هدایت شده از شهید
#سردار#شهید دفاع مقدس، اسماعیل لشگری
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۳۹/۵/۱۲# در روستای ضیاءآباد از توابع شهر تاکستان ،درخانواده ای مذهبی و روستایی متولد شد.
🍃🌷🍃
ایشان #برادر #شهید هم هست.
#آقا داود #برادر و#همرزم ایشان واز #شهدای دفاع مقدس هستند، ۲#سال قبل از ایشان به #شهادت رسیدند.
🍃🌷🍃
در سال 1354# به تهران مهاجرت کرد و ضمن #ادامه تحصیل در دوره متوسطه برای #تأمین #معاش در #کارگاه آبکاری مشغول به #کار شد.
🍃🌷🍃
ایشان یکی از #پامنبری های مرحوم #کافی و از #فعالان #برنامه های فرهنگی مهدیه تهران بود و هم زمان در #کلاس های اصول عقاید
#مسجد امام زمان (عج)♡خیابان آزادی شرکت می کرد.
🍃🌷🍃
و ایشان درعین حال از #ورزش #غافل #نبود با #دریافت #دان 5#رشته رزمی #کونگ فو به عنوان#مسئول #کمیته رزم آوران اسلام #استان تهران منصوب شد.
🍃🌷🍃
با شروع #نهضت اسلامی به #رهبری #امام خمینی(ره) بارها به زادگاهش سفر کرد و به #روشنگری در خصوص #جنایات حکومت پهلوی پرداخت.
🍃🌷🍃
با شروع #جنگ عازم #خدمت مقدس سربازی شد و ایشان به طور #داوطلب به #جبهه رفت و در این راه #بارها به #افتخار #جانبازی نائل شد.
🍃🌷🍃
هدایت شده از شهید
ایشان #مسئول گروه 40#نفری متشکل از #نیروهای #بسیج و #ارتش در #شوش دانیال نبی(ع)🌷، #فرمانده دسته ، #فرمانده گروهان ، #معاون و #فرمانده گردان #عمار لشکر 27
#حضرت محمدرسول الله(ص)🌷 بود.
🍃🌷🍃
#شرکت در #عملیات های #سرنوشت ساز مانند #عملیات رمضان و #کربلای 5 از جمله #سوابق مسئولیتی ایشان در#جبهه بود.
🍃🌷🍃
فرازی از وصیت نامه #شهید:
#خدایا🤍 می دانی، سالها پیش
تصمیم به #شهادت در راهت گرفتم
و امیدوارم این #جسم و #جان گناهکار حقیر را #بپذیرید
از گذشته بسیار دور مصمم شدم در این راه حرکت کنم
🍃🌷🍃
#عزیزان بسیاری در #شهادت از حقیر #سبقت گرفتند
که با بعضی از آنها چقدر انس گرفتم
که دوری از آنها برایم مشکل بود
#برادرم داوود (#شهید داوود لشگری)
که بسیار #مظلوم بوده
همیشه در #غربت به سر می برد
او که چه #مشتاق
به دیدار #خدا🤍رفت.
🍃🌷🍃
مادر عزیز و مهربانم و پدرم
اگر جنازه ام برنگشت، منتظر نباشید
و دنبال جنازه ام نگردید
والسلام
#۶۵/۱۰/۲۲ - #اسماعیل لشگری »
🍃🌷🍃