی او غرق گرما شو به درباری که سائل ساحتِ پیغمبری دارد گدای دست سقا باش و با افتادن آقا شو سریر پادشاهی چیست؟ مسکین نجف بودن رسیدی پای ایوان طلایش تا کمر تاشو شبیه جون” اگر ماندی به پای اعتقاداتت برای گرمی آغوش اربابت مهیا شو..... در آن وادی که یک بال مگس اشکت شفاعت هست بیا اشکی بریز و باعث لبخند زهرا شو ابا الفضلی اگر بالای تل در روضه ذهنت رفت به اشک ،دیده قطره قطره در گودال دریا شو صدا زد اکبرم ! گفتم برو سوى رسول الله ولی دیگر نگفتم قبل رفتن ارباً اربا شو بسوز ای دل برای زینبی که گفت با گریه در این گودال خوابیدی ،چرا بی پیرهن... پا شو قوام عرش رحمان سینه ی این شاه مظلوم است تمام عرش سنگین گشته ای شمر لعین پاشو گروه شعر یا مظلوم لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
حسین جانم اسلام اگر که نور فروزان و ثاقب است ماه محرم است که آن را مراقب است راه سعادت بشر از کربلا گذشت راه حسین صدر تمام مکاتب است در روضه بود دین خدا را شناختیم این مستحب مقدم بر هرچه واجب است یک قطره اشک دادم و جنت خریده‌ام دیگر گدای پشت در امروز کاسب است وقتی تو دستگیر منی در جزا حسین دیگر چه خوف از غم و رنج محاسبه است آسیمه سر به نعش علی اکبرش رسید این ابتدای روضه‌ی ام المصائب است کرامت نعمت زاده لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
اهل ایمان هرکس حسینی شد یقینا اهل ایمان است مشمول لطف بی کران حی رحمان است از درگه تو می شود تا عرش بالا رفت این وادی طور است یا ملک سلیمان است وقتی که فطرس حاجتش را از تو می گیرد پس حق بده ذکر لب ما یا حسین جان است باید که از راه تو تا معبود راهی یافت ورنه مسیر تا عبودیت دو چندان است این نفس بد طینت مرا سرگرم دنیا کرد وقتی که دورم از تو احوالم پریشان است اصلا محب تو به غیر از این دوحالت نیست یا اهل روضه یا که دائم اهل قرآن است هر دم به یاد کربلایت گریه می باریم رزق حرم بر ما دگر واجب تر از نان است چشمی که خشکیده زفرط معصیت بوده آری بیابان از عطش محتاج باران است لعنت بر آن جمعی که قصد کشتنت کردند رحمت بر آن چشمی که از داغ تو گریان است حتی لباس کهنه ات را هم درآوردند از دست یک عده حرامی جسمت عریان است  علی بهرامی نیا لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
دلم تنگ شده برسانید به آقا که دلم تنگ شده دلم از دوری تو سنگ تر از سنگ شده من فقط مال توام پس برسانم به خودت من که دنبال توام پس برسانم به خودتحال من لحظه به لحظه همه درد است و غم است سوختن مرهم دلتنگی ِ داغ حرم است آه در آه نفس می کشم و می سوزم آه در کنج قفس می کشم و می سوزم دلِ بیچاره مگر جز تو کسی هم دارد با همه داشته ها بی تو همش کم دارد من حسینی نشدم تا که رفاهم بدهند زخم خوردم که مگر پیش تو راهم بدهند روضه در روضه فقط اشک پناهم داده من اگر آمده ام فاطمه راهم داده ای فدای تنِ در دشت رهایت ای عشق بهتر از اشک نداریم برایت ای عشق منبر نیزه ی تو قبله نمایم شده است روضه ی تشنگی ات راه گشایم شده است کوفه از تشنگی ات خنده کنان بر می گشت لبت از خون گلوی پسرت تر می گشت بسترم پر شده از یاد تو ای کشته ی اشک زنده ی اشکم و امداد تو ای کشته ی اشک  حسن کردی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
پسر فاطمه(س) همه جا رفتم عاقبت شر بود زندگی بی تو شرم آور بود سر هر سفره ای نشستم‌حیف بخدا سفره تو بهتر بود زیر هر پرچمی اسیر شدم پرچم روضه های تو سر بود لا اوبالی شدم نفهمیدم چایی روضه مستی آور بود روضه خوان گفت رزق هرکس نیست روضه خوان گفت و گوش من کر بود پسر فاطمه نگاهم کن باز با گریه رو به راهم کن دوره گردم فقیر و بیچاره م تو مرا پای روضه شاهم‌کن من پشیمان رسیده ام تو ببخش دیده گریان رسیده ام‌تو ببخش قول مردانه آمدم بدهم با دل و جان رسیده ام تو ببخش در سرم غیر تو هوایی نیست غیر این بزم آشنایی نیست غیر این وادیِ محبت تو منِ آلوده را که جایی نیست آه عالیجناب رحمی کن باز بر این خراب رحمی کن تو در خانه ات نگاهم دار گوش من را بتاب رحمی کن ای کس و کار من امام حسین همه جا یار من امام حسین من همان جنس بنجل شهرم ای خریدار من امام حسین امیر فرخنده لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
گریه برای حسین(ع) نفس چه فایده، وقتی که در هوای تو نیست بدا به حال گدایی که مبتلای تو نیست مرا به غیر خودت دست هیچکس مسپار کسی شبیه خودت فکر بنده های تو نیست نه اشک مانده برایم ،نه ناله های سحر چه کرده ام که دلم شامل عطای تو نیست دلم کبوتر هر بام می شود...افسوس.. خودت بگو چه کنم با دلی که پای تونیست مرا به «گریه برای حسین »می بخشی وگرنه بنده ی تو لایق سرای تو نیست چه دارد آنکه ندارد غم حسین تو را چگونه درک کنم ماتم حسین تو را به غیر روضه پی کار دیگری نروم که من شناخته ام عالم حسین تو را تو خواستی که من از روز اول عمرم به دوش خود بکشم پرچم حسین تو را به غیر تربت کرب و بلا دوایی نیست.. به عالمی ندهم مرهم حسین تو را به نوکری خودم فخر می کنم ،آری چه دارد آنکه ندارد غم حسین تو را احسان نرگسی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
خبر داری حسین؟ از من بی خانمان آلوده تر داری حسین؟ یا که از حال خراب من خبر داری حسین؟ کام تلخی دارم از بس که اسیرم سیدی برمذاق تلخ من شهد شکر داری حسین گرچه قلبم را گرفته هرکس و هر نا کسی گاه گاهی از دل زارم گذر داری حسین روضه هایت حال و روزم را دگرگون می کند داغ جانکاهی تو در بین جگر داری حسین لحظه مردن سرم را روی دامانت گذار مطمئنم که هوای محتضر داری حسین نیستم حر و پشیمان آمدم من را ببخش در میان کل عالم تو اثر داری حسین پاسخ گرمی بده بر این سوال نوکرت.. از من بی خانمان آلوده تر داری حسین؟   محسن راحت حق لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
حسین جان و به دیوانگان خبر دادند که به عشّاق چشم تر دادند با نگاه تو یا سراج منیر دست هفت آسمان قمر دادند تا شنیدند کشته میخواهی عاشقان فوج فوج سر دادند سوختن اولویّت شمع است مثل ما شمع را شرر دادند آن کسانی که گریه کم کردند همه ی عمر را ضرر دادند پای یک قطره اشک مادر تو نخل توحید را ثمر دادند بعد از اینکه تو را به نیزه زدند راویان غمت خبر دادند ...  بی پناهند آهوان حرم دست صیادها تبر دادند مثل خون های روی پیرهنت گریه کردم برای زخم تنت آسمان از غمت پریشان است بدنت پاره های قرآن است از همان شب که گفتی عطشانی تا ابد مادر تو گریان است خواهرت شد اسیر نامردان غم تو بعد از این دوچندان است بی حیا بوده ابن مرجانه جای زن ها مگر که زندان است؟؟ دختر کوچک تو مجروح از دست زجر و شبِ بیابان است سر زده سر زدی به ویرانه خون دل فرش راه مهمان است سر تو شمع شام تار من است تو بگو این چه رسم احسان است ای لب چوب خیزران خورده آنچه بر لب نمیرسد جان است اشک من بر لب تو خیرات است پیش مرگت رقیه سادات است علی رضوانی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
عزیزم حسین(ع) آه ای نفسی که داری اوج میگیری براش نشکنی خود را نباید پر بگیری در هواش گر زمینگیرش نباشی زندگی بی فایده ست خاک عالم بر سرت وقتی نباشی خاک پاش یار ما دربین ما هی رفت و آمد میکند هرکسی نشناخت اورا وای بر روز سیاش چشم بر دنیا ببند و حسن یوسف راببین مثل یعقوبی که آخر سر گذشت از چشمهاش بی سر و پایی شبیه من رفیقی ناب داشت گنج انگاری که در ویرانه ها خوش بود جاش پیش استادان تواضع داشتن دشوار نیست مرد هستی با جزامی ها سر یک سفره باش رتبه بالا و پایین با لباس و جامه نیست خوب ثابت کرد این را شاه ما با بوریاش از روی زین بر زمین افتاد و دندانش شکست گفت دندان بشکندهم راضی ام من با رضاش نیزه ها تکبیر میگفتند بین قتلگاه تیغها تسبیح میدادند روی دست وپاش شمر روی جانماز سینه اش سر میبرید میبرید اما حسینم بود سرمست خداش سربه روی نیزه دادو عاشقانش را خرید هر دو دنیا خیر دیدیم از حسین و کربلاش  وحید عظیم پور لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
عزیزم حسین(ع) دیشب کنار شمع از بال و پرم گفتم او می چکید و من هم از چشم ترم گفتم هر دفعه پرسیدند کارت چیست در روضه؟ مانند بابا در جوابش `نوکرم” گفتمتا تحت قبه کاملا مشغول تو باشم حاجات را به کفشداری حرم گفتم در خواستگاری اولین حرفی که مطرح شد از عشق دیرینم به تو به همسرم گفتم جای شما را هیچ کس در دل نم یگیرد و الله این را با تمام باورم گفتم «با دادن حاجات من، من را مران از خویش » این حرف را وقت یکه در پشت درم گفتم گفتم چگونه زجر زجرش داده بعد از تو هر بار که از دخترت به دخترم گفتم از خشکی لبها و ذبحت با لب تشنه امروز چندین دفعه به چشم ترم گفتم گروه شعر یا مطلوم لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
عشق تو آتشفشان کوه های محکمت گرم با عشق تو بازار عفو و مرحمت گرم من نه پیمبر قول داده که بماند تا به ابد در سینه های ما غمت گرم اصلا تمام شعله های بی غمت سرد چای درون استکان ماتمت گرم بگذار یک جمله خودمانی بگویم من را نران از خانه ات آقا دمت گرم این را خدا می خواست آقا حرف من نیست بازار منبرهاست از لطف غمت گرم تو کیستی حتی دل یک ساربان است بر بخشش انگشتری خاتمت گرم محمد نجاری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
عزیزم حسین(ع) قسم بر دل همین که مست دلداریم ما را بس همین که تشنه‌ی یک جرعه دیداریم ما را بس قسم بر ماه روی تو قسم بر عطر و بوی تو همین که ما به موی تو گرفتاریم ما را بس چه غم گر دل بوَد پر غم نباشد یاری و همدم همین که ما در این عالم تو را داریم ما را بس یقین دارم نمی‌افتیم از چشمت، همین که ما به یاد چشم خونین علمداریم ما را بس دو چشم ما برای ماتم تو چشمه‌ی اشکی‌ست به یاد تنگی گودال می‌باریم ما را بس نمردیم از غم عریانی‌ات اما، همین که ما به یاد پیکرت عمری‌ست بیماریم ما را بس حرامی‌هابه رویت راه می‌رفتند و می‌گفتند همین که پا به روی سینه بگذاریم ما را بس محمود اسدی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
بسیار گریه کرد برای تو مادرم حالا میان روضه از او نام می برم خیلی به روضه های شما بود معتقد تاکید داشت هم به منو هم برادرم میگفت اولویت اول فقط حسین نوکر شوید تا که بمانید محترم تنها فقط به نیت نذری غذا گذاشت میگفت نذر روضه بجوشد سماورم من را فقط برای عزای تو می دواند طی کرد از اولش که غلام همین درم موضوع قصه های شبش روضه ی تو بود اینگونه از طفولیتم پای منبرم من را سپرد دست عجب خانواده ای رحمت به روح مادرم و شکر، نوکرم بهمن ترکمانی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
حسین جان کوه، سنگی است به زیر قدم ثارالله بحر موجی است ز امواج یم ثارالله می‌شود بیمه ی عباس هر آنکس یکبار بشود سایه نشین علم ثارالله هر ادیبی که نگفته ست به مدحش بیتی بشود قربان محتشم ثارالله نه فقط عیسیِ مریم به دم او زنده ست بلکه زنده ست عوالم به دم ثارالله مثل انسانی و نوروزی و منصور ارضی کاش که پیر شوم پای غم ثارالله هر کسی گریه کن حضرت زهرا باشد میشود شامل لطف و کرم ثارالله بعد مرگم وصیت کرده ام ان شاء الله برسانند مرا تا حرم ثارالله بهمن ترکمانی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جانم حسین(ع) ما را نوشته اند ، مسلمانِ کربلا تحتِ لوای قاریِ قرآنِ کربلا مدیونِ حیدریم و غلامِ حسینِ او آبِ نجف رسانده به ما نانِ کربلا سرگرمِ خدمت اند ، در اینجا ملائکه مانندِ مور ، نزدِ سلیمانِ کربلا هر شب در آسمانِ حرم جلوه میکند عباس ،‌ ماهِ کامل و تابانِ کربلا از آسمانِ کرببلا عرش را ببین از باب قبله جلوه ی یزدانِ کربلا شب های جمعه صحن و سرا دیدنی تر است زیرا که هست ، فاطمه مهمانِ کربلا زهراست نوحه خوان و علی سینه میزند خون می چکد ز چشمِ محبانِ کربلا روز جزا شفاعت زهراست مختصِ... گریه کنانِ شاهِ شهیدانِ کربلا رحمت به «محتشم» که چه زیبا سروده است ابیاتِ غم ، ز ماتمِ سلطانِ کربلا « نگرفت دستِ دهر ، گلابی به غیرِ اشک زان گل که شد شکفته به بُستانِ کربلا» « از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حُرمتِ مهمانِ کربلا» «زان تشنگان هنوز به عَیّوق میرسد فریادِ العَطَش ز بیابانِ کربلا» « آه از دمی که لشکرِ اعدا نکرد شرم کردند رو به خیمه ی سلطانِ کربلا»  یونس وصالی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
ارباب حسین(ع) عمری است رعیتش همگی بهره برده اند از خیر و رحمتش همگی بهره برده اند `آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند” از خاک تربتش همگی بهره برده اند آن نوکران که در دل خاک آرمیده اند ذیل شفاعتش همگی بهره برده اند ما که به جای خویش، رسولان و اولیاء از نور خلقتش همگی بهره برده اند صاحب پیاله های بهشتی، برای قرب از چای هئیتش همگی بهره برده اند عابس، بُریر، جُون، حبیب، ابن عوسجه تحت ولایتش همگی بهره برده اند اصحاب یک به یک به مواسات، شهره اند از سختی عطش، همگی بهره برده اند خالی نمانده دست کسی بین قتلگاه هنگام غارتش، همگی بهره برده اند  محمد جواد شیرازی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
حسین جان باز این چه شوری بود عالم را خبر کرد دنبال خود حور و ملک را در به در کرد تا خوب گردد زخمهایت چاره‌ای نیست باید برایت اشک‌ها را بیشتر کردمهرت میان سینه خاموشی ندارد هرقطره اشک این روضه‌ها را شعله ور کرد عشق تو ما را می‌کشد آخر حسین جان اما چگونه می شود بی عشق سر کرد باز این چه داغی بود در دل‌ها نشسته ما را هوای ماتم تو خون جگر کرد از تک تک ماها برایت گریه کن ساخت روزی که از این کوچه‌ها زهرا گذر کرد وقتی که زهرا بانی هر مجلس توست در روضه ات هر کس که دیر آمد ضرر کرد هر روز را با روضه ی راس بریده با گریه های بی امان شب را سحر کرد با روضه ی بزم شراب و خیزرانش میسوخت وقتی یاد لب های پدر کرد می دید طفلی شیرخواره هر زمانی یاد غریبیِ رباب بی پسر کرد با هر بهانه هر زمانی روضه می خواند از کوچه از بازار هر جاکه گذر کرد.‌.. مهدی شریف زاده لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
ما ملت امام حسینیم بی قیمتیم و قیمت ما می شود حسین در اوج فقر، ثروت ما می شود حسین زهرا میان عرش دعاگوی جمع ماست وقتی که ذکر هیئت ما می شود حسین این روزها مساجد ماهم حسینیه است در این دهه عبادت ما می شود حسین این چند قطره اشک به پای غمش کم است بعد از وفات، حسرت ما می شود حسین همراه کم حجاب نشسته محجبه بنیان گذار وحدت ما می شود حسین ما ملت امام حسینیم و تا ابد پشت و پناه ملت ما می شود حسین آن لحظه ای که خلق سرافکنده می شوند در روز حشر عزت ما می شود حسین یارب تو شاهدی که در ایام اربعین یکجا تمام حاجت ما می شود حسین زهرا اگر مؤید دل های ما شود سرمایه محبت ما می شود حسین وقتی که بالحسین شروع دعای ماست مشغول استجابت ما می شود حسین  علی ذوالقدر لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
زیر پرچمت چی شیرین تر از شوری اشکمه دارم با غمت زندگی میکنم یه عمره هواتو نفس میکشم زیر پرچمت زندگی میکنم یه عمریه که من با پای دلم زیر آسمونت قدم میزنم تو چشمام با ماه و ستاره ، شبا به عشق تو نقش حرم میزنم کی گفته تو تنهایی و بی کسی تو این روزگار آدمات خیلین فقط عاشقایی که تو اربعین میشن زائر کربلات خیلین یکی توی گوشم میخونه کجا بشین بی هوا سمت جاده نرو تا کل دلت رو نکردی حرم بدون دلت پا پیاده نرو میام کربلا چون نمیشه با حرف همه، درد و دل هامو با هم بگم یه چیزایی هستش که باید بهت فقط از طریق نگاهم بگم چه خوبه که لحظه شماری کنم تموم محرم رو تا اربعین بپرسن ازم که بهشتم کجاست جوابم : حرم ، کربلا، اربعین محمد نجاری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
عزیزم حسین(ع) در عراقی، جهت قبله ی ایران منی از تولد سبب گریه ی چشمان منی من اگر اشک نریزم نفسم می گیرد تو بهشت وسط سینه ی سوزان منی آمدم خوب نگاهم کنی و جان بدهم ببری یا نبری اَم به حرم، جان منی خستگی، تاول پاها... همه اش می ارزد بهترین خاطره در سختی دوران منی روضه تعطیل نشد، خرج گدای تو رسید متوجه شده ام برکت دُکّان منی از همان قبل محرم که تو آواره شدی نگران سفر و حال پریشان منی پای من درد گرفت و نظرت راهم بُرد بسکه تو فکر من و بُردن عصیان منی لب تو خشک شد و خشک نشد آب فرات با همان تشنگی ات، چشمه ی جوشان منی درد خود را به اباالفضل نگفتم به کسی جز تو که معتقدم عشق نیاکان منی ای همه زندگی ام! قبر مرا روشن کن وقت تلقین سبب خنده ی پایان منی ای شه بی سر من، بی سر و سامان تواَم با همین بی سری اَت هم سر و سامان منی زنده زنده جلوی خیمه شهیدت کردند مقتل مستدل شاه خراسان منی روی نیزه بروی یا نروی بالایی ای که سی جزء شدی، مصحف قرآن منی موکبم را زده ام گوشه ی ویرانه حسین! باخبر از غم و آه دل ویران منی دخترت گفت حسین آب شدم، آب بخور تشت زر دور و برت نیست... تو مهمان منی ای که هم بازی اطفال شدی پای درخت خاک و خونی شدی اما روی دامان منی رضا دین پرور لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
حسین جانم از شوق، قلبم می‌تپد هر دم برای تو می‌بارد ابرِ چشم‌هایم در هوای تو عطر غمِ شیرین تو در جان که می‌پیچد گُل می‌کند بر سینه‌ام شور عزای تو از کودکی ای دوست خیلی دوستت دارم ای کاش باشم تا همیشه مبتلای تو خوشبخت؛ آنکه پای عشق توست تا آخر بدبخت؛ آنکه دور شد از خیمه‌های تو من رفته‌ام از دست، مولا! بارها...، اما برگشته‌ام هر بار تنها با دعای تو این اربعین باید به آغوش تو برگردم من خسته‌ام از غربتِ دنیا... فدای تو! راه پس و پیشِ مرا بسته گناهانم کو جاده‌ای که می‌رود تا کربلای تو؟...  سراج الدین سرایانی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جانم حسین(ع) غم را نگیر از دل و بی نورمان نکن بی نور این حسینیه ها کورمان نکن حالا که تا حریم تو یک عمر فاصله ست دیگر بیا ز روضهٔ خود دورمان نکن گر چه بدیم ، خوب ولی گریه کرده ایم جز با خودت به میکده محشورمان نکن ما با علیِ اکبر تو جور گشته ایم بر ما نبند دیده و ناجورمان نکن  حامد آقایی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
پرم سوخته با این که پرم سوخته اما جگرم هست از داغ تو تا روز ابد چشم ترم هست `تا یار که را خواهد و میلش به که باشد” من که همه آن سوی تو شوق سفرم هست هر جا بروم حس غریبی نکنم چون از گریه کنانت همه جا دور و برم هست فردا که همه در پی یک لکه ی ابرند از پرچم تو سایه ی امنی به سرم هست پژواک حسین گفتن من کی شده خاموش در گوش زمین تا به قیامت اثرم هست فریاد زدی سمت خیامم نرو ای شمر تا که نفسی در بدن محتضرم هست بهمن ترکمانی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
غم عشقت اگر چه عالمی را از غم عشقت خبر کردم ز خاک کربلا بی تو به صد ماتم گذر کردم تنت بر روی خاک و سر به روی نیزه ها میرفت پس از این در وفا نیت به ترک جان و سر کردم به یاد لعل خشکت تا دم مردن حسین جانم به هر جا پا نهادم خاک را با اشک ، تر کردم نبودی تا ببینی سنگباران تن من را شکستم لیک خاک شام را زیر و زبر کردم به هر عضوم نشان از کوچه های شام غم دارم ولی از کودکانت هر چه میشد دفع شر کردم گذشت از روز عاشورای تو یکسال و نیم اما به زیر آفتاب از آب تا میشد حذر کردم هنوزم نیست در باور که زنده مانده ام بی تو اگر چه محتضر ، ماندم چگونه بی تو سر کردم به هر جا بوده ای زیر لوایت بوده ام اما ز مقتل بی تو ، اینجا هم به سوی تو سفر کردم  داریوش جعفری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
حسین من خوشا که تیر غم تو به اشتباه نرفت همینکه حرف تو شد از لبانم آه نرفت به نرخ عیش خریدم غم تو را اى دوست در این معامله اما سرم کلاه نرفت به آفتاب شفاعت نمى رسد هر کس که زیر سایه این پرچم سیاه نرفت زیاد سر به روى نیزه رفت در تاریخ کسى شبیه تو اما به قتلگاه نرفت میان جمعیتى که به قتلگاه آمد کسى نبود که روى تن تو راه نرفت یاسین قاسمى لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
کرب و بلا گیرم اصلا نبری کرب و بلا چندین سال کرمت را که نباید ببرم زیر سؤال من همینقدر که نامت به زبانم جاریست به تو مدیونم و هستم به خدا خوش اقبال راه دادی منِ آلوده به عصیان ها را عزتم دادی و دادی به مقامم پر و بال سخت درمانده ام از شکرِ همین یک نعمت که رسید از تو همه عمر به من نانِ حلال عاشقم کردی و این عشق بها داده به من به أبالفضل(ع) بدهکارِ توام در هر حال نیست لطف تو که محدود به این چند صباح محض توصیف‌ گداپروری ات نیست مجال بگذر از خبط و خطاهایم و آقا نگذار دور از صحن و سرایت بروم رو به زوال خواستن با تشر از ساحت تو بی ادبی ست عرض حاجت به تو با حجب و حیا اوج کمال حکمتی هست یقیناً که دو سال اینگونه بشود یک سفرِ کرب و بلا خواب و خیال تا ابد بسته شود راهِ حریم تو اگر... اگر ای وای محقق شود این فرض محال- -باز فریاد زنان پای علَم میگویم: «بأبی أنت و أمی» نرسد بر تو ملال!  مرضیه عاطفی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
عزیزم حسین(ع) گرد ممزوج خاک قتلگهم از خود آقا مرا جدا نکنی هر چه خواهی بکن ولی ارباب دورم از شهر کربلا نکنی مینویسم حرم بخوان درمان درد دارم که سخت میبارم هر شب این دوری ام سبب شد تا پلک روی پلک نگذارم خوبهای تو بی شمارند و مثل من در جوارتان کمتر من که عین نجاستم باید بنشینم کنارتان کمتر چوب خشکم شبیه لبهایت خیس اشکم شبیه حنجر تو بین گودال مانده سینه ی من گرد و خاکی شبیه مادر تو غیر یک بیت روضه هیچ آقا بر مداوای من جواب نداد هر چه گفتی عزیز زهرایی یک نفر هم به کامت آب نداد اصغرت را که کشت آب فرات تا رباب جای آب غم میخورد بعد هر روضه اش خودت دیدی حالم از آب هم بهم میخورد  سید صادق رمضانیان لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
عشق حسین(ع) در تمام عمر دنبال نگاه دلبرم با همین امید دائم در هوایش می پرم هر زمانی صاحب خانه عتابم میکند می‌فرستد در پی ام می‌داند این دور و برم من به نان مادر این خانه عادت کرده ام چون که از روز ازل نان از همین جا می‌برم افتخارم نوکری بچه های فاطمه است خادم این طایفه از ابتدا تا آخرم زنده ام عمری به عشق اینکه در وقت ممات می‌رساند خویش را مولا به بالای سرم هر کسی دارد به چیزی اعتقادی من ولی نیست جز عشق حسین بن علی در باورم روز محشر هر چه که دارند را رو می‌کنند من هم اشک روضه ارباب را می آورم بهمن ترکمانی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹